PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دینامیتی در زیرزمین فرهنگی شهر



Leon
Thursday 24 January 2008, 09:43 AM
You can see links before reply
موسیقی زیر زمینی
انسان تنوع طلب
انسان پیشرو
انسان عصر مدرن

فعالیت‌های زیرزمینی به نوعی جدی‌تر گرفتن و دنبال کردن برخی از پس‌مانده‌های فرهنگی یا قسمتی از فرهنگ یک جامعه است که به دلایلی نادیده گرفته شده‌اند. موسیقی‌های زیرزمینی شاید در آینده‌ای نزدیک یا دور رایج‌تر شود و دیگر زیرزمینی به حساب نیاید اما تا وقتی که به طور غیرعلنی فعال باشد، با موضوعات و خط اصلی موسیقی رایج در همان مقطع زمانی کاری ندارد و حتی آن را زیر سوال می‌برد. این خصوصیات دلیل برای غیرتجاری بودن آن نیز هست.

موسیقی (از نوع پاپ) در دوره‌های اخیر – به خصوص چهار دهه گذشته – همواره دستخوش تحولات و نوآوری‌ها بوده. اما دلیل این تحولات در موسیقی چیست؟ عاملان این تحولات چه کسانی هستند؟

You can see links before replyهنگامی که نوعی از موسیقی در یک جامعه، رایج آن جامعه می‌شود، از سال‌های قبل‌تر سنگ بنای آن ( توسط افراد دست اندرکار موسیقی و سیاست‌های فرهنگی)گذاشته شده تا به شکوفایی خود می‌رسد از دیدگاه زیبایی‌شناسی بنگریم و زیبایی را امری نسبی بدانیم و بین مردم آن جامعه مورد پسند واقع شده و فراگیر می‌شود.

اگر موسیقی را به منظور زیبایی آن در نظر بگیریم موسیقی رایج در یک جامعه انتخابی است که اکثریت مردم (اکثریت سلیقه‌های آن جامعه) – آگاهانه یا نا آگاهانه – کرده‌اند.

اما موسیقی پس از آنکه دوره‌ای از موفقیت را پشت سر گذاشت، نمی‌تواند ساکن و بی‌تحول باقی بماند و عواملی موجبات آغاز دوره‌ای جدید یا سبکی تازه را برای موسیقی هر جامعه فراهم می‌آورد.

بخشی از سلایق متفاوت جامعه یعنی افرادی که به دنبال موسیقی دلخواه خود هستند و از موسیقی‌های رایج خسته شده‌اند یا آنها را اقناع نمی‌کند، خودشان دست به کار شده و گاهی با تشکیل گروه‌های موسیقی و فعالیت‌های غیررسمی سعی درپیشبرد و یا حداقل در موسیقی رایج آن جامعه دارند.

تغییرات و تفاوت‌های اصلی که بین کارهای ارائه‌ شده از این گروه‌های زیرزمینی و موسیقی رسمی و رایج وجود دارد، نه تنها در سبک موسیقی، در اشعار و حتی در انتخاب سازها و نوع استفاده از آن ها هم به چشم می‌خورد.

You can see links before replyحال اینکه این گروه‌های زیرزمینی چه سبکی را در پیش می‌گیرند، تا حد زیادی بستگی به محدودیت‌ها و مرزهای فرهنگی آن جامعه دارد. به طور مثال در ایران بسیاری از گروه‌های زیرزمینی فعال، سبک راک را پیش گرفته‌اند در حالی که سبک راک در کشورهای غربی صاحب نام در موسیقی، یکی از سبک‌های رایج و پرطرفدار است.

به عنوان مثال از جمله گروه‌های که سال‌ها پیش فعالیت زیرزمینی داشت، «اوهام» بود که با تلفیق موسیقی و ساز سنتی ایرانی و راک کار خود را دنبال می‌کرد. جدا از سطح کیفی آثارشان و الته شکست تجاری‌شان، تأثیرات مثبتی در زمان خود و برای گروه‌های بعد از خود به جای گذاشتند. (آثار این گروه با شرایط زمانی خود تضاد همه جانبه داشت) با کمی دقت نظر به موسیقی‌های حال حاضر ایران به نکته جالب توجهی برمی‌خوریم که شایع شدن موسیقی رپ (هیپ هاپ) بین نوجوانان و جوانان در طی دو سال گذشته است.

تا چندی پیش فعالیت گروه‌های رپ زیرزمینی جریان خاصی را به دنبال نداشت و تعداد این گروه‌ها بسیار کم بود و فعالیت‌شان نسبت به گروه‌های زیرزمینی راک ناچیز بود اما اکنون شاهد بیشتر شدن علاقه‌مندان به این سبک در بین افراد زیر 10 سال هم هستیم که البته سرعت بالای فراگیر شدن این موسیقی در ایرن و اضافه شدن هر روزه این گروه‌ها و طرفداران این سبک خود مبحثی جدا می‌طلبد.

فعالیت‌های زیرزمینی به نوعی جدی‌تر گرفتن و دنبال کردن برخی از پس‌مانده‌های فرهنگی یا قسمتی از فرهنگ یک جامعه است که به دلایلی نادیده گرفته شده‌اند. موسیقی‌های زیرزمینی شاید در آینده‌ای نزدیک یا دور رایج‌تر شود و دیگر زیرزمینی به حساب نیاید اما تا وقتی که به طور غیرعلنی فعال باشد، با موضوعات و خط اصلی موسیقی رایج در همان مقطع زمانی کاری ندارد و حتی آن را زیر سوال می‌برد. این خصوصیات دلیل برای غیرتجاری بودن آن نیز هست.

پس به طور کلی معیار یا شاخص برای یک اثر موسیقیایی وجود ندارد که فقط با شنیدن آن اثر بتوان به آن زیرزمینی گفت و محیط جامعه ، موقعیت های اجتماعی و شرایط پیرامون فرهنگ آن جامعه تعیین‌کننده مهمی برای آن است.

گاهی موسیقی زیرزمینی به عنوان موسیقی‌ای برای اعتراض هم به کار برده شده که با اشعار معترضانه، مسایل اجتماعی روز را سوژه خود قرار می‌دهند.

موسیقی زیر زمینی می‌تواند در همان زیر زمین باقی بماند و دفن شود و می‌تواند با به وجود آوردن خرده فرهنگ‌هایی برای جامعه و یا اجتماعات کوچک و محدود، به دینامیتی در زیرزمین فرهنگی یک شهر تبدیل شده و منفجر شود!

منبع: هفت سنگ/پیام غنی‌پور

آدرس وبلاگ نویسنده این مقاله: You can see links before reply (You can see links before reply)

Leon
Thursday 24 January 2008, 09:49 AM
You can see links before reply

گزارشي تحليلي
از موسيقي زيرزميني
در ايران




چرا به زيرزمين مي‌روند ?


موسيقي زيرزميني پديده‌ايست كه ريشه در فرهنگ موسيقايي غرب دارد و به آن دسته از آثار موسيقايي اطلاق مي‌شود كه برخلاف جريان رايج موسيقي عمل مي‌كنند و تبعات آن دامنگير خودشان مي‌شود. اولين و مهم‌ترين اتفاقي كه براي گروه‌هاي زيرزميني (underground music) در مغرب‌زمين مي‌افتد، اين است كه شركت و موسسات تهيه‌كننده از آنها استقبال نمي‌كنند اما آنچه در اين ميان موسيقي زير‌زميني را مطرح مي‌كند، و بر سر زبان‌ها مي‌اندازد، جريان‌ساز بودن آنهاست، به‌همين دليل بسياري از گروه‌هاي موسيقي مطرح امروز در سطح جهان همان جوان‌هاي جوياي نام ديروز بودند كه با داشتن سليقه‌اي متفاوت از سليقه حاكم بر اجتماع‌شان و تحمل بسياري از دشواري‌ها، به يك جايگاه متفاوت و قابل‌اعتنا رسيده‌اند. اما اين جريان مثل بسياري از جريانات وارداتي ديگر به شكل صحيح و سالمي به‌دست ما نرسيد و در همان ابتداي مسير، شكل ديگري به خود گرفت.
از آنجايي كه امروزه هنر در ايران با جنبه‌هاي اقتصادي پيوند بيشتري دارد تا جنبه فرهنگي، اغلب موسيقي تجربي با صبغه متفاوت‌انديشي حيات چنداني پيدا نكرده است.

موسيقي زير‌زميني در ايران تعريف ديگري دارد. هر اثر موسيقايي كه موفق به دريافت مجوز رسمی وزارت ارشاد نمي‌شود، تحت‌عنوان موسيقي زيرزميني و از دريچه‌هاي غير‌قانوني منتشر مي‌شود. پيمان سلطاني، رهبر اركستر ملل كه مطالعات گسترده‌اي در زمينه تئوريك موسيقي دارد، درباره موسيقي زيرزميني ايران مي‌گويد: اين عنوان در غرب تعريف خودش را دارد اما وقتي كه به ايران مي‌رسد، شكل ديگري پيدا مي‌كند.

من در وهله اول بايد بگويم كه با اين واژه مانوس نيستم و احيانا موسيقي زير‌زميني در ايران به آثاري اطلاق مي‌شود كه يا مجوز انتشار نمي‌گيرد يا اگر هم دارد، اجازه مولف را ندارد. اين مي‌تواند جنبه تازه‌اي از موسيقي زير‌زميني باشد چون به‌هرحال موسيقي زيرزميني چه در غرب و چه در ايران اولين مولفه‌اش حمايت‌نشدن است. موسيقي زيرزميني نسبت به ادبيات زير‌زميني كه ريشه‌اي كهن‌تر دارد، مي‌تواند به دسته‌اي از آثار اطلاق شود كه كلامشان بار سياسي دارد و از طرفي مجوز انتشار هم پيدا نمي‌كند. پيمان سلطاني كه تاكنون مقالات متعددي را در حوزه‌هاي نظري مختلف براي موسيقي نوشته است، درباره تبعات فعاليت گروه موسيقي زيرزميني مي‌گويد: «فكر مي‌كنم كه پاسخ اين پرسش را بايد وزارت ارشاد بدهد. به‌هرحال وقتي يك اثر توليد مي‌شود، حتماً جامعه به آن نياز دارد. من معتقدم كه دولت نتوانسته جلوي نياز جامعه به هر موسيقي را بگيرد و موسيقي در شكل‌هاي مختلف توليد و ارائه مي‌شود.»

وي ادامه مي‌دهد: «به هر روي موسيقي زير‌زميني و خوب و بد‌بودن آن به سلايق افراد برمي‌گردد اما اگر شما هر پديده‌اي را در خفا نگه داريد، روزنه‌اي جديد پيدا مي‌كند و خود را بروز مي‌دهد. از همه بدتر اينكه مردم فكر مي‌كنند هر پديده‌اي با چنين مختصاتي ظهور كند، چيز مهمي است. به‌عنوان مثال شما از فردا نان‌قندي را ممنوع كنيد. ببينيد چه اتفاقي مي‌افتد. از طرفي ديگر موسيقي هنوز براي ملت ما به‌عنوان يك مدل انديشه مطرح نيست و هنوز جنبه مصرفي دارد. براي اينكه بتوانيم مردم را خوش‌مصرف كنيم، بايد سليقه‌ها را تغيير دهيم تا تشخيص درست در مردم به‌وجود بيايد.»

اين نوازنده تار معتقد است كه بايد انتشار موسيقي آزاد باشد و رسانه‌هاي دولتي هم به مردم خوراك بدهند. با آزاد‌شدن موسيقي و پخش موسيقي‌هاي خوب و ارزشمند از رسانه‌ها، مردم صاحب سليقه مي‌شوند. آن وقت خودبه‌خود آثار غربال مي‌شوند.
موسيقــي زيرزمينـي، مجموعــه‌اي از سبك‌هاي موسيقي است كه در زمان توليد مورد توجه تهيه‌كنندگان يا دستگاه‌هاي دولتي قرارنمي‌گيرد. در حوزه مربوط به ناشران بايد گفت كه عمدتا ناشران و فعالان عرصه نشر در ايران صورتي كاملاً منفعلانه، با همه انواع موسيقي نامتعارف سر ناسازگاري دارند و نتيجه فعاليت آنها در عرصه محصولات متفاوت ـ كه موسيقي زيرزميني بخشي از آن است ـ بسيار اندك مي‌شود اما براي اينكه حتي يك ناشر علاقه‌مند بتواند روي اثري زيرزميني فعاليت كند، به يك شرط اوليه نيازمند است كه همانا مجوز باشد. وقتي به اين قسمت مي‌رسيم، پاي ارزش و طرح مسائل اجتماعي ـ سياسي هم به ميان مي‌آيد و پرداختن به اين مقوله دشوارتر؛ زيرا همان‌طور كه اشاره كرديم، موسيقي زير‌زميني در ايران به موسيقي‌اي اطلاق مي‌شود كه به‌دليل نگرفتن مجوز، سير ديگري را براي توليد و عرضه خود انتخاب مي‌كند.

بابك رياحي‌پور، نوازنده برجسته گيتار كه حدود 2 سال است آلبومي به نام «آتما» ساخته و همچنان موفق به دريافت مجوز آن نشده است، مي‌گويد: «موسيقي زيرزميني در غرب برخلاف جريان تجاري عمل مي‌كند و به‌نوعي موسيقي‌اي متعهد و ارزشمند محسوب مي‌شود اما در ايران به آثاري گفته مي‌شود كه مجوز نگيرند.»

رياحي‌پور كه خود با آلبوم «آزمون و خطا» يك اثر تجربي را ارائه داده است، درباره وضعيت اين موسيقي در ايران معتقد است: «موسيقي زيرزميني به اين شكل كه ما داريم، يك پديده تاسف‌بار است. چند نفر دور هم جمع مي‌شوند، با اميد و انگيزه كار مي‌كنند و وقتي كه بعد از سال‌ها تلاش به جايي نمي‌رسند، در دام افسردگي و اعتياد مي‌افتند.» اين نوازنده گيتار بيان مي‌كند: «من معتقدم بايد مساله‌اي مانند مجوز از ميان برداشته شود و اجازه بدهند همه فعاليت كنند. آن وقت است كه سره از ناسره مشخص مي‌شود و گروه‌هاي واقعي به حيات خود ادامه مي‌دهند.»

آنچه كه مي‌تواند موسيقي زير‌زميني را به مقوله‌اي آسيب‌رسان تبديل كند، علاوه بر غفلت متصديان امور فرهنگي و سياستگذاران اين حوزه، فعاليت جوان‌ها ـ كه در واقع آينده هر مملكتي را تشكيل مي‌دهند ـ در اين عرصه است. نگاهي كه مديران كلان فرهنگي به جوان دارند، نگاهي ناقص و گاه نادرست است. جوان تا زماني كه مورد قضاوت مديريت‌هاي فرهنگي اينچنيني قرار بگيرد، به‌دنبال مفري براي عرض‌اندام مي‌گردد. طبيعي است كه راه قانوني و قابل‌عرضه‌اي براي او پيدا نمي‌شود و پس از ساخت قطعات موسيقي نمي‌تواند باز حوزه‌هاي آن را مطالعه و در نتيجه رشد كند.

رضا يزداني ـ خواننده و نوازنده گيتار ـ كه با ارائه آثاري متفاوت بر سر زبان‌ها افتاده است، در اين باره بيان مي‌كند: «ما خودمان سال 71 يك گروه زيرزميني داشتيم كه با خواندن آثار بزرگان موسيقي راك، فعاليت مي‌كرديم اما نتيجه چنداني نداشت.» او معتقد است: «موسيقي زيرزميني در ايران به‌دليل تعريف متفاوتي كه دارد، به‌جاي مثبت‌بودن، تبعات منفي دارد. با وجود رسانه‌هاي مختلف، ارائه آثار صوتي با هر كيفيتي، كار چندان دشواري نيست. اينجاست كه موسيقي شكل ناسالمي به خود مي‌گيرد و براي بيان تفاوت و اعتراض خود، دست به دامن فحش و ناسزا مي‌شود. البته اين آثار نه‌فقط بار اجتماعي ندارند، بلكه به دليل توليد آسان و سهل‌انگارانه بار موسيقايي هم ندارند.»

يزداني در پاسخ به اينكه چه بايد كرد، مي‌گويد: «مقصر كسي است كه مجوز نمي‌دهد. اين كار نتايج و تبعات منفي زيادي دارد. وقتي يك نوازنده يا آهنگساز جوان مي‌خواهد خودش را بروز بدهد، به‌محض اينكه يك كيبورد و كامپيوتر در اختيارش قرار مي‌گيرد، شروع مي‌كند به ساختن و كار كردن. كاركردني كه ضعيف و بي‌كيفيت است. در نتيجه فرهنگ موسيقي در جامعه پايين مي‌آيد.
اين وظيفه مركز موسيقي و تلويزيون است كه با اجازه پخش آثار خوب به رفع اين آسيب كمك كند ولي در این زمینه ضعیف عمل می کند. شما اگر به كشورهاي عقب‌مانده دنيا هم كه نگاه كنيد مي‌بينيد يكي دو كانال مستقل براي موسيقي دارند.
واقعاً جاي تعجب است مردم دنيا حتی در گلخانه‌هايشان موسيقي پخش مي‌كنند، درحالي كه اينجا موسيقي شكل زيرزميني و پنهاني به خود مي‌گيرد.

طبيعي است كه در چنين شرايطي پنهاني افراد راه خود را پيش مي‌گيرند و فكر مي‌كنند هر سنت‌شكني‌اي نتيجه خواهد داشت اما واقعاً چه بايد كرد؟ و موسيقي زيرزميني چه وقت مي‌تواند به عنوان يك جريان مثبت به رشد و تعالي نيروي خلاقه موسيقي ما كمك كند. فارغ از اينكه انقباض‌هاي اجتماعي و فرهنگي و وجود سياست‌هاي دستگاه حاكم باعث به وجود آمدن اين جريان پنهاني شده است، بايد گوشزد كرد كه اغلب اتفاق‌ها و جريان‌هاي پنهان در واقع يك ناهنجاري و بيرون‌زدگي نامتناسب به وجود مي‌آورد كه نخستين آسيب‌اش متوجه بدنه اصلي فرهنگ است.همان‌طور كه در نظرات موزيسين‌ها آمد، وجود يك نوع تفكر تك‌صدايي در مساله اعطاي مجوز موجب چنين مساله‌اي مي‌شود كه در نهايت به توليد آثاري بسيار بي‌محتوا ختم مي‌شود اما وقتي اين آثار به دليل داشتن كلام متفاوت، متفاوت تلقي مي‌شوند طبيعي است كه مردم هم از آن استقبال مي‌كنند. البته مردم در اين ماجرا تقصير چنداني ندارند.
منبع: تهران امروز