PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یوگنی کیسین، نابغه پیانو



akanani
Saturday 16 February 2008, 08:29 AM
یوگنی کیسین (Evgeny Kissin) نابغه پیانو را میتوان موتسارت معاصر دانست. در اکتبر 1971 و در مسکو روسیه بدنیا آمد. پیانو را بدون هیچ آموزشی تنها از طریق گوش و با بداهه نوازی در سن 2 سالگی شروع نمود. شاید بسیار شگفت انگیز باشد که این کودک چنین استعداد خارق العده ای را در موسیقی و نوازندگی آنهم در آن سن از خود نشان داد.

یوگنی کیسین (Evgeny Kissin) نابغه پیانو را میتوان موتسارت معاصر دانست. در اکتبر 1971 و در مسکو روسیه بدنیا آمد.

پیانو را بدون هیچ آموزشی تنها از طریق گوش و با بداهه نوازی در سن 2 سالگی شروع نمود. شاید بسیار شگفت انگیز باشد که این کودک چنین استعداد خارق العده ای را در موسیقی و نوازندگی آنهم در آن سن از خود نشان داد.

در 6 سالگی به مدسه موسیقی Moscow Gnessin رفت جائیکه وی پیانو را بصورت آکادمیک از Anna Pavlovna Kantor فرا گفت، کسی که به گفته وی تنها معلمی بود که در طول دوران نوازندگیش داشته است.

نمونه بارز استعداد و نبوغ را میتوان در کیسین مشاهده نمود؛ در زمانی که تنها 12 سال سن داشت کنسرتو پیانوهای شوپن را در تالار بزرگ کنسرواتوار مسکو و با ارکستر فیلامونیک ایالتی مسکو و به رهبری Dmitri Kitaenko اجرا نمود که نوید کشف نابغه ای را در دنیای نوازندگی پیانو می داد.

در سال 1985 در زمانی که تنها 14 سال داشت، شروع به اجرا در خارج از روسیه نمود و به همراه ارکستر و رهبران معتبر جهان در بزرگترین و مشهورترین سالنهای جهان کنسرتهایی خیره کننده را از خود بنمایش در آورد و بی وقفه میتوان کیسین را در برترین سالنهای جهان دید.

کیسین همکاری های زیادی با شرکت بزرگ RCA (You can see links before reply)داشته و نیز یکی از مهمترین فعالیتهای وی همکاری اش با کمپانی EMI بوده است.

در بین سالهای 2007 الی 2008 وی همراه با کمپانی معتبر EMI پروژه ای مبنی بر ضبط قطعات شاخص کلاسیک را به شروع نمود که ثمره این همکاری چندین آلبوم شاخص در زمینه موسیقی کلاسیک بود:
وی تمامی پنج کنسرتوی بتهوون را همراه با ارکستر سمفونیک لندن و به رهبر Colin Davis دومین و سومین کنسرتو از پروکوفیف به رهبری Vladimir Ashkenazy دو کنسرتو پیانو از برامس به همراه ارکستر سمفونیک بوستون و به رهبری James Levine کنسرتو پیانو شماره 20 و 27 موزارت را با ارکستر Kremerata Balitica اجرا و ضبط نمود.

You can see links before reply قسمتی از اجرای کیسین را ببینید (You can see links before reply)

در سال 1992 و در مراسم جایزه گرمی (You can see links before reply) وی قطعاتی را در برنامه زنده تلویزیونی و برای میلیونها مخاطب اجرا نمود و همچنین در سال 1995 به عنوان جوانترین نوازنده سال در آمریکا انتخاب شد که موفقیتهایش موجب رضایت و خوشنودی سیاستمداران روسیه را نیز بوجود آورده بود.

وی به عنوان سفیر هنری روسیه توانسته، فرهنگ کشور خویش را نیز به جهان نشان دهد که در سال 1997 جایزهprestigious Triumph Award را که بنوعی نشان لیاقت هنری بود دریافت نمود. (وی جوانترین فردی بود که توانست این جایزه را از آن خود نماید)

کیسین اولین موزیسینی بود که توانست در سال 1997 کنسرت تکنوازی را در BBC Promenade اجرا نماید و همچنین اولین نوازنده سولیستی است که در سال 2000 برای اجرا در Proms opening concert دعوت شد.

وی در سال 2001 دکترای افتخاری موسیقی را از Manhattan School of Music دریافت نمود و در سال 2003 در مسکو، یکی از مهمترین جوایز موسیقی روسیه یعنی جایزه شوستاکوویچ را دریافت نمود. کیسین همچنین عضو افتخاری Royal Academy of Music لندن میباشد.

آثاری ضبط شده توسط وی جوایز زیادی را بخود اختصاص داده است که میتوان به جوایز: Grammy ، the Edison Klassiek ، the Diapason d'Or ، the Grand Prix of La Nouvelle Academie du Disque اشاره نمود .

akanani
Saturday 16 February 2008, 08:32 AM
در سال 1984 در روسیه نوازنده ای به جهان معرفی شد که در اجرای خود کنسرتو پیانوهای شوپن را به نحو احسن نواخت نکته مهم در این قضیه این بود که این اجرا توجه نوجوانی 12 ساله به وقوع پیوست و تا به امروز توانسته است با مهارت خویش دنیای موسیقی را معطوف به خود نماید.

کدام یک از ضبط هایی که تابحال شنیده اید برایتان ارزشمند تر و مهم بوده است آیا میتوان یکی از آنها را معرفی نمایید؟
خیلی دشوار است که بشود تنها یک کار را از میان این آثار گرانبهای دنیای موسیقی انتخاب نمود، بخاطر اینکه گوش دادن به این ضبط ها یکی از کارهایی است که همیشه انجام میدهم و تا جایی هم که فکر میکنم همیشه گوش دادن قسمتی از زندگی من بوده است.

یک نواری وجود دارد که معلم من هنگامی که خردسال بودم به من داد که بارها و بارها به آن گوش دادم در میان آنها قطعه ای از Blue Danube Waltz با اجرای Joseph Lhevinne Liszt's Hungarian Rhapsody No. 2 با اجرای زنده Vladimir Horowitz Wagner's "Meistersinger" Overture توسط Glenn Gould وجود داشت.

من فکر میکنم این ضبط ها به ما بالاترین نقطعه از تکنیک و مهارت را نشان میدهد هر چند که مهمترین چیز (تکنیک) در زندگی هنری من نبوده اما بسیار تاثیر گذار بود. و همچنین بخاطر می آورم (در زمان خردسالی) کنسرتو سه نوازی بتهوون را با اجرای David Oistrakh (You can see links before reply)(ویلون) - Mstislav Leopoldovich Rostropovich (You can see links before reply)(ویولنسل) Sviatoslav Richter (You can see links before reply)(پیانو) همراه با ارکستر فیلارمونیک برلین و به رهبری هربرت فون کارایان (You can see links before reply)که واقعا عاشق آن کار بودم و در آن زمان همیشه به آن اجرا گوش میکردم.

بسیاری از قطعات موسیقی هستند که بنوعی فراموش شده اند و یا مورد غفلت قرار گرفته شده اند آیا قطعه خاصی وجود دارد که شما احساس کنید که بی رحمانه مورد بی توجهی قرار گرفته شده است ؟
من واقعا نمیتوام در مورد هیچ قطعه ای فکر کنم که احساس نمایم مورد بی توجهی قرار گرفته است. برای من حداقل مشخص است که در زمانه ما دسترسی به تمامی قطعات امکان پذیر است و اگر قطعه ای مورد بی توجهی با عدم تمایل به اجرا روبرو شده است واقعا مستحق آن بوده است.

در زمانی که میخواهید استراحت نمایید خود شما به چه موسیقی گوش میدهید ؟
موسیقی جز - klezmer (یک نوع موسیقی محلی) و دیگر موسیقی های محلی و حتی موسیقی پاپ مانند موسیقی فیلم ها.

کدامیک از ضبط هایی که داشته اید باعث غرورتان میباشد؟
بدون هیچ فروتنی دروغین- غرور و یا شهرتو افتخار چیزی نبوده است که من در هنگام ضبط بدنبال آنها باشم. خوشنودی و رضایتمندی ( و حتی عدم رضایت ) تعریف مناسبتری میباشد.

من از بسیاری از آثارم راضی می باشم زیرا که بعنوان یک قانون - من فرصت اینرا بدست آورده ام تا به نتیجه کارم برسم و بخاطر همین دست به ضبط آثار میپردازم.

اما آثاری هم بوده است که از اجرای آن خوشحال نیستم مانند آلبومی که در آن کنسرتو شومان بهمراه ارکستر فیلارمونیک وین و Carlo Maria Giulini( اما در ادامه این سی دی از قطعاتی که از اهنگسازانی چون Schubert-Liszt, Schumann, و Griegکاملا راضی میباشم ) را اجرا نمودم.همچنین اجرای کنسرتو شماره 1 و 3 ازپروکوفیف بهمراه ارکستر فیلارمونیک برلین و به رهبری کلودیو آیادو و قطعه سونات مهتاب از بتهوون ( هرچند نام سونات مهتاب عنوانی که در میان عموم رواج یافته است و خود بتهوون همچنین نامی بر قطعه اش نگذاشته است!)

از نواختن چه نوع موسیقی اجتناب میوزید؟ در واقع شما اصلا هیچوقت دست به اجرای قطعاتی از باخ نزده اید و یا اجرای کمی از قطعات قرن بیستم و یا در حقیقت هیچ اجرای از موسیقی معاصر. چرا؟
من به تمامی دوره های موسیقی علاقه مندم. عاشق تمامی دوره ها از جمله باروک تا موسیقی قرن بیشتم . موسیقی باروک برای ساز هارپسیکورد آهنگسازی شده است...

اما در حال حال در طی دو قرن توسط پیانو نواخته شده است
بله حرف شما صحیح است. بسیاری از آثار باخ هنور برای من جنبه و جایگاه مقدسی دارد جرات لمس آنها را ندارم. آهنگسازان توانای بسیاری قبل از باخ وجود داشته اند اما برای من با بیشتر شبیه پدید اورنده و بانی موسیقی کلاسیک میباشد.احترام من برای وی بسیار بالاتر از هنر نوازندگی ام میباشد.

شوخی میکند؟!
در واقع من از سختی تکنیک صحبت نمیکنم وظیفه هر بیان کننده (نوازنده) تنها بالا بردن تعبیر بیانی آن اثر نیست چیزی که وی مینوازد (باخ) بیشتر از حد معمول قدرتمند و ممکن پذیر برای تعبیر است باخ برای من بالاترین سطح ممکن است باخ یک دنیا میباشد.