PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یادگار من نخستین کتابی که منتشر کرده ام



helenmortazavi
Thursday 15 May 2008, 06:53 PM
با سلام خوشحال می شوم نظرات شما عزیزان را در خصوص برخی ترانه هایم بدانم .
از سال 1372 ترانه سرایی را آغاز کرده ام و هنوز راه زیادی را برای رسیدن به ایده آل هایم پیش رو دارم.
یادگار من نخستین کتابی است که منتشر کرده ام که یکی از ترانه هایش را تقدیمتان می کنم.
رو دیوارای این خونه
فقط غمه که می خونه
غمی که از شعر منه
شعری که از درد منه
دردی که از درد زمون
داره هزار و یک نشون
آخر غم خونمونه
این ماجرا قصمونه
قصه روزگار من
این تنها یادگار من
.
.
.
.
.ادامه دارد
هلن مرتضوی

helenmortazavi
Friday 16 May 2008, 12:48 PM
قصد دارم از کمک و همکاری شما عزیزان همدل برای ارائه کتاب ترانه هایم به سراسر کشور استفاده کنم.
شاید ترانه های این کتاب به درد آهنگسازان خوب ایرانی بخورد .
اگر کسی علاقه مند به تهیه یک نسخه از این کتاب است لطفاًاعلام کند تا در خدمتش باشم.
به امید روزی که همه هنرمندان از امکانات لازم برای توسعه فعالیت های خود بهره مند باشند.
عنوان کتاب یادگار من است و بیش از 40 ترانه است.

A.Sad
Friday 16 May 2008, 01:10 PM
ببخشید میتونم بپرسم که اشعارتون بیشتر در رابطه با چه موضوعاتی هست و اگر براتون امکان داره میتونید تیکه هایی شو برامون بزارید که بیشتر با سبکتون اشنا شیم؟ با تشکر

Majed
Friday 16 May 2008, 06:37 PM
تبریک میگم هلن خانم.. ایشالا که همون طور که گفتین خواهد شد...

میتونین قطعه هاتون رو تو سایت اگه دوست داشتین بزارین.... بچه ها نقدش کنن.... هم کیفیتش میره بالا.. هم ما با سبک شما بیشتر آشنا میشیم...

اینجا بچه های شاعر زیادن.... مثل شما.. ممنون

helenmortazavi
Saturday 17 May 2008, 12:01 AM
یاد
تو رفتی باز برام غصه کمین کرد
دلم را دربدر تنهاترین کرد
از اون تنهایی ها غصه نخوردم
چرا اون با دلم کاری چنین کرد
تموم دفترم بوی تو میده
چشام بارونیه خواب تو دیده
صدات پیچیده توی آسمونه
کی از شاخه قشنگیها تو چیده
منو تنها تو این دنیا گذاشتی
چه دردا که توی سینت نداشتی
برام سخته بگم همیشه رفتی
گل حسرت توی قلبم تو کاشتی
نمیشه باورم از من جدا شی
به زیر سردی خاکا تو باشی
تو دوست داشتی تو این دنیا بمونی
نمی خواستی بری،خواستی رها شی
...............ادامه دارد.
دوستان عزیز خیلی خوشحال میشوم تا نظرات شما را پیرامون ترانه هایم بدانم کتاب یادگار من همونطور که از اسمش پیداست یادگاری از طرف من برای شماست ترانه های یک درد بزرگ به اسم زندگی و سرگذشته با تشکر از شما
هلن مرتضوی.

MonaLisa
Saturday 17 May 2008, 12:06 AM
دوست عزیز این بار هم باز براتون توضیح میدم که وقتی یک تاپیک میزنید لطفا همون رو ادامه بدید نه به دنبال تاپیک جدید برید ...مرسی امیدوارم تکرار نشه

helenmortazavi
Saturday 17 May 2008, 12:13 AM
سلام منو ببخشید به خاطر اشتباهم چون تازه وارد این سیستم شدم هنوز وارد نیستم منو بخاطر اشتباهم ببخشید از راهنمائیهاتون هم سپاسگذارم.هلن

Majed
Saturday 17 May 2008, 09:32 AM
صدات پیچیده توی آسمونه
به نظر من تو این مصراع شما کم اوردی و تلاش کردی یه جوری وزن رو جور کنی..... از لحاظ جمله بندی و معنایی کمی مشکل داره....

برام سخته بگم همیشه رفتی

از لحاظ وزن کمی مشکل داره.. البته اگر م رو با تشدید بخونی حله ... که فکر میکنم شما هم بر این مبنا این رو نوشتی...البته باز هم به نظر من میشه بیشتر رو این مصراع هم کار کرد...

در کل شعرات خیلی قشنگن... ممنون که میذاریشون ما هم بخونیم....

امیدوارم از اینکه اینا رو نوشتم از دستم ناراحت نشی.. من فقط نظر شخصیم رو میگم.... که همچین هم کارشناسی نیست...

ممنون باز... تا بعد

helenmortazavi
Saturday 17 May 2008, 10:57 AM
یکی بود یکی نبود
تو سکوت کوچه ها ،یکی بود یکی نبود
زیر سقف آسمون پر درد و غصه بود
کتاب قصه مامیخواد از کینه بگه
از غم جدائیها ،دل پر غصه بگه
بعضیا تو دلاشون کینه و نفرت میکارن
بعضیا به جای غم،بذر محبت میکارن
بعضیا از همدیگه دورن و حسرت میخورن
بعضیا پیش هم و حسرت غربت رو دارن
...........................ادامه دارد هلن مرتضوی
دوستان عزیز بازم خوشحال میشم اگه نظر بدید

Hes_r
Saturday 17 May 2008, 10:58 AM
خیلی خیلی زیبا بود .

بنده واقعا لذت بردم .

البته نظر بنده رو میتونی نماینده ی افرادی که تو شعر تخصصی ندارند . فقط به خاطر احساساتشون نظر میدن بدونی .

خیلی زیباست

شاد باشید

یا علی

helenmortazavi
Saturday 17 May 2008, 11:26 AM
دروغ تا کی کلک تا کی نفرت و بی رحمی تا کی
بیاین که مهربون باشیم خاکی و همزبون باشیم
فردا رو هیچکس ندیده ؟؟.......................؟؟هلن مرتضوی از همکاریتون ممنونم.

kaka
Thursday 22 May 2008, 09:01 AM
سلام ...

مثلا اين ميشه...

فردا رو هیچکس ندیده از خوبي كي بدي ديده؟
يا
فردا رو هیچکس ندیده اشكاي عشقو كي ديده؟ :4:

hichnafar
Friday 23 May 2008, 10:04 AM
سلام خانم هلن !
خیلی ممنون که کارهاتون رو می گذارید ، خیلی زیبا هستن درمورد «یاد» با آقا ماجد موافقم
درمورد «یکی بود یکی نبود »
تو سکوت کوچه ها ،یکی بود یکی نبود
زیر سقف آسمون پر درد و غصه بود
کتاب قصه مامیخواداز کینه بگه
از غم جدائیها ،ازدل پر غصه بگه
بعضیا تو دلاشون کینه و نفرت میکارن
بعضیا به جای غم،بذر محبت میکارن
بعضیا از همدیگه دورن و حسرت میخورن
بعضیا پیش هم و حسرت غربت رو دارن

قسمتی که قرمز کردم یه کم وزنش مشکل داره ، فکر کنم یه از بگذارید بهتر شه .
البته خودتون بهتر می دونید نظرای منم سلیقه ی منه و ممکنه درست هم نباشه
موفق باشید !!!

helenmortazavi
Tuesday 27 May 2008, 12:06 AM
سلام دوستان از همکای قبلی و اظهار لطف کسانی که نظر میدن بسیار سپاسگذارم.بازم دنبال یک مصرع میگردم.لطفا همراهی کنید ممنون.
فکر امروز و باید دیروز میکردی
ما رو آواره هر جا نمیکردی
حالا امروز نوبت تو رسیده
میوه درخت من هم رسیده
تو بایدتنهاباشی تا بدونی به جای مصرع توبایدو میوه درخت چی به ذهنتون میرسه؟
قدر روزایی که داشتی و نداشتی
بین ما هر چی بوده تموم شده :aw:icon_question:
حیف از اون روزا که پات حروم شده .هلن:ad:e

Majed
Tuesday 27 May 2008, 07:41 AM
فکر امروز و باید دیروز میکردی
ما رو آواره هر جا نمیکردی
حالا امروز نوبت تو رسیده
میوه درخت من هم رسیده
تو بایدتنهاباشی تا بدونی
قدر روزایی که داشتی و نداشتی
بین ما هر چی بوده تموم شده
حیف از اون روزا که پات حروم شده
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
هلن خانم وزن بیت 2 که کلا مشکل داره.....
قافیه ها هم همچین چنگی به دل نمیزنه....
به نظر من کلا از بیت 2 به بعد باید یه تجدید نظری بکنی.... مشکل فقط این 2 کلمه ای که گفتی نیست

helenmortazavi
Thursday 5 June 2008, 03:11 PM
:53: سلام برداشت خودتونو از این شعر بیان کنید:53:
:54: زندگیمون:54:
شکسته پایه های زندگیون گسسته این همه همبستگیون
دیگه لطفی نداره خنده هامون شده کار شبامون گریه هامون
شدم تنها وخسته عین مجنون از این قول و قرار و عهد و پیمون
یه روزی بوده این خونه گلستون همین خونه که میبینی تو عریون
چقدر آسون شده این خونه ویرون چه چشمایی به این در مونده حیرون
دیگه از زندگیم هستم پشیمون همه عمرم شدم سردرگریبون
و.........:h:17::79::icon_sad::279:

helenmortazavi
Tuesday 10 June 2008, 08:30 AM
بابا حالا یه نظر خواستم خرج که نداره نظر بدید در مورد اینکه از ترانه زندگیمون چه احساسی بهتون دست میده میخوام ببینم تونستم احساسم رو درست بیان کنم:mad::icon_cry::tongue::icon_mad::icon_wink: :redface:

hichnafar
Tuesday 10 June 2008, 08:59 AM
سلام مجدد
کلا" ریباست
از نظر وزن هم خوبه تقریبا"
اولش این همه همبستگیمون یه کم بی معنیه شاید اگه« این » نباشه یا چیزه دیگه ای جاش بگذارید بهتر بشه .
موفق باشید !

helenmortazavi
Friday 13 June 2008, 09:50 PM
سلام مجدد
کلا" ریباست
از نظر وزن هم خوبه تقریبا"
اولش این همه همبستگیمون یه کم بی معنیه شاید اگه« این » نباشه یا چیزه دیگه ای جاش بگذارید بهتر بشه .
موفق باشید !
سارا جان سلام از اینکه آثار منو میخونی و نظر میدی خیلی ممنونم راستی یه سوال شخصی هم ازت داشتم کجا بپرسم آخه من هر جا که مینویسم میفهمم اشتباهی شده ممنون. :ap:53::smile::30::101::101::101::101::101::101::5 3::54::103::103:

MonaLisa
Saturday 14 June 2008, 12:03 AM
سارا جان سلام از اینکه آثار منو میخونی و نظر میدی خیلی ممنونم راستی یه سوال شخصی هم ازت داشتم کجا بپرسم آخه من هر جا که مینویسم میفهمم اشتباهی شده ممنون. :ap:53::smile::30::101::101::101::101::101::101::5 3::54::103::103:


سلام ...!

هلن جان کافیه روی اسم سارا جان کلیک کنید و توی پروفایلشون براشون پیام شخصی بزارید .......موفق باشید

helenmortazavi
Saturday 14 June 2008, 05:11 PM
بچه های نت آهنگی نظر در مورد وزن و قافیه نمی خوام برداشت و احساسی اگه در مورد ترانه زندگیمون دارید بیان کنید میخوام ببینم تونستم احساسم رو بیان کنم؟

Majed
Sunday 15 June 2008, 07:21 PM
هلن جان ببخشید اینو میگم....

اگه صرف بیان احساس میخوای کار کنی دلیلی نداره شعر بگی.. با نثر زیبا کار کنی دل نشین تر میشه...

وقتی شعرت مشکل داشته باشه و به دل نشینه اصلا حوصله آدم سر میره..

شما از لحاظ فنی مشکل شعرات رو برطرف نمیکنی و این باعث میشه خوانند خسته بشه و اون احساسی که باید ÷یدا کنه رو نتونه پیدا کنه...

من چند بار نظر دادم دیدم توجهی نمیشه .... گفتم خوب حتما دوست نداری...

ایشالا شاهد شعرای زیبای بعدیت باشیم..

ممنون

helenmortazavi
Monday 16 June 2008, 12:42 AM
سلام نه شاید من نتونستم منظورمو خوب بیان کنم من کاملا به نقطه نظراتی که دوستان میگن توجه میکنم و حتما ترتیب اثر قرار خواهم دادو کاملا متشکر هستم اما اگه اینقدر ترانه هام خستتون میکنه خوب من دیگه اونارو براتون نمینویسم اما شاید این ترانه اینقدر برای من و بعضی ها مهم بوده که خواستم احساس دوستان دیگری رو هم بدونم.در هر صورت اگه خستتون کردم شرمنده.:icon_sad:

Hes_r
Monday 16 June 2008, 08:28 AM
هلن جان ماجد عزیز قصد بی احترامی نداشته و اصلا منظورش این نبوده که شما کاراتون رو نذارید .

بلکه نظر ماجد اینه که اگر میخواید شعرتون نقد بشه یکی از جنبه هاش هم رعایت مسائل ادبی مثل قافیه و ... هست . به خاطر همین منظور ماجد اینه که بهتره نظرات دوستا ندر این مورد رو هم جویا بشید و به اندازه ازش استفاده کنید .

helenmortazavi
Monday 16 June 2008, 04:46 PM
سلام :aqمن از لطف شما بسیار ممنونم دیدید که همشه جوبای این بودم که نقطه نظرات دوستان رو در مورد وزن و قافیه شعرام بدونم و همیشه ممنون بودم اما شاید این بار میخواستم مسئله دیگری رو بفهمم در هر صورت از لطف شما ممنونم .:h

Hes_r
Monday 16 June 2008, 06:14 PM
مطمئنا بنده و دوستان منتظر سایر اشعار زیبای شما هم هستیم

بنده اگر نظر نمیدم به خاطر اینه که واقعا در شعر و ترانه دستی ندارم ولی واقعا از احساسات شعر شما لذت میبرم .

شاد باشید

یا علی

helenmortazavi
Wednesday 18 June 2008, 12:08 AM
کاش یکی پیدا بشه زبون دل رو بدونه قصه این دل وامونده به گل رو بخونه
یکی باشه که منه خسته رو دستی بگیره پا به پای من بیاد همیشه با من بمونه .....هلن

kaka
Sunday 29 June 2008, 11:12 AM
:53: سلام برداشت خودتونو از این شعر بیان کنید:53:
:54: زندگیمون:54:
شکسته پایه های زندگیون گسسته این همه همبستگیون
دیگه لطفی نداره خنده هامون شده کار شبامون گریه هامون
شدم تنها وخسته عین مجنون از این قول و قرار و عهد و پیمون
یه روزی بوده این خونه گلستون همین خونه که میبینی تو عریون
چقدر آسون شده این خونه ویرون چه چشمایی به این در مونده حیرون
دیگه از زندگیم هستم پشیمون همه عمرم شدم سردرگریبون
و.........:h:17::79::icon_sad::279:



سلام
من یه مدت نبودم نشد نظر بدم ...
این شعرتون به نظر من خیلی قشنگ بود با این که یه جورایی نا امیدکننده بود ولی واقعا زیبا بود
مطمئنا تونستید احساستونو همونجوری که می خواستید بیان کنید...عامیانه بودن شعرتون کمک می کنه که
احساساتتون رو بتونید راحت تر بیان کنید امیدوارم بازم شاهد شعرای قشنگتون تو این تاپیک باشیم ...

موفق باشید

helenmortazavi
Sunday 28 September 2008, 03:35 AM
نظر بدین:
به نظر شما یه ترانه کوتاه باشه بهتره یا طولانی و قصه دار؟

helenmortazavi
Sunday 28 September 2008, 03:39 AM
کمک کمک
راستی دوستان آیا کسی شعر و آهنگ ایتالیایی داره ؟اگه برام بزارید خیلی ممنون میشم .اگه موزیک هم دارید بهم معرفی کنید.مرسی مرسی.

Majed
Sunday 28 September 2008, 08:26 AM
ترانه معمولا نه زیاد کوتاه هست.. نه زیاد بلند...

از 8 بیت حدودا تا 20 تا....

راستی هلن خانم تو بحث شعر سرایی و درخواست شعر که بچه ها اونجا درخواست میکنن شرکت کن...

هم اونا استفاده میبرن... هم کارهای شما مورد استفاده قرار میگیره

helenmortazavi
Monday 3 November 2008, 09:07 AM
این ترانه رو برای خودم سرودم که مغرورترین صبور دنیا شده ام

سهم تو

سهم تو این بود که باشی تک و تنها تا قیامت
غم نخور ای نازنینم جون تو باشه سلامت
هر کسی تقدیری داره رو پیشونیت این نوشته
هر چی که به روش نوشته جزیی از این سرنوشته
می دونم تنهایی سخته درد و غصش بی شماره
اما وقتی تنها باشی غم برات همش می باره
بیا این طلسم و بشکن تقدیرو خودت بگردون
شاید که سهم تو باشه بیشتر از این چرخ و گردون
اینقدا تلخ نمی مونه دنیایی که توش تو هستی
غصه رو بده ، به ابرا ببین اونوقت مست مستی

محامد
Wednesday 5 November 2008, 12:05 PM
دهکده جهانی



اهالی دهکده جهانی توی همین عصر خبر رسانی
بی خبر از اونطرف دیوارن خبر ز همسایه هاشون ندارن
دهکده ای که کدخدا نداره یه کشتیه که ناخدا نداره
کشتی ما بی ناخدا میرونه اما کجا میره خدا میدونه


آدمای عصر حجر تو آسمون خراشن


برای بی تمد نی بهانه می تراشن
میون غار تنهایی بی همزبون میشینن
با همه حتی خودشون بیگانه و غریبن



آی آدما تا دلا دورن از هم دهکده هم بزرگه مثل عالم
دلها به هم وقتی که نزدیک میشن دنیا میشه دهکده ای که میگن



این شعر رو برای قسمت معرفی شاعران فستاده بودم که با راهنمایی فانوس به این بخش منتقلش کردم
من تخلصم بردیاست اولین مجموعه شعرم سال 80 با نام " زیر پوتین های ارباب زمستان"در زمینه شعر نو و غزل
چاپ شده الان هم مشغول اماده سازی دومین کتابم هستم .در زمینه شعر ترانه هم فعالیت میکنم که نمونه اش شعر بالاست.ضمنا این شعر دارای مجوز ارشاد هم هست.

محامد
Wednesday 5 November 2008, 12:56 PM
امروز نوشته های این سه صفحه رو بررسی کردم در مورد اشعار هلن خانم باید بگم استعداد خوبی در زمینه شعر دارن و روز بروز
شعرهاشون بهتر میشه ضمن اینکه برای پیشرفت بیشتر همیشه اینو در نظر داشته باشن که یک انتقاد بجا بهتر از هزار تعریف بیجاست. همونطور که پیشتر دوستان اشاره کردن برطرف اشکال وزنی اصلی ترین کارشون باید باشه. فرض کنین خواننده ای از
یکی از این شعر ها خوشش اومد و پس متحمل شدن کلی هزینه اهنگسازی و تنظیم و ضبط استودیویی اونو به ارشاد برای تایید بفرسته و تازه اونجا مشخص بشه شعر اشکال وزنی داره نتیجه این میشه که کل تنظیم اهنگ باید عوض بشه و اون همه زحمت بر باد رفته .پس اینو همیشه به یاد داشته باشیم که شعر پایه و اساس هر اهنگیه .در ضمن اخرین شعرشون از نظر وزنی تقریبا مشکلی نداره اما برای استفاده جهت اهنگ نیاز به پرداخت وزن داخلی داره.پاینده باشید ."بردیا"

helenmortazavi
Tuesday 11 November 2008, 10:10 AM
توی این شهر شلوغ،چشم من دنبال تو

توی خواب کوچه ها،یاد تو هست یاد تو

اینجا بوی اطلسی ،تو رو یادم میاره

واس خواب لحظه ها ، اسمتو کم میاره

helenmortazavi
Saturday 17 January 2009, 11:31 PM
ممنون از نظرات خوب دوستان. حالا کسی میتونه یه اسم قشنگ واسه کتاب دومم به من پیشنهاد بده.تمام موضاعات کتاب دومم از عشقهای دروغین هستش و البته اینکه تمام این آثار رو میخوام برای عبرت دیگران مخصوصا آونایی که زود عاشق میشن و گول میخورن بزارم آخه همونجوری که متوجه شدید ترانه های من خیلی ساده بیان میشه واسه اینکه همه بفهمن و درکش کنند و همه کتابهام بمونه واسه تنها یادگار من پرستو دخترم. با توجه به اینکه اسم کتاب اولم (یادگار من ) هست. منتظرم.بازم ممنون.:ad:106::53::53::53::53:

Mona
Saturday 17 January 2009, 11:44 PM
سلام خانم مرتضوي
ممنون از شعرهاي زيباتون
به نظرم شما خودتون چند تا گزينه بديد، بعد ما راي ميديم. چطوره؟ :)

helenmortazavi
Sunday 18 January 2009, 12:06 AM
با اجازه میگم نه. میخوام ببینم نظر شما دوستان از عشقهای دروغین و دلی که در تب عشق دروغی یارش هر روز یا رب یا رب میگه چیه . و اونچه که از ترانه هام حس کردید چه اسمی میتونید پیشنهاد بدید؟
من میخوام یه بار دیگه تو سکوت که مثل ریگه
پای سختیهام بشینم واسه تنهائیم بمیرم
تنهایی،سکوت و رخوت تنها یاران رفاقت
تنهایی که عمری با من شده گلهای رو دامن
این سکوت رضایتم نیست اشک من شکایتم نیست
من زحال خود اسیرم چی بگم ؟میخوام بمیرم
قلب داغونم تو سینه تو کدوم دلی میشینه؟......
و بقیه اش باشه وقتی کتابم چاپ شد.تکه ای از ترانه جدیدم بنام سکوت و تنهایی.

Mona
Sunday 18 January 2009, 12:19 AM
من دو تا اسم انتخاب كردم: ظلمت ، افليج

موفق باشيد :)

helenmortazavi
Sunday 8 February 2009, 07:09 AM
سلام به همه دوستان نت آهنگی.کسی نبود کمک کنه یه اسم پیشنهاد بده؟

helenmortazavi
Monday 25 May 2009, 10:29 AM
باور


باورم نمیشه تو ترکم کنی
بری و از زندگی سردم کنی


من که قلبمو به تو داده بودم
آرزوهامو تو اون باخته بودم


دل من فدای چشمای تو بود
دلخوشیهام همه حرفای تو بود

دل من میخواست باهات یار باشه
همدم و مونس و غمخوار باشه


و........

قسمتهایی از ترانه های کتاب خودم(یادگار من)