PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سه تار : مشقي يا حرفه اي



sina_sb2008
Thursday 21 February 2008, 08:31 PM
با سلام گرم خدمت كليه دوستان مي خواستم نظر دوستا مو راجع به استفاده سه تارهاي مشقي ياحرفه ا ي پيش هنرآموزاي مبتدي بدونم به نظر بنده اونايي كه استطاعت ماليشون خوبه ازسه تارحرفه اي(كيفيت بالا)استفاده كنن درپيشرفت كارشون تاثير به سزايي داره .

AliB
Thursday 21 February 2008, 09:45 PM
سینا جان سلام
والا سینا جان همونطور که در بحث های قبلی صحبت کردیم می دونید که ساز های حرفه ای نسبت به توان خرید نوازنده ها خیلی گرون هستند و واقعا خرید اونها برای قشر متوسط مشکل است. (که اکثر نوازنده های با استعداد در این قشر هستند _البته باز محل اختلاف نشه این حرف من بنا به تجربه ی معاصر و بر خلاف دوره ی قدیم که نوازندگان و موسیقی دانان بعضا از خانواده های مرفه بوده اند در دوره ی سال های 50 به بعد جوان های با استعداد از طبقه ی متوسط جایگاهی ویژه در این هنر پیدا می کنند _ مثلا استاد علیزاده در جایی می فرمایند که سال ها آرزوی داشتن سازی خوب را داشته اند و امکان خرید آن را نداشته اند)
در ادامه مطالبی بنا بر تجربه به ذهنم می رسد که بیان می کنم. در نگاه اول شاید بگوییم : آری مسلما سازی حرفه ای و خوش ساخت و گرانقیمت البته که بهتر است _و منطقا چنین است_ اما اگر از دید تجربی به آن نگاه کنیم شاید بتوان برای داشتن سازی مشقی در ابتدای راه نیز توجیحاتی قابل قبول یافت.
هنگامی که هنرجویی آغاز به فراگیری سازی می کند اغلب در ایران ما به دلیل ناآشنایی عمومی با ساز ها و دنیای موسیقی همواره احتمال دلزدگی و یا تمایل به تغییر نوع ساز وجود دارد و از این رو در ابتدای راه شاید هزینه کردن آنچنانی نیاز نباشد تا فرد خود را پیدا کرده و در مسیر پیشرفت صحیح قرار بگیرد . مطلب بعد این که غالبا هنرجویی که تازه شروع به نواختن سازی می کند به فوت و فن نگهداری از ساز آشنا نیست چه از نظر شرایط صحیح نگهداری و چه از نظر حمل و نقل و خطرات محیطی که ساز را تحدید می کند . به طور مثال چون بحث درباره ی سه تار است خوب می دانید که سه تار بسیار ساز ظریف و تردیست و من بیشمار افرادی را دیده ام که در اثر غفلت ساز خود را شکسته اند معمولا با افتادن ساده ی این ساز احتمال شکستن صفحه و یا گسستن کاسه بسیار زیاد است و حال تصور کنید که اگر این بلا سر سازی گرانقیمت بیفتد چقدر دردناک خواهد بود.
مساله ی بعد سایش و فرسایش ساز در اثر مشق کردن است . معمولا اگر کسی به طور جد شروع به نواختن سازی بکند نیاز به تمرین هایی جدی و مستمر و روزانه دارد که این امر در ساز فرسایش ایجاد می کند و مثلا اگر هنگام کوک کردن اشتباهی صورت بگیرد احتمال پریدن سیمگیر هست و یا مثلا انداختن کوکهای بالا باعث نشست صفحه بشود و ...
مطلب بعد اینکه خود من تقریبا برای خرید سازی نسبتا حرفه ای 9 سال صبر کردم و در این مدت چهار یا پنج ساز عوض کردم که البته سه تار های معمولی ولی خوش ساختی بودند اما مشکلاتی در صدادهی داشتند و همواره گوش من به دنبال ایجاد بهترین صدای ممکن در این ساز ها بود که از این رهگذر فکر می کنم توانایی من در صداگیری از ساز و صدای مطلوب ایجاد کردن به واسطه ی کلنجار رفتن با این ساز ها افزایش پیدا کرد. پس از این منظر هم می توان مزیتی در نظر گرفت.
اما همانطور که گفتم به هر حال تفاوت هایی در ساز های حرفه ای و مشقی هست که البته ساز حرفه ای برازنده ی دست نوازنده ای حرفه ای می باشد و اگر کسی استطاعت مالی خرید آن را داشته باشد علی رغم مطالب بالا می تواند آن را خریداری کند.
با تشکر

AliB
Thursday 21 February 2008, 09:59 PM
مطلب دیگری در انتهای مطلب شما بود که فراموش کردم دربارش صحبت کنم و اون اینکه داشتن سه تاری خوب لزوما باعث پیشرفت می شود و یا موثر است در پیشرفت. با توضیحاتی که در بالا دادم به نظر شخصی من البته صدادهی ساز در رشد و پرورش ذوقی نوازنده موثر است اما بسته به استعداد فرد گوش او باید توانایی تشخیص تفاوت ها را بیابد فرضا سازی در ابتدای راه ممکن است فردی را 6 ماه راضی نگه دارد و فرد دیگری را یک سال . یعنی خود فرد باید قدرت تمییز صدای ساز را داشته باشد. مثلا خود من با سه تاری مشقی که ساخت مفاخری بود شروع کردم و بعد از کمتر از 6 ماه هنگامی که کتاب اول هنرستان را به طور کامل فرا گرفتم احساس کردم که صدای آن من را به هیچ وجه راضی نمی کند و برایم غیر قابل تحمل بود و فورا آن را با سازی مشقی ولی خوش صدا تر از ساخته های همان مفاخری عوض کردم که سازی کاسه بزرگ بود و رنگ روشنی داشت خلاصه بار ها و بارها این اتفاق افتاد و باز مدتی احساس رضایت و باز نیاز گوش به شنیدن صدایی بهتر . یعنی سیری منطقی و واقعی را در نیاز به داشتن سازی که صدایی پخته تر و زنگدار تر و موسیقایی تر و با حساب و کتاب تر را طی کردم و فکر می کنم برای همه چنین باشد . یعنی زمانی شما ناخودآگاه احساس نیاز به سازی بهتر می کنید چون عمیقا تفاوت ها را درک کرده و می دانید که چه می خواهید. مطلب بعد اینکه نباید فکر کرد که ساز حرفه ای اعجاز می کند و شما را به سرعت به نوازنده ای حرفه ای بدل می سازد . نواختن با ساز حرفه ای و خارج کردن صدای مطلوب از آن رمز و رازهای زیادی دارد (مخصوصا در سه تار) که به تجربه و تمرین حاصل می شود.
البته این مطالب در مورد ساز سه تار بسیار صادق است ولی مثلا در مورد ساز تار حتما باید ساز از حداقل هایی در کیفیت تولید برخوردار باشد چون در غیر اینصورت مشکلات زیادی را برای هنرجو پدید می آورد.

drkarbassi
Tuesday 30 September 2008, 10:31 PM
در تایید کامل سخنان علی اقای عزیز که منطق ذهنیش از نثرش همه جا میتراود باید بگویم که هنر اموز مبتدی در درک این که ممکن است سازی حرفه ای به مضراب مبتدی جواب ندهد مشکل خواهد داشت و این دلخوشی را هم نخواهد داشت که مشکل را به ساز نسبت دهد و نومید نشود البته خرید یک ساز بسیار بد کوک و بد صدا برای فرد مبتدی نه برای نواختن بلکه برای تمرین کوک کردن یا شناسایی صدا ها و فاصله ها کمک کننده است چرا که ساز های بد با جواب ندادن به کوک غیر دقیق کم کم نو نواز را به کوک هر سازی قادر خواهند کرد همین جا از افت تیونر هم باید یاد کنم که گر چه برای نو نواز استقلال و جرات میاورد شناسایی فواصل را برای او به تعویق می اندازد و این نکته را هم برای او پوشیده میدارد که در سه تار فرکانس مثلا دو سیم اول با بم گذشته از اکتاو بمتر در حد یکی دو کما متفاوت کوک شدن حس جالبی به صدای ساز خواهد داد در کل با علی اقا موافقم به علاوه نکتهای که گفتم

AliB
Wednesday 1 October 2008, 01:48 AM
نکات جالبی در باره ی کوک بیان کردید .
تربیت گوش و ذوق خود فرد در شناسایی اصوات موسیقایی و جنس و کیفیت صدای ساز خیلی موثر است که به تمرین ممارست و دقت در جزییات میسر خواهد شد

مازيار كنعاني
Tuesday 28 July 2009, 01:06 AM
مهم مشقي بودن يا حرفه اي بودن ساز نيست و مشقي و حرفه اي به موجودي آدم بستگي داره ولي مهم ترين چيز براي مبتدي اينه كه ساز استاندارد باشه

alireza_amirsamimi
Tuesday 28 July 2009, 10:28 AM
چرا تاثیر داره.دیده شده که بعضا مشقی بودن ساز ذوق هنرجو رو کور کرده و نسبت به ساز بی علاقه شده.چون نمیتونه با اون ساز صدای ایده آل از ساز در بیاره و به اون ایده آلی که از استید گوش میده حتی تا حد کمی در قطعات نسبتا ساده نمیرسه دلسد میشه و گاهی متاسفانه ساز رو رها میکنه

مازيار كنعاني
Wednesday 29 July 2009, 11:58 PM
چرا تاثیر داره.دیده شده که بعضا مشقی بودن ساز ذوق هنرجو رو کور کرده و نسبت به ساز بی علاقه شده.چون نمیتونه با اون ساز صدای ایده آل از ساز در بیاره و به اون ایده آلی که از استید گوش میده حتی تا حد کمی در قطعات نسبتا ساده نمیرسه دلسد میشه و گاهی متاسفانه ساز رو رها میکنه

البته من مخافم (نظر شخصي از روي بررسي هاي خودم) اين استاندارد بودنه سازه كه ذوق هنرجورو كور مي كنه چون با اون ساز به دليل مشكل فني نمي تونه به كيفيت و صداي مطلوب برسه واسه ي همين با اينكه حق داره ولي احساس ضعف مي كنه من همين مشكل رو با اولين سازم داشتم ولي از ساز سومم كه يك ساز مشقي ولي استاندارد بود فوق العاده رازي بودم و اگه سا ز از نظر فني خوش ساخت باشه تمام قطعات رو مي شه زد در ضمن گوش كسي كه شروع مي كنه ضعيفه و بين صداها چندان احساس ضعف نمي كنه

vdod
Thursday 30 July 2009, 02:40 AM
با سلام گرم خدمت كليه دوستان مي خواستم نظر دوستا مو راجع به استفاده سه تارهاي مشقي ياحرفه ا ي پيش هنرآموزاي مبتدي بدونم به نظر بنده اونايي كه استطاعت ماليشون خوبه ازسه تارحرفه اي(كيفيت بالا)استفاده كنن درپيشرفت كارشون تاثير به سزايي داره .



اتفاقا برعکس. من پیارسال که سه تار شروع کردم با یک سه تار خیلی سنگین شروع کردم(اسم شو
نمیگم غیبت میشه)و با ان سه تار خیلی سرعت گرفتم وقتی بعدش یک سه تار حرفه ای گرفتم
چون روی دسته ی سنگین سرعت گرفته بودم سریع تر تونستم با یک سه تار حرفه ای بزنم.
:guitarplay1:

alireza_amirsamimi
Thursday 30 July 2009, 10:55 AM
مازیار خان یک مشکل بزرگ در کشور ما به سبب دستساز بودن سازهای ما وجود دارد و این هست که مثل شرکت یاماها نمیتوانیم برای گیتار استاندارد بگذاریم و همین مشکل هم در مورد ساز مشقی هست که گاهی سازهای مشکل دار را در زمره سازهای مشقی میگذارند.ولی خوب،اگر انتخاب ساز با نظارت استاد باشه اون مشکلی که من گفتم حل میشه و حرف شما رو تایید میکنه

endvb6
Thursday 30 July 2009, 12:01 PM
خب به نظر من، نظر آقای علیرضا خان درسته و هم نظر آقا مازیار. ساز خوش صدا بسیار مهمتر از مشقی بودن یا حرفه ای بودن هست. من خودم یه ساز شدیدا مشقی عزیزی داشتم ولی خوش صدا بود و بعدا پخته تر هم شد. ولی وقتی ردیف نوازی رو شروع کردم، دیدم دیگه اون صدای دلخواهم رو نمیده. پس رفتم یه ساز حرفه ای با قیمت مناسب، بدون تکلف و تکمیل گرفتم.

AliB
Saturday 1 August 2009, 11:35 PM
مهم مشقي بودن يا حرفه اي بودن ساز نيست و مشقي و حرفه اي به موجودي آدم بستگي داره ولي مهم ترين چيز براي مبتدي اينه كه ساز استاندارد باشه


چرا تاثیر داره.دیده شده که بعضا مشقی بودن ساز ذوق هنرجو رو کور کرده و نسبت به ساز بی علاقه شده.چون نمیتونه با اون ساز صدای ایده آل از ساز در بیاره و به اون ایده آلی که از استید گوش میده حتی تا حد کمی در قطعات نسبتا ساده نمیرسه دلسد میشه و گاهی متاسفانه ساز رو رها میکنه


خب به نظر من، نظر آقای علیرضا خان درسته و هم نظر آقا مازیار. ساز خوش صدا بسیار مهمتر از مشقی بودن یا حرفه ای بودن هست. من خودم یه ساز شدیدا مشقی عزیزی داشتم ولی خوش صدا بود و بعدا پخته تر هم شد. ولی وقتی ردیف نوازی رو شروع کردم، دیدم دیگه اون صدای دلخواهم رو نمیده. پس رفتم یه ساز حرفه ای با قیمت مناسب، بدون تکلف و تکمیل گرفتم.

سلام خدمت دوستان خوبم مخصوصا علیرضا جان که مدت هاست ازش بی خبرم. امیدوارم که حال و احوالت خوب باشه .
در خوندن مطلب دوست عزیز مازیار کنعانی ، سوالی برام پیش آمد و مطلبی برام مبهم موند که در ادامه ی بحث دوستان به اون اشاره نشد و البته به خاطر اینکه تعاریفی از این ابهام که در ذهن من هست ، در ذهن همه ی دوستان هست ولی فکر می کنم کالیبره نیست.
ابهام : تعریف شما از یک ساز مشقی و یک ساز حرفه ای چیست؟ همینطور شما مفهوم و یا دسته ای از ساز ها رو تحت عناوین استاندارد و غیر استاندارد مرتب کردید. تعریف شما از ساز استاندارد چیست و نسبت آن با ساز مشقی یا حرفه ای چیست؟
برای روشن شدن بحث پاسخ به این سوالات به عقیده ی من ضروریست. چون اساسا باید دید معیار و ملاک شما در دسته بندی ها چیست.
پاسخ به این سوال راهگشای ادامه ی بحث خواهد بود به نظر من.
سپاس

مازيار كنعاني
Saturday 1 August 2009, 11:58 PM
سلام خدمت دوستان خوبم مخصوصا علیرضا جان که مدت هاست ازش بی خبرم. امیدوارم که حال و احوالت خوب باشه .
در خوندن مطلب دوست عزیز مازیار کنعانی ، سوالی برام پیش آمد و مطلبی برام مبهم موند که در ادامه ی بحث دوستان به اون اشاره نشد و البته به خاطر اینکه تعاریفی از این ابهام که در ذهن من هست ، در ذهن همه ی دوستان هست ولی فکر می کنم کالیبره نیست.
ابهام : تعریف شما از یک ساز مشقی و یک ساز حرفه ای چیست؟ همینطور شما مفهوم و یا دسته ای از ساز ها رو تحت عناوین استاندارد و غیر استاندارد مرتب کردید. تعریف شما از ساز استاندارد چیست و نسبت آن با ساز مشقی یا حرفه ای چیست؟
برای روشن شدن بحث پاسخ به این سوالات به عقیده ی من ضروریست. چون اساسا باید دید معیار و ملاک شما در دسته بندی ها چیست.
پاسخ به این سوال راهگشای ادامه ی بحث خواهد بود به نظر من.
سپاس

اول سلام به شما ali.b خوب ببخشيد كه اين مفاهيمو قبلش توضيح ندادم ببينيد منظور من از ساز استاندارد سازي كه اصول طراحي وساخت اون درست باشه مثلاً مي تونم با اطمينان بگم كه خيلي ها به دسته ي ساز دقت نمي كنيد.دسته ي ساز نبايد مثلثي بشه چون سرعت رو مياره پايين نبايد كج باشه و وسطش قوس داشته باشه در حالي كه خيلي از اين سازها اين مشكل رو داره مشكل فني ديگه كه مي تونم مثال بزنم ارتفاع خرك وسيم گيره و ... اگه همه ي اينها درست ساخته بشه يك ساز استاندارد رو داريم . ولي ساز مشقي و حرفه اي: مشقي همونطور كه از اسمش مشخصه براي مشقه و ساز تمرينه بيشتر تا اينكه ساز اجرا باشه و فرقي كه مي شه براش در نظر گرفت جنس چوب و قدمت اونه و صدايي كه از اون بيرون مي ياد يا كار زياد يا كمي كه براي ساخت اون در نظر گرفته مي شه و ريزه كاري هايي كه توي ساز هاي حرفه اي مورد توجه قرار مي گيره توي سازهاي مشقي مد نظر نيست ، مي تونم براتون مثال ساز مشقي ولي استاندارد رو يك ماشين نسبتاً ارزون ولي از نظر ايمني و فني استاندارد رو مثال بزنم كه نياز رو تامين مي كنه ولي اون لذتي كه يك لامبورگيني (استاندارد و حرفه اي)ميده رو به انسان نمي ده و ساز مشقي غير استاندارد رو مي شه به پرايد تشبيه كرد

AliB
Sunday 2 August 2009, 12:40 AM
اول سلام به شما ali.b خوب ببخشيد كه اين مفاهيمو قبلش توضيح ندادم ببينيد منظور من از ساز استاندارد سازي كه اصول طراحي وساخت اون درست باشه مثلاً مي تونم با اطمينان بگم كه خيلي ها به دسته ي ساز دقت نمي كنيد.دسته ي ساز نبايد مثلثي بشه چون سرعت رو مياره پايين نبايد كج باشه و وسطش قوس داشته باشه در حالي كه خيلي از اين سازها اين مشكل رو داره مشكل فني ديگه كه مي تونم مثال بزنم ارتفاع خرك وسيم گيره و ... اگه همه ي اينها درست ساخته بشه يك ساز استاندارد رو داريم . ولي ساز مشقي و حرفه اي: مشقي همونطور كه از اسمش مشخصه براي مشقه و ساز تمرينه بيشتر تا اينكه ساز اجرا باشه و فرقي كه مي شه براش در نظر گرفت جنس چوب و قدمت اونه و صدايي كه از اون بيرون مي ياد يا كار زياد يا كمي كه براي ساخت اون در نظر گرفته مي شه و ريزه كاري هايي كه توي ساز هاي حرفه اي مورد توجه قرار مي گيره توي سازهاي مشقي مد نظر نيست ، مي تونم براتون مثال ساز مشقي ولي استاندارد رو يك ماشين نسبتاً ارزون ولي از نظر ايمني و فني استاندارد رو مثال بزنم كه نياز رو تامين مي كنه ولي اون لذتي كه يك لامبورگيني (استاندارد و حرفه اي)ميده رو به انسان نمي ده و ساز مشقي غير استاندارد رو مي شه به پرايد تشبيه كرد

درود بر شما مازیار جان
خوب شما در مورد ساز استاندارد از دیدگاه خودتون توضیح دادید و در مورد ساز مشقی و حرفه ای هم مطالبی بیان کردید اما بخش دیگر سوال من که مربوط به ارتباط بین این دسته بندی ها بود اشاره ای نکردید. همونطور که گفتم در ذهن من هم تعاریفی هست و مواردی رو هم می تونم به عنوان مشخصه های یک ساز در سطوح مختلف بیان کنم اما اینکه به این صورت دسته بندی بشه مساله اینجاست.
مثلا اینکه رعایت یک سری استاندارد فارغ از نوع چوب و این موارد ، آیا در سازهای مشقی رایج هست یا نه؟ و یا اینکه آیا سازی که در بر دارنده ی این استاندارد ها باشه در گروه سازهای حرفه ای قرار نمیگیره؟
چون سازهای به اصطلاح حرفه ای ما هم همگی لزوما خوش صدا نیستند . و سازهای مشقی ما هم لزوما بد صدا . آیا معیار حرفه ای مشقی بودن رو قیمت تعیین میکنه؟(که در بازار ما الان چنین هست) و یا همون استاندارد ساخته شدن ساز؟
به طریق دیگر چن درصد از سازنده های ما که ساز ارزان قیمت می سازند از نظر فنی توانایی رعایت استاندارد رو دارند و یا اینکه اصلا رعایت می کنند در عمل؟ آیا سازی که این استاندارد ها درش رعایت شده تبدیل به یک ساز گرانقیمت و حرفه ای نمیشه؟
چون در ساخت سازهای ایرانی فوت و فن های بسیاری نهفته است و هر سازنده باید مرارت های زیاد و آزمون و خطاهای زیاد انجام دهد تا بتواند ساز هایی خوش دست(استاندارد به قول شما) و خوش صدا بسازد و مطمئنا چنین سازنده ای سری ساز نیست و سازهای کم و گرانقیمت می سازد که اسمش می شود حرفه ای.
نظر بنده این است که دسته بندی شما در مورد سازهای موجود در بازار شمولیت ندارد و ممکن است به طور اتفاق سازی ارزان که استاندارد ها در ساخت آن رعایت شده بتوان یافت.
مثلا در ساخته های یک سازنده (مثلا ساز های عطا) از بین هر چند ده ساز یکی ممکن است تا حدی متناسب و متوازن باشد در حالی که همه سری ساخته می شوند .

مازيار كنعاني
Wednesday 5 August 2009, 12:39 AM
درود بر شما مازیار جان
خوب شما در مورد ساز استاندارد از دیدگاه خودتون توضیح دادید و در مورد ساز مشقی و حرفه ای هم مطالبی بیان کردید اما بخش دیگر سوال من که مربوط به ارتباط بین این دسته بندی ها بود اشاره ای نکردید. همونطور که گفتم در ذهن من هم تعاریفی هست و مواردی رو هم می تونم به عنوان مشخصه های یک ساز در سطوح مختلف بیان کنم اما اینکه به این صورت دسته بندی بشه مساله اینجاست.
مثلا اینکه رعایت یک سری استاندارد فارغ از نوع چوب و این موارد ، آیا در سازهای مشقی رایج هست یا نه؟ و یا اینکه آیا سازی که در بر دارنده ی این استاندارد ها باشه در گروه سازهای حرفه ای قرار نمیگیره؟
چون سازهای به اصطلاح حرفه ای ما هم همگی لزوما خوش صدا نیستند . و سازهای مشقی ما هم لزوما بد صدا . آیا معیار حرفه ای مشقی بودن رو قیمت تعیین میکنه؟(که در بازار ما الان چنین هست) و یا همون استاندارد ساخته شدن ساز؟
به طریق دیگر چن درصد از سازنده های ما که ساز ارزان قیمت می سازند از نظر فنی توانایی رعایت استاندارد رو دارند و یا اینکه اصلا رعایت می کنند در عمل؟ آیا سازی که این استاندارد ها درش رعایت شده تبدیل به یک ساز گرانقیمت و حرفه ای نمیشه؟
چون در ساخت سازهای ایرانی فوت و فن های بسیاری نهفته است و هر سازنده باید مرارت های زیاد و آزمون و خطاهای زیاد انجام دهد تا بتواند ساز هایی خوش دست(استاندارد به قول شما) و خوش صدا بسازد و مطمئنا چنین سازنده ای سری ساز نیست و سازهای کم و گرانقیمت می سازد که اسمش می شود حرفه ای.
نظر بنده این است که دسته بندی شما در مورد سازهای موجود در بازار شمولیت ندارد و ممکن است به طور اتفاق سازی ارزان که استاندارد ها در ساخت آن رعایت شده بتوان یافت.
مثلا در ساخته های یک سازنده (مثلا ساز های عطا) از بین هر چند ده ساز یکی ممکن است تا حدی متناسب و متوازن باشد در حالی که همه سری ساخته می شوند .
درود وتشكر از شما دوست عزيز ببينيد من احساس مي كنم يا من درست منظورتون رو متوجه نشدم يا شما منظور منو، اون سازايي كه م ميگم مشقي و استاندارد اصلاً قيمت بالايي نداره بهترين نمونش كه من مي شناسم ساز سنمار كه حدود 70 هزار تومن بود ،هست البته سازندش به دليل اينكه ساز سازي نمي تونست زندگيش رو تامين كنه ديگه ساز نمي سازه ،چوب در اين ساز ها چندان اهميت نداره و قرار نيست چوب مرغوبي استفاده بشه كه قيمت ساز رو زياد كنه همچنين شكل ساز قرار نيست زياد تزيين بشه كه وقت سازندرو بگيره و هزينه اي بابتش بپردازه(در حالي كه يك سري سازهاي بد صدا و بد فرم هست كه به دليله تزئيين با قيمت بالا فروخته مي شود)

AliB
Wednesday 5 August 2009, 01:36 PM
درود وتشكر از شما دوست عزيز ببينيد من احساس مي كنم يا من درست منظورتون رو متوجه نشدم يا شما منظور منو، اون سازايي كه م ميگم مشقي و استاندارد اصلاً قيمت بالايي نداره بهترين نمونش كه من مي شناسم ساز سنمار كه حدود 70 هزار تومن بود ،هست البته سازندش به دليل اينكه ساز سازي نمي تونست زندگيش رو تامين كنه ديگه ساز نمي سازه ،چوب در اين ساز ها چندان اهميت نداره و قرار نيست چوب مرغوبي استفاده بشه كه قيمت ساز رو زياد كنه همچنين شكل ساز قرار نيست زياد تزيين بشه كه وقت سازندرو بگيره و هزينه اي بابتش بپردازه(در حالي كه يك سري سازهاي بد صدا و بد فرم هست كه به دليله تزئيين با قيمت بالا فروخته مي شود)

درود دوباره بر شما
من متوجه مطلب شما هستم . بحث من بر سر قائل شدن یک دسته بندی با عنوان ساز استاندارد بود و اینکه این دسته بندی چقدر در بازار ساز سازی ما در سازهای مشقی و حرفه ای شمولیت داره.
پس بحث بر سر وجوب اصل متناسب بودن ابعاد و اندازه ها و ساختار ساز (به اصطلاح استاندارد بودن) نیست بحث بر سر میزان یافت شدن نمونه های استاندارد در بین سازهاست با رنج قیمت های متفاوت.
عرض من این هست که در بین ساز های مشقی نمونه ای که تناسبات در اون رعایت شده باشه به ندرت پیدا میشه و هر چه به سمت سازی متناسب پیش می رویم قیمت ساز افزوده شده و در رنج حرفه ای قرار میگیره . کما اینکه سازندگان خوب و بنام که من ساز هاشون رو دیدم مثل جزایری ، سازهایی میسازند با ظاهری بسیار معمولی و ساده ، (و البته چوب خوب ، که تا حدی باعث افزایش قیمت ساز میشود و همه ی مطلب نیست) اما آنچه یک ساز را حرفه ای می کند و گرانقیمت مهارت و زیرکی سازنده است در خوش دست کردن ساز و در نهایت خوش صدا کردن آن است . به عبارت دیگر در عمل یا همه ی این موارد وجود دارد در یک ساز که می شود حرفه ای و یا اینکه به مرور برخی از تناسبات و استاندارد ها باید حذف شود که می شود مشقی .
مقاله ای که در همین بخش معرفی کردم از وبلاگ خانه ی موسیقی حاوی نکات جالبی در ظرافت های فراوان موجود در ساخت سه تار هست که مطالعه ی اون به این بحث هم کمک میکنه.
پس بحث من بحث تئوریک نیست که در این بخش من با شما هم نظر هستم بحث من در عمل و حال حاضر بازار هست که کمی تفاوت ایجاد میکنه در دسته بندی .
پاینده باشید.

مازيار كنعاني
Friday 7 August 2009, 01:32 AM
درود دوباره بر شما
من متوجه مطلب شما هستم . بحث من بر سر قائل شدن یک دسته بندی با عنوان ساز استاندارد بود و اینکه این دسته بندی چقدر در بازار ساز سازی ما در سازهای مشقی و حرفه ای شمولیت داره.
پس بحث بر سر وجوب اصل متناسب بودن ابعاد و اندازه ها و ساختار ساز (به اصطلاح استاندارد بودن) نیست بحث بر سر میزان یافت شدن نمونه های استاندارد در بین سازهاست با رنج قیمت های متفاوت.
عرض من این هست که در بین ساز های مشقی نمونه ای که تناسبات در اون رعایت شده باشه به ندرت پیدا میشه و هر چه به سمت سازی متناسب پیش می رویم قیمت ساز افزوده شده و در رنج حرفه ای قرار میگیره . کما اینکه سازندگان خوب و بنام که من ساز هاشون رو دیدم مثل جزایری ، سازهایی میسازند با ظاهری بسیار معمولی و ساده ، (و البته چوب خوب ، که تا حدی باعث افزایش قیمت ساز میشود و همه ی مطلب نیست) اما آنچه یک ساز را حرفه ای می کند و گرانقیمت مهارت و زیرکی سازنده است در خوش دست کردن ساز و در نهایت خوش صدا کردن آن است . به عبارت دیگر در عمل یا همه ی این موارد وجود دارد در یک ساز که می شود حرفه ای و یا اینکه به مرور برخی از تناسبات و استاندارد ها باید حذف شود که می شود مشقی .
مقاله ای که در همین بخش معرفی کردم از وبلاگ خانه ی موسیقی حاوی نکات جالبی در ظرافت های فراوان موجود در ساخت سه تار هست که مطالعه ی اون به این بحث هم کمک میکنه.
پس بحث من بحث تئوریک نیست که در این بخش من با شما هم نظر هستم بحث من در عمل و حال حاضر بازار هست که کمی تفاوت ایجاد میکنه در دسته بندی .
پاینده باشید.
خوب متاسفانه اين بلايي كه به جون بازار ساز سازي افتاده و به دليل وجود عده اي افراد كه از بي اطلاعي مردم سواستفاده مي كنند و چند ساليست كه اين اتفاقات رو به عينه توي ساز فروشي ها مي بينيم كه با ساز مثل تيشرت برخورد مي شه و هرچي ساز خوشگل تر باشه بيشتر به چشم مبتدي مياد اونم مي بينه هم ساز قشنگه هم ارزون و اونو خريد مي كنه كاملاً با حرف شما موافقم كه اكثيريت جامعه چنيني حالتي رو داره ولي بايد اون اقليت رو پيدا كرد كه به كارشون احساس تعهد دارن اينطوري مي تونيم اون مواردي كه راجع بهش صحبت شد رو بهش دست پيدا كنيم