PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : به یاد پیر سه تار ساز ایران (استاد محمود هاشمی)



AliB
Saturday 16 February 2008, 04:06 PM
به یاد پیر سه تار ساز ایران

در این زندگی خاکی ارزش و اعتبار افراد بستگی دارد به قدم های سازنده و نشانه های خیر و برکتی که از خود باقی می گذارند.محمود هاشمی را از این جهت باید نه تنها واجد شرایط بلکه کم نظیر بدانیم زیرا نشانه های خیر و برکت او بر در و دیوار دلهای روشن نقش بسته است.
شخصیت محمود را اگر بخواهیم در یک جمله بیان کنیم باید گفت او انسانی جوینده و خداشناس بود.فضای هنر تنها شاخه ای از این درخت جوینده را در بر داشت،شاخه ای دیگر در عرفان بود.شاخه ای در ادبیات و علوم انسانی،شاخه ای دیگر در علوم طبیعی.
کتابخانه اش در حد کتابخانه ی شخصی غنی و پربار بود.در این سال اخیر سال اخیر گرایش قابل توجهی به عرفان شرق و غرب پیدا کرده بود و در این زمینه هر مطلبی را پیدا میکرد بدان می پرداخت معتقد بود عدالت گرچه یکی از پایه های مهم هستی است ولی بزرگترین موهبتی که خداوند به انسان هدیه کرده شاید محبت باشد.
محمود،فراگیری موسیقی را بنا به عشق و علاقه ای که از کودکی در او بود از همان دوران نوجوانی با ویولن شروع کرد و به خاطر بینش درستی که در کل زندگی داشت موسیقی را نیز با روشی علمی و در فضایی سالم و سازنده آغاز کرد که بعدها این ذوق و علاقه به فضای سه تار هدایت شد.برای موسیقی ارزش و مقام بالایی قایل بود و می گفت:این هنر باید در جهت تعالی احساس و اندیشه به کار گرفته شود.
برای فراگیری سه تار مدتی از محضر مرحوم استاد عبادی استفاده کرد و به خاطر دوستی و صمیمیتی که بین او و استاد ایجاد شده بود بهره گیری او از استاد بیش از یک شاگرد عادی بود که البته در این زمینه ذوق و علاقه ی خود او نیز نقش مؤثر داشته است.در زمینه ی ساختن سه تار از مرحوم عشقی کمک های قابل توجهی گرفت ولی دانش و بینش او موجب شد که در این زمینه نیز به یک استاد اکتفا نکند و به همین جهت به هر جا که نکته ای در رابطه با پیش برد و تعالی این رشته سراغ داشت سری میزد و الحق در این زمینه چیزی را فروگذار نکرد تا جایی که برای این ساز جایگاهی ارزنده و نیکو فراهم ساخت.هر وقت در زمینه ی ساخت سه تار نکته ای به نظرو می رسید و پیشنهاد می کردم می گفت:باید مطالعه کنم و اگر مثبت بود خیلی راحت می پذیرفت.بی غرضی و انصاف در فضای هنری ما متأسفانه گوهر کمیابی است که محمود این صفت پسندیده را در حد اعلا داشت.
در این اواخر نوازندگی سه تارش بسیار پربار شیرین و شنیدنی شده بود.گهگاه افرادی هم که مایل بودند در مکتب سه تارش آموزش ببینند و فیض ببرند اگر واجد شرایط بودند بی نصیب نمی ماندند.خلاصه هیچکس از منزلش نومید باز نمی گشت.در نظر داشت ردیف موسیقی ایران را با سلیقه و روش خودش ظبط کرده و در اختیار علاقه مندان بگزارد ولی تواضع و دوری جستن از جنجال از یک طرف و اقتضای زمان از سوی دیگر،متأسفانه امکان این امر را میسر نساخت.
اولین بار در چهارده سال پیش که سه تارش توسط دوستان به دستم رسید و از طریق کار هنری او تا حد زیادی به شخصیت هنریش پی بردم و استنباط کردم که این کار ظریف و لطیف و باحال نمی تواند کار یک انسان معمولی باشد،شوق دیدارش در دلم پیدا شد تا اینکه اولین دیدار در منزل خودش فرا رسید و دیدم حدس و گمانم بیراه نبوده است.حالا هم هر وقت سه تار او را در دست می گیرم احساس مصاحبت با او در دلم زنده می شود.
از زمانی که مرحوم هاشمی در فضای هنر شهرت پیدا کرد و کار او مورد توجه قرار گرفت افراد زیادی داوطلب شاگردی کارگاه سه تار او شدند ولی اکثراً یا در کنکور اول رد می شدند یعنی با ارزیابی من و یا با در کنکور دوم یعنی ارزیابی استاد.محمود در شناخت روحیه ی افراد بسیار تیزهوش بود و در مورد شاگردان ویا بهتر بگویم داوطلبان شاگردی کارگاه اصطلاح زیبایی را به کار می برد و می گفت اغلب اینها به جنبه ی مادی این کار توجه دارند و با زبان بی زبانی می گویند:"کتاب ساخت سه تار را ورق بزن تا برسد به صفحه ی پول و شهرت،هیچکس حاضر نیست مشکلات قبل از آن را تحمل کند."
محمود پیرو افکار و روحیات عرفانی و معنوی که به آن اشاره شد،مرگ را با احترام می نگریست برداشتی که از مرگ داشت برای من بدیع و بکر بود.وقتی از مرگ سخن می گفت یک نوع انبساط خاطر و شادی و حالت پرواز در این شخص به وجود می آمد.وی مرگ را از مقوله ی وصل می دانست نه از مقوله ی هجران.
زندگی پنجاه و سه ساله ی خود را بسیار پر بار و شیرین و لطیف سپری کرد.


درود فراوان به روح پاکش - جلال ذوالفنون
روزنامه ی همشهری - سال پنجم-شماره ی 1145 - 25 آذر 1375