PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نظرخواهی:چقدر نواختن کتابهای ردیف در بداهه نوازی تاثیر دارد



Mojtaba
Monday 28 January 2008, 10:55 AM
با عرض خسته نباشید خدمت دوستان عزیز

یک مسئله ای هست که ممکنه برای همه شما پیش اومده باشه که مثلا باید چندتا کتاب را بزنیم تا ویلن زدنمان خوب بشه یا اینکه چند سال باید ویلن بزنیم تا اینکه بتونم بداهه بزنیم یعنی در واقعه برای خودم پیش اومده مثلا پیش خودم فکر میکردم که اگر من مثلا هر 3 دوره ردیف استاد صبا را بزنم دیگه همه چی رو یاد گرفتم ولی بعدا فهمیدم که نه یه چیزهای دیگه هست که از ردیف هم بالا تر هست و ردیف در مقابلشان هیچ هست مثل نوازندگی پرویز یاحقی یا حبیب الله بدیعی که من از خیلی ها شنیدم که ردیف ایرانی در اصل این دو نفر اجرا میکردن

حالا می خوام یه بحثی رو شروع کنیم که زدن ردیف صبا چقدر تاثیر داره در بداهه نوازی؟

من از خیلی ها شنیدم که کسی که میخواد ویلن ایرانی را یاد بگیره ردیف صبا را نباید زیاد کار کنه چون دست آدم رو خراب میکنه و افرادی مثل حبیب الله بدیعی اصلا ردیف صبا را تدریس نمیکردن و بیشتر با شاگرد بداهه کار نمیکردن و این مطلبو من از چند نفر شنیدم

و این مطلبو کاملا خودم بهش اعتقاد پیدا کردم من 5 سال ویلن میزنم ولی باور کنید تازه 5 ماه هست فهمیدم ویلن چی هست و تازه شناختمش چون تو این 5 ماه اصلا با نت کار نکردم و فقط بداهه زدم و نوارهای بدیعی و یاحقی رو کار کردم

amiraris
Monday 28 January 2008, 01:04 PM
منم 4 سالیه که ویولون میزنم .چند ماهیه که از گوشم دارم استفاده میکنم کلی ویولن زدنم فرق کرده اساتیدی هم به من توصیه کردن که نت رو به کل فراموش کنم.ولی خوب فکر نکنم کسی باشه که از رو نت زدنو تجربه نکرده باشه.به هر حال برای شروع لازمه از رو نت م زده شه.ولی ردیف نوازی همون طوری که شما فرمودی فقط با گوش و درک خود نوازندست

Mojtaba
Monday 28 January 2008, 01:14 PM
بله درستش هم همینه من به دوستانی که میخوان ویلن زدنشون خوب بشه و سلوهایی که بدیعی یا یاحقی و ملک زدن رو بزنن پیشنهاد میدم بیان اول سازشون با آهنگ هم کوک کنن و بعد شروع کنن همراه با آهنگ بزنن بعده یه مدت دستتون عادت میکننه امتحانش ضرر نداره

arian
Monday 28 January 2008, 05:08 PM
سلام خدمت دوستان
1-بدون نت زدن رديف براي كسي كه تازه كاره مسلما خيلي سخته.
2-از خيلي جهات هنوز پيش در آمد و آواز و گوشه ها را خوب نشناخته و حفظ نشده .اگر بدون حفظ رديف سراغ بداهه نوازي بره مسلما نه تنها بر موسيقي ايراني كه اساس آن رديف است مسلط نميشود بلكه بداهه نوازي را نيز كه انتهاي موسيقي ماست را به هيچوجه بدست نخواهد آورد.
3-مسلما همه ميتونند بدون نت ويولن را فقط از راه گوش آموزش ببينند مثل قدما ولي اينجا چند مبحث با هم ادغام شده كه اصلا رديف را كنار بگذاريم و شروع كنيم به كار كردن از روي دست بزرگان.حالا از گوشه يي در شور به ماهور رفته و فرودش را در سه گاه اومده و.... براي گوش نا آشنا به رديف ... ميدونيد چه مشقت و احتمالا مشكلاتي خواهد داشت.
4-فرد ديگري رديف را كار كرده حالا يا نت يا گوشي (هر چند به نظرم گوشي كار كردن رديف براي دوره ي ما خيلي سخت است چون زمان ميرزا عبدا.. يا درويش خان كلاسهاي آموزش هر روز بود ولي الان هفته اي يكبار پس نت مرجعي خوبيه كه بتونه هميشه ضعف فراموشي را تا زمان حفظ گوشه ها جبران كنه) حتما بايد شروع كنه موسيقي را با عشق بزنه .همايون خرم ميگه وقتي رديف صبا تموم شد گفتم آقا چي كار كنم .گفت حالا بايد با عشقت ساز بزني .گفتم يعني چي .... خلاصه وقتي شروع كرديم تازه فهميدم كه
بشوي اوراق اگر همدرس مايي كه درس عشق در دفتر نباشد.

AliB
Monday 28 January 2008, 07:19 PM
سلام خدمت دوستان
1-بدون نت زدن رديف براي كسي كه تازه كاره مسلما خيلي سخته.
2-از خيلي جهات هنوز پيش در آمد و آواز و گوشه ها را خوب نشناخته و حفظ نشده .اگر بدون حفظ رديف سراغ بداهه نوازي بره مسلما نه تنها بر موسيقي ايراني كه اساس آن رديف است مسلط نميشود بلكه بداهه نوازي را نيز كه انتهاي موسيقي ماست را به هيچوجه بدست نخواهد آورد.
3-مسلما همه ميتونند بدون نت ويولن را فقط از راه گوش آموزش ببينند مثل قدما ولي اينجا چند مبحث با هم ادغام شده كه اصلا رديف را كنار بگذاريم و شروع كنيم به كار كردن از روي دست بزرگان.حالا از گوشه يي در شور به ماهور رفته و فرودش را در سه گاه اومده و.... براي گوش نا آشنا به رديف ... ميدونيد چه مشقت و احتمالا مشكلاتي خواهد داشت.
4-فرد ديگري رديف را كار كرده حالا يا نت يا گوشي (هر چند به نظرم گوشي كار كردن رديف براي دوره ي ما خيلي سخت است چون زمان ميرزا عبدا.. يا درويش خان كلاسهاي آموزش هر روز بود ولي الان هفته اي يكبار پس نت مرجعي خوبيه كه بتونه هميشه ضعف فراموشي را تا زمان حفظ گوشه ها جبران كنه) حتما بايد شروع كنه موسيقي را با عشق بزنه .همايون خرم ميگه وقتي رديف صبا تموم شد گفتم آقا چي كار كنم .گفت حالا بايد با عشقت ساز بزني .گفتم يعني چي .... خلاصه وقتي شروع كرديم تازه فهميدم كه
بشوي اوراق اگر همدرس مايي كه درس عشق در دفتر نباشد.
آریان عزیز نظر شما را به شخصه بسیار پسندیدم. به مطالب بسیار خوب و درستی اشاره کردید.
البته من ویلن کار نکردم اما فکر می کنم آموختن موسیقی ایرانی در همه ی سازها و در هر دوره ای سیستمی مشابه داشته و دارد.
موسیقی ایرانی هم مبتنی بر دانش است و هم مبتنی بر احساس(البته موسیقی سایر ملل هم) اما نکته ای که در موسیقی ایرانی باید در نظر گرفت این است : دانش موسیقی ایرانی دانشیست که از صافی خودآگاهی عبور کرده و تبدیل به بصیرت و معرفت گشته است و احساس هم در موسیقی ایرانی تبدیل به "حال" می گردد. از این روست که از نظر شخصی من پرورش گوش و حس امریست بسیار ضروری و صد در صد مفید. هنگامی که شما ردیفی را از روی نت هم کار می کنید باز هم باید حالات را از طریق شنیدن بازسازی کنید. اما همانگونه که گفتید کار کردن ردیف با سیستم نت به نوازنده استیل می دهد و همینطور فهم و دانشی که نیاز دارد. به نظر من دلیل پیشرفت و تکامل در موسیقی و هر کاری دقیق بودن و پشت کار داشتن است. به نظر من باید ردیف را با دیدی تحلیلی و ریز بینانه یاد گرفت و اجرا کرد و با همین دید دقیق به تربیت گوش هم پرداخت(بیش از آنچه ساز می زنید موسیقی گوش بدهید) تا از برآیند این دوعامل به نتیجه ی مطلوب رسید.
اگر به ساز زدن استاد یاحقی و استاد بدیعی و بقیه ی هم ترازان ایشان گوش دهید به جزییات حیرت آوری در جمله بندی ها و روایت ها پی می برید که حاصل چیزی جز دانش عمیق و معرفت این اساتید و همچنین دقت و وسواس فراوان آنها در یادگیری اصول موسیقی ایرانی نیست.
با تشکر از دوستان

Kamanche
Tuesday 29 January 2008, 02:11 AM
دوستان ویولون نواز من چند تا سوال پیرامون ردیف ازتون دارم
در طول دوره ی آموزش ویولون نواختن ردیف استاد صبا آخرین مرحله است؟
و آیا به ردیف های دیگر موسیقی ایرانی مثل میرزا عبدالله که کامل تر و حاوی نکات ریز موسیقی ایرانیه پرداخته میشه؟
و اصلا نظر دوستان ویولون نواز در بین این دو ردیف میرزا عبدالله رو می پسندید یا ردیف استاد صبا؟
ممنون

arian
Tuesday 29 January 2008, 07:23 AM
آریان عزیز نظر شما را به شخصه بسیار پسندیدم. به مطالب بسیار خوب و درستی اشاره کردید.
البته من ویلن کار نکردم اما فکر می کنم آموختن موسیقی ایرانی در همه ی سازها و در هر دوره ای سیستمی مشابه داشته و دارد.
موسیقی ایرانی هم مبتنی بر دانش است و هم مبتنی بر احساس(البته موسیقی سایر ملل هم) اما نکته ای که در موسیقی ایرانی باید در نظر گرفت این است : دانش موسیقی ایرانی دانشیست که از صافی خودآگاهی عبور کرده و تبدیل به بصیرت و معرفت گشته است و احساس هم در موسیقی ایرانی تبدیل به "حال" می گردد. از این روست که از نظر شخصی من پرورش گوش و حس امریست بسیار ضروری و صد در صد مفید. هنگامی که شما ردیفی را از روی نت هم کار می کنید باز هم باید حالات را از طریق شنیدن بازسازی کنید. اما همانگونه که گفتید کار کردن ردیف با سیستم نت به نوازنده استیل می دهد و همینطور فهم و دانشی که نیاز دارد. به نظر من دلیل پیشرفت و تکامل در موسیقی و هر کاری دقیق بودن و پشت کار داشتن است. به نظر من باید ردیف را با دیدی تحلیلی و ریز بینانه یاد گرفت و اجرا کرد و با همین دید دقیق به تربیت گوش هم پرداخت(بیش از آنچه ساز می زنید موسیقی گوش بدهید) تا از برآیند این دوعامل به نتیجه ی مطلوب رسید.
اگر به ساز زدن استاد یاحقی و استاد بدیعی و بقیه ی هم ترازان ایشان گوش دهید به جزییات حیرت آوری در جمله بندی ها و روایت ها پی می برید که حاصل چیزی جز دانش عمیق و معرفت این اساتید و همچنین دقت و وسواس فراوان آنها در یادگیری اصول موسیقی ایرانی نیست.
با تشکر از دوستان
تشكر استاد عزيز هرچي كه من به سختي ميتونستم بيان كنم شما با دقت تمام و كامل وجامع بيان فرموديد. تشكر

akanani
Tuesday 29 January 2008, 07:51 AM
دوستان ویولون نواز من چند تا سوال پیرامون ردیف ازتون دارم
در طول دوره ی آموزش ویولون نواختن ردیف استاد صبا آخرین مرحله است؟
و آیا به ردیف های دیگر موسیقی ایرانی مثل میرزا عبدالله که کامل تر و حاوی نکات ریز موسیقی ایرانیه پرداخته میشه؟
و اصلا نظر دوستان ویولون نواز در بین این دو ردیف میرزا عبدالله رو می پسندید یا ردیف استاد صبا؟
ممنون


دوست عزیز ردیف میرزا عبدالله برای سنتور و تار است و ردیف استاد صبا برای ویالن . :ak

akanani
Tuesday 29 January 2008, 07:55 AM
دوستان عزیز به نظر اساتید معاصر و خود من که در حدود 7-8 سال هست ویالن می زنم اصلا ردیف هم از داهه نوازی سرچشمه گرفته شده . همین کتاب ردیف استاد خرم نوای مهر از بدهه نوازی ایشان است یا ردیف استاد ملک باز ردیف ایشان هم از بداهه نوازی است الی آخر . تمامی اساتید همگی از بداهه نوازی ردیف دادن :ak

AliB
Tuesday 29 January 2008, 08:03 AM
یک مطلب در باب ردیف میرزا عبدالله و ردیف صبا قطعا ردیف صبا ردیفیست برای ویلن و مناسب برای این ساز اما نواختن ردیف میرزا عبدالله هم می تواند برای ویلن خالی از لطف نباشد اما نیاز به ویرایش و تطبیق برای این ساز را دارد.
نکته ای جالب که شاید بی مناسبت نباشد اینکه استاد گرانقدر من جناب آقای حسن ادیب زیر نظر استاد طلایی ردیف میرزا عبدالله را برای کمانچه نت نگاری و ویرایش و اماده کرده اند که سالیانیست به دلیل مشکلات مالی و هزینه ی فراوان چاپ امکان انتشار آن را نیافته اند.از این منظر ایشان اولین نفری هستند که اقدام به انجام این مهم کرده اند و انتشار این کتاب خدمت بزرگی به موسیقی ایرانی خواهد بود. امیدوارم که موجبات آن فراهم گردد.
با سپاس

AliB
Tuesday 29 January 2008, 08:21 AM
دوستان عزیز به نظر اساتید معاصر و خود من که در حدود 7-8 سال هست ویالن می زنم اصلا ردیف هم از داهه نوازی سرچشمه گرفته شده . همین کتاب ردیف استاد خرم نوای مهر از بدهه نوازی ایشان است یا ردیف استاد ملک باز ردیف ایشان هم از بداهه نوازی است الی آخر . تمامی اساتید همگی از بداهه نوازی ردیف دادن :ak
Akanani عزیز سوالی که برای من مطرح است در خواندن نظر شما این است که به نظر شما یک هنرجوی موسیقی ایرانی باید چه مراحلی را طی کند و چگونه و چه محتوایی را بیاموززد تا بتواند به گونه ای بداهه بنوازد که از نظر ساختار جمله بندی و ارتباط مفهومی جملات به حدی محکم و استوار باشد که قابل ثبت به صورت ردیف گردد؟ همانطور که شما اشاره کردید همه اساتید ردیف دان ما ردیفی شخصی هم برای خود دارند که ناشی از بداهه نوازی های آنها حول گوشه های دستگاههاست. در ویلن و سازهای دیگر مثلا ردیف استاد صبا برای ویلن و مواردی که شما اشاره کردید و مثلا ردیف استاد پایور برای سنتور و ردیف عالی استاد شهنازی برای تار و ردیف استاد هرمزی برای سه تار و ... اما سوال همان است که چگونه ساختاری محکم را ایجاد کنیم که قابل ثبت به عنوان ردیفی شخصی باشد؟
نظر شخصی من در باب فراگیری موسیقی ایرانی چنین است: همواره باید به دنبال یادگیری و یافتن سرچشمه اصلی بود . مثال : استاد علیزاده استاد لطفی استاد طلایی استاد پیرنیاکان و ... همگی امروزه دارای شیوه ای شخصی هستند حال به نظر شما هنرجو باید به دست آنها نگاه کند و سعی در تقلید از آنها داشته باشد و یا باید به سرچمه ای که چنین گلهای رنگارنگی را پرورش داده توجه کنند ؟ یعنی شیوه ی استاد شهنازی و ردیف ؟ نظر شخصی من این است که صد البته به سرچشمه زیرا اینها برگ و بار آن ریشه هستند و کسی نمی تواند از ابتدا بر روی این برگ و بار پایه ای محکم برای کار خود ایجاد کند. باید سیری را که لطفیها و علیزاده ها طی کرده اند طی کند. ما در موسیقی و هیچ کار دیگری مسیر میان بر نداریم . منتها قطعا با امکانات و دانش روز شاگرد امروزی زمان کمتری می خواهد که با طی کردن راه ناهمواری که متاخرین طی کرده اند به آنها برسد و بعد نیز از آنها درگذرد.پس هیچگاه در هنر نباید به فکر راه میانبر بود . باید مسیر ها را به درستی طی کرد. با پشتکار و اعتقاد و بعد بداهه نوازی هم می آید و بعد بصیرت هم می آید و همه چیز در سر جای خود قرار می گیرد.
با تشکر

arian
Tuesday 29 January 2008, 08:58 AM
دوستان عزیز به نظر اساتید معاصر و خود من که در حدود 7-8 سال هست ویالن می زنم اصلا ردیف هم از داهه نوازی سرچشمه گرفته شده . همین کتاب ردیف استاد خرم نوای مهر از بدهه نوازی ایشان است یا ردیف استاد ملک باز ردیف ایشان هم از بداهه نوازی است الی آخر . تمامی اساتید همگی از بداهه نوازی ردیف دادن :ak
جناب آقاي اكانيني عزيز ، استاد خرم و ملك و بنده وشما ابتدا رديف را مياموزيم و در صورت ذوق و استعداد لازم و آشنايي كامل با گوشه ها به عنصر بداهه نوازي دست ميابيم . به نظر شما اينطور نيست.بعد مسئله ي ديگر اين است كه رديف كه تغيير نميكند بلكه استادان ممكن است به گو شه هاي جديدي دست يابند و آنرا به رديف اضافه كنند. نظر شما چيست؟

Mojtaba
Tuesday 29 January 2008, 09:18 AM
به نظر من کتابهای ردیف خیلی نمیتونه حس بداهه نوازی را بالا ببره و دوستان اشاره کردن به اینکه شاگرد باید حتما کتابهای ردیف رو بزنه تا بتونه دستگاهها و گوشه ها رو بشناسه من با این نظرتون موافقم ولی در درجه اول همه چیز مرتبط میشه به خوده شاگرد باور کنید من کسانی رو دیدم که ردیف 1 را تمام کردند ولی هنوز دستگاهی مثل ابوعطا رو نمیشناسن و آشنایی به گوشه ها ندارن

من منظورم بیشتر این هست که نباید زیاد به کتابهای ردیف دلبست چون این ردیف به هیچ عنوان کتاب کاملی نیست چرا؟ من دلیل دارم : 1_کوک های که در اون بداهه نوازی میشه رو یاد نمیده به نظر شما میشه در کوک می لا می لا بداهه نوازی دشتی کرد و چهارمضراب زد ؟ کوک اصلی دشتی برای بداهه نوازی می لا سی سل هست یا مثلا دستگاه سگاه کوکی مثل ر لا سی کرن سل دیگه اصلا استفتده نمیشه شما اگه کارهای یاحقی و بدیعی و یا ملک رو ببنید همشون با کوک می لا دو لا میزنن و یا حتی دستگاه همایون کوک بداهه نوازیش ر لا سی کرن فا سری هست 2 _ در کتاب ردیف به خاطر نوع تکیه هایی که داره و سبکی که زده شده باعث میشه هنر جو همیشه در همون حالت بمونه و پیشرفت نکنه و باعث میشه که شما نتونید سبکهای افرادی مثل بدیعی یا یاحقی و یا ملک را بزنید
چون این تجربه ای هست که خودم کردم و وقتی کتاب 1 ردیف رو تمام کردم دیدم به هیچ عنوان نمیتونم بداهه بزنم و همین باعث شد که برم دنبال سبک بدیعی و یاحقی

Mojtaba
Tuesday 29 January 2008, 09:35 AM
جناب آقاي اكانيني عزيز ، استاد خرم و ملك و بنده وشما ابتدا رديف را مياموزيم و در صورت ذوق و استعداد لازم و آشنايي كامل با گوشه ها به عنصر بداهه نوازي دست ميابيم . به نظر شما اينطور نيست.بعد مسئله ي ديگر اين است كه رديف كه تغيير نميكند بلكه استادان ممكن است به گو شه هاي جديدي دست يابند و آنرا به رديف اضافه كنند. نظر شما چيست؟

من شاید تا چند ماه پیش با این نظر شما موافق بودم ولی الان نه کی گفته که هنرجو باید حتما کتابهای ردیف رو بزنه به گوشه تاما تسلط داشته باشه تا بتونه بداهه نوازی کنه من خودم این دفعه رفتم پیش یه نفر یارو از دوستهای یاحقی و بدیعی و ملک و خرم بود akanani میدونه کیو میگم یارو شاگرد داشت 4 ماه تازه ویلن رو از صفر شروع کرده بود داشتش بداهه شوشتری میزد با کوک می لا می می من پیش خودم گفتم که شاید مثلا این یکی فقط این جوری هست بعد دیدم نه 90 درصد شاگرداش اینجوری هستن

AliB
Tuesday 29 January 2008, 09:55 AM
البته در اینکه اختلاف نظر پیرامون این امر(شیوه های آموزشی) وجود دارد شکی نیست. اما پر واضح است که زدن ردیف به تنهایی دلیل بر بداهه نواز شدن نیست. اما بدون دانستن ردیف هم بداهه نوازی مفهومی ندارد. حال مثلا می توان گفت این ردیف را سینه به سینه باید کارد کرد یا با تلفیق و استفاده از نت(که باز محل اختلاف هست) .
چون به طور مثال هنگامی که شما به صورت گوشی مثلا به تقلید از بداهه نوازی های استاد یاحقی می پردازید باز هم با گوش به فراگیری جملات ردیف وار پرداخته اید منتها بدون آگاهی از چند و چون قضیه. دوستان عزیز من همانطور که گفتم به نظر من راه میانبر وجود ندارد. آن شاگردی که بدون نت و فقط بداهه می زند با عرض پوزش در نهایت می تواند ویلن زن گروه آریان بشود یا در کارهای عباس قادری ویلن بنوازد(البته این جمله را به عنوان شوخی عرض کردم چون نوازندگان بسیار باحال و باشعوری هم برای امثال آقای قادری و... ساز زده اند) منظور این است که این شیوه و در امروز توان تربیت نوازنده ی صاحب معرفت و دانش ندارد. آنکس که ردیف می زند و طوطی وار و آنکس که بداهه! یاد می گیرد و بی دانش هر دو راهی بن بست را در موسیقی طی می کنند.
هم دانش و هم تربیت گوش با هم. همه بر می گردد که دانش مربی یا استاد! که چگونه هنرجو را هدایت کند و بصیرت را به او منتقل سازدو نقش مربی و استاد! را در آموزش موسیقی ایرانی نباید دست کم گرفت.
با تشکر

akanani
Tuesday 29 January 2008, 10:05 AM
Akanani عزیز سوالی که برای من مطرح است در خواندن نظر شما این است که به نظر شما یک هنرجوی موسیقی ایرانی باید چه مراحلی را طی کند و چگونه و چه محتوایی را بیاموززد تا بتواند به گونه ای بداهه بنوازد که از نظر ساختار جمله بندی و ارتباط مفهومی جملات به حدی محکم و استوار باشد که قابل ثبت به صورت ردیف گردد؟ همانطور که شما اشاره کردید همه اساتید ردیف دان ما ردیفی شخصی هم برای خود دارند که ناشی از بداهه نوازی های آنها حول گوشه های دستگاههاست. در ویلن و سازهای دیگر مثلا ردیف استاد صبا برای ویلن و مواردی که شما اشاره کردید و مثلا ردیف استاد پایور برای سنتور و ردیف عالی استاد شهنازی برای تار و ردیف استاد هرمزی برای سه تار و ... اما سوال همان است که چگونه ساختاری محکم را ایجاد کنیم که قابل ثبت به عنوان ردیفی شخصی باشد؟
نظر شخصی من در باب فراگیری موسیقی ایرانی چنین است: همواره باید به دنبال یادگیری و یافتن سرچشمه اصلی بود . مثال : استاد علیزاده استاد لطفی استاد طلایی استاد پیرنیاکان و ... همگی امروزه دارای شیوه ای شخصی هستند حال به نظر شما هنرجو باید به دست آنها نگاه کند و سعی در تقلید از آنها داشته باشد و یا باید به سرچمه ای که چنین گلهای رنگارنگی را پرورش داده توجه کنند ؟ یعنی شیوه ی استاد شهنازی و ردیف ؟ نظر شخصی من این است که صد البته به سرچشمه زیرا اینها برگ و بار آن ریشه هستند و کسی نمی تواند از ابتدا بر روی این برگ و بار پایه ای محکم برای کار خود ایجاد کند. باید سیری را که لطفیها و علیزاده ها طی کرده اند طی کند. ما در موسیقی و هیچ کار دیگری مسیر میان بر نداریم . منتها قطعا با امکانات و دانش روز شاگرد امروزی زمان کمتری می خواهد که با طی کردن راه ناهمواری که متاخرین طی کرده اند به آنها برسد و بعد نیز از آنها درگذرد.پس هیچگاه در هنر نباید به فکر راه میانبر بود . باید مسیر ها را به درستی طی کرد. با پشتکار و اعتقاد و بعد بداهه نوازی هم می آید و بعد بصیرت هم می آید و همه چیز در سر جای خود قرار می گیرد.
با تشکر


اگر نظر من را بخواهی من می گم برای رسیدن به بداهه نوازی حتما باید ردیف ها را بدانیم . ببین بداهه نوازی که ریتم و وزن نداشته باشه که بداهه نوازی نیست . آن کار را یک آدمی را بیاری که تا حالا ویالن هم دستش نگرفته می تواننه بداهه نوازی کنه . نظر شخصی من اینه که تمام قوانین را باید دانست و ردیف ها را زد تا بتوان بداهه نوازی کرد .
در مورد ردیف ها نظری ندارم شاید اصلا کسی دوست نداشته باشه ردیف صبا را بزنه از ردیف تجویدی شروع کنه یا عکس آن :ak

AliB
Tuesday 29 January 2008, 10:10 AM
Akanani جان خوشبختابه تفاهم داریم . متشکرم از پاسخ شما.
ارادتمند شما
علی:ak

akanani
Tuesday 29 January 2008, 10:13 AM
جناب آقاي اكانيني عزيز ، استاد خرم و ملك و بنده وشما ابتدا رديف را مياموزيم و در صورت ذوق و استعداد لازم و آشنايي كامل با گوشه ها به عنصر بداهه نوازي دست ميابيم . به نظر شما اينطور نيست.بعد مسئله ي ديگر اين است كه رديف كه تغيير نميكند بلكه استادان ممكن است به گو شه هاي جديدي دست يابند و آنرا به رديف اضافه كنند. نظر شما چيست؟


جناب آرین شما یعنی نظرتان این است که ردیف از بداهه نوازی نیست یعنی حضرات تمام این نت ها را جمع کردن از گذشته ها و حالا ردیف دادن بیرون . ردیف از نظر شما یعنی چی ؟ غیر ازاینه که مثل یک دائره المعارف موسیقی است که از بداهه نوازی یک فردی بدست آمده .

2- درباره ردیف که شما فرمودید تغییر نمی کند . آن دستگاه است که تغییر نمی کند . شما برای من دو تا ردیف مثال بزن که مثل هم باشن . منظور از گوشه فرضا گوشه کرشمه خوب این در تمام ردیف ها هست . حتی در درآمد استاد خالقی هم هست .

به هر حال من نظرم این بود و برای عقائد دیگران هم احترام قائلم :ak

Mojtaba
Tuesday 29 January 2008, 10:49 AM
مرسی علی از توضیحاتت عالی بود کسی که میخواد بداهه نوازی کنه حتما باید به ردیف آشنایی داشته ولی نه اینکه بیاد مرجع خودش رو کتابهای ردیف قرار بده و هرچی که اونجا نوشته شده هست رو بزنه کتابهای ردیف فقط یک مقدمه ای است از شروع بداهه نوازی

arian
Tuesday 29 January 2008, 11:14 AM
مگر رديف مجموعه ي دستگاه ها و آوازها نيست .پس از دستگاه ها هم جدا نيست.
مجموعه ی الگوییِ آهنگ های سنتی موسیقی کلاسیک ایران با نظم و ترتیب ویژه ایی آن را « ردیف» می نامند ( داریوش طلایی)
ردیف مجموعه ی کلیه دستگاه ها و آواز های سنتی موسیقی کلاسیک ایران است که در روایت های مختلف سازی و آوازی ، معمولاً از حدود 250 تا 300 گوشه تشکیل شده است . در واقع ردیف را می توان " قسمت آواز در دستگاه " دانست که « شامل توالی تثبیت شده و مدونی از گوشه ها است که در مجموع متر آزاد دارند» ( محمد تقی مسعودیه)
ردیف مبنای آموزش و اجرای سنتی موسیقی کلاسیک ایرانی است . ( مجید کیانی)
به نظر من آشنايي كامل با رديف يا دستگاه ها يا توالي تثبيت شده گوشه ها (بر سر اسم مشكلي ندارم) نياز لازم براي هر نوازنده اي (در اينجا يا بطو راعم هنرجوي موسيقي) است كه ميخواهد موسيقي را به صورت جدي تعقيب كند و پس از آن ميتواند به بداهه نوازي اگر صاحب ذوق و شرايط ديگر( قبلا هم عرض كردم عشق نيز باشد) دست يابد و حتما ابتدا بايد اين ستون اصلي از آموخته ها را بنا كند و دانش لازم را بياموزد سپس بر روي آن بنا با كمك ذوق و استعداد خود چيزي بيافزايد.
عنوان تاپيك اين بود:چقدر نواختن کتابهای ردیف در بداهه نوازی تاثیر دارد .
در بداهه نوازي فاكتور هاي زيادي وجود داره ، پس اگر كسي بداهه نواز نشد نميشه آموزش رديف را زير سئوال برد.بلكه بايد ضعف هاشو پيدا كنه و به تقويت آنها بپردازه. ولي به نظر من برعكسش كاملا صادقه يعني اگر كسي رديف را ندونه(به معناي كامل)يعني از موسيقي ايراني هيچي نميدونه و هرگز نميتونه بداهه نواز خوبي در موسيقي ايراني بشه.چون موسيقي ما بنايي است كه بر روي همين دستگاه ها بنا شده ندانستن آن يعني نرسيدن به بداهه نوازي.
اين هم نقل قولي از پيرنياكان:
پيرنياکان که در مصاحبه مطبوعاتي اين جشنواره حضور داشت در اين زمينه گفت:« شرکت کنندگان بر اساس اين تقسيم بندي سني در بخش هاي حفظ يک سوم، يک دوم و تمام رديف مورد آزمون قرار مي گيرد.رديف هاي موسيقي ايراني يکي از مهم ترين عوامل در يادگري موسيقي سنتي ايراني است و نوازندگان جوان که با اين رديف ها آشنايي نداشته باشند، در مقاطع بالاتر دچار مشکل خواهند شد وبه همين دليل در اين دوره چنين آزموني به بخش تکنوازي اضافه مي شود.»
آنچه كه ما به عنوان رديف از آن نام ميبريم گرد آوري شده است،جمع آوري شده است ومتعلق به چند هزار سال موسيقي است.و گوشه هايي هم به آن اضافه شده است.رديف صبا رديفي نيست كه حاصل بداهه نوازي ايشان باشد بلكه مجموع آموخته هاي ايشان (از رديف يا مقام يا دستگاه ها و هر چيزي كه اسمش را بزاريم بوده است)از استادان قبل خود بوده است .رديف ميرزاعبدا...بداهه نوازيهاي ايشان نيست بلكه شكل ثابت و مدون شده ي آموخته هاي ايشان از نسل قبل خود است. و...

akanani
Tuesday 29 January 2008, 11:29 AM
مرسی علی از توضیحاتت عالی بود کسی که میخواد بداهه نوازی کنه حتما باید به ردیف آشنایی داشته ولی نه اینکه بیاد مرجع خودش رو کتابهای ردیف قرار بده و هرچی که اونجا نوشته شده هست رو بزنه کتابهای ردیف فقط یک مقدمه ای است از شروع بداهه نوازی

حرفت کامل منطقی است من هم نگفتم همه چیز 100 درصد است می گم طرف بداهه نواز باید ردیف بداند :ak

arian
Tuesday 29 January 2008, 11:33 AM
من شاید تا چند ماه پیش با این نظر شما موافق بودم ولی الان نه کی گفته که هنرجو باید حتما کتابهای ردیف رو بزنه به گوشه تاما تسلط داشته باشه تا بتونه بداهه نوازی کنه من خودم این دفعه رفتم پیش یه نفر یارو از دوستهای یاحقی و بدیعی و ملک و خرم بود akanani میدونه کیو میگم یارو شاگرد داشت 4 ماه تازه ویلن رو از صفر شروع کرده بود داشتش بداهه شوشتری میزد با کوک می لا می می من پیش خودم گفتم که شاید مثلا این یکی فقط این جوری هست بعد دیدم نه 90 درصد شاگرداش اینجوری هستن
کی گفته که هنرجو باید حتما کتابهای ردیف رو بزنه به گوشه تاما تسلط داشته باشه تا بتونه بداهه نوازی کنه ؟ببينيد خب شما از من خيلي واردتريد ولي اگر ميخواهيد از هر يك از استادان نامي كشور ميتونم براتون نقل قول بيارم كه براي مسلط شدن به موسيقي ايراني بايد با رديف آشنايي كامل داشت مگر آنكه آن نوازنده بخواد در سطح پاييني باشه در حد يك خالطور.
یارو شاگرد داشت 4 ماه تازه ویلن رو از صفر شروع کرده بود داشتش بداهه شوشتری میزد ؟
در اين مورد اصلا چيزي نميتونم بگم.بدون شك ايشان از نوابغ است.با 4 ماه كار!پس نوازنده هاي ايشون پس از يك سال احتمالا موسيقي ايران را دگرگون ميكنند.
در هر صورت همه هستيم و اين نتيجه اين بحث ها را در چند سال آينده خواهيم ديد.

akanani
Tuesday 29 January 2008, 11:34 AM
مگر رديف مجموعه ي دستگاه ها و آوازها نيست .پس از دستگاه ها هم جدا نيست.
مجموعه ی الگوییِ آهنگ های سنتی موسیقی کلاسیک ایران با نظم و ترتیب ویژه ایی آن را « ردیف» می نامند ( داریوش طلایی)
ردیف مجموعه ی کلیه دستگاه ها و آواز های سنتی موسیقی کلاسیک ایران است که در روایت های مختلف سازی و آوازی ، معمولاً از حدود 250 تا 300 گوشه تشکیل شده است . در واقع ردیف را می توان " قسمت آواز در دستگاه " دانست که « شامل توالی تثبیت شده و مدونی از گوشه ها است که در مجموع متر آزاد دارند» ( محمد تقی مسعودیه)
ردیف مبنای آموزش و اجرای سنتی موسیقی کلاسیک ایرانی است . ( مجید کیانی)
به نظر من آشنايي كامل با رديف يا دستگاه ها يا توالي تثبيت شده گوشه ها (بر سر اسم مشكلي ندارم) نياز لازم براي هر نوازنده اي (در اينجا يا بطو راعم هنرجوي موسيقي) است كه ميخواهد موسيقي را به صورت جدي تعقيب كند و پس از آن ميتواند به بداهه نوازي اگر صاحب ذوق و شرايط ديگر( قبلا هم عرض كردم عشق نيز باشد) دست يابد و حتما ابتدا بايد اين ستون اصلي از آموخته ها را بنا كند و دانش لازم را بياموزد سپس بر روي آن بنا با كمك ذوق و استعداد خود چيزي بيافزايد.
عنوان تاپيك اين بود:چقدر نواختن کتابهای ردیف در بداهه نوازی تاثیر دارد .
در بداهه نوازي فاكتور هاي زيادي وجود داره ، پس اگر كسي بداهه نواز نشد نميشه آموزش رديف را زير سئوال برد.بلكه بايد ضعف هاشو پيدا كنه و به تقويت آنها بپردازه. ولي به نظر من برعكسش كاملا صادقه يعني اگر كسي رديف را ندونه(به معناي كامل)يعني از موسيقي ايراني هيچي نميدونه و هرگز نميتونه بداهه نواز خوبي در موسيقي ايراني بشه.چون موسيقي ما بنايي است كه بر روي همين دستگاه ها بنا شده ندانستن آن يعني نرسيدن به بداهه نوازي.
اين هم نقل قولي از پيرنياكان:
پيرنياکان که در مصاحبه مطبوعاتي اين جشنواره حضور داشت در اين زمينه گفت:« شرکت کنندگان بر اساس اين تقسيم بندي سني در بخش هاي حفظ يک سوم، يک دوم و تمام رديف مورد آزمون قرار مي گيرد.رديف هاي موسيقي ايراني يکي از مهم ترين عوامل در يادگري موسيقي سنتي ايراني است و نوازندگان جوان که با اين رديف ها آشنايي نداشته باشند، در مقاطع بالاتر دچار مشکل خواهند شد وبه همين دليل در اين دوره چنين آزموني به بخش تکنوازي اضافه مي شود.»
آنچه كه ما به عنوان رديف از آن نام ميبريم گرد آوري شده است،جمع آوري شده است ومتعلق به چند هزار سال موسيقي است.و گوشه هايي هم به آن اضافه شده است.رديف صبا رديفي نيست كه حاصل بداهه نوازي ايشان باشد بلكه مجموع آموخته هاي ايشان (از رديف يا مقام يا دستگاه ها و هر چيزي كه اسمش را بزاريم بوده است)از استادان قبل خود بوده است .رديف ميرزاعبدا...بداهه نوازيهاي ايشان نيست بلكه شكل ثابت و مدون شده ي آموخته هاي ايشان از نسل قبل خود است. و...


قربون شکلت من کی گفتم کسی که بداهه نواز نشد از اینه که ردیف خوب یاد نگرفته من می گم برای بداهه نوازی باید ردیف و قوانین را دانست . وگرنه الکی هر کی بیاد آرشه بکشه باید گفت بداهه نواز است . عزیزم باید یک وزن و ریتمی داشته باشه :ak

arian
Tuesday 29 January 2008, 11:46 AM
"قربون شکلت من کی گفتم کسی که بداهه نواز نشد از اینه که ردیف خوب یاد نگرفته من می گم برای بداهه نوازی باید ردیف و قوانین را دانست . وگرنه الکی هر کی بیاد آرشه بکشه باید گفت بداهه نواز است . عزیزم باید یک وزن و ریتمی داشته باشه "

جناب آقاي اكانيني ،دوست عزيز سوء تفاهم نشه ،من نقل قولي از شما ذكر نكردم .اگر دقت كنيد عنوان تاپيك را ذكر كردم و پايين آن نظر خودم را گفتم :در بداهه نوازي فاكتور هاي زيادي وجود داره ، پس اگر كسي بداهه نواز نشد نميشه آموزش رديف را زير سئوال برد.بلكه بايد ضعف هاشو پيدا كنه و به تقويت آنها بپردازه.
من خيلي كوچكتر از اون هستم كه بخوام ايرادي از دوستان خوب ديگر بگيرم فقط نظراتم را ميگم
از آقاي مالاريا هم براي اين تاپيك خوبشون تشكر ميكنم چون باعث ميشه كلي چيز ياد بگيرم.اين تاپيكهاي جنجالي به نظر من خيلي هم خوبه.

akanani
Tuesday 29 January 2008, 12:04 PM
"قربون شکلت من کی گفتم کسی که بداهه نواز نشد از اینه که ردیف خوب یاد نگرفته من می گم برای بداهه نوازی باید ردیف و قوانین را دانست . وگرنه الکی هر کی بیاد آرشه بکشه باید گفت بداهه نواز است . عزیزم باید یک وزن و ریتمی داشته باشه "

جناب آقاي اكانيني ،دوست عزيز سوء تفاهم نشه ،من نقل قولي از شما ذكر نكردم .اگر دقت كنيد عنوان تاپيك را ذكر كردم و پايين آن نظر خودم را گفتم :در بداهه نوازي فاكتور هاي زيادي وجود داره ، پس اگر كسي بداهه نواز نشد نميشه آموزش رديف را زير سئوال برد.بلكه بايد ضعف هاشو پيدا كنه و به تقويت آنها بپردازه.
من خيلي كوچكتر از اون هستم كه بخوام ايرادي از دوستان خوب ديگر بگيرم فقط نظراتم را ميگم
از آقاي مالاريا هم براي اين تاپيك خوبشون تشكر ميكنم چون باعث ميشه كلي چيز ياد بگيرم.اين تاپيكهاي جنجالي به نظر من خيلي هم خوبه.

از نظرات و را هنمایی های شما تشکر . بله کاملا شما هم درست می گی ایراد طرف هم باید مد نظر داشت . من هم از همگی تشکر می کنم و این بحثهای جنجالی هم خوبه . دلیل نداره کسی از کسی ناراحت بشه . هم می وانن در چهار چوب قوانین سایت نظرشان را بدهند . :ak

Mojtaba
Tuesday 29 January 2008, 02:15 PM
از تمامی دوستان تشکر میکنم که تو این بحثها شرکت میکنن من از دوستان خواهش میکنم برای حرفهای خودشون دلیل بیارن ما بیشتر اینجا بحث بیشتر سره این هست که کتابهای ردیف چقدر میتونه کلا قدرت در بداهه نوازی و آرشه کشی و انگشت گذاری بالا ببره یکی از نکات مهم در بداهه نوازی آرشه کشی و قدرت انگشتگذاری حالا با این اوصاف به نظر شما ردیف 1 و 2 صبا این ویژگیها رو داره ؟

arian
Tuesday 29 January 2008, 03:25 PM
از تمامی دوستان تشکر میکنم که تو این بحثها شرکت میکنن من از دوستان خواهش میکنم برای حرفهای خودشون دلیل بیارن ما بیشتر اینجا بحث بیشتر سره این هست که کتابهای ردیف چقدر میتونه کلا قدرت در بداهه نوازی و آرشه کشی و انگشت گذاری بالا ببره یکی از نکات مهم در بداهه نوازی آرشه کشی و قدرت انگشتگذاری حالا با این اوصاف به نظر شما ردیف 1 و 2 صبا این ویژگیها رو داره ؟
1-به نظر من شرط لازم براي بداهه نوازي يادگيري خوب ودقيق رديف است ولي كافي نيست.
2و3-رديف متد آموزشي آرشه كشي و يا تكنيك نيست . گنجينه ي موسيقي ملي است و براي خوب نواختن رديف نياز به خيلي تكنيكها هست.ولي در رديف اصلا سعي نميكنه تا به شما متد آرشه كشي و يا تكنيك هاي انگشت گذاري را ياد بدهد.هدف رديف بسيار بالاتر از اين است (كتاب آموزش ويولن نيست)كتاب آموزش موسيقي نياكان ماست كه هر چه امروز به عنوان موسيقي سنتي داريم و در بداهه نوازي از آن نشئات گرفته و خواهد گرفت.مگر آنكه گوشه هاي مهجوري باشد كه بعدها توسط محققي كشف شود و به رديف اضافه گردد.(براي تكنيكهاي انگشت گذاري و آرشه كشي كتابهاي كلاسيك غربي بهترين متد ها هستند.)

Kamanche
Tuesday 29 January 2008, 03:53 PM
یک مطلب در باب ردیف میرزا عبدالله و ردیف صبا قطعا ردیف صبا ردیفیست برای ویلن و مناسب برای این ساز اما نواختن ردیف میرزا عبدالله هم می تواند برای ویلن خالی از لطف نباشد اما نیاز به ویرایش و تطبیق برای این ساز را دارد.

دوستان حالا که همه به یه نظر مشترک رسیدید بگذارید در موردبه مبحث دیگه بحث کنیم.
قبول دارم که ردیف استاد صبا یا استاد تجویدی و... برای ویولون نوشته شده اما شاید یه با یه مقایسه به این نتیجه برسیم که ردیف هایی که برای ویولون منتشر شده در مقایسه با ردیف های قدیمی تر مثل میرزا عبدالله یا آقا حسینقلی خیلی محدود تره. و همین ردیف ها هست که اصول آموزش موسیقی ایران به روش سینه به سینه رو تشکیل میده (همونطور که میدونید از ردیف میرزا عبدالله برای آموزش تمامی سازهای موسیقی ایران استفاده میشه حتی کمانچه و نی)

فکر نمی کنید برای برای آشنایی بیشتر با موسیقی ایرانی و بیشتر شدن قدرت بداهه نوازی نواختن ردیف های قدما میتونه مفید تر باشه؟هرچند برای تار نوشته شدن؟

arian
Tuesday 29 January 2008, 05:28 PM
داريوش طلايي از بداهه نوازي گفت
واحد مركزي خبر، مهر: تکيه اصلی بداهه‌نوازی بر آگاهی و توانمندی شخص نوازنده است و مهمترين رکن بداهه‌نوازی که به آن جان مي دهد، حالت جذبه و متافيزيکاست. داريوش طلايی در نشست پژوهشی موسيقی رديفی دستگاهی گفت: "مهمترين رکن در بداهه‌نوازی که به بداهه جان مي‌دهد، حالت جذبه و متافيزيک است. هنرمند برای اينکه به اين مرحله برسد، بايد بعد از يادگيری رپرتوار، با تمرين، تمرکز و رياضت در يک مرحله سخت قرار بگيرد که بعد از آن مي‌تواند بداهه‌نوازی کند. طلايی با تاکيد بر اينکه اين مرحله در مقوله عقل‌گرايی نمي‌گنجد، خاطرنشان کرد: اين مرحله به يک اندازه شامل همه نمي‌شود، بعضی هنرمندان از اين نعمت بيشتر برخوردارند و برخی کمتر. بداهه به معنای خلق لحظه است و اينکه اين اثر از پيش تعيين نشده باشد. همچنين بداهه‌نوازی انواع و مراحل مختلفی دارد. مرحله نخست مربوط به اجراهای متفاوت از گوشه‌ها و رديف‌های ايرانی است.
اين بخش به لحاظ تکرار و لحن يک اجرای متفاوت است. البته اين اجرا خصوصيات بداهه را به طور واضح ندارد. طلايی مرحله دوم بداهه را مربوط به جابجايی گوشه‌ها و تغيير آنها دانست و اظهار داشت: اين نوع بداهه زمانی پيش مي‌آيد که خواننده يا نوازنده در تقابل يک رپرتوار ديگر قرار بگيرد و بتواند تخيل و تجسم خود را آزاد کند. به گفته وی، نوع ديگر بداهه به گفتگوی چند هنرمند مربوط مي‌شود. در اين بخش نوازنده آنقدر تبحر و مهارت پيدا کرده که مي‌تواند راههای پيش‌بينی نشده را در يک لحظه خلق کند. اين هنرمند با تاکيد بر بداهه بودن فرهنگ ايرانيان افزود: يکی از پژوهشگران موسيقی هندی اين نوع از موسيقی را داستانی عنوان کرده است و با توجه به نزديکی فرهنگ مردم هند و ايران مي‌توان اين خصوصيات را برای موسيقی ايران نيز در نظر گرفت. داريوش طلايی در پايان گفت: "تکيه اصلی بداهه‌نوازی بر آگاهی و توانمندی شخص نوازنده است. البته نبايد فراموش کرد که بداهه زمانی اتفاق مي‌افتد که پای تکنوازی و تکخوانی در ميان باشد. به طور يقين اگر چند موسيقيدان بداهه‌نوازی کنند يک نوازنده شخصيت محوری اين گروه را به عهده خواهد داشت. اين نوازنده چيره‌دست تار و رديف‌دان در پايان يک قطعه در افشاری اجرا کرد.

arian
Tuesday 29 January 2008, 05:30 PM
محسن نفر (آهنگساز و نوازنده تار)

بداهه نوازی اساساً پدیده ای متأخر است و به معنای رایج امروزی از حدود هشتاد سال قبل در فرهنگ موسیقی ایرانی نضج گرفته است . محسن نفر نوازنده صاحب سبک تار با بیان این مطلب افزود « قدما مانند امروزی ها چندان درپي خلق لحظه ای نبودند و معمولاً انگاره های ردیف را به نحو شایسته ای می نواختند». وی همچنین در خصوص لزوم تبعیت از ردیف دستگاهی گفت :« گوشه های ردیف دستگاهی ما از نظر پیدایش دو حالت دارند: یا اینکه زائیده ذهن یک شخص مثل علی اکبر خان فرهانی یا آقا حسینقلی هستند که در این صورت اصالت ندارند و ما هم مجبور نیستیم ، تراوشات ذهنی ایشان را تمرین و تکرار کنیم. صورت دوم آن است که بپذیریم این ها یک میراث جمعی است و اساتید قدیم هم امانت دار بودند و گوشه های ردیف را به نسل های بعدی منتقل مي کردند. در این صورت ردیف موسیقی ایران یک ارزش جمعی و یک میراث قابل توجه است که ما را مجاب می کند نسبت به حفظ و حراست آن کوشا باشیم».

Mojtaba
Tuesday 29 January 2008, 05:32 PM
دوستان حالا که همه به یه نظر مشترک رسیدید بگذارید در موردبه مبحث دیگه بحث کنیم.
قبول دارم که ردیف استاد صبا یا استاد تجویدی و... برای ویولون نوشته شده اما شاید یه با یه مقایسه به این نتیجه برسیم که ردیف هایی که برای ویولون منتشر شده در مقایسه با ردیف های قدیمی تر مثل میرزا عبدالله یا آقا حسینقلی خیلی محدود تره. و همین ردیف ها هست که اصول آموزش موسیقی ایران به روش سینه به سینه رو تشکیل میده (همونطور که میدونید از ردیف میرزا عبدالله برای آموزش تمامی سازهای موسیقی ایران استفاده میشه حتی کمانچه و نی)

فکر نمی کنید برای برای آشنایی بیشتر با موسیقی ایرانی و بیشتر شدن قدرت بداهه نوازی نواختن ردیف های قدما میتونه مفید تر باشه؟هرچند برای تار نوشته شدن؟

دوست عزیز ردیف . ردیفه حالا زیاد فرقی نمیکنه صبا نوشته باشه یا میرزا عبدلله نوشته باشه به نظر من بداهه نوازی هایی که مثلا در زمان صبا و میرزا عبدلله زده میشد یه حالت خاصی داشت و مختص خودشون بود ولی رفته رفته با اومدن افرادی مثل یاحقی و بدیعی و ملک و یا حتی در تار مثل فرهنگ شریف سبک جدیدی روی کار آمد که کلا خیلی فرق میکرد با زمان صبا و اینو خیلی راحت میتونید مقایسه کنید شما کتاب ردیفی که استاد صبا نوشته مثلادستگاه دشتی رو مقایسه کنید با یکی از آثار بدیعی یا یاحقی شما میبینید زمین تا آسمون با هم فرق دارند چه از نظر آرشه کشی و تکیه زنی

arian
Tuesday 29 January 2008, 05:33 PM
داريوش پيرنياكان و بداهه نوازي

واحد مركزي خبر، مهر: بداهه نوازی از آهنگسازی و ارکستر هم سخت تر است، چون فردی که بداهه نوازی می کند، بايد هم آهنگ بسازد و هم بزند. در واقع بايد اشراف کامل به رديف سازهای موسيقی و به تکنيک سازی که در دست دارد، داشته باشد. داريوش پيرنياکان در نشست پژوهشی موسيقی رديف دستگاهی که پيرامون بررسی بداهه نوازی در ايران در ششمين روز از جشنواره موسيقی در سالن رودکی برگزار شده بود، گفت: ما در برنامه های پژوهشی جشنواره بين المللی موسيقی فجر سعی کرديم از استادان خوبی بهره مند شويم که در زمينه موسيقی کار کرده و تبحر داشته باشند تا از نظرات شان در زمينه آهنگسازی و نوازندگی استفاده کنيم.


اما بداهه نوازیقايت موسيقی ايران است. دانشجويان موسيقی بايد تمرين کنند تا به يک بيان در موسيقی برسند. اين بيان هم بداهه نوازی است.وی با اشاره به اين که بداهه نوازی از آهنگسازی و ارکستر هم سخت تر است، گفت: فردی که بداهه نوازی می کند بايد هم آهنگ بسازد و هم بزند. در واقع بايد اشراف کامل به رديف سازهای موسيقی و به تکنيک سازی که در دست دارد، داشته باشد. همچنين ملودی سازی قوی باشد که در لحظه خلق کرده و اجرا کند.
بيست و هشتم دي ماه هشتاد و چهار

Kamanche
Tuesday 29 January 2008, 07:16 PM
دوست عزیز ردیف . ردیفه حالا زیاد فرقی نمیکنه صبا نوشته باشه یا میرزا عبدلله نوشته باشه به نظر من بداهه نوازی هایی که مثلا در زمان صبا و میرزا عبدلله زده میشد یه حالت خاصی داشت و مختص خودشون بود ولی رفته رفته با اومدن افرادی مثل یاحقی و بدیعی و ملک و یا حتی در تار مثل فرهنگ شریف سبک جدیدی روی کار آمد که کلا خیلی فرق میکرد با زمان صبا و اینو خیلی راحت میتونید مقایسه کنید شما کتاب ردیفی که استاد صبا نوشته مثلادستگاه دشتی رو مقایسه کنید با یکی از آثار بدیعی یا یاحقی شما میبینید زمین تا آسمون با هم فرق دارند چه از نظر آرشه کشی و تکیه زنی

مالاریای عزیز اتفاقا خیلی فرق میکنه ردیف استاد صبا و میرزا عبدالله
ردیف میرزا عبدالله بسیار بسیار وسیع تره و تقریبا مورد استفاده ی تمامی سازهای موسیقی ایرانه اما ردیف استاد صبا فقط برای ویولون نوشته شده و برای سازهای دیگه کاربردی نداره

در بداهه نوازی ها هم به نظر بنده نقش ردیفی که نوازنده زده بسیار موثره و معلومه که نوازنده تحت تاثیر کدام ردیف موسیقی ایرانیه مثل آقای داریوش طلایی که به وضوح سازشون تحت تاثیر ردیف میرزا عبدالله هستش
نوازنده هایی رو هم که اسم بردید مشخصه که بیشتر روی ردیف استاد صبا تمرکز داشته اند تا ردیف های دیگر
و......

AliB
Tuesday 29 January 2008, 08:08 PM
با تشکر از همه دوستان عزیزی که در این بحث شرکت می کنند مخصوصا جناب آریان که نظرات و مطالبی که از اساتید نقل کردند دقیقا مورد قبول این بنده ی حقیر هم هست و موضع نظر شخص من هم همان است که استاد طلایی در تبیین مفهوم بداهه نوازی بیان کردند و همینطور مطالب دیگری که از سایر اساتید نقل کردید بسیار آموزنده مستدل و روشنگر بود . اما به هر حال همچنان اختلاف نظر فراوان در سطوح بالا هم در مورد شیوه ی آموزش وجود دارد پس بنابر این ممکن است که در اینجا هم همه ی دوستان به اجماع نظر نرسند که اصلا امر ناپسندی نیست ولی می توان از رهگذر این مباحثات برای بررسی دیدگاهها و سبک سنگین کردن آن استفاده کرد و هر فرد خودش قضاوت کند.


جناب آرین شما یعنی نظرتان این است که ردیف از بداهه نوازی نیست یعنی حضرات تمام این نت ها را جمع کردن از گذشته ها و حالا ردیف دادن بیرون . ردیف از نظر شما یعنی چی ؟ غیر ازاینه که مثل یک دائره المعارف موسیقی است که از بداهه نوازی یک فردی بدست آمده .

2- درباره ردیف که شما فرمودید تغییر نمی کند . آن دستگاه است که تغییر نمی کند . شما برای من دو تا ردیف مثال بزن که مثل هم باشن . منظور از گوشه فرضا گوشه کرشمه خوب این در تمام ردیف ها هست . حتی در درآمد استاد خالقی هم هست .
به هر حال من نظرم این بود و برای عقائد دیگران هم احترام قائلم :ak
همانطور که آریان عزیز طی مطالب بسیار خوبی فکر می کنم به طور کامل پاسخ این پرسش Akanani عزیز رو دادند من هم فکر می کنم که ردیف موسیقی ایرانی به عنوان رپورتوار موسیقی ما صرفا تراوشات ذهنی و بداهه نوازی شخصی مثل آقا علی اکبر فراهانی و یا میرزا عبدالله و یا آقا حسینقلی نبوده بلکه بسیاری از انگاره ها و الحان موجود در ردیف موسیقی ایرانی در طول تاریخ این مرز و بوم شکل گرفته تکمیل شده و سینه به سینه حفظ و نقل گردیده است. کما اینکه از نام گوشه ها می توان به این مطلب پی برد که هم قدمت تاریخی را در بر می گیرد و هم گستره سرزمینی را.
پس نمی توان گفت که رپورتوار موسیقی ایرانی از پایه صرفا بداهه نوازی ای بوده است کما اینکه بسیاری از الحان و گوشه ها قدمتی هزار ساله و حتی بیشتر دارند. ببینید دوستان عزیز ردیف یا رپورتوار موسیقی ایرانی اساسا ضمن اینکه بیان کننده ی وسعت و تنالیته های مختلف موسیقی ایرانیست دارای استراکچریست که ساختمان موسیقی ما را تشکیل می دهد: به معنی اینکه در هر دستگاه موسیقی ایرانی همانطور که در مطالب اریان عزیز هم بود توالی گوشه ها از نظر سیر درجات گام آن دستگاه داری توالی ای منطقیست و علاوه بر آن در ردیف موسیقی ایرانی ساختار جمله بندی ها دارای اسکلت و شکلی کاملا مشخص است که اصلا تصادفی نیست . شما این فرم ها را در همه ی دستگاهها می بینید ، اینها جملات و ساختار های ریزی هستند که در کنار هم گوشه ها را تشکیل می دهند. مثلا فرمی به نام "پنجه مویه" در بسیاری از گوشه های یک دستگاه و عینا در بسیاری از گوشه های دستگاههای دیگر تکرار می شود و الی ماشاالله فرم های دیگر مثلا فرم های ریتمیک(بر مبنای تعریف موسیقی ایرانی دارای ادوار) مانند کرشمه مانند چهار پاره مانند نغمه و ... که باز در دستگاهها و گوشه ای مختلف تکرار می شود. پس این امر تصادفی نیست بلکه اساسا هویت و شخصیت و شالوده ی موسیقی ایرانیست. این(ردیف) زبانیست که باید برای سخن گفتن در وادی موسیقی ایرانی فرا گرفته شود.
و اینکه شما جز در سایه ی نواختن ردیف به صورت مدون به این آگاهی ها پی نمی برید. در مورد ردیف استاد صبا هم که آریان عزیز فرمودند در نقل قول ها بود که ایشون این ردیف رو اختراع نکردند و یا بداهه تصنیف نکردند بلکه بر مبنای آنچه که بوده و آموزش دیده بودند از اساتیدشون اون رو برای ویلن تالیف و روایت کردند و البته چند گوشه هم به آن افزودند که آن هم باز مثلا از موسیقی محلی بوده به طور مثال گوشه ی دیلمان در آواز دشتی. پس هر کسی هم که ردیف دارد آن را روایت کرده و شاید به نوعی برداشت خود را از آن هسته ی اصلی بیان کرده است.


ببخشید این حرف شما چه معنی داره شما با این حرفتون هم به من و هم کسانی که دارن از این روش استفاده میکنن توهین میکنید در ضمن سبک استادانی مثل یاحقی و بدیعی سبکی هست کسی نتونسته به اون برسه شما حالا دو تا مطرب بی سرو پا اومدن دارن برای پول در آوردن مردم رو میرقصونن دلیل نمیشه شما این با سبک یاحقی برابر کنید در ضمن آهنگی که امثال استاد یاحقی و بدیعی میزدن نمیشد به نت تبدیل کرد چون از نت فراتر بود وگرنه خودشون ردیف مینوشتند


مرسی علی از توضیحاتت عالی بود کسی که میخواد بداهه نوازی کنه حتما باید به ردیف آشنایی داشته ولی نه اینکه بیاد مرجع خودش رو کتابهای ردیف قرار بده و هرچی که اونجا نوشته شده هست رو بزنه کتابهای ردیف فقط یک مقدمه ای است از شروع بداهه نوازی

مالاریا ی عزیز چون اسم این بنده ی حقیر هم علی هست و این دو پست شما در توالی هم نمی دانم که آیا پست دوم شما در خطاب به من بوده یا نه. اگر اینطور باشد که ما به تفاهم رسیده ایم و اگر نه باید من توضیح بدهم خدمت شما.
نکته ی اولی که باید بیان کنم این است که بارها البته تکرار کرده ام که شیوه ی آموزشی محل اختلاف هست و هر کس هر شیوه ای را که می خواهد می تواند در پیش بگیرد. در اینجا باید در نظر داشت که هر ابراز نظری از منظر شخصیست و نباید آن را به عنوان توهین تلقی کرد. یعنی همانطور که شما به شیوه ای برای یادگیری موسیقی ایرانی اعتقاد دارید من هم به شیوه ای اعتقاد دارم و فقط به بیان دیدگاهها می پردازیم.
به هر حال مطلبی که عنوان کردم نظر شخصی من بود و اصلا جبنه ی توهین به شخص شما و یا دیگر دوستان نبود.ما اینجا جمع شده ایم که از هم بیاموزیم و با هم گفتگو کنیم و قصد بیان دیدگاه هاست بنابر این با شخصی کردن بحث به اصل کار لطمه وارد می شود و گفتگو از مسیر خود خارج می گردد.
از اینکه بگذریم همانور که گفتم در نظر من بدون یادگیری ردیف موسیقی ایرانی و فهمیدن نحوه ی روایت و جمله بندی و ارتباط مفهومی و تسلسل گوشه ها ، بداهه نوازی بی معنیست . تازه این کلمه که این قدر محل اختلاف است قدمتی 70 80 ساله دارد همانطور که باز در نقل قولهای جناب آریان بود و مفهومی تازه بنیاد در موسیقی ایرانیست .
در مورد افرادی هم که مثلا برای عباس قادری یا فلان خواننده ساز می زنند من اشاره ای داشتم که مخصوصا هم برای مشخص شدن قضیه توضیح داده بودم که به عنوان شوخی این مطلب را بیان می دارم وگرنه مثلا مگر میرزاده که خدایش رحمت کناد کم بزرگ بود ؟ ایشان هم آهنگ ساخته اند و هم ساز زده اند برای برخی خواننده ها و افراد دیگری مثل سلمکی . اتفاقا اینها جزو باحال ترین افراد در موسیقی ایرانی هستند که اتفاقا مورد خشم برخی داعیه داران مکتب ردیف هم قرار داشته و دارند ولی من چنین دیدی ندارم به شخصه. و اما در مورد شیوه ی شخصی و سبک استاد یاحقی و ملک ببینید فرد برای اینکه ادعای سبک یاحقی یا ملک با بدیعی را بکند باید به بزرگی خود آنها باشد چون خودتان به زیبایی اشاره کردید که آنقدر کار این اساتید حاوی پیچیدگی و ظرافت بوده که امکان نت کردن تمام حالات میسر نبوده است پس چگونه این ظرافت ها و پیچیدگی های حالات و جملات را یک شاگرد می تواند ابتدا درک و سپس اجرا کند؟
آستاد یاحقی هم خدمت استاد حسین یاحقی به فراگیری ردیف ایشان که روایتی از رپورتوار موسیقی ایران بوده پرداخته اند و البته نبوغ فردی مثل پرویز یاحقی را نباید نادیده گرفت و یا استاد بدیعی هم همینطور ایشان هم در زمان خود ابتدا از مقدمات و فراگیری ردیف ها آغاز کرده اند. شما با نگاه کردن به سطح آنها یک هدف عالی دارید برا جلو رفتن ولی تقلید صرف از نواخته های آنها راهی است بن بست.
با تشکر

خسروانی
Wednesday 30 January 2008, 01:55 AM
درود بر دوستان گرامی

هدف اصلی بنیاد گذاران ردیف ، تدوین مجموعه ای مرتبط و منظم از ملودی های سنتی بود.آنها لزوما" به دنبال نظم دادن به سیستم((مدال))(مایه،آواز،دست اه و یا مقام و به طور کلی ردیف) نبودند . بنا بر این رابطهء ((مد))ها(مایه ها)در این سیستم روشن نشده است و نظام آموزشی آن در بر گیرندهء هیچ تئوری و یا اصطلاح نامهء روشنگر نیست.

داریوش طلایی_نگرشی نو به تئوری موسیی ایران_ص16و17


از دیدگاه من مهمترین نقص و ایراد ردیف نکتهء بالاست

arian
Wednesday 30 January 2008, 08:38 AM
دوستان حالا که همه به یه نظر مشترک رسیدید بگذارید در موردبه مبحث دیگه بحث کنیم.
قبول دارم که ردیف استاد صبا یا استاد تجویدی و... برای ویولون نوشته شده اما شاید یه با یه مقایسه به این نتیجه برسیم که ردیف هایی که برای ویولون منتشر شده در مقایسه با ردیف های قدیمی تر مثل میرزا عبدالله یا آقا حسینقلی خیلی محدود تره. و همین ردیف ها هست که اصول آموزش موسیقی ایران به روش سینه به سینه رو تشکیل میده (همونطور که میدونید از ردیف میرزا عبدالله برای آموزش تمامی سازهای موسیقی ایران استفاده میشه حتی کمانچه و نی)

فکر نمی کنید برای برای آشنایی بیشتر با موسیقی ایرانی و بیشتر شدن قدرت بداهه نوازی نواختن ردیف های قدما میتونه مفید تر باشه؟هرچند برای تار نوشته شدن؟
دوست عزيز آقاي كمانچه سلام
به موضوع بسيار خوب و زيبايي اشاره كرديد خيلي دوست دارم به آن پرداخته بشه تا منهم از اطلاعات دوستان عزيز بيشتر استفاده كنم ولي چنانچه صلاح ميدونيد اين مطلب توي يك تاپيك جديد عنوان بشه و در صورت امكان به صورت مدون تا با يك زبان مشترك به مرور جلو بريم و مورد به مورد مسائل را تحليل كنيم تا به شناخت كامل و جامعي برسيم .منظورم اينه كه اول رديف ،دستگاه و آواز را تعريف كنيم ،چگونگي شكل گيري آنها را ذكر كنيم ،انواع آن را بگيم و به همين صورت بالا و بالا تر بريم تا به مسائل جدي تر كه رسيديم مجبور نباشيم از اول برگرديم و ببينيم كه مثلا منظور از دستگاه يا تفاوت روايت ها و غيره را دوباره به بحث بگذاريم .هم سريعتر به نتيجه ميرسيم ، هم مدون تر خواهد بود.اگر دوستان موافقند تاپيكي جديد به اسم رديف باز كنيم.منتظر نظر شما؟

akanani
Wednesday 30 January 2008, 10:03 AM
دوستان از نحوه صحبت همگی تا الان من به این نتیجه رسیدم که همه با بحث اول موافقن به نظر همه اول باید ردیف را دانست تا بداهه نواز شد و لی 100 درصد نیست . آیا من از نظرات همه این نتیجه را درست فهمیدم ؟ :ak

arian
Wednesday 30 January 2008, 10:14 AM
با اجازه ي دوستان ميخواستم مطلبي ديگري هم اضافه كنم اگر اجازه بفرماييد.(داخل پرانتز من نام فاميلم آرين هست.نه آريان ولي هرچي از دوست رسد نيكوست)

دكتر محمد تقي مسعوديه
بديهه سرايي در موسيقي سنتي ايران
بديهه سرايي در موسيقي سنتي ايران فقط در ارائه رديف سنتي مصداق پيدا ميكند . رديف موسيقي سنتي عبارتست از توالي مدون و تثبيت شده ملوديها . اين ملوديها همانطور كه بارها گفته شد نمونه هايي انتزاعي هستند كه مبنا يا زير بناي تغييرات عيني ملودي را تشكيل ميدهند . تغييرات عيني ملوديها تا بينهايت امكانپذير است .
به همين دليل از يك سو تعداد ملوديها و از سوي ديگر توالي تدوين يافته آنها در مكاتب مختلف رديف با هم تفاوت دارند . فقط مقايسه ي نمونه هاي موجود مكاتب مختلف رديف مي تواند تشابه و تغاير آنها را روشن كند. تعليم رديف سنتي به نحو معمول در اصل فاقد جنبه ي بديهه سرايي است . زيرا شاگرد ملزم است آنچه را استاد به او تعليم مي دهد دقيقا فراگرفته و بدون تغيير ارائه دهد.
با احاطه ي كامل بر رديف سنتي است كه اجرا كننده ملوديها را به عنوان الگوهاي زير بنايي مورد استفاده قرار داده و تغيير و تحول ميدهد . در اين تغيير و تحول بي شك فيگورهاي ملودي ، ارزشهاي متري اصوات و چگونگي توالي آنها و غيره ، از يكديگر لاينفك نيستند. موسيقيدان سنتي در بديهه سرايي يا در چگونگي تغيير و تحول نمونه ي انتزاعي ملودي از آزادي بسيار ي برخوردار است. اما اين آزادي در چهارچوب خصايص تثبيت شده ي ملودي محدود مي شود. بنابر اين بديهه سرايي در موسيقي سنتي ايران به هيچ وجه موسيقي را كه بر هيچ الگو يا نمونه ي زيربنايي ملوديك مبتني نباشد ، شامل نمي شود. تغييرات ملودي خصوصا به صورت اختصار ، تطويل ، ادغام ،و تغيير فونكسيون فيگورها و تزيينات ملودي شكل مي گيرند.
(مباني اتنوموزيكولوژي-صفحه 113 انتشارات سروش چاپ اول 1365)

akanani
Wednesday 30 January 2008, 10:24 AM
جناب آریان از توضیحاتتان تشکر . لطف کنید درباره مطلبی هم که من گفتم نظرت را بگو :ak

arian
Wednesday 30 January 2008, 11:36 AM
جناب آقاي اكانيني عرض سلام
من وامدار نظرات بزرگان موسيقي ايران هستم.آقاي دكتر مسعوديه چنين فرموده اند:
1-بديهه سرايي در موسيقي سنتي ايران فقط در ارائه رديف سنتي مصداق پيدا ميكند
2-تعليم رديف سنتي به نحو معمول در اصل فاقد جنبه ي بديهه سرايي است
3-با احاطه ي كامل بر رديف سنتي است كه اجرا كننده ، ملوديها را به عنوان الگوهاي زير بنايي مورد استفاده قرار داده و تغيير و تحول ميدهد
به نظر من شرط لازم براي بداهه نوازي يادگيري جامع رديف است ولي كافي نيست.شرايط ديگر ي نيز بر بداهه نوازي مترتب است .مانند ذوق ، عشق ، تكنيك ،تجربه و....

به قول مرحوم استاد تجويدي : دانستن رديفهاي سنتي ايراني مانند دانستن لغات موجود در زبان فارسي است و همه كس تنها با تسلط به لغات ، شاعر و هنرمند نمي شود
تشكر از تاپيك خوب آقاي مالاريا و همه ي دوستان ،به اميد خدا اين بحث ها باز هم ادامه پيدا كنه و از نظرات و دانش دوستان استفاده هاي بيشتري ببريم.(آرين)

amiraris
Wednesday 30 January 2008, 08:08 PM
به به.آقا کارت درسته ها.قبلا هم کیف کرده بودیم فقط یه کم رو سیم 1 یه ذره مشکل داشت.البته یه کم:af

خسروانی
Thursday 31 January 2008, 04:34 AM
درود بر شما دوستان گرامی
در ابتدا می خواهم نکاتی را در رابطه با ردیف گویا شوم

در تاریخ ایران دو دوره موسیقی با تحریم مواجه شد(البته به غیر از تحریم بعد از انقلاب اسلامی) و صدمات جبران ناپذیری به مویسقی ایران وارد شد:

1_حملهء اعراب و انقاض سلسلهء ساسانی و آغاز خلافت اسلامی
در عهد خلفای راشدین،اصول اساسی حکومت اسلام یا نص صریح قوانین اسلام، به گونه ای که پیامبر پی ریزی کرده بود،(به قاعده ای که صحابهء پیامبر بر اساس تکلیف شرعی خود تعبیر میکردند) با دقت اجرا شد.موسیقی تحریم شد. ابن خلدون میگوید که در آغاز ظهور اسلام، هر چیزی که در فضای تعلیمات قرآن موجود نبود تحقیر میشد.
و در چنین موقعیتی آواز ورقص ممنوع بود.
نوحه خوانان را ظاهرا" تحمل می کردند زیرا آنها، نوحه را موسیقی نمیدانستند.
(موسیقی ایران از آغاز تا امروز_ج1_ص150و151)

2_دوران حکومت صفویه
ملیت هر مردم بر زبان،نژاد یا میهن آن استوار است ولی اساس ملیتی که صفویه بانی و موسس آن بود بر دین و مذهب استوار بود. تثبیت تشیع به عنوان مذهب رسمی یکی از هدف های سیاسی مهم پادشاهان صفوی بود،برای آن که مردم را از، مقام خلافت و اعتقاد به خلیفه چنان روی گردان کند که دیگر برگشت پذیر نباشد. برای رسیدن به این هدف ناچار بودند بیشترین توان و زمان خود را صرف تبلیغات مذهبی به وسیلهء فقها وعلمای شیعه که مروج احکام و قوانین شیعه بودند کنند و آنان را به جمع وتدوین احادیث و نوشتن کتاب های متعدد در اثبات حقانیت شیعه و بطلان مذهب تسنن وادارند. ولی این کوشش پادشاهان صفوی در ترویج مذهب لطمهء فراوان به شعر وادب وموسیقی وارد کرد، زیرا فقها ومجتهدان حکمت و فلسفه و عرفان را منافی مذهب میدانستند و کتاب های مربوط به آن را هر کجا میافتند نابود میساختند و مردمان را از مطالعهء آن به شدت منع میکردند.
(خلاصه ای از صفحات 346 و347 همان کتاب قبل)
خلاصه کلام موسیقی در دوران صفوی وضع اسفباری داشته است
در این دوره فقط اشعار مذهبی (اشعار در مناقب امامان و مصیبت های وارده بر آنان) رواج یافت
برپا کردن مجالس عزاداری در روز های محرم و صفر نیز از رسومی بود که صفویه برای تسریع سیاست خود رایج کردند.پر پا کردن مجالس عزاداری دارندگان صوتی خوش را تشویق کرد.این گروه که به نام روضه خوانان معروف شدند، شناخت الحان موسیقی را برای جلب توجه مجلس گردانان و عامهء مردم، از لوازم کار خود دانستند و در پی کسب آن رفتند.رفته رفته بر شمار مداحان و روضه خوانان افزوده شد و این روند تا عصر قاجاریه که مجالس عزا به صورت روضه و تعزیه(شبیه خوانی)گسترش یافت، ادامه داشت. در این راه برخی خوانندگان مذهبی در حفظ و اشاعهء نغمات ولحن های موسیقی سنتی یا ردیفی ما نقشی بس موثر ایفا کردند .

در این دوره استادان موسیقی بدون جانشین و وارث حقیق در گذشتند، چون علاقه مندان این هنر که آن را ممنوع و مکروه می دیدند و جان خود را نیز در خطر می دیدند به دنبال علوم و فنونی رفتند که زمانه پسند بود
در این دوره علم موسیقی و موسیقی عملی فراموش شد و از یاد ها رفت.
در این دوره کسانی به معمولا به دنبال موسیقی عملی می رفتند که تنفر متعصبین و توهین عوام نادان برایشان مهم نبود و از آن استفادهء مطربی میکردند و به آن ارج نمی نهادند. در نتیجه این هنر از مقام رفیع خویش افتاد.
شاهان صفوی "به جز شاه عباس" موسیقی را جز برای عیاشی و شراب خواری نمی خواستند و هیچ علاقه ای به موسیقی و موسیقیدانان نداشتند.
تشویق و حمایت شاه عباس نیز هر چند از سرعت سقوط آن جلو گیری کرد،اما نتوانست از سیر قهقرایی آن کم کند.
در این دوره خیلی از افراد به جرم فعالیت در موسیقی به طرز مظلومانه ای کشته شدند مانند شاهزاده فاضل و موسیقی دوستی همچون ابراهیم میرزا صفوی.

عصر صفوی را می توان تاریکترین دورهء حیات موسیقی در ایران دانست.



مطالبی که در بالا آورده شد خلاصه ای از وضع نابسامان موسیقی در این ادوار بود، و مقصود من از این کار این بود گویا شوم موسیقی در ایران از این دوره ها گذشته و به دست ما رسیده و نکتهء دیگر آنکه ((تاریخ ادب وهنر و تاریخ سیاسی_اجتماعی یک کشور چنان به یکدیگر پیوسته اند که درک هیچ کدام بدون درک دیگری ممکن نیست))

همان طور که در بخشی از مطالب بالا آورده شد بخشی از لحن ها و نغمه های موسیقی قدیم ایران وارد مراسم عزاداری و به ویژه تعزیه شده و بعدا" قسمت اعظم ردیف موسیقی ایرانی از این عزاداری ها استخراج شده است مثلا گوشهء حسینی که در دستگاه نوا و شور نواخته میشود دقیقا" در آواز های تعزیه با همین نام یافت میشود

و کلام آخر آنکه بعضی متعصبان معتقدند این ردیف امروزی از آسمان بر سر ما فرود آمده است و مانند یک کتاب آسمانی به آن نگاه می کنند، ولی از دیدگاه من این افکار از روی جهل و نادانیست و کاملا غلط است .از دید گاه من ردیف صرفا" یک متد و یا رپرتوار(مجموعه) آموزشی است .و در جای خودش مفید هم میتواند باشد
و نکتهء دیگر آنکه استادان موسیقی ما باید الحان و نغمه های موسیقی ایرانی به هر طریق(ردیف یا آثار گذشتگان و یا حتی از روی خلاقیت و ذوق خود) جمع آوری کنند و با شرایط امروزی جامعه تطبیق دهند تا موسیقی ایران بتواند پیشرفت کند و از این اوضاع نابسامان خلاصی یابد، و در آخر اینکه موسیقی در ردیف خلاصه و منجمد نمیشود .


دوستدار تمامی شما
خسروانی

arian
Thursday 31 January 2008, 07:26 AM
دوستان عزيز سلام با عرض معذزت اجازه بدهيد موضوع بحث به شكل صحيح ادامه پيدا كنه و موضوعات متفرقه در اصل موضوع تداخل پيدا نكنه ، در غير اين صورت نخواهيم توانست به شكل منطقي و درست از بحثها نتيجه گيري كنيم.

akanani
Thursday 31 January 2008, 07:48 AM
آریان جان از تذکرت به دوستان تشکر

دوستان اگر بحث درباره ردیف و بده نوازی است . تاریخچه موسیقی در زمان قاجار که نیست . لطفا پستها را مناسب با تاپیک بزنید در غیر اینصورت پاک می شود .
:ak

Hes_r
Thursday 31 January 2008, 11:11 AM
بچه ها ببخشید خیلی دیر رسیدم .

واقعا به عنوان یه شاگرد کوچیک استفاده کردم .


ببخشید که از اول ندیدم و نتونستم تو بحث عالی شما شرکت کنم .

akanani
Thursday 31 January 2008, 01:18 PM
بچه ها ببخشید خیلی دیر رسیدم .

واقعا به عنوان یه شاگرد کوچیک استفاده کردم .


ببخشید که از اول ندیدم و نتونستم تو بحث عالی شما شرکت کنم .


حسام جان دیر نشده شما چرا نظرت را نمی گی . به نظر شما اول باید ردیف دانست بداهه نواز شد یا نه ؟:ak

E_h_s_a_n
Thursday 31 January 2008, 02:00 PM
گفتنی ها رو دوستان گفتند
من با صحبت های جناب آرین کاملا موافقم

Hes_r
Thursday 31 January 2008, 04:02 PM
مشخصه . کسی که ردیف کار نکرده وقتی با هیچ گوشه و دستگاه و آوازی آشنا نیست مشخصه نمیتونه که بداهه موسیقی ایرانی بزنه .

ولی خوب ارکانی مثل تجربه و تمرین و اعتماد به نصف و اطمینان داشتن از توانایی خودش هم خیلی مهمه .

البته این نظر شخص بنده هست .

bavardi
Thursday 13 February 2020, 08:24 PM
دوست عزیز ردیف میرزا عبدالله برای سنتور و تار است و ردیف استاد صبا برای ویالن . :ak

دوست گرامی ردیف میرزا عبدالله برای ویلن هم وجود داره‌ تالیف اقای آذرسینا هستش من دارمش که‌ برای کمانجه نوشته شده