PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ریختر، پیانیستی برای تمام دوران



akanani
Saturday 26 January 2008, 07:51 AM
You can see links before reply

اسویتوسلاو ریختر (Sviatoslav Teofilovich Richter) در آگوست سال 1915 از پدری آلمانی و مادری روس در شهر Zhytomyr شوروی سابق (اکراین امروزی) بدنیا آمد. وی را بعنوان یکی از برترین نوازندگان پیانو در قرن بیستم یاد میکنند. موزیکالیته و تکنیکی ستودنی و همچنین رپرتوار گسترده ای که داشت مورد شگفتی و تحسین همگان بود.

وی دوران کودکیش را در اودسا گذراند. پیانو را زیر نظر پدرش که نوازنده پیانو و ارگ بود یاد گرفت و دروس عمومی موسیقی را زیر نظر یکی از همکاران پدرش (نوازنده هارپ) فرا گرفت.

از همان دوران نبوغ خود را در موسیقی نشان داد و یکی از مزیتهای وی در آن دوران این بود که با قدرت بسیار بالایی توانایی در دشیفر (خواندن نت و نواختن به صورت همزمان) داشت که سبب شد تا با بسیاری از اپراهای و گروهای مختلف محلی بعنوان نوازنده همکاری نماید.

اولین اجرایش را در 19 مارس سال 1934 در اودسا برگزار نمود. تا آن وقت ریختر بصورت جدی فکری برای ادامه نوازندگی پیانو نداشت و حتی به دنبال تحصیلات آکادمیک هم نرفته بود تا اینکه سه سال بعد یعنی در 1937 وی نزد معلم و پیانیست برجسته آن زمان کنسرواتوار چایکوفسکی Heinrich Neuhaus رفت.

در مدتی که ریختر مشغول فراگیری پیانو بود Neuhaus بارها در میان جمع شاگردانش ریختر را به عنوان نابغه پیانو یاد مینمود. این نکته وقتی قابل تامل میباشد که بدانیم Neuhaus نوازندگان پیانو برجسته ای را همچون Emil Gilels و Radu Lupu به جهان معرفی نموده است. اما وی در مورد ریختر بیان میدارد: "شاگرد نابغه ای که در تمامی دوران زندگیم منتظرش بودم."

آنهم در زمانی که هنوز درسی به این شاگرد جوانش نداده بود پس میتوان متوجه شد تا چه حد استعداد ریختر بر استادش تاثیر گذار بوده است که چنین حرفی را در نبوغ و خلاقیت وی بر زبان آورده است.

You can see links before reply قسمتی از اجرای ریختر را با از اتودهای شوپن ببینید (You can see links before reply)

بهر حال در کنار نوازندگی ریختر کارهایی در زمینه آهنگسازی نیز انجام میداد و گاهی اوقات نیز قطعاتش را برای استادش مینواخت اما بعد مدتی کوتاهی که در مسکو اقامت گزید، آهنگسازی را ترک نمود؛ هرچند شاید وی به این نتیجه رسیده بود که استعداد وی در نوازندگیست تا آهنگسازی!

در سال 1940 اولین کنسرت عمومی خودش را برگزار نمود و پس از آن با اجراهایی که داشت نظر بسیاری را به خود جلب کرد و بعنوان نوازنده ای محبوب در شوروی مطرح شد، هر چند مشکلات شخصیتی که ریختر داشت (تمایلات معطوف به جنس موافق) موجب شد تا وی بر زندگی خصوصیش دقت بیشتری داشته باشد تا موقعیت کاری اش را دچار مشکل ننماید.

در سال 1945 وی با خواننده سوپرانوی با نام Nina Dorliak شروع به فعالیت نمود و بعنوان همراه در برنامه های این خواننده شرکت مینمود که شامل آهنگهایی از Nikolai Rimsky-Korsakov بود.

ریختر و دورلاک هیچ وقت بصورت رسمی با همدیگر ازدواج ننمودند اما همکاری این دو به عنوان زوجی هنری پایدار ماند و خصوصیت شخصیتی ریختر هیچ موقع بر روی دورلاک تاثیر منفی نگذاشت، بلکه وی بدون توجه به این مسائل سعی کرد تا جدا از همکاری با وی، مدیر برنامه های ریختر نیز شود و یکی از عواملی که موجب شد تا ریختر بتواند فکرش را معطوف به فعالیت های نوازندگی اش نماید، شاید حضور شایسته دورلاک در زندگی وی میباشد.

در سال 1949 در مسابقاتی در شوری جایزه استالین را از آن خود مینماید که این امکان را به وی داد تا بتواند کنسرتهایی را در کشورش و اروپای شرقی و چین برگزار نماید (نکته قابل توجه در زندگی هنری اکثر نوازندگان و موزیسین های آن دوره تسلط حکومت کمونیستی بر شیوه فعالیتهای آنها بود)

You can see links before reply

akanani
Saturday 26 January 2008, 07:52 AM
مهمترین اتفاقی که باعث شهرت جهانی ریختر شد، این بود که، Emil Gilels یکی دیگر از نوازندگان برجسته روس در آمریکا کنسرتهایی را برگزار نمود که مورد استقبال بسیار خوبی از طرف منتقدین قرار گرفت که وی این نکته را بیان داشت :"منتظر بمانید تا نوازندگی ریختر را بشنوید." و بالاخره در سال 1960 و با اجازه دولت وقت آن زمان وی توانست مجوز اجرا را در غرب بدست آورد و 15 اکتبر 1960 و در شیکاگو وی دومین کنسرتو از برامس را همراه با ارکستر سمفونیک شیکاگو اجرا نماید.

اجرایی که سر و صداهای بسیاری از منتقدین را در آورد که همگان از نابغه ای سخن میگفتند. Claudia Cassidy یکی از مشهورترین منتقدین شیکاگو که همیشه با نگاهی ناخوشایند و پر کنایه از فعالیتهای دیگر هنرمندان مطلب و نقد مینوشت در مقاله اش کنسرت را اینطور توصیف مینماید: "در ابتدا ورود ریختر و ظاهرش نشاندهنده عدم تمایل و سستی وی بود که قابل انتقاد بود اما هنگامی که بر روی صندلی نشست و موسیقی آغاز شد در یک جمله باید گفت اجرایی برای تمامی دوران" که همان سال کنسرتهای وی درسرتاسر امریکا ادامه پیدا کرد.

اما همانند بسیاری از هنرمندانی که تحت سلطه سیاستهای دول کمونیستی بودند دیگر به کشورش بازنگشت.

در سال 1961 و برای اولین بار در لندن به اجرای قطعاتی از هایدن - پروکوفیف پرداخت که مورد نقد خصومت آمیز از سوی منتقدان انگلیسی قرار گرفت که حتی در جایی Neville Cardus منتقد معروف مجله منچستر گاردین نوشته بود که چرا باید نوازندگانی در سطح پایین همچون ریختر به لندن و برای اجرا دعوت شوند!

اما در 18 جولای همان سال وقتی ریختر دو کنسرتو پیانو از لیست را به اجرا در آورد نظر همگان کاملا عوض شد و وی را نوازنده ای ستودنی و جاودانه توصیف نمودند!

نگاهی به سالهای پایانی زندگی ریختر:
بر خلاف علاقه بسیار وی بر اجرای کنسرتهای عمومی و حضور بی شمار تماشاچیان در اواخر عمر و در زمانی که به بلوغ بالایی از نوازندگی رسیده بود از اجراهایی به این صورت متنفر شد و اگر کنسرتی هم برگزار میشد در سالنهایی تاریک که تنها نور کمی به نت تابیده میشد به اجرای برنامه میپرداخت.

وی در آن دوره بیان داشت که بهترین روش توجه به موسیقی از سوی حضار نیز همین است تا اینکه شنونده بجای گوش دادن به موسیقی معطوف ادا و شکلکهای نوازنده و یا حرکاتش شود!

اما در سال 1986 شاید بتوان علاقه و میل دورنی ریختر به مردم و کشورش را دید. بیش از 150 کنسرت در طی شش ماه و حتی اجرا در دهکده هایی دور افتاده که حتی سالنی برای اجرا هم نداشتند و در اوخر عمر نیز کنسرتهای خیریه و مجانی برای عموم علاقمندان اجرا مینمود.

در اواخر دهه 80 تکنیک وی رو به زوال رفت؛ مشکلات قلبی و کهولت سن باعث شده بود تا وی نتواند مهارتهای خود را همانند سابق نشان بدهد اما این نوازنده نبوغ و استعداد ذاتی خود را در اجرایی در سال 1995 نشان داد، وقتی که وی برخی از سنگین ترین قطعات پیانو را اجرا نمود، قطعاتی چون : Maurice Ravel's Miroirs cycle, Sergei Prokofiev's Second Sonata و Frederic Chopin's etudes و Fourth Ballade

در سال 1994همراه با ارکستر سمفونیک شینسی ژاپن سه کنسرتو از موزارت را به رهبری Rudolf Barshai ضبط نمود که آخرین ضبط وی بود. آخرین اجرای ریختر در یک جمع دوستانه در 30 مارس 1995 انجام شد که که این قطعات را اجرا نمود: two Haydn sonatas و Max Reger's variations and fugue on a theme by Beethoven و اجرای قطعه ای برای دو پیانو همراه با نوازنده دیگری به نام Andreas Lucewicz.

این نابغه دنیای نوازندگی پیانو در اول اگوست سال 1997 و در بیمارستان مرکزی در مسکو چشم از دنیا برگشود.

akanani
Tuesday 29 January 2008, 08:15 AM
ریختر پیانیست روسی بود که در کنار بزرگانی چون داووید اویستراخ (You can see links before reply) و روستروپویچ (You can see links before reply)، مثلث هنری ای را تشکیل می دادند، همانند آرتور روبنشتاین، گرگور پیاتیگورسکی و یاشا هایفتز (You can see links before reply)که مثلث هنری موسیقی کلاسیک در آمریکا بودند؛ عجیب نیست که با این اوصاف، در زمان جنگ سرد، این هنرمندان بصورت غیر مستقیم، وسیله ای برای قدرت نمایی هنری روسیه و آمریکا بودند.

You can see links before reply قسمتی از اجرای پرلودی از راخمانینوف را توسط ریختر بشنوید (You can see links before reply)

با این حال موزیسین های برجسته دنیا در ستایش از ریختر جملات زیادی گفته اند که می خوانیم:
پیرو راتالینو (Piero Rattalino) منتقد برجسته ایتالیایی:" در تاریخ اجرای پیانو تنها Franz Liszt ،Ferruccio Busoni را میتوان در کنار ریختر قرار داد."

گلن گولد پیانیست برجسته معاصر میگوید: "(ریختر) قویترین موزیسین موجود در دوره معاصر!"

وان کلیبورن (Van Cliburn) پیانیست مشهور امریکایی، در سال 1958 در یکی از کنسرتهای ریختر در شوروی سابق شرکت نمود. وی هنگام نوازندگی ریختر میگریست و وقتی به آمریکا برگشت نوازندگی وی را چنین توصیف نمود: "قدرتمندرین نوازندگی پیانویی که تا بحال شنیده ام!"

آرتور روبنشتاین (Arthur Rubinstein) قدرت و احساس نوازندگی ریختر را چنین توصیف مینماید: "اصلا اتفاق غیر منتظره ای رخ نداد اما در یک جا متوجه شدم تا چشم هایش مملو از اشک شده و آرام از گونه هایم پایین می آید."

هنریچ نیهاوس (Heinrich Neuhaus) در مورد وی میگوید:" وی توانایی خارق العاده ای در به نمایش گذاردن تمامی اجزا را داشت و هیچ موفع از کوچکترین جز یک قطعه چشم پوشی نمی نمود؛ همانند عقابی برفراز آسمانها که دور دستها را میبیند و بر کوچکترین جزئیات بر روی زمین نیز احاطه دارد."

دیمیتری شوستاکوییچ (Dmitri Shostakovich) آهنگساز شهیر : "ریختر را باید شاهکار طبیعت دانست. سرشار از نبوغ و استعداد. هر چه را که از هنر موسیقی باید بخواهیم میتوان در وی جست."

ولادیمیر اسفرنتسکی (Vladimir Sofronitsky) پیانیست روسی از ریختر بعنوان نابغه یاد میکند و وی را خدای خود در نوازندگی میدانست.

ولادمیر هارویتس (Vladimir Horowitz) در مورد ریختر چنین میگوید:" در میان پیانیست های روسی من تنها ریختر را دوست دارم"

پیر بولز (Pierre Boulez) آهنگساز و رهبر فرانسوی :"توانایی وی در نوازندگی فراتراز امکاناتی بود که پیانو میتوانست به وی بدهد! نمونه ای از استادی کامل در ساز."