PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سه تار و صبا



arian
Saturday 16 August 2008, 04:01 PM
داریوش صفوت: یکی از کارهای زیبایی که استاد صبا انجام داده جهارمضراب ماهور است که برای سه تار نوشته شده. سبک تزیین مطالب خیلی عالی است. اگر خوب دقت کنیم می بینیم که خود مطلب که از نظر نت بسیار آسان است مثلاً چهارمضراب های ماهور برای نوازندگانی که آشنا نباشند، خیلی به نظرشان مشکل است و موفق نمی شوند که اجرا کنند اما همین شروع چهرمضراب را اگر بخواهیم با تزیینات کامل بنوازیم با نت و غیره در نخواهد آمد و شاگرد بایستی به روش سینه به سینه به روش قدما مطالب را یاد بگیرد و یا اشاراتی که با دست چپ به پرده ها دارد و دست راست هم مطالبی را اجرا می کند. اینها چیزهایی نیست که بتوانیم با نت پیاده کنیم. اینها مطالبی است که در سه تار صبا به وضوح شنیده می شود و در عین سادگی، بسیار مشکل است. سبک نوازندگی صبا، دقت، وضوح، روشنی و تمیزی کار است که در اجرای تمام گوشه ها و مطالبی که می نوازد و یا می آموخت دیده می شود و به نحوی است که به ترتیب همه چیز دقیق سرجای خودشان هستند. اگر یکی ار آنها را برداریم، می بینیم که به طور کلی جمله ها از هم گسیخته می شود و این دقت صبا در اجرای موسیقی قابل تقدیر است
فرشاد توكلي :من 12 سال با عشق و علاقه به سه تار صبا گوش دادم و روي آثار او كار كردم.....به اين جمع بندي رسيدم كه صبا در سه تار سونوريته ي بي نظيري دارد"منظور از سونوريته همان صدايي است كه نوازنده از ساز اخذ مي كند....صدايي كه صبا از ساز بيرون مي دهد واقعا افسانه اي و خيلي عجيب است .صداي ساز او هم مي خندد و هم بغض دارد...
آنهايي كه سه تار اين استاد نامي را شنيده اند به خصوص چهار مضراب "نوا"ي وي را ،نوع وشيوه ي نوازندگي اش را منحصر به فرد و به سبك قدماي سه تار نواز نزديكتر و با اصالت تر مي دانند.آنچه در اين ميانه جاي پرسش دارد چرايي اين نكته است كه صبا در سال هاي پاياني عمر خويش سه تار مينوازد و گويي دستهايي در كار بوده اند كه اين استاد نام آور را از سه تار نوازي بازدارند و البته توفيق هم يافته اند.
You can see links before reply

AliB
Saturday 16 August 2008, 04:21 PM
آرین عزیز از ارسال این مطلب سپاسگزارم.
هرچه در باره ی ظرایف و ویژگی های شیوه ی نوازندگی استاد ابوالحسن خان صبا در ساز سه تار مطلب نوشته شود و بحث و بررسی شود کم است.
همانطور که شما از قول استاد صفوت نیز نقل کردید ، شیوه ی نوازندگی استاد صبا بسیار مستحکم ، با اصالت ، و پیچیده است و نمونه ی بی نظیری از ترکیب این عناصر در نوازندگی ساز سه تار است که بیانگر شخصیت اصلی صدادهی این ساز می باشد.
کلا مساله اجرای حالات و تزیینات و تکیه کاری ها و پنجه کاری ها و انواح تحریر ها در موسیقی ایرانی از آن اموریست که بازگردانی آن به خط نت همیشه با مشکلات همراه بوده و همواره بسیاری معتقدند که این ظرایف در موسیقی ایرانی حتما باید به صورت گوشی و با دیدن و ادراک آن ها ، آموخته و اجرا شود.
فکر می کنم تا حد زیادی درست باشد. البته نت نگاری های استاد پایور ، آنگونه که من شنیده ام در موسیقی ایرانی از دقت بسیار بالایی برخوردار است به گونه ای که در انتقال مطلب کاملا موفق بوده است.
حال جای این سوال هست که ایا اساسا تا به حال شیوه ی استاندارد و توافق شده ای برای نگارش ریزه کاری ها و دینامیک ها و حالات در موسیقی ایرانی آیا تدوین شده است یا نه؟
و اگر نه به چه دلیل.
این سوال رو از دوستانی دارم که مطلع هستند.
با سپاس

arian
Saturday 16 August 2008, 05:43 PM
جناب آقاي بدري سلام
من فكر ميكنم حتي در موسيقي غربي هم اين مسئله وجود دارد . شايد آنها كه (البته بايد قبول كنيم )براي هر چيزي اسلوب و روش و متد و قانون بيشتري از ما دارند ، در انتقال حس موسيقي هنوز به جايي نتونسته اند برسند و مسلما اين حس هم قابل انتقال نيست ولي هر چند بسيار موسيقي ما به خصوص در مورد سازهاي سنتي از پيچيدگي هاي بسياري بهره ميبره كه شايد قابل انتقال به كاغذ نبوده ولي تا حدودي استادان بزرگ و نامي نيز شايد به علت اعتقاد نداشتن به نت دچار كم كاريهايي شده اند . در مورد تمبك هم چه كسي فكر ميكرد كه روزي بتونه تا حدودي قانونمند بشه و براش نت نوشته بشه و به صورت علائمي به هنرجو معرفي و انتقال داده بشه ولي با همت آقايان صبا و بعد از ايشان تهراني و دهلوي و آقاي رجبي تا حدودي انجام شد . فكر ميكنم كه ما در درجه ي اول به نت نويسي اعتقاد داشته باشيم و در مرحله ي بعد با استفاده از بزرگان فن روشهاي مناسب آن ابداع گردد و به تدريج نواقص آن برطرف شود تا به شكل سنت در آيد . البته ببخشيد من در باره ي سازهاي سنتي ايراني اطلاعات ناچيزي دارم .

alireza_amirsamimi
Saturday 16 August 2008, 11:44 PM
آرین عزیز از ارسال این مطلب سپاسگزارم.
هرچه در باره ی ظرایف و ویژگی های شیوه ی نوازندگی استاد ابوالحسن خان صبا در ساز سه تار مطلب نوشته شود و بحث و بررسی شود کم است.
همانطور که شما از قول استاد صفوت نیز نقل کردید ، شیوه ی نوازندگی استاد صبا بسیار مستحکم ، با اصالت ، و پیچیده است و نمونه ی بی نظیری از ترکیب این عناصر در نوازندگی ساز سه تار است که بیانگر شخصیت اصلی صدادهی این ساز می باشد.
کلا مساله اجرای حالات و تزیینات و تکیه کاری ها و پنجه کاری ها و انواح تحریر ها در موسیقی ایرانی از آن اموریست که بازگردانی آن به خط نت همیشه با مشکلات همراه بوده و همواره بسیاری معتقدند که این ظرایف در موسیقی ایرانی حتما باید به صورت گوشی و با دیدن و ادراک آن ها ، آموخته و اجرا شود.
فکر می کنم تا حد زیادی درست باشد. البته نت نگاری های استاد پایور ، آنگونه که من شنیده ام در موسیقی ایرانی از دقت بسیار بالایی برخوردار است به گونه ای که در انتقال مطلب کاملا موفق بوده است.
حال جای این سوال هست که ایا اساسا تا به حال شیوه ی استاندارد و توافق شده ای برای نگارش ریزه کاری ها و دینامیک ها و حالات در موسیقی ایرانی آیا تدوین شده است یا نه؟
و اگر نه به چه دلیل.
این سوال رو از دوستانی دارم که مطلع هستند.
با سپاس

به علی آقا.یه مدت نبودی دلمون تنگ شد داداش
وجدانا گاهی اوقات نت در آوردن ریزه کاریهای موسیقی ایرانی کم میاره مخصوصا در تار و سه تار و سازهایی که ریزه کاری اینجوری دارند .مثلا میتونه علامت ویبراسیون رو بذاری ولی نمیتونی بگی چقدر و تا چه حد و چه جوری ویبره بده و... .استاد شهناز یه وقتی میفرمودند کار من رو نمیشه نت کرد.وقتی نتی که استاد ظریف از یکی از کارهای استاد شهناز با همون حساسیت خاص استاد ظریف به نت تبدیل کرده بودند رو دیدم و اجرای استاد شهناز رو گوش کردم. دیدم درسته استاد ظریف مضراب ها و کنده کاری ها و اشارات و ... رو کامل نوشته اند ولی وقتی اجرای استاد رو گوش میکنی میفهمی جریان از چه قراره ولی به نظر من بودن نت تا 60 یا 70 درصد کمک میکنه و کمک بزرگی محسوب میشه و در زمان خیلی صرفه جویی میشه

arian
Monday 18 August 2008, 11:07 AM
سلام
نت نويسي و مقدورات آن اساسا بر مبناي نياز سازهاي غربي و توسط آنها شكل گرفته است ولي در جامعه ايران از آنجاييكه در ميان استادان بزرگ هيچگونه اتفاق نظري براي اين مبناء وجود ندارد كار بسيار كمي صورت پذيرفته است كه اغلب به بعد از حضور وزيري در اين وادي و شاگردان مكتب وي صورت ميپذيرد ( منظور نت نويسي ايراني است نه غربي ) . همگي ميدانيم كه اين كار مخالفتهاي بسياري را باعث شده است . در آنزمان امكان ضبط گوشه ها نيز وجود نداشت . كه خوشبختانه اين امكان امروزه وجود دارد . به جز عدم تمايل استادان به اين امر ، مشكل بعدي در نت نويسي موسيقي ما عدم وجود استانداردهاي سازي و كوك ها ميباشند همانطوري كه در تاپيك كمانچه و ويولن هم تا حدودي بحث شد در آن زمان سازها بيشترتوسط خود نوازنده و با سليقه ي شخصي ساخته و پرداخته ميشد و در شهرهاي ديگر كه هر يك روش خاص خود را داشتند يكي دو سيم مي بست ، ديگري سه سيم ، بعدي چهار سيم و تنوع كوك و مشكلات ديگر . هيچكسي از موسيقيدانان غربي نميگويد اين قطعه ي موتزارت را بنده آنچنان كه موتزارت مينواخت ميزنم .
متاسفانه مفاهيم عام موسيقي هنوز در جامعه ي فاقد گفتمان صحيح ما روشن و واضح نگرديده ، نميدانيم موسيقي ما بايد به چه سمت و سويي حركت داشته باشد ، نميدانيم آيا بايد گروه نوازي و اركستر خوب است يا بد . موسيقي ما شفاهي بايد تدريس شود يا نت نويسي شود . ميگويند كه آنچه كه نت شده است غلط است و موسيقي ايراني سينه به سينه است بعد خارجي ها را مياورند تا موسيقي ايراني را به نت مينويسد . چند روز پيش در دانشگاه هنر بچه هاي دانشجو قطعه اي از استاد معروفي در چهار گاه را مينواختند ، آمدند با داد و فرياد كه شما آبروي دانشگاه را برديد . جايگاه دانشگاه هنر را با قطعات مطرب خونه اي آلوده كرديد . ميگويند كه ويولن سازي جهاني است اگر شما ميخواهيد قطعات ايراني بزنيد بريد با كمانچه بزنيد و.....
اگر بشر ميخواست كاري را آنقدر خوب انجام بده كه هيچكس نتونه ازش ايرادي بگيره ، هرگز دست به كاري نميزد.
اين نقل قول را نوشتم تا مشخص باشد از تمام استاداني كه در ادامه از آنها صحبت ميشود به عنوان يك فرد بي عيب و نقص و كامل صحبت نمي شود بلكه فقط به تلاشهاي انها در محدوده ي جبري زماني خود پرداخته مي شود و هيچ يك از اين استادان و يا ساير استاداني كه در آينده خواهند آمد كامل نبوده و نخواهند بود بلكه اين سير تكامل ميتواند مبنايي رو به جلو داشته باشد .

arian
Monday 18 August 2008, 11:18 AM
يكي از مسائل موسيقي ما اين است كه در گذشته هاي دور، موسيقي ثبت نمي شد.


به همين دليل هم اكنون ما از اين روزگار چيزي به يادگار نداريم و همين سبب شده تا علاوه بر دشواري تحقيق و پژوهش در مورد موسيقي كلاسيك ايراني، علاقه مندان به اين نوع موسيقي با دشواري روبرو باشند. پيدايش نت نويسي در موسيقي ايراني سبب شد تا اين موسيقي كه پيش از اين به صورت سينه به سينه منتقل مي شد، بياني كلي و دقيق و علمي پيدا كند. با اين همه برخي پيدايش نت و استفاده از آن را به عنوان عاملي براي محدوديت در موسيقي ايراني دانسته اند. برخي از موسيقيدان هاي ايراني معتقدند كه اساس اين موسيقي بر پايه بداهه نوازي و رهايي از قيد و بند قوانين دست و پاگير است و هرگونه چارچوبي موسيقي ايران را با مشكل مواجه مي كند. آنها معتقدند كه وقتي اين قوانين از پيش تعيين شده از خارج به دنياي يك هنرمند ساز نواز وارد مي شود، او نمي تواند آن چنان كه بايد با حس به نواختن بپردازد. با اين همه بر كسي پوشيده نيست كه پيدايش نت نويسي سبب شد تا بسياري از نغمه هاي ايراني ثبت و ضبط شود و اين كمك بزرگي به موسيقي ايراني بوده است و اين در حالي است كه بسياري از نغمه هاي زيباي گوشه و كنار كشورمان در اثر توجه كم و ثبت نشده، در گذر زمان از دست رفته است.
نقل از روزنامه اعتماد ملي 28/6/85

arian
Monday 18 August 2008, 11:20 AM
عبدالقادر مراغی در نت نویسی آثار موسیقایی بدعت گذار زمان خویش بوده است.
فرهاد فخرالدینی با بیان این مطلب در نشست پژوهشی بررسی آثار عبدالقادر مراغی گفت: نت نویسی برخی از آثار توسط عبدالقادر مراغی رونق چشمگیری در نگارش متون موسیقایی داشته است ضمن اینکه عبدالقادر مراغی مجموع آثار خود را به زبان فارسی نوشته است و کمتر اثری در حوزه موسیقی به زبان عربی از او موجود است.
وی در ادامه افزود: رعایت نثر ساده در لفظ و معنی، روایت نقادانه آرای قدمای موسیقی چون فارابی، ابن سینا و ارموی ازمهمترین شاخصه های عبدالقادر مراغی است.
رهبر ارکستر ملی تهران درباره شیوه ثبت و نگارش الحان موسیقی عبدالقادر مراغی گفت:عبدالقادر از ترکیب دو عامل اساسی موسیقی یعنی صدا و وزن نمونه های مختصری از آهنگ های زمان خود را ارائه کرده است که در این نمونه ها او ابتدا مقام و دور ایقاعی ( ریتم یا وزن) آهنگساز مورد نظر را مشخص کرده و شماره نقرات هر صدا ( میزان کشش ) را در زیر آن نوشته و بدین ترتیب امتداد و کشش صداها را تعیین کرده است.
فخرالدینی افزود: ثبت و نگارش الحان یا نت نویسی آهنگ های موسیقی برای موسیقیدانان اهمیت بسیاری داشته است زیرا فقط به این وسیله آهنگ های موسیقی به نسل های بعدی منتقل شد و در این میان عبدالقادر مراغی تنها کسی است که تا حدودی در این امر موفق بوده است.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: این شیوه نت نویسی برای موسیقیدانان دیگر چندان قابل درک نبوده و او در این حوزه بدعت گذاربوده است.
خبرگزارى مهر 6خرداد ۱۳۸۷

arian
Monday 18 August 2008, 11:40 AM
معمولاً تاريخ نت نويسي را به بعد از قاجاريه نسبت مي دهند، اما با وجود كساني چون عبدالقادر مراغه اي و صفي الدين ارموي اين عقيده كمي خدشه دار مي شود. فخرالديني نيز معتقد است كه نت نويسي براي موسيقي، پيشينه اي فراتر از قاجار دارد و اضافه مي كند:«اين اتفاق تنها در مورد موسيقي ايران نبوده، اولين بار در بغداد اين كار بوسيله «موسيف كندي» شكل گرفت كه تقريباً هم عصر فارابي است. آنها هم با اين شيوه و اين نامگذاري آشنايي داشته اند و پس از آنها، صفي الدين ارموي در اين انديشه بوده كه به گونه اي بتواند اين آهنگ ها را نت نويسي كند. البته به اين تكنيك، بسيار نزديك شده است. اما متأسفانه به دليل رخوت و سستي كه در قرن نهم بر موسيقي ايران حاكم بوده، اين كار او ادامه پيدا نكرده است. شايد اگر چنين بود راه نت نويسي هموار مي شد و ما هم در ايران، شيوه ديگري براي نت نويسي پيدا مي كرديم، به هر حال قديمي ترين نسخه اي كه پابرجاست، همين نغمه عبدالقادر و تحقيقات او و ارموي است.»

AliB
Tuesday 19 August 2008, 12:56 PM
جناب آرین عزیز از شما برای پیگیری این بحث نهایت تشکر را دارم . مطالب بسیار خوب و روشنگرانه ای را نقل کردید درباره ی پیشینه ی نت نگاری و کلا نگارش موسیقی در ایران.
مطلب بسیار مهمی که به آن اشاره کردید در اولین پست همانا عدم توافق بر روی مفاهیم و مبناها و علامات و نشانه گذاری ها و به طور کل در امور موسیقاییست.
این امر صدمات فراوانی بر نظام یافتگی و یکدست شدن امر آکادمیزه شدن موسیقی ایران که در واقع قرار گرفتن در جاده ایست که به سمت تکامل و نوزایی موسیقی ما می باشد ، وارد می کند.
جناب شعاری می فرمودند که عدم اتفاق نظر در اموری که باید در موسیقی ما در حوزه های کاملا تخصصی و جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد ، بسیار زیاد است و به موسیقی ما لطمه می زند. اینکه باید هر حوزه از موسیقی را کاملا جدا کرد و با قواعد و قوانین مربوط به آن ، آن را مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار داد.
اینکه ما حوزه ی موسیقی پایه و مبنا یا به اصطلاح قدیم داشته باشیم و حوزه ی موسیقی مدرن و در هر کدام از این حوزه ها عده ای صاحب نظر هستند که تنها در همان حوزه به ابراز نظر و طرح دیدگاه بپردازند.
این دیدگاه باعث سامان یافتن امور خواهد شد و جایگاه ها روشن خواهد گشت و امکان برقراری تفاهم بیشتر خواهد بود. اما از آنجایی که در سطوح بالا نیز این تفکیک حوزه های تخصصی به رسمیت شناخته نمی شود و هر کس در همه ی موارد و همه ی انواع موسیقی خود را صاحب نظر می داند ، وضع چنین است که هست.

arian
Tuesday 19 August 2008, 01:49 PM
جناب آقاي بدري عرض سلام
متاسفانه جامعه موسيقي ما در بهت و حيرت بسر ميبرد ! شما تاپيك ها را بررسي كنيد هيچ كجا اجماعي بر ابتدا و مسير و انتها و ابزار موسيقي وجود ندارد.به جرات ميگويم بسياري از استادان بزرگ موسيقي اين سرزمين نه معناي هنر را ميدانند و نه معناي موسيقي ، نه با جنبه هاي زيباشناسانه موسيقي آشنا هستند . تا زمانيكه اسير اين سردرگمي ها هستيم ، تا زمانيكه چهارچوبي مشخص نداريم ،هيچگونه حركت و رشدي در موسيقي نخواهيم داشت . به نظر من نت نويسي موسيقي يكي از ابتدايي ترين ابزارهاي موسيقي است همانگونه كه هر كودكي اولين قدم آموزش آكادميك خود را با يادگيري حروف الفبا شروع ميكند ولي همين بچه هرگز نخواهد توانست اشعار را به خوبي آقاي شاملو بخواند چون لحن ، طنين و حس آقاي شاملو را ندارد و اينها نيز خود در حيطه ي زمان و مكان و تجربه بدست مي آيند كدام نوازنده ي غربي است كه نت را جلوش بگذارد و موتزارت را مثل استاد خود بزند ؟ پس موسيقي غربي هم به روش سينه به سينه انتقال داده ميشود؟ ما جامعه ي موسيقي ايران كه از كوچك و بزرگ و استاد به دو هزار نفر هم نمي رسيم آنچنان به خود مي باليم كه به قول تجويدي اين مسئله به ذهن ديگران متبادر مي شود كه گويا بعضي از اين آقايان خود رديف را كشف كرده اند . ....

AliB
Tuesday 19 August 2008, 03:32 PM
جناب آرین عزیز سلام دوباره حضور شما
من کاملا با حضرتعالی موافقم. اساسا این غیر حرفه ای نگاه کردن و به دور از در واقع ، علمی اندیشی بودن و بر مبنای ذهنیت و تعصب و جریان گرایی حرکت کردن همواره در همه ی امور مضر و باعث عدم رشد و پیشرفت و نوزایی و بالندگی خواهد بود. متاسفانه مقاومت های کور کورانه بر سر رسیدن به توافقات و تفاهم مشترک ، در سطوح بالای هنری به سردرگمی ها و فضاهای نادرست و برداشت های ناصحیح در کل جامعه ی موسیقی ما دامن می زند. همانطور که شما فرمودید منطقا در همه ی فرهنگ های موسیقایی ابتدا موسیقی به صورت حسی و شنیداری و اجرایی وجود داشته و بعدا قوانین و قواعد آن کشف و تدوین و نگارش شده است و به موازات این پیشرفت های علمی از نظر کیفی و هنری نیز این آکادمیزه و قانون مند شدن به رشد و بالندگی و گسترش هنر موسیقی کمک شایانی کرده است . همانطور که باز شما اشاره کردید ، اساسا چون موسیقی و بعد اجرایی مقدم بر نگارش و بعد آوا نگاری بوده است ، پس همواره احتمال و امکان وجود تفاوت هایی بین نگاشته ،و قطعه ی اجرا شده هست ، که در عمل و با درک وفهم موسیقیدان و آهنگساز و با راهنمایی او و از راه شنیدن منتقل خواهد شد و این در ذات موسیقیست . اما این مساله دلیل بر یکسره خط بطلان کشیدن بر نت نگاری و سعی هر چه بیشتر در مکتوب کردن حالات و دینامیک ها و احساساتی که در هنگام اجرای موسیقی وجود دارد ، نمی شود.
این راه پویاست ، می تواند حالات و فیگور ها و تزیینات جدیدی نیز خلق کرد و با تکیه بر تجربیان قبلی ، سعی بر مکتوب کردن آنها داشت.
پس با تفاهم کامل با حضرتعالی مخلص کلام اینکه ، تا چشم هامان را نشوییم ، از نو نبینیم که هدف چیست و آرمان چیست ، چرا در راه موسیقی گام میزنینم و چه آرمانی داریم و اینکه جایگاه ها چیست و اینکه تعصب همواره چقدر آسیب زن و ویرانگر است ، شاهد پیشرفتی نخواهیم بود. نباید یکدیگر و محصول تجربیات و کارهای یکدیگر را زیر سوال ببریم. (منظورم در سطوح عالی هنری و بین هنرمندان سطح اول است) .
باید حوزه های تخصصی را تفکیک کرد. موسیقی انواع گوناگون دارد و در موسیقی ایرانی هم این دسته بندی ها وحود دارد. نباید کلی نگری کرد و هر کس باید بداند حوزه ی فعالیت و تخصصش چیست و باید دانست که پایه های علمی و تخصصی هر حوزه بر چه مبنااستوار است و اگر هر کس خواست در حوزه ای خاص ابراز نظر کند با در واقع ، قواعد و اصول همان حوزه به ابراز نظر بپردازد.
فکر می کنم راهکار من این است ؛ که دست کم مثل من ها ی نوعی که شاگردیم باید نحوه ی نگرش و قضاوت صحیح و علمی را یاد بگیریم و خود را از باند بازی ها و تعصب ها دور کنیم. باید بدانیم که آرمان موسیقیست و نباید حاشیه ها مارا از اصل باز دارد.
سپاس فراوان از مطالب زیبایی که نگاشتید.
ارادتمند شما
علی

arian
Tuesday 19 August 2008, 04:12 PM
جناب آقاي بدري بنده بايد از شما تشكر كنم كه اين قدر زيبا و دقيق و جامع مكنونات خود را به شيوايي قلم ارائه فرموديد . تشكر از مطالب بسيار زيبا ي شما . بنده در حد فهم خود استفاده فراوان بردم .