PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پریسا طاهری



Leon
Friday 18 April 2008, 10:35 AM
مصاحبه نماینده انجمن دوستداران ایران در آلمان با خانم پریسا طاهری هنرمند ایرانی مقیم اتریش (You can see links before reply)


یک معرفی مقدماتی لطفا داشته باشید از خودتون برای خوانندهای این گفتگو:
- پریسا 24 سال و نیمه، ایرانی با اصلیت جنوبی، فارغ التحصیل از هنرستان و دانشکده عالیه موسیقی تهران، نوازنده ویلن و به طرز عجیبی علاقمند به نوشتن.

• خانم پریسا از چه سنی موسیقی را شروع کردین و چی شد که به طرف این حرفه و رشته کشیده شدین؟
- از تقریباً 5 سالگی، مادرم موزیک کار می كردن، منم باهاشون موزیک بازی می كردم، کم کم جدی شد.
- خودمم واقعاً نمیدنم چی شد.
- بازی بچه ها، اکثر موقع ها میتونه آینده شون را شکل بده.
- البته نمیشه تشویقهای مادرو پدرمم نادیده گرفت. بخصوص تو جو این سالهایی که موسیقی توی اون فضای جنگ و هراس هنوز جایی توی کشور ما نداشت.
- خیلی از خانواده ها مثل تائون باهاش مواجه میشدن. ساز کسی نگه نمیداشت اون وقتا تو خونه .

You can see links before reply

• مادر در چه ضمینه ای از موسیقی کار می كردند و آیا هنوز توی این ضمینه کار می کنند و اینکه با چه سازی موسیقی را شروع کردین؟

- مادرم دف و تنبک به صورت حرفه ای مینواختن. پدرم هم البته آواز میخوندن گاهی، ولی نه حرفه ای. منم با تنبک شروع کردم.
- دف هم دوست داشتم بزنم، ولی هر موقع دست میگرفتم ،واژگون می شد روم.
- نمی تونستم.
- زورم کم بود. در واقعه حالا که فکر میکنم، میبینم با زدنه اون ساز ها میخاستم به خودم ثابت کنم که منم مثل مادرم بزرگم.
- بچه ها دنیاشون خیلی قشنگه .
• مادرتون هنوز به نوازندگی ساز دف و تنبک مشغول هستند و آیا با گروه یا گروه هایی در گذشته و در حال حاضر همکاری می کنند؟
- بله .
- همچنان مینوازن.
- قبلا با چند گروه کار می كردن که اسمشنو من نمی دونم .
- چون مربوط به سالها پیش میشه.
- الان ولی فقط به منزل ختم میشه نواختنشون، اگرچه هنوز هم وصوصه گروه نوازی و دارن، ولی وقتشو دیگه پیدا نمی کنن شاید.
- نمیدونم .
• تا چند سالگی مشغول به فراگیری ساز تنبک بودید و پس از این ساز مشغول به فراگیری چه سازی شدید؟
- کلاس سوم دبستان بودم که توی ارف کودکان ثبت نامم کردن.
- اونجا از پیانو خوشم اومد و از آواز.
- بعد از اتمام دوره ارف با خانم روهین، که واقعاً اونجا عاشق موسیقی شدم، پیانو و آواز را شروع کردم.
- تنبک رو تا پایان هنرستان با استاد محمد اسماعیلی ادامه دادم.
- پیانو را به مدت هشت سال که ادامه اش به هنرستان کشید و آواز رو جسته گریخته تا سال گذشته که مجددا اینجا به صورت جدی شروع کردم.

• استاد پیانوی شما چه کسی بودن و آیا ساز تخصصیتون در هنرستان موسیقی دختران تهران پیانو بود یا ساز دیگری را شروع کردید؟
- اولین معلمم آقای نظر بودن.
- با ایشون شروع کردم، یک سال کار کردم و بعد، وارد هنرستان که شدم، با خانم فرزند شاد همسر آقای کاوه یغمایی و خانم سپهری فارغ التحصیل از دانشکدهء هنر کرج ادامه دادم.
- توی هنرستان ساز دومم پیانو بود.
- ساز اولی که مینواختم ویلن بود که با آقای سیاوش ظهیرالدینی شروع کردم که واقعاً دوستشون دارم و تمام خاطرات دوره هنرستان من با ایشونه.
- بعد از والدینم، ایشون مهمترین آدم توی زندگیم بودن.
- بیشترین نقش و داشتن. نه فقط توی نوازندگی.
- بلکه توی محكم بودن توی بزرگ شدن و خیلی چیزا که یک انسان باید یاد بگیره.
- همیشه تحسینشون کردم. خیلی زیاد.

• به غیر از آقای سیاوش ظهیرالدینی با کدوم اساتید در ضمینه ساز ویلن به فراگیری پرداختید؟
- دوره دانشگاه و سال آخر هنرستان رو با آقای سهیل دهبستی گذروندم که واقعاً دوره شیرینی بود ایشون هم یه معلم خوب بودن هم یه دوست خوب. بعد از اون حدودا یک سال و نیم با آقای ترخانیان کار کردم و بعد با آقای ابراهیم لطفی که ایشون رو هم واقعاً تحسین میکنم جزو آدم هایی هستن که یکی از الگوهای اخلاقی زندگیم شدن این بین همچنین با آقای سیاوش ظهیرالدینی به نواختن ویولا پرداختم که خوب اینجا هم دارم ادامش میدم در کنار ویلن.

• خوب از تجربیات کاریتون واسمون بگید و همکاری با گروه وگروهای موسیقی را از چه زمانی شروع کردید؟
- از همون دوره ارف شروع شد که در عین ساده ترین بودنش مهمترین و پایه ای ترین گروه عمرم بود بعد از اون توی هنرستان جزو واحدهای درسیمون این بود که به صورت گروهی هم بنوازیم دوتایی ، ارکستره مجلسی( زهی) و از آغاز هنرستان ارکستر بزرگ که تقریباً تمامی سازها داخلش موجود بود. از بعد از ارف با یه گروه کودک آواز هم میخوندم سه سال اول هنرستان دیگه نخوندم و سه ساله آخرش چون باز هم واحد درسیمون بود توی گروه کر خوندم تا پایان دانشگاه که البته همونطور که گفتم نشد که چندان جدی باشه . هنرستان که تموم شد برای ارکستر سمفونیک تهران امتحان دادم و همراه چندتا از دوستان دیگه نواختن و اونجا شروع کردم .جوش با جوی که تا اون موقع کار کرده بودم خیلی برام متفاوت بود اینجا باید کنار استادام مینشستم و ساز می زدم کمی نگران بودم ولی الان که نگاه میکنم میبینم رویای کودکیم بوده درست رویای همون روزا که دف روی سرم بر میگشتو با این حال می خواستم ثابت کنم که من میتونم و بزرگ شدم ...
با ارکستر سمفونیک تهران چیزی حدود پنج سال کار کردم که خاطرات زیادی از توش جمع شده. همکاری با اساتید بزرگی مثل آقای شهرداد روحانی آقای مجلسی آقای چگناواریان آقای شریفیان آقای مشایخی زنده یاد فریدون ناصری آقای ناصحی آقای حیدریان آقای علی رهبری و خیلی های دیگه علاوه بر اساتید بزرگی که همراهشون توی ارکستر مینواختم . بعد از اون پنج سال بود که عازم شدم و بار سفرو بستم و
بل اجبار با ایران خداحافظی کردم.

• خانم پریسا فرمودین بد از 5 سال همکاری با ارکستر سمفونیک تهران بار سفر بستید و از ایران عظیمت کردید،آیا برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی به خارج از كشور عظیمت کردید ؟
- بعد از چهار سال و اندی بله برای ادامه تحصیل در ضمینه موزیک بود که به وین سفر کردم اینجا در یک کنسرواتوار پذیرفته شده بودم و این موقعیت خوبی میتونست باشه.


• در حال حاضر همچنان به ادامه تحصیل در کنسرواتوار عالی موسیقیه شهر وین مشغول هستید همچنان ؟
- بله اینجا در دو شاخه تحصیل میکنم یکی ویلن و دیگری آواز البته در فکرم هست که شاخه سومی هم انتخاب کنم که اون میتونه حرکات موزون باشه که چهار سال با خانم مرسده کیا کار کردم قبلا در این زمینه و خیلی علاقه دارم.

• اونجا الان در چه مقطعی مشغول تحصیل هستید؟

- اینجا توی کنسرواتوآر اگه از صفر بخواین شروع کنین حدودن 10 سالی بگذرونین چهار سال اولش برای اینه که آمادگیه ورد به چهار سال بعدیش که به مدرکه لیسانس ختم میشه رو پیدا کنین که اونو معمولن اگه نوازندگی کرده باشین از قبل نیاز نمیشه من اینجا امتحان دادم و ساله سوم قبول شدم ساله سوم از چهار ساله آخر البته این رو هم باید اضافه کنم که دو سال بعد از لیسانس باید کار آموزی بگذرونم تا مدرکم رو بهم بدن اینجا وارد دانشگاه شدن از بیرن اومدنش خیلی آسونتره بعد از اون هم اگه هنوز اتریش باشم می خوام فوق بخونم بعدشم اگه تعجب نکنین می خوام M.B.A شروع کنم


• یعنی در حقیقت الان توی سال چندم از اون 10 سال هستید؟

- من الان سال هشتم هستم امسال که تموم بشه میمونه دو سال آخر که کار آموزیه


• حالا که صحبت از گرایش تحصیلی دیگه شد قبل از اینکه بخوام در مورد کنسرتها و فعالیت موسیقی تون در کشوره اتریش سوالی بپرسم آیا به رشته ی آهنگسزی هم علاقمندی و گرایشی دارین و آیا ممکنه در آینده در این ضمینه هم مشغول بشید؟
- حدودا چهار پنج سال پیش چندتا قطعه نوشتم یکی برای ارکستره سمفنیک که سلیه هرپ و فلوت داشت یکی برای ارکستره مجلسی و چندتا هم برای عوض سه صداه و پینو اون موقع ها فکر می كردم کارم حرف نداره اما این روزا که نگاشون میکنم فقط اعتماد به نفسه اون دورمو تحسین میکنم نمیگم بدن ولی ایراد زیاد داشتن بعد از اون چندتا که نوشتم متوجه شدم که چندان علاقه ای به آهنگسزی ندارم تب تندش زود عرق کرد. برای همیشه كنار گذشته شد.


• خوب از فعالیت ها تون و کنسرتهاتون که توی این سال های اخیر خارج از كشور داشتین برامون بیشتر بگید.
- من الان حدودن یک سال و نیمه که از ایران دور شدم اینجا تا حالا با دو گروه کار کردم که یکی ارکستره مجلسی هست و یکی هم ارکستره بزرگ. کنسرت ها ی زیادی انجام شده
برنامه ها ی اجرا اینجا فشرده تر از ایرانه، بر خلاف برنامه های تمرینش که کمتره خوب اینجا سختگیرن خیلی یعنی اگه خوب کار نکنی خودت ترجیح میدی دیگه کار نکنی همه جدی هستن آدمم خود به خود جدی میشه و پر کارتر با یه گروهه مکزیکی هم به تازگی همکاریمو شروع کردم که خیلی ازش راضی هستم موسیقیشون برام خیلی جدیده و یه جور راهه جنگل و صحرا توش خوابیده خوشم میاد اجرای آواز هم که دو بار داشتم که ازشون نسبتن راضی بودم همیشه میشه که بهتر باشه آدم هیچوقت راضی نیست البته همه ا ینائی که تا حالا گفتم با اینکه شاید خیلی دهان پر کن باشن ولی واسه من هنوز مثل بازی میمونن هنوز خیلی راه باید برم تازه اولشه
• ایا هنوز به طرف ساز تنبک و در حقیقت موسیقیه اصیل و سنتیه ایرانی کششی و تمایلی دارین و توی این زمینه هم مشغول به کار هستید یا نه؟

- به موسیقی سنتی علاقه دارم البته نه به نوع تکراریش توی همه سبکای موسیقی تکراری زیاد وجود داره که آدمو زده میکنه توی موسیقی ما هم هست ولی از شنیدن قطعه های قدیمی و همچنین چیزای جدیدی که ساخته میشه این روزا خوشم میاد یه دوره ای این وسط انگار موسیقیمون داشت دست و پا میزد چیزایی که تو اون دوره ساخته شد رو گوش نمیدم خستم میکنه ولی در مورد سنتی نواختن خوب من مدتی تار می زدم مدتی سه تار کمی دف و كلی تنبک ولی امروز اگه بشه فقط دوس دارم ویلن ایرانی یاد بگیرم چیزی که تا الان هیچوقت ازش خوشم نمیومده این روزا دوس دارم شروع کنم به زدن ویلن ایرانی البته کلاسیکشو مسلما بیشتر دوس دارم چون با روحم اجین شده
آواز سنتی خوندنم دوس دارم خیلی اونم یه روزی حتماً شروع میکنم .

• توی معرفیه اولیتون فرمودین که علاقمند به نوشتن هستین ایا تو این ضمینه هم اثری دارین و به طور جدی تویه این ضمینه هم مشغول هستید یا نه ؟
- در زمینه نوشتن بله جدی کار میکنم از وقتی که نوشتنو یاد گرفتم شعر مینوشتم وارد هنرستان که شدم خیلی جدی تر شد اون فضای هنری و آزاد هنرستان به فکر کردنم کمک می كرد به خصوص سه سال آخر که تمام حا شیه ی کتابام شعرام بودن سر کلاس هم به درس گوش می دادم هم مینوشتم الان که فکرشو میکنم خودم نمیدونم چه جوری بوده بعد از هنرستان دیگه ننوشتم و نوشته های قبلیم رو هم تقریباً همیشه پنهان می كردم به طرز عجیبی دوس نداشتم کسی بخوندشون
احساس می كردم فقط مال خودمن اینجا که اومدم دوباره نوشتن شروع شد وقتی کسیو ندارین باهاش حرف بزنین نمیتونین مدام با خودتون صحبت کنین به یه شخصه مخاطب احتیاج دارین اینجا یا باید بیمار روانی بشین و خودتونو دوتا فکر کنین و هی با خودتون حرف بزنین یا یکی دیگه رو پیدا کنین که هم صحبتتون شه که من پیدا نكردم و یا اینکه مثل من دست به قلم بشین دوباره الان یک سال و نیمه که تقریباً هر روز می نویسم خیلی می نویسم تقریباً بیشترین وقته روزمو می گیره و خوب چون رویه کاغذ نوشته نمیشن و توی اینترنت میزارمشون خواننده هم داره امرز ولی مثل قدیم دیگه نه تنها ناراحت نمیشم کسی بخوندشون که خوشحالم هستم چون میتونم قدرت قلممو تخمین بزنم و پیشرفت کنم.
• از اونجا که من خودم هم ساکن خارج از كشور هستم میدونم مشکلات خواص خودش را اینجا داره اونم مخصوصا برای یک دختر جوان تنها در یک کشور غریب سوالم این هست که چی به شما کمک میکنه که با سختیها مبارزه کنید و همچنان راسخ به هدفتون ادمه بدین با این پشت کار
- پدرو مادرم فقط

• به غیر از آقای سیاوش زهیرالدینی با کدوم اساتید در زمینه ساز ویلن به فراگیری پرداختین ؟
- دوره ی دانشگاه و سال آخر دبیرستان رو با آقای سهیل دهبستی گذروندم که واقعاً دورهء شیرینی بود ایشون هم یه معلم خوب بودن هم یه دوست خوب بعد از اون حدودا یک سال و نیم با آقای ترخانیان کار کردم و بعد با آقای ابراهیم لطفی که ا یشون رو هم واقعاً تحسین میکنم جزو آدمایی هستن که یکی از الگوهای اخلاقی زندگیم شدن این بین همچنن با آقای سیاوش زهیرالدینی به نواختن ویلا پرداختم که خوب اینجا هم دارم ادامش میدم در کنار ویلن

You can see links before reply

• امیدواریم در آینده ی نزدیک همچنان شاهد درخششهای بیشتر شما به عنوان یکی از نخبگان مسیقی با ملیت ایرانی در مجامع بین المللی باشیم به عنوان کلام آخر صحبت یا مطلب خاصی هست که برای دوستان خواننده ی سایت انجمن نخبگان ایرانی در خارج از كشور بفرمایید؟
- بله صحبت آخرم اینه که کلمه ی نخبه منو میترسونه من دوس دارم بهترین خودم باشم همین برای من کافیه و ممنون از شما که منو برای هم صحبتی توی این سایت انتخاب کردین
• بسیار ممنون و سپاسگزارم از وقتی که در اختیار من برای این مصاحبه گذاشتید.

- ممنون از شما و روزگار خوش.