PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گفت و گو با لانگ لانگ، نوازنده پيانو



akanani
Thursday 10 January 2008, 12:32 PM
استفان موس
منبع: روزنامه گاردين

چرت كوتاهي زد، چون تازه از برلين به زاراگوزا رسيده بود؛يك پرواز دو ساعته تا بارسلونا بعد هم سه ساعت رانندگي. مي خواست در سالن جديد و نوراني آن شهر دو ساعت كنسرت بدهد. با خوشرويي پذيرفت بيشتر زمان كوتاه اقامت خود در آن شهر آرام اسپانيايي را با من بگذراند.لانگ لانگ با آن كت چرم گران قيمت،شلوار جين و مدل موي مد روزش بيشتر به تكخوان گروه موسيقي پسربچه ها شباهت داشت تا ثروتمندترين و پركارترين پيانيست جهان.

او با صورت گوشتالو و چشم هاي پف كرده آثاري از اعتماد به نفس خيلي بالا دارد. بعد از دو دقيقه صحبت كردن با او احساس مي كني عمريست او را مي شناسي. بعد از كنسرت هم با طرفدارانش به گرمي برخورد كرد.

او خسته بود و سفارش شير داغ داد و خيلي طول كشيد تا پيشخدمت منظورش را بفهمد، لانگ لانگ با شير تمام بيسكويت هاي كنار قهوه من را هم خورد. بعد زماني كه براي صرف شام بعد از كنسرت به داخل ماشين او پريدم با كمال تعجب يكجعبه پر از ساندويچ سالامي نصفه پيدا كردم. زندگي ساده او با بيش از 130 كنسرت در سال خنده دار است. مديربرنامه اسپانيايي اش به او گفت:“پولدارترين پيانيست قرن ” خواهد شد و لانگ لانگ از اين جمله رنجيد.

اين پيانيست در حال حاضر 25 سال دارد و با وجود كار زياد خستگي را احساس نمي كند. او با انگليسي خاص خود و لهجه اي كه شبيه به آلماني است،مي گويد:“ اگر فكر كني خسته هستي، واقعا خسته مي شوي. من حتي اگر خسته هم باشم، روي صحنه برطرف مي شود. سعي مي كنم به بهترين[نحو] روي صحنه اجرا كنم،نهايت سعي خود را مي كنم و هيچ وقت نااميد نمي شوم. وقتي كنسرت ميدهي نم تواني 50درصد آنچه هستي را نشان دهي بايد 100درصد باشي. هرنوازنده روي صحنه بايد مثل فوتباليست هاي بزرگ ليگ برتر باشد؛ آنها به دقت مي دانند كه چه كار مي كنند و اين در موسيقي هم ضروري است.”

لانگ لانگ در تمام مدت صرف شام با اشتياق به پسر مدير برنامه اش ،كه يكي از آهنگ هاي هيپ هاپ را تحريف كرده بود ، گوش مي داد.احتمالا اينها چندان براي ديگر افراد سر ميز چندان جذاب نبود آنها مي خواستند توضيح دهند چرا لانگ لانگ يك پديده جهاني شده است. او جوان، پر انرژي و فعال است، علاوه بر اينها چيني است و احساساتي بودن شرقي ها را با سنت ها موسيقايي غربي تركيب كرده است. روز قبل از المپيك سال 2008 قرار است مشعل را 200متر در بيجينگ ببرد.تاكنون كدام موسيقي دان كلاسيك ديگر آنقدر محبوب بوده است؟

سبك نوازندگي او هنوز هم مساله اي بحث برانگيز است و بعضي از صاحبنظران در مورد آن بسيار بي رحمانه قضاوت كردند. آنتوني توماسيني منتقد موسيقي نيويورك تايمز نواختن او را “آشفته، عنان گسيخته و مانند صداي كوبيدن روي ساز” توصيف مي كند. پيانيست پيش كسوت آمريكايي، ارال وايلد، معتقد است او فقط زرق و برق دارد و از محتوا خالي است.

شما از مدل لانگ لانگ روي صحنه خوشتان مي آيد يا از آن متنفريد؟ او كت و شلوار براق مي پوشد كه زير نور نورافكن ها تلالو خاصي پيدا مي كند. بسيار با احساس است و در آخر Liebestod(1)ليست اشكش سرازير مي شود و هنگام نواختن فانتزي شومان دست هايش كامل به طرفين باز مي كند. نوازندگي او تياتر گونه است و اين به مذاق كساني كه معتقدند هنر را بايد افراد خاص بفهمند و نبايد روي صحنه شومن بازي در آورد چندان خوش نمي آيد. كت وشلوار او هم براي كساني كه درصدد پر كردن شكاف ناشي از مرگ روشنفكري هستند،آزار دهنده است.

لانگ لانگ مي گويد او هيچ وقت به نظر مردم در مورد سبك لباس پوشيدن خود توجه نمي كند.“چند سال قبل سعي كردم از كسي مشورت بگيرم كه خود را چگونه كنترل كنم. پيشنهاد او عملي نبود چون در آن صورت من منطق با احساس خود نوازندگي نمي كردم، آنجور موسيقي اجرا مي كردم كه مردم به من مي گويند. براي من تجزيه و تحليل كردن موسيقي و درك اثر مهم تر از كنترل حركاتم روي صحنه است.”

او اصرار دارد كه هيچ تعمدي در كار نيست؛“ از زماني كه 5ساله بودم به همين شكل پيانو مي نواختم. اين شخصيت من، امضاي من است. هيچ وقت به تاثير گذاري روي شنونده فكر نكردم.فقط روي صحنه مي روم و به بهترين شكل كه مي توانم اجرا مي كنم. اگر مصمم باشي كه به مردم توانايي هايت را اثبات كني و آنها را شگفت زده كني حتما شكست خواهي خورد؛ چون براي اين كار خيلي انرژي صرف كرده اي.”

akanani
Saturday 12 January 2008, 10:33 AM
لانگ لانگ نوازنده جوانی است که اجراهای عمومی زیادی دارد و همین مساله هم برای دیگران نوعی مبارزه طلبی محسوب می شود. او اعتقاد دارد که هنوز مثل یک مقاله نیمه تمام است و می خواهد از هنرمندان بزرگ چیزهایی یاد بگیرد. در برلین این پیانیست در کنسرت تولد 65 سالگی استادش دنیل برنبویم (You can see links before reply) برنامه اجرا کرد، و در مورد اجرای اخیرش با دومینگو ابراز خوشحالی نمود و گفت قصد دارد با چچیلیا بارتولی هم برنامه ضبط کند.“کار کردن با خواننده ها برای من مهم است."

"مشکل پیانو این جاست که به راحتی به نوازنده اجازه می دهد تنفس (دم و بازدم) را فراموش کند؛ دست ها که به تنفس احتیاج ندارند! زمانی که با یک خواننده همراهی می کنی نحوه خلق هر عبارت را به تو نشان می دهد.”

او پذیرفت که می تواند پیانیست دیگری شود اما از گفتن کلمه “بهتر” پرهیز کرد.“آموزش موسیقی مسلما هیچ وقت تمام نمی شود؛ همیشه چیزهای جدیدی برای یاد گرفتن وجود دارد و به طور یقین فضاهای زیادی برای رشد در آن موجود است. اما هیچ کس نمی داند که آیا واقعا بهتر خواهد نواخت یا نه. نمی توان گفت چه چیز بهتر است. می توانم اجرای متفاوتی داشته باشم و موسیقی را عمیق تر بفهمم اما این بدان معنا نیست که بهتر اجرا بکنم. بسیاری از موسیقی دان های بزرگ نوازندگان خوبی نیستند.”

لانگ لانگ با خوشحالی به تکنیک استادانه خود اشاره می کند. به نظر او این بسیار مهم است؛ هر چند بعضی از منتقدین می خواهند آن را با کت و شلوار براق او پنهان کنند. صراحت او در جواب به سوال من در مورد تاثیر سن بر نوازندگی، برایم بسیار خوشایند بود:“80 درصد پیانیست ها بعد از 60 سالگی خیلی بد می نوازند.”

در زاراگوزا به او پیشنهاد اجرای برنامه ای با تنوع گیج کننده شد:فانتزی شومان،5 اثر سنتی چینی، بخشی از Goyes cas از گرناداس، چند قطعه از لیست (You can see links before reply)و اتود مشقت آور شوپن (You can see links before reply). لانگ لانگ بر خلاف خیلی از نوازندگان که تنها روی یک بخش از برنامه خود تکیه می کنند، توانست تمام رپرتوآر خود را به خوبی پوشش دهد. او می تواند پدیده ای قابل تقدیر و یا نوازنده ای سهل انگار باشد. او ذاتا نوازنده بی نقص آثار لیست است، اما آیا در اجراهای موتسارت او هیچ قصوری دیده می شود یا آثار شومان را با دقت و موشکافی لازم می نوازد؟! آیا کسی می تواند در همه چیز تک باشد؟

“کسانی که تنها آثار شوپن شوبرت بزرگ را اجرا می کنند برایم بسیار قابل ستایش اند. اما من نمی توانم اینجوری باشم! این هیچوقت سبک کار من نخواهد شد چون به این شکل فکر نمی کنم.”

زمانی که صحبت از پایبندی او به سنت های کلاسیک شد؛ او علاقه عجیب خود برای امتحان کردن موسیقی فیلم و پیانیست کرس اوور (cross over) بودن ابراز کرد، “مسلم است که من پیانیست کلاسیک هستم و کرس اوور نیستم اما اگر موسیقی فیلم خوب یا کار جدید برای من و یا دیگر نوازندگان کلاسیک نوشته شود، دوست دارم آن را امتحان کنم.”

لانگ لانگ در شانگ های در شمال شرقی چین، درست زمانی که کشور از انقلاب فرهنگی داخلی رهایی یافته و زمان مناسبی برای نزدیک شدن به موسیقی غربی بود، به دنیا آمد.

پدر موسیقی دان او مصمم بود که تنها پسرش پیانیست بزرگی شود. لانگ لانگ در سه سالگی آموزش پیانو را شروع کرد، در 6 سالگی در مسابقه محلی اول شد، در 10 سالگی همراه با پدرش به بیجینگ برای آموزش در کنسرواتوآر آن شهر رفت، در 15 سالگی بورسیه انستیتو curtis در فیلادلفیا را برد و دو سال بعد که در دقیقه آخر جایگزین سسولیست پیانو شد و کنسرتو پیانو چایکوفسکی را با ارکستر سمفونیک شیکاگو اجرا کرد، به شهرت رسید. هنوز 19 سال نداشت که در کارنیگی هال کنسرت داد.

این پیشرفت خارق العاده و بی مانند در سایه تربیت فداکارانه امکان پذیر شد؛ او و پدرش در بیجینگ در شرایط سختی با هم در یک آپارتمان زندگی می کردند و مادرش که مهندس مخابرات بود در شانگ های ماند و کار کرد تا خرج تحصیل پسرش را فراهم کند. این فداکاری های والدین فشار زیادی به لانگ لانگ وارد کرد و او را به جلو هل داد.

“پدرم خیلی مرا به سمت نوازندگی هل داد، اما در عین حال او بسیار باهوش بود و می دانست چه کار کند. همیشه در مورد لذت موسیقی با من حرف می زد.” آیا لانگ لانگ هم در مقابل این فداکاری ها مجبور به قربانی کردن دوران کودکی و نوجوانی خود شد؟ “خوب، تا حدودی بله. البته نه همه آن؛ تقریبا نصفش را. من نوازندگی را دوست داشتم. هرکسی به تمرین کردن علاقه ندارد؛ من هم نمی توانم بگویم عاشقش هستم ولی از آن متنفر نیستم. می توانم مدیریتش کنم و در آن چیزهای جالب بیابم. این کار به من خیلی کمک می کند. اگر فقط فشار والدینم بود به سرعت علاقه ام را از دست می دادم،”

از لانگ لانگ با توجه به نقشی که در المپیک دارد پرسیدم، عمیقا خود را چینی می داند، جبهه گرفت و ترجیح داد از کلیشه موسیقی دان جهانی کلاسیک استفاده کند.“بله چینی هستم، اما در حقیقت شهروند جهانم.” او به تازگی در نیویورک خانه خریده است و می گوید آنجا را بهتر از هر شهر دیگری می شناسد. با وجودی که او بیشتر خود را آمریکایی می داند، در چین ردی از خود به جا گذاشته و تمام طرفداران جوانش در آن کشور که حدود 36 میلیون پیانیست جوان دارد، می خواهند لانگ لانگ های بعدی شوند.