PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کنسرت مشترک داريوش و شجريان!!



Leon
Thursday 28 August 2008, 05:18 PM
يک سالن 30 هزار نفره،با بهترين امکانات بر پايی يک کنسرت،يک برنامه مشترک بين 2 خواننده با سبک های مختلف!
چندی پيش در باره کنسرت بی سابقه و بزرگ گروه Heavymetal و يک ارکستر سمفونيک کلاسيک چيز های جالبی خوندم،با خودم فکر ميکردم که آيا اين امر در موسيقی ايرانی هم امکان پذير هست يا نيست؟
نمونه خيلی بارز اين امر،کنسرت های پاواروتی با بهترين خوانندگان پاپ جهان هست،سلين ديو ن،استينگ،مادونا،و...
آيا فکر ميکنيد که اين برنامه ها در موسيقی و در کل در فرهنگ ايرانی هم قابل اجرا هست؟به چه شکلی؟و چه موانع در سر رهه اين برنامه ها ميتواند ،باشد؟


You can see links before reply

Guitaro
Thursday 28 August 2008, 06:06 PM
خب این کار که شدنیه ... ولی یه سری مسائلی هست ...

یه سری خواننده هایی هستن خارج از کشور که خواننده های داخلی نمی تونن باهاشون همکاری کنن (مشکلات ممنوع الصدا شدن و این مزخرفات !!)
بعضی مواقع همچین همکاری هایی از طرف هوادارهای یکی یا هر دو خواننده زیاد مورد استقبال قرار نمیگیره ... مثلا همین مثالی که تو اسم تاپیکه ! فرض کنیم مشکل خط بالا نباشه و همچین برنامه ای ممکن باشه ... مسلما یه عده از طرفدارهای افراطی شجریان به این حرکت اعتراض میکنن که "استاد با آن صدای والا و آسمانیشان چرا باید با یک خواننده ی کوچه و بازاری هم صدا شوند ؟!" و این مزخرفات ...
مساله ی دیگه - متاسفانه - جو رقابتی بین خواننده هاست که جایگزین جو "رفاقتی" شده ...
الان خواننده های مطرح پاپ روز (چه داخلی چه خارجی) رو نگاه کنید ... هر کدوم دارن میزنن تو سر و کله ی هم و توی مصاحبه ها و صحبت ها و اینا هم دیگه رو زیر سوال می برن که بگن "من بهترم !" این مساله ایه که تا همین چند سال پیش نبوده ...
مثلا ابی و داریوش توی کنسرت های هم آهنگهای همدیگه رو میخوندن یا کنسرت مشترک میذاشتن ...

حالا فکر کنید دو تا از خواننده های "این ور آبی" مثلا احسان خواجه امیری و نیما مسیحا ! این دو تا به خون هم تشنه ان ! (دقیق یادم نیست کجا بود ، ولی توی یه سایتی یه مصاحبه با نیما مسیحا خوندم که توش کاملا غیر مستقیم میگفت "این خواننده هایی که فلان جور کارها رو میخونن که حتی ارزش یه بار گوش کردن هم نداره" که هر آدم نفهمی هم که یه بار کارهای احسان خواجه امیری رو شنیده باشه میفهمه منظور کارهای اونه (یه نمونه ها و مثال هایی میاورد) چرا ؟ چون سبک کاریشون شبیه همه ، و هر کدوم میخواد اون یکی رو بکوبه که بگه "من بهترم !" و این فقط یه نمونه بود !
تا وقتی همچین جوی بین خواننده ها برقراره ... عملا تصور همچین اتفاقی یه خورده دور از واقعیته !

مشکل دیگه اینه که اجرای کنسرت توی ایران - به خاطر مشکلات خاص که ارشاد و امثالهم ایجاد میکنه که بهتره اینجا در موردش صحبت نشه - همینجوریش انقدر سخت هست که خواننده های مطرح هم بعضی وقت ها بی خیال کنسرت میشن و قرنی یه بار کنسرت میدن ! چه برسه به اینکه بخوان برنامه چینی کنن واسه کنسرت مشترک !


در کل از نظر من یه همچین اتفاقی هم برای مردم و هم برای خود خواننده ها یه خورده دور از ذهنه و یه سری مشکل هم جلوی راهش هست ... که اولین کسی که بخواد همچین کاری بکنه (لااقل داخل کشور) باید یه خورده پر رو بازی در بیاره (!) و آماده ی مشکلاتی که در ادامه پیش میاد باشه ...

اینا نظر شخصی من بود البته ! You can see links before reply

alireza_amirsamimi
Friday 29 August 2008, 01:36 PM
به نظر من کانلا نشدنی هست.داریوش و شجریان!!اگر بیایم روی مصاحبه ها و کتابهای استاد شجریان دقت کنیم میبینیم که نمیشه این دو رو کنار هم گذاشت تفکراتشون متفاوته و یه جورایی آبشون توی جوب نمیره.موسیقی ایرانی به سمت و سوی موسیقی ما در قبل از انقلاب انتقاد شدید داره و اون رو زیر سوال میبره و حتی خودش رو به خاطر همین اعتراض از بعضی جوامع قبل از انقلاب کنار میکشه!.چون از طرفداران استاد شجریان هستم درست نمیدونم بیام تو این تاپیک دعوا درست کنم چون بیشتر تعصب جای منطق رو میگیره.

Kamanche
Friday 29 August 2008, 02:03 PM
با سلام
به نظر من این جور طرح ها حتی بین هنرمندان بزرگ موسیق ایرانی (سنتی) ما هم اجرا شدنی نیست. حالا چه رسد به اینکه وای ... خدا نکنه یکی از طرفین لس انجلسی باشه.
نوازنده های بزرگ موسیقی ایرانی به دلایلی که مثل روز روشنه نمی تونن بعد از 10 سال دوباره کنار هم بشینن و برنامه ای اجرا کنند. حالا همین ها خدایی نکرده بیان با یه لس انجلسی که کاراش هم مبتذله برنامه اجرا کنن....

یه حرف دیگه هم اینکه نمونه هایی که آوردید لئون جان (پاواروتی ، سلن دیون و ...) کمابیش سبک های ارایه موسیقی شون به هم نزدیکه . اما این دونفری که شما مثال زدید ( داریوش و شجریان) توی دو نوع موسیقی فعالیت میکنند که وجه تشابهشون خیلی کمه.لااقل از لحاظ خوانندگی.
کاش دو نفر بزرگ رو توی موسیقی ایران مثال میزدید . مثل کنسرت مشترک آقایان شجریان و ناظری.
یه مقدار بهتر میشد پیرامونش مانور داد.
....

Majed
Wednesday 3 September 2008, 12:31 PM
با كمانچه و عليرضا كاملا موافقم....

اين موردي كه شما مثال زديد واقعا نشدنيه..... چه از لحاظ جايگاه در نظر بگيريد.. چه از لحاظ سبك خوانندگي....

نميدونم شايد اين جمله من در خور نباشه...ولي واقعا شما جاي شجريان بوديد با اين همه جايزه هاي بين المللي مثل گرمي و ... در زمينه ي آواز ميرفتيد با داريوش كه اسمش فقط بين ما ايرانيا (اونم نه همه) هست كنسرت بديد؟

به نظر من اين خودخواهي نيست.. اين حفظ كردن كلاس كاري هست.. وگر نه فردا مثل محمد اصفهاني اسمش ميوفته سر زبونا كه رفته با DJ aligator آهنگ مشترك داده.. تازه تو اين آهنگ فقط از صداي اصفهاني استفاده شده.. فكرشو بكنين اگه واقعا يه كار باهاش ميداد چي ميشد...

افرادي مثل استاد شجريان هم رو اين امور خيلي حساس هستند و همه ميدونند كه شجريان كسي هست كه به هيچ قيمتي از كلاس و كيفيت كاريش نميزنه.... و اين رو تو تمام اين سالها اثبات كرد...

در كل به نظر من هم اين كار نشدنيه... حداقل رو اين مثالي كه شما زديد سعيد جان

Leon
Wednesday 3 September 2008, 04:48 PM
در ابتدا تشکر از همه دوستان برای نظرات.
به چند نکته بايد اشاره کنم که بچه ها اصلاً مد نظر قرار ندادند،يکی اينکه اسم تاپيک برای جلب کاربر بود،و سؤال اصلی من در پست اول مطرح شده بود،منظور من کنسرت داريوش و شجريان نبود ،البته غير ممکن ها را بايد هميشه در نظر گرفت،و در موردش بحث کرد.
به قول کمانچه عزيز،کنسرت شجريان با ناظر اي،يا...منظور من کلاً اجرا های خوانندگان در سبک ها و تفاوت نسل ها ميباشد،نه کنسرت مستقيم شجريان با داريوش اقبالی،مثلاً در ......!لول


کلاً پيشنهاد شما در باره چيست،راه کار ها،مشکلات،عوامل فرهنگی که اين تنش ها را به وجود ميياورد؟
چرا مثلاً يک خواننده معروف اپرا،با ارکستر سمفونيک چک و اسلواکی،آهنگ ايرانی گل سنگم،رو اجرا ميکند،يا مثلاً خوزه کارراس،خواننده اپرای اسپانيا،موسيک فولکور نصف کشور های دنيا رو اجرا ميکند،يا پاوارتی،با مدونا،برنامه اجرا ميکند،ولی هنرمندن ما هنوز در گير عرفان و جايزه گرمی هستند!

arian
Wednesday 3 September 2008, 05:35 PM
جناب لئون سلام .
بارها سعي كردم كه پستي در اين تاپيك بزنم ولي با خود سانسوري مواجه شدم . جناب لئون عزيز طرز فكر و فرهنگ ما متاسفانه در همه ي ابعاد جامعه گرايشي به همكاري و كار گروهي ندارد . و فرهنگ كار گروهي در ما بسيار ضعيف است . هميشه ديده ايم كه نه در ورزش ، نه در مديريت هاي اقتصادي و يا حكومتي و يا ساير ابعاد ،كار گروهي در ايران به نتيجه نرسيده است . موسيقي كه اصلا هيچي . حرفش را هم نزنيد . همان روايت تكراري بردارهاي پراكنده كه هيچگاه نخواهند توانست در راستاي يكديگر باشند .
من فكر نميكنم كه جناب پاوروتي ، جايزه اي مونده باشه كه دريافت نكرده باشند .يا سبك كار ايشون موقر و سنگين و متين نبوده باشه . انچه كه پاوروتي را از استادان ( البته همطراز ايشون شايد نداشته باشيم ) همطراز ايراني خود جدا ميسازد در نوع نگرش و طرز تلقي آنها از هنر و فرهنگ آنها ناشي مي شود . و متاسفانه اين فرهنگ قابل تزريق نيست .

چهل درويش بر گليمي بخسبند و دو پادشاه در اقليمي نگنجند .
آن روزگاري كه استادان بزرگي نظير مرحوم صبا و محجوبي و حسين ياحقي رهبري اركستر را به جوان 22 ساله اي به نام پرويز ياحقي بسپارند و يا نوجوانان 14 ساله اي را براي اجراي تكنوازي به راديو بفرستند يازماني كه قمر ميخواند و به پايش جواهر ميريختند و او پول و ثروت و طلا را به پاي رعيت فقير ميريخت گذشته است . زمانيكه علينقي وزيري را به دربار فرا ميخوانند تا براي وزير و وكيل بنوازد و او رد ميكرد و ميگفت هر كسي كه ميخواهد صداي ساز مرا بشنود بايد در كنسرت حضور پيدا كند .زماني كه خالقي با حسين گل گلاب در اشغال ميهنشان به خلق سرود اي ايران بپردازند و صبا و ملك به علت سرودن موسيقي آزاديخواهانه به زندان روند و آثار خالقي را به آتش بكشند گذشته است .
متاسفانه شاگردان كوچك همين استادان بزرگ كه بايد آنها را پدر خوانده هاي موسيقي ايران نام برد با نخوت تمام بر روي صندلي تكيه ميزنند تا شاگرد جلوي آنها خم شود دست استاد را ببوسد در همين حال پدر خوانده دست چپش را بر روي سر شاگرد ميگذارد و به علامت بوسيدن سر شاگرد ، لبهايش را بر روي دست خود ميفشارد .
به نظر من هم ،اميد داشتن به چنين همكاريهايي از اين اساتيد بزرگ موسيقي ايراني بعيد است انشاء ا... در نسل هاي بعدي شايد شاهد اينگونه اتفاقات باشيم .

خان
Wednesday 3 September 2008, 11:38 PM
آرین عزیز خیلی زیبا حرف ها رو تمام و کمال گفتی و دل ما رو به وجد آوردی.

هنر یعنی دل دادگی هنر یعنی یکرنگی و زلال بودن.
چشم هم چشمی و حسد در هنر ناب جایی نداره و این قبیل خصایص بد در هنر و اندیشه اصیل خیلی زود خودش رو نشون میده.

استاد شجریان یکی از اعتبار های موسیقی اصیل و سنتی و افتخاری برای کل جامعه ماست.که نمیشه هیچ وقت انکارش کرد.قبلا در جاهای دیگه ای هم گفته ام که استاد شجریان تنها برای صدای زیبا و مهارت در آواز خوانی بدل به استاد بی نظیری نشده است،مجموعه ای از منش ها و رفتار ها ایشون را به اینجا رسونده که خیلی با ارزش هست.

در مورد این موضوعی که شما بحث میکنید من هم کاملا موافق هستم.
سبک و نگرش مردم غرب با ما در همه زمینه ها بسیار فرق داره.از زندگی و امور روزمره گرفته تا هنر و هنر آفرینی. یه استاد تو ایران از نمایشگاه نقاشیش هیچ بازدیدی نمیشه ولی همین استاد در کشور های خارجی چنان استقبالی ازش میکنن که در برگشتن به ایران دچار شک میشه.همه اینها نشانه تفاوت دید ما نسبت به هنر با ملل دیگه هست.فقط برای چنتا از نوازنده ها و خواننده های ما سالن های کنسرت پر میشه و دیگران باید منتظر بمانند تا روزی از زیر سایه بزرگان خارج بشن.
برای مردم ما موسیقی بدون کلام معنایی نداره،همان تعداد کمی هم که از کنسرت های موسیقی بدون کلام استقبال میکنن شاگرد های همان اساتید هستن یا فامیل هاشون،هیچ فرد تازه کاری نمیتونه کنسرت بزاره چون استقبالی نمیشه.

همین موضوع و دید ما و حصاری که اطراف هنر مندان خودمون کشیدیم آنها را در بند میکنه و نمیزاره که دست به نوعی تغییر و تحول بزنن.چون ما ها عادت داریم یک شبه کسی رو به عرش ببریم یا یک شبه فراموش کنیم.
نمیخوام بگم که کسانی مثل استاد شجریان باید با خواننده های لس آنجلسی بخونن ،چون همخوانی با هم ندارن نمیشه یک خواننده سبک سنتی رو با یک خواننده مثلا پاپ لس آنجلسی ایرانی در یک سالن گنجاند،چون به هر حال باید یکی از این دو به سمت سبک دیگری متمایل بشه تا کار قابل گوش کردن باشه.

arian
Thursday 4 September 2008, 08:31 AM
دوستان عزيز سلام
خداي ناكرده زماني تصور نشه عبارت زير منظور آقاي شجريان بوده است :
متاسفانه شاگردان كوچك همين استادان بزرگ كه بايد آنها را پدر خوانده هاي موسيقي ايران نام برد با نخوت تمام بر روي صندلي تكيه ميزنند تا شاگرد جلوي آنها خم شود دست استاد را ببوسد در همين حال پدر خوانده دست چپش را بر روي سر شاگرد ميگذارد و به علامت بوسيدن سر شاگرد ، لبهايش را بر روي دست خود ميفشارد .
اين عبارتي كه گفتم مربوط به هيچ خواننده اي نيست بلكه رفتاري بود كه بنده از يك نوازنده معروف ديدم . چون موضوع بحث فراتر از يك يا دو فرد خاص در موسيقي سنتي يا پاپ ما است . صحبتهاي من هيچ ارتباطي به افرادي كه در اين تاپيك به آنها اشاره شده ندارد .

arian
Thursday 4 September 2008, 02:06 PM
• موسيقيدانان ما كمترين ارتباطي با هم ندارند مگر به ضرورتهاي حرفه يي. در استوديو يا پشت ميزي به بهانه گفت وگويي ـ از همان گفت وگوها كه در آن هر كس سنگ خودش را به سينه مي زند و منتش را سر موسيقي مي گذارد ـ يا در كنسرتي و احياناً در ميهماني... غير از اين هيچ ارتباطي بين موسيقيدانان ما نيست كه فضاي مشتركي براي تبادل تجربيات هنري شان فراهم كند و به رشد كل موسيقي در ايران كمك برساند. البته، پيشاپيش از شوخي مؤدبانه يي كه در سطور بالا نوشتم از خوانندگان محترم ايران آدينه عذر مي خواهم. ان شاءالله بنده را خواهيد بخشد، وگرنه كيست كه نداند چنين خواسته هايي در اين جامعه، جايي ندارد جز در مرزهاي سفاهت و حماقت. كيست كه حداقل يكبار از فلان استاد يا بهمان هنرمند نشنيده باشد كه آهنگ يا شعر يا ايده موسيقايي او توسط استادش يا دوستش يا همكارش يا شاگردش (!) ربوده شده و به كار رفته است. برعكس، بازار غيبت و فحاشي و توطئه و باندبازي و ناامني بس گرم است و اين همه، به نام «هنري» صورت مي گيرد كه قرار است وظيفه تزكيه نفوس و آرامش بخشيدن به ضمير جمعي جامعه و ارتقاي روحي مخاطبانش را به عهده داشته باشد. كم نيستند اشخاصي كه سالهاست منزوي نشسته اند تا ببينند كه از اين كوزه چه بيرون مي تراود
سيدعليرضا ميرعلينقي-ايران آدينه

*nvidia*
Friday 5 September 2008, 10:29 PM
به نظر من هم این کار به هیچ وجه رخ نخواهد داد.
چون کاملا سبک ها و تفکرات مختلفی دارند.
استاد شجریانی که 32 سال پیش موسیقی ایرانی را به دلیل ابتذال به وجود آمده در موسیقی آن زمان تحریم کرد حالا بیاد با داریوش کنسرت بده.

Leon
Thursday 11 September 2008, 07:04 PM
چرا اين قدر يک نفر رو بزرگش ميکنيم،بت ميسازيم.
مطمئناً استاد شجريان هم گاهی بيشتر به پول کنسرت هاش بيشتر توجه داره تا هنر!
با تمام احترام برای اين استاد،ولی فکر نکنيم که معنی هنر در يک نفر خلاصه ميشه.
اين مسأله برای داريوش هم صادق هست،در موسيقی پاپ.
ولی در کل نظرات استاد آرين بسيار به جا و کامل بود،البته تکميل نظرات دوستان ديگر.

alireza_amirsamimi
Friday 12 September 2008, 12:12 AM
کسی از استاد شجریان بت نساخته.من که خیلی به ایشون علاقه دارم و روزم رو با آلبوم های ایشون میگذرونم از بعضی کارهاش هم در حد خودم نه بیشتر!!انتقاد میکنم.خبری از بت نیست.استاد شجریان هم یک حرفه ای هست و به پولش اهمیت میده ولی این نیست که برای پول کار کنه.سعید جان چرا درباره چیزی که اطلاع نداری صحبت میکنی؟؟!!همین شجریان میتونست مثل آقای...(همه میدونن کیا رو میگم)کاست آهنگ بازاری بده و مثل همون بعضی ها بره تو تلویزیون لب بزنه یا تو کنسرتش سی دی بگذاره!!ولی این کار رو نکرد.سالها سکوت کرد و به نشانه اعتراض کنسرت نداد.همون قبل از انقلاب نرفت مثل بعضی از اساتیدی که از صدای بسیار قوی برخوردار بودند و استاد بودند بره آخر فیلم بخونه آقا خودش خوب میدونه و... .یا بیات مثل خیلی دیگه قبل از انقلاب موسیقی ایرانی رو به ابتذال بکشه و اون رو لس آنجلسی بکنه .بعدش بره آمریکا تبدیلش کنه به آهنگ رقاصی!!همین مرد برنامه گلها رو به خاطر همین مسائل تحریم کرد.چطوری میتونی استاد شجریان رو به این چیزها بچسبونی.اگه می خواست به برای پول کار کنه همه این کارای بالا رو انجام میداد.

Leon
Friday 12 September 2008, 07:05 PM
البته تمام اين موارد رو خودتون اشاره کرديد.
ولی اينکه برنامه گل ها رو تحريم کرد،زياده روی بيش نبود،اگر منظورتون آقای افتخاری هست،با وجود البوم هايی که هر هفته از ايشون بيرون مياد،باز هم کار هشون قوی هست و قدرت و زيبايی صدا،چيزی رو از دست نداده.
در مورد موسيقی لس انجلس،من که خودم گوش نميدم،و ان چيز هايی هم گوش ميدم،مربوط به خواننده های قديمی هست،موسيقی سنتی هم گوش نميدم،در کل سبک من چيزه ديگهی هست،کمی به موسيقی کلاسيک و نيمه کلاسيک مدرن مربوط ميشه.
اشاره من به پول کنسرت ها بود که چيز هايی شنيده بودم،در استاد بودن ايشون شکی نيست و جز افتخار ما ايرانيان هست،ولی ايشون هم کمی زياده روی ميکنن،با تحريم و اين حرف ها،و اين خود ضربه ايی به موسيقی ما بوده است.
بحث ان ور آب (لس انجلس)،بحث ديگهی هست،که خود من هم موافقم،خوب آنجا،همه چی يعنی پول،قدرت يعنی پول،هنر يعنی پول!البته نه 100%،ولی هر وقت قبول کرديم که پاپ،به معنی ابتزال نيست،و کم و بيش کار های با ارزشی هم بيرون مياد،ميشه به توافق هايی رسيد.
هر چند ،من نه با سنتی حال ميکنم،نه موسيقی پاپمون!

(البته اين آخری برای ادامه بحث،و کمی در گيری بود!)

alireza_amirsamimi
Friday 12 September 2008, 11:09 PM
درباره تکتک این مسائل میشه بررسی کنیم.اول از همه آقای افتخاری.بنده اینجا نظر خودم رو نمیگم بلکه اینجا میایم از لحاظ تکنیک های آوازی و موسیقی صحبت میکنیم.
چه فاکتور هایی باعث یک کار قوی میشه.فقط صدای خوب؟؟!!نه خیر.در اینکه به قول شما صدای ایشون قوی هست ذره ای شک نیست.ولی کدوم یکی از کارهای جدید ایشون یک کار فاخر و ماندگار آوازی از لحاظ تکنیک های آوازی هست؟؟!!!!شما رو چه حسابی میای اینجوری میگی؟؟!آهنگسازی کارهای جدید ایشون هم اکثرا یه سری ملودی های بازاری هست که در قبل از انقلاب استفاده میشه و به هیچ وجه ملودی قوی نداره.تازه بر اساس هارمونی هم حرف جدیدی نداره و ساز بندی خفنی هم در بیشتر این کارها وجود نداره که ضعف ملودی رو بپوشونه.استفاده از تعداد زیادی ساز کوبه ای و ... هم همینطور.بعضی از شعرهاش که دیگه نگو...هر کسی هم به جای اسم!!!علیرضا افتخاری بود این کارها در همین حد اجرا میشده.حالا اینجا جاش نیست اگه بخوای در تاپیکی جدا با کارهای ایشون با سند و مدرک صحبت میکنیم که شما فکر نکنی من از روی تعصب صحبت میکنم (کما اینکه در بعضی تاپیک های قبل صحبت کردیم).ایشون کارهای و کاست هایی مانند راز و نیاز و شور عشق و... که ماندگار هستند و باتسلط و پرقدرت آواز خوندند و آهنگسازان معتبر موسیقی ما آهنگسازش بودند هم داره و کاملا میتونیم با این کارهای ایشون مقایسه کنیم.
در رابطه با تحریم برنامه گلها و تحریم های دیگه استاد شجریان که به نظر من حرفت غلطه لطفا دلایلت رو بیار تا من جواب شما رو کامل بدم
من نگفتم موسیقی پاپ مبتذل هست دوست عزیز.حرفهای گذشته من هیچ ربطی به این مسئله نداشته .من گفتم موسیقی سنتی رو به ابتذال کشیدند.من خودم هم موسیقی پاپ گوش میکنم(ولی نه هر لس آنجلسی که میگه من پاپ میخونم)ما کارهای قوی موسیقی پاپ هم داریم مثل کارهای علیرضا عصار و ... . پس حرف من رو اشتباه نگیر

dada_mehdi
Saturday 13 September 2008, 09:08 AM
واقعاً بحث جالبیه

سپاس

Leon
Saturday 13 September 2008, 09:52 AM
از بحث ها،تا به حال به چند سؤال ميرسيم،که هر کدام اسم يک تاپيک خواهد بود!!!
1.برسی دقيق آثار قديم و جديد آقای افتخاری !
2.معيار های يک البوم خوب و ماندگار!
3.برسی آثار استاد شجريان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب!

------------------------------------------------------------------------

در مورد برنامه گل ها،همه ميدونيم که اجرا های ترانه های گذشته شجريان (سياوش) به چه اندازه زيبا و دلنشين بود،و جز آثار ماندگار خواهد بود،مجموعه اساتيد ان زمان که اين برنامه ها را در راديو اجرا ميکردند،جز بهترين های تاريخ موسيقی ايران بودند،آيا بهتر نبود که اين روند ادامه پيدا ميکرد در اين آشفته بازار موسيقی.

برای من و خيلی از مردم ديگه،تحريم به هر دليلی،مسايل پشت پرده،آخه چه اهمييتی ميتونه داشته باشه،جز اين که ما دل به شنيدن اين آثار فقط ميخواستيم بديم،ابتزال ان زمان،حالا در هر جهتی شايد از طرف چند هنرمند بوده،ولی تمام مجموعه که مسير خود را عوض نکرده بودند،حالا اگر اصلاً اين ابتزال،ارزش اين کار رو داشته باشه!

اين آهنگ های بازاری که شما ميگيد،دقيقاً کدام اهنگ ها بوده؟
معيار شما از اهنگ های مبتذل در موسيقی سنتی چيست؟



ضمناً صدای آقای علیرضا عصار صدای زيبايست،و بعضاً آهنگ های قوی هم دارد،ولی شکل اوازی ندارد،طرز خوندن ايشون ،مثل دکلمه ميماند،و يا صحبت کردن معمولی،البته در اکثره آهنگ ها،ولی با اين حال من هم از طرف داران ايشون هستم.ولی در اين بين محمد اصفهان اي،مثال بهتری بود!

سپنتامهر
Saturday 13 September 2008, 10:22 AM
درود
با اینکه سعدی اینچنین بیان کرد که
هنرمند هر جا رود قدر بیندو درصدر نشیند
ولی اگر نیم نگاهی به روند کشورمون داشته باشیم، میبینی جوردر نمیاد.
اینقدر اساتید به دلایل مختلف از هم دور شدن که دیگه نمیشه آلبومی شبیه رزم مشترک (شجریان،لطفی،ناظری)ازشون انتظار داشت.
همین حالا نزدیک به 1 ماه میشه که اجرای کنسرت های آموزشی از طرف حوزه هنری،با وجود دختر وپسر در کنار هم منع شده (اصفهان)، اینکه قطره ای از دریای بیکرانه و از اونجایی که قطره قطره جمع گرددمیبینیم که چه دریایی درست شده.
اگر استاد شجریان به گفتهLeon زیاده روی داشتن، اول اینکه ارزش کارشون بالاست و کوشش فراوان داشتن تا به این جایگاه رسیدن، دوم حق دارن چون گاهی باید زیاده روی کرد تا به توازن رسید.
اینهم بدونیین کسی که هر روز کار ارائه میده نمیتونه کار قوی داشته باشه، آنچنان وقتی مایه نگذاشته که از دانش و هنرش بهره بری کامل داشته باشه.
با سخن استاد لطفی در گفتگو با رادیو فرهنگ موافقم که، شتابزدگی در ایران فراون شده.
جا داره که یاد آور آلبوم "به تماشای آبهای سپید" کار مشترک استاد علیزاده و گاسپاریان باشم.
ازجناب امیر صمیمی هم سپاس فراوان دارم که گفتاری بجا و پسندیده دارن.

arian
Saturday 13 September 2008, 10:47 AM
تا بنده مطالبي را براي اين تاپيك اضافه كنم . پستهاي جديدي اضافه شد لذا معذرت ميخوام اگر اين پست ها در مطالبم در نظر گرفته نشده .


سلام خدمت دوستان.
من سعي ميكنم برگردم به موضوع اصلي بحث تاپيك كه مقداري نيز به گفتارهاي پستهاي قبلي جناب لئون و آقاي امير صميمي مربوط ميشه .
مشكل اساسي ما در نوع نگرش ما به موسيقي است . چه نوازنده و چه خواننده و اهنگساز و... . تمامي بخش هاي اجرايي در موسيقي ما به سبك كار خود به عنوان يك اثر ارزنده و فاخر نگاه ميكنند وساير سبك ها را بدون رودرواسي بگيم پست و حقير ميشمارند . مشكل اصلي ما اين است كه اجازه ي هنرنمايي به سبك هاي ديگه نميدهيم . پاپ را قبول نداريم . كلاسيك را قبول نداريم . ويولن را قبول نداريم . پيانو را قبول نداريم . اپرا را قبول نداريم و... . اين حق را هم براي ديگران قائل نيستيم كه ديگران نيز بايد اجازه داشته باشند تا هنر خود را ارائه نمايند و داوري و قضاوت را به مردم و تاريخ بسپاريم .
اين چه طرز فكري است كه اگر موسيقي پاپ در كشور اجرا شد بخواهيم قهر و اعتراض كنيم ؟ و موسيقي ديگراني نظير واروژان را سخيف بدانيم .
چرا اين قبيل دوستان ، امروز كه به مراتب موسيقي پاپ اجرايي در ايران از وضعيت بدتري برخوردار است و هر روز شاهد پخش آنها در رسانه هاي جمعي هستيم قهر نميكنند؟ يا برعكس تعداد كنسرتهايشان در لس آنجلس بيشتر از داخل است؟
اساسا آيا با قهر كردن مشكلي رفع خواهد شد ؟ البته بنده موضوع قهر كردن يك استاد از جامعه موسيقي را نمي دونم و ماهيت آن هم به نظرم اينگونه كه گفته ميشود نيست . ولي در همان زمان نيز استادان بسيار بزرگي در موسيقي سنتي ما فعاليت داشتند كه البته در بزرگي و دانش بسيار بزرگتر از اين دوستان بوده اند .نظير جناب پايور ، بهاري ، شهناز و ....
ميگوييم موسيقي مبتذل . مفهوم موسيقي مبتذل را من نميدونم چيست . اگر دوستان تعريفي براي آن دارند بفرمايند تا بشه راحت تر در موردش بحث كرد .
مطمئن باشيد اگرتعريفي از موسيقي مبتذل شد شامل تعدادي از موسيقي پاپ ، سنتي و غيره خواهد شد . و برعكس اگر موسيقي فاخر نيز تعريف شود شامل بسياري از اجراهاي پاپ و سنتي نيز خواهد شد. پس سبك يك موسيقي به خودي خود نشاندهنده ي ابتذال يا ارزش نيست .


مگر پس از انقلاب چند نفر موزيسين ايراني اجازه فعاليت داشتند كمتر از تعداد انگشتهاي يك دست كه هنوز هم براحتي مجوز ميگيرند و براحتي هر نوع موسيقي كه دلشان ميخواهد را به خورد مردم بيچاره ميدهند . ما هم فكر ميكنيم تمام بضاعت موسيقي ما در وجود اين دو سه نفر خلاصه شده است . ما امروز در موسيقي خودمون مشكل انحصار گرايي داريم و همين انحصار گرايي تا زماني كه احساس نكند در خطر از دست دادن منافع خود است هيچگاه سبك هاي ديگر را برسميت نخواهد شناخت چه رسد به اينكه به همكاري با آنها بپردازد.


در وضعيت كنوني موسيقي ايران كه ارائه ي موسيقي فقط و فقط به صورت گزينشي است هيچوقت نمي تونيم به داوري بشينيم . داوري زماني اعتبار خواهد داشت كه براي كليه سبك ها و آرا و عقايد ، حقوق مساوي در نظر گرفته شده باشه . نه مثل وضعيت كنوني .
مطلبي را دوستان در مورد موسيقي لس آنجلسي فرمودند كه به نظر ميرسد كه در موسيقي لس آنجلسي پول به وفور يافت ميشود . اين مطلبي كاملا غلط است و اينكه موسيقي پاپ ايران بعد از انقلاب چاره اي به جز هجرت نداشت .گزينشي براي پول دار شدن نبود .
اگر اجازه ي فعاليت در جامعه ي موسيقي ما نظير كشورهاي اروپايي و امريكايي براي كليه هنرمندان آزاد بود آنگاه ميتوانستيم ببينيم كه چه كساني داراي ذوق ، تجربه و هنر هستند . قضاوت امروز به نظر من فاقد وجهه ي لازم است.

alireza_amirsamimi
Saturday 13 September 2008, 11:53 AM
از بحث ها،تا به حال به چند سؤال ميرسيم،که هر کدام اسم يک تاپيک خواهد بود!!!
1.برسی دقيق آثار قديم و جديد آقای افتخاری !
2.معيار های يک البوم خوب و ماندگار!
3.برسی آثار استاد شجريان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب!

------------------------------------------------------------------------

در مورد برنامه گل ها،همه ميدونيم که اجرا های ترانه های گذشته شجريان (سياوش) به چه اندازه زيبا و دلنشين بود،و جز آثار ماندگار خواهد بود،مجموعه اساتيد ان زمان که اين برنامه ها را در راديو اجرا ميکردند،جز بهترين های تاريخ موسيقی ايران بودند،آيا بهتر نبود که اين روند ادامه پيدا ميکرد در اين آشفته بازار موسيقی.

برای من و خيلی از مردم ديگه،تحريم به هر دليلی،مسايل پشت پرده،آخه چه اهمييتی ميتونه داشته باشه،جز اين که ما دل به شنيدن اين آثار فقط ميخواستيم بديم،ابتزال ان زمان،حالا در هر جهتی شايد از طرف چند هنرمند بوده،ولی تمام مجموعه که مسير خود را عوض نکرده بودند،حالا اگر اصلاً اين ابتزال،ارزش اين کار رو داشته باشه!

اين آهنگ های بازاری که شما ميگيد،دقيقاً کدام اهنگ ها بوده؟
معيار شما از اهنگ های مبتذل در موسيقی سنتی چيست؟



ضمناً صدای آقای علیرضا عصار صدای زيبايست،و بعضاً آهنگ های قوی هم دارد،ولی شکل اوازی ندارد،طرز خوندن ايشون ،مثل دکلمه ميماند،و يا صحبت کردن معمولی،البته در اکثره آهنگ ها،ولی با اين حال من هم از طرف داران ايشون هستم.ولی در اين بين محمد اصفهان اي،مثال بهتری بود!






فکر کنم سعید خان پست من رو درست نمیخونی!!!چه ربطی داشت حرف من به محمد اصفهانی.من گفتم کار عصار رو دوست دارم.حالا بگذریم.
من در پست قبل گفتم قطعات جدید ایشون از لحاظ تکنیک آواز و ... ضعیف هست!!!اصلا خوندی من چی نوشتم؟بابا این کارها از لحاظ فنی مشکل داره.دلیل اینی هم که متوجه حرف من نمیشی اینه که ظاهرا چیزی از موسیقی سنتی و آواز و جو اون نمیدونی.اگه ذره از دستگاه ها اطلاع داشتی میدونستی که بعضی دستگاه های ما مثل سه گاه و آوز بیات زند دو روی سکه دارند و با ریتم های بازاری و شعرهای سبک مغزانه چیزای عجیبی ازش در میاد؟؟؟!!افتخاری میاد میگه که تا کی تقلید شجریان!من از ایشون این سوال رو دارم مگه شهرام ناظری و ... تقلید شجریان میکنند؟؟؟!!!به نوآوری هم در سبک آواز و تصنیف خوانی دست میزنند.90% کارهای جدید افتخاری صرفا بازاری هست و جالب اینه که خودش هم توی مصاحبه هاش این حرف رو قبول داره.بعدش تو میای میگی کدومش بازاریه؟؟!!جای تعجب داره !
درباره اون حرفهای پشت پرده برنامه گلها هم بفرمایید تا ما هم بشنویم.کسی چیزی به ما نگفت!!!!
هر خواننده درست و حسابی هم جای شجریان بود با اون کارنامه خوب در هر دو دوره (مخصوصا تحریم برنامه گلها)همین کار رو میکرد و خودش رو خراب نمیکرد.بعد از انقلاب هم استاد اگر مدتی سکوت کردند دلیلش این بو د که به قول خودشون مثل این میمونه که یک چینی ساز بین کارهای خوبش مقوا (یا چیز دیگه ای.دقیقا یادم نیست)بذاره تا اون ها خراب نشن.
ظاهرا شما هیچ دیدی از موسیقی سنتی نداری و خبری هم از جریانات اون نداری!

Leon
Saturday 13 September 2008, 01:03 PM
قربون اون لپ های گليت شم،با اون سه تار کاسه بلوريت،تو که ما رو به خاطر دو تا دستگاه سه گاه و آواز بيات زند،کردی سکه يه پول!لول

در اين پستی که شما نقل قول کردی،کجا من تعريف و تمجيد از کار های افتخاری کردم،مثل اينکه شما هم بيماری منو داريد،و پست ها رو دقيق نميخونيد،تازه من پيشنهاد دادم که 3 تا تاپيک ديگه برای ياد گيری افرادی مثل من و آقای افتخاری،که خبری از دستگاه های موسيقی ايرانی ندارند،زده بشه،برای آموزش.
خوب بگزريم.

شما ميگيد که آقای شجريان،برنامه گل ها رو تحريم کرد،اين حرف خودتون بود،منم ميگم به چه دلايلی،شما ميگيد به خاطر ابتزال!آيا فقط يک کلمه کافيست،اين مثل اين ميمونه که من بگم،آقای شجريان،اصلاً عددی نيست که بخواد برنامه گل ها رو تحريم کنه،در جايی که اساتيدی در آواز مثل استاد گلپا وجود داره!خوب غير منطقيست،چون هر هنرمندی،به خسوس در صدا،دارای ويژه گيهای خود هست،حتی افتخاری که اگه اشتباه نکنم شاگرد استاد شجريان بوده.

من دوست دارم که دقيقاً بدونم در کجا ها آقای افتخاری ،از لحاظ فنی،و تکنيک آواز،ايراد داشته،و چرا؟کدوم آهنگ ها بازاری به حساب مياد؟

من تعجب ميکنم که يک کسی که استاد بوده،و در گذشته کار های با ارزشی ارايه داده،حالا با چند اهنگ بازاری،و فالش،خودش رو خراب کنه،مسئله تجزيه و تحليل،آسار هست برای ياد گيری،نه اينکه بگيم،آقای شجريان خوب کرد که تحريم کرد،با اين کار ارزش کار خودش رو بالا برد،اين کافی نيست!

خوب در موسيقی سنتی ايرانی،من به شما احترام ميزرم،چون وارد تر از من هستيد،ولی به قول معروف،هر گلی يک بويی داره!

مگر،اجرا در برنامه گل ها،به معنی خراب کردن کارنامه هنری هست،ما خواستيم بدونيم که دلايل اين امر چی بوده،چون در جامعه ما،حرفی زده ميشه،تصميمی گرفته ميشه،بدون اينکه کسی بدونه،علتش چی بوده!

البته گاهی برای ادامه بحث،بايد سؤال پشت سؤال پرسيد،شده حکايت اون تاپيکی که من در بخش پيانو زدم،سؤالی پرسيدم،و همه در جواب گفتن،يعنی شما اين چيز ها رو نميدونيد!گفتم چرا،ولی خواستم بدونم شما هم ميدونيد!!!!

arian
Saturday 13 September 2008, 04:38 PM
مطلبي كه در ذيل نقل ميگردد بدون شك ارتباطي با موضوع اصلي تاپيك ندارد لكن از آنجاييكه بحثهاي زيادي در باره ي خروج استاداني از راديو مطرح گرديد مجبور به نقل قول مطالب از سال 56 شدم (قبلا از تمام دوستاني كه ممكن است خداي ناكرده از اين عمل دلخور شوند معذرت خواهي ميكنم ولي فكر كنم چه بخواهيم چه نخواهيم بايد معيار خود را بر كشف حقيقت ها بگذاريم) :



روزنامه اطلاعت 24/9/56



شجریان صحنه آواز را ترک می کند
خبرنگار - به شجریان می گویم شک ندارم که شما از کوشندگان واقعی موسیقی ایرانی هستید ، به همین خاطر است که از کناره گیری شما پس از آن همه فعالیت متعجب می شوم به خصوص که می دانم این روزها با رادیو و تلویزیون ملی ایران همکاری نمی کنید ؟
شجریان - مشکلات من ارج نگذاشتن به کار هنرمندان است . در شرایطی که زندگی کردن در اجتماع امروز ما روز به روز مشکل تز می شود و هزینه زندگی دائما رو به افزایش است زندگی کردن با پولی که سازمان به من می دهد بسیار مشکل است . با این درآمد نمی توانم به چیزی دلخوش باشم ! . اداره کردن یک خانواده 7 نفری با پولی که در حدود 5-6000 تومان در ماه برای آدمی مثل من که حتی خانه ای از خود ندارد دیگر وقت و فکر و خیال راحتی برایم باقی نگذاشته است که به هنرم بیاندیشم . بنابراین علتی هم نمی بینم که همچنان به کارم ادامه بدهم . الان بیش از دو ماه است که هیچ کاری عرضه نکرده ام و این بسیار ناراحتم می کند . حتی تمریناتم را نیز به تدریج کنار گذاشته ام ... اکنون بیش از سه سال است هر از گاهی در سازمان به منظور رسیدگی به مشکلات ما جلساتی برپا می شود ولی تا به حال هیچ نتیجه ای از این نشستها گرفته نشده است نمی دانم چه مشکلی است که حل شدنی نیست ... .


همانگونه كه دوستان ميدانند هوشنگ ابتهاج در سال 1351 برنامه ي گلهاي تازه را راه اندازي نمود و اين برنامه تا سال 1356 ادامه يافت و آغاز كار جناب شجريان با راديو از آشنايي وي با هوشنگ ابتهاج شروع شد . بخوانيم مصاحبه با آقاي هوشنگ ابتهاج :




روزنامه اطلاعات 28/10/56 : گفتگو با ابتهاج

چر ا هنرمندان موسیقی ایرانی رادیو را ترک می کنند ؟
خبرنگار- در موارد بسیاری دیده شده است رادیو از کسانی دعوت به همکاری در تولید موسیقی خود نموده که صلاحیت این کار را ندارند و بیشتر وقت خود را به کار در کاباره ها اختصاص داده اند و ضمنا نشان داده اند که موسیقی ایرانی را خود نمی شناسند بهتر نیست رادیو کسانی را که کار به شیوه کاباره ای و کافه ای را به کار خوب هنرمندانه ترجیح داده اند کنار بگذارد و به دنبال هنرمندانی به شیوه کار بهتر برود ؟
ابتهاج- سعی ما بر این بوده است که هنرمندانی که قسمت اعظم کارشان در کافه است وقتی به رادیو می آیند در این محدوده در راه اعتلای موسیقی خوب ایرانی کوشش کنند و در این جا از روش های کاباره ای استفاده نکنند به عقیده من سلیقه خاصی را بر دستگاه موسیقی وارد کنیم ، مردم از انواع موسیقی خوششان می آید و در این مورد نظرات شنوندگان و خواست آنان نیز باید مورد توجه قرار گیرد ؛ گروهی از مردم به این گونه خوانندگان توجه دارند و کار آنان را می پسندند .
خبرنگار – پس در این جا باید بپذیریم که شما بنا به دلایلی که می گویید ناچارید خط مشی خودتان را در زمینه موسیقی مورد توجه قرار ندهید چرا که می گویید هدفتان اشاعه موسیقی خوب است حال آنکه به کار گرفتن اینگونه به اصطلاح هنرمندان به علت رخوت و سستی و کج روی که در کارشان است و انعکاس دهنده هنر تجارتی هستند نه تنها پیشرفتی را موجب نشده است بلکه باعث بروز لطماتی نیز شده است که نمایان ترین شکل آن همان تصور غلطی است که بسیاری مردم از موسیقی ایرانی پیدا کرده اند .
ابتهاج- اینکه هنر مندی در کاباره کار کند دلیل بر محکومیت او نمی شود و ....
خبرنگار – به هر حال تضادی میان هدف و عمل تولید موسیقی در رادیو وجود دارد که دفاع از رسالت این واحد را مشکل کرده است البته ناگفته نماند برنامه های خوبی مانند گلچین هفته و بعضی برنامه های گلهای تازه را نیز تهیه کرده اید ...
نکته دیگر اینکه مدتی است هنرمندانی مانند محمودی ، شجریان ، پریسا ، تجویدی و ... مایل به همکاری با رادیو نیستند و دلایلی که برای این کار ابراز می کنند اگر فرض کنیم که بسیاری از دلایل شان برای این کار درست نیست از یکی از دلایل که نمی توانیم بگذریم تفاوت فاحش درآمد هنرمندان رادیو و هنرمندان بازار آزاد است .
ابتهاج – بله می پذیرم که میان درآمد داخل و خارج از رادیو تفاوت وجود دارد این تفاوت همه جا موجود است مثلا درآمدی که میان یک مهندس اداره و یک مهندس مقاطعه کار وجود دارد ، این درآمد کم به معنای کم ارج نهادن بر کار هنرمندان نیست ولی مادیات نباید در زندگی یک هنرمند تبدیل به یک هدف شود چون مسیر را عوض می کند و او را تبدیل به یک سوداگر می کند تاکید می کنم این حرف من به این معنی نیست که هنرمند گرسنه باشد و رفاه هنرمند باید تامین شود این وضع درست نیست و باید تغییر کند ولی سطح درآمد هنرمندان رادیو هیچ گاه به هنرمندان کاباره نخواهد رسید ولی باید کم شود و... .

alireza_amirsamimi
Saturday 13 September 2008, 09:05 PM
ممنون از آرین عزیز برای این پست.فکر نمیکردم طرز فکر استاد ابتهاج این شکلی باشه!!همیشه فقط دلیل اومدن خواننده های بازاری به گلها رو به عنوان دلیل استاد شجریان بیان میکردند.ممنون از آرین عزیز که قضیه مالی رو هم گفتند.البته با توجه به کارهای استاد شجریان و اساتید هم دوره ایشون مثل استاد علیزاده و استاد لطفی در سالهای ابتدای انقلاب به نظر میاد دلیل سیاسی اون دوران هم در این کار دخیل بوده
سعید جان برو کاست شور عشق و راز و نیاز و آتش دل رو از اول تا آخر خوب گوش کن.فکر میکنم شور عشق به مزاج تو بیشتر سازگار باشه.مخصوصا تصنیف کاست شور عشق(عشق شوری...)اگر اشتباه نکنم آهنگسازش استاد فریدون شهبازیان هستند.بعدش هم برو این کاست آخریهاش رو گوش کن میفهمی که افت کرده کارهاش.تو کاست راز و نیاز به همراه استاد علیزاده راستو پنجگاه رو که اون مو موقع دستگاه زیاد شناخته شده ای نبوده بسیار خوب و با درک بالا خونده .به خدا وقتی که کارهای جدیدش رو میبینم که میات رو سن صدا و سیما لب میزنه!!!یا میات توی کنسرت رشت لب میزنه و با اعتراض حاضرین کنسرتش به هم میخوره! واقعا افسوس میخورم.شجریان نوروز سال 72 یا 73 بود که در قبل از سال تحویل رفت صدا و سیما تصنیفش رو پخش کردند و لب نزد.تازه استاد مشکاتیان کلی شکوه کرد که چرا شجریان رفته صدا و سیما.چون جو صدا و سیما از لحاظ موسیقی بسیار ضعیفه.و مشکاتیان اعتقاد داشت که ایشون نباید بره و اعتراضش رو نشون بده.کما اینکه دیگه هم نرفت.
ببین موسیقی ایرانی یک اصولی داره و هر چیزی رو نمیشه به عنوان موسیقی ایرانی داد بیرون.اگه افتخاری خودش رو نیات خواننده موسیقی ایرانی معرفی کنه و بیات بگه من پاپ میخونم کسی نمیات اعتراض کنه که این چه تنظیمیه که آهنگساز کرده و ...!نو آوری در موسیقی ایرانی بدون درک درست آهنگساز امکان نداره!مثلا چرا کسی به نوآوری های شهرام ناظری اعتراض نمیکنه.دلیلش مشخصه چون کاراش هویت ایرانی داره وقتی گوش میکنی موسیقی ایرانی رو کامل احساس میکنی.و از خلاقیتش در آواز لذت میبری .مثل بعضی های دیگه شجریان رو هم کپی نمیکنه .تصنیف دل و جون از کاست قلندروار افتخاری ثانیه52 به بعد رو گوش کن یا اول قطعه قلندروار رو از همین کاست گوش کن.یاد فیلم هندی و امیتا باچان میفتی!!این موسیقی ایرانیه؟؟این آهنگهایی که شبیه جواد یساری و... خونده چی؟اینا موسیقی ایرانی قوی هست؟این بازاریه دیگه.وقتی میگه من کاری تو بازار ارائه میدم که فروش کنه.نشون میده تفکر ایشون چه شکلیه.همین حرف رو به پرویز مشکاتیان میگن و تو رادیو جواب داد من عاشق و متعلق به مردمم ولی اعتقادی ندارم که کار بازاری بدم!

arian
Sunday 14 September 2008, 08:32 AM
سلام خدمت دوستان عزيز .
به نظر من بايد به موضوع اصلي بحث برگرديم . توي اين تاپيك هدف ما بررسي اين مشكل بود كه چرا هنرمندان ما حتي در سبكهاي مختلف تمايلي به همكاري با يكديگر ندارند . پاوروتي بدون شك يكي از بزرگترين و شناخته شده ترين چهره هاي تاريخ موسيقي جهان است . اما چگونه پاوروتي كه يكي از خوانندگان اپرا بود به شهرتي در جهان دست يافت كه معمولا خوانندگان پاپ به اين ميزان محبوبيت و شهرت در ميان عموم مردم دست ميابند . بدون شك همه ي دوستان كنسرت هاي بزرگ وي را كه در آن روساي جمهور امريكا ، فرمانداران ايالات ، هنرپيشه ها و فوتباليستها و ... را ديده اند .
همگان ديده اند كه چگونه وي اپرا را از ميان كاخها و تالار هاي قرن هجدهم به ميان پاركهاي پاريس در لابلاي خيابانها برد تا مردم باز هم اپرا را به نوعي هنر پاپ بدانند . نه هنري اشرافي .
زماني كه تصميم گرفت از هنر خود به نفع امور خيريه در جهان بپردازد به همكاري با هنرمندان پاپ پرداخت. بسياري پاوروتي را متهم به اجراي سبك اپرا كردند ولي براي او زنده نگاهداشتن اپرا و آشني اين هنر با مردم و خدمات بشر دوستانه از هر چيزي حتي شهرتش مهمتر بود و از همين روي آن قدر بزرگ و شهير شد كه تمام تالارهاي جهاني ، زمين هاي فوتبال ، استاديومهاي ورزشي و حتي ميادين و خيابان هاي پايتخت ها را نيز فتح كرد . درگذشت وي را همگي به ياد داريم ، تمامي خبرگزاري ها و رسانه ها فقط يك خبر داشتند ، لوچيانو درگذشت . روساي جمهور پيام تسليت فرستادند . ولي لوچيانو زنده بود در قلب مردمي كه دوستشان داشت و مردمي كه برايش شمع روشن كرده بودند و در تمام جهان به پاس فقدان بزرگمردي كه ارزشهاي بزرگ انساني و والاي هنر را از جانمايه ي خويش به آنان هديه داده بود اشك ميريختند .
من و شما هم حتي در ايران وقتي به هم ميرسيديم با يكديگر به خاطرات تلخ و شيرين پاوروتي گريز ميزديم ، گويا او هموطن ما نيز بوده است و در همه ي جهان چنين بود . موسيقيدان جهاني يعني پاوروتي . اما پاوروتي چگونه توانست اين مرزهاي ساختگي بشري را درهم شكند و اين حصاروجود انساني و قومي و مليت را درنوردد تا به چهره اي جهاني دست يابد و هنر خود را فارغ از همه ي مرزها و حصارها با عشق به مردم پيوند زند؟والسلام.

alireza_amirsamimi
Sunday 14 September 2008, 10:16 AM
آرین جان پاوروتی به خاطر همین قضیه که شما نوشتی اپرا را به میان مردم آورد مدتی مورد حمله اهل فن قرار گرفت و گفتند که پاورتی اپرا رو بازاری کرده!حالا این چه جوری قراره مارو برگردونه به بحث!به خوبی چون بدترش تو ایران اتفاق میفته.
من این حرف رو که چرا سبک شجریان و سبک داریوش یا هر پاپ دیگه ای نمیتونند با هم کنسرت بدند رو دلیلش شرایط متفاوت اجتماعی ما و جهت گیری نسبت به این سبک ها میدونم نه مشکل جمع شدن هنرمندها.بابا هیچ جوره آب اینا توی جوب نمیتونه بره.و اطمینان داشته باشید بر فرض مهال هر کدوم از اساتید موسیقی ایرانی بخوان این کار بکنند(حتی شجریان که اعتبارش بالاست) به یکباره هدف لبه تیز منتقدین قرار میگیره و اعتباری رو که جمع کرده از دست میده.
ولی اینکه چرا هنرمندان موسیقی ایرانی مثل لطفی و شجریان و مشکاتین و علیزاده کنار هم قرار نمیگیرند در تاپیکی جدا و با اسمی متفاوت قابل بحثه

Leon
Sunday 14 September 2008, 10:30 AM
لطفاً اين قدر بحث رو هول محور کنسرت شجريان و داريوش نکشونيد،چون من هم اون اول گفتم که سؤال چيزه ديگهيست،همان چيزی که آرين،در پست آخر ادامه دادند.

arian
Sunday 14 September 2008, 10:44 AM
آرین جان پاوروتی به خاطر همین قضیه که شما نوشتی اپرا را به میان مردم آورد مدتی مورد حمله اهل فن قرار گرفت و گفتند که پاورتی اپرا رو بازاری کرده!حالا این چه جوری قراره مارو برگردونه به بحث!به خوبی چون بدترش تو ایران اتفاق میفته.
من این حرف رو که چرا سبک شجریان و سبک داریوش یا هر پاپ دیگه ای نمیتونند با هم کنسرت بدند رو دلیلش شرایط متفاوت اجتماعی ما و جهت گیری نسبت به این سبک ها میدونم نه مشکل جمع شدن هنرمندها.بابا هیچ جوره آب اینا توی جوب نمیتونه بره.و اطمینان داشته باشید بر فرض مهال هر کدوم از اساتید موسیقی ایرانی بخوان این کار بکنند(حتی شجریان که اعتبارش بالاست) به یکباره هدف لبه تیز منتقدین قرار میگیره و اعتباری رو که جمع کرده از دست میده.
ولی اینکه چرا هنرمندان موسیقی ایرانی مثل لطفی و شجریان و مشکاتین و علیزاده کنار هم قرار نمیگیرند در تاپیکی جدا و با اسمی متفاوت قابل بحثه
جناب امير صميمي
دقيقا سئوال همينه . چرا پاوروتي تونست با ارائه موسيقي با گروههاي پاپ كه تعدادش هم حداقل بيش از 50- 60 مورده . اينقدر موفق تر عمل كنه و محبوبيت بيشتري كسب كنه ولي استادان ايراني موسيقي سنتي و پاپ نميتونند. سئوال مهمتر من اين هست كه چرا فكر ميكنيم اگر دو استاد پاپ و سنتي كاري مشترك اجرا كنند اعتباري كه استاد سنتي جمع كرده از دست ميده ؟
چرا فكر ميكنيم كه موسيقي پاپ مبتذل است ؟ اگر فكر نميكرديم كه موسيقي پاپ مبتذله ، اين فكر را هم نميكرديم كه آبروي خودمون را از دست ميدهيم .
سئوال بعدي اينه كه چرا نميتونيم اين موسيقي مبتذل را با حضور بزرگان سنتي جهت دهي صحيح كنيم ؟

سپنتامهر
Sunday 14 September 2008, 11:01 AM
اگه این گفتگوهارو به این دید ببینیم شاید بشه گفت یه کار تلفیقی که بشه پاپ سنتی، رپ سنتی،.... درست برداشت کردم؟؟؟
اگه اینجور باشه که رنگ ملیت ازش میره، از دکتر قبادی، نوازنده سنتور و محقق موسیقی شنیدم که: خواستگاه های موسیقی 3 دستن،کلاسیک غربی، موسیقی هندی، موسیقی ایرانی، که مابقی الهام گرفته از این 3 خواستگاهن.
خوب حالا فکر میکنین این امانتی که از نیاکان بدستمون رسیده رو بهتره با شاخه های جدید پویوند بزنیمو رشد بدیم یا اینکه تلاش کنیم در مسیر خودش ارزشمندتر بشه؟
فکرشو بکنیم که 1 کنسرت میریم که با اجرای 1 خواننده ایرونی اونم کسی باشه که نزد 1 استاد آواز ایرونی آموزش دیده واسه، نمونه میگما کسی بدش نیاد، سینا سرلک هنرجوی استاد شجریان، خوب رفتی که نوای ایرونی بشنوی، بیادو به هر دلیلی ( جمع آوری پول برای ...، سیاسی ،اجتماعی،.....) چنتا قطعه پاپ اجرا کنه یا نه با 1 خواننده از سبک نوین رپ که افرادی هم دوستارشن اجرا داشته باشه، من باشم میگم این آقا به هر دلیلی که میخواد باشه خیلی کارش زشته چون هویت موسیقی ایرونی رو به جای جلا دادن خدشه دار میکنه.
درسته؟؟؟

alireza_amirsamimi
Sunday 14 September 2008, 11:21 AM
البته به نظر من دلیلش مشخصه!اونجا اروپاست و اینجا ایرانه.البته پاورتی به نظر من از اعتبارش استفاده کرده.اما منظور من از اینکه گفتم اینجا ایرانه:
در کشور ما اکثر سبک های غیر ایرانی بی اصالت عمل میکنند چه برسه به اینکه طرف اونور آبی یا لس آنجلسی باشه.
اگر که موسیقی پاپ ما یک اصالت مشخص داشت شاید این کار شدنی بود.این اتفاق در مورد رپ و ... هم در ایران افتاده.
مسئله فقط اصالت هم نیست.نگاه بدی که افراد نسبت به موسیقی پاپ در قبل از انقلاب دارند از لحاظ اخلاقی هم جلوی این کار رو میگیره.شاید به قول سعید متال در اروپا بیاد متالیکا با کلاسیک کنسرت بذارند.اونجا اروپاست.اینجا به این مسائل اهمیت داده میشه.اینکه یه خواننده پر قدرت ما اون ور آب مثل دائم الخمرها تو کنسرتش اربده میکشه!!این از لحاظ اخلاقی برای افراد موسیقی ایرانی قابل قبول نیست.چون فرهنگ ما مخالفت میکنه.وقتی که خواننده های پاپ میان خیلی راحت موسیقی ایرانی رو بدون بررسی تخصصی و حتی احترام به ملیت خودشون مورد حمله قرار میدن و گهگاه توهین میکنند شما نباید از موسیقی ایرانی توقع چراغ سبز برای اونها رو داشته باشید.یک نکته دیگه که در مصاحبه آقای ابتهاج که آرین گذاشته بود رو میتونید ببینید اینه که اساتید موسیقی ما موسیقی پاپ رو در اون زمان صاحب اصالت نمیدونن و اونها رو خواننده کاباره میدونن(که در مورد بیشتر اونها صحیحه).چه طوری موسیقی ایرانی با اون پیشینه ای که داره میات با اینجور خواننده ها کار مشترک ارائه بده؟!!معلومه که این کار انجام نمیشه
حالا یک نکته دیگه کنسرت داریوش و ابی رو به یاد داریم حتما حرف و حدیث بعد از اون رو شنیدید!!این دوتا آبشون با هم تو یه جوی نرفت چطوری میخوات با موسیقی ایرانی تو یه جوی بره

alireza_amirsamimi
Sunday 14 September 2008, 11:25 AM
اگه این گفتگوهارو به این دید ببینیم شاید بشه گفت یه کار تلفیقی که بشه پاپ سنتی، رپ سنتی،.... درست برداشت کردم؟؟؟
اگه اینجور باشه که رنگ ملیت ازش میره، از دکتر قبادی، نوازنده سنتور و محقق موسیقی شنیدم که: خواستگاه های موسیقی 3 دستن،کلاسیک غربی، موسیقی هندی، موسیقی ایرانی، که مابقی الهام گرفته از این 3 خواستگاهن.
خوب حالا فکر میکنین این امانتی که از نیاکان بدستمون رسیده رو بهتره با شاخه های جدید پویوند بزنیمو رشد بدیم یا اینکه تلاش کنیم در مسیر خودش ارزشمندتر بشه؟
فکرشو بکنیم که 1 کنسرت میریم که با اجرای 1 خواننده ایرونی اونم کسی باشه که نزد 1 استاد آواز ایرونی آموزش دیده واسه، نمونه میگما کسی بدش نیاد، سینا سرلک هنرجوی استاد شجریان، خوب رفتی که نوای ایرونی بشنوی، بیادو به هر دلیلی ( جمع آوری پول برای ...، سیاسی ،اجتماعی،.....) چنتا قطعه پاپ اجرا کنه یا نه با 1 خواننده از سبک نوین رپ که افرادی هم دوستارشن اجرا داشته باشه، من باشم میگم این آقا به هر دلیلی که میخواد باشه خیلی کارش زشته چون هویت موسیقی ایرونی رو به جای جلا دادن خدشه دار میکنه.
درسته؟؟؟
منظور دوستان موسیقی تلفیقی نیست .کنسرت مشترکه!بهتره بحث منحرف نشه

سپنتامهر
Sunday 14 September 2008, 12:13 PM
منم اشاره کردم
"یا نه با 1 خواننده از سبک نوین رپ که افرادی هم دوستارشن اجرا داشته باشه، من باشم میگم این آقا به هر دلیلی که میخواد باشه خیلی کارش زشته چون هویت موسیقی ایرونی رو به جای جلا دادن خدشه دار میکنه"
کنسرت مشترک باشه، فکرشو بکن شما داری شاهنامه میخونی با نوشتار ثلث عربی با اعراب گذاری، نه جور در میاد نه دلنشینه، منم خودم کارای دایوشو دوست دارم ولی نمیتونم وقتی شجریان گوش میدم آهنگ بعدیمو داریوش بشنوم، من که شنوندم، چه برسه به خواننده، جور در نمیاد.

arian
Sunday 14 September 2008, 01:46 PM
نگاه بدی که افراد نسبت به موسیقی پاپ در قبل از انقلاب دارند از لحاظ اخلاقی هم جلوی این کار رو میگیره
جناب امير صميمي ،بخشي از موسيقي ما موسيقي كاباره اي بوده است ولي اين موسيقي كمتر با مردم در ارتباط بوده است . ولي موسيقي پاپ قبل از انقلاب رابطه ي خوبي با مخاطب عام داشته ، البته مدت زمان بسيار كوتاهي پس از انقلاب به دلايل جو خاص انقلاب و شور و هيجان ، اين رابطه با موسيقي پاپ قطع گرديد ولي مجددا همين رابطه با موسيقي پاپ برقرار گرديد .

اینجا به این مسائل اهمیت داده میشه.اینکه یه خواننده پر قدرت ما اون ور آب مثل دائم الخمرها تو کنسرتش اربده میکشه!!
جناب امير صميمي اگر مبناي انتخاب مردم بر سلامت نفس موزيسين باشدمگر ما در موسيقي سنتي خود از اين گونه افراد كه دچار اعتياد يا دائم الخمر هستند كم داريم .
خداي نكرده قصد توهين به هيچ فرد خاصي نيست و اگر كلامي از بنده جايز به ايراد در اين پست ها نيست بفرماييد حتما اصلاح ميكنم .
وقتی که خواننده های پاپ میان خیلی راحت موسیقی ایرانی رو بدون بررسی تخصصی و حتی احترام به ملیت خودشون مورد حمله قرار میدن و گهگاه توهین میکنند شما نباید از موسیقی ایرانی توقع چراغ سبز برای اونها رو داشته باشید.
جناب امير صميمي اتفاقا اين قضيه هم كاملا دوطرفه است . يعني بخش سنتي كارها هم آنها را مبتذل مينامند . و اساس بحث هم از همين جا شروع ميشه ، كه چرا ما ايرانيان اينقدر پراكنده هستيم و امكان تحمل و همكاري با همديگر را نداريم . سليقه هاي غير سليقه هاي خودمون را برنمي تابيم . در صورتي كه وقتي موفق خواهيم شد كه جامعه چند صدايي داشته باشيم . نه تك صدايي . شما وضعيت سنتور قبل از اكران پنهاني سنتوري را با وضعيت سنتور پس از آن مقايسه كنيد . خيلي ها از آقاي مهرجويي و كامكار ايراد گرفتند ولي گرايش به سنتور در جامعه بيشتر شد .چرا هر روز در سايت نت سنتوري درخواست ميشه ؟ اينها به نظر من بيشتر بايد تحليل بشه .

یک نکته دیگه که در مصاحبه آقای ابتهاج که آرین گذاشته بود رو میتونید ببینید اینه که اساتید موسیقی ما موسیقی پاپ رو در اون زمان صاحب اصالت نمیدونن و اونها رو خواننده کاباره میدونن(که در مورد بیشتر اونها صحیحه).چه طوری موسیقی ایرانی با اون پیشینه ای که داره میات با اینجور خواننده ها کار مشترک ارائه بده؟!!

جناب امير صميمي ، موسيقي پاپ قبل از انقلاب همه اش كاباره اي نيست . اين برداشت اشتباهي از حرفهاي آقاي ابتهاج است .( مقاله اي در مورد كارهاي كاباره اي و دلايل ايجاد آن وجود دارد كه سعي ميكنم حتما پس از تايپ در سايت قرار دهم تا اين بحث كاملا روشن شود . )
هيچكس نميتونه اشعار جنتي عطايي يا تورج نگهبان ، يا سايه را با ملودي هاي عالي را با صداي دلنشين افرادي چون خانم هايده يا آهنگسازاني چون تجويدي را به علت كاباره اي بودن تخطئه كنه .
مطلبي را خدمت دوستان عرض خواهم كرد . شايد ما 3 دوره موسيقي در كشور داشته باشيم . موسيقي قاجار - موسيقي پهلوي - موسيقي پس از انقلاب كه در محتوي و شيوه ي اجرا و... با يكديگر تفاوتهاي اساي دارند . اين را صراحتا عرض ميكنم تعدادي از موزيسين هاي كنوني سعي دارند كه موسيقي قاجار را به موسيقي پس از انقلاب پيوند بزنند و بخش موسيقي مياني آنرا حذف نمايند . گويا كه در آن دوره ما اصلا موسيقي نداشته ايم . و اگر بخواهيم ابتذال در موسيقي را بررسي كنيم مبتذل ترين دوره موسيقي ما موسيقي قاجار است ولي كسي اجازه تخطئه كردن آن موسيقي را ندارد . امروز هم موسيقي مبتذل داريم و در آينده هم خواهيم داشت . ولي تخطئه كردن يك سبك اشتباهي ديگز است .
حالا یک نکته دیگه کنسرت داریوش و ابی رو به یاد داریم حتما حرف و حدیث بعد از اون رو شنیدید!!این دوتا آبشون با هم تو یه جوی نرفت چطوری میخوات با موسیقی ایرانی تو یه جوی بره
من البته موضوع آنها را نميدونم ولي اين هم مثالي ديگر است كه باز هم به حرف اول برگرديم چرا ما ظرفيت ارائه ي كارهاي مشترك نداريم حتي در وجود دو دوست و رفيق هم سبك مثل ابي و داريوش.

alireza_amirsamimi
Sunday 14 September 2008, 05:16 PM
آرین خان من دارم میگم اساتید سبک ما زیر بار مسائل اخلاقی پاپ اون ور آبی نمیرن شما میگی مردم ارتباط برقرار کردن؟؟!چه ربطی داشت.شما همش اومدی میگی مردم؟؟من دارم میگم اساتید مشکل دارن.از این دست مسائل اخلاقی در موسیقی ما هم هست ولی حداقل رو سن نیست.و یادم نمیاد شهرام ناظری و شجریان و ... مست کنند برن سر کنسرت بین قطعات داد بزن آخیییییییییییششششششششششش. طمئن باش اگر شجریان یا هر کسی بره با همچین کسایی کنسرت بده من طرفدارار شجریان(منظورم من شخصی نیست)اولین کسی هستم که شجریان رو زیر سوال میبرم و ...
ببین افراد موسیقی سنتی پاپ رو زیر سوال نمیبرن پاپ خوانها رو زیر سوال میبرن و میگن فلانی تو کاباره مخونده که این از لحاظ مدرک قابل بررسی هست توهین نیست.پاپ خوانها اصل موسیقی ما رو مورد توهین قرار میدند.مثلا وقتی یک نفر بیات بگه موسیقی ایرانی عرعری بیش نیست یا بگه این موسیقی نفر انگیزه این دیگه قابل بررسی نیست توهینه!
آرین جان بنده وارد نفس موسیقی پاپ نشدم که شما میای میگی ابتذال موسیقی پاپ!!من اصلا منظورم این نیست.من فقط منظورم جو پاپ خوانها هست که به ابتذال کشده شده.
حالا چون شما خانم هایده رو مثال زدید بنده هم روی همین موضوع مانور میدم تا حرف من مشخص تر بشه.بنده کار هایده رو با شعر استاد ابتهاج و ... زیر سوال نمیبرم بلکه خود هایده رو زیر سوال میبرم.من نمیدونم شما چند سالت هست ولی سن من قد نمیداد از مادر و پدرم و هم سنهای اونها سوال کردم.هایده شبها در خونه های وزیر شاه میخوند(شاهدش هم زندست و موجود).وقتی جوونای ما داشتن کشته میشدند ایشون خواننده درباری بود.مادرم میگفت مجله هاش رو هم دارم.این در حالی هست که اثری از محمدرضا شجریان و لطفی و ... نبود و این افراد به عنوان چهره مردمی شناخته میشدند.مادرم تعریف میکنه شب یلدا برنامه تو تلویزیون بود و هایده و ... مست داشتند میخوندند.این در اون شرایط جامعه ما اگر ابتذال نیست پس چیه؟؟!ایجا ایرانه و چه بخوایم و چه نخوایم این مسائل پذیرفته نیست.تازه کارهای اونور آب هایده و مهستی مثل این ور آبشون نیست و خط مشی دیگه ای رو طی میکنه

Leon
Sunday 14 September 2008, 06:38 PM
عليرضا جان،هم ميشه به صحبت های کامل شما بله گفت
ولی:



اين طرز تلقی هم ديگه جای در دنيای امروز نداره!سبک پاپ،جدا از موسيقی سنتی که در حال و هوا و ديمنسيون ديگه هست،اين مسايل جانبی هم رو داره،و نميشه گفت که چه پاپ و چه پاپ خوان ها،دچار ابتزال شدند،به اين نميگن ابتزال،شايد اگه منظورتون ابی هست،اين رو مردمی بودن،خاکی بودن بدونيم،اين چيزی که شما ميگيد هم غير قبول قبول هست!

ديگه عفت،و عرفان هم در نوازنده کماچه يا سه تاری نميشه ديد،که با جليقه ايی بر تن،چشمانی بسته،بر روی گليمی قرمز نشسته،همچين بيخود از عوالم هستی،در اوج هنر،مينوازد،که گويا روح در تن او ديگر نيست!

منظور اين هست که هر چيز جای خود دارد،ضمناً بحث اينکه در ايران فرهنگ ما بر نميداره رو اصلا قبول ندارم،به اين ميگن دوگانگی فرهنگی،چون در جامعه ما خيلی از موارد بسيار بد تر از خود امريکاست،حالا مست بودن،و اخيش گفتن ابی،فرهنگ ما رو نمی لرزونه!

50 % حرف های شما رو قبول دارم،من هم انتقاد شديد از ويديو های ايرانی که جديداً ميسازن دارم.
نه اينکه همه چی ok هست،ولی هر چيزی جای خود داره،انسان ،اين قدر ازاد هست که گهی سنتی گوش کنه و لذت ببره،و گهی هم مست کنه،و با فرياد خود رو خالی کنه!حد و مرزی وجود نداره!هيچ به اخلاق هم مربوط نميشه.


ابی هم چند وقت پيش با ارکستر سمفونيک المان،يک برنامه اجرا کرد و بيشتر فرهنگی بود،و هيچ اربده و چيزی هم نگفت،،،،يعنی همه چی جای خود!

اينکه اساتيد ما مشکل دارن،قابل قبول هست،ولی نبايد ديگه زياده روی کنن،چون آنها هم ديگه زبانم لال(باکره) نيستند!


برای مثال،خانم مدونا،در پيش بيسياری از خانواده ها چه در اروپا و چه امريکا،چهره مهبوبی نيست،و در چند کشور حتی،اجازه کنسرت هم نداشته،به خاطر برهنگی و...مسايل غير اخلاقی،ولی آيا در کنسرت مشترک با پاواروتی هم اين چنين بود!نه!
حتی برهنگی خانم مدونا،دارای دليل فمينيستی هست!که داستانی ديگر دارد!.

alireza_amirsamimi
Sunday 14 September 2008, 08:36 PM
شما هم همون حرف من رو داری میزنی.اینجا ایرانه.اگه مدونا میره هر کاری میکنه و بعد با پاورتی مرتب کنسرت میده آب هم از آب تکون نمیخوره چون اونجا اروپاست و ایشون آمریکایی هست و خیلی مسائل که برای ما قبیه به نظر میات برای یه آمریکایی طبیعیه و حتی افتخاره!!درست نیست بگم چه مسائلی .همه هم میدونن منظورم چیه
اما اینکه میگی اربده کشی از شدت حرارت کله معناش خاکی بودن خیلی برام جالبه!!پس از این به بعد همه مردم به خاطر خاکی بودن با کله گرم اربده بکشند.یا نمیدونم چرا لات ها رو از تو خیابون به جرم اربده کشی میگیرن.اینا که خیلی خاکی هستند!بابا سعید جان قربونت برم.این کار یه آدم متشخص نیست!کار یه اوباشه؟؟!چرا باید ابی با اون قدرت خوانندگی و صدای خوب و اعتبارش در موسیقی پاپ بیات تا این حد مست کنه که نتونه درست بایسته و اربده بکشه!به نظر من این اسمش فرهنگ یا هر چیزی رو که شما اسمش رو میذاری نیست و چه بخوایم و چه نخوایم این مملکت به یه عقایدی پایبنده و در هر حد و فرهنگی از جامعه اربده کشی و مست بودن وسط مردم کار مودبانه ای نیست چه برسه به خاکی بودن(کما اینکه در بعضی از کشور های اروپایی هم این معناش خاکی بودن نیست)
همونطور که قبلا هم گفتم من نمیگم که بعضی(میگم بعضی دقت کن)نوازنده های ما در خلوتشون هیچ کاری نمیکنند ولی اینم که میگی دیگه عفتی در نوازنده های ما نیست رو هم اصلا قبول ندارم و میتونیم بسیاری از نوازنده های حرفه ای خودمون رو برات نام ببرم که اهل هیچ برنامه منحرفی نیستند مثلا حسین علیزاده.حالا رو چه سندی اومدی اینو نوشتی من نمیدونم.
من نمیگم اگر فلان خواننده پاپ با شجریان و ... کنسرت بذاره در کنسرت فلان کار رو میکنه!!!من میگم همون کارهای سابق این افراد هست که جلوی این اتفاق رو میگیره

arian
Monday 15 September 2008, 08:29 AM
من نمیگم اگر فلان خواننده پاپ با شجریان و ... کنسرت بذاره در کنسرت فلان کار رو میکنه!!!من میگم همون کارهای سابق این افراد هست که جلوی این اتفاق رو میگیره

جناب امير صميمي قصد داشتم به بحث خاتمه دهم ولي اين گفته ي فوق بنده را باز به جاي اول كشوند . چرا استادان سنتي با استادان پاپ داخلي همكاري نميكنند؟ آقاي عصار و اصفهاني كه مشكلي ندارند . قبلا هم در پست ها عرض كرده بودم ولي جوابي داده نشد.
جناب آقاي امير صميمي در مورد همكاري استادان با خانم هايده هم اشتباه ميفرماييد .با يكديگر كار دارند .
ببخشيد خداي ناكرده نميخوام نامي از كسي ببرم ولي همه ي ما كنسرت هاي آقايون با افراد معتاد را هم ديده ايم .قبح اعتياد از شرابخواري كمتر است؟ چه طور از نوازنده هاي معتاد ميتوان در كنسرت ها استفاده كرد و زير بار اسم استادان بزرگ كاست فروخت ؟
در مورد زماني كه جوانهاي ما دسته دسته كشته ميشدند هم مطلبي عرض ميكنم و تمام . سرتون را درد نميارم .در آن زمان هم كه اساتيد سنتي ما در خواب خوش به سر ميبردند اشعار سياسي مال همين گروه پاپ بود . همين اشعار سياسي توي كارهاي چه كسي مي اومد چه كساني دستگير ميشدند و به ساواك ميرفتند؟از علي كنكوري و بن بست داريوش بگير تافرهاد و ... حتي درباري ترين خواننده ( گوگوش) نيز به گوش ميرسيد . پس ما نه مشكل اخلاقي داريم و نه مشكل سياسي . مشكل ما جاي ديگريست .

alireza_amirsamimi
Monday 15 September 2008, 09:46 AM
اینکه چرا با عصار و اصفهانی کنسرت نمیدن دلیلش مشخصه.تفاوت دوره و سن این افراد هست.
بنده درباره همکاری اساتید با هایده چیزی نگفتم!
بنده هم گفتم در نوازندگان خودمون هم معتاد و ... داریم و به خوبی میشناسم ولی در مجالس خودشون و خلوت خودشون برده و خبری از اربده کشی نبوده!
اینکه هم شما گفتید در دوره ای که جوانهای ما کشته میشدند و تمام !!!بنده جواب شما رو در مورد هایده گفتم که مثال زدید.من نگفتم کی اون دوره فعالیت سیاسی میکرده یا مال کی به گوش میرسید!!بنده گفتم شجریان اهل هیچ کدوم از برنامه های درباری نبود و صرفا مقایسه ای بود.استاد شجریان همیشه یک چهره مردمی بودند و هیچ وقت درگیر سیاست نشدند و آهنگ های اول انقلاب ایشون رو همه شنیدند.

Majed
Monday 15 September 2008, 01:07 PM
من با جاهایی از صحبت های علیرضا موافقم و با جاهایی از آریان عزیز ..

به نظر من هر چیزی در حیطه خودش تعریف میشه...

ببینید دوستان.. ما نمیتونیم هیچ وقت انتظار داشته باشیم که هر استاد سنتی ما "نام نمیبرم" بیاد با حتی بزرگ ترین استاد پاپ ایران که حتی هیچ مشکل اخلاقی هم نداشته باشه کنسرت مشترک بده...

الان عرض میکنم چرا...

به خاطر اینکه شنوندگان موسیقی سنتی این رو هیچ وقت نمیخوان .... سپنتامهر عزیز حرف بسیار قشنگی زد ..
به خاطر اینکه اون وقت نمیشه بهش گفت موسیقی سنتی....
ما از موسیقی سنتی انتظار اصالت داریم.. انتظار دیدن فرهنگ اصیل ایرانی رو داریم... انتظار عرفان و خلسه رو داریم....

ما اگه بخوایم این دو تا رو با هم قاطی کنیم دیگه انتظارمون از موسیقی سنتی برآورده نمیشه... و بالعکس از موسیقی پاپ

مهمترین وجه تمایز اینها جایگاه معنوی این دو سبک در اذهان عمومی هست...

مهمترین دلیلی که شاید از کارهای آقای افتخاری بد گفته میشه همینه.. چون آقای افتخاری به اسم موسیقی اصیل ایرانی داره اون معنویتی که در کارهای دیگر بزرکان هست رو از این موسیقی حذف میکنه و به سمتی میکشونه که بشه تیکه کلام افراد نه چندان درست ...

و این به نظر مشکلی هست که ما نمیتونیم اون رو پس بزنیم

Majed
Monday 15 September 2008, 01:15 PM
اما اگر بحث موسیقی تلفیقی هست که کلا موضوع عوض میشه ....

اگه یکی بیاد و سبکی جدید ابداع کنه که تلفیقی از این دو باشه ولی به اسم موسیقی پاپ یا سنتی نباشه خیلی هم خوب هست ...

مثل کاری که آقای نامجو کرد... البته بنده به شخصه اصلا کار ایشون رو دوست ندارم... اما این مهم نیست.. مهم اینه که ایشون جای خودش رو باز کرده.. هیچ کدوم از سبک ها رو هم زیر سوال نبرده ...

فقط عده ای از 3تار نوازان اعتراض دارن نسبت به ایشون که چرا این ساز رو به این شکل مینوازه که به نظر من شکایتی کاملا بی مورد و خودخواهانه هست..

اما موسیقی پاپ لس آنجلسی با موسیقی مثلا رپ خواستگاه مشرک دارن....
پس میشه اینها رو با هم قاطی کرد و تحت عنوان یک کار عرضه کرد.. همون طور که بارها این کار شده.. چون ماهیت هیچ کدوم از این سبک ها زیر سوال نمیره..

این نظر شخصی بنده بود.. منتظر شنیدن نظرات دوستان هم هستم

ارادتمند

arian
Monday 15 September 2008, 01:21 PM
ممنون از همه ي دوستاني كه لطف كردند و تاپيك را پربار تر كردند . بيت اول شعر زير را با صداي استاد شجريان تقديم جناب اميرصميمي عزيز ميكنم (كه خيلي دوستش دارم ):
آدمي در عالم خاكي نمي آيد به دست
عالمي ديگر ببايد ساخت وزنو آدمي

چون جناب لئون اين سئوال را فرموده بودند بيت بعدي همان شعر را نيز تقديم ايشون ميكنم ( كه خيلي دوستشون دارم):
عاقلي را گفتم اين احوال بين خنديد و گفت
صعب راهي بوالعجب فكري پريشان عالمي

Majed
Tuesday 16 September 2008, 08:54 AM
دوست عزیزم لئون زیر پست من تشکر نزدی ....
فکر میکنم با صحبتام مخالفی... یا اینکه اشتباه فکر میکنم...

اگه این طور هست بیا بالا بحث کنیم.... فکر میکنم حق این تاپیک این نباشه که اینجوری بخوابه...

جا برای بحث زیاد داره هنوز..

شاید یکی از خواننده های این تاپیک آینده ی موسیقی ما رو تو دستش بگیره و خط مشی فعالیتش رو تغییر بده... ما تو این سایت فعالیت میکنیم واسه همین.. اصلاح وضعیت موسیقی در حد توانمون .... پس حیفه اینجوری تموم بشه..
اما در مورد تاپیک های پیشنهادی... سعید جان یه لطفی بکن خودت این تاپیک هایی رو که پیشنهاد دادی استارت بزن... تا ما هم بیایم.. مطمئنم اونها هم مثل این تاپیک بحث داغ و سازنده ای رو دامن خواهند زد

ارادتمند..

arian
Tuesday 16 September 2008, 09:20 AM
ماجد خان من هم فكر ميكنم اين بحث ميتونه تموم نشه و ادامه پيدا كنه . ولي مسائل اخلاقي و غيره را بگذاريم كنار. فرض كنيم كه استادان پاپ موسيقي ما و استادان سنتي كار ما از نظر اخلاقي(فساد) فرشته هستند . ما فقط ميخواهيم دو استاد ايراني با دو سبك مختلف به شيوه ي پاوروتي و دوستان ( نه يوگي و دوستان) بيان كنار هم گاهي قطعه اي به شكل سنتي و گاهي هم قطعه اي به شكل پاپ اجرا كنند . چرا اين كار از نظر شما شدني نيست؟

Majed
Tuesday 16 September 2008, 09:43 AM
ممنونم فرامرز جان...

من اصلا کاری به مسایل اخلاقی ندارم... هر کسی مسئول اعمال خودشه .... و من به شخصه کاری به این ندارم که آقای ایکس چون مشروب میخوره.. اعتیاد داره.. یا کافره.. یا هر چیزه دیگه پس هنرش هم مرتوده ...

نه .. به نظر من این مساله دلیل اصلی نبود این همکاری نیست.. البته نمیتونم حرف علیرضای عزیز رو کاملا رد کنم ها... چون ایشون کاملا درست میگن.. اما به نظرم دلیل اصلی این نمیتونه باشه..

همون طور که تو پست قبلیم گفتمم به نظر من دلیل اصلی این عدم همکاری نبود خواستگاه مشترک معنوی و تاریخی بین این دو سبک هست...

ببینین اصلا یه جوریه... مثال میزنم... مثل اینه که یک دختر ترکمن از خطه شمالی کشورمون بیاد لباس ترکمنی بپوشه ... بعد موهاشو سیخ کنه بالا ... یه کفش اسپرت هم بپوشه....

دیگه نه به این میشه گفت پوشش قومی قبیله ای.. نه میشه گفت فشن مد روز... یه چیز قاراش میشه...

ولی در نقطه ی مقابل میشه اون مدل موها و کفش رو هم با مانتو ست کرد (تو ایران) ... هم با بلوز شلوار (تو اروپا) .. هم با تاپ و شلوارک(تو آمریکا) .. هم با پالتو و کلاه (تو روسیه) ...

چون این ترکیب نوع پوشش رو زیر سوال نمیبره .....

ما میتونیم در شاخه های مختلف موسیقی سنتی این همکاری رو داشته باشیم.. که داریم.. البته کمه.. قبول دارم.. مثل موسیقی لری یا موسیقی مازندرانی یا خیلی چیزای دیگه که در جاهایی از کنسرت های اساتید بزرگ یک اشاره ای بهشون میشه و از اونها استفاده میشه.. مثل استفاده قشمه در کار استاد شجریان... یا استفاده از 2سر کوتن و سورنا در کار آقای مختاباد یا همنخوانی ایشون با یکی از خواننده های مازندرانی...

چون بیس و پایه ی همه ی این موسیقی ها همون موسیقی ایرانی خودمونه.. جایگاه معنوی و فکری که در ذهن ما باز میکنه یکیه....

در نقطه مقابلش هم پاپ و رپ یا متال و راک و یا سبک های دیگه که دوستان کلاسیک کار و متال کار و ... استاد ترند هم وجود داره که میتونن یک سری از جاهای خالی رو برای همدیگه پر کنن..

ولی به نظر من قاطی کردن 2 چیز که ذاتشون با هم متفاوته صورت خوشی نداره ...

البته ناگفته نماند که من نظرم روی یک موسیقی تلفیقی جدید همونیه که گفتم... یعنی اون بحثش جداست و هیچ ایرادی نداره..

منتظر نظر دوستان هستم

arian
Tuesday 16 September 2008, 10:17 AM
ممنون ماجد خان توضيحات و مثال زيباتون كامل و جامع بود . ولي فكر ميكنم ميشه در صورتي كه تمايل به ارائه كار مشترك بين دو خواننده ما وجود داشته باشه ،كارهايي را مثلا در تصانيف موسيقي ايراني كه خب هم استادان سنتي بسيار اجرا نموده اند و هم خوانندگان پاپ ميتونند اجرا كنند براي اين كارهاي مشترك در نظر گرفت .
بدون شك كارهاي پاوروتي و دوستان هم تنظيمات خاص خودش را داشته . خيلي ها هم به آقاي پاوروتي منتقد بودند كه چرا به اجراي سبك اپرا دست ميزنه . ولي اين كار آقاي پاوروتي نه تنها ريشه ي اپرا را از بين نبرد بلكه تونست باعث زنده شدن اپرا هم بشه . نميدونم كارهاي آقاي andre rieu را ديده ايد يا نه . ايشون هم سعي داره در آلمان تا مردم را دوباره با موسيقي كلاسيك اشتي بده . به خاطر همين هم دست به نو آوري هاي زيادي در ارائه اين نوع موسيقي زده و اتفاقا ايشون هم در دنيا بسيار مطرح شده .
نمونه ديگر موسيقي كلاسيك و پاپ و موسيقي ملل در آثار آقاي ياني است كه خوب هم از موسيقي شرقي به خصوص هند و ايران و چين و همينطور آمريكاي لاتين به خوبي در لابلاي قطعاتش استفاده ميكنه .

بنده هم فرمايش شما را قبول دارم كه موسيقي داراي خاستگاه هاي متفاوتي است كه شايد اصليترين اين خاستگاه ها را بتونيم موسيقي هند و چين و ايران و كلاسيك غربي نام ببريم ولي بدون شك ذات موسيقي يگانه و واحد است (نقل از مرحوم صبا).
حتما دوستان هم اجراي يهودي منوهين و راوي شانكار را شنيده اند . چه كسي فكر ميكرد كه بشه با ساز ويولن يا پيانوموسيقي سنتي ايراني را اجرا كرد . ولي شد .
به نظر من مشكل اصلي ما اين است كه استادان موسيقي ما ميل به چنين همكاري هايي ندارند . و اين مشكل از ناحيه ي هر دو طرف است . ما سالهاست كه به هيچگونه نو آوري در ارائه موسيقي خود دست نزده ايم و هرگونه نو آوري را نيز خطري جدي براي از بين رفتن موسيقي سنتي خودمون ميدونيم در حاليكه در حال حاضر هم موسيقي سنتي ما نميتونه جوابگوي نيازهاي مخاطب جوان باشه و شايد از همين راه خطرات بسيار جدي تري آنرا تهديد كنه.

Leon
Thursday 18 September 2008, 06:23 PM
ماجد جان،اگر تشکر ميزدم که بحث به انتها ميرسيد، اين



همون The Show muss go an هست که حالا حالا ها ادامه داره!

شايد به يکی ديگر از مواردی که بشه بدان اشاره کرد و موسيقی سنتی را هم سو با پاپ نديد،و قابل تلفيق هم نباشند،شکل موسيقی های ما و نوع آهنگ سازی هست.

برای مثال در موسيقی غرب اي،ميبينيم که پاواروتی آهنگ های پاپ و...،را دو صدايی اجرا ميکند ولی اگر به شکل اهنگ ها دقت کنيم ميبينيم که يا پاپ کلاسيک هستند يا با لاد موزيک يا...،يعنی شکل و نوع آهنگ ها حالات خاصی دارند که حتی با خوندن پاواروتی زيبا تر ميشن،آهنگ های استينگ،و...
ولی اين شکل در موسيقی ما کمتر ديده ميشوند،بعضاً ترکيب هايی انجام ميشه ولی در حد کنسرت مشترک ،ان طور که ما بحث کرديم نيستند.
ولی با اين حال هنرمندانی بودند يا هستند که در هر دو سبک با هم همکاری ميکنند،مثلاً در موسيقی سنتی،لقمان ادهمی (ويلن)،فريد فرجاد (ويلن)،پرويز رحمان پناه (تار)،فرهنگ شريف(تار)،محمد هيدری(سنتور)،علی توّللی (ضرب)،و...
يا در موسيقی کلاسيک و پاپ،مثل،آرميک (گيتار)،عبدی يمينی (پيانيست،آهنگ ساز کلاسيک،رهبر ارکستر)،شهزاد روهانی،و....
ولی در بين خوانندگان کار ها چشم گير نيست،به همين دلايلی که عنوان کرديد!