PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : علي سنتوري



arian
Monday 18 February 2008, 03:04 PM
داريوش مهرجويي دوست دارد، <فرامرز فرازمند> در اين باره صحبت كند، اما به يكي دو سوال ما پاسخ مي‌دهد. ‌
آيا شما خودتان اين نسخه قاچاقي را ديده‌ايد؟

خير اما كساني كه ديده‌اند مشخصات آن را گفته‌اند، اينكه بالا‌ و پايين فيلم را سياه كرده‌اند، انگار آرم و نشان جايي را داشته. فرمت آن را عوض كرده‌اند.

زيرنويس انگليسي فيلم كه حتي ترانه‌هاي چاووشي را هم ترجمه كرده، زيرنويس اصلي فيلم است؟

نه، زيرنويس جديد گذاشته‌اند كه بعضي جاها با زيرنويس‌هاي ما فرق دارد. ما آن را براي جشنواره زيرنويس كرده بوديم.

ولي نسخه‌اي كه الا‌ن فروش مي‌رود، كاملتر است، هم از نسخه‌اي كه در جشنواره ديديم و هم از آن نسخه‌اي كه قرار بوده در سينماها اكران بشود.

]...[ اين نسخه اصلا‌ح نشده است. ما داريم تحقيق مي‌كنيم. شما هم از من نپرسيد، تحقيق كنيد.

فقط بنويسيد كه خريدن اين نسخه‌ها از نظر شرعي حرام است. صاحبان فيلم راضي نيستند. اين يك سرقت هنري است.

پرويز چگيني وكيل و دوست 35 ساله داريوش مهرجويي است. با او هم صحبت مي‌كنيم. او مي‌گويد مهرجويي در آن زمان كه فيلم‌هاي آبگوشتي ساخته مي‌شد، فيلم گاو را مي‌ساخت. وكيل او تاكيد مي‌كند: <شما نگوييد و ننويسيد كه فيلم از كجا پخش شده است، چون كانال‌هاي مختلفي وجود دارد. از نظر قانون مطبوعات نبايد به كسي اتهام زد.>

شما از كجا متوجه اين نسخه‌هاي قاچاق شديد؟

روز دوشنبه بود كه يك مورد آن كشف شد. همان روز يك گروه توزيع‌كننده دستگير شدند. همين امروز (جمعه) هم يك گروه ديگر دستگير شدند. پليس امنيت به‌دنبال آنها است. ماموران خيلي خوب فعاليت مي‌كنند، بايد از همه‌شان تشكر كرد. به نظر مي‌رسد كه به زودي بتوانند آنها را پيدا كنند.

يعني در حال تحقيق هستند؟

بله، سرنخ را مي‌خواهند پيدا كنند. البته خيلي از اين سي‌دي‌هايي كه عرضه مي‌شود تقلبي و خالي است. نسخه‌هايي بودند كه تنها يك ربع يا ده دقيقه از فيلم را داشته‌اند.

به هر حال پليس امنيت شديدا در حال تلا‌ش است و ما از آنها ممنون هستيم.

انتهاي خبر // روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی

arian
Monday 18 February 2008, 03:05 PM
پس از گردهمايي‌هاي سينماگران عليه قاچاق فيلم و سپري شدن چند ماه بدون اينكه سي‌دي يا دي‌وي‌دي فيلم‌هاي اكران‌شده به بازار بيايد، فروش دي‌وي‌دي فيلم سنتوري به كارگرداني داريوش مهرجويي، موجي از نگراني را در سينما ايجاد كرده و سينماگران براي جلوگيري از زيان‌هاي مالي تهيه‌كنندگان اين فيلم، خواهان اكران فوري اين فيلم شدند. مرتضي شايسته مي‌گويد: <قاچاق فيلم سنتوري ساخته داريوش مهرجويي در هفته گذشته يكي از دردناك‌ترين، غمناك‌ترين و شوك‌آورترين اتفاق‌هايي است كه براي سينماي ايران به وقوع پيوسته است.>

او كه تهيه‌كننده سينما و مدير پخش اين فيلم است، اضافه مي‌كند: فيلم سنتوري از اداره كل نظارت و ارزشيابي پروانه نمايش گرفت و براي اين منظور همه پوسترها و عكس‌هاي تبليغاتي آن مهر تاييد گرفت و قراردادها با تمام سينماداران تهران و شهرستان‌ها منعقد شد. فقط چند روز مانده به موعد اكران فيلم، بدون آنكه هيچ دليلي تا امروز براي جلوگيري از اكران آن به طور مكتوب ارائه شود و هيچ مقام مسوولي درباره توقف اكران آن توضيحي بدهد، فقط تاكيد كرده‌اند كه الا‌ن زمان مناسب نيست. من از مسوولا‌ن مي‌پرسم كه زمان مناسب كي مي‌تواند باشد. آيا امروز كه با قاچاق اين فيلم بر مال و زندگي فرازمند (تهيه‌كننده)، مهرجويي (كارگردان)، پخش‌كننده و سينمادارها آتش زده شده است، هنوز هم زمان مناسب فرا نرسيده است؟

وي در اين‌باره مي‌افزايد: امروز يك سرنوشت غمناك براي فيلم سنتوري رقم خورده و جلوي اكران فوق‌العاده آن گرفته شده است. در همان زماني كه فيلم در جشنواره فجر اكران شد، مهرجويي به مقامات اعلا‌م كرد فيلمي كه از لا‌براتوار بيرون آمده تحت هيچ شرايطي قابل كنترل نيست و هر آن امكان دارد كه به طريقي وارد بازار قاچار بشود، حالا‌ اين روز فرا رسيده است.

اين پخش‌كننده معتقد است با قاچاق فيلم موفق و پرفروشي مانند سنتوري كه با فاجعه قاچاق از بين رفته است، 4، 5 ميليارد تومان به سينماي ايران ضربه وارد شده است. از طريق قاچاق اين فيلم، سينمادارها، مردم، تهيه‌كننده، مهرجويي و پخش‌كننده ضربه خورده‌اند و در اين رابطه هيچكس پاسخگو نيست.

او به فيلم‌هايي مانند مكس، نقاب، ازدواج به سبك ايراني و غيره اشاره مي‌كند كه به سرنوشتي مانند سنتوري دچار شده‌اند و اين سرنوشت همچنان تكرار خواهد شد. مرتضي شايسته معتقد است كه داريوش مهرجويي يكي از بهترين و بزرگ‌ترين فيلمسازان كشورمان است كه نسبت به كشور خود تعهدش را با ساخت آثار ارزشمند ملي اثبات كرده است. با اين وجود چرا بايد جلوي فيلمش گرفته شود؟ و در اين باره ادامه مي‌دهد: مهرجويي و فرازمند در چند روز گذشته با مقامات بالا‌ ديدار داشتند و نتيجه اين بود كه دستور داده شد تا وزارت ارشاد در اين رابطه مساعدت كند، درست در همين موعد كه بايد همه چيز به نفع سنتوري تمام مي‌شد، يكباره قاچاق فيلم آغاز شد و اين گونه همه مال و زندگي تهيه‌كننده، كارگردان و پخش‌كننده آتش گرفت.

جمال ساداتيان، تهيه‌كننده فيلم كه در جشنواره فجر امسال در اكران فيلم دايره زنگي به كارگرداني پريسا بخت‌آور با مشكل روبه‌رو شد، با اظهار تاسف از اين واقعه مي‌گويد: اگر در مجلس شوراي اسلا‌مي قانوني براي جلوگيري از قاچاق فيلم (و آثار هنري) صادر مي‌شد، امروز مراجع قانوني راحت‌تر مي‌توانستند از چنين اتفاق‌هاي ناگواري جلوگيري كنند. وي با اشاره به حركت و تلا‌ش نيروي انتظامي پس از خرداد 86 براي جلوگيري از قاچاق فيلم مي‌گويد: بايد با قانونمندتر كردن اين موضوع برخورد با قاچاق فيلم را به طور جدي‌تر پيگيري كرد. مرتضي شايسته هم اين حركت را در حد كوتاه‌مدت مناسب مي‌داند و براي آنكه مبارزه با قاچاق فيلم در درازمدت به نتيجه برسد، مي‌گويد: نياز به يك عزم ملي است. بايد قانوني براي اين موضوع وضع شود و مراجع مشخصي در قوه قضاييه و نيروي انتظامي براي اين كار در نظر گرفته شود و به اين منظور نياز به حضور كارشناسان و بودجه‌هنگفت است. ما فقط در تهران تا حدي جلوي اين موضع را گرفته‌ايم، در حالي كه در شهرستان همچنان موضوع قاچاق فيلم كاملا‌ آشكار وجود دارد. همچنين فيلم ايراني در خارج از ايران به دليل رعايت نكردن قانون كپي‌رايت، زينت‌المجالس خيلي‌ها شده است. جمال ساداتيان از وزارت ارشاد مي‌خواهد كه در رابطه با اكران سنتوري با توجه به آنكه از قبل پروانه نمايش آن صادر شده است، كوتاه بيايند و با اكران اين فيلم و فيلم‌هايي از اين دست، از قاچاق فيلم جلوگيري كنند.

او كه قبلا‌ با چنين مشكلي در رابطه با فيلم به رنگ ارغوان به ظاهر مواجه شده است، مي‌گويد: روزي به من زنگ زدند كه اين فيلم در بازار قاچاق توزيع شده است، اما بعداً متوجه شديم كه سودجويان با توجه به علا‌قه‌مندي زياد مردم به اين فيلم، فيلم ديگري را به اين نام در بازار توزيع كرده‌اند تا از اين موقعيت سود ببرند. در عين حال بايد بگويم كه نمي‌توان فيلم را كنترل كرد. براي آنكه نسخه‌هايي از آن در مراحل مختلف به بيرون راه مي‌يابد و ما الا‌ن تمام اين نسخه‌هاي مربوط به دايره زنگي را جمع‌آوري كرده‌، اما نمي‌دانيم تا چه حد با اين كار از قاچاق آن جلوگيري كرده‌ايم. هرچند ما الا‌ن با وزارت ارشاد در رابطه با اكران عمومي دايره زنگي مشكلي نداريم و اين فيلم اكران عمومي خواهد شد.

مرتضي شايسته هم از وزارت ارشاد مي‌خواهد كه طي همين هفته با يك حركت ضرب‌الا‌جلي اجازه اكران سنتوري در سينماهاي كشور را صادر كند تا اينگونه بشود در مقابل قاچاق فيلم ايستادگي كرد وگرنه با طولا‌ني‌شدن اين موضوع، فيلم كاملا‌ ضربه خواهد خورد و هيچ راهي براي جبران آن نيست. وي همچنين تاكيد كرد كه بايد كميته‌اي در وزارت ارشاد تشكيل شود تا طي آن خسارات وارده بر تهيه‌كننده، كارگردان، پخش‌كننده و سينمادارهايي كه در اين رابطه قرارداد منعقد كرده‌اند، معلوم و جبران شود و مي‌افزايد: <ما در مقام پخش‌كننده تا امروز 250 تا 300 ميليون تومان ضرر كرده‌ايم.>شايسته از مقامات عالي‌رتبه فرهنگ و هنر كشور اين پرسش را دارد كه فيلمي مانند سنتوري كه در رابطه با مبارزه با اعتياد به عنوان يك ماده خانمانسوز است و در اين فيلم نشان داده مي‌شود كه زندگي يك زوج به خاطر مواد مخدر از بين مي‌رود، كجاي اين فيلم با خط قرمز روبه‌رو شده است؟ فيلمي كه در زمان اكران جشنواره روي خيلي‌ها تاثير مثبت گذاشت و حتي برخي حاضر به ترك سيگار شدند، تا چه حد مي‌تواند به خطوط قرمز نزديك شده باشد؟

او همچنين اعتقاد دارد در اين سال‌ها با فيلم‌هايي كه به احتمال قوي مردم را به سينماها مي‌كشانند برخورد شده و به دلا‌يلي ناگفته و نامعلوم از اكران اين فيلم‌ها جلوگيري شده است و نتيجه همين تهديدهايي مانند قاچاق فيلم بوده كه در داخل يا خارج از كشور به انحاء مختلف به اقتصاد سينمايي كشور ضربه جبران‌ناپذير وارد ساخته است. اگر پروانه نمايش وزارت ارشاد براي اكران فيلم‌ها بي‌ارزش است، بايد اين اداره تعطيل شود و به جاي آن همان آقايي كه تشخيص مي‌دهد چه زماني براي اكران فيلم‌ها و ساخت آنها مناسب است، نظارت بر اين كار را بر عهده بگيرد تا اينگونه لطمات اقتصادي و روحي و رواني بر پيكره سينما و هنرمندان آن وارد نشود. ‌ مرتضي شايسته در پايان گفت‌وگوي خود از وزارت ارشاد خواست تا با سوءظن و شك با داريوش مهرجويي كه بيشترين جوايز را از جشنواره‌هاي فيلم فجر برده است و از آن مهم‌تر تعهد خود را به مملكتش ثابت كرده است، نگاه نكند. همچنين اين نگاه مثبت را به فرمان‌آرا، كيميايي و ديگران كه جزو برترين فيلمسازان اين مملكت هستند، تعميم بدهد. چون در نبودن اين نام‌ها ديگر سينمايي هم نخواهد بود. ‌

نامه تهيه‌كننده

فرامرز فرازمند، تهيه‌كننده سنتوري با انتشار نامه‌اي از طريق ايسنا از مردم و علا‌قه‌مندان به سينماي ايران درخواست كرده كه سي‌دي‌هاي غيرقانوني عرضه‌شده اين فيلم را در سطح شهر خريداري نكنند و فروشندگان آن را به نيروي انتظامي معرفي كنند.

انتهاي خبر // روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی//

arian
Monday 18 February 2008, 03:06 PM
از ميدان وليعصر تا پاساژ تنديس تجريش، از انقلا‌ب تا امام حسين؛ حالا‌ ديگر همه <علي سنتوري> مي‌فروشند. مي‌گويند بدون سانسور است، كيفيت آينه. قيمت دو برابر دي‌وي‌دي‌هاي معمول- از 2 هزار تا 3 هزار- استدلا‌ل هم مي‌كنند؛ اولش است چند روز ديگر قيمت مي‌آيد پايين.

چند نفر ايستاده بودند و باور نمي‌كردند. مي‌گفتند دوباره سي‌دي خالي مي‌فروشيد. فروشنده هم تاكيد مي‌كرد ما اينجا هستيم اگر خالي بود برگردانيد، اگر آينه بود برايمان صلوات بفرستيد. عابري كه رد مي‌شود، مي‌گويد نخريد خيانت است، دزدي است و رد مي‌شود. خوشحال مي‌شويم، اما گويي اين حرف اثري ندارد و چند نفر دي‌وي‌دي سنتوري را كه با عكس‌هاي زيباي فيلم از <گلشيفته فراهاني> و <بهرام رادان> تزيين شده مي‌خرند و اين موضوع قطعيت مي‌يابد كه فروش تقريبي قاچاق اين فيلم در كمتر از 2، 3 روز مي‌تواند 150 تا 200 ميليون تومان باشد؛ ثروتي كه هم از فروش هر نسخه آن به قيمت 50، 60 هزار تومان به تكثيركننده‌هاي مختلف در سراسر شهر به دست مي‌آيد و هم درصدي از فروش‌هاي آن از تك‌تك نسخه‌هاي قاچاق در اختيار فروشندگان اصلي پديد مي‌آيد. اين قيمت را فروشنده جواني مي‌گويد كه دي‌وي‌دي سنتوري را مي‌فروشد. از همه اينها كه بگذريم اين سوال مطرح است: اين نسخه از كجا آمده است؟ نسخه‌اي كه هم با نسخه اكران شده در جشنواره متفاوت است، هم با نسخه‌اي كه قرار بوده به نمايش عمومي درآيد. نسخه‌اي كه كامل است، هم صحنه ورود علي بلورچي را به مجلس روضه مادرش به‌طور كامل دارد، هم صحنه‌اي را كه در آن خانه هيچ مدادي پيدا نمي‌شود. هم ترانه‌هاي چاووشي را با صداي خودش دارد،هم آن ترانه‌هايي را كه در ايام جشنواره به دليل مصادف شدن با ماه محرم حذف شده بودند و اينك همراه فيلم است. هم صحنه‌ها بدون برش‌هايي استكه در جشنواره از سوي مهرجويي به عنوان تدوين متفاوت اعلا‌م شد. نسخه قاچاق سنتوري كيفيت بالا‌تري دارد صاف مثل آينه است، صداي آن نيز شفاف پخش مي‌شود. لب‌خواني بهرام رادان با صداي چاووشي خوب درآمده است؛ مثل نواختن سنتور توسط او. شايد به خاطر همين نكته‌ها بود كه توانست سيمرغ بلورين بهترين بازيگر را در جشنواره بيست‌وپنجم از آن خود كند. اين فيلم كه به صورت قاچاق پخش شده يكدست است و سر راست. تكه‌تكه نيست مثل فيلمي كه در جشنواره پارسال ديديم و البته همان هم خيلي خوب بود. نمي‌دانيم آيا اين همان فيلمي است كه در جشنواره فيلمكس توكيو مورد تحسين مردم و داوران قرار گرفته، يا همان نسخه‌اي است كه در لس‌آنجلس به نمايش درآمده؟ نمي‌دانيم آيا اين يكي از همان 50 نسخه‌اي است كه در اختيار سينماها براي اكران قرار گرفته يا از روي اينترنت دانلود شده است.نمي‌دانيم چطور شد كه اين همه تمهيداتي كه پخش‌كننده فيلم براي جلوگيري از قاچاق در نظر گرفته بود، مثل كدگذاري كپي‌هاي 35 و استفاده از كپي 35 فيلم و... چگونه دور زده شد؟نمي‌دانيم كه دي‌وي‌دي اين فيلم چرا يك سال پس از اكران در جشنواره و هفت ماه پس از زماني كه قرار بود به نمايش عمومي درآيد، درست پس از جشنواره فيلم فجر به بازار آمده است؟ آيا بايد فكر كنيم كه رابطه‌اي ميان اين زمان‌هاست؟

انتهاي خبر // روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی

arian
Monday 18 February 2008, 03:15 PM
پول بليت سنتوري را به اين حساب واريز كنيد

شماره حساب : 0116407795 (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد032 ) به نام فرامرز فرازمند و داریوش مهرجویی
حمايت مردمي از سنتوري (You can see links before reply)
پرويز براتي
فاجعه قاچاق «سنتوري» آخرين ساخته داريوش مهرجويي همچنان نقل محافل است و واكنش تند سينماگران را در پي دارد. روز گذشته ايده‌اي در گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي شكل گرفت مبني بر اينكه هركس طي روزهاي اخير سي‌دي يا DVD «سنتوري» را به شكل غيرقانوني خريداري كرده، مبلغي به حساب تهيه‌كننده اين فيلم واريز كند. يادمان هست كه كارگردان اين فيلم و موكلش اعلام كرده بودند خريدن اين سي‌دي شرعا حرام است. همچنين طي ماه‌هاي گذشته بسياري از سينماگران، فعالان و مسوولان فرهنگي اين كار را تقبيح كرده و آن را به‌مثابه نوعي «سرقت» دانسته بودند. از اين رو خريداران سي‌دي «سنتوري» كه به واسطه همين سي‌دي اين فيلم را ديده‌اند براي آنكه در «سرقت» و «قاچاق» سهيم نباشند مي‌توانند بهاي بليت آن را به شماره حساب مشترك تهيه‌كننده و كارگردان فيلم واريز كنند. اين ايده روز گذشته ابتدا با داريوش مهرجويي (كارگردان «سنتوري») و در ادامه با فرامرز فرازمند (تهيه‌كننده آن) در ميان گذاشته شد. مهرجويي و فرازمند، هم از اين ايده استقبال كردند و هم نگران بودند. استقبال آنها از اين جهت بود كه معتقد بودند اين حركت باعث وحدت سينماگران مي‌شود، اما نگراني‌شان از آن بابت بود كه مي‌گفتند مبادا طرح اين ايده به معناي «محتاج بودن» آنها تلقي شود. نهايتا هر دو ضمن موافقت با اين ايده، اعلام كردند كه عوايد احتمالي آن صرف امور خيريه خواهد شد. مهرجويي در اين باره به اعتماد ملي گفت: «من شخصا با اين ايده موافقم. ژست قشنگي است و يك نوع وحدت و همدلي را مي‌رساند. ما مي‌توانيم شماره حسابمان را اعلام كنيم، ولي اميدوارم مردم عزيز در جريان باشند كه ما محتاج نيستيم و هرچه به حسابمان واريز شود، صرف امور خيريه مي‌شود.» فرازمند هم كه قاچاق سي‌دي «سنتوري» را «ضربه به سينماي ايران» مي‌دانست، گفت: «اينجا مساله پول در ميان نيست. ما بايد به ضربه روحي فكر كنيم كه به مهرجويي و بقيه عوامل فيلم وارد شده است. بحث من اين است كه مي‌گويم اگر قرار بود سنتوري اكران نشود، چرا پروانه ساخت داديد؟!» او همچنين درباره ايده گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي اضافه كرد: «من قبلا هم گفته بودم كه اگر «سنتوري» فروش داشت 50 درصد آن را صرف امور خيريه مي‌كنم. حتي مي‌توان صرف كمك به زحمتكشان و فعالان عرصه سينما كرد كه نيازمند ياري هستند. به هر حال شخصا با اين ايده موافقم و اعلام مي‌كنم كه عوايد احتمالي اين طرح را صرف امور خيريه مي‌كنيم.» فرازمند در ادامه به درخواست خبرنگار اعتماد ملي، حساب مشترك خود و مهرجويي را اعلام كرد. اين حساب مشترك به نام «داريوش مهرجويي و فرامرز فرازمند» و از اين قرار است: 0116407795 (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد 032).
همان‌طور كه كارگردان «سنتوري» گفته، اين طرح مي‌تواند قبل از هر چيز به همدلي و وفاق در سينما خصوصا سينماي فرهنگي و مستقل بينجامد؛ شايد مبلغ 1000 يا 1500 تومان بهاي يك بليت كه از سوي خريداران اين سي‌دي يا بينندگان آن به حساب تهيه‌كننده و كارگردان آن واريز مي‌شود، مبلغ چنداني نباشد و همگان، حتي آنهايي كه اين سي‌دي را نخريده‌اند، مايل به همراهي با اين طرح باشند، اما بايد بدانيم كه عوايد اين حركت بيش از هر چيز به ثبات سينماي مستقل كمك كرده و ضربه‌اي كه به اين سينما خورده را جبران مي‌كند. تاكيد مي‌شود همان‌طور كه كارگردان و تهيه‌كننده «سنتوري» متذكر شده‌اند اين حركت براي كمك مالي به آنها نيست؛ بلكه هدف از آن، يادآوري پديده زشت «قاچاق» است.
روزنامه اعتماد ملی (You can see links before reply)

.t.A.T.u
Monday 18 February 2008, 04:19 PM
فکر نمی کنید این تاپیک باید به بخش سرگرمی بره؟
آخه تا اونجایی که من خوندم چیزی در مورد موسیقی ندیدم.

shbaharehs
Monday 18 February 2008, 05:18 PM
منم وقتی این خبرو شنیدم خیلی متاسف شدم. دیگه به هرحال همه جا پخش شده و توی همه ی سایتها هم هست نمیتونن که بیان همه رو بگیرن :17:! به نظر من تنها کاری که میتونن بکنن اینه که بذارن توی سینماهای ایران پخش بشه.
ممنون

خان
Monday 18 February 2008, 10:49 PM
عجب سنتوری زده اردوان کامکار تو این فیلم .سنتور و با دیگر ساز ها به خوبی مچ کرده و چنتا آهنگ زیبا در آورده.این هم موسیقی تلفیقی این هم پتایسیل موسیقی و ساز اصیل ایرانی بود که دیدم.البته من فیلم و ندیدم فقط آهنگاشو شنیدم.خیلی زیبا بود دست محسن چاووشی هم درد نکنه.....................................

خان
Monday 18 February 2008, 11:10 PM
You can see links before reply (You can see links before reply)

You can see links before reply (You can see links before reply)

You can see links before reply (You can see links before reply)
You can see links before reply (You can see links before reply)
You can see links before reply (You can see links before reply)

arian
Tuesday 19 February 2008, 09:00 AM
فکر نمی کنید این تاپیک باید به بخش سرگرمی بره؟
آخه تا اونجایی که من خوندم چیزی در مورد موسیقی ندیدم.
سلام تاتو خان
هر جوري كه صلاح ميدونيد عمل كنيد .اگر اشتباه از طرف من بود بهحساب ناشي گري بگذاريد و معذرت ميخوام.

arian
Tuesday 19 February 2008, 09:12 AM
آقاي خان از عكسهاي زيبات خيلي ممنون ، به تاپيك حس درستي دادي .
متاسفانه فيلم را من ديده ام .البته حساب ديدنش را هم پرداخت كردم (تمايلي براي اين كار نداشتم ولي شوق زياد مجبورم كرد تا به اين گناه آلوده بشم) فيلم براستي سرنوشت موسيقي ايرانه . هر چند خيلي كم و محدود با همه ي مشقاتي كه سر اين راه هست ولي مهرجويي سعي خودش را كرده تا حداقلي را كه بهش اجازه دادند به تصوير بكشه.درسته فيلم شايد بيشتر اجتماعي باشه ولي خب به موسيقي و مشكلات آن هم سعي كرده بپردازه.

Leon
Saturday 23 February 2008, 12:18 PM
“علی سنتوری” توقیف شد
You can see links before reply

فيلم علي سنتوري آخرين ساخته داريوش مهرجوئي به دستور”بالا” توقيف شد وتعدادفيلم هاي توقيفي وزارت ارشاد به شش رسيد، درحاليکه از هم اکنون زمزمه توقيف دو فيلم ديگر هم شنيده مي شود.

به گزارش خبرنگار “روز” از تهران، علي سنتوري هجدهمين و آخرين فيلم داريوش مهرجوئي سه روز پيش از اکران عمومي درحاليکه کليه مجوزهاي لازم را دريافت کرده و تبليغات خياباني آن هم آغاز شده بود ناگهان توقيف و فيلمي از ايرج قادري جانشين آن شد.

خبر توقيف فيلم سنتوري از روز شنبه در بين اهالي مطبوعات پيچيد و چند خبرگزاري هم اقدام به درج آن کردند. اما دست اندرکاران که به تازگي حتي مجوز مواد تبليغاتي فيلم را هم گرفته بودند فکر نمي کردند معاونت سينمايي وزارت ارشاد زير مجوز هاي خود بزند، تا اينکه سردار صفارهرندي وزير ارشاد در جلسه فوق العاده اي که درآن داريوش مهرجوئي ومحمد رضا شريفي نيا مجري طرح حضور داشتند، خواستار تعويق نمايش فيلم شد.

بااينکه مهرجوئي و شريفي نيا تنها به ذکر همين خبر بسنده کرده اند، اما درمحافل سينمائي گفته مي شود صفارهرندي خبرتوقيف فيلم از “بالا” را به آنها ابلاغ کرده است.

رضا بهاري نويسنده سينمائي به “روز” گفت: “حساسيت دفتر رهبري به فيلم هنوز رفع نشده است و اين گمان که بر اساس گزارش جوادشمقدري منظور از نوازنده اي که شخصيت اصلي فيلم است رهبر جمهوري اسلامي است که شايعه تار زدن ايشان درميان مردم دهان به دهان مي شود، هنوز پا بر جا است. ”

جواد شمقدري پيش از جشنواره فجر وقتي دريک جلسه خصوصي اين فيلم راديد، گفت نمايش اين فيلم فقط باردشدن از روي جنازه من ممکن است.

به گفته ژاله صفا نويسنده سينمائي به همين دليل نام فيلم از “علي سنتوري” به سنتوري تغيير کرد، اما بازهم ارشادبه بهانه هاي ديگري مانع نمايش فيلم شد وتنها در شب پاياني و براي از ميان بردن جنجال فيلم فقط يک سانس براي اهالي مطبوعات نمايش داده شد.

داريوش مهرجويي هم پس از پايان فيلم روي صحنه آمد و گفت: “نگران نباشيد مشکلي نيست و دوستان وزارت ارشاد قول داده اند پس از جشنواره فيلم مي تواند به شکل کامل به نمايش در آيد.

پس از جشنواره و ناديده گرفتن عمدي فيلم، سنتوري توانست به طور مشترک با فيلم اخراجي ها(مسعود ده نمکي) جايزه بهترين فيلم تماشاگران را به خود اختصاص دهد و بهرام رادان هم جايزه اول بازيگري را دريافت کرد. مهرجويي تصميم گرفت فيلم را در نوروز ۸۶ اکران کند، اما با اشکال تراشي هايي مواجه شد. بهانه جديد، صداي خواننده فيلم محسن چاوشي بود که ارشاد مي گفت صدايش مجوز ندارد و بايد خواننده را عوض کنيد. مهرجويي هم که در اين فيلم از در صلح وارد شده بود با اينکه مي دانست صداي چاوشي در موفقيت فيلم هجدهمش نققشي قابل توجه دارد، از صداي بهرام رادان بازيگر نقش اصلي فيلم استفاده کرد. پوستر اصلي فيلم هم رد شد وپوستر ديگري بدون عکس گلشيفته فراهاني جاي آن راگرفت.

بعد از اين جرح و تعديل ها فيلم نيمه ارديبهشت پروانه نمايش گرفت و گروه پخش يعني دفتر هدايت فيلم عزم خود را جزم کردند که فيلم را در ابتداي مرداد ماه يعني آخرين فرصت پيش از شروع ماه رمضان اکران کنند. اما تنها سه روز به نمايش فيلم مانده بود که داريوش مهرجوئي خبربه تعويق افتادن فيلم را اعلام کرد.

روابط عمومي معاونت سينمايي ارشاد هم در گفت و گو با خبرگزاري فارس عدم نمايش فيلم را تاييد کرد. شوراي صنفي نمايش دست به کار شد و با جلسه اي فوق العاده فيلم محاکمه ساخته ايرج قادري را جايگزين سنتوري کرد.

فرامرز فرازمند يکي از تهيه کنندگان که آماده مي شد بعد از اکران عمومي فيلم براي نمايش آن در امريکا گروه سازنده را همراهي کند، لب به اعتراض گشود. او به ايسنا گفت: “مسلم آنست مسايل و مشكلات ديگري كه هيچ ارتباطي به فيلم سنتوري ندارد، به اين فيلم منتقل شده است؛ چگونه مي‌شود، فيلمي كه از ارديبهشت ماه پروانه نمايش دريافت كرده است و تا روز سه‌شنبه هفته‌ گذشته تمام مجوزهاي لازم براي تبليغات و بيلبورد به آن داده شده به يك‌باره فضا براي نمايش آن تغيير مي‌كند. اگر فيلم مشكلي داشت چرا پروانه نمايش دادند؟! مديران سينمايي به ما اعلام مي‌كردند كه فيلم را نمي‌توانيم به نمايش بگذاريم و فيلم توقيف است”.

وي با يادآوري اينكه ضروري است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي حافظ منافع اهالي سينما باشد، پرسيد “چرا اين دستگاه دولتي پاي مجوزي كه به فيلم داده‌، نمي‌ايستد. ”

او خبرداد: “با مشخص شدن تكليف نمايش فيلم سنتوري به‌همراه داريوش مهرجويي طي روزهاي آينده با اهالي رسانه‌ها گفت‌وگو خواهيم كرد. ”

به گزارش خبرنگار “روز” از تهران با توقيف فيلم علي سنتوري تعداد فيلم هاي توقيفي به ۶ عدد رسيد. پيش از اين و به بهانه هاي مختلف، فيلم هاي زيرتوقيف شده بودند: کارگران مشغول کارند(ماني حقيقي)، نيوه مانگ(بهمن قبادي)، آفسايد(جعفرپناهي)، يک شب(نيکي کريمي) و عصر جمعه(مونا زندي) درمحافل سينمائي تهران گفته مي شود فيلم هاي تسويه حساب(تهمينه ميلاني) و هميشه پاي يک زن در ميان است(کمال تبريزي)نيز در ليست توقيف قرار دارند

Leon
Saturday 23 February 2008, 12:32 PM
You can see links before reply


“علی سنتوری” توقیف شد


فيلم علي سنتوري آخرين ساخته داريوش مهرجوئي به دستور”بالا” توقيف شد وتعدادفيلم هاي توقيفي وزارت ارشاد به شش رسيد، درحاليکه از هم اکنون زمزمه توقيف دو فيلم ديگر هم شنيده مي شود.

به گزارش خبرنگار “روز” از تهران، علي سنتوري هجدهمين و آخرين فيلم داريوش مهرجوئي سه روز پيش از اکران عمومي درحاليکه کليه مجوزهاي لازم را دريافت کرده و تبليغات خياباني آن هم آغاز شده بود ناگهان توقيف و فيلمي از ايرج قادري جانشين آن شد.

خبر توقيف فيلم سنتوري از روز شنبه در بين اهالي مطبوعات پيچيد و چند خبرگزاري هم اقدام به درج آن کردند. اما دست اندرکاران که به تازگي حتي مجوز مواد تبليغاتي فيلم را هم گرفته بودند فکر نمي کردند معاونت سينمايي وزارت ارشاد زير مجوز هاي خود بزند، تا اينکه سردار صفارهرندي وزير ارشاد در جلسه فوق العاده اي که درآن داريوش مهرجوئي ومحمد رضا شريفي نيا مجري طرح حضور داشتند، خواستار تعويق نمايش فيلم شد.

بااينکه مهرجوئي و شريفي نيا تنها به ذکر همين خبر بسنده کرده اند، اما درمحافل سينمائي گفته مي شود صفارهرندي خبرتوقيف فيلم از “بالا” را به آنها ابلاغ کرده است.

رضا بهاري نويسنده سينمائي به “روز” گفت: “حساسيت دفتر رهبري به فيلم هنوز رفع نشده است و اين گمان که بر اساس گزارش جوادشمقدري منظور از نوازنده اي که شخصيت اصلي فيلم است رهبر جمهوري اسلامي است که شايعه تار زدن ايشان درميان مردم دهان به دهان مي شود، هنوز پا بر جا است. ”

جواد شمقدري پيش از جشنواره فجر وقتي دريک جلسه خصوصي اين فيلم راديد، گفت نمايش اين فيلم فقط باردشدن از روي جنازه من ممکن است.

به گفته ژاله صفا نويسنده سينمائي به همين دليل نام فيلم از “علي سنتوري” به سنتوري تغيير کرد، اما بازهم ارشادبه بهانه هاي ديگري مانع نمايش فيلم شد وتنها در شب پاياني و براي از ميان بردن جنجال فيلم فقط يک سانس براي اهالي مطبوعات نمايش داده شد.

داريوش مهرجويي هم پس از پايان فيلم روي صحنه آمد و گفت: “نگران نباشيد مشکلي نيست و دوستان وزارت ارشاد قول داده اند پس از جشنواره فيلم مي تواند به شکل کامل به نمايش در آيد.

پس از جشنواره و ناديده گرفتن عمدي فيلم، سنتوري توانست به طور مشترک با فيلم اخراجي ها(مسعود ده نمکي) جايزه بهترين فيلم تماشاگران را به خود اختصاص دهد و بهرام رادان هم جايزه اول بازيگري را دريافت کرد. مهرجويي تصميم گرفت فيلم را در نوروز ۸۶ اکران کند، اما با اشکال تراشي هايي مواجه شد. بهانه جديد، صداي خواننده فيلم محسن چاوشي بود که ارشاد مي گفت صدايش مجوز ندارد و بايد خواننده را عوض کنيد. مهرجويي هم که در اين فيلم از در صلح وارد شده بود با اينکه مي دانست صداي چاوشي در موفقيت فيلم هجدهمش نققشي قابل توجه دارد، از صداي بهرام رادان بازيگر نقش اصلي فيلم استفاده کرد. پوستر اصلي فيلم هم رد شد وپوستر ديگري بدون عکس گلشيفته فراهاني جاي آن راگرفت.

بعد از اين جرح و تعديل ها فيلم نيمه ارديبهشت پروانه نمايش گرفت و گروه پخش يعني دفتر هدايت فيلم عزم خود را جزم کردند که فيلم را در ابتداي مرداد ماه يعني آخرين فرصت پيش از شروع ماه رمضان اکران کنند. اما تنها سه روز به نمايش فيلم مانده بود که داريوش مهرجوئي خبربه تعويق افتادن فيلم را اعلام کرد.

روابط عمومي معاونت سينمايي ارشاد هم در گفت و گو با خبرگزاري فارس عدم نمايش فيلم را تاييد کرد. شوراي صنفي نمايش دست به کار شد و با جلسه اي فوق العاده فيلم محاکمه ساخته ايرج قادري را جايگزين سنتوري کرد.

فرامرز فرازمند يکي از تهيه کنندگان که آماده مي شد بعد از اکران عمومي فيلم براي نمايش آن در امريکا گروه سازنده را همراهي کند، لب به اعتراض گشود. او به ايسنا گفت: “مسلم آنست مسايل و مشكلات ديگري كه هيچ ارتباطي به فيلم سنتوري ندارد، به اين فيلم منتقل شده است؛ چگونه مي‌شود، فيلمي كه از ارديبهشت ماه پروانه نمايش دريافت كرده است و تا روز سه‌شنبه هفته‌ گذشته تمام مجوزهاي لازم براي تبليغات و بيلبورد به آن داده شده به يك‌باره فضا براي نمايش آن تغيير مي‌كند. اگر فيلم مشكلي داشت چرا پروانه نمايش دادند؟! مديران سينمايي به ما اعلام مي‌كردند كه فيلم را نمي‌توانيم به نمايش بگذاريم و فيلم توقيف است”.

وي با يادآوري اينكه ضروري است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي حافظ منافع اهالي سينما باشد، پرسيد “چرا اين دستگاه دولتي پاي مجوزي كه به فيلم داده‌، نمي‌ايستد. ”

او خبرداد: “با مشخص شدن تكليف نمايش فيلم سنتوري به‌همراه داريوش مهرجويي طي روزهاي آينده با اهالي رسانه‌ها گفت‌وگو خواهيم كرد. ”

به گزارش خبرنگار “روز” از تهران با توقيف فيلم علي سنتوري تعداد فيلم هاي توقيفي به ۶ عدد رسيد. پيش از اين و به بهانه هاي مختلف، فيلم هاي زيرتوقيف شده بودند: کارگران مشغول کارند(ماني حقيقي)، نيوه مانگ(بهمن قبادي)، آفسايد(جعفرپناهي)، يک شب(نيکي کريمي) و عصر جمعه(مونا زندي) درمحافل سينمائي تهران گفته مي شود فيلم هاي تسويه حساب(تهمينه ميلاني) و هميشه پاي يک زن در ميان است(کمال تبريزي)نيز در ليست توقيف قرار دارند

arian
Sunday 24 February 2008, 11:01 AM
عامل قاچاق سنتوری دستگیر شد

You can see links before reply
سنتوریخبرنگاران، امروز سه شنبه سی بهمن به نشستی در پلیس امنیت تهران دعوت شدند تا از دستگیری باند قاچاق سنتوری با خبر شوند.
کسانی که در نشست با خبرنگاران شرکت کردند، مرتضی شایسته رییس اتحادیه تهیه کنندگان و فرامرز فرازمند تهیه کننده فیلم سنتوری بودند.
در همین جلسه از دستگیری فردی به عنوان رییس باند قاچاق فیلم سنتوری نام برده شد.
خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از رئیس پلیس امنیت عمومی نیروی انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد که "با تلاش عوامل انتظامی وهمکاری اتحادیه تهیه‌کنندگان سینما ودستگاه قضایی، اعضای یک شبکه که بصورت غیرمجاز و قاچاق اقدام به تهیه، تکثیرو توزیع گسترده فیلمهای اکران نشده و در حال اکران می‌کرد،دستگیر شدند."
محمدرضا علیپور گفته است که "اعضای این شبکه ‪ ۱۰‬نفری با استفاده از ابزار و امکانات رایانه ای، رایتر و پرینتررنگی بصورت گسترده و وسیع اقدام به تکثیر فیلمهای مجاز و غیرمجاز می‌ کردند."
وی با اعلام اینکه فعالیت این شبکه آسیب و خسارت زیادی به اهالی سینما وارد آورده، گفت: "از مخفیگاه این شبکه بیش از دو هزار حلقه دی وی دی، فیلم های سینمایی ایرانی و خارجی بصورت قاچاق کشف و ضبط شده است."
"ضربه به سینما"
مرتضی شایسته رئیس اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران در نشست صبح امروز گفت: "قاچاق فیلم "سنتوری" در تهران با شدت زیادی صورت گرفته و توزیع ‌کنندگان با هدف ضربه زدن به سینما به‌ صورت وسیع آن را توزیع کردند."
رییس اتحادیه تهیه‌کنندگان فیلم سینمای ایران در این نشست از وارد ‌آمدن سالانه بیش از ۶۰۰ میلیارد تومان خسارت ناشی از گردش مالی شبکه قاچاق در ایران خبر داد و گفت: "این رقم ۲۵ تا ۳۰ برابر گردش مالی کل سینمای ایران است و با این اقدام اخیر حدود ۴ تا ۵ میلیارد تومان به تهیه‌ کننده و صاحب فیلم "سنتوری" خسارت مالی وارد شده است."
فرامرز فرازمند تهیه‌کننده "سنتوری" به کارگردانی داریوش مهرجویی نیز در این نشست گفت: "روز ۲۲ بهمن ماه متوجه شدم فیلم، در سایتی قرار گرفته است و امکان دسترسی آسان به آن وجود دارد."
آقای فرازمند هزینه های این فیلم را ۶۰۰ میلیون تومان عنوان کرد و گفت: "فیلم قاچاق شده و در حال توزیع، همان فیلم اصلی است و از زمان اتمام تولید چهار ماه در وزارت ارشاد و چند وقتی نیز در دفتر جشنواره‌ فجر بوده است. ما نمی‌ گوئیم چه کسی متهم است، اما ما در توزیع آن نقشی نداریم، تمام سعی ما در یک سال گذشته اکران فیلم بود و تمام سعی خود را برای جلوگیری از قاچاق آن انجام دادیم، حتی فیلم را با گاوصندوق جا به جا می ‌کردیم. چون هیچ صاحب مالی نمی ‌خواهد متضرر شود."
You can see links before reply
پیش بینی می شد سنتوری یکی از پرفروش ترین فیلم های سینمای ایران شود
تهیه‌کننده فیلم سنتوری دوباره درخواست سازندگان این فیلم را برای اکران زودتر مطرح کرد.
فروش دی وی دی با کیفیت مطلوب فیلم اکران نشده "سنتوری" به کارگردانی داریوش مهرجویی کارگردانان و تهیه کنندگان سینمای ایران را غافلگیر کرده است.
دی وی دی با کیفیت مطلوب نسخه سانسور نشده فیلم سنتوری از هفته پیش در خیابان های شلوغ تهران توسط دستفروشانی که سی دی و دی وی دی های قاچاق می فروشند، به فروش می رسد و این دستفروشان می گویند که سنتوری یکی از پرفروش ترین فیلم های قاچاق است و هیچ فیلمی این قدر فروش نداشته است.
نسخه قاچاق شده سنتوری، نسخه ای کامل تر از نسخه ای است که در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر به نمایش در آمد.

Hes_r
Sunday 24 February 2008, 11:28 AM
اگه پیدا کنم لینک دانلود فیلمش رو میذارم براتون

Hes_r
Sunday 24 February 2008, 03:09 PM
دوستان بعد از چند ساعت تلاش براتون پیدا کردم .

دوست داشتم رو سرور خود سایت آپلود کنم ولی به خاطر این که فعلا ای دی اس ال ندارم از سایت رپید لینک رو میدم که صد در صد الان که سالمه حالا تا چند ماه دیگه ممکنه پاک شه .

سي.دي. 1
You can see links before reply (You can see links before reply)
You can see links before reply (You can see links before reply)

سي.دي 2
You can see links before reply (You can see links before reply)
You can see links before reply (You can see links before reply)


هر چهار تا باید دانلود شه

فایل پسورد خاصی هم ندارد .

خوش باشید

arian
Tuesday 26 February 2008, 07:56 AM
دوستان بعد از چند ساعت تلاش براتون پیدا کردم .

دوست داشتم رو سرور خود سایت آپلود کنم ولی به خاطر این که فعلا ای دی اس ال ندارم از سایت رپید لینک رو میدم که صد در صد الان که سالمه حالا تا چند ماه دیگه ممکنه پاک شه .

سي.دي. 1
You can see links before reply (You can see links before reply)
You can see links before reply (You can see links before reply)

سي.دي 2
You can see links before reply (You can see links before reply)
You can see links before reply (You can see links before reply)


هر چهار تا باید دانلود شه

فایل پسورد خاصی هم ندارد .

خوش باشید
در ضمن با اجازه ي حسام خان مورد زير هم فراموش نشود:
پول بليت سنتوري را به اين حساب واريز كنيد

شماره حساب : 0116407795 (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد032 ) به نام
فرامرز فرازمند و داریوش مهرجویی

Hes_r
Tuesday 26 February 2008, 02:11 PM
مرسی آریان جان .

نگرانی من هم بابت رعایت نشدن کپی رایت بود که امیدوارم دوستان این رو رعایت کنند .

یا علی

Amir
Tuesday 26 February 2008, 10:02 PM
با سلام

ما و دوستانمان در شرکت محل کار همگی به تعداد اعضای خانواده ضربدر قیمت بلیط سینما پول جمع کردیم و قراره فردا یکی از بچه ها بره بانک واریز کنه به حساب

arian
Wednesday 27 February 2008, 10:29 AM
عجب سنتوری زده اردوان کامکار تو این فیلم .سنتور و با دیگر ساز ها به خوبی مچ کرده و چنتا آهنگ زیبا در آورده.این هم موسیقی تلفیقی این هم پتایسیل موسیقی و ساز اصیل ایرانی بود که دیدم.البته من فیلم و ندیدم فقط آهنگاشو شنیدم.خیلی زیبا بود دست محسن چاووشی هم درد نکنه.

حالا كه شايد تعدادي از بچه ها فيلم يا موسيقي آنرا شنيده اند.فكر كنم اگه شروع كنيم كمي راجع به سبك و تلفيق اين دو نوع موسيقي متفاوت صحبت كنيم بد نباشه.من ميخوام چند تا نكته ابتدايي را در مورد فيلم بگم:

1- داريوش مهرجويي خودش نوازنده سنتوره و به اين ساز خيلي علاقه داره و در ضمن شاگرد اردوان هم هست .
2- بهرام رادان هم براي اجراي اين نقش مجبور به گذراندن آموزشهاي مقدماتي سنتور شد كه بدليل اينكه اردوان وقت لازم را نداشت ، ايشون را براي آموزش به آموزشگاه موسيقي ملك فرستادند.
3- بسياري از اهالي موسيقي به مهرجويي خرده گرفتند كه نبايد اين ساز را با صداي يك خواننده با سبك پاپ ادغام ميكرد . جون به هر صورت كسي كه مثل علي سنتوري ،ساز سنتي كار كرده و آنقدر استاده (به گونه اي كه در فيلم مطرح ميشه )اصلا نميتونه نحوه خوندن خودش را به سمت پاپ بكشونه و در هر صورت در اجراي آواز ته صداي سنتي خود را بروز خواهد داد و بهتر بوده كه از كسي مثل محمد اصفهاني كه با اين سبك و سياق آشناتره استفاده ميشده.
4- خيلي از منتقدان محور فيلم را موضوع اعتياد ميدونند و معتقدند كه محور وضعيت موسيقي نيست . و از موسيقي فقط به عنوان كاراكتر استفاده شده.
نظر شما چيست ؟

خان
Wednesday 27 February 2008, 10:31 AM
جالبه که آقای مهرجوئي از این کارا میکنه و شماره حساب میده.فکرشو نمیکردم.
چجوری تا حالا حسابو نبستن؟فیلم که توقیف شده یعنی دیگه اجازه اکران نداره پس در آمدی نداشته و فروشی هم در کار نیست.شایدم خودشون اجازه دادن که این حساب باز بشه. نمیدونم .شما میدونید؟؟؟؟؟؟؟

arian
Wednesday 27 February 2008, 10:39 AM
جالبه که آقای مهرجوئي از این کارا میکنه و شماره حساب میده.فکرشو نمیکردم.
چجوری تا حالا حسابو نبستن؟فیلم که توقیف شده یعنی دیگه اجازه اکران نداره پس در آمدی نداشته و فروشی هم در کار نیست.شایدم خودشون اجازه دادن که این حساب باز بشه. نمیدونم .شما میدونید؟؟؟؟؟؟؟

جناب خان توضيحات در پستهاي قبلي اشاره شده بود.با اجازه دوباره تكرار ميشه.
فاجعه قاچاق «سنتوري» آخرين ساخته داريوش مهرجويي همچنان نقل محافل است و واكنش تند سينماگران را در پي دارد. روز گذشته ايده‌اي در گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي شكل گرفت مبني بر اينكه هركس طي روزهاي اخير سي‌دي يا DVD «سنتوري» را به شكل غيرقانوني خريداري كرده، مبلغي به حساب تهيه‌كننده اين فيلم واريز كند. يادمان هست كه كارگردان اين فيلم و موكلش اعلام كرده بودند خريدن اين سي‌دي شرعا حرام است. همچنين طي ماه‌هاي گذشته بسياري از سينماگران، فعالان و مسوولان فرهنگي اين كار را تقبيح كرده و آن را به‌مثابه نوعي «سرقت» دانسته بودند. از اين رو خريداران سي‌دي «سنتوري» كه به واسطه همين سي‌دي اين فيلم را ديده‌اند براي آنكه در «سرقت» و «قاچاق» سهيم نباشند مي‌توانند بهاي بليت آن را به شماره حساب مشترك تهيه‌كننده و كارگردان فيلم واريز كنند. اين ايده روز گذشته ابتدا با داريوش مهرجويي (كارگردان «سنتوري») و در ادامه با فرامرز فرازمند (تهيه‌كننده آن) در ميان گذاشته شد. مهرجويي و فرازمند، هم از اين ايده استقبال كردند و هم نگران بودند. استقبال آنها از اين جهت بود كه معتقد بودند اين حركت باعث وحدت سينماگران مي‌شود، اما نگراني‌شان از آن بابت بود كه مي‌گفتند مبادا طرح اين ايده به معناي «محتاج بودن» آنها تلقي شود. نهايتا هر دو ضمن موافقت با اين ايده، اعلام كردند كه عوايد احتمالي آن صرف امور خيريه خواهد شد. مهرجويي در اين باره به اعتماد ملي گفت: «من شخصا با اين ايده موافقم. ژست قشنگي است و يك نوع وحدت و همدلي را مي‌رساند. ما مي‌توانيم شماره حسابمان را اعلام كنيم، ولي اميدوارم مردم عزيز در جريان باشند كه ما محتاج نيستيم و هرچه به حسابمان واريز شود، صرف امور خيريه مي‌شود.» فرازمند هم كه قاچاق سي‌دي «سنتوري» را «ضربه به سينماي ايران» مي‌دانست، گفت: «اينجا مساله پول در ميان نيست. ما بايد به ضربه روحي فكر كنيم كه به مهرجويي و بقيه عوامل فيلم وارد شده است. بحث من اين است كه مي‌گويم اگر قرار بود سنتوري اكران نشود، چرا پروانه ساخت داديد؟!» او همچنين درباره ايده گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي اضافه كرد: «من قبلا هم گفته بودم كه اگر «سنتوري» فروش داشت 50 درصد آن را صرف امور خيريه مي‌كنم. حتي مي‌توان صرف كمك به زحمتكشان و فعالان عرصه سينما كرد كه نيازمند ياري هستند. به هر حال شخصا با اين ايده موافقم و اعلام مي‌كنم كه عوايد احتمالي اين طرح را صرف امور خيريه مي‌كنيم.» فرازمند در ادامه به درخواست خبرنگار اعتماد ملي، حساب مشترك خود و مهرجويي را اعلام كرد. اين حساب مشترك به نام «داريوش مهرجويي و فرامرز فرازمند» و از اين قرار است: 0116407795 (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد 032).
همان‌طور كه كارگردان «سنتوري» گفته، اين طرح مي‌تواند قبل از هر چيز به همدلي و وفاق در سينما خصوصا سينماي فرهنگي و مستقل بينجامد؛ شايد مبلغ 1000 يا 1500 تومان بهاي يك بليت كه از سوي خريداران اين سي‌دي يا بينندگان آن به حساب تهيه‌كننده و كارگردان آن واريز مي‌شود، مبلغ چنداني نباشد و همگان، حتي آنهايي كه اين سي‌دي را نخريده‌اند، مايل به همراهي با اين طرح باشند، اما بايد بدانيم كه عوايد اين حركت بيش از هر چيز به ثبات سينماي مستقل كمك كرده و ضربه‌اي كه به اين سينما خورده را جبران مي‌كند. تاكيد مي‌شود همان‌طور كه كارگردان و تهيه‌كننده «سنتوري» متذكر شده‌اند اين حركت براي كمك مالي به آنها نيست؛ بلكه هدف از آن، يادآوري پديده زشت «قاچاق» است.
روزنامه اعتماد ملی (You can see links before reply)

خان
Wednesday 27 February 2008, 11:38 AM
خیلی جالبه .مخصوصا اون قسمتش که كارگردان اين فيلم و موكلش اعلام كرده بودند خريدن اين سي‌دي شرعا حرام است.فکر میکردم آقای کارگردان فقط فیلم میسازه مثل اینکه فتوا هم میده.خوبه.
آقا یعنی چی عوايد احتمالي آن صرف امور خيريه خواهد شد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میشه منو یه کمی راهنمایی کنید.هدف از ساخته فیلم چیه ؟؟چرا فیلم میسازیم ؟؟همه کارهای آقای مهرجویی زیبا و کامل هستن از جمله سنتوری که قصدش خیلی چیز ها و فهموندنه خیلی از مساعل بوده سنتوری ساخته شد چون حرف داشت چون درده خیلی ها بود درده خیلی از کودکان و مادر ها و زن ها بود .به دلمون نشست چون مواردی رو می گفت که از دیدنشون رنج میکشیم. در آخر هم نمیتونین منکر مورده پول بشین.درسته که گفتن اگر «سنتوري» فروش داشت 50 درصد آن را صرف امور خيريه مي‌كنم.ولی خوده اصله فیلم خودش یه جورایی کاره خیر بود اطرافیانه من اینایی که فیلمو دیدن از جمله خودم که به تازگی دیدم قصد کمک به مراکز ترک اعتیاد رو داریم نه واریز پول به حسابه فلان آقا.بابا آخه چرا مساعل رو قاتی میکنن اینا . اگه میخواستی حرفتو با فیلمت بزنی و نیت خیرت رو نشون بدی و در کناره اون خیلی از اشکال ها رو. که بابا دیگه الان خیلی ها دارن فیلمو میبینن و یا وقتی این تب سنتوری خوابید بالاخره میبینن و به نیت خیرت پی میبرند و دعات میکنن.
«اينجا مساله پول در ميان نيست. ما بايد به ضربه روحي فكر كنيم كه به مهرجويي و بقيه عوامل فيلم وارد شده است. آخه این دیگه چه حرفه بیربطیه .ضربه روحی که به این آقا وارد شده با این پولا از بین میره؟؟حقش که پای مال شده دوباره بر میگرده ؟؟زحماتش چی شد؟؟هر فیلم سازی آرزوی اکرانه فیلمش رو داره. مهر جویی رو مسخره کردین یا موضوع پوله که باید در یافت بشه چون برای این فیلم خرج شده.
بابا آبروی هنرمندانه سینما رو بردین که یه بار میگی خرج خیریه بشه یه بار میگی حتي مي‌توان صرف كمك به زحمتكشان و فعالان عرصه سينما كرد كه نيازمند ياري هستند.ما که نفهمیدیم چی کار میکنن.خوبه یه کمکی هم به فدراسیون فوتبال کنن تا مربی خارجی بیاره.
این حرکت زشت _قاچاقه فیلم_خودش به اندازه کافی نمایان گر همه چی هست اگه کمکی لازمه برین و نزارین تا فیلم ها ایقدر ساده سی دی شه دیگه اخراجه ها و سنتوری ها پیش نیاد نه این که مردم رو بد تر تحریک کنین و یه سری حرف بی مورده که اسمه دیگه ای جز اراجیف نداره بگین::خريداران سي‌دي «سنتوري» كه به واسطه همين سي‌دي اين فيلم را ديده‌اند براي آنكه در «سرقت» و «قاچاق» سهيم نباشند مي‌توانند بهاي بليت آن را به شماره حساب مشترك تهيه‌كننده و كارگردان فيلم واريز كنند.آقای نویسنده منظورت از سارق و قاچاقچی همین مردمی بود که باید به حسابت پول بریزن؟؟آره؟؟بازم که فتوا دادین.
همه مردم به آقای مهرجویی احترام میگذارند و کار های ایشون رو میپسند چون کارشون از کار های گیشه ای خیلی فاصله داره .در ابتدا که خبر شماره حساب رو شنیدم حتم داشتم که شایعه هست و حقیقت نداره و شاید کاره افراده سود جو میباشد ولی مثل این که قضیه جدی شده و حقیقت داره .
متاسفانه ما ها عادت داریم کار هامون رو با هم قاتی کنیم و خودمون هم نفهمیم که چی کار میکنیم یکی کنسرت میزاره میگه برای خیریه یکی شماره حساب میده قافل از این که میتونن با هنرشون با استعدادی که خدا بهشون داده مردم و برای کمک همیشگی به نیاز مندان _نه یه حرکت آنی که ریشه اون تصمیم عجولانه یک نفره_جذب کنن.باز هم مثل همیشه ما ایرانی ها یک دفه و فقط برای چند روز جو گیر شدیم.

arian
Wednesday 27 February 2008, 01:32 PM
آقاي خان سلام فكر ميكنم خيلي عصبي شديد تا حالاشما را اينطوري توي تاپيكها نديده بودم. جناب خان فيلم در حال حاضر در مالكيت آقاي مهرجويي و فراز مند است . اين دو بالطبع حق دارند كه در مورد خريد و فروش اموال خود كه به هر ترتيبي غصب شده اند نظر بدهند و خريد آنرا حرام كنند به اين فتوا نميگويند.
چگونگي هزينه كردنش هم بر عهده ي خود آنهاست ، فكر نميكنم ما بتونيم بهشون بگيم چطور دارايي و اموالشون را خرج كنند . آنچه كه براي من نه بعنوان ديندار و .... بلكه به عنوان يك انسان مهمه ،اينه كه ايشون فرموده كه اگر كسي فيلم ايشون را ديد بدينصورت اداي دين كنه ، منهم كه ولع تماشاي اين فيلم را قبل از اكران آن داشتم اين را به فال نيك گرفته و كمي از وجدان درد خودم كم كردم كه در هر صورت ايشان رضايت داده. ما شايد از كنار باغي بگذريم ،آيا اجازه ي خوردن ميوه آن باغ را داريم؟اگر صاحب باغ بر سر در آن باغ بنويسه كه خوردن ميوه از آن باغ حرام است آيا فتوا صادر كرده است؟حالا اگر بنويسه اگر كسي ميخواد بخوره براي هرميوه 100 تومن بپردازه ، ميتونيم بگيم اين چه حرفيه ميزنه ؟همين كه دل بنده ي خدايي را شاد كرده اي خوشحال باش؟ اگر بگه براي هر ميوه صد تومن بندازيد تو باغ من صرف امور خيريه ميكنم آيا ميتونيم بهش بگيم ما ميوه ي تو رو ميخوريم پولش را هم بعدا ميوه ميخريم و ميديم به بنده خداهاي تشنه و گرسنه رهگذر كنار باغ؟

خان
Wednesday 27 February 2008, 05:15 PM
سلام آرین جان .نه عصبانی نشدم .اتفاقا دارم میخندم.:untitled: یه وقت ناراحت نشی عزیز.
ولی بعضی از حرف ها اعصاب آدمو میریزه به هم.
آرین جان نمیشه آقای مهرجویی رو با یه باغ دار مقایسه کرد .مهرجویی رو همه ایران میشناسن ایشون الگوی خیلی از هنرمندان و کارگردانانه تازه کار و جدیده پس مسعولیتش در قبال رفتارش خیلی زیاده و نمیتونه دست به هر کاری بزنه و هر عکس العملی رو نشون بده. چون با سابقه ای که داره و این معروفیت همیشه زیره زره بینه.
برای سنتوری بسیار هزینه شده چه از لحاظ مالی چه انرزی و مهمتر از همه وقتی.این کار یه کاره عالی بود که براش زحمات زیادی کشیدن و انصافا نمونه این فیلم و چه قبل و چه بعد از انقلاب کم دیده بودیم.خیلی ها کارو پسندیدن و خوششون اومد_خیلی ها هم انتقاداته بجایی کردن_ولی فیلم لو رفت و سی دی شد و همه دیدن یه لیوان آبم روش.این وسط فقط داریوش مهرجویی ضرر کرد که نتونست شاهد اکران یکی از بهترین فیلم های زندگیش باشه.شاید پای حرفای ایشون بنشینیم خیلی چیزا دست گیرمون شه و ما هم ناراحت شیم من هیچ مشکلی ندارم.مشکل من با این مطالبی هست که روزنامه اعتماد ملی چاپ کرده و شما هم گفتی.به نظرم این کار _دادن شماره حساب و گرفتن وجه از مردم _به هیچ وجه کاره درستی نبود در حالی که می خواستن این کارو با تحریک های خاص انجام بدن که در پست قبلیم براتون مشخص کردم .به عقیده من این کارو اگه یک کارگردان دیگه ای به جز مهر جویی انجام میداد قبول میکردیم .کادری که مهر جویی رو در ساخت این کار همراهی کردن و نگاه کنین بسیار قوی بود و ایشون هم وسواسه زیادی در ساخت فیلم داشت مثل همیشه.
ولی این کار خیلی از زحماتشون رو زیره سوال برد.آخه اینا چیزی که میگن با کاری که میخوان بکنن هم جور در نمیاد و یکی نیست.یه جا میگه پول اصلا مهم نیست و فقط آقای کارگردان مهمه و روحیش بده_پس شماره حساب چی بود که دادی؟؟؟_یه جا میگن مبخوایم به خیریه کمک کنیم_تازه همشو میخوان بدن به خیریه که اگه فیلم اکران میشد پنجاه درصدشو میدادن بله طلبکار هم شدن_یه جا دیگه میگن در این دزدی و قاچاق شریک نشین_این حرفا و لفظ رو دارن از طرفه همون آقای مهرجویی که بالا ازش تعریف کردم میگن فکر نمیکنم زیاد خوب باشه_
درسته فیلم برای تهیه کننده و کارگردان هست وهر جور که بخوان میتونن در موردش تصمیم بگیرن.ولی اینا نگران سهم خودشون نیستن که نگران پوله موسسات خیریه هستن !!!!!!!!!!!!!!نگران نباش عزیزه من فیلم کاره خودشو داره میکنه خیلی ها دارن تحته تاثیر قرار میگیرن و خیلی بیشتر از فروشه فیلمتون کمک خواهن کرد.

arian
Wednesday 27 February 2008, 05:25 PM
خيلي ممنون آقاي خان از توضيحاتتون .شايد من خيلي ساده لوحانه به قضيه نگاه ميكنم.

در مورد موسيقي فيلم توي پستهاي قبلي مطلبي گفتم . ميخواستم بدونم نظر شما چيه؟:

حالا كه شايد تعدادي از بچه ها فيلم يا موسيقي آنرا شنيده اند.فكر كنم اگه شروع كنيم كمي راجع به سبك و تلفيق اين دو نوع موسيقي متفاوت صحبت كنيم بد نباشه.من ميخوام چند تا نكته ابتدايي را در مورد فيلم بگم:

1- داريوش مهرجويي خودش نوازنده سنتوره و به اين ساز خيلي علاقه داره و در ضمن شاگرد اردوان هم هست .
2- بهرام رادان هم براي اجراي اين نقش مجبور به گذراندن آموزشهاي مقدماتي سنتور شد كه بدليل اينكه اردوان وقت لازم را نداشت ، ايشون را براي آموزش به آموزشگاه موسيقي ملك فرستادند.
3- بسياري از اهالي موسيقي به مهرجويي خرده گرفتند كه نبايد اين ساز را با صداي يك خواننده با سبك پاپ ادغام ميكرد . جون به هر صورت كسي كه مثل علي سنتوري ،ساز سنتي كار كرده و آنقدر استاده (به گونه اي كه در فيلم مطرح ميشه )اصلا نميتونه نحوه خوندن خودش را به سمت پاپ بكشونه و در هر صورت در اجراي آواز ته صداي سنتي خود را بروز خواهد داد و بهتر بوده كه از كسي مثل محمد اصفهاني كه با اين سبك و سياق آشناتره استفاده ميشده.
4- خيلي از منتقدان محور فيلم را موضوع اعتياد ميدونند و معتقدند كه محور وضعيت موسيقي نيست . و از موسيقي فقط به عنوان كاراكتر استفاده شده.
نظر شما چيست ؟

Hes_r
Saturday 8 March 2008, 08:04 PM
فیلم زیبا بود . موسیقی و مخصوصا سنتور کامکار بسیار زیباتر .

واقعا جالب بود که بدبینی و کوتاه بینی مادر شخصیت اول داستان علی سنتوری ( بهرام رادان ) باعث شد که اون فرد به اونجا کشیده بشه و معتادی بی چیز بشه .

واقعا فیلمش درد جامعه بود .

یا علی

Hes_r
Saturday 8 March 2008, 08:07 PM
در ضمن آریان جان من با شما مخالفم .

ببینید اولین دلیل اسم فیلم هست که ایشون اگه قصدشون صرفا موسیقی نبود اسم فیلم رو علی سنتوری نمیذاشتن میگذاشتن علی هروئینی :guitarplay5: .

دلیل دوم این که شما ببین میخواستن وفاداری ایشون رو به ساز نشون بدن . لحظه ای که همسرش اون رو همینجوری میزنه هیچی بهش نمیگه ولی وقتی که به سازش یه شیء رو پرتاب میکنه میره و زنش رو میزنه . این یعنی وفاداری به ساز .

در ضمن ایشون میخواستن بگن که کوتاه بینی مادر ایشون باعث شد گه ایشون که میتونسته فرد بزرگی بشه ، بره و معتاد شه . این معتاد شدن نمادی از گرفتایه . چون تو فیلم های ما هر وقت میخوان کسی رو گرفتار نشون بدن معتادش میکنن .

البته این نظر من بود نظر شما محترمه

یا علی

arian
Thursday 24 April 2008, 09:32 AM
مصاحبه با محسن چاوشی :


-توانستيد اين بار «سنتوري» را با خيال راحت ببينيد؟

بله، دفعه قبل در جشنواره پارسال با هزار بدبختي و توي صف ايستادن و واسطه تراشي و رفاقت و پارتي بازي، بالاخره توانستم در سالن سينما ايران سنتوري را ببينم ولي اين بار قضيه فرق مي کرد و توانستم با خيال راحت و در خانه نسخه کامل را تماشا کنم.

-اين دفعه چه چيز و کدام قسمت فيلم برايتان مهم بود، دنبال اسم خودتان هم بوديد که در نسخه جشنواره پارسال حذف شده بود؟

اصلاً، اين بار هم حواسم بيشتر به بازي بهرام غرادانف بود. باز هم مثل دفعه قبل بازي اش مرا تحت تاثير قرار داد. دفعه قبل وقتي آن قسمتي را ديدم که او با وجود گرسنگي و بي غذايي، سوسيس هايش را بين معتادان تقسيم کرد، واقعاً بغض کردم. بعد از ديدن فيلم، باز هم بازي اش را تبريک گفتم. البته اين بار با sms.

-از ديدن اسم خودتان در تيتراژ شروع فيلم و شنيدن ترانه ها با صداي خودتان چه حسي داشتيد؟

اگر بگويم هيچ حسي باورتان مي شود. بيشتر حواسم به خود فيلم و بازي بهرام بود.

-يعني بعد از اين همه مدت کشمکش به دليل حضور صداي شما و حذف اسم و صدايتان، الان که فيلم با اسم و صداي خودتان پخش شده هيچ حسي نداريد؟

واقعاً نسبت به صداي خودم و اسمم هيچ حساسيتي نداشتم. آهنگ هاي خودم را که هزار بار شنيده بودم و برايم تکراري شده بودند. آنها هم که بايد، مي دانستند که ترانه ها را من نوشته ام و خواننده ترانه ها محسن چاوشي است. پس دليلي نداشت که خوشحال باشم.

-اما سال گذشته ناراحتي و نارضايتي خود را از حذف نام تان از تيتراژ فيلم اعلام کرديد؟

سال قبل از حذف اسمم ناراحت نبودم، از نوع برخوردها ناراحت بودم، چون همان طور که گفتم همه مخاطبان «سنتوري» مي دانستند که خواننده ترانه ها منم. باور کنيد امسال هم بيشتر از اينکه خوشحال باشم، از ديدن سنتوري و نسخه کامل آن ناراحت شدم.

-به نظر مي آيد تنها برنده پخش فيلم سنتوري محسن چاوشي باشد که با وجود همه شايعات از حذف اسم و صدايش تا جايگزيني صداي بهرام رادان بالاخره فيلم با صدا و آهنگ هاي خودش پخش شد.

اين را مي گويم که فقط مطمئن شويد واقعاً حس واقعي ام را مي گويم. اين را قبول دارم که هر کاري که مي شد براي حذف اسم و صداي من از فيلم صورت گرفت ولي وقتي «سنتوري» با اسم و صدا و موسيقي من پخش شد، هيچ حس پيروزي، انتقام و... نداشتم فقط به اين دليل که مطمئن بودم کار خودم را انجام داده ام و موسيقي ترانه هاي فيلم مال خودم است، حتي اگر طبق شايعاتي که واقعيت هم نداشتند، بهرام آنها را با صداي خودش بازخواني کرده باشد. همين حس مالکيت و حسن انجام کار بود که کمکم مي کرد درباره سنتوري به حاشيه نروم. ولي باز هم مي گويم واقعاً براي تهيه کننده سنتوري ناراحت شدم.

-از بحث سنتوري خارج شويم و برويم سراغ موسيقي خودتان، موسيقي شما موسيقي و سبک و لحني داشت که در خلاف جريان آب حرکت مي کرد...

يعني چي؟

-مثل اولين کارتان «نفرين» ترانه يي که به نوعي بدعت گذار ترانه ها و آهنگ هاي «نفرين کننده» امروز بود، يا سبکي تلخ و سياه که تا امروز هم در کارهايتان ادامه دارند.

من از خواندن «نفرين» و ترانه «الهي سقف آرزوت خراب بشه روي سرت» الان پشيمانم. آن زمان نبايد آن ترانه را مي خواندم چون هيچ عاشقي، معشوقش را نمي تواند نفرين کند و آرزوي مرگ او را داشته باشد، ضمن اينکه تا جايي که امکان دارد همه بايد سعي کنند مثبت بخوانند. حالا ديگر مي خواهم ترانه هايي بخوانم که اميد و نگاه مثبت در آنها وجود داشته باشد. ضمن اينکه فکر نمي کنم کارهايم تلخ و سياه باشند. اين نظر شخصي شما است.

-ولي الان شما به عنوان خواننده آهنگ هاي تلخ و سياه و متفاوت پاپ مطرح شده ايد، چرا خودتان فکر مي کنيد کارهايتان تلخ و سياه نيستند؟

فکر نمي کنم که کل موسيقي ام چنين ويژگي داشته باشد. مثلاً وقتي «خودکشي ممنوع» را خواندم، آخرش را مثبت تمام کردم يا کارهاي ديگر هم همين وضعيت را دارند.

-ولي کارهاي مهم شما خود تلخي و سياهي اند، کارهايي مثل «متاسفم»، «آهنگ هاي سنتوري»، «عبور»، «نفس بريده»، «گل سر» و... مي خواهم بدانم اين نوع نگاه تلخ از کجا مي آيد؟

شايد از ناخودآگاه و گذشته ام. الان که مي پرسيد، مجبورم واقعاً در موردش فکر کنم. واقعاً نمي دانم ولي مطمئنم که اتفاقاتي را که از گذشته به ياد دارم تا به امروز در شکل گيري ذهنيت، سليقه و حتي حس صدايم تاثير داشته اند. مشکلات جنگ و جنگ زدگي و شهر به شهر آواره بودن مان از خرمشهر تا مشهد و تهران، مشکلات مالي و درگيري هاي روحي، رواني، عاطفي و... حتماً در ادامه يافتن اين نوع نگاه و سبک کاري تاثير داشته اند. فکر مي کنم باز هم بايد در اين باره بعد از رفتن شما فکر کنم. واقعاً هنوز مطمئن نيستم ولي ادامه اين روند مطمئنم که به شناخت خودم از «محسن چاوشي» دروني ام کمک مي کند و خواهد کرد. من با طي کردن اين روند به بسياري از ناشناخته هاي دروني خودم رسيده و پيدايشان کرده ام. طي اين چند سال اخير خيلي از حس هايي که قبلاً در من وجود نداشتند، خودشان را نشان داده اند. خيلي هم درونگراتر از گذشته شده ام. آهنگ هايم هم شايد متاثر از اين تغييرات و در ادامه مشکلات و اتفاقات گذشته ام باشند که البته هنوز تمام نشده اند و ادامه دارند.واقعاً نمي دانم. ولي يک حس دروني و شناختي که از خودم دارم، خلاف نظر شما را به من مي گويد. حتي اگر به قول شما آهنگ «متاسفم» آهنگ شناخته شده من باشد و به نوعي داستان زندگي من و خيلي هاي ديگر، ولي باز در شعر، ترانه و آهنگ هايم نوعي روشني و اميد هست. درد من «غم فراق» و «نرسيدني» است که مدام در حال تکرار و فرياد کردنش در آهنگ هايم هستم.

-آيا درست است که خواننده شدن شما فقط اتفاقي بوده و آهنگسازي را بيشتر دوست داريد؟

بله، هنوز هم آهنگسازي را بيشتر دوست دارم. واقعاً هم يک اتفاق و آشنا نبودنم به روند توليد و پخش يک کار باعث شد صدايم پخش شود و در مسيري قرار بگيرم که امکان خارج شدن و کناره گرفتن از آن وجود ندارد. الان هم خوانندگي و انتخاب آهنگ هاي خودم فقط و فقط به اين دليل است که با خوانندگي، خود و باطنم را پاک مي کنم و شست وشو مي دهم. وگرنه دليل خوانندگي من نه شهرت و معروفيت است و نه منافع مادي که تا به امروز با وجود پرمخاطب بودن کارهايم به آن نرسيده ام. هدف من از موسيقي فقط و فقط معنوي، همان درونگرايي و رسيدن به عمقي است که گفتم. براي همين هم هست که کسي در خيابان چهره من را نمي شناسد، هر جايي که اسمي از من باشد به غير از يکي دو تصوير تکراري چيز و عکس ديگري از من نمي بيني. فعلاً که اين سبک و نوع موسيقي شده همه دار و ندار من از زندگي.

-بخش هايي از آلبوم آخرتان را شنيده ام. به نظر مي آيد در اين آلبوم آخر با توجه به انتخاب شعرها به کلي سمت و سوي ذهني تان تغيير کرده است.

اين موضوع به نظرتان خوب است يا بد؟

-به نظر من خوب است. با اينکه موسيقي شما پاپيولار است ولي شعرها و همچنين موسيقي سنگين تر و دروني تر شده اند.

خودم هم چنين نظري دارم. بايد هم همين طور باشد وگرنه درجا مي زنم. درجا زدن هم امروزه، خود و عين پسرفت است. به نظرت من اگر بيايم دوباره کاري مثل «نفرين» را بخوانم کار درستي کرده ام؟ پس با انتخاب شعرهاي جديدتر که کاملاً با کارهاي قبلي ام متفاوت هستند و وسواس بيشتر در موسيقي ام به پيشرفتي که خودم حس مي کنم رسيده ام. براي همين هم مي گويم اگر اين آلبوم منتشر شود بهتر مي توان درباره من نظر داد. من به نظر خودم پيشرفت کرده ام و قدم هايم رو به جلو بوده اند.

-گويا تعداد کارهاي منتشر نشده جديدتان بيشتر از اين آلبومي است که مي گوييد؟

شما چون کارهاي من را شنيده ايد اين را مي دانيد. من اگر آن يک آلبوم را که هنوز منتشر نشده مثال مي زنم به اين دليل است که مردم و مخاطبان عادي از آن و آماده شدنش براي انتشار و مشکلات عدم انتشارش خبر دارند. آلبوم «يه شاخه نيلوفر» با وجودي که ترانه ها و موسيقي متفاوت تري را به نسبت کارهاي قبلي ام دارد ولي باز هم چندان جديد نيست. آخرين کاري که از من شنيده شد، ترانه هاي فيلم سنتوري است که باز هم مربوط به دو سال قبل مي شود. ما بعد از سنتوري، «يه شاخه نيلوفر» را کار کرديم و بعد از آن آلبوم «مولانا» را که از شعرهاي مولانا، وحشي بافقي، باباطاهر، شهريار و ژوليده نيشابوري استفاده کرديم. اين آلبوم متفاوت تر از همه کارهايي است که انجام داده ام. من از آلبوم «خودکشي» به بعد شروع کردم به خواندن و اجراي شعر و ترانه و آهنگ هاي فاخر. ولي هميشه دوست دارم نظر مردم و مخاطبان را بدانم. به همين دليل دوست دارم آلبومم زودتر به بازار بيايد تا بازخوردها و نظرهاي واقعي و حقيقي تر را بدانم.

-اين روزها ديگر صداي شما را شبيه به خواننده يي ديگر نمي دانند؟

من از آلبوم «خودکشي» به بعد صدايم هم تغيير کرد و به سمتي رفت که دوست داشتم برود. من از روز اول هم نمي خواستم شبيه خواننده ديگري بخوانم، اما بعضي از شرکت هايي که با پيشنهاداتشان براي همکاري موافقت نکردم، در اين ارتباط جوي را عليه من به راه انداختند. واقعاً آن روزها احساس تنهايي مي کردم. اما خدا را شکر مي کنم که همان خواننده يي که من را متهم مي کردند شبيه او مي خوانم در چند مصاحبه اش از صدا و موسيقي من دفاع کرد و گفت که هيچ شباهتي بين کار من و خودش نمي بيند ولي به جايش خواننده همان شرکت ها را به بدترين شکل نقد کرد و گفت که مي خواهد اداي او را دربياورد و حتي آهنگ هاي او را هم براي رسيدن به هدفش عيناً کاور مي کند. هميشه خواسته ام خودم باشم و نخواستم جاي کس ديگري باشم. اين را با موسيقي ام هم ثابت کرده ام.

-هميشه احساس مي کردم با توجه به رنگ و لحن صدايتان امکان کار سبک راک را هم داريد. اين البته اتفاقي است که در آلبوم هاي منتشر شده شما نيفتاده است. ولي در اين آلبوم هاي تازه، فضاي تنظيم ها به سمت راک رفته. دليل اين تغيير ناگهاني چه چيزي بود؟

من خواننده و آهنگساز کارها هستم و در تنظيم ها هيچ دخالتي نداشته ام. اخلاق کاري ام هم همين است. دليل اين تغيير را محمدرضا آهاري بهتر مي تواند توضيح دهد.

bamdadonline
Thursday 24 April 2008, 09:49 AM
فیلم بسیار پر معنایی بود و اصلا نباید گفت که موسیقی رو خدشه دار کرد و فراموش نشه که واقعیات اجتماع هم بود... در انتهای این فیلم بنده فقط یک چیز به زبان آوردم - مرحبا به کارگردان.

حميد كلائي
Thursday 15 July 2010, 07:58 PM
سلام
اگه ممكنه نت علي سنتوري رو برام بفرستيد ممنون مي شم استاد:violinplay3: