PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نغمه های رو به انقراض



Leon
Thursday 24 January 2008, 09:53 AM
You can see links before reply (You can see links before reply) موسیقی نواحی ایران

و آسیب های پیش رو
گوش کنید:
click here (You can see links before reply)

سرزمین ایران در طول تاریخ خود محل زندگی اقوام مختلفی بوده که هرکدام فرهنگ های موسیقایی متفاوتی داشته اند.

این سنت های موسیقایی در طول زمان رشد کرده اند و به همین خاطر به نظر می رسد که موسیقی ملی کشور برای رشد و تحول، به موسیقی بومی اقوام ایرانی نیاز مبرم دارد، بخصوص که نغمه های موسیقی نواحی ایران، زیر بنای موسیقی دستگاهی ردیف را شکل داده اند.
موسیقی سنتی ایران (موسیقی دستگاهی یا ردیف) با این صورت مرسوم، از دوره قاجار شکل گرفته که در آن نوازندگان و موسیقیدانان با استفاده از موسیقی بومی اقوام سراسر کشور، درون مایه خود و فن نوازندگی، حالت ها و یا جملاتی را به آن اضافه کرده اند.

این در حالی است که این نوع موسیقی اکنون شرایط نابسامانی دارد و در معرض آسیب های جدی قرار گرفته است و جز در جشنواره های گوناگون هیچ اثر مثبتی را نمی توان در آن بررسی کرد.

صدیق تعریف، خواننده، در این زمینه با اشاره به این نکته که موسیقی دستگاهی ایران به نوعی وامدار موسیقی محلی است و تعداد زیادی از گوشه ها و قطعات موسیقی دستگاهی ایران از موسیقی نواحی گرفته شده است، می گوید؛ «می توان گفت موسیقی نواحی تکمیل کننده موسیقی ردیف دستگاهی است و نمی توان تاثیر آن را نادیده گرفت و به همین خاطر خوانندگان و کسانی که در زمینه موسیقی دستگاهی و ردیف - سنتی فعالیت می کنند باید به فضای موسیقی محلی و ظرفیت آن توجه کنند.»

You can see links before reply موسیقی رقص های بوشهر:click here (You can see links before reply)


موسیقی سنتی ایران تنها بخشی از موسیقی نواحی کشور است. گوشه های امیری، طبری، دیلمان و گیلکی که استاد صبا آنها را وارد موسیقی دستگاهی کرده و بسیاری از نغمه ها و گوشه ها که توسط استاد علی اصغر کردستانیبه به موسیقی ردیف اضافه شده، از نغمه های ماندگار موسیقی بومی اقوام گیل، مازن و کرد منشا گرفته است.گوشه هایی چون حاجیانی و بیدگانی نیز از نغمه های بوشهر و کرمان به موسیقی دستگاهی راه یافته و می توان هم اکنون از ساز و آواز مردم آن مناطق شنید.

آلبوم های موسیقی نواحی ایران: click here
(You can see links before reply)
موسیقی دستگاهی از موسیقی بومی اقوام ایرانی نشات گرفته شده که این نغمه ها به دست توانمند هنرمندان چیره دست دوره قاجار، با تغییر فرم جزئی به شکل کنونی خود درآمده است.

ارفع اطرایی نیز بر این اعتقاد است که تمام عوامل و قوانین یک اجتماع برگرفته از سنت و عادات و رسوم گذشته هاست.

او رکود نسبی موسیقی مقامی ایران را ناشی از رشد جمعیت، سلیقه جمعیت جوان و تداخل فرهنگی از طریق بعضی رسانه ها و مهجور ماندن تصویر سازها و نوازندگان می داند.

You can see links before replyجهانگیر نصر اشرفی هم بر این اعتقاد است که بسیاری از نغمه های بومی کشور تا یک سال آینده از بین خواهد رفت. این در حالی است که هنوز نغمه های بیش از 400 هزار نوازنده و خواننده موسیقی اقوام ایران ناشنیده باقی مانده است؛ «موسیقی اقوام مناطق مختلف ایران، محصول ذوق، فرهنگ و هنر 40 هزار ساله این سرزمین است که در یک روند تکاملی دو یا سه هزار ساله شکل گرفته است. با وجود آثار اعجاب انگیز در موسیقی بومی اقوام ایرانی تنها یک صدم این نغمه های شناسایی شده و بخش اعظم و تاثیرگذار آن دست نخورده باقی مانده است.» به موسیقی مازندران گوش کنید: click here (You can see links before reply)

اشرفی با اشاره به اینکه با حمایت هر چه سریع تر مسوولان دولت باید از موسیقیدانان بومی و راویان موسیقی چند هزار ساله این سرزمین استفاده بهینه و نغمه های آن ضبط و مکتوب شود، یادآوری می کند؛ «با مرگ هرکدام از استادان موسیقی بومی، بسیاری از نغمه های ایرانی با پشتوانه تاریخی و هنری کهن از بین خواهند رفت.»

در حالی که تمام کشورهای دنیا تمام تلاش خود را انجام می دهند تا بتوانند موسیقی بومی خود را در سطح جهان ارائه دهند و بازتاب های مثبتی از آن دریافت کنند، ما از این قافله بسیار دور مانده ایم و این در شرایطی است که حضور موسیقی ایران در نمایشگاه های متفاوت فرصت مناسبی برای معرفی موسیقی ارزشمند و اصیل ایران به جهان بود.

محمد موسوی، مدیرعامل نشر هرمس که به عنوان ناشر برگزیده آثار موسیقی نواحی و سنتی ایران انتخاب شده است، می گوید؛ «معرفی و حضور فرهنگی در دنیای امروز به هزینه های میلیاردی نیاز دارد، ولی شرکت در اینگونه نمایشگاه ها که با کمترین هزینه میسر است، می تواند ایران و هنر ایرانی را به خوبی معرفی کند.»ساختارهای فرهنگی هر جامعه ای در حال تغییر و تحول هستند و جامعه ما هم از این امر منفک نیست. در این شرایط برخی از فعالیت های فرهنگی و هنری هم ناخواسته و خود به خود قربانی می شوند که این اتفاق کاملا طبیعی است و به واسطه مناسبات اجتماعی صورت می گیرد.

احمد صدری که سال هاست در زمینه موسیقی مقامی کار کرده است، در مورد دلایل کمرنگ شدن نقش این موسیقی بر اثر هجوم سبک های غربی می گوید؛ «من مسئله را از این منظر نمی بینم. حتما نباید ضربه زننده ای وجود داشته باشد تا کسی ضربه بخورد، در مواقعی ضربه پذیری حادث می شود، چون شرایط ایجاب می کند. ما خودمان هم اگر خیلی قوی باشیم، ممکن است که بر اثر شرایط ضربه ای مهلک ببینیم.»

برای جلوگیری از فراموش شدن ترانه ها و تصانیف، ما هیچ فعالیت و توجهی از خود نشان نداده و هیچ کار اصولی و ریشه ای انجام نداده ایم. اگر هم چیزی بوده در حد برگزاری صوری یک جشنواره چندروزه بوده که کاری از پیش نبرده است. این در حالی است که اکنون نه تنها کشورهای غربی بلکه بسیاری دیگر از کشورها مانند هندوستان، ترکیه و ... در مقابل سبک های موسیقی که هر روز به موسیقی شان افزوده می شود، سبک های قدیمی خود را حفظ کرده اند و این مسئله به خاطر خودباوری فرهنگی است.

موسیقی دستگاهی از جمع آوری تک تک مقام ها (از خراسان تا خوزستان) گرد آمده است، حتی اهمیت موسیقی مقامی و قدمت آن به اندازه ای است که نام بسیاری از دستگاه های موسیقی ترکی و عربی، از دستگاه های موسیقی ایرانی وام گرفته شده است. موسیقی مقامی همواره به عنوان بخشی جداناشدنی در زندگی ایرانیان تاثیر داشته است. مانند شادیانه ها، سحرخوانی، موسیقی رمضان و ...

در تحقیقات انجام شده درباره موسیقی مناطق مختلف، از استادان موسیقی این مناطق شنیده شده که از این نوع موسیقی برای درمان بیماری ها استفاده می شده است، برای مثال در منطقه دوردست ترکمن صحرا استادانی بوده اند که بیماران لاعلاج را توسط موسیقی درمان کرده اند.

در این میان تنها می توان به تلاش برخی از پژوهشگران موسیقی نواحی در تدوین دایره المعارف شعر اقوام ایرانی یاد کرد که اشعار اقوامی همچون آذری، گیلکی، کردی، لری، تالشی، ترکمانی و سایر اقوام بزرگ ایرانی را بررسی و تحلیل کرده است.

مدیر گروه مردم شناسی پژوهشکده مردم شناسی از انتشار نخستین دایره المعارف اقوام ایرانی تا بهار سال آینده خبر داد.

حسن زاده که در نشست هفته پژوهش در پژوهشکده مردم شناسی حضور داشت، در این زمینه گفت؛« این دایره المعارف شامل 15 دفتر است و به سه زبان انگلیسی، فرانسه و زبان های قومی به صورت کتاب - سی دی منتشر خواهد شد.»

وی با بیان اینکه بیش از یک سال برای تهیه این دایره المعارف زمان صرف شده است، عنوان کرد؛« حدود 60 مردم شناس، متخصص موسیقی و ادبیات برای تهیه این کتاب مرجع همکاری کرده اند و در دفاتر جداگانه ای شعر این اقوام مورد بررسی قرار گرفته است. البته به دلیل گستردگی موضوعات شعر برخی از این اقوام، بیش از یک دفتر به آنها اختصاص یافته است.»

مسوول این پروژه اضافه کرد؛« برای دریافت مجوز این دفاتر که تدوینشان به پایان رسیده است، مکاتباتی با وزارت ارشاد آغاز کرده ایم و پیش بینی می کنیم فروردین به چاپ برسد. احتمالا برای معرفی این دانشنامه سمیناری نیز سال آینده در پژوهشکده مردم شناسی تشکیل می شود.» هوشنگ فراهانی، نواساز و یکی از موسیقیدانان نواحی کشور نیز درباره موسیقی نواحی ایران می گوید؛ «به نظر من انواع موسیقی بطور کلی به دو دسته بزرگ تقسیم می شوند که این تقسیم بندی تا حدودی در همه دنیا عمومیت دارد.

دسته اول آن نوع از موسیقی است که دارای ریشه، اصالت و تفکر است و می توان از آن به عنوان موسیقی هنری نام برد که خود شامل انواع و اقسام دیگری می شود. این نوع موسیقی معمولا سفارشی نیست و آهنگساز معمولا به این دلیل آن را ساخته است که به وسیله آن می خواسته به یک نوع بیان تازه از لحاظ دستیابی به تکنیکی خاص و شکل و فرمی بدیع برسد و یا اینکه رازی را دریافته و می خواهد آن را بی صبرانه با دیگران در میان بگذارد و اینها همه حکایت از دغدغه های درونی آهنگساز دارد. این نوع موسیقی معمولا مخاطبان کمتری دارد.»

فراهانی در بیان ویژگی های نوع دوم می افزاید؛«این نوع هم دسته های مختلفی را شامل می شود و معمولا سفارشی است. احتیاج زیادی به فکر کردن ندارد. مضامین اشعار آن ساده و غالبا بدون محتواست و هدف آهنگساز چیزی جز برآورده کردن خواسته های شرکت ها و کمپانی های پخش موسیقی و درنهایت گرفتن دستمزد نیست. مخاطبان این نوع موسیقی فراوان اند. در ایران هم این تقسیم بندی وجود دارد و گذشته از اینکه بسیاری از این نوع موسیقی از سوی آهنگسازان درجه چندم از خارج وارد می شود، بدتر از آن تقلید برخی از آهنگسازان داخلی است که از روی دست آنها نگاه می کنند.

ناآگاهی بعضی از مردم نیز به این مسئله دامن می زند.»این درحالی است که بسیاری از هنرمندان موسیقی نواحی ایران نمی توانند بطور حرفه ای و جدی به این امر بپردازند، زیرا از طرف نهاد و ارگان و سازمان خاصی حمایت نمی شوند و معمولا از جهت معیشتی در مضیقه هستند.

از سوی دیگر با تداخل فرهنگ های مختلف و وارداتی حضور این نوع موسیقی کم رنگ تر می شود. جشنواره های موسیقی مقامی تلاش شایان توجهی در جهت حفظ این نوع موسیقی می کنند، اما کافی نیستند. این موسیقی با روح و جان مردم آمیخته شده و از دردها و رنج ها و شادی های مردم این سرزمین سخن می گوید. حکایت حماسه های آنان در گذر از تاریخ پر تلاطم این سرزمین است. این نغمه ها می توانند دست مایه ای برای کار آهنگسازان و تنظیم کنندگان باشند تا به شکل گسترده تری با ارکسترهای بزرگ تری به اجرا در آیند.

منبع؛ خبرگزاری شهر /روزنامه کارگزاران