PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاملي براوضاع واحوال آموزشگاه هاي موسيقي



sina_sb2008
Friday 8 February 2008, 09:23 PM
You can see links before reply
تاملي بر اوضاع و احوال آموزشگاه هاي موسيقي






آموزش گيتار در10 جلسه تضميني ... سازدهني را براي هميشه تنها با 5 جلسه آموزش نزد استاد ... برنده بهترين سازدهني‌نواز آسيا فرابگيريد ... 15 جلسه آموزش کامل سه‌تار و سپس تدريس در همان آموزشگاه ... آموزش تضميني پيانو با ارگ با مجوز شماره ... از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي..." حتما بارها و بارها اين نوع تبليغات را روي در و ديوار شهر ديده‌ايد و از تعجب چشمها‌تان گرد شده که مثلاً چطور مي‌شود سه‌تار را در 10 جلسه ياد گرفت؟


اوضاع آموزشگاه هاي موسيقي در ايران، با وجود اعتراض موسيقيدانان همچنان بلاتکليف و آشفته است. با شروع فصل گرما و زياد شدن اوقات فراغت دانش‌آموزان، بازار کلاس‌هاي موسيقي هم حسابي داغ شده و هر روز بر تعداد آموزشگاههاي موسيقي و معلمين آن اضافه مي‌شود. خلاصه آموزشگاهها هم طبق مصوبه‌اي که هر کدام به نوعي براي خود در نظر گرفته‌اند، با مشتري رفتار مي‌کنند و هر کدام معلمين آموزشگاهشان را بهترين و ماهرترين موسيقيدان مي‌دانند که حق دارد بالاترين هزينه را براي هر ساعت تدريس از هنرجو دريافت کند.

در اين ميان سوالي که هيچوقت پاسخ داده نمي‌شود، اين است که اين هزينه در جيب چه کسي مي‌رود و خرج چه چيزي مي‌شود؟ موسيقيدانان که هميشه از اوضاع مالي و کاري‌شان شکايت دارند، در آموزشگاهها کتاب‌ها و نوارها را خريداري نمي‌کنند و اين امر به عهده خود هنرجوست، فضاهاي آموزشي اغلب از آکوستيک ابتدايي (موکت يا چوب) هم برخوردار نيستند و نه نور کافي و نه تعداد کلاس مورد نياز را دارند. هزينه‌ها کاهش پيدا نمي‌کند و از سوي ديگر، هر روز تعداد مجوز آموزشگاههاي موسيقي افزايش پيدا مي‌کنند و متاسفانه نظارت دقيقي روي فعاليت‌ها و کيفيت آموزشي آنها انجام نمي‌گيرد.



حسن ناهيد، نوازنده برجسته ني ايراني که سالهاست در آموزشگاههاي مختلف به تدريس موسيقي اشتغال دارد و امر تدريس را علاوه بر ايران در قالب کارگاههاي آموزشي در کشورهاي ديگر هم دنبال کرده است، اوضاع صدور مجوز آموزشگاههاي موسيقي کشور را رضايت بخش نمي‌داند و معتقد است که اين اوضاع به شيوه‌اي است که به هر جوان بيست ساله‌اي مجوز تاسيس آموزشگاه موسيقي داده مي‌شود.



ناهيد که سالها در زمينه پرورش موسيقي فعاليت کرده است مي‌گويد: "سن و سال من ديگر اجازه اين تعداد ساعت تدريس در هفته را نمي‌دهد. بسياري از آموزشگاهها براي کسب اعتبار سعي مي‌کنند به هر شيوه‌اي که شده از موسيقيدانان بهره ببرند و به اين موضوع فکر نمي‌کنند که اين تدريس‌هاي مداوم به شاگرداني که هنوز از موسيقي هيچ چيز نمي‌دانند چه فشار عصبي را به مدرس منتقل مي‌کند. ما بايد در اين سن حقوق ثابتي داشته باشيم که براي گذران زندگي کافي باشد، نه اينکه مجبور باشم اين تعداد ساعت را در هفته تدريس کنم. تدريس موسيقي توسط اهل آن، اتفاق بسيار پسنديده‌اي است اما نه به قيمت از دست دادن سلامتي و تحمل فشار عصبي مضاعف. در حال حاضر من در 6 روز هفته در 8 آموزشگاه موسيقي تدريس مي‌کنم، آيا اين روند صحيح است؟ اين تعداد ساعت تدريس آنقدر براي من مشکل است که گاهي فکر مي‌کنم نزديک است سکته کنم."



جالب اينجاست که نه تنها نظرات باتجربه‌هاي موسيقي در ايران در مورد اين اوضاع آموزشگاههاي موسيقي چندان اميدوارکننده نيست که جوانان موسيقي هم اوضاع بهتري را ترسيم نمي‌کنند. آيدين احمدي‌نژاد، نوازنده ويولن و عضو گروه زهي "پارسيان" که به تازگي آلبوم "فيه ما فيه" را منتشر کرده، ميان تعداد استادان موسيقي و آموزشگاهها تناسبي نمي‌بيند، بزرگترين مشکلش هم آموزش‌هاي سليقه‌اي است. او مي‌گويد: "ما مثلا اين همه آموزشگاه موسيقي و معلم موسيقي داريم، اما زماني که مي‌خواهيم براي اجراي يک قطعه پيانو از يک پيانيست دعوت کنيم، بايد تمام ايران را بگرديم، چون تعداد نوازندگاني که در سطح خوبي قرار داشته باشند، بسيار کم است. اين موضوع خصوصا در مورد معلمين گيتار رخ مي دهد، يعني زماني که شما با وجود اين همه آموزشگاه و معلم گيتار دنبال نوازنده خوب هستيد، کسي را پيدا نمي کنيد."



احمدي نژاد دليل اين آشفتگي را استاندارد نبودن سيستم آموزش در ايران مي داند و خاطرنشان مي کند: "بعد از انقلاب در ايران به شدت خلا آموزش حس شد. چون آموزش ها استاندارد نبود. هرچند که آموزش موسيقي هم بايد مثل هر موضوع ديگري با استانداردهاي خاص خودش پيش برود، بايد سرفصل هاي درسي مشخص شود، ديالوگ هاي آکادميک برقرار شود. نبايد آموزش ها سليقه اي باشد، اما از آنجايي که هيچ استانداردي وجود ندارد، آموزش موسيقي در ايران بر مبناي سليقه پيش مي رود. وقتي هدف ما آموزش صحيح نباشد، تنها مي خواهيم که لحظه اي بگذرانيم و برود."



***



سيري کوتاه در عملکرد ساليان گذشته برخي آموزشگاهها نشانگر اين نکته است که نبود يک نظارت دقيق و کارآمد بر نحوه فعاليت آموزشگاه و مدرسان آنها، لطمات جبران ناپذيري به روحيه و استعداد و اخلاقيات مراجعه کنندگان وارد کرده است که اين مسائل جداي از انحرافات تخصصي و آموزشي است که ناشي از نبود دانش لازم نزد مدرسان آن رشته هنري است. اهميت اين نکته ظاهرا در هفته هاي گذشته براي وزير ارشاد و همچنين تني چند از اعضاي خانه موسيقي بيش از پيش مشخص شد و بالاخره نخستين نشست مديران مسئول آموزشگاههاي آزاد هنري با حضور وزير و ديگرمسئولان وزارت ارشاد، مديران مسئول آموزشگاههاي هنري و جمعي از مدرسين رشته هاي مختلف هنري در تالار وحدت برگزار شد.



هوشنگ ظريف رديف دان، نوازنده تار و عضو هيات مديره خانه موسيقي، شرايط اقتصادي جامعه را مسبب کيفيت پايين آموزشگاهها مي داند. او که سالهاست در زمينه تدريس هم در دانشگاه و هم در آموزشگاه هاي مختلف اشتغال دارد، در اين زمينه با ناراحتي و نارضايتي اذعان دارد که شرايط بد اقتصادي هنرمندان و دست اندرکاران موسيقي در جامعه ما باعث شده است که همه به اين هنر به چشم امرار معاش نگاه کنند و تا دو سال ساز زدند به فکر کسب درآمد از اين راه باشند.



او که خودش از اعضاي تيمي است که آزمون معلمي آموزشگاههاي موسيقي را برگزار و سوالات آن را طراحي مي کنند، علاوه براين گلايه ها مي گويد: "در حال حاضر اداره گسترش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، براي افرادي که مي خواهند در آموزشگاههاي موسيقي تدريس کنند، امتحاناتي را برگزار مي کند که برخي از استادان اين رشته هم بر اين آزمون نظارت مي کنند. بسياري از افراد سواد موسيقي شان در حد دو کتاب مبتدي است، اما پيش مي آيد که به آنها گفته مي شود که مي توانند در حد ابتدايي تدريس کنند، بعضي ها هم که بهترند، خوب در سطوح بالاتر مي توانند تدريس کنند."



بسياري بر اين برباورند که روند نظارت تنها تا همين مرحله ادامه پيدا مي کند، اين موضوع را با ظريف در ميان مي گذارم، او هم تصريح مي کند: "بله، متاسفانه روند نظارت فقط تا اين مرحله است و بعد از آن ديگر معلوم نيست که چه کسي دارد چه کاري انجام مي دهد و در آن آموزشگاه موسيقي چه خبر است؟ آقاي روشن روان هم به تازگي در نشستي که با مديران آموزشگاههاي موسيقي که نزديک به 800 نفر هستند، داشتند به آنها اوضاع بد آموزشگاهها را متذکر شدند. همچنين ايشان گفتند که مي دانيم که بسياري از آموزشگاهها بدون مجوز فعاليت مي کنند که اين موضوع به نوعي معضل جامعه محسوب مي شود."

ظريف خاطرنشان کرد: "به هر حال تمام دانشجويان و فارغ التحصيلان موسيقي بعد از 5 سال مي توانند مجوز آموزشگاه بگيرند و ديگر از آنها امتحاني هم گرفته نمي شود و نظارتي روي اين آموزشگاهها نيست."

چندي پيش وزارت ارشاد از خانه موسيقي در اين زمينه کمک خواست تا استادان خانه موسيقي در برگزاري آزمون معلمي و حتي در بخش هاي نظارتي دست راست مرکز موسيقي باشند و هم در زمينه جلوگيري از تخلفات و هم در زمينه نظارت بر آموزشگاههاي موسيقي حتي المقدور به مرکز کمک کنند، اما ظاهرا فعاليت هاي اجرايي و روزافزون خانه موسيقي اين اجازه را به اعضاي آن نداد تا بيشتر از برگزاري يک آزمون معلمي ، اقدام گسترده تري را در اين زمينه انجام دهند.



اعضاي خانه موسيقي ، به خصوص هيات مديره که در حال حاضر اغلب به اين متهمند که به دليل فعاليت هاي اجرايي ، کمتر به کارهاي موسيقايي مي پردازند، دليل اصلي پايين آمدن کيفيت آموزشي آموزشگاه ها را شرايط نابهنجار اقتصادي مي دانند و براين باورند که موسيقيدانان در اين مملکت جايگاه خاصي ندارند، ما خودمان هم نمي دانيم چه بايد بکنيم؟ تعداد فارغ التحصيلان و هنرمندان بيکار موسيقي هم کم نيست، طبيعي است که اين افراد دنبال شغل هستند و نمي دانند که بايد از چه راهي درآمد زايي کنند، اداراتي هم براي حمايت از آنها و اختصاص شغل ايشان طراحي نشده است، از اين رو طبيعي است که تنها راهي که مي توان راحت تر به آن فکر کرد، تاسيس يک آموزشگاه موسيقي باشد.



سامان احتشامي که خود از اعضاي خانه موسيقي است و چند سال پيش در آزمون معلمي اين خانه شرکت کرده است، مي گويد: بعضي ها در حد کلاس خودشان نمي بينند که بيايند و در اين آزمون شرکت کنند. فکر مي کنند چون چند سال است که ساز مي زنند، پس نبايد در هيچ آزموني شرکت کنند، چون حتما اتفاقي است غير حرفه اي. در حالي که هنوز متاسفانه مرز ميان نوازندگي و تدريس در ايران شناخته نشده است، شما شايد نوازنده خيلي خوبي باشيد، اما نتوانيد حتي ازپس تدريس مباني اوليه بربياييد. قرار بود که هرکس کارت معلمي خانه موسيقي را ندارد اجازه تدريس موسيقي را نداشته باشد تا همه مجبور باشند که در سيستم واحدي فعاليت کنند و از يک فيلتر خاص رد شوند. در حال حاضر بسياري از افرادي که کارت معلمي خانه موسيقي را ندارند، بدون اجازه به فعاليت مشغول هستند و اين نقطه ضعف را کسي جز خود موسيقيدانان به دست اين افراد سود جو نداده است.



او ادامه مي دهد: ضمن اينکه آنقدر مشکلات آموزشگاه هاي ما زياد است که شايد کمترينش مساله معلم باشد. بيشترين مشکل آموزشگاه هاي ما کمبود امکانات اوليه است. ما ساز پيانو را که ساز اصلي و پايه اي موسيقي است را به دليل قيمت نسبتا بالايش در بسياري از آموزشگاه ها نداريم. همچنين فضاي آموزشي کافي اصلا در مورد آموزشگاه هاي موسيقي ايران معنايي ندارد و به آن پرداخته نمي شود.



سامان احتشامي مي افزايد: همچنين بايد بگويم يکي ديگر از مهم ترين مشکلات آموزشگاه هاي موسيقي ايران در ناآشنايي هنرجويان با سازهاي مختلف و در نتيجه تصميم گيري هاي اشتباه است. از آنجا که بچه هاي ما ساز را نمي بينند و با نام آنها آشنا نيستند، وقتي که به آموزشگاه ها مراجعه مي کنند نمي دانند دقيقا مي خواهند چه سازي را فرا بگيرند. مثلا مراجعه مي کنند و مي گويند "مي خواهيم از آن ويولن بزرگ ها بزنيم" و پس از مدتي که از کلاس ها مي گذرد، سازشان را تغيير داده و اين دور باطل همينطور تکرار مي شود.



او هم مثل ديگر موسيقيدانان اوضاع اقتصادي و معيشتي هنرمندان موسيقي را از دلايل ضعف تدريس مي داند: علاوه بر اينها، بي تعهدي بسياري از معلمان باعث مي شود که هنرجويان سازشان را رها کنند، مثلا بلافاصله با يافتن کاري جديد از آن آموزشگاه مي روند و هنرجويان را بدون اينکه هيچ توضيحي بدهد، رها مي کند. اين مشکلات هم به چيزي جز شرايط اجتماعي و اقتصادي هنرمندان موسيقي بر نمي گردد.



***



طبق آمار موجود در مورد تعداد آموزشگاه هاي موسيقي در ايران، در حال حاضر 364 آموزشگاه موسيقي در سراسر کشور مشغول فعاليت هستند که تهران با 182آموزشگاه مقام نخست را دارد و استان هاي قزوين و مرکزي بدون آموزشگاه در رتبه آخر هستند. پس از تهران،اصفهان با 26 و مازندران با 24 مورد ، در رتبه هاي دوم و سوم قرار دارند.



با اين حال به نظر مي رسد که هنوز جايگاه آموزشگاه هاي موسيقي در تهران هم به نحو خوبي جا نيفتاده است،" سودابه سالم" آهنگساز و پژوهشگر موسيقي کودک مي گويد: وقتي که مساله اي جايگاه خودش را در جامعه پيدا نکرده است و براي کسي اهميت نداشته باشد، طبيعي است که مشکلات زيادي سر راهش قرار بگيرد. خصوصا در حوزه هاي مختلف هنري .اگر مقايسه اي بين مدارس غيرانتفاعي با آموزشگاه هاي موسيقي داشته باشيد مي بينيد که وقتي که ما به تعليم و تربيت و مسائل آموزشي مان به چشم سود مالي آن توجه مي کنيم و کوچکترين بهايي به فضاي آموزشي نمي دهيم، تکليف آموزشگاه هاي موسيقي روشن است. آموزش و پرورش ما که بودجه مشخص و هنگفت دولتي دارد و توجيه مالي و معنوي پشت آن است، هنوز نتوانسته است تکلفي خودش را با نوع تدريس و فضاي آموزشي مناسب روشن کند، چه برسد به موسيقي که در ايران هيچکدام از اين توجيه ها را دارا نيست.



"سودابه سالم" که کلاس هاي مربيگيري موسيقي نيز داير کرده است، با اشاره به نبود کلاس هاي معلمي موسيقي در ايران خاطر نشان مي کند: ما بارها و بارها گفته ايم که بايد رشته مربيگيري موسيقي در ايران داشته باشيم، اما متاسفانه مسئولين پاسخ مي دهند که به دليل محدوديت ها ما نمي توانيم اين رشته را داشته باشيم. خوب طبيعي است دانشجويي که در رشته آهنگسازي و نوازندگي مشغول است و وقتي فارغ التحصيل مي شود نه آهنگساز است و نه نوازنده چطور مي خواهد يک معلم خوب موسيقي باشد؟ اتفاقات موسيقي در ايران تصادفي و شانسي هستندو جنبه علمي ندارد، از اين رو نمي توان به چيزي در موسيقي به جز غريزه هنري يک فرد دل خوش کرد.



منبع : مهر

Amir
Sunday 17 February 2008, 12:04 AM
یادمه آموزشگاهی که چهار سال پیش می رفتم جشن 10 سالانه برگزار کرده بود و به جز چند استاد بقیه آبروی آموزشگاه رو بردند

تازه تو کرج اون آموزشگاه ادعا داشت که بهترینه

Kamanche
Sunday 17 February 2008, 12:17 AM
یادمه آموزشگاهی که چهار سال پیش می رفتم جشن 10 سالانه برگزار کرده بود و به جز چند استاد بقیه آبروی آموزشگاه رو بردند

تازه تو کرج اون آموزشگاه ادعا داشت که بهترینه

متاسفانه بیشتر آموزشگاههای موسیقی در سراسر ایران از لحاظ تدریس و اموزش یه هنر جویان بسیار ضعیف هستند و کسانی در آموزشگاهها تدریس میکنند که اصلا لیاقتی برای درس دادن ندارن. پول در اوردن و خالی کردن جیب هنرجوهای نگون بخت از اهم کارهای آموزشگاه هاست.
معمولا در شهرستان ها جوان هایی که چند سال پیش یه استاد رفتن و چیزهایی میدونن به دلیل نبود مدرس خوب در شهرستا ها و در آوردن خرج و مخارج زندگی هرچند هم خلاف میلشون در این آموزشگاهها مشغول تدریس میشن.هر چند پول چشمگیری هم بهشون نمیرسه!
البته نباید منکر وجود بعضی از آموزشگاه ها که به طور اصولی به پرورش هنرجو ها میپردازند شد.

Amir
Sunday 17 February 2008, 12:34 AM
مرسی از ویشتاسب عزیز

دوستان عزیز دیگر چه قدر از آموزشگاه خود راضی هستید ؟؟

فکر می کنید اونجوری که باید و شاید پیشرفت می کنید ؟؟


خیلی جالبه اون موقع استاد من خودش می گفت که در آموزشگاه چون درصد کمی بهش می رسه شاید از جون و دل مایه نذاره و به من پیشنهاد کرد که خصوصی به منزلش برم

خب چون مجبور بودم قبول کردم و ییهو نوع آموزش و بیان و رفتار استاد تغییر کرد

ساعتی 3 هزار تومان ؟؟ برای چی ؟؟ چرا ؟؟

چرا فرا گرفتن هنر باید اینقدر سخت باشد

هنری که انسان ساز هست و می تواند یک جامعه را به سعادت برساند

متاسفانه این قضیه ی سودجویی بعضی افراد در این آموزشگاه ها بدجوری دارد به موسیقی و جوونای ما ضربه می زند

فشار مالی اساتید را عقده ای کرده و کمتر استادی پیدا می شود که از جون و دل مایه بگذارد

Kamanche
Sunday 17 February 2008, 12:47 AM
البته من از آموزشگاه خودم در تهران و استادم بسیار راضی هستم بیشتر منظورم حول شهرستان بود چون خودم در شهرستان هستم.
فشار مالی که امیر عنوان کرد ، سر و کله زدن با انواع هنرجوهای مختلف با استعدادهای گوناگون و خواسته های مختلف ،فشار های ناشی از زندگی شهر نشینی و... باعث میشه که استاد هر چه قدر هم با وجدان باشه همه ی دانسته های خودش رو نتونه به شاگردش منتقل کنه و این به نظر من با توجه به شرایط امروز طبیعیه.

خان
Sunday 17 February 2008, 01:47 PM
مشکلات آموزشگاه ها سر به فلک گذاشته.تعداده آموزشگاه ها یی که برای هنر و از همه مهم تر هنر جو ارزش قایل هستند خیلی کم شده.
می دونید که دادن مجوز برای آموزشگاه چندان هم که خیلی ها میگن آسون نیست.این مجوز به هر کسی داده نمیشه.ولی جالب اینه که خودم خیلی ها رو دیدم که مجوز رو می گیرن(چون صلاحیتش رو داشتن)و اون مجوز رو به کسی دیگه میدن.منظورم اینه که میگن مجوز از من کار از تو استاد و سازو.... با شخص دیگه و این هم همون چیزی هست که به مشکلات ما اضافه میکنه. دیگه باید چه توقعی از آموزشگاه ها داشته باشیم؟؟کسی که آموزشگاه رو اداره میکنه سر رشته ای از موسیقی نداره و میخواد هنر جو تربیت کنه .با این روشها امید جامعه به اساتید اصلی هر ساز هستش.چون خیلی از این اساتید به خاطر شرایط نا مساعد حاضر به حضور در این آموزشگاه ها نیستند و خودشون اقدام به بر پایی کلاس میکنن و هنر جو تربیت میکنن. با این شرایط تنها کسانی که پیش این اساتید میرن پیشرفت قابل ملاحظه ای میکنن و می تونن بار موسیقی رو در طی سالیان بعدی به دوش بکشن و یا کسانی که والدینشون از اساتید بوده و راه پدر رو ادامه دادن میتونن موفق بشن و دیگه هیچ فرد نام داری از دل آموزشگا ه ها بیرون نمیاد.
اولین آموزشگاه من آموزشگاه چنگ بود مدیریت این آموزشگاه رو استاد کامیان در دست داشتند که از اساتیدویولن هستند(به قسمت نوازندگان ویولن مراجعه کنید)آموزشگاه چنگ از قدیمی ترین آموزشگاه ها بود و اساتید سر شناسی در اونجا تدریس میکردن همه چیز روی نظم و قانون بود و هیچ استادی حق کم کاری نداشت.هنر جو ها تو این آموزشگاه به غیر از هنر درس دقیق بودن و نظم و نظاکت هم فرا میگرفتن. به تمامی هنر جو ها اهمیت داده میشد و پس از مدتی که راه می اوفتادن باید جمعه صبح میاومدن آموزشگاه و کنسرت میدادن.یه هنرستان موسیقی واقعی یادش به خیر.........

E_h_s_a_n
Sunday 17 February 2008, 04:01 PM
بحث رو سياسي نكنم ولي به نظر من ريشه ي خيلي از اين مسائل برميگرده به كم توجهي و سياست گذاري غلط مسؤلين مرتبط كه مهمترين پيامد اون عدم نظارت صحيح بر كار آموزشگاه هاست و ميبينيم كه اكثر مشكلات از اينجا شروع ميشه

ماریا
Sunday 17 February 2008, 04:24 PM
به نظر من یا باید ان قدر وضع مالیت خوب باشه که بتونی بری تو موسساتی اموزش ببینی که در بین اموزشگاهها واقعا رتبه و مقام و منزلتی دارند و کارشون درست
مثل موسسه موسیقی پارس که زیر نظر اقای ناصر نظر هستش سایت موسسه رو نگاه کنید لذت میبرید فکر کنم اکثریتتون گروه ارکستر پارس رو هم بشناسید بهترین امکانات بهترین اساتید البته خود هنر جو هم مهمه ولی یه دست صدا نداره همه چیز د و طرفه است .

فکر کنم الان نیم ساعت کلاس هر ساز در موسسه پارس جلسه ای 11 هزار تومان شاید هم بیشتر باشه اگه ادم از خودش و استادش مطمئن باشه و بتونه همچون هزینه ای رو بپردازه خوب ضرر نداره ولی اگه نتونی یه همچون هزینه ای رو بپردازی باید بری تو موسسه های عادی تر با هزینه کمتر شانس بیاری یه استاد خوب پیدا کنی یا مجبوری چندین تا استاد عوض کنی تا استاد درست و حسابی پیدا کنی

تازه برنامه های مکمل کلاسها خیلی جالبه
کلاسهای گروه نوازی برای اجرا و ......... پول میدی زمان می زاری ولی در اخر دوره هیچی به هیچی میگن ما اوردیمتون یاد بگیرید با هم بزنید خوب بابا ما که تو کلاس با استادمون میزنیم حالا اینجا چند تا هنرجو بالاتر یا پایین تر از ما میزنند حداقل با استاد زدن مفید چون ایراد مون مشخص میشه ولی وای از این گروه نوازی یا که بون تمرین می یان سر تمرین

خلاصه بد اوضاعی

Hes_r
Sunday 17 February 2008, 04:50 PM
واقعا کمانچه ی عزیز حرف خوبی زد .

دوستی دارم که ایشون 3 سال پیش استادم اومد و فقط کتاب یک صبا رو زد بعد خودش یه کم کار کرد و بعد 4 سال رفت داره تو یه آموزشگاه درس میده .

یا فردی که با من شروع کرد و از لحاظ ردیف در حالی که استادم ازش راضی نبود و میبایست ردیف ملک رو دیگه شروع میکرد بعد از 3 ردیف صبا رفته و الان داره ویولن تدریس میکنه . در حالی که استاد من بهش میگفت این کار رو نکن چون ردیف ملک خیلی به پیشرفتت کمک میکنه و واقعا من هم تاثیر رذیف ملک رو زیاد دیدم . ولی اون الان داره ویولن تدریس میکنه در حالی که خیلی از آهنگای ساده رو به زور میزنه .

متاسفانه نداشتن استادهای مجرب بزرگترین مشکل آموزشگاه های ماست

خان
Sunday 17 February 2008, 05:14 PM
حالا این یه قضیه هستش .
الان که همه کلاس ها نیم ساعته شده .هنر جو میره تو کلاس استاد یه کمی حرف میزنه بعدش هم یه کمی ساز میزنه که مثلا شاگرد برای یاد گیری ترقیب بشه (تا حالا شد 20دقیقه)شاگرد تا بیاد درس دفه قبل رو بزنه هی میبینه که استاد(حیف کلمه استاد)داره به ساعت نگاه میکنه. بعدش استاد سریع درسو میگه و خوش اومدی .آفرین همین جوری تمرین کن داری پیشرفت میکنی.
کلا کلاس موسیقی خیلی خوش میگذره.دوره هم هستیم.

bamdadonline
Sunday 17 February 2008, 08:06 PM
من هم با تمام حرفایی که دوستان زدن موافقم. اصلا آدم این مسائل رو میبینه و شهریه های بی حساب و کتاب که رغبتی برای ادامه کار با استاد پیدا نمیکنه و تصمیم میگیره که خودش فقط با اتکا به کتب و تلاش شخصی موسیقی رو ادامه بده ...!!!

hichnafar
Sunday 17 February 2008, 09:03 PM
سلام
منم موافقم باهمه .
توی آموزشگاه ماکه مثلا"مدرسه ی موسیقی صداوسیماست کلاس ها اصلا"وضع جالبی ندارن هنرجو20 دقیقه میاد میزنه درس می گیره می ره ،البته نمی خوام بدبگم استادهای خوب هم داره ولی امکانات نه !
تازگی ها یک سالن ساختن برای کنسرت های داخلی که ماشالله انقدرطبق اصول ساخته شده که وقتی یه پیانووویولن باهم می زنن صدای همدیگررواصلا"نمی شنون (درفاصله 1 متری هم)
یامثلا"برای آماده شدن برای اجرابه هنرجوهای اونجاراحت کلاس نمی دن ولی اگراشتباه نکنم یه دفعه ازیه آموزشگاه دیگه اومده بودن که به اوناکلاس می دادن !
چندتایی ازاستادایی که من اونجامی شناسم هم ازوضع مدیریت اونجاراضی نبودن
درمورد استادهاهم اوناهم مشکلاتی دارن ویک استادازساعتی مکه میادسرکلاس تاوقتی ساعت کاریش تموم میشه باکلی شاگردسروکله می زنه که واقعا" خسته می شه واگرخودش هم مشکلی داشته باشه که دیگه هیچی .

somka
Tuesday 26 April 2011, 09:47 PM
با درود

همانطور که دوستان نیز اشاره کردند مهمترین مشکل عدم نظارت است که اتفاقا کاملا هم بحث سیاسی است.شوربختانه در این مملکت شما دست روی هر چیز بگذارید اخر سر به سیاست می رسید.با رشد روز افزون موسیقی در میان مردم مسلما تراز اساتید خوب با تعداد هنر جویان به هم می خورد.امروزه شما نگاه کنید هرکس که در دانشگاه موسیقی می خواند در صدد این است که با پایان یافتن درسش رو به تدریس بیاورد.نتیجه میشود همانی که اقای احمدی نژاد گفت.1000 تا استاد گیتار در این اموزشگاه ها هست اما یک نفر ادم حسابی پیدا نمیشود.چون اساسا در این مملکت هیچ چیز سر جایش نیست.به نظر من شاگرد موسیقی امروزه خیلی بیشتر از زمان درویش خان باید سختی بکشد تا به جایی برسد.

hashem2
Tuesday 26 April 2011, 10:23 PM
من بزرگترین ضربه زندگی هنریمو از هنرآموز نابلد و بی هنر خوردم امیدوارم بچه های شهرستان (نزدیک تهران) برای آموزش دیدن به تهران بیان و دوره شون که تموم شد برگردند و با افتخار تو شهر خودشون تدریس کنن