PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حبیب مفتاح بوشهری



خان
Monday 9 June 2008, 02:40 PM
در ابتدا میخواستم این مقاله و این آلبوم رو در قسمت معرفی آثار بخش تمبک قرار بدم ولی با این قسمت بیشتر همخوانی دارد.
در این پست با یک تیر دو نشون میزنیم ،هم با هنر مند جوان حبیب مفتاح بوشهری و هم با کاره جدیدش دی زنگو آشنا میشیم.آلبوم خیلی جالبی هست .به دوست داران ساز های کوبه ای توصیه میکنم که تهیه و گوش کنند.مخصوصا برای کسانی که به دنبال ریتم های و نوای ساز های جنوب کشور و به قولی بندری هستند چون تنوع ساز ها و ریتم ها در این کار زیاده و از آواز های محلی هم در آن استفاده شده است،به عقیده من این کار از جمله اثر های با کیفیت بالا هم از لحاظ ساختاری و هم از لحاظ تلفیقی میباشد.
امیدوارم با معرفی این آثار در قسمت های مختلف سایت هم با کار های هنر مندان جوان تر آشنا بشیم و هم اینکه دوستان بتونن با توجه به سلیقه خودشان اقدام به تهیه آلبوم ها بکنند.
در زیر مصاحبه امیر غضنفر ،را با آقای بوشهری میخوانیم.


You can see links before reply

خلاق و مطرح عرصه ی موسیقی «حبیب مفتاح بوشهری» به انگیزه ی انتشار آلبوم موسیقی «دی زنگرو» :
پیش آغاز: ”حبیب مفتاح بوشهری “ هنرمند ارزنده ی عرصه ی موسیقی و نوازنده ی توانمند سازهای کوبه یی، نیازی به معرفی ندارد؛ او دیرزمانی ست ضمن اجرای کنسرت در کشورهای مختلف، در گروه های موسیقی مطرح اروپایی نیز به عنوان نوازنده، هنرنمایی می کند. این هنرمند خلاق، به تازگی نخستین آلبوم موسیقی خود را با نام ”دی زنگرو“ عرضه کرده است. به همین مناسبت با وی به گفت وگو نشسته ایم:

گفت وگو با هنرمند خلاق و مطرح عرصه ی موسیقی «حبیب مفتاح بوشهری» به انگیزه ی انتشار آلبوم موسیقی «دی زنگرو» :
پیش آغاز: ”حبیب مفتاح بوشهری “ هنرمند ارزنده ی عرصه ی موسیقی و نوازنده ی توانمند سازهای کوبه یی، نیازی به معرفی ندارد؛ او دیرزمانی ست ضمن اجرای کنسرت در کشورهای مختلف، در گروه های موسیقی مطرح اروپایی نیز به عنوان نوازنده، هنرنمایی می کند. این هنرمند خلاق، به تازگی نخستین آلبوم موسیقی خود را با نام ”دی زنگرو“ عرضه کرده است. به همین مناسبت با وی به گفت وگو نشسته ایم:
• ایده ی آلبوم «دی زنگرو» چگونه شکل گرفت، از دلایل انتخاب نام «دی زنگرو» بگویید.
ـ زندگی در اروپا موجب کسب تجربیات زیادی در زندگی هنری من شد. با گروه های زیادی از ملیت های مختلف نظیر آفریقایی، الجزایری، فرانسوی و ارمنی کار کردم که پیشرفت من در زمینه ی نوازندگی سازهای کوبه ای را در پی داشت. روزی در پاریس به دیدن کنسرت گروه انگلیسی STOMP رفتم که اعضای گروه در اجرای خود از اشیایی مانند فلز، پلاستیک، جارو، توپ فوتبال و سایر اشیاء دیگر، بهره می گرفتند.
این گروه با همین اشیاء، حدود دو ساعت با نواختن ریتم های مختلف، تماشاچی را مجذوب هنرنمایی خود کرده بودند. بعد به ذهن من رسید که در فرهنگ ما هم چنین قابلیت هایی وجود دارد، ولی استفاده ای نمی کنیم، از قبیل مراسم ”دی زنگرو“ که با وسایلی مانند حلب، دیگ، میل گرد و یا در گلّافی که با کوباندن چکش بر روی میخ ـ که به آن ” کلفات“ گفته می شود ـ ریتم های مختلفی شکل می گیرد. به این فکر افتادم که آلبومی متفاوت از موسیقی بوشهر در بخش ریتمیک آن بسازم تا شاید بتوانم با استفاده از تجربیات خودم خدمتی به این موسیقی کرده باشم. با این هدف اسم ”دی زنگرو“ را انتخاب کردم، چون یک اسم ناشناخته برای شنونده، حتی برای بعضی از شهروندان بوشهری بود که اسم ”دی زنگرو“ را تا به حال نشنیده بودند. ”دی زنگرو“ به معنی ”خرچنگ بزرگ“ می باشد. موقع ماه گرفتگی، بوشهر ی ها فکر می کردند ابری که جلو ماه را گرفته، به شکل خرچنگ بزرگی ست که فقط از اشیاء فلزی ترس دارد و با کوبیدن بر این اشیاء ، می گریزد. من در این قطعه، از همان اشیاء استفاده کردم. جا دارد از استاد گرامی آقای ”ایرج صغیری“ به خاطر همکاری ایشان در خصوص مراسم دی زنگرو تشکر کنم.
• ارایه ی هدفمند یک اثر هنری که با آشنایی زدایی و نوآوری همراه باشد، طبعاً «تعریف» و «ضرورت» را به شکل یک پرسش از سوی مخاطب مطرح می کند، شما با ارایه ی آلبوم «دی زنگرو» چه پاسخی برای این پرسش دارید؟
ـ ببینید؛ من یک فرد سنتی نیستم و در عین حال که به سنت دیرین خودم احترام قائلم، اما در دوره یی زندگی می کنم که باید ناگزیر با زمان جلو بروم. ما قائدتاً نمی توانیم جوری زندگی کنیم که چهل سال قبل از ما زندگی می کردند. پس به این نتیجه می رسیم که ”زمان نو، نگاه نو می طلبد“ ولی من بر این عقیده هستم که نوآوری باید به شکلی باشد که اصل آن صدمه نبیند. اهمیت این کار برای من این بود که هر قطعه ای از این آلبوم را که خواستم بسازم اول تصویرش را در ذهنم مرور می کردم، بعد آن قطعه را می ساختم. به همین دلیل مدت یک سال و نیم طول کشید تا ضبط و جمع آوری این آلبوم به پایان رسید.
• شما تا چه اندازه به حفظ اصالت در اجرای موسیقی و آیین های بوشهر اعتقاد دارید، به طور مثال در نحوه ی اجرای مراسم آیینی، نواختن سنج و دمام و سازهای بومی و… . آیا می توان بدون تحت الشعاع قرار گرفتن اصالت و ویژگی های سنتی به اجرایی نو و متفاوت رسید؟
ـ ما باید باور داشته باشیم که هر چه زمان جلوتر می رود و نسل ها تغییر می کند، اصالت ها و سنت ها کمتر می شود. مثلاً شما اشاره کردید به مراسم سنج و دمام. ببینید، به طور مثال در فیلم ”اربعین“ ناصر تقوایی، وقتی شما آن سنج و دمام را می بینید که با چه ابهتی اجرا می شود و چه اشخاصی در این جمع هستند و حالا داریم سنج و دمام را می بینیم، دقیقاً تفاوت مشخص می شود. البته آن اشخاص که تا ابد زنده نیستند، ولی ما باید دنباله رو آن ها باشیم. سنج و دمامی که در این کار استفاده شده چون هدف نوآوری داشتم این ریتم را با تمپو تلفیق کردم ولی بیس اصلی کار یعنی ریتم سنج و دمام وجود دارد که اشکون این کار را ”محمود بردک نیا“ فرزند مرحوم ”جعفر بردک نیا“ اجرا می کند. در مجموع، در این اثر، من سعی کردم که اصل جریان را حفظ کنم بعد به نوآوری بپردازم.
• برخی از قطعات آلبوم «دی زنگرو» تلفیقی از موسیقی بوشهر و موسیقی آفریقایی ست. شما در اجرای قطعاتی که برگرفته از موسیقی بوشهر است از سازهای آفریقایی بهره گرفته اید، چه شباهت هایی در فرهنگ، فولکلور و موسیقی این دو منطقه، شما را در تنظیم قطعات به این هم نوایی کشاند؟
ـ قبل از این که به فرانسه بروم، فقط شنیده بودم که موسیقی بوشهر شباهت زیادی به موسیقی آفریقا دارد. حتی با مهاجرت سیاهان آفریقایی که در بوشهر ماندگار شدند و آوردن مراسم مختلف باز برای من ایجاد سؤال شده بود تا این که به فرانسه رفتم. در گروهی که بودم تعدادی آفریقایی بود که بعد از مدتی من با یکی از آن ها زندگی کردم تا بدانم واقعاً این شباهت در فرهنگ ما وجود دارد یا نه. پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که این شباهت ها چه از لحاظ موسیقی و لحن صحبت کردن، حتی غذا درست کردن آن ها، کاملاً نزدیک به هم بود و به این فکر افتادم که یک
کار با دوستم ”مولان نیاکام“ از کشور کامرون انجام بدهم. پس تصمیم گرفتیم که ”یزلـه“ کار کنیم. برای مولان توضیح دادم که یزلـه یعنی «شکوه، درد، رنج و…» و به او گفتم آیا شما چیزی شبیه به این قطعه دارید. او قطعه ای برای من خواند که خیلی نزدیک به قطعه ی ”خار تو پامِن“ بود. ما این قطعه را در پاریس ضبط کردیم و حالا وقتی یک غیربومی این قطعه را می شنود، شاید متوجه نشود که کلام بوشهری هم در این قطعه وجود دارد.
• در قطعه ی «چوپی» از تیمپو به جای نی انبان ـ که ساز اصلی در اجرای این قطعه است ـ بهره گرفته اید، چرا؟
ـ شاید علامت سؤالی برای دوستان باشد که چرا من از ساز نی انبان در این کار استفاده نکردم. چون هدفم این بود که مانوری روی سازهای کوبه ای داشته باشم. می خواستم که اثر، اجرایی نو و متفاوت از مراسم آیینی بوشهر باشد. در قطعاتی که انتخاب شده مثل دمام، دی زنگرو، نیمه، گلافی و… از ساز نی انبان استفاده نمی شود، تصمیم گرفتم که در قطعه چوپی هم از ساز نی انبان استفاده نکنم و حرکتی نو انجام داده باشم که ساز تیمپو جایگزین نی انبان شود و تیمپو ملودی های نی انبان را اجرا کند.
• در مرور قطعات آلبوم به قطعه ی «سلیگا» می رسیم. ماجرای «سلیگا» چیست و چگونه به فضای موسیقی بوشهر وارد شده؟
ـ در بخشی از کتاب زندگی نامه ”ناخدا عباس دریانورد“ آمده بود که سلیگا نام یک کشتی هندی بود که در بوشهر به گل می نشیند و ملوانان این کشتی روی آن آواز «هی سلیگا بندوگاه» سر می دادند و این آواز سال هاست که در موسیقی بوشهر استفاده می شود ولی هنوز کسی معنی آن را نمی داند.
• در قطعه ی «لالایی» از صدای «زن» استفاده نکرده اید، قصد اجرایی متفاوت داشتید یا محدودیت هایی مطرح بود؟
ـ مسلماً محدودیت بود. در ایران به آلبوم موسیقی با استفاده از صدای تک خوان زن مجوز داده نمی شود و در این قطعه فلوت به جای مادر برای فرزند لالایی می گوید و سپس، پدر فرزند از راه می رسد و برای او می خواند: «شدم پیر و به امید وصالت/ جوونیم صرف کردم در خیالت»، که این بخش توسط آقای ”عبدا… مقاتلی مطلق“ اجرا شده است.
• از قطعه ی «یزلـه» که به نوعی تلفیق کلام و فولکلور بوشهری و آفریقایی می رسد بگویید.
ـ هدفم از ورژنِ دوم ”یزله“، تلفیقی از موسیقی فولک و مدرن است که در قطعه ی اول به شیوه ی فولکلور اجرا شده و انشاءا... هدفم از این کار در کارهای بعدی بهتر مشخص می شود.
• آیا باید آلبوم «دی زنگرو» را معرف موسیقی بوشهر بدانیم یا شما باورِ دیگری را دنبال می کنید؟
ـ به نظر من وقتی اسم موسیقی بوشهر می آید یعنی تمام بخش های موسیقی شامل بخش عزاداری، جشن، موسیقی کار، آواها و… ، و این آلبوم در واقع یک بخش از این موسیقی ست که همان بخش ریتم آن می باشد.
• در شکل گیری و شیوه ی اجرای قطعات، گویا بیشتر مخاطبان خاص را در نظر داشتید؟
ـ بعد از ضبط سه قطعه ی اولیه یعنی ”دمام“، ”دی زنگرو“ و ”لالایی“، از همه ی اقشار نظرسنجی کردم و اکثراً نظرها مثبت بود، اما به این نتیجه رسیدم که شیوه ی اجرای متفاوت این قطعات، ارتباط زیادی با مخاطب عام، برقرار نمی کند. در مجموع بیشتر مخاطبان خاص مورد نظر بود، متأسفانه مخاطبان عام، معمولاً ارزش های هنری اثر و تفاوت ها را احساس نمی کنند.
• آیا به فکر ساخت «کلیپ» از قطعات این آلبوم هستید؟
ـ آلبوم دی زنگرو از 11 تراک ساخته شده، ده تای آن صوتی و یکی از آن ها تصویری ست که کلیپ دمام است. لوکیشن آن در قلعه ی ریشهر بود که توسط دوستان خوب من از شرکت دایره در تهران تصویربرداری و تهیه شده. کلیپ دیگری هم از قطعه ”نیمه“ ساخته شده که هنوز آماده نیست.
• ارزیابی شما از آثاری که به عنوان «موسیقی بوشهر» ارایه شده، چیست؟
ـ به نظر من تمام کارهایی که از موسیقی بوشهر تا به حال منتشر شده همه خوب بودند و من در این راستا از همه ی دوستان هنرمندم تشکر می کنم و آرزوی موفقیت دارم.
• با توجه به حضور شما در فرانسه و اجرا در کشورهای مختلف، دیدگاه مردم کشورهای اروپایی را نسبت به موسیقی بوشهر چگونه دیدید؟
ـ ما هنوز باید بیشتر سعی داشته باشیم که موسیقی بوشهر را در جهان معرفی کنیم. من افسوس می خورم از این که هنوز در کشور خودمان آشنایی کامل با این موسیقی ندارند، ولی با اجرای گروه های موسیقی بوشهر در کشورهای خارجی، امیدوارم که بتوانیم به شکل شایسته ای معرف موسیقی بوشهر در سراسر جهان باشیم که دیگر موسیقی ما را با آفریقایی ها یا عرب ها اشتباه نگیرند.
• برنامه های آینده؟
ـ برنامه ی آینده، شروع آلبومی دیگر می باشد که فعلاً می خواهم هم اسم این آلبوم و هم سبک و شیوه ی اجرای آن، ناگفته بماند، در صورتی که حدود چهار قطعه ی آن ساخته شده، اما قطعاً دوستان عزیز، آلبوم بعدیِ حبیب مفتاح را متفاوت تر از آلبوم دی زنگرو خواهند دید.
• در این آلبوم از چه سازهایی بهره گرفته اید، لطفاً نوازندگان و سایر هنرمندانی را که در این آلبوم با شما همراهی کرده اند، معرفی کنید.
ـ در این آلبوم از سازهای کوبه ای و بادی بوشهری مانند دمام، تیمپو، ضرب، دُم دُم، بوق، فلوت و نی تکی و سازهای آفریقایی جیمبه، اودو، شیکر، چوب و وسایلی مانند: دیگ، حلب، میل گرد استفاده کردم. جا دارد از آقای ایرج صغیری به خاطر نریشن زیبایشان در کلیپ ”دمام“ تشکر کنم. در این آلبوم از همکاری آقایان: محمود بردک نیا، عبدا… مقاتلی مطلق، غلامرضا دمان، رسول غریبی، غلامرضا دورویه و مولان نیاکام و در قطعه ی ”یزله“1 از دارا دارایی، کسرا ابراهیمی بهره گرفته ام که از ایشان تشکر می کنم. هم چنین تشکر خاص دارم از تمام دوستان که مرا در تهیه این کار یاری نمودند و از آقای رضا سلطانی زاده به خاطر «کاوردیزاین و پوستر» و از حمایت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان بوشهر نیز سپاس گزارم.
• سخن آخر؟
ـ تشکر می کنم از هفته نامه ی نصیر که این موقعیت را در اختیار من قرار داد که بتوانم در مورد آلبوم ”دی زنگرو“ توضیحاتی داده باشم و امیدوارم که به عنوان یک شهروند و یک هنرمند بوشهری چه در این جا و چه در خارج از کشور ادای دینی نسبت به این موسیقی و فرهنگ آن کرده باشم. تنها توصیه ی من به دوستان هنرمند به خصوص موزیسین ها این است که تا می توانند موسیقی فولکلور سایر ملل را گوش کنند و با سبک های موسیقی که وجود دارد آشنا بشوند و این را در نظر داشته باشند که سنت خودشان را از دست ندهند، ولی زمان نو، نگاه نو می طلبد.