PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چه خوب که شهریار مرد و ندید



Leon
Thursday 31 January 2008, 10:00 AM
ضوع :چه خوب که شهریار مرد و ندید

نویسنده : نیما رضایی

چند سالی است که بحث افت موسیقی ایران در بین اهل هنر مطرح است و هر کس از دید خود نظری میدهد که موسیقی ایران نابوده شده ، گذشته ها شعر ها شعر بود ، موسیقی روح داشت و ... اما همه انتقاد می کنند و دیگری را مقصر قلمداد می کنند. در این مجال می خواهم به یکی از دلایل این افت بپردازم که به عقیده من عمده ترین مشکل اوضاع و احوال موسیقی ماست.

سالها به این نکته فکر می کردم که چرا ترانه و موسیقی پیش از انقلاب با آنچه پس از انقلاب در داخل و خارج می شنویم آنقدر متفاوت است و متاسفانه در بیشتر موارد افت فاحشی را نشان می دهد. از دلایلی همچون بسته بودن مجراهای یادگیری موسیقی و ترانه ، یکسونگری، عدم تخصیص بودجه ، مجال ندادن به جوانان ، کمبود امکانات ، مطرب انگاری و ... که بگذریم (که از نظر من این عوامل سهم کمتری در شکل گیری این معضل داشته اند.) به بی فرهنگی دست اندرکاران موسیقی میرسیم.

آری! منظور من دقیقا همین کلمه است ، بی فرهنگی. چطور انتظار داریم که از دل جامعه ای که بی فرهنگی در آن نوعی فرهنگ شده است هنرمند فخیم پا به عرصه هنر بگذارد؟ می خواهید بدانید این بی فرهنگی از کجا پدید آمده؟ به عقیده من از مدارس و رسانه ها. به کتابهای درسی نگاه کنید. هر روز از حجم کتاب ادبیات کم می شود.

روزگاری دانش آموزان موظف به حفظ اشعار بودند اما اکنون هر روز شعری از اشعار مفاخر این مملکت از این کتابها حذف می شود. با این روند به جرات می توان گفت که سالهای نه چندان دور جز نامی از سعدی و حافظ و فردوسی و دیگر یزرگان بر خیابانها چیزی باقی نمی ماند.

بحث را به درازا نمی کشیم. تنها می خواهم جواب این سئوال را بدانم که چند درصد ترانه سرایان ، آهنگسازان و آوازخوانان ما با حافظ و فردوسی و مولانا آشنا هستند؟ اگر به یکی از آنان بگوئیم که غزلی را حتی از روی نوشته (نه از حفظ) به درستی بخواند و معنا کند قادر به انجام این کار هست؟ حال همین خواننده از شبکه ماهواره ای پرطرفدار ماهواره ای میخواند: "از سر راه درت میکنم ، پیش همه بدت میکنم" یا میخواند :"برو برو دلم جای دیگه دیگه هست دیگه نمی خوام ببینمت" از شاعر (توهین بزرگی به هنر میکنم که این نااهلان را شاعر می نامم) آواز خوان ، آهنگساز گرفته تا مدیر شبکه تلویزیونی همه گرفتار همین بی فرهنگی هستند

متاسفانه و صد افسوس که برخی آوازخوانان قدیمی ما هم اینگونه اند. تنها به موردی بسنده میکنم. در مراسم تدفین خانم مهستی یکی از آوازخوانان با سابقه و پرطرفدار اینگونه می خواند : "علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را" (تن استاد شهریار در گور لرزید) و جالب آنکه همین آوازخوان در مراسم تدفین خانم سوسن هم همین اشتباه را انجام داده بود و جالبتر آنکه هیچ کس پس از مراسم به وی تذکر نداده که شما مصرع دوم را از بیتی دیگر خواندید.

عامل این فرهنگی را از همین جا جستجو کنید. سالها این گلایه شنیده میشد که درهای موسیقی پاپ و رپ و ... در مملکت بسته است. اما اکنون که انواع هزلیات تهوع آور را از منابع زیرزمینی می شنویم باز هم بهانه ای داریم؟ وقتی گوینده خبر یا برنامه های پرطرفدار تلویزیون ، کوچه بازاری ترین کلمات و سخیف ترین الفاظ را بکار می برند ، شما توقع دارید اوضاع فرهنگ بهبود یابد؟

اگر میخواهیم شعر یا ترانه را متحول کنیم ابتدا باید قالب کلی شعر و ترانه را بشناسیم و زوایا و گوشه کنارش آشنا باشیم. نیما خود یکی از بهترین صاحب نظران شعر کلاسیک بود و به همین دلیل بود که پدر شعر نو نام گرفت و تحولی ایجاد کرد. ترانه ما با بزرگانی چون ایرج جنتی عطائی ، اردلان سرفراز و شهیار قنبری که هر کدام ید طولائی در شناسایی ادبیات کهن ما دارند به اوج رسید. خیال پردازی ها و استعاره های ایرج ، ساده نویسی مفاهیم عمیق اردلان و واژه سازیهای شهیار همه برگرفته از همین درک ادبیات کهن ماست. اینان کوچه و بازار را در ترانه به محترمانه ترین وجه ممکن یاد میکنند : "گیج و ویج از خود گم شدنها" ، "هر کی میخواد با کلاشی سر کلاس نقاشی" .

در پایان می گویم : انتقاد کار بسیار ساده ایست. از من نویسنده این مطلب گرفته تا هر کسی که این نوشته را می خواند و انتقاد می کند، اگر از همین امروز خود به بازیابی فرهنگمان که سالها دنیا را در سیطره خویش گرفته بود نپردازیم ، هر روزمان بدتر از دیروز خواهد شد.

ماریا
Thursday 31 January 2008, 02:24 PM
با نوشته هاتون کاملا موافقم همه فرهنگ ملت ایران داره فراموش میشه از کوچکترین تا بزرگترین ایین و فرهنگهای قدیمی از مراسم عید نوروز و اساس جشن تا شعرا و دانشمندان و سایر بزرگان
اسم سال میزارند مولانا ولی خوب تو ایران از یکی بپرس مولانا کیه ؟ ببین چی می شنوی
چه خوب شد که شهریار مرد و ندید :ag

hichnafar
Thursday 31 January 2008, 06:52 PM
آقاسعید خیلی ممنون ازمطلب
البته یه دور سربع خوندمش(متأسفانه یه کم سرم شلوغه:D) اما یه مورد جالبی که دیدم درمورد مدارس و...
توی کتاب های درسی تاجایی که من دیدم اشعاری که گذاشته می شن هیچ جاذبه ای برای دانش اموز ایجادنمی کنن وادبیات برای خیلی ازماها به چشم یک نمره است که باید گرفته بشه دیگه مهم نیست که چقدرچیزی روکه می خونیم می فهمیم .
یک باررفته بودم یه حایی به نام کانون ترانه یاهم چین چیزی قبلش هم بااونجاتماس گرفته بودم وبهم گفته بودن که جلسه تشکیل می شه منم رفتم وقتی مسؤلش روپیداکردم بهم گفتن که امروزجلسه کاملا"معلوم نیست که باشه یانه شماحالامنتظربمونین شایذ اومدن!!!!وقتی هم ازشون سؤال می پرسم که دفعه ی دیگه صددرصدتشکیل می شه یانه حواب روشن نمی دن .
خلاصه که اینم نظم کاریشون !

fatemeh.1994
Friday 2 January 2009, 12:05 AM
فوق العاده بود!
خوبه که هنوزم کسی هست که این حرفا رو بیان کنه!
الان تو جامعه ی ما همه چیز همه مدل هست و به نظر من این از نقاط ضعف یه جامعه ست!
جلوی ضرر رو از هرجا بگیری منفعته!اما متاسفانه کسی نیست که یه اقدام درست و حسابی کنه!
امیدوارم که از تمدن و سنت ما فقط اسم به جا نمونه!
...
پایدار باشید
_________________________

Mona
Friday 2 January 2009, 12:51 AM
از اون فرهنگ فقط برامون ادعاش مونده و بس (فرهنگ بي فرهنگي)
زمانيكه معلم فقط مياد تا از سر باز كني درسش رو بده و بره و از اون سر هم شاگرد مياد تا نمره رو بگيره و درس رو پاس كنه و خلاص شه ديگه فكر اتفاقات بهتري هم نميشه بود.
اين روزا كيه كه واقعا درس رو از روي علاقه بخونه؟ شايد 5 تا 10 درصد.
مدارسي كه فقط اسم مدرسه رو يدك مي كشند و كار خاصي هم انجام نميدن چه دولتي اش چه غيرانتفاعي اش. هر كدوم مشكل خودشون رو دارند، بهتر بگم هر كدوم از يه ور بوم افتادن.
دانشگاه ها هم به غير از چند تا كه از تعداد انگشتاي دست تجاوز نمي كنه بقيه سالن مد و تفريح گاه و جايي براي سركيسه كردن مردمه. واقعا هم اگه بخواهي فكر كني ميبيني غير از مدرسه و دانشگاه يه سري ها واقعا تفريح ديگه اي ندارن، گناهي هم ندارن!
حالا اگر بخواهي به داد دل تك تك اين افرادي كه تو اين بحث گنجوندمشون برسيم تازه ميفهميم كه همه فقط دور خودشون دارن مي چرخن، همين! جالبيش اينه كه خيلي از مشكلاتشون هم از جانب خودشون نيست. از زمانيكه به دنيا اومدن دو دستي جامعه اونارو ريخته تو بقلشون.
خانواده هامون و تربيتامون مشكل دارن.
هر وقت تونستيم مغزهامونو يه دور فرمت كنيم و اطلاعات جديد و درست توش بريزيم اون موقع شايد بشه يه كارهايي كرد.
در ضمن استاد شهريار نيست اما امثال ايشون هم كم نيستن كه اين وضع رو ميبينن.
سر درد و دلم باز شد. ببخشيد...

shadnaz
Friday 2 January 2009, 12:08 PM
واقعا یکی از قشنگ ترین مطلب هایی بود که توی این سایت خوندم
با حرفتون کاملا موافقم
در مورد اون فرد هم که شعر شهریار رو خوند باید بگم افرادی که توی اون جمع نشسته بودند اصلا وتوجه غلطی شعر نشدند چون تا به حال اونو نشنیدند اون فرد هم یک بی سواد هست که ادعای با سوادی میکنه مثل خیلی دیگه از افراد که در جامعه ما پست های مهم دارند اما حتی نمی توانند پست خودشون رو در یک جمله تکرار کنند
یکی از ترانه سرا ها داشت توی ماهواره صحبت میکرد در پایان جمله ها به خودش زحمت نمی داد که فعل رو کامل بیان کنه نیست=نی ،هست=هه زبان فارسی هیچ شباهتی دیگه به اصلش نداره
متاسفانه هم هر چقدر میگذریم وضعیت ادبیات و تدریس فرهنگ فقیر تر میشه
میگید شعر حافظ و سعدی غیره نمیذارن شما ببینید چند تا جوون میشناسید شب یلدا از حافظ فال بگیرن و معنیش رو بفهمن
متاسفانه این ها باز در حد شعار ما هم هیچ تلاشی برای بهبود این وضع نمیکنیم و نا خواسته جزیی از این جامعه با فرهنگ شدیم و این جامعه رو به ناکامی صوق میدیم
امیدوار به روزی که همه دست به دست هم بدیم و فرهنگ ایران رو از نوع بسازیم
ممنون leonعزیز بابت پست زیبات

Arman_awn
Friday 2 January 2009, 01:46 PM
فقط می تونم بگم وای بر ما که اینطور این فرهنگ غنی رو طوری پشت سرمون
قرار دادیم و سرمون رو مثل کبک زیر برف فرو کردیم که انگار اصلاً این آب و خاک
و فرهنگ و هنر و علم مربوط به ما نیست و مال یک نسل دیگست که الان نمونده.

از گذشتگان این میراث ارزشمند برای ما موند، شدیم این، وای به حال نسل های
بعدی که چیزی هم براشون نذاشتیم و ....

البته فکر کنم اون ها از ما بهتر خواهند بود، چون ما چیزی رو که داشتیم کوبیدیم،
حداقل اون ها باید یک چیزی رو خودشون به وجود بیارن.

اینکه جوونها وضعشون اینطوریه تقصیر زیاد متوجه خودشون نیست. اینا تو این فرهنگ
بزرگ شدن که دختر بچه ی ده ساله به سه تار و دو تار میگه: " بابا این هم مثل گیتاره!!!!"...

واقعاً که...

violin-m
Friday 2 January 2009, 03:10 PM
ما درسته قبلا فرهنگ ، تمدن و قدرت داشتیم ولی شما بگید که الان چی داریم . فقط بلدیم بگیم ما داریوش و کورش و تخت جمشید و موسیقی غنی و چه و چه را داشتیم

آیا از خودتون پرسیده اید که در حال حاضر چی داریم ؟؟ و خود ما چه تلاشی برای بهتر شدن فرهنگ کشورمون کردیم ؟؟ البته منظورم فقط شعر و موسیقی نیست بلکه در همه موارد دارم میگم

یه بار یه خانوم 60 70 ساله این جمله را به من گفت : "پسرم هر وقت دیدی یک ایرانی آدامس خودش را توی خیابون پرت نکرد بدون که ایران داره با فرهنگ میشه......"

negri
Friday 2 January 2009, 06:34 PM
منم موافقم ما چون در حال حاضر چیز زیادی از خودمون نداریم که بشه بهش افتخار کرد(!) مجبوریم دائم به گذشته برگردیم
جالب تر از اون هم اینه که خیلی وقتا بقیه رو به نداشتن پیشینه متهم میکنیم

hichnafar
Saturday 3 January 2009, 10:19 AM
دوستان ببخشید میون صحبتتون ،همینی هم که اینجا در مورد این مسائل صحبت می کنیم و اشکالات رو می گیم خودش خوبه ،چون نشون میده هسن کسانی که دنبال بهتر شدنن ... (انتقاد کردن خوبه در صورتی که فقط کوبیدن نباشه و یه چیزی بعدش ساخته شه )

endvb6
Saturday 3 January 2009, 10:47 AM
ببینید مشکل ما ایرانی ها اینه که فقط بلدیم حرف بزنیم. واقعا چند نفر از شما بعد از دیدن و خوندن این بحث سعی کردین بیشتر رعایت کنین؟؟؟ مثلا یه آشغال کوچیک هم تو خیابون نریزید یا مثلا مهربون تر و با ادب تر رفتار کنین؟؟؟ فقر فرهنگ متأسفانه تو جامعه ما فقط تو شعر و هنر و موسیقی نیست، توی همه زمینه ها ماشاا... بیداد میکنه. امیدوارم این بحث جدی دنبال بشه ولی به صورت عملی.ممنون

Mona
Saturday 3 January 2009, 10:58 AM
و يكي از ايرادهاي ما ايراني ها اينه كه هر كسي فقط خودش درست ميگه (عقل كل) و اتحادي وجود نداره.

pianist_h
Thursday 15 January 2009, 09:56 AM
به اعتقاد من يكي از مسائلي كه باعث شده ما به اين وضعيت نامطلوب برسيم حاشيه است! ما متاسفانه هميشه اصل رو فراموش ميكنيم و هميشه درگير حاشيه ها هستيم اين مسئله در هر زمينه اي مثل ورزش ملي مون هم ميتونيم به وضوح مشاهده كنيم

violin-m
Friday 16 January 2009, 01:59 PM
یه مسئله دیگه اینه که اعتماد به نفس بالایی داریم و به خودمون اجازه میدیم توی هرکاری دخالت کنیم

1- همه ما ایرانی ها پزشک هستیم و واسه بقیه نسخه می پیچیم

2- همه ما ایرانی ها در زمینه های تخصصی معماری شرکت میکنیم و همه مهندس ها اشتباه میگند و ما درست میگیم

3-میتونیم به همه توهین کنیم ولی کسی حق نداره به ما چپ نگاه کنه

4-در عین وضعیت اقتصادی بد دست به خریدهای فوق العاده بزرگ میزنیم (چشم و هم چشمی)

و کلی چیز دیگه

اینا هم همه به فرهنگ بد فعلی ما برمیگرده

ast1356
Friday 16 January 2009, 07:04 PM
شما ميگي سعدي و حافظ دارن ميرن حالا اونو بي خيال

شما الان تو آهنگهاي تازه يه كلمه از مصدر " غنودن" پيدا كن

يا يه كلمه "مفتون" پيدا كن.

بابا لغت هامون دارن ميپرن تو ميگي سعدي و حافظ


بابا بدبخت شديم رفت پي كارش

اين نصف مشت از خروار بود.

با آرزوي بهترينها براي ايران و ايراني

Mona
Friday 16 January 2009, 08:33 PM
بابا بدبخت شديم رفت پي كارش



تو رو خدا نفرماييد، درسته كه مشكلاتمون خيلي خيلي زياده، ولي بدبختي رو قبول كردن مساوي است با اينكه در آينده بدبخت باشيم. انرژي مثبت بديد :)) ممنون

pianist_h
Friday 16 January 2009, 10:08 PM
بله منم با نظر مونا خانوم موافقم. درسته كه ما ايراني ها مشكلات زيادي داريم كه دوستان به اون اشاره كردن ولي بايد بگم كه بسياري از مشاهير و نوابغ تاريخ از ايرانيان هستند و به نظر من ما ايرانيها از هوش و زكاوت بالايي برخورداريم كه اين خودش جاي اميدواريه.

ast1356
Saturday 17 January 2009, 06:35 AM
تو رو خدا نفرماييد، درسته كه مشكلاتمون خيلي خيلي زياده، ولي بدبختي رو قبول كردن مساوي است با اينكه در آينده بدبخت باشيم. انرژي مثبت بديد :)) ممنون


منظور من از بدبخت شديم اينه كه از بس سياست ها غلطه و كسايي كه بايد كار كنن نميكنن

كسايي كه هرچي از دهنشون در مياد ميشن "شاعر" و نمي دونم وقتي حرف ميزني ميشي

انرژي منفي و اونايي كه اون گل واژه ها را به جاي "شعر" ميدن بيرون ميشن "مثبت"

شما يه آهنگ جديد رو امكان نداره بعد از شنيدن بتوني زمزمه كني ولي آهنگ هاي قديمي رو هميشه

زير لب زمزمه ميكنيد...........

از ايران مگه چيزي مونده كه اينقدر تعصب خرج ميكنيم.

با آرزوي بهترينها براي ايران و ايراني

Mona
Saturday 17 January 2009, 09:15 AM
منظور من از بدبخت شديم اينه كه از بس سياست ها غلطه و كسايي كه بايد كار كنن نميكنن

كسايي كه هرچي از دهنشون در مياد ميشن "شاعر" و نمي دونم وقتي حرف ميزني ميشي

انرژي منفي و اونايي كه اون گل واژه ها را به جاي "شعر" ميدن بيرون ميشن "مثبت"

شما يه آهنگ جديد رو امكان نداره بعد از شنيدن بتوني زمزمه كني ولي آهنگ هاي قديمي رو هميشه

زير لب زمزمه ميكنيد...........

از ايران مگه چيزي مونده كه اينقدر تعصب خرج ميكنيم.

با آرزوي بهترينها براي ايران و ايراني

درسته. خب شما هر انرژي اي كه دوست داريد بديد به ما (چه منفي چه مثبت) ، ما به نفع خودمون تغييرش ميديم :))
اما از ايران چيزي مونده، مثلا يكيش من!
منم براي ايران و ايراني آرزوي بهترينها رو دارم :)

ast1356
Saturday 17 January 2009, 11:51 AM
درسته. خب شما هر انرژي اي كه دوست داريد بديد به ما (چه منفي چه مثبت) ، ما به نفع خودمون تغييرش ميديم :))
اما از ايران چيزي مونده، مثلا يكيش من!
منم براي ايران و ايراني آرزوي بهترينها رو دارم :)

ايشالله كه بچه ها يه تكوني بخورن . بخدا قصد من ضد حال زدن نيست . من دوست دارم كارهاي خوب

گوش بدم خوب اون موقع هم هم قداي خودمون اين شاهكارها رو خلق كردن مگه نه

گوگوش مگه چند سالش بود يا كنسرت گروه بيتلها رو ديديد ؟ مك كارتين هنوز ريشش در نيومده

"يستردي" رو خلقكرد.

اگه بچه ها يه كم فقط يه كم عميق فكر كنن و از سطحي نگري فاصله بگيرن خيلي فرقها رو خواهيم ديد.

به اميد اون روز.

با آرزوي بهترين ها براي ايران و ايراني

violin-m
Saturday 17 January 2009, 11:22 PM
منم همینا که شما گفتین ولی با حرف زدن هیچ چیز درست نمیشه

Mona
Saturday 17 January 2009, 11:32 PM
منم همینا که شما گفتین ولی با حرف زدن هیچ چیز درست نمیشه

اين كه مسلمه بايد مرد عمل بود.

به نظرتون چه جوري بايد مرد عمل باشيم؟

ast1356
Sunday 18 January 2009, 09:27 AM
خوب راه حلش دست منه