PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : موسيقي سنتي چيز ديگريست...



Babak_mix
Tuesday 12 February 2008, 07:45 AM
سبكهاي مختلفي در موسيقي وجود دارد مثل پاپ .راك .تكنو.جاز .لايت و .... كه هر كدام بنا به حس و حال فرد در موقعيتهاي مختلف جالب است.

مثلا وقتي كه دلت گرفته دوست داري آهنگهاي غمگين گوش كني مثل آهنگهاي هايده .معين.سياوش قميشي و... يا وقتي شارژ هستي دوست داري آهنگهاي پاپ و تكنو گوش كني مثل آهنگهاي ALIGATOR.GIGI AGOSTINO.آهنگهاي شاد معين و محمد اصفهاني و... يا آهنگهاي راك بيشتر چون با گيتار برقي هستند حالت خشني دارد مثل متاليكا و نيروانا...

همه اين آهنگها در جاي خودشان زيبا هستند اما موسيقي سنتي چيز ديگري است و در همه حالات بالاو شادي و غم مصداق دارد و به انسان روحيه ميدهد .

اين به اين دليل ميتواند باشد كه موسيقي سنتي به ذات آدمي مخصوصا حال و هواي ما ايرانيها نزديك است و در هر شرايطي لذت بخش است.

براي مثال وقتي شما آهنگهاي بزرگان اين رشته مثل استاد شجريان .ناظري.افتخاري(البته آهنگهاي قديميش).سراج .بسطامي ونوازندگان و آهنگسازاني مثل استاد عليزاده.ذالفنون.مشكاتيان.ك هرو... را ميشنويد از ته دل لذت مي بريد و احساس ميكنيد كه يك موسيقي واقعي را شنيده ايد.

.t.A.T.u
Tuesday 12 February 2008, 08:18 AM
حرفت را قبول ندارم...موسیقی یک امر سلیقه ای هست و هرکس یک چیزی دوست داره و نمیشه یک سبک را جدا کرد و گفت همه از این سبک خوششون میاد چون به روحیه طرف نزدیک تر هست!

خان
Tuesday 12 February 2008, 08:42 AM
نظره من اینه که موسیقی کاملا سلیقه ای میباشد.یعنی که هر شخص خواهان یک نوع موسیقی میباشد و بیشتر وقت خودش که برای موسیقی در نظر داره رو برای سبک دلخواه خودش صرف میکنه.
ولی در این میان بعضی از سبکها هستن که از تمامی قشر جامعه طرفدار دارن و عموم مردم آنها رو میپسندند.مثل آهنگهای بیکلام که میتونه بهتون آرامش خاصی بده(ولی بازم باید توجه کنیم که هر چیزی جایی داره).
حالا فکر کنین که موسیقی سنتی رو بخواین در همه جا گوش بدین.آیا این موسیقی قادر هست که در همه جا روح شما را ارضا کنه؟؟ جواب این سوال هم متفاوت هستش چون انسان ها با هم فرق دارن.
ولی این حرف رو قبول دارم که موسیقی سنتی از هر موسیقی دیگری به ذات و اصل آدمی نزدیکتر هست.ولی بازم آدم از نوع ایرونیش. تازه اینم برای این هستش که موسیقی اصیل ما هست.چند نفر از ما ها از موسیقی اپرا لذت میبرن؟حتم داشته باشین که تعدادشون از خارجی هایی که موسیقی سنتی دوست دارن بیشتر نیست.پس علاقه ما تابع شرایط محیطی هم هستش دیگه.

Babak_mix
Tuesday 12 February 2008, 10:07 AM
منم با حرف دوتاتون موافقم...
مثلاً خودم از موسيقي بي كلام خيلي خوشم مياد و واقعاً بهم آرامش مي ده و ازش لذت مي برم...
ولي اشتباه نشه، هدف از نوشتن اين تاپيك طرفداري از يك نوع سبك يا موسيقي نيست، هدف من از اين بود كه به خوانندگان بگم كه خوبه بعضي وقت ها آدم يه سري به گذشته و اصالتش بزنه... (همين)
از شما دو دوست عزيز هم ممنونم كه نظرتونو گفتيد
:ilovemusic:

kimiya_mf
Monday 18 February 2008, 07:19 AM
قبول دارم واقعا موسیقی سنتی یه چیز دیگه است ، ممکنه که یه وقت با توجه به روحیه و موقعیت آدم موسیقی دیگه ای جز سنتی هم بچسبه ولی تنها موسیقی ای که میشه بهش گوش کرد (نه که فقط شنیدش !) موسیقی سنتیه ، البته از نظر من

Amir
Monday 18 February 2008, 08:12 AM
دوستان به نظرتون بهتر نیست به جای واژه سنتی از موسیقی کلاسیک ایران استفاده کنیم ؟؟

اما در مورد موسیقی پربار ایرانی باید عرض کنم که داشتن وزن موسیقی ما برای خیلی از کشورها آرزو هست و بوده , اگر جوونای ما بتونند خودشون رو پیدا کنند هیچ نیرویی نمی تونه جلوی موسیقی کلاسیک ما رو بگیره

:ilovemusic:

Khashayar
Monday 18 February 2008, 10:45 AM
درود.
من هم با امیر موافقم موسیقی کلاسیک ایران بهتره هم از نظر علمی میشه این نام رو بهش داد هم از نظر ساختار و زمان.
اما اینکه موسیقی سنتی چیز دیگریست باید بگم.مثلا تو اروپا میگن موسیقی کلاسیک اما ما که ایرانی هستیم یا کلا شرقی هستیم با گوش کردن موسیقی کلاسیک فکر میکنیم همشون از یه فرهنگه و کلا کلاسیکه.اما باید بدونیم که هر کدوم از آهنگسازان کلاسیک متعلق به یه فرهنگن یکی آلمانی یِکی لهستانی و... و وقتی بیشتر مطالعه میکنیم میبینیم هر کدوم بسته به فرهنگ کشورش و با استفاده از تم های موسیقی فولکوریک کشورش آهنگ ساخته اما حالا موسیقیش جهانیه.و چیز دیگه ای که الان چند سالیه باب شده اکثر نوازنده های کلاسیک رپرتوار های قدیمی رو کمتر استفاده میکنن و بیشتر از موسیقی محلی و کشوری خودشون در کنسرت هاشون استفاده میکنن.و مثل ما تعصب ندارند که مثلا موسیقی ابولحسن صبا رو حتما باید با سه تار نواخت یا با ویولن نواخت یا با گیتار الکتریک نزد.و با اونا با هر سازی هر نوع موسیقی رو تنظیم میکنن و مینوازند. موسیقی ما از نظر وزن و فواصل موسیقی و... خیلی غنی و ما از این همه امکانات فرهنگی خودمون که در موسیقیمون نهفته نمیتونیم استفاده کنیم چرا؟چون برای موسیقیمون مرز قایل شدیم و محدود کردیم.و نتیجش این میشه که جوانهای ما روز به روز دارن به سوی موسیقی غربی میرن حتی در کلیپهاشون هم از اونها الگو بر میدارن و موسیقی ما روز به روز به نابودی نزدیک میشه.حرف بسیار دارم اما تو حوصله سایت نمیگنجه.
سپاس.

AliB
Monday 18 February 2008, 11:11 AM
سلام به دوستان.
من عقیده دارم که موسیقی امری سلیقه ای ذائقه ای اندکی فطری و بیشتر اکتسابیست.
انسانهای مختلف بسته به محیط و فرهنگی که در اون زندگی می کنند موسیقی های مختلفی رو گوش می دهند و لذت می برند. که این مساله بیشتر جنبه ی تاثیر محیط و فرهنگ اون جامعه است.و البته جنبه ی فطری و بنیادین قضیه را برای شکل دهی به فرم و فواصل موسیقی ملت های مختلف نباید نادیده گرفت. موسیقی با فواصل معتدل برخاسته از نوعی نگرش فطری و جهان بینیست و مو سیقی با فواصل غیر معتدل (مثل موسیقی ایرانی با داشتن ربع پرده) نیز ناشی از نوعی نگرش فطری و جهان بینی است. ما تمام بنیاد های فرهنگی اصیل و کهنمان در یک راستاست و به اصطلاح همه چیز با هم جور است : موسیقی شعر فرش منبت میناکاری معماری کاشیکاری خطاطی و ... ما یک نظام فرهنگی منسجم هستیم .
از فواصل که بگذریم در فرم موسیقی هم شرایط روزگار و تاثیر رسانه ها و جهانی شدن فرهنگ را نباید نادیده گرفت بسیاری از فرم های موسیقی در قرن 20 ایجاد شده و مورد استقبال انسان امروزی قرار گرفته و به شکلهای مختلف از یک فرهنگ و اقلیم به سایر فرهنگ ها و اقلیم ها تسری یافته است. بنابر این این مساله نقش مهمی در شکل دهی ذائقه ی شنیداری توده ی مردم را دارد.
با توجه به این عوامل بنابر این همانطور که دوستان گفتند طبیعیست که سلایق مختلف و موسیقی های مختلف وجود داشته باشد و همگی کارکرد خود را دارند اما ما یک نظام فرهنگی منسجم هستیم که اگر شرایط اجازه می داد امروز فرهنگ شنیداری ما به گونه ی دیگری می بود . باز کردن این مساله از حوصله ی این بحث خارج است.
به نظر من موسیقی ایرانی با طبیعت و نظام جهان بینی کهن ایرانیان همخوانی دارد و بر آمده از روحیه و فطرت و همینطور سرگذشتیست که بر این ملت و سرزمین رفته است و بنابر این در این نظام فرهنگی منسجم هنوز می تواند کارکرد خود را داشته باشد . کما اینکه فکر می کنم همواره افرادی که به بنیاد های فرهنگی ایران علاقه مندند و مطالعاتی در آن داشته اند و از فرهنگ و تربیتی اصیل و ایرانی بهره می برند ذائقه شنیداری ایرانی دارند و موسیقی ملی ایرانی یا کلاسیک ایرانی یا دستگاهی ایرانی یا سنتی ایرانی را پسندیده و گوش می دهند و لذت می برند.
به نظر من آنچه که ما را دچار مشکل کرده است گسستیست که به زور در نظام فرهنگی ایران و در ... ساله اخیر ایجاد شده با نادیده انگاشتن و حذف و محو بنیاد ها و نماد های فرهنگی هنری ایران.
فکر می کنم کفایت می کند.
مخلص همه دوستان
علی

Hes_r
Monday 18 February 2008, 02:45 PM
این که هر کی چه موسیقی رو بیشتر دوست داره سلیقه ایست . ولی تفاوت افراد به احترامی هست که به نظر دیگران میذارن و این که خودش یه سبکی رو دوست داره نباید با هر کی که یه سبک دیگه رو دوست داره بد صحبت کنه .

منم تو سلیقه باهات یکیم یعنی میگم موسیقی سنتی یه جیز دیگست .

hichnafar
Monday 18 February 2008, 06:10 PM
سلام به نظرم منم این که هرکس چه نوع موسیقی رودوست داره سلیقه ایه و به محیطی که درش رشد کرده وفرهنگی که اطرافیانش داشتن هم برمی گرده هرکس هم باتوجه به خصوصیات اخلاقیش ممکنه به یک سبک گرایش پیداکنه .درکل هم فکرمی کنم هرکاری که توی هرسبکی کیفیت بالایی داشته باشه ارزش گوش کردنش بیشترازهزارتاآهنگ دریک سبک هست که کیفیت خیلی خوبی ندارن .موسیقی کلاسیک ایران هم که روش خوب کارشده باشه خیلی خیلی عالیه .ممنون.

خان
Monday 18 February 2008, 06:34 PM
دوستان به نظرتون بهتر نیست به جای واژه سنتی از موسیقی کلاسیک ایران استفاده کنیم ؟؟

اما در مورد موسیقی پربار ایرانی باید عرض کنم که داشتن وزن موسیقی ما برای خیلی از کشورها آرزو هست و بوده , اگر جوونای ما بتونند خودشون رو پیدا کنند هیچ نیرویی نمی تونه جلوی موسیقی کلاسیک ما رو بگیره

:ilovemusic:


من با نظر شما موافق نیستم .به نظرم نام سنتی برای موسیقی ما برازنده تره تا کلاسیک.
اولا که دقیقا نشان دهنده قدمت و تاریخچه اون هست(نگیم که نام سنتی نشان دهنده کهنگی و از روز عقب بودن هست و حس خوبی نمیده)ثانیا در طول تاریخ این نام در ذهن ها ثبت شده و همه این موسیقی رو با این نام میشناسن و براشون اسم کلاسیک نشان دهنده موسیقی خاص غربی هست.
در ضمن اگه این نام کمی برامون جالب نیست میتونیم بگیم موسیقی اصیل ایرانی نه کلاسیک.

alireza_amirsamimi
Tuesday 27 May 2008, 11:54 PM
من با نظر شما موافق نیستم .به نظرم نام سنتی برای موسیقی ما برازنده تره تا کلاسیک.
اولا که دقیقا نشان دهنده قدمت و تاریخچه اون هست(نگیم که نام سنتی نشان دهنده کهنگی و از روز عقب بودن هست و حس خوبی نمیده)ثانیا در طول تاریخ این نام در ذهن ها ثبت شده و همه این موسیقی رو با این نام میشناسن و براشون اسم کلاسیک نشان دهنده موسیقی خاص غربی هست.
در ضمن اگه این نام کمی برامون جالب نیست میتونیم بگیم موسیقی اصیل ایرانی نه کلاسیک.


بهتره بگیم ملی تا سنتی یا کلاسیک.بعضی از اساتید موسیقی ایرانی حرف جالبی میزنند .میگن وقتی میشه گفت سنتی که یک سنت رو به یاد بیاره مثلا آهنگ بادا مبارک باد در چهارگاه سنتی است چون سنت عروسی رو به یاد میاره.ولی به شور که نمیتوان گفت سنتی چون سنتی خاص(به این کلمه دقت کنید) رو به یاد میاره.به نظر من حرف منطقی اومد.بیشتر اساتید هم میگن موسیی ایرانی یا میگن موسیقی ملی که به نظر من برازنده تر از سنتی هست

mrbmaster
Wednesday 28 May 2008, 07:12 AM
موسيقي سليقه اي است ، درست ! ولي سليقه ما سليقه ايرانيست ما ايرانيها هر جا كه باشيم ايراني هستيم و لحجه فكري و فرهنگي خودمان را داريم ، با پيشنه اي ديرين و غريب كه موسيقي بر گرفته از اين تاريخ كهن را با آثار موتزارت كلاسيك يا راك امروزي متفاوت ميكنه هر زمان به موسيقي غربي گوش ميدهيم طبيعيست كه زيبايي هاي آن به ما لذت ميدهد حتي سطحي ولي روح بوستان سعدي انديشه مولانا و فردوسي همان است كه در تخته جمشيد است در چهل ستون در قالي ايراني و در موسيقي اصيل ايراني اين موسيقي همان است كه تماما با عواطف و روح هر ايراني چفت ميشود

خان
Wednesday 28 May 2008, 05:31 PM
بهتره بگیم ملی تا سنتی یا کلاسیک.بعضی از اساتید موسیقی ایرانی حرف جالبی میزنند .میگن وقتی میشه گفت سنتی که یک سنت رو به یاد بیاره مثلا آهنگ بادا مبارک باد در چهارگاه سنتی است چون سنت عروسی رو به یاد میاره.ولی به شور که نمیتوان گفت سنتی چون سنتی خاص(به این کلمه دقت کنید) رو به یاد میاره.به نظر من حرف منطقی اومد.بیشتر اساتید هم میگن موسیی ایرانی یا میگن موسیقی ملی که به نظر من برازنده تر از سنتی هست

آخه میدونی چیه این نوعه موسیقی دیگه خودش یه سنت شده خودش آنقدر قدمت داره که خیلی بیشتر از ترانه های یاد شده هست و پاره ای از تاریخ مملکت شده. خودش یه قالب خیلی جالبیه.خیلی از مردم تا صدای تار یا سنتور رو میشنون که با یک نوع موسیقی پاپ ادغام شده میگن موسیقی سنتی رو با پاپ درهم کرده نه تار یا سازه دیگه ای.چون براشون این ساز ها نشان دهنده نوع موسیقی اصیله ایرانه.
آخه یه مسئله ای میمونه ،موسیقی ایرانی که فقط شامل موسیقی سنتی و اصیل نیست ، نوع موسیقی پاپی که ما برای ترانه هامون استفاده میکنیم هم موسیقی ایرانیه.(ولی ممکنه تعاریف فرق داشته باشه)

با توجه به این که در حال حاضر انواع موسیقی در کشور استفاده میشه و هر کدوم طرفداران خودشو داره نمیشه گفت که کدوم موسیقی ملی هست.مگر اینکه نوع و قدمت اون رو ذکر کنیم(برای مثال دوباره بگیم موسیقی سنتی که نشان دهنده تاریخش باشه و نوع موسیقی)یه موضوع دیگه اینه که موسیقی ملی، منظورمون چیه؟؟؟
آیا ترانه ای که محمد نوری برای ایران خونده موسیقی ملی نیست؟؟؟با اینکه از موسیقی اصیل استفاده نشده.و نشان دهنده تاریخ و علایق ماست.

به عقیده من نام موسیقی سنتی خیلی برازنده و نشان دهنده قدمت و محتوای آن هستش.که در بسیاری از موارد با سنت ها و حال و روزه مردم گره خورده و نسل به نسل منتقل گردیده.

alireza_amirsamimi
Thursday 29 May 2008, 07:41 AM
آخه میدونی چیه این نوعه موسیقی دیگه خودش یه سنت شده خودش آنقدر قدمت داره که خیلی بیشتر از ترانه های یاد شده هست و پاره ای از تاریخ مملکت شده. خودش یه قالب خیلی جالبیه.خیلی از مردم تا صدای تار یا سنتور رو میشنون که با یک نوع موسیقی پاپ ادغام شده میگن موسیقی سنتی رو با پاپ درهم کرده نه تار یا سازه دیگه ای.چون براشون این ساز ها نشان دهنده نوع موسیقی اصیله ایرانه.
آخه یه مسئله ای میمونه ،موسیقی ایرانی که فقط شامل موسیقی سنتی و اصیل نیست ، نوع موسیقی پاپی که ما برای ترانه هامون استفاده میکنیم هم موسیقی ایرانیه.(ولی ممکنه تعاریف فرق داشته باشه)

با توجه به این که در حال حاضر انواع موسیقی در کشور استفاده میشه و هر کدوم طرفداران خودشو داره نمیشه گفت که کدوم موسیقی ملی هست.مگر اینکه نوع و قدمت اون رو ذکر کنیم(برای مثال دوباره بگیم موسیقی سنتی که نشان دهنده تاریخش باشه و نوع موسیقی)یه موضوع دیگه اینه که موسیقی ملی، منظورمون چیه؟؟؟
آیا ترانه ای که محمد نوری برای ایران خونده موسیقی ملی نیست؟؟؟با اینکه از موسیقی اصیل استفاده نشده.و نشان دهنده تاریخ و علایق ماست.

به عقیده من نام موسیقی سنتی خیلی برازنده و نشان دهنده قدمت و محتوای آن هستش.که در بسیاری از موارد با سنت ها و حال و روزه مردم گره خورده و نسل به نسل منتقل گردیده.


حرفت درست ولی اون حرفی رو که من از یکی از اساتید درباره اسم سنتی گفتم نقض نمیکنه.یک دیدگاه بدی که درباره اسم سنتی وجود داره این هست که برای بسیاری از عوام(دقت کن به این کلمه) بوی کهنگی میده.من یا تو موسیقی ایرانی کار میکنیم ولی بقیه نه!!برای اینکه این ذهنیت غلط رو از ذهن عوام(تعدادشون هم به نظر من کم نیست) بیرون کنیم بهتره که از این اسم استفاده نکنیم

خان
Thursday 29 May 2008, 04:16 PM
حرفت درست ولی اون حرفی رو که من از یکی از اساتید درباره اسم سنتی گفتم نقض نمیکنه.یک دیدگاه بدی که درباره اسم سنتی وجود داره این هست که برای بسیاری از عوام(دقت کن به این کلمه) بوی کهنگی میده.من یا تو موسیقی ایرانی کار میکنیم ولی بقیه نه!!برای اینکه این ذهنیت غلط رو از ذهن عوام(تعدادشون هم به نظر من کم نیست) بیرون کنیم بهتره که از این اسم استفاده نکنیم


حرفامو زدم تا بتونم حرف استاد یاد شده را نقض کنم،ولی مثل اینکه نشد.


ببینید بچه ها،زمان به خودی خود خیلی از چیز ها رو تغییر میده و ماهیتشون رو عوض میکنه،ولی نه همه چیزو.زمان روی یک سری از مسائل کارا هست ولی نه همه.
موسیقی هم همینطوره.زمان نمیتونه موسیقی ما رو از اصل دور کنه و ما هم نباید بزاریم که اینطور بشه.موسیقی همانطور که در پست قبلی هم گفتم:ماهیت ماست،تاریخ ماست،بخشی از تمدنیه که ما همه بهش افتخار میکنیم.
حالا چون اسم آن نشان دهنده گذشته دوری هست، که نباید باهاش مجادله کرد و در پی تغیرش باشیم.
موسیقی دیرینه، ما دیگه به سنت ما تبدیل شده،یک عضو جدا نشدنی از ماست.اگر فکر مردم در باره این نوع موسیقی و اسمش تغییر کرده که نباید ما بیایم و اسم و عوض کنیم تا دوباره با فکر مردم یکی بشه.اگه این اسم نشان دهنده یک ذهنیتیه که مردم به غلط پیدا کردن که نباید اسم و عوض کنیم تا همچی عادی بشه.چرا؟؟؟چون راه حل این نیست.بله این روش راحت ترین راهه.راهه کسانیه که نمیخوان مردم رو متقاعد کنن که موسیقی ما براش سنتی اسم بدی نیست راحتتر بگم حسو حال ه این کارارو ندارن.. موسیقی سنتی ،موسیقی اصیل،و حتی موسیقی ایرانی هم در بسیاری از مواقع نام هایی هست که به موسیقی دیرین ما داده میشه.
ولی هیچ وقت کسی نگفته موسیقی کلاسیک و نمیتونه بگه.اون کسانی که در پی تغییر نام موسیقی سنتی هستند چرا فکر نمکنن که همین اسم موسیقی کلاسیک نشان دهنده نوع موسیقی قدیم غربه؟؟؟چرا فکر نمیکنن که این اسم اصلا در فرهنگ ما رشد و نمو نکرده،که حالا اسم موسیقی ما بر اساس اون تغییر کنه؟
نمیشه حالا چون اون ها میان و اسم موسیقی خودشون که دارای قدمت هست میزارن کلاسیک ما هم بزاریم .
در لغت نامه در باره کلاسیک نوشته(فقط درباره کلمه کلاسیک):::نخستین سبک ادبی که در اروپا پیدا شد و در ادبیات به تقلید از ادبیات یونان و روم پرداختند.(خوبه همه این روزا دست به لغت نامه شدیم)حالا مطمعنیم که اونا هم میگن کلاسیک؟؟؟
حتی موسیقی ملی خیلی بهتر از کلاسیک هست،چون انصافا اسم کلاسیک خیلی با ما غریبه هستش ،ملی میتونه قابل قبول تر باشه .ولی نه کامل.
البته این حرف هایی که میگم نظره منه.ولی به هر حال شایسته نیست که نام این قسمت از فرهنگ و تغییر بدیم.اسمی که سالیان متمادی روی آن بوده.من مخالف سنت شکنی و مبارزه با بعضی بدعت ها نیستم ولی میگم که باید اولا درست درباره آن تحقیق کرد و در ثانی این طوری نباشه که از روی دلخوشی دست به این کار بزنیم.

alireza_amirsamimi
Thursday 29 May 2008, 11:39 PM
حرفامو زدم تا بتونم حرف استاد یاد شده را نقض کنم،ولی مثل اینکه نشد.


ببینید بچه ها،زمان به خودی خود خیلی از چیز ها رو تغییر میده و ماهیتشون رو عوض میکنه،ولی نه همه چیزو.زمان روی یک سری از مسائل کارا هست ولی نه همه.
موسیقی هم همینطوره.زمان نمیتونه موسیقی ما رو از اصل دور کنه و ما هم نباید بزاریم که اینطور بشه.موسیقی همانطور که در پست قبلی هم گفتم:ماهیت ماست،تاریخ ماست،بخشی از تمدنیه که ما همه بهش افتخار میکنیم.
حالا چون اسم آن نشان دهنده گذشته دوری هست، که نباید باهاش مجادله کرد و در پی تغیرش باشیم.
موسیقی دیرینه، ما دیگه به سنت ما تبدیل شده،یک عضو جدا نشدنی از ماست.اگر فکر مردم در باره این نوع موسیقی و اسمش تغییر کرده که نباید ما بیایم و اسم و عوض کنیم تا دوباره با فکر مردم یکی بشه.اگه این اسم نشان دهنده یک ذهنیتیه که مردم به غلط پیدا کردن که نباید اسم و عوض کنیم تا همچی عادی بشه.چرا؟؟؟چون راه حل این نیست.بله این روش راحت ترین راهه.راهه کسانیه که نمیخوان مردم رو متقاعد کنن که موسیقی ما براش سنتی اسم بدی نیست راحتتر بگم حسو حال ه این کارارو ندارن.. موسیقی سنتی ،موسیقی اصیل،و حتی موسیقی ایرانی هم در بسیاری از مواقع نام هایی هست که به موسیقی دیرین ما داده میشه.
ولی هیچ وقت کسی نگفته موسیقی کلاسیک و نمیتونه بگه.اون کسانی که در پی تغییر نام موسیقی سنتی هستند چرا فکر نمکنن که همین اسم موسیقی کلاسیک نشان دهنده نوع موسیقی قدیم غربه؟؟؟چرا فکر نمیکنن که این اسم اصلا در فرهنگ ما رشد و نمو نکرده،که حالا اسم موسیقی ما بر اساس اون تغییر کنه؟
نمیشه حالا چون اون ها میان و اسم موسیقی خودشون که دارای قدمت هست میزارن کلاسیک ما هم بزاریم .
در لغت نامه در باره کلاسیک نوشته(فقط درباره کلمه کلاسیک):::نخستین سبک ادبی که در اروپا پیدا شد و در ادبیات به تقلید از ادبیات یونان و روم پرداختند.(خوبه همه این روزا دست به لغت نامه شدیم)حالا مطمعنیم که اونا هم میگن کلاسیک؟؟؟
حتی موسیقی ملی خیلی بهتر از کلاسیک هست،چون انصافا اسم کلاسیک خیلی با ما غریبه هستش ،ملی میتونه قابل قبول تر باشه .ولی نه کامل.
البته این حرف هایی که میگم نظره منه.ولی به هر حال شایسته نیست که نام این قسمت از فرهنگ و تغییر بدیم.اسمی که سالیان متمادی روی آن بوده.من مخالف سنت شکنی و مبارزه با بعضی بدعت ها نیستم ولی میگم که باید اولا درست درباره آن تحقیق کرد و در ثانی این طوری نباشه که از روی دلخوشی دست به این کار بزنیم.



منم مثل تو خیلی با اسم کلاسیک موافق نیستم.چون شاید در معنا درست به نظر بیاد ولی در حالت معمولی اولین چیزی رو که به نظر میاره اون فرم خاص ارکسترهای کلاسیک غربی هست

خان
Friday 30 May 2008, 12:06 AM
ممنون از اینکه منطقی بحث میکنی.:53:
بله باید به عقاید مردم توجه بشه و نباید آنها را جدا از موسیقی و بحث های تخصصی اون دونست.همین مردم به ظاهر ساده هستند که خیلی از فرهنگ ها رو جا میندازن و خیلی از آنها را ناخواسته دستمایه تغییر قرار میدهند. فقط باید منطقی و ساده در باره این موضوعات بحث بشه و نظرات تبادل بشه تا به نتیجه اصلی و مثبت برسیم.
خیلی از لغات در ذهن های مردم جا افتاده و برای آنها نشان دهنده یک سری از مسائل و رویداد هاست.به عقیده من کلمات و مفهوم موسیقی سنتی و موسیقی کلاسیک هم به همین شکله.
حالا خوبه که دوستان هم بیان و نطراتشون رو بدن تا ما هم بیشتر استفاده کنیم.شاید من در جایی اشتباه کردم.

Kamanche
Friday 30 May 2008, 03:51 AM
باسلام خدمت دوستان

منم این وسط یه نظرکی بدم.اگه زیاد شد ببحشید
اسامی زیادی در مورد موسیقی ایرانی به کار برده میشه. اصیل،ملی،سنتی، هنری، سنگین،کلاسیک و ...

اما به نظر من هیچ کدوم از اینها جامعی کلمه ی کلاسیک رو ندارند.تعریف خاصی میتونید از موسیقی ملی ، سنتی یا اصیل بگید.؟
کلاسیک لااقل تعاریف مشخص شده ای داره (مطابق بهترین نمونه) در همه جای جهان برای مشخص کردن نمونه های هنری هنر و ادبیات به کار برده میشه و اصلا معنای محدودی نداره.
مثلا نمایش نامه های کلاسیک یونان باستان ، معماری کلاسیک ایتالیا
و این تعریف برای موسیقی هنری ایرانی هم به نظر من صدق میکنه
البته در غرب هم موسیقی ایران رو به این نام میشناسند: Iranian Classical Music
اما نه هر نوع موسیقی ایرانی.نکته مهم همینه. موسیقی که طبق تعریف کلمه کلاسیک، مطابق با بهترین نمونه های ارائه شده از موسیقی ایرانیه.
این نظر من بود با احترام به نظر دوستان

AliB
Friday 30 May 2008, 01:49 PM
بحث معطوف شد بر سر نامگذاری .
مطالب خوبی بیان شد در رابطه با تعابیر مختلفی که از اسامی گوناگون ممکنه از موسیقی ما ایرانیان و در نزد خود ایرانیان بشود.
همه ی واژگانی که ذکر شد به نوعی برای موسیقی ما مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد . البته به نظر من امروز تفکیکی در بکار بردن واژگان برای توصیف موسیقی ایران وجود دارد. در بین زعمای قوم موسیقی اکراهی در بکاگیری کلمه ی سنتی وجود دارد. کلمه ی سنتی به نظر من بیشتر طیف عمومی جامعه را در بر میگیرد برای نام کردن موسیقی ما.
مثلا برخی معتقدند کلمه ی "موسیقی دستگاهی ایران" کلمه ی مناسبیست که من هم بیشتر می پسندم.

alireza_amirsamimi
Saturday 31 May 2008, 12:08 AM
بحث معطوف شد بر سر نامگذاری .
مطالب خوبی بیان شد در رابطه با تعابیر مختلفی که از اسامی گوناگون ممکنه از موسیقی ما ایرانیان و در نزد خود ایرانیان بشود.
همه ی واژگانی که ذکر شد به نوعی برای موسیقی ما مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد . البته به نظر من امروز تفکیکی در بکار بردن واژگان برای توصیف موسیقی ایران وجود دارد. در بین زعمای قوم موسیقی اکراهی در بکاگیری کلمه ی سنتی وجود دارد. کلمه ی سنتی به نظر من بیشتر طیف عمومی جامعه را در بر میگیرد برای نام کردن موسیقی ما.
مثلا برخی معتقدند کلمه ی "موسیقی دستگاهی ایران" کلمه ی مناسبیست که من هم بیشتر می پسندم.

من با نظرت موافق نیستم چون موسیقی مقامی و فولکلور رو همیشه شاید درست نباشه که در محدوده 7 دستگاه دانست(منظورم این نیست که از این 7 دستگاه خارجند!!).مثلا اگر نوازندگی های اساتید تنبور رو گوش کنید میبینید که جوری مقامها رو در هم میآمیزند که بهتره اسم اون رو دستگاهی یا حتی مرکب نوازی نذاریم.حتی در آلبوم زمستان استاد شجریان و استاد علیزاده و استاد کلهر و همایون شجریان هم این اتفاق میافته.درست هست که بیداد از دستگاه همایون هست و داد از ماهور(والبته در جاهای دیگه هم این گوشه روایت شده).ولی مخلوط این دو گوشه به نام مام داد و بیداد از حال و هوای دستگاه خاص خارجش کرده(این کار رو تنبور نوزان چیره دست به وفور انجام میدن).من حتی شبیه این کار رو در نوازندگی های ایل قشقایی هم دیدم.که واقعا اسم 7 دستگاه اسم مناسبی براش نیست.میشه گفت دستگاه زیر مجموعه ای از مقام و فولکلور هست و لی عکس این قضیه صادق نیست

AliB
Saturday 31 May 2008, 01:18 AM
من با نظرت موافق نیستم چون موسیقی مقامی و فولکلور رو همیشه شاید درست نباشه که در محدوده 7 دستگاه دانست(منظورم این نیست که از این 7 دستگاه خارجند!!).مثلا اگر نوازندگی های اساتید تنبور رو گوش کنید میبینید که جوری مقامها رو در هم میآمیزند که بهتره اسم اون رو دستگاهی یا حتی مرکب نوازی نذاریم.حتی در آلبوم زمستان استاد شجریان و استاد علیزاده و استاد کلهر و همایون شجریان هم این اتفاق میافته.درست هست که بیداد از دستگاه همایون هست و داد از ماهور(والبته در جاهای دیگه هم این گوشه روایت شده).ولی مخلوط این دو گوشه به نام مام داد و بیداد از حال و هوای دستگاه خاص خارجش کرده(این کار رو تنبور نوزان چیره دست به وفور انجام میدن).من حتی شبیه این کار رو در نوازندگی های ایل قشقایی هم دیدم.که واقعا اسم 7 دستگاه اسم مناسبی براش نیست.میشه گفت دستگاه زیر مجموعه ای از مقام و فولکلور هست و لی عکس این قضیه صادق نیست
علی جون با کمال احترام باید عرض کنم شما خلط مبحث فرمودید تا اونجا که بنده دیدم بحث بر سر نامگذاری موسیقی سنتی و شهری ما بود و صحبتی از مقام و فولکلور و تنبور و تنبور نواز ماهر در کار نبود! . عزیز شما خودت داری میگی موسیقی فولکلور و مقامی! اونها اسم خودشونو دارد یعنی همون موسیقی مقامی و موسیقی فولکلور ایران یا منسوب به هر قوم و منطقه. مطلب من در ادامه ی بحث مربوط به موسیقی شهری ایرانی بود :) همون کاری هم که جناب علیزاده کرده و به اصطلاح مقام داد و بیداد را ابداع! فرموده ، خارج از کلمه ی دستگاهی نیست. موسیقی شهری ما ایرانیان(که تا حالا سرش بحث داشتید و نمی دونم شما چرا یه دفه یاد مقام و فولک افتادی!) همون موسیقی است که با هر شکل و صورت ""کلاسه بندی"" شده است و اگر از بکار بردن ""کلاسیک"" براش اکراه داریم به نظر من همون دستگاهی همون مفهوم کلاسیک رو در فرهنگ زبانی و موسیقایی ما متبادر میکنه . به هر حال ملالغتی شدیم مثل اینکه . همه ی این نامها رو بالاخره به کار می برند مگر اینکه انجمن موسیقی ایران و یا خانه ی موسیقی با همکاری فرهنگستان یه واژه تصویب کنه و تعریفش رو هم روشن کنه تا همه استفاده کنیم.

alireza_amirsamimi
Saturday 31 May 2008, 10:53 AM
علی جون با کمال احترام باید عرض کنم شما خلط مبحث فرمودید تا اونجا که بنده دیدم بحث بر سر نامگذاری موسیقی سنتی و شهری ما بود و صحبتی از مقام و فولکلور و تنبور و تنبور نواز ماهر در کار نبود! . عزیز شما خودت داری میگی موسیقی فولکلور و مقامی! اونها اسم خودشونو دارد یعنی همون موسیقی مقامی و موسیقی فولکلور ایران یا منسوب به هر قوم و منطقه. مطلب من در ادامه ی بحث مربوط به موسیقی شهری ایرانی بود :) همون کاری هم که جناب علیزاده کرده و به اصطلاح مقام داد و بیداد را ابداع! فرموده ، خارج از کلمه ی دستگاهی نیست. موسیقی شهری ما ایرانیان(که تا حالا سرش بحث داشتید و نمی دونم شما چرا یه دفه یاد مقام و فولک افتادی!) همون موسیقی است که با هر شکل و صورت ""کلاسه بندی"" شده است و اگر از بکار بردن ""کلاسیک"" براش اکراه داریم به نظر من همون دستگاهی همون مفهوم کلاسیک رو در فرهنگ زبانی و موسیقایی ما متبادر میکنه . به هر حال ملالغتی شدیم مثل اینکه . همه ی این نامها رو بالاخره به کار می برند مگر اینکه انجمن موسیقی ایران و یا خانه ی موسیقی با همکاری فرهنگستان یه واژه تصویب کنه و تعریفش رو هم روشن کنه تا همه استفاده کنیم.
آقا اینجا مشخص شد قضیه چیه .دلیل این بحث ما نگاه متفاوت ما به موسیقی ایرانی هست.دلیل حرف من این بود که به نظر من وقتی میگیم موسیقی ایرانی یا سنتی یا هر چیز دیگه این دو دسته رو هم شامل میشه.نمیشه بگیم موسیقی لری جزئش نیست

AliB
Saturday 31 May 2008, 12:25 PM
خوب علی جان درسته وقتی میگیم" موسیقی ایرانی "(که دقیقا همین عبارت رو شما هم براش بکار بردی و نمیتونی بگی موسیقی سنتی همونطور که نمی تونی بگی موسیقی کلاسیک ایرانی و همونطور نمیشه گفت موسیقی دستگاهی ایرانی فقط و فقط تحت عنوان کلی موسیقی ایرانی میشه همه ی این موسیقی ها رو جمع کرد چون اساسا قرای هم نست که این همه موسیقی های گوناگون و مختلف رو فقط با یک عبارت نامگذاری کرد) شامل بر همه ی انواع موسیقی که در محدوده ی جغرافیای ایران نواخته میشه هست. موسیقی لری(که بنده خیلی دوست دارم یه رگ لر هم دارم) یا موسیقی کردی (که واقعا زیباست ) و موسیقی آذری و موسیقی خراسانی و موسیقی های فولکلور دیگر همه ایرانی هستند :) اما به آنها موسیقی محلی یا فولکلور میگویند چون در یک منطقه ی خاص از کشور ایران رواج داشته و مورد استفاده است (با این حال از نظر آواشناسی در محدوده ی موسیقی ایرانیست و پیوستگی کامل با فرهنگ موسیقی ایرانی دارد).
به نظر من بیاییم این تفکیکات رو درنظر داشته باشیم.
حالا علی جون اگر کلی درنظر بگیریم به نظر شما چه عنوانی بر این موسیقی میشه گذاشت؟
موسیقی ملی؟(آیا موسیقی لری جزو موسیقی ملی ایران حساب میشه؟ آیا خراسانیه این رو قبول داره؟ یا مازندرانیه؟ اما همگی اتحاد دارند که تار ساز ملی ایرانه و مثلا استاد علیزاده باعث افتخارشونه و مثلا سرود ای ایران اشک همه رو در میاره و موسیقی دستگاهی رو موسیقی مشترک خودشون میدونن مثلا توجهت رو به استاد بیگجه خانی جلب مبکنم یا استاد اقبال آذر این ها همه ضمن موسیقی اذری به ارایه ی موسیقی دستگاهی ایران می پرداختند پس موسیقی دستگاهی جنبه ی زبان مشترک و ملی رو برای ما ایرانی ها داره)
پس تا اینجا من به این نتیجه رسیدم که : درسته موسیقی ایرانی رو برای همه ی انواع موسیقی ایرانی میشه به کار برد (همونطور که گفتی تفاوت دیدگاه داشتیم) اما موسیقی دستگاهی برای بخشی از موسیقی ما که براش اکراه داشتیم بگیم سنتی و یا مثلا کلاسیک واژه ی بیراهی نیست.
موافقی؟

alireza_amirsamimi
Saturday 31 May 2008, 03:05 PM
موسیقی ملی؟(آیا موسیقی لری جزو موسیقی ملی ایران حساب میشه؟ آیا خراسانیه این رو قبول داره؟ یا مازندرانیه؟ اما همگی اتحاد دارند که تار ساز ملی ایرانه و مثلا استاد علیزاده باعث افتخارشونه و مثلا سرود ای ایران اشک همه رو در میاره و موسیقی دستگاهی رو موسیقی مشترک خودشون میدونن مثلا توجهت رو به استاد بیگجه خانی جلب مبکنم یا استاد اقبال آذر این ها همه ضمن موسیقی اذری به ارایه ی موسیقی دستگاهی ایران می پرداختند پس موسیقی دستگاهی جنبه ی زبان مشترک و ملی رو برای ما ایرانی ها داره)
پس تا اینجا من به این نتیجه رسیدم که : درسته موسیقی ایرانی رو برای همه ی انواع موسیقی ایرانی میشه به کار برد (همونطور که گفتی تفاوت دیدگاه داشتیم) اما موسیقی دستگاهی برای بخشی از موسیقی ما که براش اکراه داشتیم بگیم سنتی و یا مثلا کلاسیک واژه ی بیراهی نیست.
موافقی؟
من با این قسمت مشکل دارم.من حرفت رو درباره زبان مشترک قبول ندارم.من میگم موسیقی زبان جهانی داره.وقتی که ما میایم یک سمفونی از ریمسکی کورساکف یا بتهوون گوش میدیم و یا یک اپرا حتی به زبان بیگانه مثلا ایتالیایی یا آلمانی از موتزارت میشنویم و چهار ستون بدنمون میلرزه و گهگاهی شدیدا متاثر میشیم .یا یک خارجی میات و از کنسرت استاد شجریان لذت میبره با اینکه شاید اصلا این گام رو توی عمرش نشنیده اینه که زبان موسیقی یک زبان جهانی هست و حد و مرز نمیشناسه چه برسه به داخل ایران!!!طبق حرف تو یعنی من وقتی دارم یک موسیقی از پاگانینی گوش میکنم باید یک مترجم موسیقی ایتالیایی داشته باشم.ولی هیچ وقت همچین مترجمی وجود نداره چون نیاز به مترجم نداره.برای همین به نظر من حرفت درباره زبان مشترک غلط هست.اما درباره اینکه تار ساز ملی ماست این به این معنا نیست که وقتی کیوان ساکت یه قطعه اروپایی با تار میزنه یعنی داره با زبان موسیقی ملی ما صحبت میکنه یا با زبان اروپا!بلکه به این معناست که با ساز ایرانی داره یه موسیقی میزنه که میتونه خواستگاهش ایرانی نباشه(نه اینکه زبانش ایرنی نباشه).حالا پس به چه دلیل میان میگن موسیقی کلاسیک و رپ و راک و ایرانی و... .این کلاسه بندی ها که بر اساس منطقه و تاریخ و گام و ... تقسیم میشه میات خواستگاه یک موسیقی رو مشخص میکنه نه زبان اون رو.پس درست نیست از واژه زبان مشترک استفاده کنیم.
اما اینکه گفتیم:((اما موسیقی دستگاهی برای بخشی از موسیقی ما که براش اکراه داشتیم بگیم سنتی و یا مثلا کلاسیک واژه ی بیراهی نیست)).سر اسم موسیقی دستگاهی با این دیدگاه جدیدی که تو پست آخرت دادی با توجه به حرفهای اخیر من توافق نداریم.من فکر میکنم بحث من و خان و امیر به اینجا کشید که بیایم بین این اسامی که سنتی و کلاسیک و ملی و ... رو شامل میشه یکی رو انتخاب کنیم و دلیل هامون رو بررسی کنیم

AliB
Saturday 31 May 2008, 04:02 PM
خوب علی جون مثل اینکه بحث کش و قوس پیدا کرده و یه جوری پیچیده و از تفاهم داره دور میشه.


من با این قسمت مشکل دارم.من حرفت رو درباره زبان مشترک قبول ندارم.{!!! زبان مشترک؟! من درباره ی زبان مشترک به این معنی که شما برداشت کردی چیزی نگفتم . من قبلا هم در بحث های دیگه به همین مفهوم که کلا موسیقی زبان مشترک همه ی انسان هاست تاکید داشتم و دارم . اینجا صحبت سر این هست که این زبان مشرک در عین اشتراک دارای فرم ها ی مختلفی هست که هر کدوم یه اسمی داره برای خودش و این ناقض اشتراک نیست}من میگم موسیقی زبان جهانی داره.{من قبول دارم البته علیرضا جان یه نکته اینه که این زبان جهانی اون به اون تعبیر کاملا یونیورسال نیست به نظر من نیاز به مترجم نداره ولی ترجمه های شخصی هر کسی هم برای خودش ممکنه تفاوت کنه }وقتی که ما میایم یک سمفونی از ریمسکی کورساکف یا بتهوون گوش میدیم و یا یک اپرا حتی به زبان بیگانه مثلا ایتالیایی یا آلمانی از موتزارت میشنویم و چهار ستون بدنمون میلرزه و گهگاهی شدیدا متاثر میشیم .یا یک خارجی میات و از کنسرت استاد شجریان لذت میبره با اینکه شاید اصلا این گام رو توی عمرش نشنیده اینه که زبان موسیقی یک زبان جهانی هست و حد و مرز نمیشناسه چه برسه به داخل ایران!!!{درسته حد و مرز نداره باز هم میگم تفاوت اسم گذاری دلیل بر مرز بندی و جدا کردن نیست البته منظورم در مورد مثلا موسیقی های داخل ایرانه ولی به هر حال ببین هر کدوم از این موسیقی ها در یک محدوده ی جغرافیایی پرورده شده و طبیعتا برای بارزشناسی اونها از هم نامهای مختلفی براش استفاده میشه مثلا در حالت کلی موسیقی کلاسیک غربی ، موسیقی ترکی ، موسیقی عربی ، موسیقی هندی و ... }طبق حرف تو یعنی من وقتی دارم یک موسیقی از پاگانینی گوش میکنم باید یک مترجم موسیقی ایتالیایی داشته باشم{من کجا این رو گفتم داداش اصلا این طور نیست . من همچین مطلبی رو بیان نکردم . من خودم هم شدیدا به گوش دادن موسیقی کلاسیک اروپایی علاقه مندم و تا سرحد نهایت لذت میبر م و گاها اشک من هم در میاد از شنیدن بعضی از اونها اما قبول کن که به هر حال مفاهیم و استعاره های هنری در هر فرهنگی ممکنه تفاوت هایی داشته باشه . به هر حال این تفاوت ها البته زیباست و نحوه ی ادراکات انسانها ی مختلف از فرهنگ های مختلف هم نسبت به اونها تفاوت داره} .ولی هیچ وقت همچین مترجمی وجود نداره چون نیاز به مترجم نداره.برای همین به نظر من حرفت درباره زبان مشترک غلط هست.{ علی جان درباره ی زبان مشترک مقصود این است که هنگامی که از موسیقی رسمی ایران صحبت میشه همه ی اقوام ما اشاره به موسیقی دستگاهی می کنند ضمن اینکه اونها با افتخار موسیقی بومی خودشون رو هم دارند و این منافاتی با هم نداره . قصد من مرز بندی یا جدا کردن زبان مشترک موسیقی نیست همونطور که در پست قبلیم بود}اما درباره اینکه تار ساز ملی ماست این به این معنا نیست که وقتی کیوان ساکت یه قطعه اروپایی با تار میزنه یعنی داره با زبان موسیقی ملی ما صحبت میکنه یا با زبان اروپا!بلکه به این معناست که با ساز ایرانی داره یه موسیقی میزنه که میتونه خواستگاهش ایرانی نباشه(نه اینکه زبانش ایرنی نباشه).{علی جون نمی دونم این مطلب چه ربطی به صحبت من داشت فکر می کنم اینجا جای بحث درباره ی این مقوله نباشه}حالا پس به چه دلیل میان میگن موسیقی کلاسیک و رپ و راک و ایرانی و... .این کلاسه بندی ها که بر اساس منطقه و تاریخ و گام و ... تقسیم میشه میات خواستگاه یک موسیقی رو مشخص میکنه نه زبان اون رو.پس درست نیست از واژه زبان مشترک استفاده کنیم.{من نفهمیدم بالاخره موسیقی زبان مشترک هست یا درست نیست از زبان مشترک استفاده کنیم . اینجا یه کم پیچیده شد برای من فهمیدن مطلب شما}
اما اینکه گفتیم:((اما موسیقی دستگاهی برای بخشی از موسیقی ما که براش اکراه داشتیم بگیم سنتی و یا مثلا کلاسیک واژه ی بیراهی نیست)).سر اسم موسیقی دستگاهی با این دیدگاه جدیدی که تو پست آخرت دادی با توجه به حرفهای اخیر من توافق نداریم.من فکر میکنم بحث من و خان و امیر به اینجا کشید که بیایم بین این اسامی که سنتی و کلاسیک و ملی و ... رو شامل میشه یکی رو انتخاب کنیم و دلیل هامون رو بررسی کنیم
من دلایلم رو بیان کردم
نظر من دایر بر این هست که ما انواع مختلف موسیقی داریم . هر کدوم از این موسیقی ها دارای تعریف خاصی هستند . این تعریف مشتمل بر فرم و خاستگاه اون موسیقی هم هست که در نامگذاری اون موسیقی دخیله. تفاوت در نامگذاری موسیقی ها و دسته بندی انواع موسیقی از هم امریست اجتناب ناپذیر و بدیهی. اما این تفاوت در نامگذاری دلیل بر جدا کردن ذات موسیقایی بودن و یا زبان مشترک بودن این موسیقی ها به طور کل نیست. ما در ایران موسیقی های فولکلور و محلی داریم که در دنیا هم به نام موسیقی های فولکلور ایرانی مشهور هست در خود ایران هم همینطور . موسیقی دستگاهی ما موسیقی شهری و رسمی کشور ایران موسیقی است که مانند زبان رسمی ما که فارسیست و در کل مملکت رواج داره همون حالت رو به نظر من داره. مسلمه ما همه ایرانی هستیم . هر کس گویش خودش رو داره. ما وقتی ایرانی هستیم خیلی اشتراکات زیاد داریم . حتی مثلا زبان و گویش کردی رو میشه تا حدی فهمید و یا آذری رو . موسیقی که جای خود داره .
مساله اینجاست که شما میخوای یک نام یونیورسال برای کل اونها در نظر بگیری که به نظر من امکانپذیر و درست نیست.

Hes_r
Saturday 31 May 2008, 04:19 PM
قبول دارم موسیقی سنتی یه چیز دیگست ولی واسه ایرانیا یه چیز دیگه هست .

چرا ؟؟؟؟ چون به هر حال مردم هر منطقه ای یه احساس دارن که بین اغلب مردم وجود داره و حس و سلیقه ی مشتکی دارن .

موسیقی سنتی مورد علاقه ی بیشتر مردم ایرانه چون مطابق با سلایق ایرانی ساخته شده .... در حالی که در اروپا سلیقه ی عام موسیقی کلاسیک رو میپسنده .

خوش باشید

یا علی

AliB
Saturday 31 May 2008, 06:02 PM
حسام جون بابا این مدالات ما رو کشت :)) خیلی جلال و جبروت داره
من با حرفت موافقم داداش .

خان
Saturday 31 May 2008, 08:41 PM
سلام به دوستان عزیییییز وخوب.
علی جون رگ لریت ما رو کشته.بابا لر،بابا لر دوست .راستی میگن طرف رگ لریش گرفته یعنی چه؟امیدوارم هیچ وقت رگت نگیره:)
من هم با نام موسیقی دستگاهی موافق نیستم.به عقیده من این نام شامل تمامی موسیقی ما نمیشه.نمیتونه تمامه جوانب رو پوشش بده و فقط برای یک قسمت مناسب هست.
دوستان گلم شما عزیزان خیلی وارد جزئیات شدین.و دارین در باره نام های موسیقی های خاص بحث میکنید.(که البته خوب هم میباشد).
اول بیایم ببینیم چه چیزی ما رو یاد موسیقی ایرانی میندازه؟چی میشه که ما میگیم موسیقی سنتی؟میگیم اصیل؟
حرف ما روی کل موسیقی ایران زمینه نه نوع و گونه خاص.
نام های سنتی،اصیل به نظره من خیلی خوبه.باید به نظرات مردم هم احترام گذاشت و نباید آنها را جزو افراد ناوارد در موسیقی بدانیم که هیچ سر رشته ای ازش ندارن.نه اینطور نمیشه.به عقیده من نباید بگیم که نام سنتی برای عام هست نه برای خاص و اهل هنر.
موسیقی اصیل ایرانی هم موسیقی ترکی رو داره هم موسیقی خراسانی هم موسیقی های ناب و فوق العاده بندری با اون ساز های عالیشون.بحث بر سر خاص نیست.حرف ما روی کله.

alireza_amirsamimi
Saturday 31 May 2008, 10:31 PM
خوب علی جون مثل اینکه بحث کش و قوس پیدا کرده و یه جوری پیچیده و از تفاهم داره دور میشه.


من دلایلم رو بیان کردم
نظر من دایر بر این هست که ما انواع مختلف موسیقی داریم . هر کدوم از این موسیقی ها دارای تعریف خاصی هستند . این تعریف مشتمل بر فرم و خاستگاه اون موسیقی هم هست که در نامگذاری اون موسیقی دخیله. تفاوت در نامگذاری موسیقی ها و دسته بندی انواع موسیقی از هم امریست اجتناب ناپذیر و بدیهی. اما این تفاوت در نامگذاری دلیل بر جدا کردن ذات موسیقایی بودن و یا زبان مشترک بودن این موسیقی ها به طور کل نیست. ما در ایران موسیقی های فولکلور و محلی داریم که در دنیا هم به نام موسیقی های فولکلور ایرانی مشهور هست در خود ایران هم همینطور . موسیقی دستگاهی ما موسیقی شهری و رسمی کشور ایران موسیقی است که مانند زبان رسمی ما که فارسیست و در کل مملکت رواج داره همون حالت رو به نظر من داره. مسلمه ما همه ایرانی هستیم . هر کس گویش خودش رو داره. ما وقتی ایرانی هستیم خیلی اشتراکات زیاد داریم . حتی مثلا زبان و گویش کردی رو میشه تا حدی فهمید و یا آذری رو . موسیقی که جای خود داره .
مساله اینجاست که شما میخوای یک نام یونیورسال برای کل اونها در نظر بگیری که به نظر من امکانپذیر و درست نیست.

اینا رو همون اول میگفتی داداش :ilovemusic:من فکر کردم منظورت از زبان چیز دیگه ای هست.به نظر من الان خان دوباره بحث رو برگردوند به محور اصلی :dj10:از همین پست دوباره شروع!!!در ضمن حسام این مدالات من رو هم کشته دادا:ztrompette6:

Majed
Sunday 1 June 2008, 01:29 PM
با تاکید بر کشته شدن اینجانب توسط مدال های حسام و تمام ارادتی که به علی رضا دارم

من در این مورد با علیب موافقم

AliB
Sunday 1 June 2008, 01:56 PM
سلام به دوستان عزیییییز وخوب.
علی جون رگ لریت ما رو کشته.بابا لر،بابا لر دوست .راستی میگن طرف رگ لریش گرفته یعنی چه؟امیدوارم هیچ وقت رگت نگیره:)
من هم با نام موسیقی دستگاهی موافق نیستم.به عقیده من این نام شامل تمامی موسیقی ما نمیشه.نمیتونه تمامه جوانب رو پوشش بده و فقط برای یک قسمت مناسب هست.
دوستان گلم شما عزیزان خیلی وارد جزئیات شدین.و دارین در باره نام های موسیقی های خاص بحث میکنید.(که البته خوب هم میباشد).
اول بیایم ببینیم چه چیزی ما رو یاد موسیقی ایرانی میندازه؟چی میشه که ما میگیم موسیقی سنتی؟میگیم اصیل؟
حرف ما روی کل موسیقی ایران زمینه نه نوع و گونه خاص.
نام های سنتی،اصیل به نظره من خیلی خوبه.باید به نظرات مردم هم احترام گذاشت و نباید آنها را جزو افراد ناوارد در موسیقی بدانیم که هیچ سر رشته ای ازش ندارن.نه اینطور نمیشه.به عقیده من نباید بگیم که نام سنتی برای عام هست نه برای خاص و اهل هنر.
موسیقی اصیل ایرانی هم موسیقی ترکی رو داره هم موسیقی خراسانی هم موسیقی های ناب و فوق العاده بندری با اون ساز های عالیشون.بحث بر سر خاص نیست.حرف ما روی کله.

محمد جون بابا بذار خوش باشیم ما با این رگ لری :)) من مادربزرگ پدریم لر هستند و خلاصه خودمون رو یه جوری می چسبونیم :ztrompette3:
درباره ی مطلب شما یه جورایی حرف هم رو می فهمیم . شما و علیرضا بر این عقیده اید که باید یک نام جامع و مانع و کامل برای موسیقی هایی که در این سرزمین هست داشته باشیم.
من هم میگم این کار ضروری نیست و هر نوع موسیقی میتونه اسمس داشته باشه که در شناخت فرم و محتوای اون موسیقی کمک می کنه.
حالا بسم الله من که نظرم رو گفتم و گفتم که مثلا برای موسیقی شهری و رسمی اسم "دستگاهی" مثلا میشه برای کل موسیقی ایران گفت موسیقی ملی ؟! نمی دونم . ولی چرا مثلا تو ارکستر سازهای ملی دوتار یا نقاره نداریم؟؟؟؟
حالا شما بگید.

اینا رو همون اول میگفتی داداش :ilovemusic:من فکر کردم منظورت از زبان چیز دیگه ای هست.به نظر من الان خان دوباره بحث رو برگردوند به محور اصلی :dj10:از همین پست دوباره شروع!!!در ضمن حسام این مدالات من رو هم کشته دادا:ztrompette6:
علی جون من که میگم یه جورایی ما پسرخاله ایم . :ztrompette3:

AliB
Sunday 1 June 2008, 02:04 PM
با تاکید بر کشته شدن اینجانب توسط مدال های حسام و تمام ارادتی که به علی رضا دارم

من در این مورد با علیب موافقم
با تاکید بر ارادت بنده بر ماجد عزیز تصریح می کنم که ما هیچ ساخت و پاختی نکردیم و ایشون با داریت تمام خودشون متوجه شدند که نظریه من خیلی باحال هست :ztrompette3:
حالا دو به دو هستیم :))

alireza_amirsamimi
Sunday 1 June 2008, 06:41 PM
اقا نمیدونم قضیه چیه!ولی هر چی دکمه تشکر رو میزنم نمیاد.اینجا لازم میدونم از همه رفقا به خصوص علی و خان به خاطر راه انداختن این بحث تشکر کنم.خیلی وقت بود بحث نکرده بودم!!!

AliB
Sunday 1 June 2008, 11:50 PM
:)) بعد سالی هم که علیرضا درصد تشکر خونش رفت بالا این دکمهه رو بزنه سایت تعطیل بود :))
علی جان من هم تشکر می کنم .

Kamanche
Tuesday 3 June 2008, 03:42 AM
نظر من دایر بر این هست که ما انواع مختلف موسیقی داریم . هر کدوم از این موسیقی ها دارای تعریف خاصی هستند . این تعریف مشتمل بر فرم و خاستگاه اون موسیقی هم هست که در نامگذاری اون موسیقی دخیله. تفاوت در نامگذاری موسیقی ها و دسته بندی انواع موسیقی از هم امریست اجتناب ناپذیر و بدیهی. اما این تفاوت در نامگذاری دلیل بر جدا کردن ذات موسیقایی بودن و یا زبان مشترک بودن این موسیقی ها به طور کل نیست. ما در ایران موسیقی های فولکلور و محلی داریم که در دنیا هم به نام موسیقی های فولکلور ایرانی مشهور هست در خود ایران هم همینطور . موسیقی دستگاهی ما موسیقی شهری و رسمی کشور ایران موسیقی است که مانند زبان رسمی ما که فارسیست و در کل مملکت رواج داره همون حالت رو به نظر من داره. مسلمه ما همه ایرانی هستیم . هر کس گویش خودش رو داره. ما وقتی ایرانی هستیم خیلی اشتراکات زیاد داریم .

با سلام خدمت دوستان.من دوباره بحث رو راه بندازم.
من با این صحبت علی کاملا موافقم.

موسیقی رسمی ما موسیقی دستگاهی ماست و دوباره حرف علی رو تکرار میکنم که مثل زبان رسمی در همه ی کشور رایجه.
در برخی از ممالک اروپایی هم همچین چیزهایی هست. مثال خیلی ساده ش یونانه که خودش کلی ساز فولکلور داره و در زمینه موسیقی فولکلور خیلی مشهوره اما موسیقی رسمی ش موسیقی هست که ما ازش به عنوان موسیقی کلاسیک غرب یاد میکنیم.

اما خب نظر خودم رو هم بگم با این تعاریف که علی از موسیقی رسمی ایران کرد (و من هم به شدت می پسندمش) ، به نظرم می تونیم به موسیقی دستگاهی به عنوان تنها موسیقی رسمی ایران، موسیقی کلاسیک ایرانی گفت.

AliB
Tuesday 3 June 2008, 10:58 AM
خوب من فکر میکنم دیدگاه همه ی دوستانی که تا الان در بحث شرکت داشتند روشن شده . اینجا حضور دوستان جدید رو میطلبه که با طرح دیدگاه و نظرات و اطلاعاتشون به پیشبرد بحث کمک کنند.
البته به هر حال من فکر می کنم تعاریف و نامگذاری های قطعی و آکادمیک وجود داره که به شخصه اطلاعی ندارم.
حالا بسم الله
راستی با این حال که هم عقیده اینجا زیاد داریم ولی یه هم عقیده ای بود یه زمانایی خیلی کمک می کرد.
خبری ازش نیست؟!

arian
Monday 23 June 2008, 10:48 AM
جناب علي آقا سلام ،نميدونم منظورتون بنده است يا خير ، مدتي نبودم و دلم براي همه ي بچه ها تنگ شده بود ، فكر ميكردم نظرم را قبلا توي اين تاپيك گفته ام ولي گويا تاپيك ديگري بوده است.اما چيزهايي هم من مينويسم كه خب به خوبي گفته هاي ساير دوستان نيست.

هنر گوهر همزاد بشري است . و موسيقي به عنوان يك هنر در هر قوم با توجه به شكل تكامل آن قوم با درنظر داشتن نيازهاي روحي و زندگي همان قوم شكل گرفته است و به صورت گوهر همزاد آن قوم در آن بخش از كره خاكي رشد و تكامل يافته است . لكن ذات موسيقي يگانه است . اما در فرم بسيار متفاوت است .
شكل يا فرم موسيقي از عناصر چهارگانه طبيعت يا عناصر چهارگانه انساني ( آب ، آتش ، خاك ، هوا ، يا بلغمي و زهره وي وسوداوي و....) طبيعت ميكند . وبر همين اساس ساز هاي مختلف در مناطق مختلف جهان در آب و هواي گرم يا مناطق حاره يا قطب متفاوت است .
هنرمند در هر منطقه با توجه به ميراث هنري به ارث رسيده به وي از نياكان خود رشد و پرورش مي يابد . و با تكامل فرهنگي شخصي تحت همين عناصروقوم و ذات شخصي خود سعي در خلق اثر هنري مينمايد كه چون برخاسته از اين فرهنگ و هنر مي باشد و از زبان همين قوم مي باشد لكن بر دل آن قوم مي نشيند و بر زبان آن جاري مي شود.
(در اينجا صحبت از يك هنرمند با تمام ويژگي هاي اين كلمه مي باشد)
هنرمند آثار خود را بر اساس نيازهاي آن قوم خلق ميكند كه شايد با نيازهاي قومي ديگر تفاوت داشته باشد . لذا به نظر قوم ديگر فقط آهنگي موزون جلوه گر نمايد.

موسيقي سنتي ايران داراي ذات واحد و يگانه است ولي در بخش هاي مختلف همين سرزمين همانگونه كه آب و هواي متفاوتي ديده مي شود ، همانگونه كه ساختمان هاي متفاوتي ديده مي شود ، گويش هاي متفاوتي ديده مي شود، آداب و رسوم هاي متفاوتي ديده مي شود ، سازهاي متفاوتي ديده مي شود موسيقي متفاوتي هم ديده مي شود . موسيقي لر با موسيقي خراسان داراي دو شكل متفاوت است . خواننده آواز لري به عنوان مثال نمي تواند با خواندن آواز گيلكي جايگاه مناسبي در ميان قوم خود پيدا كند چون آن آواز گيلكي با توجه به نياز بر فرض درو محصول چاي يا كاشت برنج خلق گرديده ، رشد و تكامل يافته حال آنكه لر به آواز چاووشي براي كوچ نياز دارد.

هنرمندي كه برخاسته از سرزميني است ، چنانچه فرم آوا و موسيقي اش برگرفته از نهاد طبيعي خودش و سرزمينش باشه بسيار موفق تر و در جامعه خود بسيار مورد قبول و پذيرش و مقبوليت بيشتري است و بسيار راحت تر مي تواند نيازهاي روحي مردم خودش را برآورده كند . هر چند اين موسيقي فقط و فقط مربوط به همين هنرمند است و ذاتي مجرد دارد ولي با توجه به شخصيت و فرهنگ آن هنرمند بسيار نزديك به نيازهاي روحي همسايگان و اقوام و مردم همان آن قوم است .

از همين روست كه موسيقي ، با بيان حرفاي ما ، ارائه ي احساسات ما ، لبريز كردن شادي يا غم هاي ما خويشاوندي روحي با ما پيدا ميكند . چنانچه تهييج احساسات حال ما با موسيقي سنتي شتاب پيدا كند به سمت و سوي آن گرايش پيدا خواهيم كرد و چنانچه موسيقي كلاسيك روح ما را سيراب كند به آن سو پناه ميبريم و در آن جا ماواء ميگزينيم .

شايد اصل نهاد بشري بر لذت باشد . هر نوع موسيقي كه در هماهنگي با احساسات لحظه اي ما باشد آن نوع موسيقي به ما لذت خواهد داد و ما به دنبال آن خواهيم رفت . چون نيازهاي ما را از آن طريق سيراب خواهد شد پس لذت خواهيم برد.
(منظور ذات كلمه لذت است ، نه سطح كلمه ، مثلا گاهي كه غمگين هستيم از موسيقي غمناك لذت مي بريم.)
در همين جاست كه گاهي نيازهاي ما را موسيقي قومي خودمون بر طرف نميكند . ما به موسيقي گيتارو يا بسم ا... خان يا راوي شانكار يا ويوالدي يا باخ و بتهوون پناه مي بريم . اين قبيل موسيقي ذات موسيقي يگانه را تاييد ميكند و جلوه جهاني روح موسيقيدان خود را به نمايش ميگذارد
وجه ديگري از هنر هنرمند جهاني سازي هنر خويشتن است كه بي شك براي اين امر بايد به ابزار هاي آن دست يابد . هنرمند بهتر از هر كس ديگري مي تواند به زبان مشترك اقوام تبديل بشه لكن لازمه آن علاوه بر ابزارهاي موسيقايي ، شناخت فرهنگ ملل ديگر نيزهست.
بحثي كه در بالا مطرح شد به موسيقي ميپرداخت لكن امروزه بسياري از انواع اصوات موزون ، يا اصوات بي هدف در ادامه يكديگر قرار ميگيرند كه معنا و مفهومي براي بنده نداشته و طبق نظر شخصي خودم (بدون توهين به ديگران) آن را موسيقي نمي دانم و طبعا شامل اين بحث نيست . و در تعريف هنر قايل به ماندگاري اثر هستم