PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کنسرتو ویلن با حال و هوایی ایرانی



*nvidia*
Tuesday 19 December 2006, 09:31 PM
چند کنسرواتوار تا کنون برای مسابقات شان یک کنسرتو از سده بیست و یکم برگزیده اند؟ و آخرین باری که اثری از یک آهنگساز ایرانی، و نه آلمانی و اتریشی، انتخاب کرده اند چه زمانی بوده است؟ با توجه به یکصدمین سالگرد تأسیس جولیارد، با گزینش یک کنسرتو از بهزاد رنجبران (استاد همین دانشکده) برای مسابقات ویلن? سال 2006 یک سنت شکنی صورت گر?ته است.

ویلیام هاروی (William Harvey) با پیروزی در این مسابقه، مو?ق به بدست آوردن این موقعیت برای نخستین اجرای این اثر در نیویورک شده است. یک ه?ته پس از مسابقات در ماه ?وریه، وی با آهنگساز به گ?تگو نشست:

- (ویلیام هاروی): این کنسرتو برای جوشا بل Joshua Bell نوشته شده است، چه زمانی او را ملاقات کردید؟
- (رنجبران): زمانی که دانشجوی دانشگاه ایندیانا بودم روزی در طبقه اول قدم می زدم که شخصی به من گ?ت اعجوبه جوانی رسیتال دارد. من با کنجکاوی به تالار رسیتال ر?تم. در آنجا یک ویلن نواز دوازده ساله روی صحنه ایستاده بود که «زیگیونروایزن»( Zigeunerweisen) را می نواخت؛ قطعه ای که من در آن زمان در حال تمرین روی آن بودم. من به خاطر سن کم او و همچنین مهارت او در اجرای آن اثر شگ?ت زده شده بودم. در همان زمان بود که بیش از پیش به اهمیت استعداد در مهارت یک نوازنده پی بردم! پس از کنسرت به ملاقات او شتا?تم. می خواستم انگشتانی را که قادر بود به راحتی آن پاساژهای تند را بنوازد ببینم. من سخت تحت تاثیر دو جنبه از نوازندگی او قرار گر?ته بودم: دامنه رنگ، کاراکتر و همچنین درخشش تکنیکی. من کوشیدم این جنبه ها را در کنسرتوی خود مد نظر داشته باشم.

- با توجه به اینکه شما در ایران بزرگ شده اید آیا سنت های موسیقایی ایران نیز روی کنسرتو تاثیری گذاشته اند؟
- من کمانچه را در ذهن داشتم. یک ساز کششی عمودی که سرمنشا خانواده سازهای زهی است. صدای این ساز بسیار ظری?، عمیق و شاعرانه است. صدای کمانچه را می توان در بخش های ?ریبندهء کنسرتو حس کرد. آخرین موومان کنسرتو که حالتی رقص گونه دارد نیز بیشتر دارای شخصیتی ایرانی است. مد و تزیینات هم همینطور ولی از همه بیشتر، رنگ آمیزی و شخصیت.

- رشد یک نوازنده موسیقی کلاسیک غرب در زمان شاه چگونه بود؟
- من در سن نه سالگی وارد کنسرواتوار تهران شدم. درس های ما شش روز در ه?ته، صبح دورس عمومی و بعداز ظهر شامل ویلن، سرایش، تئوری و هارمونی، بود. به آن زمان «دوره طلایی موسیقی کلاسیک غرب در ایران» لقب داده اند. در ه?ده سالگی یکی از نخستین مدرسان موسیقی به شیوه ار? (Orff) در ایران بودم که در تعطیلات پایان هر ه?ته برای آموزش موسیقی به نوجوانان راهی استان های شمال تهران می شدم. از کاربرد شیوه موسیقی اتریش در شمال ایران مو?قیتی انتظار نمی ر?ت لذا موسیقی محلی [آن منطقه] را هم در کار وارد کردم که این ?عالیت مرا نسبت به پتانسیل تل?یق موسیقی ایرانی و غربی روشن تر ساخت.

- چه زمانی و چرا ایران را ترک کردید؟
- در سال 1974 ایران را ترک کردم و به دو دلیل: نخست برای ادامه تحصیل موسیقی در دانشگاه ایندیانا و جولیارد و دوم آنکه من در عرصه سیاست ?عالیت می کردم و برای ماندن در ایران دچار مشکل شده بودم. عدالت اجتماعی و آزادی های سیاسی بسیار برای من اهمیت داشت و به عنوان زندانی سیاسی چندین ماه نیز به زندان ا?تادم. [در همان زمان] یک زندانی دیگر را نیز ملاقات کردم که با بی رحمی شکنجه شده بود و در نهایت اعدام شد. این موضوع سخت روی من تاثیر گذاشت.

- حکومت شاه را در مقایسه با حکومت ?علی چگونه می بینید؟
- جلوی بسیاری از آزادی های سیاسی در هر دو رژیم گر?ته شده است. در آن قسمت در دنیا مردم دائما در حال تقلا برای بدست آورن حقوق بیشتر و اصلاحات بیشتر هستند. در زمان شاه موسیقی کلاسیک غربی مورد پیشتیبانی قرار می گر?ت و به آن بودجه بیشتری اختصاص پیدا می کرد؛ ایده آل نبود ولی بهتر از بسیاری از دیگر کشورهای منطقه بود. پس از انقلاب در 1979 این پشتیبانی کاهش یا?ت.

- آهنگسازانی که در خارج از اروپا و آمریکا متولد شده اند دائما گر?تار این انتظار هستند که آثارشان نماینده ?رهنگ ملت شان است. در زمان نگارش کنسرتو ویلن آیا حس می کردید که زیر ?شار هستید تا یک «کنسرتو ویلن عظیم ایرانی» بیا?رینید؟
- این کنسرتو تل?یقی است از بسیاری گرایش های سیاسی و ?رهنگی در زندگی من. با ویلن برخوردی نظیر آنچه در «شهرزاد» رخ داده داشته ام. اثر با یک توتی (tutti) بزرگ آغاز می شود. پس از آن چنگ، تکنواز ویلن را معر?ی می کند؛ مانند سنتی که قصه گو در پس زمینه داستانش چنگ می نوازد. در بعضی بخش ها از دوران کودکی ام الهام گر?ته ام. در تابستان ها به روستایی می ر?تم که ساکنان محلی می گ?تند: «پس از نیمه شب جن ها و پری ها برای مراسم عروسی و دیگر مراسم جمعی شان به بیرون می آیند و اگر بیدار بمانی آنها را خواهی دید»! من هم تا دیرهنگام همراه با محلی ها برای دیدن آنان بیدار می ماندم ؛ کاری که از لحاظ الهامی تاثیر ?راوانی بر من نهاد. بسیاری از اینگونه تاثیرات – آسمان زیبا، ستارگان، کوهستان، انتظار دیدن جن ها و پری ها – همه در موومان دوم هستند. هر زمان که آهنگسازی می کنم رشادت آن زندانیان سیاسی که شاهدشان بودم در وجودم شعله ور می شود. این قضیه نیز در کنسرتوی من منعکس شده است: آن لحظه هایی که برخی از مردم می گویند برای یک کنسرتو ویلن قدری عظیم تر از آنچه انتظار می رود است ولی این موسیقی ناشی از تجربیات من در زندگی است.

***
کنسرتو ویلن رنجبران در 2003 برای نخستین بار توسط جوشا بل با ارکستر ?یلارمونیک سلطنتی لیورپول به رهبری گرارد شوارتس نواخته شده است. این کنسرتو در سال 2005 نیز برای نخستین بار در آمریکا به اجرا درآمده است. شوارتس می گوید او همیشه از طر?داران آثار رنجبران بوده است زیرا «موسیقی از ریشه های و اینکه او کیست نشات می گیرد. عاشق این هستم که آثارش دارای شخصیت و صدای بی نظیری است.»

جوشا بل نیز خاطر نشان می سازد: «این کنسرتو اثر بزرگی است، هم با قدرت، هم شاعرانه و خوش ساخت. از لحظه ای که پیش نویس این قطعه را خواندم دریا?تم که شانس این را دارد که به اثری مهم در رپرتوار مدرن ویلن بدل شود. لذا هنگامی که شنیدم این کار امسال از سوی جولیارد برای بخش مسابقه ویلن برگزیده شده شگ?ت زده نشدم. این رویداد مرا مطمئن تر ساخت که این کنسرتو آینده درخشانی دارد ».


از: ویلیام هاروی
ترجمه: پژمان اکبرزاده
ماخذ: مجله جولیارد

vioman
Wednesday 20 December 2006, 07:28 PM
ممنونم
زیبا و خواندنی بود

Hes_r
Wednesday 20 December 2006, 07:50 PM
ممنون حسین جان عالی بود

ویو جان داداش لط?ا ?ارسی بنویس من برات ویرایش کردم

قربانت : حسام cheshm

vioman
Wednesday 20 December 2006, 07:55 PM
سلام حسام جان

بیا جلو .....یکمی دیگه ...آآآآآآن kiss bus bus

چطوری؟ من نمی تونستم ?ارسی بنویسم منو ببخش

Hes_r
Wednesday 20 December 2006, 08:34 PM
آخ من ?دات شم داداش bus bus bus

بیا بقل دادا bus

قربونت : حسام cheshm