saeed1922
Tuesday 12 August 2008, 08:50 AM
موسيقی شناسی بومی (اتنوموزيكولوژي)
ارتباط بين فرهنگ و موسيقی
آزاده رجایی
You can see links before reply
منبع: سوره مهر
You can see links before reply
اشاره:
«اتنو» در لغت به معناي قوم يا يك گروه خاص از مردم بومي يك منطقه است و در تركيب با كلمه موزيكولوژي به معناي موسيقيشناسي، علمي نسبتاً جديد را پديد ميآورد كه به خصوص در چند سال اخير توجه شاياني به آن شده است. هدف اصلي اتنوموزيكولوژي "Ethnomusicology" بررسي موسيقي نواحي مختلف دنيا، ريشهيابي، مقايسه و يافتن ارتباط آن با ساير مقولههاي علم و هنر است، به عبارت ديگر، بررسي موسيقي تمام مليتها و تمام فرهنگها در تمامي اعصار.
متخصصين اين دانش اساس كار خود را بر پژوهش و جمعآوري مدارك و نيز ترويج موسيقي بومي و سنتي در جهت شناخت نيازهاي جوامع معاصر قرار ميدهند. بنابراين تمام موضوعات مربوط به ابداع و ساخت موسيقي اعم از افراد سازنده، ابزارآلات به كار برده شده، عقايد و عكسالعملهاي مختلف، رفتارها و جريانهاي گوناگون و خصوصاً عامل عصر و زمان در حيطه مطالعات اتنوموزيكولوژيستها ميگنجد. علاوه بر اين، كارشناسان اين رشته در پژوهشهاي خود از دستاوردهاي مردمشناسان، موسيقيدانان، كارآموزان، آهنگسازان، كتابدارها، زبانشناسان، پژوهشگران فرهنگي و روانشناسان نيز بهره ميجويند.
دانش اتنوموزيكولوژي نخستينبار در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم پايهگذاري شد و هدف پديدآورندگان آن مطالعه موسيقي با توجه به بافتهاي فرهنگي مناطق گوناگون بود. در سال 1881 در شهر وين اطريش دو موسيقيدان به نامهاي «گيدو آدلر» و «رابرت لش» مطالعات خود را در اين زمينه آغاز كردند. همزمان در كشور آلمان نيز «هوگوريمان»، «كارل استامف» و «اريك فون هورن بستل» به پژوهش در اين زمينه روي آوردند.
تأكيد كارشناسان اطريشي بيشتر بر جنبههاي روانشناختي، آواشناختي و ريشهيابي موسيقي بود، درحاليكه همتايان آلماني آنها بيشتر جنبههاي تاريخي و فرهنگي موسيقي را مورد بررسي قرار ميدادند. بعدها؛ يعني در اوايل قرن بيستم در آمريكا نيز موسيقيدانان به اين رشته علاقه نشان دادند و باعث بسط و گسترش آن در اين كشور شدند. لازم به ذكر است كه لغت اتنوموزيكولوژي را نخستينبار يك موسيقيدان آلماني به نام جاپ كنست ابداع كرد و انجمن اتنوموزيكولوژي را در سال 1955 پايه نهاد.
در آغاز، اين رشته تنها به مطالعه موسيقي نواحي بومي اروپا ميپرداخت، اما در سالهاي اخير تمام حوزههاي موسيقي دنيا در حيطه اين علم گنجانده شدهاند.
برخي كارشناسان، اتنوموزيكولوژي را به دو مبحث «مطالعه موسيقي از زمينههاي خارجي به موارد داخلي» و «مطالعه موسيقي از زمينههاي داخلي به موارد خارجي» تقسيمبندي ميكنند. در طي سالهاي گذشته بحثها و اختلافنظرهاي بسياري بر سر مفاهيم و مباحث پايهاي اين علم در گرفته است. گفته ميشود كه اساساً اتنوموزيكولوژي، موسيقي را به عنوان بخشي از فرهنگ و زندگي اجتماعي در نظر ميگيرد و به بررسي ريشهها و سيستمهاي بنيادين اين هنر ميپردازد. به عبارت ديگر اتنوموزيكولوژي سير تحول موسيقي بر اساس پارامترهايي چون فرهنگ و زمان را مطالعه ميكند و به عنوان مثال تأثير متقابل فرهنگ جوامع و موسيقي را مورد بررسي قرار ميدهد. جان بلكينگ، اتنوموزيكولوژيست انگليسي در مطالعات خود از «آواهاي متشكل از انسانها» و «انسانهاي متشكل از آواها» صحبت ميكند. در مورد نخست تأكيد وي بيشتر بر روي اين نكته است كه چرا انسانها در سيستمهاي فرهنگي خود به سراغ موسيقي ميروند و اساساً «موسيقي» چيست؟ و چرا از آن استفاده ميكنيم؟ پاسخهاي بسيار متنوعي از مناطق مختلف دنيا به اين پرسش داده ميشود، اما در يك پاسخ ساده و معمول گفته ميشود كه موسيقي نوايي است كه خود از آواهاي مختلف تشكيل يافته، آواهايي كه انسان طبق هنر، سليقه و شرايط خاص به آنها نظم داده و ريتم مشخصي را پديد آورده است. كارشناسان موسيقي معتقدند كه هر فرهنگي موسيقي خاص خود را ميطلبد، به اين معني كه در هر فرهنگي موسيقي مشخصي به وجود ميآيد. در علم اتنوموزيكولوژي مطالعه شكلگيري موسيقي و زمينههاي وابسته به آن را «مطالعه موسيقي از زمينههاي داخلي به موارد خارجي» مينامند؛ يعني بررسي ريشههاي فرهنگي موسيقي و جريان شكلگيري آن از آغاز تا انتها.
از سوي ديگر طبق تقسيمبندي دكتر بلكينگ ميتوان موضوع را از جهت ديگر؛ يعني «انسانهاي متشكل از آواها» بررسي كرد. بدين معني كه چگونه موسيقي و ساخت آن، رفتارها، باورها و نقطه نظرات بشر را شكل ميدهد و در جهت خاص هدايت ميكند. در نقاط مختلف دنيا حوادث گوناگون زندگي جوامع بشري با نوعي موسيقي خاص همراه است كه مشخصه بارز و نشاندهنده آنها به شمار ميروند، فستيوالها، عروسيها، مناسبتهاي مذهبي و ساير مراسم مهم موسيقي خاص خود را دارند. اين نواها به قدري در تار و پود اين مراسم آميختهاند كه به هيچوجه نميتوان نوعي ديگر از موسيقي را براي آن مراسم در نظر گرفت.
بررسي باورها و رفتارهاي تأثيرپذيرفته از موسيقي و زمينههاي وابسته به آن را «مطالعه موسيقي از زمينههاي خارجي به موارد داخلي» مينامند. يك اتنوموزيكولوژيست در قدم اول به جمعآوري قطعات موسيقايي و روايي مناطق مورد بررسي ميپردازد. هدف اين كار را در درجه اول حفظ و نگهداري فرهنگ بومي آن منطقه ميشمارند. خصوصيات بارز و ارزشمند موسيقي، آن را به صورت هنري قابل مطالعه درآورده است. در چند سال اخير خطر انقراض ريشههاي فرهنگي و نابودي موسيقي سنتي كشورها، متخصصين اين رشته را بر آن داشته تا در راه نجات اين ميراث منحصربهفرد همت گمارند. هماكنون اتنوموزيكولوژي در چندين دانشگاه معتبر تدريس ميشود و انجمنهاي بسياري در سراسر دنيا سعي دارند موسيقي بومي را از انزوا درآورند و از نابودي آن جلوگيري كنند.
________________
وب سايت من (هنر و انديشه) (You can see links before reply)
ارتباط بين فرهنگ و موسيقی
آزاده رجایی
You can see links before reply
منبع: سوره مهر
You can see links before reply
اشاره:
«اتنو» در لغت به معناي قوم يا يك گروه خاص از مردم بومي يك منطقه است و در تركيب با كلمه موزيكولوژي به معناي موسيقيشناسي، علمي نسبتاً جديد را پديد ميآورد كه به خصوص در چند سال اخير توجه شاياني به آن شده است. هدف اصلي اتنوموزيكولوژي "Ethnomusicology" بررسي موسيقي نواحي مختلف دنيا، ريشهيابي، مقايسه و يافتن ارتباط آن با ساير مقولههاي علم و هنر است، به عبارت ديگر، بررسي موسيقي تمام مليتها و تمام فرهنگها در تمامي اعصار.
متخصصين اين دانش اساس كار خود را بر پژوهش و جمعآوري مدارك و نيز ترويج موسيقي بومي و سنتي در جهت شناخت نيازهاي جوامع معاصر قرار ميدهند. بنابراين تمام موضوعات مربوط به ابداع و ساخت موسيقي اعم از افراد سازنده، ابزارآلات به كار برده شده، عقايد و عكسالعملهاي مختلف، رفتارها و جريانهاي گوناگون و خصوصاً عامل عصر و زمان در حيطه مطالعات اتنوموزيكولوژيستها ميگنجد. علاوه بر اين، كارشناسان اين رشته در پژوهشهاي خود از دستاوردهاي مردمشناسان، موسيقيدانان، كارآموزان، آهنگسازان، كتابدارها، زبانشناسان، پژوهشگران فرهنگي و روانشناسان نيز بهره ميجويند.
دانش اتنوموزيكولوژي نخستينبار در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم پايهگذاري شد و هدف پديدآورندگان آن مطالعه موسيقي با توجه به بافتهاي فرهنگي مناطق گوناگون بود. در سال 1881 در شهر وين اطريش دو موسيقيدان به نامهاي «گيدو آدلر» و «رابرت لش» مطالعات خود را در اين زمينه آغاز كردند. همزمان در كشور آلمان نيز «هوگوريمان»، «كارل استامف» و «اريك فون هورن بستل» به پژوهش در اين زمينه روي آوردند.
تأكيد كارشناسان اطريشي بيشتر بر جنبههاي روانشناختي، آواشناختي و ريشهيابي موسيقي بود، درحاليكه همتايان آلماني آنها بيشتر جنبههاي تاريخي و فرهنگي موسيقي را مورد بررسي قرار ميدادند. بعدها؛ يعني در اوايل قرن بيستم در آمريكا نيز موسيقيدانان به اين رشته علاقه نشان دادند و باعث بسط و گسترش آن در اين كشور شدند. لازم به ذكر است كه لغت اتنوموزيكولوژي را نخستينبار يك موسيقيدان آلماني به نام جاپ كنست ابداع كرد و انجمن اتنوموزيكولوژي را در سال 1955 پايه نهاد.
در آغاز، اين رشته تنها به مطالعه موسيقي نواحي بومي اروپا ميپرداخت، اما در سالهاي اخير تمام حوزههاي موسيقي دنيا در حيطه اين علم گنجانده شدهاند.
برخي كارشناسان، اتنوموزيكولوژي را به دو مبحث «مطالعه موسيقي از زمينههاي خارجي به موارد داخلي» و «مطالعه موسيقي از زمينههاي داخلي به موارد خارجي» تقسيمبندي ميكنند. در طي سالهاي گذشته بحثها و اختلافنظرهاي بسياري بر سر مفاهيم و مباحث پايهاي اين علم در گرفته است. گفته ميشود كه اساساً اتنوموزيكولوژي، موسيقي را به عنوان بخشي از فرهنگ و زندگي اجتماعي در نظر ميگيرد و به بررسي ريشهها و سيستمهاي بنيادين اين هنر ميپردازد. به عبارت ديگر اتنوموزيكولوژي سير تحول موسيقي بر اساس پارامترهايي چون فرهنگ و زمان را مطالعه ميكند و به عنوان مثال تأثير متقابل فرهنگ جوامع و موسيقي را مورد بررسي قرار ميدهد. جان بلكينگ، اتنوموزيكولوژيست انگليسي در مطالعات خود از «آواهاي متشكل از انسانها» و «انسانهاي متشكل از آواها» صحبت ميكند. در مورد نخست تأكيد وي بيشتر بر روي اين نكته است كه چرا انسانها در سيستمهاي فرهنگي خود به سراغ موسيقي ميروند و اساساً «موسيقي» چيست؟ و چرا از آن استفاده ميكنيم؟ پاسخهاي بسيار متنوعي از مناطق مختلف دنيا به اين پرسش داده ميشود، اما در يك پاسخ ساده و معمول گفته ميشود كه موسيقي نوايي است كه خود از آواهاي مختلف تشكيل يافته، آواهايي كه انسان طبق هنر، سليقه و شرايط خاص به آنها نظم داده و ريتم مشخصي را پديد آورده است. كارشناسان موسيقي معتقدند كه هر فرهنگي موسيقي خاص خود را ميطلبد، به اين معني كه در هر فرهنگي موسيقي مشخصي به وجود ميآيد. در علم اتنوموزيكولوژي مطالعه شكلگيري موسيقي و زمينههاي وابسته به آن را «مطالعه موسيقي از زمينههاي داخلي به موارد خارجي» مينامند؛ يعني بررسي ريشههاي فرهنگي موسيقي و جريان شكلگيري آن از آغاز تا انتها.
از سوي ديگر طبق تقسيمبندي دكتر بلكينگ ميتوان موضوع را از جهت ديگر؛ يعني «انسانهاي متشكل از آواها» بررسي كرد. بدين معني كه چگونه موسيقي و ساخت آن، رفتارها، باورها و نقطه نظرات بشر را شكل ميدهد و در جهت خاص هدايت ميكند. در نقاط مختلف دنيا حوادث گوناگون زندگي جوامع بشري با نوعي موسيقي خاص همراه است كه مشخصه بارز و نشاندهنده آنها به شمار ميروند، فستيوالها، عروسيها، مناسبتهاي مذهبي و ساير مراسم مهم موسيقي خاص خود را دارند. اين نواها به قدري در تار و پود اين مراسم آميختهاند كه به هيچوجه نميتوان نوعي ديگر از موسيقي را براي آن مراسم در نظر گرفت.
بررسي باورها و رفتارهاي تأثيرپذيرفته از موسيقي و زمينههاي وابسته به آن را «مطالعه موسيقي از زمينههاي خارجي به موارد داخلي» مينامند. يك اتنوموزيكولوژيست در قدم اول به جمعآوري قطعات موسيقايي و روايي مناطق مورد بررسي ميپردازد. هدف اين كار را در درجه اول حفظ و نگهداري فرهنگ بومي آن منطقه ميشمارند. خصوصيات بارز و ارزشمند موسيقي، آن را به صورت هنري قابل مطالعه درآورده است. در چند سال اخير خطر انقراض ريشههاي فرهنگي و نابودي موسيقي سنتي كشورها، متخصصين اين رشته را بر آن داشته تا در راه نجات اين ميراث منحصربهفرد همت گمارند. هماكنون اتنوموزيكولوژي در چندين دانشگاه معتبر تدريس ميشود و انجمنهاي بسياري در سراسر دنيا سعي دارند موسيقي بومي را از انزوا درآورند و از نابودي آن جلوگيري كنند.
________________
وب سايت من (هنر و انديشه) (You can see links before reply)