دوربین

[fanoos]

سلام دوستای عزیزم

توی این تاپیک هر چی عکس از شاعران و نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی دارین لطف کنید بذارید
میخوایم یه آلبوم عکس کامل داشته باشیم اگه خدا بخواد

فقط یادتون نره عکس اشتباهی نذارید و حتما اسم اون شاعر یا نویسنده رو ذکر کنید

ممنونم
یا علی

[fanoos]

رودکی


You can see links before reply

You can see links before reply

[kaka]

گوته

[kaka]

مهدی سهیلی

[kaka]

احمد شاملو

[kaka]

سهراب سپهری

[kaka]

صادق هدایت

[Babak_mix]

خيام

You can see links before reply

[Kamanche]

مهدی اخوان ثالث

[Kamanche]

هوشنگ ابتهاج

[Babak_mix]

زنده ياد آقاسي

You can see links before reply

[fanoos]

محمد حسین بهجت تبریزی (( شهریار ))

[hichnafar]

نیمایوشیج (علی اسفندیاری)


منابع
نشریه ی هنر و اندیشه
نشریه گلچرخ - سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۶۵
دوربین . نت (You can see links before reply)

[Babak_mix]

خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازي

You can see links before reply 8.jpg&X=250&Y=356

[kaka]

مریم حیدرزاده

[kaka]

فریدون مشیری



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply

[kaka]

دکتر علی شریعتی



You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

[kaka]

فروغ فرخزاد

[Babak_mix]

حكيم ابوالقاسم فردوسي طوسي

You can see links before reply

[Babak_mix]

شيخ اجل، سعدي شيرازي

You can see links before reply

[kaka]

فکر کنم بیشتر عکسا پاک شدن :ad:f:confused:

حسین پناهی

[kaka]

ویکتور هوگو

[arian]

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

[arian]

You can see links before reply
۲۱ آذر شد و تو نیستی!

بامی بر سر نيست
نه گليمی به زيرِ پای
از تاب ِخورشيد
تفتيدن را
سبوئی نيست
تا آب‌اش دهم، و برآسودن از خسته‌گی را
بالينی نه که بنشانم‌اش.
You can see links before reply

You can see links before reply

[arian]

ترجيح می ‌دهم که شعر شيپور باشد نه لالايی.

You can see links before reply

You can see links before reply

[arian]

کافه نادری به فروش می رسد!

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

چشمك ستاره ها را ميشمرديم يادته ؟

[arian]

حالا تو نيستس و بي تو ديگه كافه كافه نيست . ديگه هيچ ستاره اي جرات چشمك نداره .


You can see links before reply
You can see links before reply

[arian]

You can see links before reply

مردي كه او را ميديدم و كم توان شناختنش را داشتم . هرگاه ميامد تا به پسرش سري بزند كمي راهش را كج ميكرد چون ميدانست پسر ديگري در همين كناره ها هميشه به انتظارش است و با چشمان زيبايش و موهاي سپيد و بلندش در ميرسيد و صدايي كه قادر به گفتن نبود . هيچگاه نمي گفت حتي سلام . اما چشمانش تمام كلام بود . براي شناختنش تكاپويي نبود لذت فقط در ديدار عميق چشمانش بود و از چه روي به ديدار من مي امد. شايد جواني خود را ميديد . چند روز قبل از هميشه رفتنش ، همچنان گرم و استوار با همان موهاي بلند و سپيد كه امواج باد همواره در خود داشت . رسيد . ديدمش اما كم . و پس از آن سه روز بعد قاصدك خبر آورد كه رفت .

You can see links before reply

دیگر اكنون دیری و دوری ست
كاین پریشان مرد
این پریشان پریشانگرد
در پس زانوی حیرت مانده ، خاموش است

You can see links before reply
سخت بیزار از دل و دست و زبان بودن
جمله تن ، چون در دریا ، چشم
پای تا سر ، چون صدف ، گوش است

You can see links before reply
هميشه با اواخر مرداد مشكل داشت و هميشه زمستان مرداد را بس ناجوانمردانه ميدانست . و از همين روي نتوانست تحمل مردادي ديگر و در شهريور رفت .
You can see links before reply

سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت
سرها در گريبان است
کسي سر بر نيارد کرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را

نگه جز پيش پا را ديد ، نتواند
که ره تاريک و لغزان است
وگر دست محبت سوي کسي يازي
به اکراه آورد دست از بغل بيرون
که سرما سخت سوزان است
You can see links before reply
لیك در ژرفای خاموشی
ناگهان بی ختیار از خویش می پرسد
كآن چه حالی بود ؟
آنچه می دیدیم و می دیدند
بود خوابی ، یا خیالی بود ؟
You can see links before reply

You can see links before reply
You can see links before reply
ما چون دو دریچه، روبه‌روی هم،
آگاه ز هر بگو مگوی هم،
هر روز سلام و پرسش و خنده،
هر روز قرار روز آینده.
عمر آینه‌ی بهشت، اما... آه
بیش از شب و روزِ تیرو دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته‌ست،
زیرا یکی از دریچه‌ها بسته‌ست.
نه مهر فسون، نه ماه جادو کرد،
نفرین به سفر، که هر چه کرد، او کرد.
You can see links before reply
چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ،
دوستان و دشمنان را می‌شناسم من.
زندگی را دوست می‌دارم؛
مرگ را دشمن.
وای، اما – با که باید گفت این؟ - من دوستی دارم
که به دشمن خواهم از او التجا بردن.
You can see links before reply

You can see links before reply

و اين هم روزي است از روزهاي عجيب اين سرزمين . مهدي در خاكسپاري فروغ .
You can see links before reply

[arian]

بزرگ بود و از اهالي امروز بود و با تمام افق هاي باز نسبت داشت

You can see links before reply
فروغ و كاميار
You can see links before reply

You can see links before reply

فروغ ، مادر و دو برادرش در اهواز
You can see links before reply

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

[Majed]

You can see links before reply

نصرت رحمانی

You can see links before reply

یدالله رویایی

You can see links before reply

م.آزاد


You can see links before reply

اسماعیل خویی

[Majed]

You can see links before reply

مفتون امینی


You can see links before reply

سیمین بهبهانی

You can see links before reply

نادر نادرپور

You can see links before reply

فریدون مشیری

[Majed]

You can see links before reply

سیاوش کسرایی


You can see links before reply

محمد حقوقی

You can see links before reply

منوچهر نیستانی

You can see links before reply

مسعود احمدی

You can see links before reply

علیرضا باباچاهی

[arian]

ايرج خان جنتي عطايي

You can see links before reply

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

[kaka]

مهدی سهیلی

[Kamanche]

اخوان بزرگ .

[marzi_a1732]

You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



فريدون مشيري،شهريار ، سهيل محمودي
You can see links before reply



فریدون مشیری و شهریار
You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



You can see links before reply



هميشه، وقتي تنها و نااميد و ملول
تنت، روانت، از دست اين و آن خسته ست


هميشه، وقتي رخسار اين جهان تاريك
هميشه، وقتي درهاي آسمان بسته ست


هميشه، گوشه گرمي، به نام «دل» با توست
كه صادقانه تر از هر كه ، با تو پيوسته ست!


به دل پناه ببر!آخرين پناهت اوست
تو را تمناي توست، دارد دوست!


You can see links before reply

[marzi_a1732]

You can see links before reply


من گمان می کردم،
دوستی همچون سروی سرسبز،
چار فصلش همه آراستگی است
من چه می دانستم،
دلِ هر کس دل نیست
قلبها ، ز آهن و سنگ
قلب ها ، بی خبر از عاطفه اند


You can see links before reply


در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم،
می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو به اندازه تنهایی من خوشبختی
من به اندازه زیبایی تو غمگینم


You can see links before reply


سیلِ سیالِ نگاهِ سبزت،
همه بنیان وجودم را ویرانه کنان می کاود
من به چشمان خیال انگیزت معتادم؛
و در این راه تباه،
عاقبت هستی خود را دادم
می توان ،
از میان فاصله ها را برداشت
دل من با دل تو ،
هر دو بیزار از این فاصله هاست


You can see links before reply


شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما ،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
گرچه شل تاریک است
دل قوی دار ،
سحر نزدیک است



You can see links before reply


چشم من ، چشمه زاینده اشک ،
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
درنگاه تو رها می شدم از بود و نبود
می توانی تو به من ،
زندگانی بخشی ؛
یا بگیری از من ،
آنچه را می بخشی


You can see links before reply


You can see links before reply


گاه می اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس میگوید ؟
ان زمان که خبر مرگ مرا از کسی میشنوی
روی تورا - کاشکی میدیم -
شانه بالا زدنت را
- بی قید -
و تکان دادن دستت که :
- مهم نیست زیاد -
و تکان دادن سر را :
- که عجب ... عاقبت مرد ؟ ... افسوس -
کاشکی میدیدم !


You can see links before reply

[marzi_a1732]

You can see links before reply



چشمها ابر آلود
دستها جنگل پوكي كه از آن خيزد دود
و دهانها همگي جاي كليد
و دهانها همگي جاي كليدي مفقود



You can see links before reply(1).jpg



You can see links before reply(2).jpg



You can see links before reply(3).jpg



کنار چشمه ای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب


چو نوشیدیم از آن جام گوارا
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب



You can see links before reply



You can see links before reply(6).jpg



You can see links before reply(4).jpg



You can see links before reply



You can see links before reply



هوشنگ ابتهاج - سیاوش کسرایی - نیما یوشیج - احمد شاملو - مرتضی کیوان
You can see links before reply

[elykak]

کنار چشمه ای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب


چو نوشیدیم از آن جام گوارا
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب





دوست عزیزم ... نمی دونم این شعر رو به عنوان تقدیم به فریدون نوشتید یا گمان کردین واسه ایشونه ... اما این شعر برای فریدون نیست ! برای سیاوش کسرائیه ... :ap

موفق باشید :53:

[marzi_a1732]

دوست عزیزم ... نمی دونم این شعر رو به عنوان تقدیم به فریدون نوشتید یا گمان کردین واسه ایشونه ... اما این شعر برای فریدون نیست ! برای سیاوش کسرائیه ... :ap

موفق باشید :53:

دوست عزیزم ممنون از توجهتون
یه مقداری قاطی شد که این مشکل پیش اومد ........ ببحشید

[Mona]

101 (You can see links before reply)

102 (You can see links before reply)

103 (You can see links before reply)

104 (You can see links before reply)

105 (You can see links before reply)

106 (You can see links before reply)

107 (You can see links before reply)

[kaka]

هوشنگ ابتهاج