PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی سنتور



Hes_r
Sunday 17 December 2006, 04:23 PM
سنتور




یكي از سازهاي قديمي ايران كه در شعر شاعران فارسي زبان بسيار استعمال شده است .




منوچهري سروده :




كبك ناقوس زن و شارك سنتور زن است


فاخته ناي زن وبط شده تنبور زنا


نام سنتور در عربي به صورت (( صنطير )) بكار رفته است .


(( بعضي نقاشي هاي دوره قاجار و عكس هائي كه از برخي نوازندگان آن دوره باقي است سنتور را با خرك هاي بيش از 9 عدد نشان مي دهد . سنتور دوازده خرك از قديم مرسوم بوده است .


شايد علت آن بوده است كه خرك هاي اضافي امكان اجرائي گوشه هاي مختلف را كه به مناسبت محدوديت بعضي كوك ها در روي سنتور از اجراي آن صرفنظر ميشده به نوازنده مي داده و يا نوازنده چيره دست به قصد مركب نوازي از آن استفاده مي كردند )) ارفع اطرائي - ناظمي و سنتور


(( كلمه سنتور در كتاب ها و نسخه هاي فارسي ، عربي و تركي با صاد و سين و طاء به اختلاف ضبط شده و بعضي هم آن را صانطور نوشته اند و در زبان تازي آن را سينطر مي گويند . اين ساز هم يكي ديگر از سازهايي است كه در آغاز قرون وسطي به كشور هاي اروپائي راه يافته و به نام و شكل هاي گوناگون در نقاط مختلف آن قاره رواج يافته است . سنتور هم مثل قانون از سازهاي بسيار باستاني است و قديمي ترين اثري كه از اين ساز در دست داريم حجازي هاي آشور است . در كتاب تورات از سنتور و قانون نام ببرده شده كه دليل ديگري بر قدمت اين دو ساز است . كلمه سنتور از لغت آرامي مشتق شده است و قوم يهود به آن علاقه زيادي داشته اند . امروزه سنتور در ايران بيش از ساير كشور هاي خاور ميانه رواج دارد . شاردن سياح فرانسوي كه در سده هفده ميلادي به ايران سفر كرده نيز رواج آن را در ايران ياد آور مي شود )) مهدي فروغ- مداومت در اصول موسيقي ايران


(( سنتور سازي است شرقي و از دسته سازهاي زهي با مضراب چكشي است . جعبه طنيني آن به شكل ذوزنقه متساوي الساقين و جنس چوب آن از گردو است . داراي 72 سيم و 18 خرك است سيم ها از يك طرف به گوشي ها و از طرف ديگر به ميخ هايي متصل اند . از روي هر خرك 4 سيم مي گذرد كه هم صدا كوك مي شوند دامنه صوتي سنتور از اولين سيم زرد كه مقابل نوازنده قرار دارد از mi2 تا Fa5 است . مضراب سنتور از چوب باريكي ساخته شده كه جنس آن معمولا از شمشاد يا گردو است و قسمت انتهايي آن حلقه اي قرار دارد كه بين انگشت وسطي و سبابه و شست قرار مي گيرد و نوك آن هلالي شكل است . سنتور را بطوري كه قاعده اطولش مقابل نوازنده باشد با دو ضرب چوبي مي نوازند و كوك كردن آن به وسيله پس و پيش كردن خرك ها و پيچاندن گوشي ها صورت مي گيرد ))شهميري – صدا شناسي موسيقي


(( در كتاب ها و نسخ فارسي و عربي و تركي كلمه سنتور با صاد و سين و تاء به اختلاف ضبط شده و بعضي هم آن را (( صانطور )) نوشته اند . در زبان تازي آن را سينطر مي نويسند . سنتور يكي از جمله سازهايي است منسوب به ايران و خاور ميانه كه در اوايل قرون وسطي به كشور هاي اروپا راه يافته و بنام و به شكل هاي گوناگون در نقاط مختلف آن قاره معمول و متداول گرديده است .


سنتور از سازهاي بسيار قديمي است و كهن ترين اثري كه ازاين ساز و سازهاي مشابه با آن در حجاري هاي قديم مي توان يافت نقش سازي ديده مي شود كه به احتمال نزديك به يقين از اجداد همين سنتور امروزي ما ميباشد. تعداد سيم هاي اين ساز كه به احتمال قوي كمتر از ده تا نيست روي جعبه مجوفي كشيده شده است . نوازنده ساز قطعه چوب يا استخوان به دست راست دارد كه آن را مثل چكش روي سيم ها مي كوبد و در همان حين با دست چپ روي سيم ها فشار مي آورد و صدائي كه دلخواه اوست به وجود مي آورد . چنان كه از نقش مزبور بر مي آيد نوازنده هنگام نواختن سنتور آن را به گردن خود مي آويخته است ولي سنگ تراشي كه نقش را حجاري كرده از نشان دادن بند يا تسمه اي كه اين منظور از آن حاصل مي شود خودداري كرده است . در كتاب تورات ( متن انگليسي ) نيز دو ساز قانون و سنتور ذكر شده و اين خود دليل قدمت آن ها مي باشد .اولياء چلبي در كتاب خود از سنتور به صورت (( صنتور )) نام مي برد .


رئوف يكتا بيگ از علماي بزرگ موسيقي تركيه در دايره المعارف لاوينياك چاپ 1922 مي نويسد : سنتور در اصل از آلات موسيقي قديم يهود است . در دايره المعارف موسيقي لاروس آمده كه به احتمال قوي قانون قديمي تر از سنتور است . كلمه سنتور از لغت آرامي مشتق شده ولي احتمال داده شده است كه ريشه آن را در زبان يونان قديم مي توان يافت . از طرف ديگر سنتور از جمله سازهايي است كه اقوام يهود بي اندازه به آن علاقمند بوده اند .سنتور قبل از آغاز دوره قرون وسطي به اروپا راه يافته و مورد قبول عامه واقع شده است و چون موسيقي و هنر از اوايل پيدايش مذهب مسيح در استخدام آن مذهب در آمد هنرمندان اروپا به تكامل آن كوشيدند تا بالاخره اولاد خلفي از سنتور بوجود آمد كه امروز آن را سلطان سازها مي شناسند

ممنون : حسام cheshm

خان
Wednesday 16 April 2008, 09:22 PM
این ساز از جعبه‌ای ذوزنقه‌ای شکل تشکیل شده که اضلاع آن عبارت‌اند از: بلندترین ضلع، نزدیک به نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و دور از نوازنده و دو ضلع جانبی با طول برابر که دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع می‌کند. ارتفاع سطوح جانبی ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است.
You can see links before reply

جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است. بر روی سطوح فوقانی دو ردیف (معمولاً 9تايي)خرک (You can see links before reply) چوبی قرار دارد؛ ردیف راست نزدیکتر به کناره راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد (فاصله بین هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را «پشت خرک» می‌‌نامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم هم‌کوک عبور می‌کند ولی هر سیم به گوشی (You can see links before reply) معینی پیچیده می‌شود. گوشی‌ها در سطح جانبی راست کنار گذاشته شده‌اند. سیم‌های سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و «زرد» (بم) تقسیم می‌شوند. دسته سیم‌های سفید بر روی خرک‌های ردیف چپ و سیم‌های زرد بر روی خرک‌های ردیف راست به تناوب قرار گرفته‌اند. طول قسمت جلوی خرک در سیم‌های سفید دو برابر طول آن در قسمت پشت خرک است و می‌توان در پشت خرک نیز از سیم‌های سفید استفاده کرد (صدای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو نسبت به صدای قسمت جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر سیم زرد، یک اکتاو بم‌تر از سیم سفید بلافاصله بعد از آن صدا می‌‌دهد.
You can see links before reply

ساز سنتور پیشتر با ۱۲ وتر سیم بم و ۱۲ وتر سیم زیر ساخته می‌شد و سنتور ۱۲ خرکی نامیده می‌شد. امروزه سنتور ۱۰ خرک و سنتور ۱۱ خرک و سنتور «لا کوک» نیز ساخته می‌شود. سنتور ۱۱ خرک، سنتور چپ کوک نامیده می‌شود. در واقع هر خرکی که به سنتور اضافه می‌شود صدای ساز یک پرده بم‌تر می‌گردد. سنتور ۹ خرک رایج‌ترین نوع سنتور است که سنتور «سُل کوک» نامیده می‌شود و نت‌های ردیف (You can see links before reply D9%82%DB%8C_%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C_%D8%A7%DB%8C% D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C) بر اساس آن نوشته شده‌اند. در سنتور ۹ خرک، چنانچه بر اساس راست کوک تنظیم شود، به ترتیب سیم‌ها از پایین بر مبنای می-فا-سل کوک می‌شوند و برای اجرای گروهی و ارکستر مناسب است.You can see links before reply
ساز سنتور برای استفاده در ارکستر دارای نقایصی است که برای رفع آنها چندی است دو نوع سنتور یکی کروماتیک با افزایش ۷ خرک به خرک‌های معمولی و دیگری سنتور باس با صدای بم ساخته شده‌اند. حفظ کوک سنتور دشوار است چون ضربه‌های مداوم مضراب روی سیم‌ها و تأثیر گذاری رطوبت و حرارت روی چوب و سیم‌ها کوک را به هم می‌زند و ۷۲ سیم باید مرتب کوک یا هم‌صدا شوند. به این دلیل سنتور به عنوان سازی شناخته می‌شود که در عین زیبایی، بسیاری از عوارض طبیعی می‌تواند روی صدا و کوک آن تأثیر بگذارد و حتی نوازنده‌های باتجربه را برای یک کوک دلخواه ناکام می‌گذارد. نقل شده است که حبیب سماعی (You can see links before reply DB%8C) نوازنده سرشناس سنتور، روزی در مجلسی گفته است که کوک سنتور مرا پیر کرده است.
به منظور تکمیل فواصل کروماتیک بین اصوات و نیز به قصد تأمین اصوات بم، در حدود بیست سال اخیر دو نوع سنتور با تعداد زیادتر خرک ساخته شده‌اند. سنتور کروماتیک با همان میدان صدای سنتور معمولی ولی دارای خرک‌ها و اصوات کروماتیک بیشتر است. میدان صدای سنتور کروماتیک بم یک فاصله پنجم بم‌تر از سنتور کروماتیک است و وسعت آن سه اکتاو و نیم است. در دو نوع سنتور کروماتیک، هر صوت توسط سه رشته سیم هم‌کوک حاصل می‌شود. به عبارت دیگر روی هر خرک سه سیم تکیه کرده است. از هر دو سنتور کروماتیک و کروماتیک بم در حال حاضر تنها استفاده‌های هم‌نوازی می‌شود.
You can see links before reply

Babak_mix
Tuesday 24 June 2008, 07:24 AM
سازسنتور ار را در زیر مجموعه سازهای مضرابی2 (زهی -کوبی ) سازهای ایرانی بررسی میکنیم
ساز از جعبه ای ذوذنقه ای شکل تشکیل شده که اضلاع آن عبارتند از
بلندترین ضلع ، نزدیک به نوازنده ، کوتاهترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و دور از نوازنده ، و دو ضلع جانبی با طول برابر ، دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع می کند . ارتفاع سطوح جانبی 8 تا 10 سانتیمتر است
جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است . بر روی سطح فوقانی دو ردیف خرک چوبی قرار دارد ، ردیف راست نزدیکتر به کناره راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد ( فاصله بین هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را " پشت خرک " می نامند ) . از روی هر خرک چهار رشته سیم همکوک عبور می کند ، ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده می شود . گوشی ها در سطح جانبی راست کار گذاشته شده اند . سیم های سنتور به دو دسته " سفید " ( زیر ) و " زرد " ( بم ) تقسیم می شوند . دسته سیم های سفید بر روی خرک های ردیف چپ ، و سیم های زرد بر روی خرک های ردیف راست به تناوب قرار گرفته اند طول قسمت جلوی خرک در سیم های سفید ، دو برابر طول آن در قسمت پشت خرک است و می توان در پشت خرک نیز از سیم های سفید استفاده کرد ( صدای آن به نسبت عکس طول ، یک اکتاو نسبت به صدای قسمت جلوی خرک بالاتر است )
همچنین هر سیم زرد یک اکتاو بم تر از سیم سفید بلافاصله بعد از آن صدا می دهد . اصوات سنتور در قسمت های سه گانه ساز ( سیم های زرد ،سیم های سفید و قسمت پشت خرک به این ترتیب است


You can see links before reply


"پیشترها سیم اول سنتور را "دو" فرض میکردند ولی ابوالحسن صبا با مطالعه دقیقتری ، این سیم را "می" نام گذارد . پیشنهاد او مورد قبول اساتید فن قرار گرفت و اکنون به همین ترتیب نامگذاری میشود"


به طوری که در مثال بالا دیده می شود ، وسعت صدای سنتور 9 خرک ، کمی بیشتر از سه اکتاو است ، اما این ساز فاقد تمام فواصل کروماتیک مخصوص ایرانی است و نوازنده مجبور است در اجرای دستگاه دیگر ، کوک ساز را تغییر دهد ( یا در پاره ای موارد ، محل خرک ها را جلو و عقب ببرد - که این عمل به نوبه خود نسبت طولی قسمت پشت و جلوی خرک را در سیم های سفید به هم می زند ، در نتیجه این دو قسمت نسبت به هم فاصله اکتاو را از دست می دهند ) . سنتور اساسا سازی است که قابلیت تکنوازی و همنوازی هر دو را دارا می باشد
سنتور کروماتیک و سنتور کروماتیک بم
به منظور تکمیل فواصل کروماتیک بین اصوات و نیز به قصد تامین اصوات بم ، حدود بیست ساله اخیر دو نوع سنتور با تعداد زیادتر خرک ساخته شده است : سنتور کروماتیکبا همان سنتور معمولی ، ولی با خرک ها ، ( و اصوات کروماتیک )بیشتر به وسعت زیر
( 30 خرک = 23 خرک بزرگ و 7 خرک کوچک ) ساخته شده است


سنتور کروماتیک و کروماتیک بم به پیشنهاد حسین دهلوی ، که آن زمان ریاست هنرستان عالی موسیقی ملی را بعهده داشت ، ساخته شده است
You can see links before reply
توضیح - دو صوت شماره های 2، 5، 21 و 23 یک خرک بیشتر ندارند و انتخاب یکی از دو را با کوک ساز تعیین می کنند
میدان صدای سنتور کروماتیک بم یک فاصله پنجم بم تر از سنتور کروماتیک و وسعت آن ، سه اکتاو و نیم ، به ترتیب زیر است


You can see links before reply
توضیح - نت های دو گانه شماره های 5 ، 6 و 27 یک خرک بیشتر ندارند و انتخاب یکی از دو صوت ، با کوک ، ممکن است
در دو نوع ستور کروماتیک ، هر صوت توسط سه رشته سیم همکوک حاصل می شود ، به عبارت دیگر ر.ی هر خرک سه سیم تکیه کرده است
از هر دو سنتور کروماتیک و کروماتیک بم ، در حال حاضر تنها استفاده های همنوازی ( اجرا در ارکستر ) می شود
سنتور
You can see links before reply
سنتور کروماتیک
You can see links before reply
سنتور کروماتیک بم
You can see links before reply


از کتاب ساز شناسی تالیف پرویز منصوری

hkh
Thursday 6 August 2009, 09:57 AM
سنتور در گذر تاریخ

در زمینه موسیقی و ساز شناسی نوشته هایی از قدیم در رسالات مختلف البته بیشتر به زبان عربی در دسترس می باشد. در 50 سال اخیر نوشته های زیادی راجع به سنتور موجود نیست بجز چند مقاله کوتاه در مجلات مختلفی؛ مثل سخن ویا موسیقی و یا یصورت خیلی خلاصه در کتاب ساز شناسی پرویز منصوری که در سال 1355که از طرف فرهنگ و هنر منتشر شد. بعد از انقلاب کتابهای بیشتری دراین رایطه منتشر شد برای مثال میتوانم از کتاب ناظمی و سنتور نوشته ارفع اطرایی نام ببرم که در مورد چگونگی ساختن سنتور( انتشار در سال 1985م ) که نظرات مهدی ناظمی در مورد ساختن سنتور می باشد. و یا ویژه گیهای سنتور( انتشار در سال 1985 م) نوشته مهدی ستایشگر در همان سال که در مورد تاریخچه و اساتید و تکنیکهای نوازندگی سنتور می باشد. در سال 1996 نیز یک قسمت از کتاب فارابی در مورد آلات موسیقی منتشر شد. اولین دایره المعارف سازها نیز توسط رضا درویشی در سال 2004 منتشرمیشودکه این اثر بزرگ در چندین جلد تنظیم شده که تا بحال دو جلد از آن توسط انتشارات ماهور به بازار آمده است. بین کتابهایی که به زبان فرانسه در مورد موسیقی ایرانی نوشته شده و به ساز سنتور اشاره شده میتوان از کتاب داریوش صفوت نام برد (1964) نوشته شده ویا کتاب ژان دورینگ ( 1984م) نام برد که البته در کتاب دورینگ در مورد استاد سنتور ایران فرامرز پایورفقظ یک خط نوشته شده است. نام سنتور در اغلب سفرنامه های اروپاییانی که در قرن 18 و 19 به ایران سفر کردند به چشم میخورد. به دلایل مختلف تحقیق در مورد سنتور و دیگر سازهای ایران دشوار است؛ از جمله اینکه: ضبطهای قدیمی که از قدیم بجای مانده بیشتر مربوط به تار و سه تار است و نه سنتور؛ تعداد صفحه های سنتور حتی از سازهای غربی مثل پیانو و ویلن کمتر است. یعنی از 1450 صفحه 78 دور حدود 40 مربوط به سنتور میباشد. قسمتی ازاین ضبطها که روی استوانه ها ضبط شده بطور خصوصی در اختیار کلکسیونرها می باشد. اساتید قدیمی سنتور به راحتی دانسته های خود را منتقل نمی کردند و با فوت آنها این معلومات نیز از بین میرفتند. در جامعه ایران موسیقی و موسیقیدان مورد احترام نیوده است ؛ بنابراین خیلی ها مجبور بودند در خفا و برای خلوت خودشان به موسیقی بپردازند و از تولید موسیقی خود در جامعه امتناع میکردند. تکنیک نوازندگی سنتور بطور باورنکردنی نسبت به صد سال پیش بطوری دگرگون شده است که مقایسه نوازنده سنتور کنونی با نوازنده 100 سال پیش دشوار است که این تغییررا باید مرهون زحمات ابوالحسن صبا و فرامرز پایور دانست که به آن اشاره خواهم کرد. سال 1940 سال تاسیس رادیو ایران نه تنها یک تاریخ کلیدی برای موسیقی بلکه برای سنتورنیز یک تاریخ مهم است چرا که برای اولین بارامکان شنیدن صدای سنتور برای همه مردم میسر میکند؛ هر چند که صفحاتی از نوازندگان سنتور مثل علی اکبر شاهی؛ اسدالله خان؛ حبیب سماعی؛ در دسترس بوده است ولی همه به خاطر نداشتن گرامافون امکان شنیدن آنرا نداشتند. چون در آن موقع گرامافون یک وسیله لوکس بود. از این تاریخ به بعد اولین کلاسهای آموزش سنتور به تشویق صبا و توسط سماعی بوجود میاید. ناگفته نماند که اولا به پیشنهاد سماعی شاگردان اصول اولیه نوازند گی را پیش صبا شروع می کردند و ثانیا کلاسهای سماعی برای همه کس قابل استفاده نبود که در بخش دیگری به این مسئله خواهم پرداخت. سنتور سازی؛ هم بعد از این تاریخ شروع میشود که باید از مهدی ناظمی نام برد؛ که شاگرد سماعی بوده و به تشویق او این کار را شروع میکند. اینرا باید متذ کر شوم که قبلا ساز سنتور توسط تار سازها ساخته میشد. و کسان دیگری همزمان با ناظمی شروع به سنتور سازی کردند ولی سازهای آنها در حد سازهای ناظمی نبود. نقش رپراتوار در رایطه با تکنیک نوازندگی و همینطور ساز سازی بسیار مهم است. رپراتوار سنتور از طرفی مدیون زحمات ابوالحسن صبا (1957ـ 1902) که از سال 1915 سنتور نوازی را پیش علی اکبر شاهی (1923 ـ 1857 ) ودوست و همکار نزدیکش حبیب سماعی (1946 ـ 1905 ) شروع میکند و حاصل تجربیات خود را سه سال پس از مرگ ناگهانی سماعی در کتابی بنام ردیف سنتور؛ دوره اول در سال 1949 منتشر می سازد. و از طرف دیگر حاصل زحمات فرامرز پایور که در ادامه راه استادش؛ صبا؛ متد آموزش سنتور را از ابتدایی تا عالی منتشر میکند که یادگیری این دوره ها 10 سال طول میکشد. از ابتدا باید وجه تمایزی از لحاظ ساز شناسی بین سنتور بعنوان یک داده تاریخی که به خاطر ابهامات موجود که معمولا موسیقی شناسان روی مفهوم این ساز و سنتوری که در موسیقی کنونی ایران بکار میرود. و یا دو ساز از خانواده سی تار بنام سنتور و قانون که در قرن 15 وجود داشته است. اشتباه میکنند؛ این اشتباه به خاطر شباهت فونولوژیک بین نامیدن سن تیر سن تریون در اروپا در قرنهای خیلی دورکه به زبان آرامی صحبت از یک ساز بنام سن تریون در حوالی 164 قبل از میلاد مسیح می باشد. کلمه سل تریون از فعل یونانی سلن که مفهومش لرزاندن سیمهای یک ساز می باشد که به زبان عبرو ؛ میزمور ترجمه شده است. البته این نام در برخی رسالات شرق تا قرن 16 به چشم می خورد و سپس نا پدید می شود ولی این نام در کتب اروپایی حتی پس از قرن 16 دنبال میشود. سلتریون یک ساز یونانی است که احتمالا از شرق دور نشات گرفته که بشکل ذوذنقه با سیمهای کشیده شده موازی روی یک جعبه خالی که بکمک انگشتان نواخته میشود؛ بعدا این ساز به اروپا میرود و با نام دولسیمر در آلمان مشهور میشود که با دو چوب نواخته میشود. سنتور از نظر تقسیم بندی سازها متعلق به دسته سیتار میباشد. نیاکان این قبیل سازها نیز میباشد. خود سیتار نیز به شش دسته تقسیم میشود که سنتور در دسته L’Arc Musical Les Cithares sur planche قرار دارد. در این دسته سازهایی قرار داده میشود که از چند الوار تشکیل شده باشند و تشکیل یک جعبه را بدهند. که البته در نوع سنتور جعبه باید بصورتی ساخته شود که بتواند در زیر فشار سیمها مقاومت کند. سنتور و یا سازهایی مشابه آن با نامهای مختلف در بسیاری از فرهنگها در نقاط مختلف مثل اروپا و مشرق زمین یافت میشوند با صدا دهی و ساختمان و اندازه متفاوت. مثلا در چین بنام یانگ کین در کامبوج بنام خیم در هند بنام سنتور در یونانم بنام سنتوری؛ و یا در ترکیه بنام سنتور ترکی و فرنگی از آن یاد میشود. در یک مجسمه آشوری در یکی از مراسمی که به افتخار آشور بنی پال (626 ـ 667 قبل از میلاد مسیح ) برگزار شده نوعی سنتور مشاهده شده که جعبه ای است خالی متشکل از 12 سیم که نوازنده با دست راست با مضراب به سیم میزند در حالیکه با دست چپ در حال فشار دادن روی سیمهاست. نام سنتور در اصل به زبان آرامی میباشد و نقش آن در مینیاتور به چشم نمیخورد ولی طرحی ازآن در کتاب صفی الدین ارموی (ق 13 الاادوار) وجود دارد. نقش آن در روی چهل ستون اصفهان که در قرن 17 بنا شده نیز به چشم میخورد. یهودی ها یکی از انواع سنتور بنام در مصر میشناختند که ویلو تو شرح آن را در سال 1800 در کتابش نوشته است. Phsantiren نام سنتور در یکی از شعرهای منوچهری نیز وجود دارد. باید بگویم که سنتور در دوره شاه عباس مورد علا قه بوده و در قبری در قبرستان جلفای اصفهان طرحی از یک نوازنده ارمنی که روی سنگی طراحی شده پیدا شده است ضمن آنکه همانطور که عرض کردم اروپاییانی که در ایران بوده اند به بودن این ساز در آن زمان اشاره داشته اند ولی این ساز از اواخر قرن 19 وارد موسیقی کلاسیک ما میشود. ساختار کنونی سنتور که ما در موسیقی کلاسیک ایران بکار می بریم تقربیا صد سال و اند یست که تغییر نکرده است نمو نه های قدیمی آن در موزه پاریس و بروکسل با قدمت ساخت صد ساله این نکته را روشن میسازد. اندازه های سنتور سل 90 و 36 و 45 به ارتفاع 7 سانتی متر است. 74 سیم بصورت چهار تایی روی 18 خرک قرار گرفته است که سیمهای سمت راست از برنز و چپ از فولاد میباشد با کلفتی 40 برای برنز و 38 برای فولاد. انواع دیگری از سنتور در ابعاد مختلف نیز وجود دارد که به سنتورهای دو؛ فا؛ لا معروف هستند. برای ساخت سنتور معمولا از چوب گردو؛ توت ؛ زیتون و چوب ازاد استفاده میشود. طول مضرابها 22 س م و معمولا از جنس چوب گردو و توت می باشد همزمان با شروع آموزشهای ابوالحسن صبا نوازندگان سنتور قسمت سر مضراب را با نمد می پوشانند. در قدیم یعنی قبل از سماعی نوازندگانی بودند که از مضرابهای فلزی استفاده میکردند یا سیمهای سنتور علی اکبر شاهی از ابریشم بود البته در قدیم تمام سازها را ابریشم می بستند؛ و کلمه «ابریشم بها» در آن موقع بجای انعام برای نوازندگان بکار میرفت. طرز گرفتن مضراب که یکی از اسرار نوازندگی می باشد تغییر نکرده است و تقریبا تمام نوازندگان معتقد هستند حتی اگر خودشان نیز عادت به این کار نداشته باشند ؛ که مضراب باید با سه انگشت اولی گرفته و دو انگشت دیگر زیر آن جمع میشود و ضربات بو سیله مچ روی ساز زده شود. در بین سازهای ایرانی سنتور از لحاظ حجم و قدرت صدا و لرزش طولانی نتها دارای صدایی استثنائی است؛ سختی این ساز بیشتر برای نوازندگان؛ کوک و همچنین تغییرکوک آن با تغییر هر دستگاه میباشد. که البته این مسئله باعث میشود که خیلیها ساز خود را عوض کنند.در ضمن اینکه اجرای ردیف موسیقی ایرانی بواسطه تکنیک راست و چپ [دست راست و چپ] سنتور امکان پذیر است ولی شنیدن اجرای ردیف بصورت طولانی برای شنونده خسته کننده است چون در سنتور فیگورهایی از قبیل ویتراتو و یا گلیساندو و... که در دیگر سازها امکان پذیر است امکانش در این ساز کمتر است که حتی اگر نوازنده ای بخواهد از آن استفاده کند به یک نوازنده سبک بدل میشود و اگر عین ردیف را اجرا کند ساز او خشک و بی روح میشود .از طرف دیگر خلاف سازهای دیگر ایرانی رابطه نوازنده با آن توسط مضراب میسر است یعنی لمس کردن آن موقع نوازندگی ممکن نیست. آموزش سنتی برای تمام سازهای ایرانی بصورت شفاهی است یعنی بصورت سینه به سینه؛ از تاریخ انتشار اولین متد نوشتاری برای سنتور (1946 ) آموزش ستنور کم کم عوض شد؛ ولی روش سینه به سینه نیز کم و بیش ادامه دارد. صفوت آموزش سنتی موسیقی را در کتاب خود به زبان فرانسه بنام موسیقی ایرانی به سه دوره تقسیم میکند: در دوره اول استاد طرز گرفتن ساز را به شاگرد نشان میدهد؛ سپس تدریس با با نواختن جملات و ملو دیهای ساده شروع کرده که شاگرد باید آنها را حفظ و تمرین کند. و سپس قسمتهایی از ردیف البته بصورت ابتدایی و ساده. دوره دوم قطعات ضربی و نواختن با یک ضرب. دوره سوم جواب آواز و تمرین با یک خواننده. این روش کم و بیش ادامه دارد که باید آموزش سلفژ و تئوری موسیقی غربی را هم به آن اضافه کرد کلا . برای سنتور دو روش آموزشی وجود دارد: روش آموزشی صبا و پایور که بصورت آکادمیک در هنرستان و مدارس موسیقی تدریس میشود. روش سینه به سینه که از سال 1968 ردیف میرزا عبدالله به روایت برومند که در اصل برای تار و سه تار میباشد در دانشگاه تهران برای تمام سازها تدریس میشود که البته با چاپ و نوشتن این ردیف به نت هنرجویان بیشتر از نت استفاده میکنند. از آموزش سنتور صحبت کردم ضمن آنکه نوازندگان برجسته سنتور در کشور ما وجود دارند لازم میدانم از دو استاد نام ببرم که بیشترین تاثیر را در موسیقی و ساز سنتور داشتند: از صبا و پایور ابوالحسن صبا (1902 ـ 1957) استاد سنتور و چند ساز دیگر ایرانی استاد ساز سازی شاگرد علی اکبر شاهی و رفیق صمیمی حبیب سماعی نویسنده اولین متد و ردیف برای سنتور شاگرد و همکار علینقی وزیری بود؛ و پس از تاسیس اولین کنسرواتوار تهران بوسیله وزیری در سال 1923 کنسرواتوار د یگری در رشت توسط وی در سال 1927 افتتاح می شود؛ همچنین صبا را میتوان نخستین موسیقی شناس محقق نامید؛ به خاطر تحقیقاتش روی تغمه های محلی؛ که بعضی از این تغمه ها نیز توسط او وارد و جزۀ قطعات کلاسیک موسیقی درآمد. مثل گیلکی؛ امیری ؛ دیلمان فرامرز پایور (1932 ) از سال 1949 شاگرد صبا میشود که البته پس از مدت کوتاهی بیشتر به همکار صبا بدل میشود؛ و دوره های سنتور صبا با همکاری او منتشر شده است. همه ما کم و بیش پایور را میشناسیم و یا بیوگرافی او را به راحتی میتوان پیدا کرد و خواند؛ بهتر از تاثیر او بر موسیقی و بخصوص ساز سنتور صحبت شود. بدون شناختن جایگاه سنتور در سالهای 1920 و 1930 ممکن نیست نقشی را که پایور در جهت معرفی این ساز به جامعه و دگرگونی تکنیکی این ساز ایفا کرد؛ فهمیده شود. در فهرستی که از صفحات قدیمی 78 دور توسط مایکل کینر استرالیایی تهیه شده است؛ فقط 4 درصد این صفحات به سنتور اختصاص دارد؛ 5 صفحه ای که از سماعی به جای مانده مربوط بدوره پختگی او تمی باشد و خالقی می نویسد که سنتوری را که الان از سماعی میشنود قابل مقایسه با صقحات قدیمش نیست. در حقیقت این استاد اجازه نمیداد که کسی سنتورش را ضبط کند و اگر کسی هم احتمالا ضبط می کرد از او میخواست که هر چه را که ضبط کرده پاک کند. با اینکه اولین نوازنده رادیو بود آثارش پاک شده بود حالا یا توسط مسئولین رادیو و یا به دستور خودش. سماعی هم به تشویق صبا کلاس درسی هم داشت ولی باز به نوشته خالقی کلاسش بیشتر شبیه یک محفل دوستانه بود که بیشتر به صحتهایی غیر از نوازندگی پرداخته میشد؛ تازه اگر سر حال بود از طرف دیگر سیستم منظمی برای تدریس نداشت و درس دادنش بیشتر به سرحال بودن یا نبودنش بود. بنابراین تحمل این کلاسها مشکل و حتی شاگردان وفادارش نتوانستند نوازنده مطرحی شوند؛ البته همگان بر این باورند که ساز سماعی بی نظیر بود. بعد از مرگ زودرسش در 39 سالگی چیز زیادی از سنتور باقی نمانده بود نه متدی نه ضبطی و نه شاگردی؛ در این شرایط بود که بدنبال قعالیتهای صبا؛ و ادامه آن توسط پایور در جهت د.ره های صبا بین سالهای 1949 تا 1960 پایور یا فعالیت شبانه روزی کتا بهای زیادی برای سنتور نوشته و بعد از آزمایش آن با شاگردانش آنها را منتشر کرد که حاصل آن چندین دوره از مبتدی تا عالی میباشد غیر از فعالیتهای پایور در زمینه آهنگسازی و گروه نوازی؛ در مورد ترقی در ساختار فرمهای موسیقی مثل چهار مضراب و پیش درآمد و رنگ نقش بزرگی داشت.

منبع: وبلاگ آقای حسن‌تبار (You can see links before reply)