PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بهروز صفاريان



Leon
Monday 24 December 2007, 02:24 PM
بهروز صفاريان آهنگساز و تنظيم کننده و حتی مورخ ؟

بهزاد بلور

You can see links before reply
" بهروز صفاريان " دست اندرکار خيلی از آهنگ هايی که شما گوش داديد و علاقه دارين بوده و با خواننده های مختلفی کار کرده. الان هم در دوبی داره با برادرش آلبوم " شبح " رو کار می کنه.
You can see links before reply



مصاحبه بهزاد با بهروز (You can see links before reply)

در سفری که رفته بودم دوبی که هم هنگامه رو ديدم هم شادمهر، و از دور با معين بای بای کردم! رفتم استوديوئی که بچه ها داشتن توش آهنگ ضبط می کردن. فرزين (صدا بردادر تو عکس با موی بلند) خيلی مهمون نوازی کرد حتی مهمونی نرفت که من بتونم از کامپيوترشون ای ميل بفرستم! ( البته الآن پشيمون شده)
You can see links before reply


فرزين و بهروز و بهنام تو استوديو شديدأ مشغول کار بودن ولی لبخند از لبشون نمی افتاد. بچه ها دارن آلبوم " شبح" آلبوم آينده بهنام رو که بهروز ساخته ضبط می کنن.
بهروز تو کلی از آلبوم ها هنرنمائی کرده يا آهنگ ساخته يا تنظيم کرده ( آلبوم دلقک و غريبه و دو رنگی و مسافر و...) با بهروز درباره آلبومهای اخير و کتابی که می شه گفت راهنمای موسيقی پاپ يا موسيقی روز هستش حرف زدم . کتاب "نت ، احساس ،ترانه".
مصاحبه رو بخونين که از قافله عقب نيافتيد آخه بهروز يکی از داغ ترين آهنگسازان ايرانيه و خودش هم خبر نداره :
You can see links before reply



بهروز جان ، الان مشغول ضبط آلبوم برادرت " بهنام " هستی ، درسته ؟
بله. در حال حاضر بعد از سه سال که از آلبوم اولش " دو رنگی " می گذره ، به همراه هم آلبوم دومش به نام " شبح " رو داريم ضبط می کنيم.
بهروز چرا رفتی دوبی ؟
استوديوهای ايران خوب هستند اما برای موسيقی های روز ترکيب خوبی رو ندارند. فکر می کنم که شايد به زودی همچين استوديويی در ايران راه بيافته که خواسته ما رو برآورده بکنه. اما در حال حاضر چنين استوديويی نيست!
You can see links before reply


چند وقت توی دوبی می مونيد؟
کار اين آلبوم يک ماه و نيم ديگه تموم ميشه.
بعدش ديگه هفت خوان گرفتن جواز هست ، درسته ؟
بله.
چند جمله از يکی از اشعار آلبوم شبح رو برامون بگو؟
" وقتی ماه توی شب می تابه مثل چشم جسد ... توی شهر مرگ و وحشت ميرسه ساعت بد ... ساعتی که مرده ها تو دل خاک زنده ميشن ... "
تا حالا روی چه آلبوم ها و آهنگ هايی کار کردی؟
چند تا کار اخيرم رو براتون توضيح ميدم ... دو سه سال پيش من مديريت آلبوم برادرم به نام " دو رنگی " رو انجام دادم. آلبوم " نون و دلقک " با صدای محمد اصفهانی و آلبوم به سبک رپ به نام " اسکناس " رو با شاهکار بينش پژوه کار کردم و الان هم يک آلبوم از من بيرون اومده که البته کار جديدی نيست به نام " غريبه " ...
در مورد آلبوم "غريبه" با صدای خواننده ای به نام "فريدون" برامون بگو؟
ايشون اولين خواننده ای بوده که از لس آنجلس ويدئو داشته و در واقع رسماً کار موسيقی رو اون طرف انجام می داده و در ايران مجوز انتشار آلبوم گرفته ! اونطوری که من شنيدم در حال حاضر هم توی ايران خيلی آهنگ هاش طرفدار پيدا کرده.
دو تا از آهنگ های آلبوم رو من ساختم ، بقيه اش رو خود فريدون عزيز ساخته. يکی از آهنگ هايی که من ساختم " فاصله ها " نام داره. اين يکی از آهنگ هايی است که من شعرش رو خيلی دوست دارم چون از فاصله ها و از درد فاصله حرف ميزنه.
بهروز تو يکی از آهنگ سازان فعال ايرانی هستی که کار ضبط انجام ميدی ، آهنگ می سازی و اخيراً هم کتابی نوشتی در مورد تاريخچه موسيقی پاپ ، ميشه درباره اش توضيح بدی ؟
در اين کتاب من يک مقدار به تئوری موسيقی پرداختم و بعد به موسيقی پاپ. درباره پاپ که چند شاخه هست و اينکه هر موسيقی ميتونه پاپ باشه و... دقيقاً به موسيقی هايی که در داخل کشور توليد شده اشاره کردم.
You can see links before reply


فکر می کنی چرا بعضی ها توی موسيقی پاپ موفق شدن و بعضی ها نتونستن پيش برن؟
به جا کار کردن و انتخاب زمان مناسب از هر چيزی مهم تره. اينکه در چه زمانی چه چيزی خونده بشه ... اينکه خواننده خودش رو بشناسه، و شخصيت خوانندگی هم مهمه، يعنی به شخصيت خودش مياد که اينجوری بخونه يا نه ! چيزی که يک موسيقی رو Pop يا مردم پسند می کنه ، در درجه اول ساده کردن اون موسيقی هست.
ديگه چه قسمت هايی توی کتابت هست ؟
بيشتر سعی کردم راجع به سبک ها صحبت کنم. چون فکر کردم چيزی که بيشتر از همه احتياج هست اينه که مردم بتونن سبک های موسيقی رو از هم تشخيص بدن و اينکه بتونن Style يا سبک موسيقی مورد نظرشون رو پيدا کنند.
يا حداقل بدونند موسيقی که می شنوند در چه سبکی هست ! به نظر من مثلاً Rap موسيقی خوبی نيست ، فقط يک Loop هست که دائماً تکرار ميشه و روش حرف می زنند. در مورد Rock صحبت کرديم و اينکه راک چند شاخه ميشه و اينکه ساز اصليشون چطوری هست و ...
You can see links before reply


چرا در اين چند سال بعد از انقلاب ، شبيه خونی انقدر در ايران باب شده ؟ مثل شبيه داريوش خوندن ، شبيه ابی خوندن و ...
چون بعد از انقلاب ما ويدئو کليپی نداشتيم که نگاه بکنيم و نوع نگاه مردم ما در ايران فقط روی فضاهای قبل از انقلاب مونده بود و تصويری که از فيلم های فارسی و شو های قديمی داشتند. آخرين چيزی که اينها ديده بودند اين سری تصاوير بوده. به خاطر همين هم بود که بعد از انقلاب موسيقی های شبيه قديمی بيشتر می گرفت و عده ای سعی می کردند شبيه سازی صدای اونها رو بکنند.
حتی کار جديدی هم ارائه می دادند و با شکست روبرو می شدند و ناراحت می شدند. مثلاً يک آقايی مياد و راک ميخونه ، بعد آلبومش ۵۰۰۰ تا فروش ميره و کلی ناراحت ميشه! موسيقی جديد که ميخواد کار بشه بايد فرهنگش آموزش داده بشه و تنها راهش هم ويدئو کليپ هست و بعد از اون آهنگ ها از نظر مردم زيبا جلوه می کنه.
يعنی تو مسئله ويدئو رو خيلی مطرح ميدونی و اينکه مردم توقع صدا و تصوير رو با هم دارند ؟
در رابطه با کار جديد صددرصد.
ولی خوب اون رو هم بايد تلويزيون و اون کشور اجازه بده ، درسته ؟
...
باز هم به ايران برميگردی و يا ترجيح ميدی دوباره بيايی توی دوبی ضبط کنيد ؟
من فعاليت هام رو در ايران می کنم و ضبطم رو در دوبی.
You can see links before reply


موسيقی پاپ پيش از انقلاب و بعد از اون چقدر تفاوت داره ؟ آيا درسته که ما فکر کنيم موسيقی پاپ بعد از انقلاب ايرانی تر شد ؟
بله. اين حالت بعد از انقلاب خيلی بيشتر وجود داشته. به خاطر اينکه موسيقی سنتی خيلی زودتر از موسيقی پاپ آغاز به کار کرد. بعد از انقلاب که يک سری از موسيقی سازان خوبمون به آمريکا رفتند و در اونجا فعاليت هنری کردند ، اين موضوع رو بزرگتر کردند و کار وسيع تری روش انجام دادند.
مثلاً موسيقی بندری الان خيلی معروف شده و تقريباً جزو يکی از سبک های موسيقی ايرانی محسوب ميشه. در صورتی که خيلی از موسيقی های ديگه هست که قشنگ هست و معروف نشده! ولی با اين حال اين به عهده بچه هايی بوده که در آمريکا بدون محدوديت کار می کردند.
بايد هم انجام می دادند چون ما تنها پنج يا شش سالی هست که اجازه اين کار رو داريم! ولی از اين به بعد بايد ديد که در داخل کشور چه اتفاقی ميافته و ما انتظار داريم که بيش از بچه های لس آنجلس در ايران ، فعاليت های موسيقی ايرانی بشه.
محدويت هايی که در ايران هست تنگ تر شده و يا ميشه گفت راه بهتری داره باز ميشه برای کسانی که موسيقی پاپ انجام ميدن که به سطح جهای برسه ؟
محدوديت ها در يک جاهايی واقعاً بد نيست. اما جاهايی که محدوديت در جهت اين باشه که فقط اون شخصی که کار تو رو رد می کنه ، بخواد جايگاهش رو از دست نده باشه خيلی بده. البته فکر کنم اون حالت تعداد زيادی نيستند و الان هم که در کل اگر به موسيقی نگاه کنيد ، می بينيد که موسيقی توی ايران دائم داره آزادتر ، بهتر و سالم تر ميشه.
هر چند که توی يک مقطعی می بينيد که موسيقی های نامناسبی وارد بازار ميشه اما باز به نظر من موسيقی های داخلی در زمينه شعرها ، مفهو م گفتار و نوع آنها ارزشمندتر هستند.
فقط محدوديتی که الان هست و معلوم نيست کی برداشته بشه ، صدای خانم ها هست که تکی بخونند.
اون هم فکر می کنم که حل ميشه. چون به نظر کل موسيقی دانان و مسئولين درباره اين موضوع هيچ مشکلی ندارند ، يعنی هر کدوم که راجع اين موضوع صحبت می کنند می گويند که مشکلی نيست.
چون بافتی که در داخل وجود داره ، بافت مثبت و خوبی هست و حتی اگر اين بافت در زمينه صدای زن هم فعاليت بکنه ، قطعاً فعاليت سالمی خواهد بود و مسئولين بايد به اين فکر بکنند که خانم های جوون که درس می خونند و صداهای خوبی هم دارند ، بايد بتونن که خودشون رو نشون بدن و فقط اينطوری نباشه که در کنار يک مرد ديگه باشند و زيرصدای او بخونند.
اين دسته از افراد حق دارند که بخونند و اين خيلی بهتره که در کشور خودشون و زير نظر مسئولين مربوطه فعاليت کنند تا اينکه به خارج از کشور بروند.

Leon
Wednesday 23 January 2008, 01:59 AM
You can see links before reply
بهروز صفاريان
آهنگسازي است كه
معمولا آلبوم‌هايش
پرفروش‌ترين‌هاي
سال بوده‌اند
به كي اعتراض كنم؟
بهروز صفاريان كارش را خوب بلد است. آهنگسازي است كه معمولا آلبوم‌هايش پرفروش‌ترين‌هاي سال بوده‌اند. آلبوم مسافر (You can see links before reply) و دهاتی (You can see links before reply) با صدای شادمهر عقیلی ، آلبوم «غريبه» (You can see links before reply) با صداي فريدون كه ركوردها را جابه‌جا كرد، آلبوم «اسكناس» (You can see links before reply) كه اولين آلبوم فارسي مجاز در قالب رپ بود،جزو مهم‌ترين آثار بهروز صفاريان در طول اين سال‌ها بوده‌اند.

بهروز صفاريان در برنامه شب شيشه‌اي هر آنچه را تاكنون در لفافه بيان شده، كاملا شفاف و شيشه‌اي بر زبان مي‌آورد. او به صدا و سيما اعتراض مي‌كند كه چرا در يك مملكت بيش از 70 ميليون نفري، فقط 10 خواننده در صدا وسيما فعاليت مداوم دارند، حرف‌هايي كه مي‌شود گفت اولين بار است از صدا و سیما منتشر مي‌شوند.

بهروز صفاريان با همان برنامه شب‌شيشه‌اي كلي سروصدا كرد. او در يك گفت‌وگوي مفصل توضيح مي‌دهد كه انتقادش به كل وضعيت موسيقي كشور است.

خشك و سرد، با خنده‌هاي ديپلماتيك و رك و بي‌پرده به همه سؤال‌ها جواب مي‌داد. مثل كساني حرف مي‌زد كه پشتشان به جايي گرم است و از هيچ كسي هم نمي‌ترسند.

حرف‌هايش به گونه‌اي بود كه انگار مي‌خواست از اين وضعيت رها شود. وقتي از او پرسيديم كه مي‌خواهد داستان شادمهر عقيلي را دوباره تكرار كند، لحنش عوض شد و گفت: «من اينجا زندگي مي‌كنم، من عاشق ايران هستم».

پس چرا با هيچ كس كنار نمي‌آيي؟
مثلا با كي؟

صداوسيما.
من مشكلي با آنها ندارم. به نظر من صداوسيما به عنوان يك رسانه ملي و متعلق به همه مردم، وظيفه دارد كه همه نوع موسيقي‌اي – اما از نوع سالمش – را پخش كند.

موسيقي سالم از نظر تو چه نوع موسيقي‌اي است؟ اين قضيه خيلي نسبي است. ممكن است از نظر تو يك نوع موسيقي سالم باشد و به نظر كس ديگري نه.
خب، اين موضوع به بررسي و مميزي به‌روز احتياج دارد. اولين اتفاقي كه مي‌تواند بيفتد اين است كه حداقل مديري وجود داشته باشد كه در موسيقي پاپ، به طور 100 درصد سررشته داشته باشد. براي من يك مدير را نام ببريد كه در مصاحبه‌اي گفته باشد به موسيقي پاپ علاقه‌مندم.

You can see links before reply (You can see links before reply)من كه تا به حال نشنيده‌ام. من هم نسبت به موسيقي‌اي كه 15 ساله‌ها گوش مي‌دهند، بيگانه‌ام. سعي مي‌كنم خودم را به روز كنم. به نظرم بايد چهارچوب كيفيتي‌اي براي آثار مختلف گذاشته شود. يك كارشناس بايد درباره كيفيت توليد و نوع اثرگذاري كلام نظر بدهد.

بايد فضاي جامعه‌شناختي روز را بشناسد. در اروپا و آمريكا هم، مميزي‌هايي براي موسيقي اعمال مي‌شود. مي‌گويند اين كلام براي سياست امروز جامعه ما اشتباه است. درست است كه خط قرمزها متفاوتند ولي وجود دارند؛ نه مثل خيلي وقت‌ها كه از مدير مربوطه مشكل كارم را جويا مي‌شوم ولي جوابي نمي‌گيرم.

شايد خودش هم نمي‌داند! من مي‌گويم ديدگاه‌ها بايد فني باشد، نه اعمال نظر شخصي، چهارچوب شعر اشتباه نباشد، قافيه درست باشد و اگر هم قرار است غلط باشد توجيهي برايش وجود داشته باشد و خواننده هم تحرير درستي داشته باشد. مديران بايد اين مسائل را تشخيص بدهند. من هم قبول ندارم كه هر نوع موسيقي‌اي در كوچه و خيابان منتشر شود و مردم انتخاب كنند.

اين‌جوري به قضيه نگاه كنيم. مثلا اگر قرار باشد تو اين مدير باشي، خيلي‌ها از محدوده مميزي‌ات اخراج مي‌شوند چون سليقه‌ات – همان‌طور كه خودت مي‌گويي – با خيلي از اين آثار نمي‌خواند!
خب، سليقه‌اي كار كردن اشتباه است. اگر اين پيشنهاد به من ارائه شود، من به هيچ وجه اين پست را نمي‌پذيرم چون مجبورم سليقه‌اي عمل كنم. من خواننده‌هايم را هم سليقه‌اي انتخاب كردم. حتي موزيسين‌هاي خوب زيادي پيش من مي‌آيند و من به آنها مي‌گويم كه من اين كار را دوست ندارم. دليلي ندارد كه موفق نشوي اما من دوست ندارم.

اصلاً ما چنين مديري داريم؟ داريم درباره فضاي امروز ايران صحبت مي‌كنيم.
من به اين موضوع فكر نكرده‌ام. احتياج به بررسي دارد. ولي قطعا يك نفر نمي‌تواند اين مسئوليت را بر عهده بگيرد. من به عنوان يك آدم معترض، فقط مي‌توانم بگويم كه استعداد در اين مملكت خيلي زياد است و از اين استعدادها بايد استفاده شود، نه اينكه ايراني‌ها بروند در آمريكا و اروپا عضو بهترين گروه‌هاي موسيقي شوند. همين اعضاي گروه system of Adown، ايراني‌اند؛ گروه ديپ ديش و خيلي ديگر از استعدادهاي موسيقي. به نظر شما اوضاع متفاوت نمي‌شد اگر اين موزيسين‌ها در ايران فعاليت مي‌كردند؟ خيلي آدم‌هاي بااستعداد هستند كه كارشان بدون پشتوانه، پخش و توليد مي‌شود و نمي‌فروشد و استعدادشان كور مي‌شود.

اين جوان اگر بخواهد كارش از تلويزيون يا راديو پخش شود چه كار بايد بكند؟
بدون ارتباط، كار خيلي‌خيلي سختي است. تقريبا مي‌شود گفت محال است. من از بيرون شاهد ماجرا هستم. خيلي از وضعيت سازمان مطلع نيستم و فرآيندي كه در اين مسير بايد طي شود. چون ديدم كه سازمان علاقه‌اي به پخش موسيقي خيلي خوب ندارد، من هم به سمتش نرفتم. اين چند همكاري معدود هم بنابه دعوت دوستان بوده.

اما تو در حالي كه وارد سيستم شده بودي، به مجموعه پشت كردي. حرف‌هايي زدي كه فقط به ضرر شخص خودت بود.
به قول تو، جرياني را شروع كردم كه به خاطر يك عده ديگر، ممكن است فيد شوم. اما من به قضيه اين‌جوري نگاه نمي‌كنم. ببينيد فريدون بدون هيچ كليپي، موفق شده. در دنيا چنين چيزي نمي‌بينيم. موسيقي بدون ويدئو و تبليغات اصلا نمي‌تواند همه‌گير شود. مي‌گويند 80‌درصد قضيه كليپ است و فقط 20 درصد خود آهنگ. من قصد داشتم با اين حرف‌ها نگاه جديدي وارد تلويزيون شود اما ظاهراً ديدگاه مديران نسبت به موسيقي پاپ خوب نيست. شايد صحيح نباشد كه بگويم اما موسيقي پاپ انگار بچه حلال‌زاده نيست.

آيا به نظر تو موسيقي پاپ در صدا و سيما مهجور مانده؟
You can see links before reply (You can see links before reply)مديران ما علاقه‌اي ندارند كه بگويند موسيقي پاپ گوش مي‌كنند. همه دوست دارند اين حس را پنهان كنند. وقتي مي‌خواهند يك خواننده پاپ را معرفي كنند، مي‌گويند خيلي پسر خوبي است. سرش به كار خودش است. با هيچ كس ارتباط ندارد. انگار بايد يك جوري مشكل خواننده پاپ بودنش را با مسائل ديگر كمرنگ كنند. خب، بعضي‌ها حواس‌شان جمع‌تر است نمايش بيروني خيلي مهم‌تر از واقعيت است. باهوش هستند و براي همين هم هست كه به آنان اعتراض دارم. من اگر اعتراض نكنم، چه كسي اعتراض كند؟

يعني تمام مشكل شما، تلويزيون است؟ مجوزها اول از ارشاد صادر مي‌شود؟
تلويزيون خيلي مهم‌تر است، اما خب، از اين مسئله هم نمي‌توان گذشت. موسيقي‌اي كه از ارشاد مجوز مي‌گيرد مصرف بيشتري نسبت به موسيقي‌هاي تلويزيوني دارد. من از ماشين كسي صداي خوانندگان تيتراژهاي تلويزيوني را به‌ندرت شنيده‌ام. شما شنيده‌ايد؟ آلبوم‌هايي كه در اين چند سال مورد توجه قرار گرفته مثل آلبوم‌هاي فريدون، رضا صادقي و بنيامين از ارشاد مجوز گرفت؟ يك كار شبيه اين آثار، در تلويزيون مجوز نمي‌گيرد. احيانا براي خودشيريني ممكن است سر تحويل سال،‌ يكي از اين ترانه‌ها هم پخش شود اما اين مسئله مداوم نيست. اگر يك نفر هم جرأت انجام چنين كاري را داشته باشد، نهايتا برايش بد تمام مي‌شود اما در كل به نفع تلويزيون است اتفاقا.

آلبوم‌هاي شما از ارشاد توانسته به‌راحتي مجوز بگيرد؟
آلبوم «غريبه» از فريدون، «اسكناس» از شاهكار بينش پژوه و آلبوم «شبح» بهنام، هر كدام 3 سال پشت خط مانده‌اند.

تو كه كارهايت معمولا پر فروش بوده و استانداردهاي فني را هم رعايت مي‌كني، چرا مجوز آلبوم‌هايت اين‌قدر دير صادر مي‌شود؟ طبيعي است كه از مسئولان توضيح مي‌خواهيد.
من اگر جواب گرفتم، شما هم جواب مي‌گيريد.

با چه توجيهي؟ به هر حال، 3 سال مي‌گذرد.
وقت تلف مي‌كنند، همين. مثلا يك مسئول مي‌گويد اگر مجوز بدهم، توبيخ مي‌شوم و بايد به خيلي‌ها جواب پس بدهم، چون حوصله اين كارها را ندارم، پس منتظر مسئول بعدي بمان! تازه اين جوابي‌ است كه من با تجربه گرفته‌ام! تجربه نشان داده كه موسيقي من نمي‌تواند غلط باشد. مشكل حراستي هم ندارم. حتي يك كار غير مجاز هم از من منتشر نشده؛ يك اتفاق بد حتي! موسيقي من هم اگر چيز خوبي نباشد، لااقل اشكال ندارد. ديگر چه مي‌ماند؟!

چند آلبوم پر فروش داشته‌اي. علت موفقيت آلبوم‌هايت را بيشتر در چه مسئله‌اي مي‌داني؟
كسي كه يك آهنگ مي‌سازد، اميد دارد كه اين حس شخصي او كه به دل خودش نشسته، به دل خيلي‌هاي ديگر بنشيند و همه دوستش داشته باشند. اگر توانست اتفاقي هم به وجود آورد.

آلبوم غريبه، بدون تبليغاتي كه گفتي به يكي از پرفروش‌ترين‌هاي تاريخ موسيقي تبديل شد. پيدا كردن ذائقه مخاطبان، مسئله خيلي مهمي است.
ممكن است كه يك كار جديد، آن فراگيري مثلا غريبه را نداشته باشد. مهم ايجاد ارتباط با دل ديگران است. در رابطه با اين آلبوم بايد بگويم كه حس توليد من و فريدون، خيلي حس نزديكي بود. خيلي به هم نزديك بوديم. خيلي با هم راحت بوديم. حس ويژه‌اي هم در آن لحظات داشتم.

در آلبوم جديد فريدون هم مشاركت داشته‌‌اي؟
فريدون 2 آلبوم در دست تهيه داشت. يكي از آنها آلبوم پاپي بود كه آن را كنار گذاشتند، به اين دليل كه خوب انجام نشد. دوره‌اي بود كه من مشغول پروژه ديگري بودم و فريدون كمي عجله داشت تا آلبوم دومش را منتشر كند. با چند تا از موزيسين‌هاي خوب شروع به همكاري كرد كه ظاهراً نتيجه خوبي نگرفت. الان هم در حال مذاكره براي يك آلبوم پاپ هستيم كه هنوز قطعي نشده.

ظاهراً يك آلبوم هم به زودي از او منتشر مي‌شود.
بله، همان آلبوم دوم است كه 70 تا 80 درصد كار را من انجام داده‌ام ولي تقريبا به دلايل نامعلوم، تهيه‌كننده، اين كار را از من گرفت و به كس ديگري محول كرد. اين آلبوم، شامل مجموعه اشعار آقاي كاكايي بود و 4 قطعه قديمي كه بازسازي شده بود. به سبك ويژه‌اي هم اين كارها انجام مي‌شد. كارها را ضبط كرديم. اتودهايش زده شد و به ارشاد رفت. تنظيم نهايي مانده بود كه نمي‌دانم چرا كار وارد فاز ديگري شد.

نمي‌دانيد دليلش چه بود؟
در واقع شرايطي پيش آمد كه من نتوانم اين كار را به پايان برسانم. به من گفتند كه يا تا 10روز ديگر اين كار تمام شود يا اصلا همكاري را قطع كنيم. خب، من هم نمي‌توانستم در مدت10 روز كار را تمام كنم.

صحبت‌هايي مطرح مي‌شود كه كارهاي بهروز صفاريان معمولا وقت بسيار زيادي مي‌برند.
دروغ است. من وقت تلف نمي‌كنم. شايد در جهت كيفيت، زمان بگذارم اما نه اين‌قدر كه مي‌گويند. من حساسيت دارم، خيلي هم حساسيت دارم. جاهايي اين حساسيت، به وسواس هم كشيده مي‌شود. يك آهنگ مي‌سازم اما مي‌بينم آن چيزي نيست كه مي‌خواهم. دوباره به هم مي‌ريزمش. 10 بار فيلترش مي‌كنم.

ساعت‌ها رويش زحمت مي‌كشم. خلاصه به آن چيزي كه مي‌خواهم، خيلي نزديكش مي‌كنم. در جهت بالا بردن كيفيت – تا جايي كه زمان دارم – كار مي‌كنم. خب، وقتي آلبومي هنوز مجوز نگرفته و من براي ميكس آهنگ‌ها وقت دارم، چرا اين كار را نكنم. منتها شايعات به اينجا مي‌رسد كه بهروز، 3 سال روي يك آلبوم مشغول كار است، در حالي كه 3 سال آلبوم در انتظار مجوز گرفتن مانده و من در كنار آن، پروژه‌هاي ديگري هم داشته‌ام.

برگرديم به همكاري با فريدون. آيا فريدون هم از كنار گذاشتن تو از پروژه مطلع بود؟
آن‌موقع، فريدون فيليپين بود. وقتي برگشت اين اتفاق افتاده بود و اعتراضش هم فايده‌اي نداشت. البته من به فريدون و آقاي كاكايي نسبت به اين مسئله معترضم. ما كار را با هم شروع كرده بوديم و بايد با هم تمامش مي‌كرديم ولي اينجا تهيه كننده همه چيز را تعيين كرد و اين 2نفر هم هيچ اعتراضي نكردند. با اين حال براي ايشان آرزوي موفقيت مي‌كنم.

درباره پروژه جديدتان «شبح» هم بگوييد. مي‌گويند تحت تأثير آلبوم «تريلر»، اين آلبوم را ساخته‌ايد.

من خواستم به احساس آن فضا نزديك شوم اما با توجه به فرهنگ خودم آن را ترجمه كردم. من، موسيقي ترسناك غربي را به فرهنگ امروز خودمان تبديل كردم چون موضوع را درك كرده بودم ولي همين جا اعلام مي‌كنم كه آلبوم شبح از آن مسير قبلي‌اش به سمت كارهاي عاشقانه رفته. چون قطعات اجتماعي‌اي كه مي‌خواستيم، مجوز نگرفت. بعضي از كارهاي اين آلبوم را خيلي دوست دارم و به نظرم «بهنام» بسيار متفاوت ظاهر شده. البته ما قصد داريم قطعات حذف شده را به محض انتشار آلبوم و در صورت حمايت مسئولين، به گوش مردم برسانيم.

آقاي صفاريان، اولين ترانه‌اي كه ازت منتشر شد، چه بود؟
ترانه «آي آدماي مهربون» با صداي قاسم افشار بود.

و بهترين كارتان؟
You can see links before reply (You can see links before reply)من، براي «كبوتر»،‌ «غريبه» و «بوي سيب»،‌ ارزش ويژه‌اي قائلم و ديدگاه خاصي درباره‌شان دارم. از انديشه بسيار محكمي هم برخوردارند. آهنگ‌هاي قديمي‌ام را به دليل آن حس نوستالژيكش گوش مي‌دهم اما كبوتر و بوي‌سيب را با حس ديگري مي‌شنوم. البته ما قصد داريم قطعات حذف شده را به محض انتشار آلبوم و در صورت حمايت مسئولين، به گوش مردم برسانيم.


شب شيشه‌اي

بهروز صفاريان به عنوان يك آهنگساز به برنامه شب شيشه‌اي دعوت مي‌شود و در مقابل سؤالات رشيدپور، هر آنچه را تاكنون در لفافه بيان شده، كاملا شفاف و شيشه‌اي بر زبان مي‌آورد. او به صدا و سيما اعتراض مي‌كند كه چرا تمام تيتراژهايش را فقط 3 ـ 2 نفر از خوانندگان مي‌خوانند.

اعتراض مي‌كند كه چرا در يك مملكت بيش از 70 ميليون نفري، فقط 10 خواننده در صدا وسيما فعاليت مداوم دارند. از سبك‌هاي مختلف موسيقي مي‌گويد؛ حرف‌هايي كه مي‌شود گفت اولين بار است از يك رسانه رسمي‌ منتشر مي‌شوند.

خيلي سريع، تلفن‌ها شروع مي‌شود. هيچ كس باور نمي‌كند كه در يك برنامه زنده تلويزيوني، اين مباحث مطرح شده. آنهايي كه پاي تلويزيونند، ديگران را ترغيب مي‌كنند كه بقيه برنامه را از دست ندهند. شهر به هم ريخته. بهروز صفاريان كوتاه نمي‌آيد. به نظر مي‌رسد كه رشيدپور كمي‌ دستپاچه شده!

او سعي مي‌كند كمي‌ تا قسمتي از تلويزيون دفاع كند اما صفاريان كوتاه نمي‌آيد. برنامه كار خودش را كرده. سر و صداي برنامه تا چند روز ديگر همچنان ادامه دارد. خيلي‌ها از حرف‌هاي صفاريان دفاع مي‌كنند. خيلي‌ها هم به برخي جملات او ايراد مي‌گيرند اما كليت حرف‌هاي او را تاييد مي‌كنند. اين برنامه به نفع دو طرف به پايان مي‌رسد؛ هم برنامه شب شيشه‌اي توانسته تفاوتش را با ساير برنامه‌هاي تلويزيون به رخ بكشد، هم حرف‌هاي دل اهالي موسيقي در جامعه مطرح شده.

آهنگساز پرفروش‌ترين‌ها
You can see links before reply (You can see links before reply)بهروز صفاريان كارش را خوب بلد است. آهنگسازي است كه معمولا آلبوم‌هايش پرفروش‌ترين‌هاي سال بوده‌اند. آلبوم «مسافر» در اولين سال‌هاي فعاليت موسيقي پاپ، آلبوم «دورنگي» با صداي برادرش(بهنام صفاريان) آلبوم «دهاتي»، آلبوم «غريبه» با صداي فريدون كه ركوردها را جابه‌جا كرد، آلبوم «اسكناس» كه اولين آلبوم فارسي مجاز در قالب رپ بود، همه و همه، مهم‌ترين آثار بهروز صفاريان در طول اين سال‌ها بوده‌اند.

مروري بر اين نام‌ها چند نكته اساسي را به ذهن مي‌آورد؛ يكي ـ همان‌طور كه گفتيم ـ پرفروش بودن تمام اين آلبوم‌هاست كه در نوع خود جالب توجه و قابل بررسي و كنكاش است و نشان مي‌دهد كه يك آهنگساز چقدر خوب زمانه را مي‌شناسد و مي‌داند كه چه زماني، چه نوع آهنگي بسازد و البته كارش را هم خوب و با كيفيت انجام دهد.

دومين نكته، كم تعداد بودن آلبوم‌هاي بهروز در طول اين سال‌هاست؛ يك نوع گزيده‌كاري كه باعث شده شايعاتي هم عليه او ساخته شود. مثلا اينكه او براي خوب از كار در آمدن آهنگ‌هايش، خيلي وسواسي است و به زمان زيادي هم احتياج دارد؛ شايعاتي كه او در اين مصاحبه به آنها اشاره كرده و پاسخشان را هم داده است. نكته مهم بعدي تنوع كارهاست؛ از آهنگ‌هاي بسيار سنگين و پرحجم تا آهنگ‌هاي شاد و از قالب پاپ كلاسيك تا رپ و هيپ‌هاپ.

او با آگاهي از موسيقي روز دنيا و البته دستگاه‌ها و ابزار ساخت موسيقي، به درستي توانسته پيشروترين آهنگساز و تنظيم‌كننده داخل كشور لقب بگيرد. همين تعصب نداشتن او در ساخت آهنگ‌هاي متنوع و آزمودن سبك‌هاي مختلف، مهم‌ترين تفاوت او با ساير همكارانش است؛ قديمي‌ها كه همچنان مشغول ساختن آهنگ‌هايي شبيه آثار قديمي‌شان هستند؛ جديدترها هم معمولا كاري را تكرار مي‌كنند كه يك بار امتحانش را پس داده و مدام مشغول تكرار همان تنظيم‌ها و سبك‌ها هستند.

صفاريان حتي جديدا خواندن را هم شروع كرده و چند آهنگي كه از او به صورت مشترك با ساير خوانندگان يا تكي منتشر شده، با استقبال مخاطبان مواجه شده است. بي‌دليل نيست كه او به عنوان مهم‌ترين آهنگساز داخل كشور، به برنامه شب شيشه‌اي دعوت مي‌شود و شديدترين انتقادها را هم از سيستم موسيقي صدا و سيما - در خود سيما - بر زبان مي‌آورد.

مهدي معزي/همشهری

احسان
Wednesday 23 January 2008, 06:34 PM
درود دوستان و اساتید بزرگوار

ببخشید که من دخالت میکنم ولی تا اونجایی که من اطلاع دارم آلبومهای مسافر و دهاتی آهنگسازی شخص شادمهر عقیلی هستند و بهروز صفاریان در اون ها نقش چندانی نداشته ( فقط یکی از آهنگهای آلبوم دهاتی آهنگسازی بهروز صفاریان هست که هدیه کرده به شادمهر)

سپاس و پوزش از دوستان و اساتید عزیز