PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحثي درباره نام هاي گوناگون تنبك در طول تاريخ



Hmd_N
Friday 13 June 2008, 12:46 AM
چكيده: تنبك از نظر نوازندگي (انگشت گذاري)، رنگهاي صوتي و ساختمان فيزيكي اش (در عين ظاهري ساده)، يكي از پيشرفته ترين و پيچيده ترين سازهاي كوبه اي پوستي دنيا محسوب مي شود، به ويژه كه در دهه هاي اخير با همت تنبك نوازان پيشرفت شاياني كرده است و در اين ميان بايد به حسين تهراني، پدر تنبك نوازي نوين ايران اشاره كرد، زيرا آغاز حركت با او بوده است. در اين مقاله هدف بررسي نام هاي گوناگون تنبك در طول تاريخ است.


مقدمه: تنبك از نظر سازشناسي جزو "طبل هاي جام گونه" است و جالب است اشاره كنيم كه بنا بر پژوهش هاي اخير نگارنده، برخي از طبل هاي جام گونه، هم از نظر ساختمان فيزيكي و هم از نظر لغوي شباهت به تنبك ايران دارند. در اين مقاله نام هاي گوناگون تنبك در طول تاريخ بررسي شده و حتي به رد پاي تنبك ايراني در ديگر ممالك تا حد اطلاع نگارنده اشاره مي شود. همچنين در اين مقاله از پژوهش هاي ديگران استفاده شده و تا آنجايي كه امكان پذير بوده است، مراجع را ذكركرده ايم تا حقي از كسي پايمال نگردد.


بحث لغوي: به طور كلي اطلاق كلمه ي "ضرب" به اين ساز كوبه اي پوستي ايراني غلط است، البته نه به خاطر عربي بودن اين واژه. اگر به فرهنگهاي گوناگون فارسي مراجعه كنيم، براي اين واژه معني هاي بسياري نوشته اند كه يكي از آنها "زدن" است. با در نظر گرفتن معني هاي گوناگون اين واژه، ممكن است بگوييم كه چون عمل "زدن" روي اين ساز انجام مي گيرد، آن را "ضرب" گفته اند. آنگاه بلافاصله اين پرسش مطرح مي شود كه مگر"سه تار" را كه آن هم يك ساز ايراني است، "نمي زنند"؟ پس چرا به آن "ضرب" نمي گويند. دكتر ضياءالدين سجادي (استاد دانشگاه) در مقاله بحث لغوي كتاب آموزش تمبك (تهراني)، ص 35، نوشته است: "... ضرب هم كه به اين آلت موسيقي گفته شده ظاهراً به مناسبت آن است كه اصول ضرب و آهنگ را با آن نگاه مي داشتند." و اين قول براي توجيه اين واژه به حقيقت نزديكتر است (بر گرفته از كتاب تنبك و نگرشي به ريتم از زواياي مختلف، نوشته ي بهمن رجبي) و در تتميم اين قول بايد بگوييم كه با "سه تار" و ساير آلات مشابه آن، "اصول ضرب و آهنگ" را نگاه نمي داشتند و فقط با تنبك (مهم ترين ساز كوبه اي پوستي ايران) و ديگر آلات مانند دف (معرب دپ) و دايره (با نام باستاني "داره") "اصول ضرب و آهنگ" را نگاه مي داشتند و غرض از نگهداري "اصول ضرب و آهنگ" همانا حفظ "ايقاع" (اصطلاح قديمي ريتم دوري) است و ايقاع در موسيقي حكم عروض را دارد در شعر، گرچه ضرورتاً "ايقاع" از عروض دقيق تر است. اسم پهلوي اين ساز "دُمبَلَگ" است. چنانچه در لغت نامه آمده است: "دمبلگ: يكي از سازهاي رايج در دربار خسروپرويز كه به صورت طبل كوچكي است. (از ايران در زمان ساسانيان، كريستن سن، ص 506)، صورت قديمي دمبك." در ضمن در كتاب چشم انداز موسيقي ايران نوشته ي ساسان سپنتا، ص 294 به نقل از كتاب خسروو غلام، تصحيح اون والا، ص 28 آمده است: "... قديميترين متني كه نام اين ساز آمده متن پهلوي "خسرووغلام" است كه به صورت "دُمبَلَك" به خط پهلوي ذكر شده است." همچنين در كتاب تنبك و نگرشي به ريتم از زواياي مختلف، نوشته ي بهمن رجبي، ص 15 آمده است: "دكتر مهدي فروغ در يكي از نوشته هاي خود، اشاره اي دارد به اينكه در دوران ساسانيان، به يك نوع ساز ضربه اي كه شبيه به تنبك امروزي بوده است، "دُنبَلَك" يا "دُمبَلَك" مي گفتند و "دنبك" و "دمبك" واژه اي است پهلوي، و احتمال دارد كه "دنبك" و "دمبك" صورت تغيير شكل يافته ي آن باشد." در همين كتاب به بيش از 20 نام گوناگون تنبك اشاره مي شود. آنچه مسلم است كثرت اين نام ها نشان از كاربرد اين ساز در زمان ها و مكان هاي گوناگون دارد. يكي از همين نام ها كه در فرهنگ هاي گوناگون اشاره شده است "تَبَنگ" مي باشد.


دكتر محمد معين به نكته ي جالبي اشاره كرده است: "از شرح آنندراج چنين بر مي آيد كه "تنبك" و "دنبك" تغييري است از همان تبنگ..." در ضمن در كتاب ها و ديوان هاي شعر چندين شاعر به نام هاي گوناگون تنبك اشاره شده است كه ما به دو تا از آنان اشاره مي كنيم: "خدايا مطربان را انگبين ده براي ضرب دستي آهنين ده" – مولوي "تنبك محفل ارباب وفا را بردار بلبل باغ دلي، شور و نوا را بردار" – ميرنجات در اينجا به موضوعي ديگر اشاره مي كنيم: تنبك علاوه بر موسيقي سنتي امروز ايران، در موسيقي نواحي ايران نيز نواخته مي شود. در اينجا نيز تنوع اسمي وجود دارد. شايد جالب باشد بگوييم كه نام اين ساز در استان هرمزگان "تمپك" است، كه به نظر نگارنده از حيث بحث لغوي با همين نام "تمپو" نبايد بي ارتباط باشد. رد پاي سازهاي مشابه تنبك در ديگر نقاط دنيا نيز مشاهده مي شود. مثلاً سازي شبيه تنبك در كشمير با نام "تنبك نَري" نواخته مي شود و "نري" در زبان محلي آنجا به معني سفالي است. همچنين سازي به صورت يك جفت تنبك در مالزي با نام "گِدُمبَك" نواخته مي شود. گفتني است كه "تمپو" ي تركيه كه از نظر ساختمان و نحوه ي نوازندگي با "تمپو" ي مصري كمي اختلاف دارد، "دومبِلِك" ناميده مي شود كه در حقيقت لهجه اي از نام باستاني "دمبلك" است. در آخر اشاره مي كنيم كه سازي مشابه "تمپو" در يونان نواخته مي شود و نامش "توبِلِكي" است. در معني واژه ي تنبك دو نظر وجود دارد. يكي مي گويد كه واژه ي تنبك از صداي اين ساز، يعني از تركيب دو عبارت "تن" و "بك" به دست آمده است. و"تن" (يا "تم") صدايي است كه از نواختن ضربه اي به ناحيه ي مركزي پوست تنبك بيرون مي آيد و "بك"، نواختن ضربه اي به ناحيه ي كناره ي پوست (كتابهاي تهراني و رجبي). اين در حالي است كه محمد علي امام شوشتري، در كتابش، ايران گاهواره ي دانش و هنر، ص 141 نظر ديگري دارد: "... واژه ي تَنبوراز تيكه "تنب" و پسوند "ور" ساخته شده است. "تنب" به معني برآمدگي است و واژه ي "تنبان" به معني "سرين پوش" و "تنبك" ساز مشهور، ... همگي از اين ريشه اند...".


نتيجه: از تمام مطالب بالا و با توجه به اين نكته كه "ضرب" و "تنبك" متداولترين نام ها براي اين ساز كوبه اي پوستي ايران است و "ضرب" نامي مناسب براي اين ساز به نظر نمي رسد، اطلاق "تنبك" به اين ساز بهترين پيشنهاد براي جلوگيري از چند اسمي بودن اين مهمترين ساز كوبه اي پوستي ايران است.



نویسنده : پیمان ناصح پور
منبع : You can see links before reply (You can see links before reply)

Hmd_N
Friday 13 June 2008, 12:51 AM
با سلام

با اجازه ی محمد جان

از دوستان عزیز می خوام بیایین در این تاپیک درباره ی نام های گوناگون تنبک، که تا حالا به گوششون خورده بحث کنیم و در مورد اینکه به نظر شما کدام نام برازنده و مناسب برای این ساز اصیل ایرانی می باشد.

ممنون

خان
Saturday 14 June 2008, 02:59 PM
مرسی حمید جان .بحثی که راه انداختی میتونه خیلی جالب و مفید باشه.
از بچه های گل تقاضا میکنم که بیان و نظراتشون رو بگن.
هر چی که مد نظرتون هست.این بحث به هیچ وجه تخصصی نیست و خیلی هم خوبه که شما قدم رو چشم ما بزاریم و بگیم که نظرتون در مورده مواردی که حمید عزیز گفت چیه؟
آق حمید دوباره تشکر.
:ak

Kamanche
Saturday 14 June 2008, 03:47 PM
با سلام و تشکر بابت مقاله
خب طبق تعریف خودتون : --تن (يا "تم") صدايي است كه از نواختن ضربه اي به ناحيه ي مركزي پوست تنبك بيرون مي آيد و "بك"، نواختن ضربه اي به ناحيه ي كناره ي پوست-- به نظرم تنبک و تمبک بهترین اسم ها هستند هر چند همین هم باعث دو دستگی میشه ولی از لحاظ زیبایی لغتی خیلی زیبا تر از دنبک و دمبک هستند که حتما شنیدید برای مطرب ها استفاده میشه.ضرب هم اگه دقت کنید کم کم منسوخ شده و کمتر کسی استفاده میکنه .به نظر من کاربرد کلمه ی ضرب بیشتر توی برنامه ی گلها بود.اگه دقت کنید اغلب ، گوینده اول برنامه هنگام معرفی نوازنده ها از ضرب به جای تنبک استفاده میکنه.
با احترام به نظر دوستان دیگه.

خان
Tuesday 22 July 2008, 07:33 AM
برای تمبک در طی سالیان مختلف و بر اساس شرایط گوناگون نام های مختلف و گاهی شرایط زمان برای آن گذارده میشد.
این اسم ها نشات گرفته از نظر متفاوت عام مردم در قبال این ساز در طی یک دوره خاص بوده است،خیلی از وقت ها عامه مردم به تمبک و ماهیت آن به عنوان یک ساز فرومایه نگاه میکردند و نوازنده آن را در زمره انسان های بی ارزش و پست قرار میدادند که برای شاد کردن و به معنای بهتر خندادن و رقصاندن مردم دست به هنر آفرینی میکند.
در همین دوره که خشبختانه خیلی وقت از آن گذشته اسم های زیادی برای این ساز و نوازندگانش گذاشته شد که دوستان به آن به طور کامل اشاره کردند.دغدقه خیلی از اساتید تمبک در وحله اول سرو سامان دادن به نحوه نگرش مردم به این ساز بوده است و در درجه دوم پرداختن و بسط دادن شیوه های نوازندگی و نت نویسی.
با توجه به فعالیت های انجام شده در این زمینه نام این ساز کوبه ای از دنبک یا دمبک به ضرب و در ادامه مسیر به تمبک یا تنبک تغییر کرده است.که از شایسته ترین اسم ها هست.چون همان طور که ویشتاسب گفتند از دو حرکت در این ساز گرفته شده است که به معنا دار بودن اسم کمک بیشتری کرده است.

با نگاهی اجمالی به مسیر تکامل و تارخچه تمبک از ابتدا تا حالا به این نکته پی میبریم که این ساز یکی از ساز های ایرانی هست که میشه به جد گفت بیشتر از دیگر ساز ها در معرض تغییرات اساسی و حتی با توجه به رفتار مردم نسبت به نوازنده و نگاه آنها در معرض نابوده بوده است و لی خوشبختانه اساتیدی همچون مرحوم تهرانی به این ساز شخصیت بخشیدند و فکر مردم را نسبت به محتوای آن تغییر دادند.
البته هنوز هم کسانی هستند که نوازنده و ساز را مایه تمسخر قرار میدهند ،و چون با وجود مبارزات آکادمیکی با این افراد در تغییر نگرش انجام شده و هیچ نتیجه ای حاصل نشده توصیه میشود که تمبک را به صورت عمود در هوا نگه داشته و به ناحیه میانی سر آن فرد گمراه کوبیده تا از گمراهی نجات یابد. (البته این قسمت آخر رو برای تشویق دوستان برای شرکت در بحث گذاشتم .زیاد جدی نگیرید.)