PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شيوه هاي تار نوازي



Leon
Thursday 24 January 2008, 04:52 PM
1- كلاسيك
2- مدرن
3- رمانتيك ( تغزلي )

نوازندگان معروف و وجوه شاخص هر يك از اين سبكها :

كلاسيك :

ميرزا عبدالله، آقا حسينقلي،درويش خان،شهنازي و . . . از سازي استفاده ميشود كه طنين زيادي ندارد. ريز ( توالي مضرابهاي چپ و راست ) به صورت سريع است. بيشتر ريزها به صورت تك- ريز ( ابتدا يك ضربه تك به همراه كمي سكوت و سپس ريز ) مي باشد كه توالي تك- ريزها به گونه اي است كه انتهاي ريز به ابتـداي تك مي چسبد و حالت استمرار و تداوم دارد. سكوت كم است مگر در انتهاي جملات. فضاي خالي نغمات با واخوان بر روي سيمهاي زرد پر مي شود. اگر ساز پر طنين باشد اين واخوانها مشكل ساز مي نمايد. گردش نغمات در محدوده ي دانگ است و به صورت پلكاني بالا مي رود و از پرش و جابجايي استفاده نمي شود. چهار مضرابها در محدوده ي گوشه ها و در ابتداي برخي از آنها مثلاً در سه گاه در شروع زابل و . . . اجرا، و با ضرب همراهي نمي شود ولي سريع است. زمانبندي به گونه اي است كه به غير از مكث هاي آخر جملات، نغمات به هم متصل هستند.

اوزان عروضي در جملات حضور دارند. جواب آواز خيلي نزديك به آواز است. توالي اجرا به اين گونه است كه ابتدا چهار مضراب و سپس گوشه ها در ادامه تصنيف كه با ضرب همراهي مي شود و در آخر رنگ كوتاه.

مدرن :

مكتب وزيري

از سازي استفاده مي شود كه اكوي زياد ندارد ولي پرقدرت و از لحاظ صدادهي يكنواخت است. در اجراي ريزها ديدگاه غربي حاكم است ( تِرِمولو ) چپ و راستهاي سريع و يكنواخت و بدون تك-ريز. وزيري براي ثبت اين حالت نيز از علامت T استفاده كرده كه نشان از آگاهي و قصد او در انجام اين كار دارد. وجود نوانس ( قوي و ضعيف شدن ريزها ). تك ها مستقل از ريزها هستند. دراين شيوه درّاب ( تكنيكي به صورت سه نت پياپي و سريع ) ديده نمي شود مگر به ندرت. از تركيب تك-ريز و دراب استفاده نمي شود. نت ها منفصل از هم بوده، پرش زياد و دامنه ي ملودي خارج از محدوده ي دانگ است. از پاساژ و آرپژ زياد استفاده مي شود. موسيقي غربي حضور دارد. سئوال و جواب در زير و بم زياد است. از سيم بم براي ملودي نوازي استفاده مي شود. ارتباط كمتري با موسيقي آوازي دارد، و اوزان عروضي حضور ندارند. از غلت هاي آواز فقط چند نوع ساده و به صورت منقطع وجود دارد. از چند صدايي به شيوه ي موسيقي غربي استفاده مي شود. زمانبندي سريع است و تكنيك نمايي مهم است ( يعني نوازنده نشـان بدهد كه از لحاظ تكنيـكي قوي است! ). از رديف پيروي نمي شود. با وجود آشنايي با ظرايف رديف بدون پرداختن به آن، حالت موسيقي ايراني را القا مي كند ولي در شاگردان وزيري اين جنبه ديده نمي شود. تكنوازي ها از قطعات آوازي و با وزن آزاد شروع مي شود و در ادامه از قطعات ساخته شده استفاده مي شود. از ديگر مشخصه ها شروع نغمات از پرده هاي نامتعارف است. از ضرب در همراهي قطعات استفاده نمي شود و جواب آواز هم به معنايي وجود ندارد.

رمانتيك ( تغزلي ) :

مجد، شهناز، شريف و . . .

از ساز پر طنين استفاده مي شود و حتي با اكو و كوك هاي خاص، طنين ساز تشديد مي شود . از نزديك زدن مضرابها به هم اجتناب مي شود و مضرابها به صورت متوالي استفاده نمي شود. اصطلاحاً كم ريز است و ريزهاي طولاني ندارد. از درّاب استفاده مي شود. به دنبال كيفيت و خوش نوايي صداست و تأكيد به افكت ها و مالش ها روي دسته ي ساز دارد. از ديگر مشخصه هاي اين شيوه جابجايي مضراب در جلو ساز و نزديك و دور كردن به خرك براي ايجاد صداي خشك و تو دماغي، و نيز مضراب چپ زدن با سكوتهاي مياني نسبتاً طولاني مي باشد. سئوال و جواب در بم و زير صورت مي گيرد ولي به مانند سبك وزيري سريع نيست. جمله بندي ها معمولاً ساده و كم پيچ و خم بوده و فقط از گوشه هاي اصلي رديف استفاده مي گردد. از چهار مضراب هاي رنگ گونه و طولاني استفاده مي شود. زمانبندي كند است. تأكيد بر نمايش تكنيكي نمي شود. تكيه بسيار بر بداهه نوازي دارد. مبتني بر موسيقي دستگاهي است ولي بيشتر از فضاي مودال دستگاه استفاده مي شود. اغلب اجرا به همراه ضرب است.

يادداشتهايي از سخنراني دكتر داريوش طلايي، برنامه ي پژوهش موسيقي ايراني، بيستمين جشنواره ي موسيقي فجر

AliB
Tuesday 24 June 2008, 01:48 PM
خیلی مطلب زیبا و تحلیل جالب و آموزنده ای بود. تشکر از نقل این مطلب.

bardyaa
Tuesday 24 June 2008, 11:52 PM
آقای طلایی، تو دومین جشنوارهٔ موسیقی دانشجویان هم یه سخنرانی جذاب کردن دربارهٔ شیوه‌های نوازندگی سازهای مضرابی، و مشخصاً دربارهٔ تحول تارنوازی (و به تبع اون، تارسازی) تحلیل جالبی ارائه کردن و نمونه‌های فوق‌العاده‌ای رو اجرا کردن. لب مطلب، این بود که در دوره‌ای که ما به نمایندگانش می‌گیم «قدما»، موسیقی مال خواص بود. چند نفر جمع می‌شدن که فقط و فقط «ساز استاد» رو بشنون. استاد، برای این جماعت «پایه» که صرفاً گوش و هوش به موسیقی داشتن، چیزی می‌زده که این ذهن «متوجه» رو درگیر کنه و ارضا: مضرابهای چالاک، جمله‌های طولانی و جمله‌بندی‌های پیچیده «لازم» بوده‌ن که این ذهن رو «نگه» داره، و برای همچو شیوه‌ای از اجرا، می‌بایست سازی به‌کار می‌رفت که به این شیوه جواب بده: وقتی مضرابهای سریع و روان داری و جمله‌های طولانی، سازی که انعکاس زیاد داره، آزاردهنده‌س. پس، باید سازی داشته باشی که کاسهٔ کم‌عمق داره و نازک، و همهٔ تارهای یحیی همین وضع رو دارن.
از اون ور، وقتی رادیو شد رسانهٔ عمدهٔ موسیقی، دیگه مخاطب اون مخاطب قدیم نبود. [به تعبیر آقای طلایی] اون موسیقی باید جوری تغییر می‌کرد که اهل خونه بتونن تحملش کنن؛ حین روزنامه خوندن، حین ظرف شستن، حین پذیرایی از مهمون‌ها. پس، اون جمله‌های پیچیدهٔ طولانی و اون مضرابای پی‌درپی، دیگه به کاری نمی‌اومدن. آروم آروم، جمله‌ها کوتاه شدن، برای ساده شدن درکشون «ساده» شدن، و اون مضرابهای چالاک جاشون رو به تک‌مضرابهای درخشان دادن. وقتی مضراب‌خور کم می‌شه، لابد پنجه‌کاری زیاد می‌شه و وقتی پنجه‌کاری زیاد می‌شه، لابد ساز باید طنین زیاد داشته باشه که صداش به قدر کافی «بمونه». پس، تو این دوره، یواش یواش کاسه عمیق می‌شه که طنین بیشتر داشته باشه و کلفت و سنگین می‌شه که صدای پرتری بده. تارهای فعلی رو با تارای یحیی مقایسه کنین.

تأثیر شرایط رو بر همه‌چیز می‌بینین؟

درضمن، آقای طلایی هنوز «دکتر» نیستن؛ هرچند که یکی از آکادمیک‌ترین آدمهایی هستن که من در حوزهٔ موسیقی سنتی می‌شناسم ـــ شاید، دقیقاً «آکادمیک‌ترین» ...

alireza_amirsamimi
Thursday 26 June 2008, 12:06 AM
البته حرف بردیا که گفته آکادمیک ترین رو قبول ندارم!!آقای طلایی رو میشه بگیم دکتر.فقط باید بره دوره دکترا رو که تموم نکرده نموم کنه

bardyaa
Thursday 26 June 2008, 09:24 AM
البته حرف بردیا که گفته آکادمیک ترین رو قبول ندارم!!آقای طلایی رو میشه بگیم دکتر.فقط باید بره دوره دکترا رو که تموم نکرده نموم کنه

به‌نظرم، برعکس مدعات، توضیحت می‌گه که این که گفته‌م ایشون دکتر نیستن رو قبول نداری!

فکر می‌کنم اما که جدی گرفتن موضوع خوب‌ه: ایشون «دکتر» نیست. «دکتری»، درجه‌ای‌ه که به‌طور رسمی‌ای و طبق ضوابطی کسب یا اعطا می‌شه (و البته به‌هیچ وجه نشونهٔ سواد یا توانایی خاصی هم نیست، و فقط می‌گه که صاحبش فلان دوره‌های مشخص رو گذرونده)، و ایشون به‌هر دلیل در حال حاضر این درجه رو ندارن، درحالی که آقای مختاباد [به عنوان مثال] این درجه رو دارن. این البته نافی سوادشون نیست، و فکر می‌کنم که از همون نوشتهٔ خودم دربارهٔ ایشون هم برمی‌اومد که معتقدم که کارای نظری ایشون در زمینهٔ موسیقی دستگاهی و تحلیل‌هاشون، از کارا و تحلیل‌های دیگران (که ممکن‌ه دکتر هم باشن!) جدی‌گرفتنی‌تره.

حالا، چرا «آکادمیک‌ترین» بودنشون رو قبول نداری؟

alireza_amirsamimi
Friday 27 June 2008, 12:44 AM
به‌نظرم، برعکس مدعات، توضیحت می‌گه که این که گفته‌م ایشون دکتر نیستن رو قبول نداری!

فکر می‌کنم اما که جدی گرفتن موضوع خوب‌ه: ایشون «دکتر» نیست. «دکتری»، درجه‌ای‌ه که به‌طور رسمی‌ای و طبق ضوابطی کسب یا اعطا می‌شه (و البته به‌هیچ وجه نشونهٔ سواد یا توانایی خاصی هم نیست، و فقط می‌گه که صاحبش فلان دوره‌های مشخص رو گذرونده)، و ایشون به‌هر دلیل در حال حاضر این درجه رو ندارن، درحالی که آقای مختاباد [به عنوان مثال] این درجه رو دارن. این البته نافی سوادشون نیست، و فکر می‌کنم که از همون نوشتهٔ خودم دربارهٔ ایشون هم برمی‌اومد که معتقدم که کارای نظری ایشون در زمینهٔ موسیقی دستگاهی و تحلیل‌هاشون، از کارا و تحلیل‌های دیگران (که ممکن‌ه دکتر هم باشن!) جدی‌گرفتنی‌تره.

حالا، چرا «آکادمیک‌ترین» بودنشون رو قبول نداری؟

دیگه تعریف دوره دکترا رو خودم مدونم چیه داداش؟؟؟!!!!نیاز به یادآوری شما نیست
داریوش طلایی:
در فرانسه سه جور دکترا بود. دکتراي دتا دولتي که از همه مهمتر بود و معتبرتر. و تنها دکتراي واقعي در آن زمان بود. براي کساني که قصد تدريس در دانشگاه را داشتند بهترين انتخاب بود. و محدوديت زماني هم نداشت. در دکتراي دتا پيش رفتم ولي تز خود را هنوز ارائه ندادم، البته هنوز هم اسمم هست و مي‌توانم بروم وارائه دهم. اگر وقتي حوصله اش را داشتم و فرصتي پيدا شود، اين کار را خواهم کرد.

Nazer
Monday 30 June 2008, 01:02 PM
یک سئوال: تو این روند اتفاقی هم برای سازهای دیگه ( سنتور، نی، کمانچه و ... ) و شیوه نوازششون افتاده یا نه.
احساسم اینه باید افتاده باشه. ولی چه اتفاقی نمیدونم.

bardyaa
Monday 30 June 2008, 10:42 PM
دیگه تعریف دوره دکترا رو خودم مدونم چیه داداش؟؟؟!!!!نیاز به یادآوری شما نیست
داریوش طلایی:
در فرانسه سه جور دکترا بود. دکتراي دتا دولتي که از همه مهمتر بود و معتبرتر. و تنها دکتراي واقعي در آن زمان بود. براي کساني که قصد تدريس در دانشگاه را داشتند بهترين انتخاب بود. و محدوديت زماني هم نداشت. در دکتراي دتا پيش رفتم ولي تز خود را هنوز ارائه ندادم، البته هنوز هم اسمم هست و مي‌توانم بروم وارائه دهم. اگر وقتي حوصله اش را داشتم و فرصتي پيدا شود، اين کار را خواهم کرد.

بحث بی‌خودی شد و ادامه‌ش هم لغو. اما، ظاهراً، هنوز هم جوابی نیست علیه آکادمیک‌ترین بودن ایشون، و تصادفاً داری تأیید می‌کنی که هنوز هم «دکتر» نیستن.

به شیوهٔ جناب میرزا [عبدالله]، «برگردیم سر کارمان».

bardyaa
Monday 30 June 2008, 10:49 PM
یک سئوال: تو این روند اتفاقی هم برای سازهای دیگه ( سنتور، نی، کمانچه و ... ) و شیوه نوازششون افتاده یا نه.
احساسم اینه باید افتاده باشه. ولی چه اتفاقی نمیدونم.

در مورد کمانچه به‌طور مشخص، به همت ویشتاسب چیزای بامزه‌ای جمع‌وجور شده که می‌شه تو انجمنش پیدا کرد. سر بزن. آدرس نمی‌دم، که این شیوهٔ شریفی «تازه‌واردآزاری» از دست نره!

AliB
Tuesday 1 July 2008, 12:42 AM
آقا این حرفا رو ول کنید . مصاحبه ی استاد دکتر طلایی رو در شبکه ی چهار دیدید؟
کلی حال کردیم از دیدنش D: گذشته از دکتر بودن ایشون از دید من ( که البته نمی دونم چرا حال می کنم بگم دکتر طلایی شایدم چون نشون بدم قائل به وجه آکادمیک ترین بودن ایشون هستم ) واقعا در همین مصاحبه به نکات جالبی در ریز نگری و قدرت آنالیز بالای ایشون در شناخت روح موسیقی ایرانی برای تنظیم و تدوین و آوانگاری دوباره ی ردیف ، اشاره شد که دقیقا موید سخن بردیای عزیز هست که اینجا "این کاره" ها هم کمی " هم عقیده" هستند با ایشون که دید ایشون شگفت آوره (برای بنده البته)از نظر دقت و ظرافت .

Nazer
Tuesday 1 July 2008, 01:26 PM
آدرس نمی‌دم، که این شیوهٔ شریفی «تازه‌واردآزاری» از دست نره!

ایکاش علاوه بر تشکر لعن و نفرین هم تو گزینه های اون پایین بود.
فکر کنم منظورت اینج (You can see links before reply)است.

alireza_amirsamimi
Wednesday 2 July 2008, 01:37 AM
بحث بی‌خودی شد و ادامه‌ش هم لغو. اما، ظاهراً، هنوز هم جوابی نیست علیه آکادمیک‌ترین بودن ایشون، و تصادفاً داری تأیید می‌کنی که هنوز هم «دکتر» نیستن.

به شیوهٔ جناب میرزا [عبدالله]، «برگردیم سر کارمان».

من در نقض پست قبلی خودم چیزی نمیبینم.و پست قبلی رو در تکمیل جواب خودم و شما که فرموده بودید هنوز دکترای استاد طلایی به هر دلیل تکمیل نیست و ... زدم