PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : موسيقی زيرزمينی: زير کدام زمين؟



Leon
Friday 25 January 2008, 12:13 PM
موسيقی زيرزمينی: زير کدام زمين؟

مدت‌های درازی است می‌خواهم چيزی بنويسم درباره‌ی موسيقی و موسيقی زيرزمينی. اخبار بی‌بی‌سی (You can see links before reply) و پوششی که راديو زمانه (You can see links before reply) به آن می‌دهد باعث شد اين بار منسجم‌تر چيزی که می‌خواهم بنويسم. شگفت‌آورتر آن‌که دو سه هفته پيش طرح آگهی بنياد ميراث ايران (You can see links before reply) را ديدم با هيأتی بس مهيب که خبر برگزاری «شب زيرزمينی ايران» را می‌داد. ديدن لوگوی بنياد ميراث ايران (You can see links before reply) بالای چنين اطلاعيه‌ای واقعاً غريب بود. اول فکر کرديم جعلی صورت گرفته است. اما نه، خودِ خودِ بنياد ميراث ايران بود! اما مشکل کجاست؟ کجای اين موسيقی زيرزمينی از نظر من ايراد دارد؟

تعريف ما، يا تعریف خود اين زيرزمينی‌ها، از موسيقی زيرزمينی چی‌ست؟ اصلاً چرا «زيرزمينی»؟ قاعدتاً مقصودشان اين است که چون «روی زمين» نمی‌شود اجراش کرد، رفته است زير زمين! اما مشکل کجاست؟ اين موسيقی هيپ‌هاپ کجای‌اش با ما، با من نمی‌خواند؟ چه بخشی از اين موسيقی محل ايراد است؟

موسيقی ايران، موسيقی سنتی، موسيقی اصيل – هر چه می‌خواهيد بناميدش – تعريف‌اش نسبتاً روشن است و همه می‌دانند چی‌ست. البته بر خلاف تصور عاميانه، چندان هم روزمينی نبوده و نيست. هنوز هم اهل موسيقی سنتی و اصيل ايرانی، در ايران دشواری‌ها و تحقيرهای هميشگی را می‌بينند و وضع‌شان بهتر نيست. بهتر که چه عرض کنم، از خيلی از موسيقی‌های غیر-سنتی و غير-اصيل وضع‌شان بسی بدتر است!

موسيقی پاپ هم که تعريف‌اش روشن است. همه کسانی مثل ابی، داريوش، سياوش قميشی، گوگوش و خوانندگانی از اين قبيل را می‌شناسند. خوانندگان لس آنجلسی هم که شهرت‌شان اظهر من الشمس است! ولی گويا موسيقی «ِزيرزمينی» اين هم نيست! حتی به يک تعريف «گروه آريان» هم در همان طبقه‌ی موسيقی پاپ قرار می‌گيرد و «زيرزمينی» نيست.

پس اين موسيقی زيرزمينی را چه چيزی از بقيه متمايز می‌کند؟ نخست اين‌که اين موسيقی شباهت غريبی دارد به موسيقی‌های هيپ‌هاپ مدل غربی‌اش با اين تفاوت که زبان و کلام‌اش فارسی است. اما بعد، اين زبان و اين کلام چه دارد؟ به گمان وجه برجسته‌اش فحش و ناسزاهای آب نکشيده‌ای است که در متن ضرباهنگ تکراری اين موسيقی‌ها مرتب به گوش می‌رسد (از راديو زمانه کسی دوست دارد توضيح بدهد؟).

پس رسماً (يا به طور غيررسمی) سه دسته‌ی متفاوت بالا تحت عنوان موسيقی به ما عرضه می‌شود. حال دردِ ما چی‌ست؟ واقعاً کمبود ما چی‌ست؟ اين گروه اخير چه اندازه از جمعيت ايران را به نمايش می‌گذارد؟ کدام بخش از فرهنگ درخشان ايرانی در محاق بوده است که اين‌ها دارند صدای‌اش را بلند می‌کنند؟

واقعاً رسالت يک بنياد فرهنگی (و از همين منظر رسانه‌ای مثل راديو زمانه) چی‌ست؟ اصلاً رسالتی دارند؟ اولويت‌های ما کدام است؟ ما چقدر برای موسيقی ايرانی کار کرده‌ايم؟ هنوز هم بعد از ۲۵ سال در ايران وضع موسيقی سنتی ما نابسامان است و حتی کسی مثل شجريان برای کنسرت‌های‌اش با مشکل مواجه می‌شود. مسأله این نیست که موسيقی ايرانی در بازار هست يا نه؟ مسأله اين است که ما ايرانی‌ها چقدر می‌شناسيم‌اش و چقدر برای‌اش ارزش قايليم. لطفاً نگويید که آن موسيقی امکان پخش و فروش ندارد و اين دارد. مگر مشکل ما فقط فروش است؟ فکر کرده‌ايد با فروش آثار موسيقی سنتی وضع موسيقی سنتی بهتر شده است؟

اما محل نزاع کجاست؟ آيا می‌گويم اين موسيقی «هيپ هاپ» نبايد باشد؟ حاشا و کلا! باشد! کی جلوی‌اش را گرفته است؟ اما لطفاً اين مزخرفات را به اسم فرهنگ و پسند جامعه‌ی ايرانی به ما زورچپان نکنيد! آدم احساس حماقت می‌کند. فکر می‌کنی يکی دارد آشکارا به شعورت توهين می‌کند. اين تعبير «موسيقی زيرزمينی» با اسم دهن پرکن‌اش که صفت «موسيقی» را هم يدک می‌کشد، چيزی نموده می‌شود که اگر کسی نداند محتوای‌اش چی‌ست، فکر می‌کند کشف عظيمی در فرهنگ ما صورت گرفته است! «زيرزمينی» می‌خواهيد؟ تمام فرهنگ و هويت و اصالت و انديشه‌ی ما همين امروز زير زمين دارد نفس می‌کشد! تمام اصالت‌های ما، تمام جنبه‌های درخشان عقلانيت و معنويت ما از تيغ حماقت و جهالت حکومت‌ها و رسانه‌ها گوشه‌نشين هستند و عزلت پيشه کرده‌اند. اما اين «موسيقی زيرزمينی» اصلاً زيرزمين نيست (حداقل رادیو زمانه دارد از «فوق» زمين، از زمين و هوا، منتشرش می‌کند!). لطفاً آن‌ها که حساسيت فرهنگی‌شان هنوز کمی به جای خود باقی است، تکانی به خودشان بدهند. اين موسيقی‌های سرشار از دشنام و ناسزا را، که آدم وقتی می‌شنودشان روزش تيره و تباه می‌شود، بگذاريد باشند. ولی لطفاً به نام ما اين کارها را نکنيد. به نام جوان ايرانی اين حرف‌ها را نزنيد.

آدم چرا موسيقی گوش می‌دهد؟ برای آرامش؟ برای آسايش معنوی و روانی؟ برای لذت بردن؟ واقعاً منصفانه بياييد اغراض و غايات وجود چيزی به نام «موسيقی» را فهرست کنيد. من وقتی اين سر و صداهای گوش‌خراش کذايی را می‌شنوم، اعصاب‌ام پاک به هم می‌ريزد. نه تنها به آرامشی نمی‌رسی، بلکه رسماً بايد سر به ديوار بکوبی از شنيدن اين همه مزخرف! مگر ما کمبود «فحش» داريم؟ آخر اين چه ادبياتی است؟ آی اهالی ادبيات! آی ادب خوانده‌ها! آی دلسوزان فرهنگ! اين‌جا که رسيد خواب‌تان برد؟

بنياد ميراث ايران همه که دسته‌گلی حسابی به آب داد با اين کارش. آدم شرم‌اش می‌آيد هيأت و شمايل آن دخترکان را ببيند و بگويد اين‌ها واقعاً ايرانی هستند! مشکل ما واقعاً کجاست؟ اين‌ها هدف‌شان چی‌ست؟ تئوری روشنفکرانه دارند؟ هدف‌شان اعتراض است؟ هيچ راه بهتری برای اعتراض نيست، بدون اين‌که نام و حيثيت موسيقی را خدشه‌دار کنند؟ اين چه هنری است که طوطی‌وار، بلکه ميمون‌وار، دارند همان مدل غربی را تقليد می‌کنند – که در دلِ شرايط خاصی متولد شده است لابد – و اين را به عنوان «ايرانی» به خوردِ ما می‌دهند؟ خلاقيت‌اش کدام است؟ نوآوری‌اش کجاست؟ نورانيت از آن می‌زايد يا ظلمت؟ چيز تازه‌ای آيا به ما می‌افزايد؟

بهتر است قبل از اين‌که حرف‌های ناجورتر ديگری بزنم که به مذاق آقايان و خانم‌های «زيرزمين» خوش نيايد، همين‌جا قلم را غلاف کنم! اما شما را به خدا، می‌پسنديد که «چنين عزيز نگينی» آلوده‌ی دشنام و ناسزا باشد؟
blog.malakut.org (You can see links before reply)

خان
Friday 25 January 2008, 10:23 PM
leon جان مقالت خیلی عالی بود.من که لذت بردم. ولی یه سوالی برام هنوز باقی مونده .
نوشتت رو چند بار خوندم ولی آخر دست گیرم نشد که مقاماته مربوطه به موسیقی سنتی یا ان دسته موسیقی که امروزه خبلی باب شده و توش هر چی می خوان میگن و یا اون دسته از مو سیقی هیپ پاپ موسیقی زیر زمینی می گن؟
بازم به خاطر نوشتت مرسی.

Leon
Monday 28 January 2008, 11:42 AM
موضوع : باید کاری کرد !

نویسنده : پیروز جعفری



یک جستجوی ساده میان سایتهای فارسی زبانی که به قانون کپی رایت نیز احترام می گذارند ! ما را با حقیقتی تلخ روبرو می سازد . آری نوعي از موسیقی به عنوان موسیقی زیرزمینی در حال گسترش است ( البته من وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز مقصر می دانم ) .این نوع موسیقی که ساختار مشخصی ندارد ‚ ذره ذره درحال تخریب موسیقی پاپ ایران است . جالب اینجاست بعضی از ترانه سرایان داخلی نیز برای کسب درآمد بیشتر به این سمت و سوی کشیده شده اند .ترانه و موسیقی این سبکها هجوهایی است که این روزها گوش مخاطبان نسل جوان و نوجوان را مورد حمله قرار داده است . به کار بردن کلمات و الفاظ زشت و سخیف ‚ سمبل این نوع موسیقی و ترانه است . دوستان اینها خواب و رویا نیست ! اینها همان حقایقی است که من و تو و دست اندرکاران موسیقی از آن چشم پوشیده ایم . شما نيز حتما در کوی و برزن این نوع موسیقی را شنیده اید . آری باید کاری کرد برای جلوگیری از این بیماری در موسیقی . نکته جالب اینجاست تلویزیونهای لوس آنجلسی ( که شبه ایرانی هستند !) به رواج این نوع موسیقی دست می زنند . آری موسیقی که زمانی آرامش بخش روح انسان بود این روزها آزار دهنده روح و جسم است و مخاطب نوجوان ما بدون آگاهی از این مساله روح خود را دستخوش چنین آزاری می کند .
افسوس می خورم که اینگونه موسیقی و ترانه در حال سقوط است . و من و تو شاهد مرگ تدریجی آن هستیم . حقیقت امر این است که باید کاری کرد اما دستهای پنهان در داخل ایران در حال جهت دادن به موسیقی زیرزمینی هستند تا به سادگی بتوانند موسیقی خوب و ترانه خوب را از بین ببرنند.
امیدوارم روزی بتوانیم حقانیت موسیقی پاپ و ترانه نوین خودمان را در عمل به همه نشان دهیم . براي رسيدن به اين هدف باید کاری کرد آیا این طور نیست !

arian
Monday 28 January 2008, 05:18 PM
شعري عارف ميخوند : همه چيم يار يار يار يار يار همه چيم يار
فكر ميكنم حالا بايد اينطوري خونده بشه: همه چيم پول پول پول پول پول همه چيم پول

خان
Tuesday 29 January 2008, 05:19 PM
منم مثل تو leon از اینکه آهنگ هایی که شاید نشه اسم اون رو ترانه گذاشت رو به صورت مخفیانه تکثیر می کنند ناراحت هستم.
ولی از بسیاری از جهات نمیشه جلوی این اتفاقات رو گرفت و حتی نمیشه خیلی از این اتفاقات(تکثیر زیر زمینی ترانه)رو به ضرر موسیقی دانست.البته این حرفت که می گی یسیاری ازاشعار که برای این دست از ترانه ها انتخاب می شه بسیار زننده و بی مصرف هست رو کاملا قبول دارم.
ولی باید یادت باشه که این موسیقی زیر زمینی همش برای آهنگ و آهنگ سازی ما ضرر نداشته و چه بسا به ما خدمت کرده و باعث پیشرفته ما و در کل موسیقی شده است.
همیشه و در هر رشته ای در کشور ما وقتی چیزه جدیدی اراعه می شه در ابتدا باهاش مخالفت می کنیم و حتی در مخالفت کردن هم با هم رقابت می کنیم.
این قضیه که شششششششاییییییید مو سیقی زیر زمینی به نوع و اصل موسیقی پاپ ضربه بزنه فقط به دلیله این که اشعارش نا پسند هست رو ازت قبول می کنم .ولی از این دید که در کل هر موسیقی که انگ زیر زمینی بودن رو به اون می زنیم از هر جهت سبک هست نه خیر به هیچ وجه قابل قبول نیست.
اگه یادت باشه که چه کسانی برای موسیقی پاپه ما زحمت کشیدند و اون رو رواج دادند دیگه این سوال پیش نمی آد که آیا هر موسیقی زیر زمینی صرفا مضر هست یا نه .وقتی که شادمهر عقیلی داشت خودشو میکشت که کسانی مثل ابی اندی و......دارن هزار فرسخ اون ور تر موسیقی مثلا پاپ می خونن و به داخل ایران می فرستند چرا من نمیتونم توی مملکت خودم بخونم خیلی ها بهش تهمت می زدن که می خواد مو سیقی رو از بین ببره این کاراش با خیلی چیزا منافات داره و .......ولی وقتی دیدیم که این نوع موسیقی هم دارای جذابیت و طرفداران خاص هست و قشره خاصی رو جذب می کنه اجازه تکثیر دادیم(ولی باز هم با شرایطی خاص ).
شنیدم که یاس داره مجوز اولین آهنگش رو می گیره .کدوم رپ خون برای آهنگاش مجوز داره (تازه همین یاس هم با هزار بی چار گی کارش داره خدا رو شکر راه می افته)این در حالی هست که رپ خونی خیلی وقته تو ایران رونق گرفته و خیلی ها هم رپ می خونند اما همشون به صورت زیر زمینی و بدونه مجوز.ولی من به شما قول می دم که رپ خونی هم به طور کامل در چند ساله آینده عادی می شه.تمامه این قضایا در مورده سبک های متال و راک و....صدق می کنه.پس میبینی که موسیقی زیر زمینی همچین هم که میگن بدک نیست.سبکی چدید به موسیقی و ایران معرفی شده که تا حالا وجود نداشته .هر چند هم که تقلید باشه خیلی خیلی خیلی خوبه.(حرفم با اون دسته که هر ترانه ای رو در آهنگ ها به کار میبرند نیست)
ببینم چرا باید از مویسقی زیر زمینی بد بگیم؟چرا مخالفت؟چرا مبارزه؟آوازه اصیل خودمون که مثلا همه ازش لذت میبرن که از همه یک نواخت تر شده .دیگه کم کم دارم از اینکه همه میگن شجریان حالم به هم می خوره.فقط بلدیم یا بت بسازیم یا سر کوفت کنیم.توی همین موسیقی سنتی کسی جرات داره بیاد جلوی آقای شجریان قد علم کنه ؟همه در سایه اساتید خودشون قرار دارن.فضای رقابت در می اونه هنر مندان خیلی بد شده.این اسمش موسیقی زیر زمینی نیست؟موسیقی اصیله ما هم داره دچاره تکرار می شه (خسته شدیم بابا انقدر آخر کنسرت ها مرغ سحر خوندین)همش به این دلیله که نمی خوایم به کاره خودمون بپردازیم از بی کاری به هم دیگه گیر می دیم. موسی به دینه خود عیسی هم به دینه خود.

Leon
Wednesday 30 January 2008, 01:12 PM
خان عزيز.
من مخالف موسيقی زير زمينی نيستم،ولی به يه شرط که موسيقی که ارايه ميشه دارايه کيفيت باشه،الان مرضی در جامعه موسيقی پاپ و... افتاده که فقط به کمييت توجه ميشه،
من ميگم که اون چه که در حال حاضر به عنوان موسيقی زير زمينی ساخته و به خرده مردم داده ميشه،موسيقی دل انگيزی نيست،مشکل اينه که فقط ترانه ها و متن آهنگ ها دچاره ايراد نيستش،بلکه بد تر از اون خود آهنگ ها و به خسوس تنظيم ها دچار ايراد هست،آهنگ های بسيار ضعيف با تنظيم های ابکی هر روز به رويه اينترنت قرار ميگيره،که در مقايسه با 10 يا 20 و حتی 30 ساله پيش موسيقی پاپ ما که بيشتر از اون وره آب ميومد،دچاره افته شديدی هست،اگه هر کسی بخواد فقط به اين دليل که org ميتونه بزنه و 4 تا نت رو کناره هم قرار بده و به عنوان آهنگ به بازار بده که بايد ديگه فاتهه موسيقی رو خوند.

99 % اين آهنگ هايی که الان در اينترنت هست رو من فقط 5 سانيه ازش ميتونم گوش کنم،چون حال آدم رو به هم ميزنه،
وقتی به آهنگ سازانی ،مثله فريد زلاند،جهان بخش پازوکی،سياوش قميشی،محمد هيدری،صادق نوجوکی و....نگاه ميکنيم،ميبينيم اون چه موسيقی اين آهنگ سازان رو جاودانه کرده ،فقط متن و ترانه آهنگ نيست،اگه ما به جای متن اين ترانه ها چيزه ديگهی هم بزاريم،باز آهنگ قوی هست و به گوش مخاطب دلنشين هست،من نميدونم اگه اين نسل موسيقی پاپ ما مثل اين آهنگ سازان،و يا تنظيم کننده هايی مثل منوچهر چشم آذر،و يا شوبرت اواکيان،و يا اندرانيک ديگه نباشن،چه بر سره موسيقی ما مياد،
خوب در حال حاضر در ايران ،هنرمندانی مثل اسفهانی و خواجه اميری هستن که موسيقی ما رو در حد خودش پيش ميبرن،ولی در کل کارهايه بد که عرضه ميشه خيلی فراون هست و اين ضربه بزرگی به موسيقی پاپ ما ميزنه.



من اين مقاله رو خيلی وقت پيش گزاشتم تو سايت،که بی ربط به اين تاپيک هم نيست،در صورت علاقه به اين تاپيک هم يه سری بزنيد.



خواننده*هاي ميليون*توماني (You can see links before reply) <<<<<<<<<<<<<<<<:e:bf

خان
Thursday 31 January 2008, 10:57 AM
آره حرفات رو قبول دارم ولی می گم که هر موسیقی هم صرفا نمیتونه زیر زمینی باشه.
متاسفانه در حاله حاضر به موسیقی موسیقی زیر زمینی گفته می شه که فاقد هر گونه هم خونی با عرف جامعه باشه و همچنین فاقد مجوز.
در ضمن اگر هم این موسیقی های بی ازرش نبود که سیاوش قمیشی ها و منوچهر چشم آذر ها دیگه معنی نداشتن و ارزششون هیچ وقت نمایان نمیشد.
وقتی باید از این نوع موسیقی ها گلایه کنیم که بزرگان ما هم تغییر مسیر بدن و ادامه دهنده مسیر همین افراد بشن وگر نه مردم هم میتونن فرق این نوع موسیقی رو با نوع درجه بهتر بشناسن.

خواننده های میلیون تومانی رو خوندم.ولی ماشا اله انقدر مقاله هایی که می زاری زیاد و طولانی هستش که چشم آدم می خواد بترکه. :bh

Leon
Thursday 1 May 2008, 12:52 AM
دینامیتی در زیرزمین فرهنگی شهر
You can see links before reply
موسیقی زیر زمینی
انسان تنوع طلب
انسان پیشرو
انسان عصر مدرن

فعالیت‌های زیرزمینی به نوعی جدی‌تر گرفتن و دنبال کردن برخی از پس‌مانده‌های فرهنگی یا قسمتی از فرهنگ یک جامعه است که به دلایلی نادیده گرفته شده‌اند. موسیقی‌های زیرزمینی شاید در آینده‌ای نزدیک یا دور رایج‌تر شود و دیگر زیرزمینی به حساب نیاید اما تا وقتی که به طور غیرعلنی فعال باشد، با موضوعات و خط اصلی موسیقی رایج در همان مقطع زمانی کاری ندارد و حتی آن را زیر سوال می‌برد. این خصوصیات دلیل برای غیرتجاری بودن آن نیز هست.

موسیقی (از نوع پاپ) در دوره‌های اخیر – به خصوص چهار دهه گذشته – همواره دستخوش تحولات و نوآوری‌ها بوده. اما دلیل این تحولات در موسیقی چیست؟ عاملان این تحولات چه کسانی هستند؟

You can see links before replyهنگامی که نوعی از موسیقی در یک جامعه، رایج آن جامعه می‌شود، از سال‌های قبل‌تر سنگ بنای آن ( توسط افراد دست اندرکار موسیقی و سیاست‌های فرهنگی)گذاشته شده تا به شکوفایی خود می‌رسد از دیدگاه زیبایی‌شناسی بنگریم و زیبایی را امری نسبی بدانیم و بین مردم آن جامعه مورد پسند واقع شده و فراگیر می‌شود.

اگر موسیقی را به منظور زیبایی آن در نظر بگیریم موسیقی رایج در یک جامعه انتخابی است که اکثریت مردم (اکثریت سلیقه‌های آن جامعه) – آگاهانه یا نا آگاهانه – کرده‌اند.

اما موسیقی پس از آنکه دوره‌ای از موفقیت را پشت سر گذاشت، نمی‌تواند ساکن و بی‌تحول باقی بماند و عواملی موجبات آغاز دوره‌ای جدید یا سبکی تازه را برای موسیقی هر جامعه فراهم می‌آورد.

بخشی از سلایق متفاوت جامعه یعنی افرادی که به دنبال موسیقی دلخواه خود هستند و از موسیقی‌های رایج خسته شده‌اند یا آنها را اقناع نمی‌کند، خودشان دست به کار شده و گاهی با تشکیل گروه‌های موسیقی و فعالیت‌های غیررسمی سعی درپیشبرد و یا حداقل در موسیقی رایج آن جامعه دارند.

تغییرات و تفاوت‌های اصلی که بین کارهای ارائه‌ شده از این گروه‌های زیرزمینی و موسیقی رسمی و رایج وجود دارد، نه تنها در سبک موسیقی، در اشعار و حتی در انتخاب سازها و نوع استفاده از آن ها هم به چشم می‌خورد.

You can see links before replyحال اینکه این گروه‌های زیرزمینی چه سبکی را در پیش می‌گیرند، تا حد زیادی بستگی به محدودیت‌ها و مرزهای فرهنگی آن جامعه دارد. به طور مثال در ایران بسیاری از گروه‌های زیرزمینی فعال، سبک راک را پیش گرفته‌اند در حالی که سبک راک در کشورهای غربی صاحب نام در موسیقی، یکی از سبک‌های رایج و پرطرفدار است.

به عنوان مثال از جمله گروه‌های که سال‌ها پیش فعالیت زیرزمینی داشت، «اوهام» بود که با تلفیق موسیقی و ساز سنتی ایرانی و راک کار خود را دنبال می‌کرد. جدا از سطح کیفی آثارشان و الته شکست تجاری‌شان، تأثیرات مثبتی در زمان خود و برای گروه‌های بعد از خود به جای گذاشتند. (آثار این گروه با شرایط زمانی خود تضاد همه جانبه داشت) با کمی دقت نظر به موسیقی‌های حال حاضر ایران به نکته جالب توجهی برمی‌خوریم که شایع شدن موسیقی رپ (هیپ هاپ) بین نوجوانان و جوانان در طی دو سال گذشته است.

تا چندی پیش فعالیت گروه‌های رپ زیرزمینی جریان خاصی را به دنبال نداشت و تعداد این گروه‌ها بسیار کم بود و فعالیت‌شان نسبت به گروه‌های زیرزمینی راک ناچیز بود اما اکنون شاهد بیشتر شدن علاقه‌مندان به این سبک در بین افراد زیر 10 سال هم هستیم که البته سرعت بالای فراگیر شدن این موسیقی در ایرن و اضافه شدن هر روزه این گروه‌ها و طرفداران این سبک خود مبحثی جدا می‌طلبد.

فعالیت‌های زیرزمینی به نوعی جدی‌تر گرفتن و دنبال کردن برخی از پس‌مانده‌های فرهنگی یا قسمتی از فرهنگ یک جامعه است که به دلایلی نادیده گرفته شده‌اند. موسیقی‌های زیرزمینی شاید در آینده‌ای نزدیک یا دور رایج‌تر شود و دیگر زیرزمینی به حساب نیاید اما تا وقتی که به طور غیرعلنی فعال باشد، با موضوعات و خط اصلی موسیقی رایج در همان مقطع زمانی کاری ندارد و حتی آن را زیر سوال می‌برد. این خصوصیات دلیل برای غیرتجاری بودن آن نیز هست.

پس به طور کلی معیار یا شاخص برای یک اثر موسیقیایی وجود ندارد که فقط با شنیدن آن اثر بتوان به آن زیرزمینی گفت و محیط جامعه ، موقعیت های اجتماعی و شرایط پیرامون فرهنگ آن جامعه تعیین‌کننده مهمی برای آن است.

گاهی موسیقی زیرزمینی به عنوان موسیقی‌ای برای اعتراض هم به کار برده شده که با اشعار معترضانه، مسایل اجتماعی روز را سوژه خود قرار می‌دهند.

موسیقی زیر زمینی می‌تواند در همان زیر زمین باقی بماند و دفن شود و می‌تواند با به وجود آوردن خرده فرهنگ‌هایی برای جامعه و یا اجتماعات کوچک و محدود، به دینامیتی در زیرزمین فرهنگی یک شهر تبدیل شده و منفجر شود!

منبع: هفت سنگ/پیام غنی‌پور

Leon
Thursday 1 May 2008, 12:53 AM
You can see links before reply

گزارشي تحليلي
از موسيقي زيرزميني
در ايران




چرا به زيرزمين مي‌روند ?


موسيقي زيرزميني پديده‌ايست كه ريشه در فرهنگ موسيقايي غرب دارد و به آن دسته از آثار موسيقايي اطلاق مي‌شود كه برخلاف جريان رايج موسيقي عمل مي‌كنند و تبعات آن دامنگير خودشان مي‌شود. اولين و مهم‌ترين اتفاقي كه براي گروه‌هاي زيرزميني (underground music) در مغرب‌زمين مي‌افتد، اين است كه شركت و موسسات تهيه‌كننده از آنها استقبال نمي‌كنند اما آنچه در اين ميان موسيقي زير‌زميني را مطرح مي‌كند، و بر سر زبان‌ها مي‌اندازد، جريان‌ساز بودن آنهاست، به‌همين دليل بسياري از گروه‌هاي موسيقي مطرح امروز در سطح جهان همان جوان‌هاي جوياي نام ديروز بودند كه با داشتن سليقه‌اي متفاوت از سليقه حاكم بر اجتماع‌شان و تحمل بسياري از دشواري‌ها، به يك جايگاه متفاوت و قابل‌اعتنا رسيده‌اند. اما اين جريان مثل بسياري از جريانات وارداتي ديگر به شكل صحيح و سالمي به‌دست ما نرسيد و در همان ابتداي مسير، شكل ديگري به خود گرفت.
از آنجايي كه امروزه هنر در ايران با جنبه‌هاي اقتصادي پيوند بيشتري دارد تا جنبه فرهنگي، اغلب موسيقي تجربي با صبغه متفاوت‌انديشي حيات چنداني پيدا نكرده است.

موسيقي زير‌زميني در ايران تعريف ديگري دارد. هر اثر موسيقايي كه موفق به دريافت مجوز رسمی وزارت ارشاد نمي‌شود، تحت‌عنوان موسيقي زيرزميني و از دريچه‌هاي غير‌قانوني منتشر مي‌شود. پيمان سلطاني، رهبر اركستر ملل كه مطالعات گسترده‌اي در زمينه تئوريك موسيقي دارد، درباره موسيقي زيرزميني ايران مي‌گويد: اين عنوان در غرب تعريف خودش را دارد اما وقتي كه به ايران مي‌رسد، شكل ديگري پيدا مي‌كند.

من در وهله اول بايد بگويم كه با اين واژه مانوس نيستم و احيانا موسيقي زير‌زميني در ايران به آثاري اطلاق مي‌شود كه يا مجوز انتشار نمي‌گيرد يا اگر هم دارد، اجازه مولف را ندارد. اين مي‌تواند جنبه تازه‌اي از موسيقي زير‌زميني باشد چون به‌هرحال موسيقي زيرزميني چه در غرب و چه در ايران اولين مولفه‌اش حمايت‌نشدن است. موسيقي زيرزميني نسبت به ادبيات زير‌زميني كه ريشه‌اي كهن‌تر دارد، مي‌تواند به دسته‌اي از آثار اطلاق شود كه كلامشان بار سياسي دارد و از طرفي مجوز انتشار هم پيدا نمي‌كند. پيمان سلطاني كه تاكنون مقالات متعددي را در حوزه‌هاي نظري مختلف براي موسيقي نوشته است، درباره تبعات فعاليت گروه موسيقي زيرزميني مي‌گويد: «فكر مي‌كنم كه پاسخ اين پرسش را بايد وزارت ارشاد بدهد. به‌هرحال وقتي يك اثر توليد مي‌شود، حتماً جامعه به آن نياز دارد. من معتقدم كه دولت نتوانسته جلوي نياز جامعه به هر موسيقي را بگيرد و موسيقي در شكل‌هاي مختلف توليد و ارائه مي‌شود.»

وي ادامه مي‌دهد: «به هر روي موسيقي زير‌زميني و خوب و بد‌بودن آن به سلايق افراد برمي‌گردد اما اگر شما هر پديده‌اي را در خفا نگه داريد، روزنه‌اي جديد پيدا مي‌كند و خود را بروز مي‌دهد. از همه بدتر اينكه مردم فكر مي‌كنند هر پديده‌اي با چنين مختصاتي ظهور كند، چيز مهمي است. به‌عنوان مثال شما از فردا نان‌قندي را ممنوع كنيد. ببينيد چه اتفاقي مي‌افتد. از طرفي ديگر موسيقي هنوز براي ملت ما به‌عنوان يك مدل انديشه مطرح نيست و هنوز جنبه مصرفي دارد. براي اينكه بتوانيم مردم را خوش‌مصرف كنيم، بايد سليقه‌ها را تغيير دهيم تا تشخيص درست در مردم به‌وجود بيايد.»

اين نوازنده تار معتقد است كه بايد انتشار موسيقي آزاد باشد و رسانه‌هاي دولتي هم به مردم خوراك بدهند. با آزاد‌شدن موسيقي و پخش موسيقي‌هاي خوب و ارزشمند از رسانه‌ها، مردم صاحب سليقه مي‌شوند. آن وقت خودبه‌خود آثار غربال مي‌شوند.
موسيقــي زيرزمينـي، مجموعــه‌اي از سبك‌هاي موسيقي است كه در زمان توليد مورد توجه تهيه‌كنندگان يا دستگاه‌هاي دولتي قرارنمي‌گيرد. در حوزه مربوط به ناشران بايد گفت كه عمدتا ناشران و فعالان عرصه نشر در ايران صورتي كاملاً منفعلانه، با همه انواع موسيقي نامتعارف سر ناسازگاري دارند و نتيجه فعاليت آنها در عرصه محصولات متفاوت ـ كه موسيقي زيرزميني بخشي از آن است ـ بسيار اندك مي‌شود اما براي اينكه حتي يك ناشر علاقه‌مند بتواند روي اثري زيرزميني فعاليت كند، به يك شرط اوليه نيازمند است كه همانا مجوز باشد. وقتي به اين قسمت مي‌رسيم، پاي ارزش و طرح مسائل اجتماعي ـ سياسي هم به ميان مي‌آيد و پرداختن به اين مقوله دشوارتر؛ زيرا همان‌طور كه اشاره كرديم، موسيقي زير‌زميني در ايران به موسيقي‌اي اطلاق مي‌شود كه به‌دليل نگرفتن مجوز، سير ديگري را براي توليد و عرضه خود انتخاب مي‌كند.

بابك رياحي‌پور، نوازنده برجسته گيتار كه حدود 2 سال است آلبومي به نام «آتما» ساخته و همچنان موفق به دريافت مجوز آن نشده است، مي‌گويد: «موسيقي زيرزميني در غرب برخلاف جريان تجاري عمل مي‌كند و به‌نوعي موسيقي‌اي متعهد و ارزشمند محسوب مي‌شود اما در ايران به آثاري گفته مي‌شود كه مجوز نگيرند.»

رياحي‌پور كه خود با آلبوم «آزمون و خطا» يك اثر تجربي را ارائه داده است، درباره وضعيت اين موسيقي در ايران معتقد است: «موسيقي زيرزميني به اين شكل كه ما داريم، يك پديده تاسف‌بار است. چند نفر دور هم جمع مي‌شوند، با اميد و انگيزه كار مي‌كنند و وقتي كه بعد از سال‌ها تلاش به جايي نمي‌رسند، در دام افسردگي و اعتياد مي‌افتند.» اين نوازنده گيتار بيان مي‌كند: «من معتقدم بايد مساله‌اي مانند مجوز از ميان برداشته شود و اجازه بدهند همه فعاليت كنند. آن وقت است كه سره از ناسره مشخص مي‌شود و گروه‌هاي واقعي به حيات خود ادامه مي‌دهند.»

آنچه كه مي‌تواند موسيقي زير‌زميني را به مقوله‌اي آسيب‌رسان تبديل كند، علاوه بر غفلت متصديان امور فرهنگي و سياستگذاران اين حوزه، فعاليت جوان‌ها ـ كه در واقع آينده هر مملكتي را تشكيل مي‌دهند ـ در اين عرصه است. نگاهي كه مديران كلان فرهنگي به جوان دارند، نگاهي ناقص و گاه نادرست است. جوان تا زماني كه مورد قضاوت مديريت‌هاي فرهنگي اينچنيني قرار بگيرد، به‌دنبال مفري براي عرض‌اندام مي‌گردد. طبيعي است كه راه قانوني و قابل‌عرضه‌اي براي او پيدا نمي‌شود و پس از ساخت قطعات موسيقي نمي‌تواند باز حوزه‌هاي آن را مطالعه و در نتيجه رشد كند.

رضا يزداني ـ خواننده و نوازنده گيتار ـ كه با ارائه آثاري متفاوت بر سر زبان‌ها افتاده است، در اين باره بيان مي‌كند: «ما خودمان سال 71 يك گروه زيرزميني داشتيم كه با خواندن آثار بزرگان موسيقي راك، فعاليت مي‌كرديم اما نتيجه چنداني نداشت.» او معتقد است: «موسيقي زيرزميني در ايران به‌دليل تعريف متفاوتي كه دارد، به‌جاي مثبت‌بودن، تبعات منفي دارد. با وجود رسانه‌هاي مختلف، ارائه آثار صوتي با هر كيفيتي، كار چندان دشواري نيست. اينجاست كه موسيقي شكل ناسالمي به خود مي‌گيرد و براي بيان تفاوت و اعتراض خود، دست به دامن فحش و ناسزا مي‌شود. البته اين آثار نه‌فقط بار اجتماعي ندارند، بلكه به دليل توليد آسان و سهل‌انگارانه بار موسيقايي هم ندارند.»

يزداني در پاسخ به اينكه چه بايد كرد، مي‌گويد: «مقصر كسي است كه مجوز نمي‌دهد. اين كار نتايج و تبعات منفي زيادي دارد. وقتي يك نوازنده يا آهنگساز جوان مي‌خواهد خودش را بروز بدهد، به‌محض اينكه يك كيبورد و كامپيوتر در اختيارش قرار مي‌گيرد، شروع مي‌كند به ساختن و كار كردن. كاركردني كه ضعيف و بي‌كيفيت است. در نتيجه فرهنگ موسيقي در جامعه پايين مي‌آيد.
اين وظيفه مركز موسيقي و تلويزيون است كه با اجازه پخش آثار خوب به رفع اين آسيب كمك كند ولي در این زمینه ضعیف عمل می کند. شما اگر به كشورهاي عقب‌مانده دنيا هم كه نگاه كنيد مي‌بينيد يكي دو كانال مستقل براي موسيقي دارند.
واقعاً جاي تعجب است مردم دنيا حتی در گلخانه‌هايشان موسيقي پخش مي‌كنند، درحالي كه اينجا موسيقي شكل زيرزميني و پنهاني به خود مي‌گيرد.

طبيعي است كه در چنين شرايطي پنهاني افراد راه خود را پيش مي‌گيرند و فكر مي‌كنند هر سنت‌شكني‌اي نتيجه خواهد داشت اما واقعاً چه بايد كرد؟ و موسيقي زيرزميني چه وقت مي‌تواند به عنوان يك جريان مثبت به رشد و تعالي نيروي خلاقه موسيقي ما كمك كند. فارغ از اينكه انقباض‌هاي اجتماعي و فرهنگي و وجود سياست‌هاي دستگاه حاكم باعث به وجود آمدن اين جريان پنهاني شده است، بايد گوشزد كرد كه اغلب اتفاق‌ها و جريان‌هاي پنهان در واقع يك ناهنجاري و بيرون‌زدگي نامتناسب به وجود مي‌آورد كه نخستين آسيب‌اش متوجه بدنه اصلي فرهنگ است.همان‌طور كه در نظرات موزيسين‌ها آمد، وجود يك نوع تفكر تك‌صدايي در مساله اعطاي مجوز موجب چنين مساله‌اي مي‌شود كه در نهايت به توليد آثاري بسيار بي‌محتوا ختم مي‌شود اما وقتي اين آثار به دليل داشتن كلام متفاوت، متفاوت تلقي مي‌شوند طبيعي است كه مردم هم از آن استقبال مي‌كنند. البته مردم در اين ماجرا تقصير چنداني ندارند.
منبع: تهران امروز

__________________

bamdadonline
Saturday 3 May 2008, 09:17 AM
با سلام خدمت اساتید گرامی و تمام کاربرای فروم. من خودمو در حدی نمی دونم که بخوام وارد بحث تخصصیتون بشم. فقط یه موردی رو در باره نابغه موسیقی ایران یعنی شادمهر عقیلی به نظرم رسید که بی ربط با بحث شما نیست. بر میگردم به سال 76 که نوازنده و خواننده ای با آهنگ معبود و بعد مسافر و دهاتی و چند آلبوم بی کلام موسیقی ایران را متحول کرد.هرچند که به زحمت تونست مجوز بگیره. اما مشکل از آلبوم پر پرواز و بعد آدم و حوا شروع شد که بعد از 2 سال انتظار و کلنجار نتوانست آلبوم آدو و حوا رو بیرون بده و بعد از اون بود که آلبوم فریبا در زیرزمینهای کرج تهیه شد. پس فکر میکنم دلیل پیدایش موسیقی زیر زمینی رو خیلی ساده با ذکر مثال توضیح دادم. توانایی بالای یک هنرمند و سد راه کردن توسط وزارت ارشاد و عدم قبول این اقدام بی منطق توسط هنرمند دلیل اون هست...

خان
Saturday 3 May 2008, 09:38 PM
سلام خدمت دوست عزیزم بامداد.به موضوع جالبی اشاره کردی.یکی از راه هایی که سبب ایجاد موسیقی زیرزمینی میشه همین جلوگیری از درخشش استعداد هاست .خیلی از استعداد ها با این نوع برخور کور میشه و دیگه فرصتی برای درخشش و خود نمایی پیدا نمیکنند.کسانی همچون شادمهر عقیلی در این کشور کم نیستن وخیلی ها اگه زمینه فراهم باشه و بتونن کار کنن و اگه بهشون پر و بال بدیم خیلی میدرخشن.
کسانی مثل محسن چاووشی حامد حاکان وخیلی های دیگه میتونن در زمینه خوانندگی پیشرفت کنن.
چند روز پیش داشتم با یکی از دوستان حرف میزدیم که اتفاقا صحبت به موضوع تاپیک ما کشیده شد.دوستم میگفت درسته این نوع برخورد با هنر مندان جوان خیلی درست نیست و باید بهشون آزادی عمل بدن باید کمی این سد های بتونی رو از جلوشون بردارن ولی باید قبول کنیم که این نوع رفتار خیلی هم بد نیست.استدلالش هم این بود که:
اولا اگه حتی کمی راه های دادن مجوز سهل بشه بد ازمدت زمان کمی باید شاهد آلبوم های سبک و بی اساس در بازار موسیقی کشور باشیم.چون خیلی از همین آهنگ هایی که مهر زیر زمینی روشون خورده و تو صف گرفتن مجوز ایستادن انصافا به درد بخور هستن و فقط آلودگی صوتی ایجاد میکنن.دوما هم اینکه:در گذشته برای دادن مجوز به خواننده ها خیلی سخت گیری میکردن(ولی انصافا الان دیگه اون گیر های قبلی نیست و کار راحت تر شده و نتیجه اش رو هم میبینیم).با این حال شامل کسانی چون شادمهر عقیلی میشد که باید برای گرفتن مجوز کلی دوندگی کنن .ولی ایشون میگفت که حالا که شادهمر در ایران نیست و هیچ مانعی جلوی پاش برای دادن مجوز آلبوم و کنسرت هاش نیست .پس چرا آهنگ های قبلی شادمهر(اونایی که درایران خونده بود)دلچسب تر بود .قالب و ترکیب شعر و ملودی بیشتر با هم میخوندن ولی الان دیگه آهنگ های شادمهر مثل قدیم نیست.شادمهر در خوانندگی خیلی افت کرده.
نظره شما چیه به نظرتون حرفش منطقی هست؟

Amir
Saturday 3 May 2008, 11:34 PM
به نظر من ارشاد تقصیری نداره ( البته تا حدی )

به آهنگ های زیر زمینی گوش کنید . اکثرا بی محتوا یا مخالف قوانین جاری مملکت هستند ( البته جدیدا )

دوره ی شخصی مثل شادمهر عقیلی اولا با این دوره اصلا قابل قیاس نیست ثانیا شادمهر زیر زمینی نبود

در مورد همین رپ هم که الان بحث داغ بازار هست اشخاص زیادی همچون یاس و بی باک خیلی راحت و بدون دردسر دارند کارشون رو می کنند .

مشکل اکثر جوونای ما ( بلا نسبت شما ) این است که در آهنگ دنبال داف و داف بازی می گردند و الان خیلی از خواننده ها هم برای جلب توجه بیشتر به این مسائل می پردازند

فرهنگ ایرانی با بی بند و باری همخونی نداره , اینم ربطی به دین و مذهب نداره , اگر به آهنگ های قدیمیا یا اونور آبی ها هم دقت کنید خیلی کم پیش میاد مضمون اینچنینی داشته باشند .

منم بودم مجوز نمی دادم . باید قبول کرد اکثر کسانی که زیر زمینی شده اند یه جای کار خودشون مشکل داره . ارشاد هم اشتباه می کنه ولی درصدش کمتره

یکی مثل محسن یگانه یا احسان خواجه امیری چرا مجوز گرفتند ؟؟ مگه اونا از عشق و عاشقی نخوندند ؟؟ مگر آنها از نفرین و آه و ناله نخوندند ؟؟ ( گرچه اگر شادمهر نبود آینها هم الان مشکل داشتند ) .

دوستان نتیجه ی اخلاقی و علمی این میشه که انسان در صورتی که حداقل ها رو رعایت کنه به اکثر چیزهایی که می خواهد می رسد

در جواب این مقاله که می گوید کدام زیر زمین ؟ باید عرض کنم همان زیر زمینی که عده ای جو گرفته و تازه به دوران رسیده پرش کرده اند و متاسفانه عده ی کمی هم بی گناه بالای دار رفته اند.

استعداد هست ولی تجربه بسیار کم

امیدوارم منظورم رو رسانده باشم

با تشکر

A.Sad
Saturday 3 May 2008, 11:36 PM
من کوچیکتر از اساتید اینجا هستم که بخوام نظر بدم ولی به نظرم جلوی هیچ نوازنده و هنرمندی رو نباید گرفت چون هر موزیکی به اندازه ی ارزشش پیشرفت میکنه. اگر یه موزیک از ازش موسیقایی بالا برخوردار باشه خود به خود بالا میاد و اگر هم بی کیفیت باشه همون اول راه از یاد میره وقتی که یه همچین ***** هایی سر راه قرار میگیره اول از همه عنصر ازادی بیان که معیار اصلی هنر هست از هنرمند گرفته میشه و موزیک درست و غلط باهم از بین میره به اصطلاح خشک تر باهم میسوزه و فقط تنها چیزی که باقی میمونه از بین رفتن کلی موزیکه البته این رو هم باید در نظر گرفت که سانسور هایی که تو ایران در مورد موزیک انجام میشه ربطی به ارزش موسیقایی نداره و بر پایه ی مسائل دیگه هستش و همونطور که شاهد هستیم بسیاری از موزیک هایی که ارزش لحظه ای گوش کردن رو ندارن روز به روز پیشرفت میکنن.
به نظرم دلیل اینکه رشد موزیک های بی محتوایی مثل رپ (البته اینی که تو ایران باب شده) و ... دقیقا همین ***** هاست چون این کار باعث میشه موزیسین های درست نتونن به کارشون ادامه بدن و برای درامد مجبور شن به کارای دیگه دست بزنن در حالی که چند تا بچه مایه دار که تازه وارد سن 14 سالگی شدن و یه پارتیه گنده تو وزارت ارشاد دارن میان و با پول بابایی یه سری کلماتی رو به هم می بافن و به اسم شعر روشون موزیک میچسبونن و به خیال خودشون تو موزیک یکن و فقط تنها کاری که انجام میدن خراب کردن کارها و پل های افراد با تجربه و زحمتکش عرصه موسیقی هستش.

montreux
Sunday 4 May 2008, 05:45 AM
باید خدا رو هزار بار شکر کرد وضع موسیقی کشور خیلی خوب شده

زمانی که شما گر از خونت یا ماشین مثلا نوار اندی میفهمیدن داری گوش میدی ادم رو میگرفتن


نوار ویدئویی تو خیابون تو دستت بود حکم تریاک داشت نوار غیر مجاز تو ماشینت جرائت گوش کردن نداشتی

من یا دوستانم سیم گیتار الکتریک مون پاره میشد گریه میکردیم چون گیر نمی مد با هزار بدختی گره میزدیم و ... (سالهای 80 به قبل )


در صورتی که الان بقالی سر کوچمون سیم گیتار الکتریک داره می فروشه ؟


اصلا خریدن گیتار الکتریک بد بختی داشت 10 تا مغزه اگه یک گیتار الکتریک تو مغزش بود

الان بوتیک تو مغازش گیتار الکتریک میفروشه؟

دیگه اهنگ پینک فلوید چیه گوش میکردی میگفتن با با این بچه قرتی با هاش صحبت نکنید ( سالهای 75 به قبل )

ببخشید ایین تایپیک جاش اینجا نیست ولی بی ربط با موضوع هم نبود

Leon
Sunday 4 May 2008, 07:56 AM
به نظر من در حال حاضر،بيرون اومدن اين طور آهنگ ها نه ربطی به ارشاد،و مجوز های موسيقياييش! داره،و نه ربطی به ....
مشکل اينجاست که تا چند سال پيش امکان فع اليت خيلی از اين خواننده های زير زمينی نبود،ميدونيد چرا؟
به خاطر نبودن امکانات ،مثله کامپيوتر،و برنامه های آهنگ سازی،و 10 ها Programm ,که کاره بيرون دادن cd ها رو راحت ميکنه،و از همه مهمتر،شبکه جهانی اينترنت،با قدرت،و قابليت دسترسی آسان.
به همين دليل هر روز شاهد هستيم که چه قدر آهنگ بی در و پيکر،به روی اينترنت قرار ميگيره،بدون مجوز،و خدايی،از اهنگ ها،و cd هايی هم که مجوز دارن،راحت تر قابل دسترسی هست.

و البته اين نيست که اگه به کسی مجوز بدن،کارهاش،و آهنگاش،بهتر ميشه و جاودانه!!!فرقی نميکنه.
پس ميبينيم که اون چه باعث کمبود هست،سيستم اموزشی و فرهنگی درست حسابيست،و مهمتر دنيای مدرن کامپيوتر و نرم افزار ها،و...
زمانی بود در ايران که نوار کاست غوغا ميکرد،و داشتن دستگاه ويديو،البته اون زمان فيلم, کوچيک،باعث افتخار،و کلاس جوون ها بود،،ولی با گزر زمان،ميبينيم که الان ديگه به خواننده شدن هم قانع نيستن،
من فکر ميکنم که دولت،چه بخواد و چه نخواد ،با توجه به Technology مدرن امروز ،مثل ماهواره ها،و اينترنت،در هر ضمينه ايی،آزادی عمل فراوونه،مگه اينکه با اموزش ها و سرمايه گذاری خفن،مسير اين آزادی رو به طرف بهينه شدن بکشونه،که اون هم فعلاً با اين برخوردی که با موسيقی ميشه،يک رويا ی دست نيافتنيست!!!

چگونه درعرصه موسيقي بتركونيد؟ (You can see links before reply) <<<

bamdadonline
Sunday 4 May 2008, 08:32 AM
دوستان اصلا بحث سر این نیست که اگر مجوز دادن سهل بشه کارها سبک میشه یا قوی, بلکه بحث ما در مورد اینه که دلیلی برای ***** کردن افکار و روش یک هنرمند در ارائه یک اثر وجود نداره و اگر هم *****ی نیاز باشه نباید وزارت ارشاد این کارو بکنه بلکه باید کارهای سبک توسط مردم ما ***** بشن. اگه موسیقی گروه فارز رو من سبک میدونم من برای خودم *****ش میکنم و نه برای همه ایرانی های سراسر دنیا. چون ممکنه رپ طرفداران زیادی داشته باشه که ما جای اونها هم تصمیم گرفتیم... پس بنظر این حقیر همه کارها باید ارائه بشه بمرور میبینیم که کارهای قوی جاودانه میشه ولی کارهای سبک چند ماهی بیشتر در ذهن مردم دوام نمیاره. خیلی خوشحال میشم نظر بقیه اساتید هم بدونم... سربلند باشید.

Leon
Sunday 4 May 2008, 08:53 AM
خوب شما 2 مقوله رو عنوان ميکنيد،يکی دادن آزادی به هنرمند،که به خاطره مسائل فرهنگی و دينی!،امکان پذير نيست،ولی به همينش هم بايد قانع باشيم که از هيچی بهتره!
دوم،فرهنگ برخورد با اين موسيقی ها،ببينيد،فيلتر شخصی يک امر کاملاً بديهی هست،و به طوره ناخواسته شما چيزی رو که دوست نداريد،گوش نميکنيد.ولی اين به اين معنی نيست که موسيقی بی ارزش منتشر نميشه،و اون هم به دلايلی که بالا گفتم،امروزه از آب خوردن راحت تره!
ولی ضربه بزرگ رو در اينجا،سياست های دولتی در برخورد با هنر ،و موسيقی هست،و نبودن يک سيستم قوی،چرا بايد مسلن نوازنده های ارکستر سمفونيک تهران،اون قدر کم دست مزد بگيرن،ولی يکی مثل...،برای يک آهنگ 1000000 تومن،پول در خواست کنه!
و اين نه تنها در ايران،بلکه در لس انجلس هم همينه،من ميگم که تجارت با هنر واقعی فرق ميکنه!اينها تاجران هنرمندن،اگه فقط زدن چند تا اکورد و ملودی روی گيتار و کيبورد،هنره،پس نوازنده های خيابونی،که من هر روز در شهر های آلمان ميبينم،خدان!!!

مشکل فقط شادمهر عقيلی ها نيستن،بلکه برخورد با هنر ،از سال ها پيش تا الان هست.

Amir
Sunday 4 May 2008, 09:38 AM
با سعید کاملا موافقم

البته این بحث ما الان چند بعد پیدا کرده و دوستان هم همه دارن از بعد های مختلف بهش نگاه می کنند . و بحث هاشون تقریبا به نظر من از جنبه های مختلف درسته