PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معيار ها و استانداردها براي يك كار حرفه اي



arian
Tuesday 9 September 2008, 08:58 AM
دوست خوب و عزيزمون جناب آقاي عليرضا خان در تاپيكي موضوع زير را مطرح كرده بودند . خود من نيز علاقه داشتم تا جواب براي سئوالات ايشون بدونم لذا مطالب ايشان را در اين تاپيك مطرح شد تا دوستان منجمله جناب امير عزيز ( sensation ) محيت فرمايند توضيحات اساسي تري در اين زمينه ارائه بفرمايند .
و اما سئوال : چه معیار و قاعده و استانداردی هست که من شنونده موسیقی بتونم تشخیص بدم کاری که دارم گوش میدم حرفه ای هست؟ آیا تعریف شده ؟ آیا این تعریف رو همگان قبول دارند؟ آیا اصلا میشه قاعده و استانداردی براش تعریف کرد یا موسیقی و نوع آن و نوع شنیدن کارها و کلا هنر میتونه یک چیز سلیقه ای باشه؟

ببنید من می خوام اینو بگم بنده به عنوان کسی که سالها با موسیقی مثلا سیاوش قمیشی به عنوام یک فن ( حالا چه درست چه غلط ) ارتباط برقرار کردم، چطور میتونم معیار استاندار رو بشناسم و بتونم قبول کنم که کار ایشان حرفه ای نیست؟ خب قبول کنید به حرف مثلا شخصی که در فروم مثل شما هست خیلی دشوار هست گوش داد؟ ( همونطر که مثلا شما حرف من رو نمی تونین قبول کنید، هر چند می دونم که الان میگید من کسی رو مجبور نکردم گوش بده ) من دنبال اون اثبات قضیه هستم، من می خوام دیگه مشکلی نداشته باشم و واقعا درک کنم که این موسیقی که گوش میدم حرفه ای نیست و بیشتر وقت و گوش خودم رو هدر و خراب نکنم.

Sensation
Thursday 11 September 2008, 04:19 PM
خوب اين تاپيك رو چند روزي هست ديدم متاسفانه بسيار مشغله زياد بود

قبل از اينكه بحث رو شروع كنيم بايد چند مورد رو قبل از شروع اون در نظر داشته باشيم وگرنه شايد به جواب نرسيم.
اين كه مطلب رو حول سياوس ميچرخونم صرفا به خاطر اين هست كه مثال كلي هست.دوستان جهت گرايانه برداشت نكنن.منظور بسياري از هنرمندان ما هست كه از داشن كم مردم در شنيدار براي راحت تر كار كردن استفاده ميكنند.به حق هم اين هنرمندان كم نيستند !

اولين مورد اينكه بحث حرفه اي و شنيدار حرفه اي چزي نيست كه بتونيم به همگان ارتباطش بديم.اگر قرار بود همه چيز به صورت همگاني بررسي باييد 100 % قبول كنيم كه ايران داراي 50 % هنرمند رپ و پاپ هستند و بايد اين رو هم با توجه به اين مقوله در ظنر بگيريم كه تا چتند سال بعد كليه مردم ايران يا خواننده ميشند يا آهنگساز !

خوب همچين عقيده اي كاملا اشتباه هست.
پس وقتي ما قرار هست بحث رو به صورت حرفه اي و در پارامترهاي خودش در هر سبكي دنبال كنيم بايد دنبال خصوص باشيم نه ديد عمومي چون در حالت عادي همه چيز در زندگي عمومي هست و تنها بخش هايي مختص به علم و داشن بيشتري مربوط ميشه.

براي شنيدن موسيقي و لذت از بردن از اونئهيچ قاعده و قانوني وجود نداره چون ممكن هست هر شخصي سليقه خاص خود رو در اين وادي داشته باشه.
به عنوان مثال يكي علاقه داره پاواروتي گوش كنه ؟
يكي علاقه داره انريكه گوش كنه ؟
يكي دوست داره عباش قادري گوش كنه ؟
يكي دوست داره جوا يساري گوش كنه ؟
يكي دوست داره صداي جس رو گوش كنه ؟
يكي دوست داره صداي امينم رو گوش كنه ؟

و هزارن سليقه ديگه.
اين شنيدار و سليقه ها و انتخاب يكي از موارد بالا و حتي انتخاب چند موارد بالا باعث نفي بقيه موارد و بد بودن اون ها نميشه دوستان.اما دليل و منطقي كه ما براي كيفيت و كواليتي و شفافيت آهنگ ها در نظر ميگيريم ديگه سليقه اي نيست !

به عنوان مثال هيچ شخصي نبايد بياد تو آهنگ راك آرپگيتور ترنس استفاده كنه ؟
هيچ شخصي نبايد بياد در آهنگ رپ از صداي استاد بنان يا شجريان استفاده كنه ؟
هيچ شخصي نبايد در آهنگ ترنس كيك ضعيفي رو به عنوان پايه قرار بده چون از اصول اين سبك داشتن كيك و درام كاملا شكيل و حرفه اي و شفاف و در عين حال كمپرس شده هست !

هيچ شخصي در آهنگ هاي سنتي نمياد از تيونينگ صدا در حد 99 استفاده كنه ؟
در موسيقي هاي پاپ نبايد اونقدر مخلطو و اضافات داشته باشه تا موسيقي پاپ رو صرفا از حالت پاپ خارج كنه !

اين تفاوت رو ميشه بين آلبوم هاي گروه گروه آبجيز در زمينه پاپ - وكال
در آلبوم نازنين افشين جج در زمينه پاپ
در آلبوم ليلا فروهر كه امسال نسبت به 10 سال گذشته كارش متفاوت بود اقاي زماني خوب كرده بودند.
در آلبوم ارش لباف و آبوم معين مشاهده كرد.

مطالب بالا رو گفتم كه فكر نكنيد من دشمن موسيقي ايراني هستم !

اما آلبوم هاي پاپ در خارج از ايران :
آلبوم سارا برايتمن سال 2008 با نام سمفوني در زمينه پاپ - وكال Sarah Brightman Symphony [2008]
آلبوم انريكه ايگلسياس در زمينه پاپ - وكال
آلبوم ناتاشا بدين فيلد دز سال 2008 Natasha Bedingfield Pocketful Of Sunshine
و خيلي هاي ديگه رو نام برد !

وقتي شما اين آلبوم ها رو گوش بديد به خصوص آلبوم ابجيز و آلبوم نازنين افشين جم براتون جالب هست اون پاپ كجا ! پاپ داخل ايران جا ! چرا ؟

چون دقيقا در مسير درست هدايت شدند
از لحاظ ميكس و مسترينگ در وضعيت بهتري قرار دارند.
آلبوم آبجيز از لحاظ فني با اينكه سبك جالبي داره و تا حالا در ايران نبوده و تجربه اول اين گروه و اين دو خواهر ايراني هست واقعا از لحاظ ركود صداها ساز ها و تمامي جهات شاهكار بود !
شايد شما خوشتون نياد چون هر شحصي دنبال هدفي از موسيقي هست.و ارتباطي خاص.

اما نكات فني چيزي نيست كه با سليقه همخوني داشته باشه.

يك مخاطب حرفه اي ميتونه آهنگايي رو از سال هاي 94 به بعد تا قبل سال 200 هم گوش كنه اما اين دليل بر تمام و كمال بودن اون آهنگ نخواهد بود.

در موسيقي حرفه اي استفاده از تيون بايد رد حد معقول باشه !
در موسيقي حرفه اي بايد تلفيق زماني صورت بگيره كه فرد آهنگساز حداتقل در يك سبك استاد هست ! ( استاد از ديد افرادي كه در همه جاي دنيا مطرح هستند نه از ديد افرادي كه هم وطن او هستند )
من خودم بيش از همه عاشق ايرانم اما هيچ وقت نميتونم بيش از حد به خودم ارفاق داشته باشم دوستان.

ببينيد شخصي مثل سياوش قميشي در نزد بسياري از ايرانيان شايد محبو باشه اما نه به دلايل فني ! بلكه به دلايل سليقه اي چون يك شنونده عام هيچ وقت نمياد دنبال چگونگي و ساهت يك آهنگ باشه و آهنگ رو بسنجه بيشتر دنبال برقراري حس هست.

اما يك شنونده واقعي به محض اينكه آلبومي ضعيف تر رو از فرد و هنرمند مورد علاقش بشنوه بسيار ناراحت ميشه .!

بسياري از ما تو اين جور مسائل هميشه دوست داريم از ايران دفاع كنيم و يا يه راهي رو پيدا كنيم تا ايران رو از اين مهلكه فراري بديم !
اما بايد از خودمون بپرسيم كه مثلا چرا شخصي مثل كريس دي برگ رو در تمامي دنيا دوست دارند از ژاپن تا هند از هند تا ايران از ايران تا اروپا از اروپا تا آمريكا !
درسته ايشون ممكنه مخالفان بسياري رو داشته باشه !
ممكنه منتقدين و دشمنان زيادي رو هم داشته باشه اين امر در همه زمينه هاي زندگي هست !
اما ايا سياوش قميشي هم اينگونست ؟

چرا وقتي شهرام ناظري براي كنسرت به كشور فرانسه ميشه با چنان استقبالي مواجه ميشه كه شايد بزرگان فرانسه با اون مواجه نشن ؟
خوب دليلش معلومه چون شهرام ناظري در زمينه كاري خودش كارش رو خوب بلده و صرفا دنبال اين نيست كه هر سال يك مجموعه رو چه با كيفيت و چه بي كفيت در معرض همگان قرار بدهه !

يك آلبوم اخير اقاي قميشي روي خيلي از سايت هاي ايراني و بدون اطلاعات لازم مورد تعريف و تمجيد قرار گرفته اما آيا مثلا من يعني Sensation‌ بايد اين ديد عمومي رو به اجبار قلو كنم يا به عقل - دانش - اطلاعات و مقايسه آهنگاي هم طراز اون در اين زمينه بپردازم و بعد نظرم رو بگم‌ ؟

آيا به عنوان يك شنونده حرفه اي نبايد انتظار داشته باشم كه شخص و اشخاصي با اين همه پز و اين همه تبليغات سو ء به مدت 10سال كاره تكراري ارائه كنند و موسيقي كيبردي ؟

آيا بايد موسيقي رو مثل فوتبال در ايران تا مرض نابودي اثر پيش برد ؟

ايا من بايد چون تمام شبكه ايران موزيك و بسياري از كانال هاي ديگه دارن كليپ هاي 50 هزارتوماني نشون ميدن كه حتي توش دكور صحنه و واقعي هم رعايت نشده قبول داشته باشم ؟

ايا همه نميتونن مثل آرش لباف كليپ هاي شكيل و با هزينه درست كنن ؟
البته به داستاني كه در يك كليپ ميگذره كاري نداريم جون كاملا عقيده هر شخصي در اين زمينه ها خصوصي هست اما ايا زاويه دوربين ها - كيفيت تصاوير - طراحي لباس - طراحي صجنه !‌طراحي و نورپردازي و داستان پردازي كليپ هم شخصي هست ؟!‌
ايا نبايد معياري داشته باشه البته من اصلا عهلاقه اي به تلويزيون و ماهواره و كلا تصوير ندارم اما بعضي معيار ها رو بايد قبول داشته باشيم.!

ايا خيلي از افراد در اروپا اين امكانات رو ندارن كه سالي يك البوم دست و پا شكسته بدن ؟
خوب مسلما همه اين امكان رو دارند ! اما چرا اينگونه نيست ؟

ايا وقتي يك موسيقي ساخته ميشه نبايد صداهاي به كار رفته در حد تكنولوژي روز باشه ؟
آيا بايد موسيقي پاپ ايران با موسيقي پاپ در اروپا زمين تا آسمون فاصله داشته باشه ؟
آيا بايد براي پر محتوي نشون دادن موسيقي پاپ ما اون رو مخلوط كنيم با هر چي شد ؟
بعد در قسمت genre كار هيچ گزنيه رو نزنيم ؟ چون خوب واقعا نميدونيم جي بايد بزنيم ؟

آيا آلبوم نبايد هدفي رو داشته باشه و بايد تمامي ترك ها از هم تافته جدا بافته باشه ؟
ايا يك هنرمند نبايد مسيري خاص داشته باشه ؟

به عنوان مثال آلبوم شبح بهنام صفاريان كه از نظر نكات فني و ميسك و مسترينگ در حد قابل قبولي بود نسبت به آلبوم هاي موجود نبود ؟
با وجود اين نكته روشن و رعايت نكات فني در حد عالي آيا اين آلبوم هدفي داشت ؟
ايا ترك ها در اين آلبوم با هم ارتباط معنايي داشتند ؟
آيا ماندگار شد با وجود اون همه زحمت ؟
مگه اين كار توسط بهروز صفاريان انجام نشده بود ؟

ايا به اندازه اولين آلبوم فريدون مورد استقبال قرار گرفت و ايا ماندگار شد ؟
خوب اين آلبوم هم تويط بهروز بود پس نتيجه ها چرا متفاوت بود ؟
ايا مثلا آهنگ خوشگل عاشق از فريدون كه در هر 10 ثانيه يك تغيير در اون ايجاد ميشه و در همين ايران هم توليد ميشه ! بايد از آلبوم سياوش ها - حسن ها - گوگوش ها ! و غيره كه تجربه بيشتري دارند ضععيف تر باشه ؟
چرا بايد ضعيف تر باشه وقتي علمي به روز تر رو داره ارائه ميده ؟ اونم با بهانه اينكه ما همه در ايران هستيم ؟ ايا چون بهروز جوان تر هست و ايده بيتشري و كيفيت بيشتري رو ارائه ميكنه بايد با توجه به سن قضاوت كنيم يا سنت هاي ديرينه ؟
مگه نميگيم موسيقي هر روز داره پيشرفت ميكنه ؟
مگه همه ما معتقد بر اين نيستيم كه موسيقي ثبات نخواهد داشت ! و مدام پيشرفت خواهد كرد ؟

ايا بقيه در ايران كارشون به همين تركيب موندگار شد يا هر آهنگي رو بيش از يك هفته گوش ميدن شنوندگان ؟ و بعد آهنگ جديد !‌ ايا اين مخاطب ميتونه راجب حرفه اي بودن يك آهنگ و جنبه هاي مختلف اون نظري رو ثبت كنه ؟
آيا اين مخاطبي كه هر روز داره 100 تا آهنگ جديد گوش ميكنه به راحتي يك منقد خوب هم خواهد بود ؟

آيا نبايد اولين آلبوم فريدون به خاطر اون همه تغييرات و اون همه خلاقيت از البوم هاي لس آنجلسي مخاطب بيشتري داشته باشه ؟
قطعا داره ! همون طوري كه در زمان خودش همگي شاهد اين امر بوديم !
(( حاشيه : مثال اين آلبوم و آلبوم هاي ايراني به معناي معرفي و تبليغ نيست ! بلكه تمثيلي از نمونه هاي ايراني و ايده هاي جوان هست كه بحث در انحصار ايران پيش بره ))
پس ميتونيم نتيجه بگيريم هيچ مطلقي وجود نخواهد داشت.
خارج از ايران يا داخل ايران بودن و يا مخاطب چنيدن ساله يك فرد بودن اصلي بسيار ارزشمند هست و اين شخصيت مخاطب رو ميرسونه و هنر پروري اون رو و قابل احترام هست.

اما نتيجه اي كه كما در بين عموم هميشه ميبينم با نتيجه هاي مختلفي كه از ديد و جنبه هاي مختلف به يك آلبوم حرفي اي نگاه ميكينم امري كاملا متفاوت و با ويژگي هاي مختلفي هست.

موفق باشيد دوستان.

arian
Saturday 13 September 2008, 12:24 PM
سلام خدمت شما امير خان عزيز .
ممنون از ارائه ي نقطه نظرات خوب و سودمند شما . منتظر هستيم تا جناب عليرضا خان و ساير دوستان نيز لطف كنند و مطالب خوبشان را در ادامه مطرح فرمايند تا بتونيم به درك صحيحي از معيارها و استانداردهاي يك كار حرفه اي و اختلاف آن با كارهاي سطحي برسيم .

Leon
Sunday 14 September 2008, 11:05 AM
نکته های زيادی هست که در شکل گيری يک کار حرفه ايی نقش بازی ميکنند،ولی در ابتدا بايد به اين نکته اشاره کنم،که در مرحله اول،اون چه مورد اهميت هست،اين هست که موسيقی به گوش خوش بياد!!!


برای خيلی از مردم،در مرحله اول،نوعی از موسيقی مورد توجه هست که احساسات رو بر انگيخته کند،به گوش خوش بياد،و به دل بشينه!!به همين سادگی،حالا اين برای يکی موسيقی سنتی هست ،برای يک نفر پاپ،برای يک نفر ديگر کلاسيک،و...


برای مثال آهنگ ساده،روان،و زيبای خواب های طلا ايی رو در نظر بگيريد،که فقط با يک پيانو اجرا ميشه،آيا اين کار حرفه ايی به حساب مياد؟


در مرحله بعد ميشه به تنظيم آهنگ اشاره کرد،و اين دقيقاً تفاوتيست که ايجاد تفاوت ميکند،اين دقيقاً تفاوت بين موسيقی در 20 يا 30 سال پيش را با امروز مشخص ميکند!


در مارکت ايرانی،تنظيم ها بسيار ضعيف هستند حتی در لس انجلس!ديگه چه برسه به ايران،به دلايل خيلی زيادی.


مطمئناً تنظيم با ارکستر های حرفه اي بسيار گران تمام ميشود،و حتی گاهی فروش cd ها هم جواب گوی اين خرج نيست.


برای اهل فن موسيقی،که به طور خيلی دقيق تر به موسيقی توجه دارند تا مردم معمولی،مسئله شکل ديگهی دارد.بری مثال به موسيقی کيتارو يا ونگليس يا يانی نگاه کنيد،جدا از آهنگ سازی قوی،اون چه موسيقی اين هنرمندن رو متمايز ميکند تنظيم های بسيار بسيار قوی هست،چه ارکستری يا در استوديو.


بسياری از آهنگ های ونگليس، يک ملو دی ساده هست که تکرار ميشه،ولی اين تنظيم هست که آهنگ رو جاودانه کرده،برای مثال موسيقی فيلم Blade Runner.


در کار های ايرانی بايد کمی هم حق به هنرمند بديم،و ا و را مثلاً با د بورگ مقايسه نکنيم،از اين لحاظ که ايرانی ها با هزار مشکل مالی،و فرهنگی،و...اثر بيرون ميدهند،ولی کسی مثل کريس د بورگ،در بهترين استوديو های جهان آهنگ ضبط ميکنه بدون اينکه به پولش فکر کنه،يا در استاديوم مونيخ آلمان،در مقابل 30 يا 40 هزار نفر کنسرت
اجرا ميکند.در حال اي که در کشور ما يک بار مجوز ميداند،يک بر لغو ميکنن،دفعه بعد طرف رو بازداشت ،ميکنن.



از بحث دور نشيم،برای مثال به اهنگ زير گوش کنيد،اين کار برای من يک کار حرفه اي بحساب مياد چون بهترين تنظيمی بوده که تا به حال از اين آهنگ شنيدم.


Czardas اثر ی از Monti با اجرای Richard clayderman و ارکستر سمفونيک مجارستان.




You can see links before reply

Sensation
Sunday 14 September 2008, 11:55 AM
لئون جان ممنونم از اين نظر اما در اين باره :


در کار های ايرانی بايد کمی هم حق به هنرمند بديم،و ا و را مثلاً با د بورگ مقايسه نکنيم،از اين لحاظ که ايرانی ها با هزار مشکل مالی،و فرهنگی،و...اثر بيرون ميدهند،ولی کسی مثل کريس د بورگ،در بهترين استوديو های جهان آهنگ ضبط ميکنه بدون اينکه به پولش فکر کنه،يا در استاديوم مونيخ آلمان،در مقابل 30 يا 40 هزار نفر کنسرت
اجرا ميکند.در حال اي که در کشور ما يک بار مجوز ميداند،يک بر لغو ميکنن،دفعه بعد طرف رو بازداشت ،ميکنن.


100 مخالف هستم !
من نميدونم چرا ما دوست داريم فرار كنيم !
عادت ما اين هست كه همش گناه رو به گردن وزن و قافيه بندازيم !

كنسرت هاي كريس دي برگ اگه جمعيتي معادل 40 هزار نفر رو در خود جاي ميده اما كنسرت هاي داريوش !‌ شايد دو برابر اين رو در خود جاي بده ! امات آيا هر دو يك مسير رو رفتن ؟ ( من مخالف داريوش نيستم ) اما آيا در آمريكا و لس آنجلس استوديوي خوب نيست ؟
اون همه هنرمند اونجا دارند كجا كار ضبط ميكنند ?

بسياري از هنرمندان روز دنيا خودوشن استوديو دارند و اصلا نتيجه نهايي كار به استودوي ربطي نداره.شما اگه ميكس و مسترينگ رو بلد نباشيد در بهترين استوديو هاي دنيا هم كه باشيد باز مشكل تنظيم رو خواهدي داشت و اين امري اثبات شده هست !

تو كشور ايران از نظر من بهترين كار در حال حاضر ندادن مجوز هست !
چون در اروپا دليل داره كه كسي به 1ول فكر نميكنه در اونجا شغل اصلي كسي موسيقي نيست مگر در اثر خاك و خون خوردن در اين عرصه اما با اين شيوه ايران و شوق و ذوق جوان ها احتمالا در چند سال بعد به جاي دانشگاه رفتن كه يك زماني مد شده بود و در نهايت نتيجش رو از اخبار ديديدم ! احتمالا همه ميشن آهنگساز و موزيسين !

پس نيكوست كه اصولي پيش بره و جلوش گرفته بشه.
به نظر شما چرا بايد بيان به جووني 16 تا 22 ساله كه حتي شخصيت اخلاقي خوب يهم نداره مجوز كنسرت بدن ؟
به نظر شما اين شخص در اين سن چه قدر ميتونه معناي آينده موزيك رو حس كنه ؟
به نظر شما وقتي يك مجله موسيقي رو باز ميكني و ميبيني از سردبير - برگ اول و برگ آخر تماما و كمال دروغ محض هست چرا بايد هي بيام دفاع الكي كنيم ؟

شايد اوضاع ايران به ضرر خوده من كه علاقه وافري به اجراي برنامه لايو دارم وارد كنه اما من از اين قضيه هيچ وقت گله اي نكردم ! در حالي كه هر موزيسيني كه حتي جلوي دوربين بلد نيست براي يك عكس صاف وايسه از اين گله داره كه :

در ايران استوديو خوب نيست !
در ايران مجوز نميدن !
در ايران هزينه ها بالاست !
در ايران سخت ميگيرن !
و هزاران حرف و حديثي كه شايد معناي اون رو هم بلد نباشن !

من در اينجا رسما و كتبا باري نظر نهايي خودم اعلام ميكنم كه :
اگه اين قشر حال حاضر ما به همون استودوي هايي كه ما فقط تصورشون ميكنيم برن چيز عجيبي نخواهند ديد و باز هم كار همين خواهد بود چون دقيقا همين ابزار رو ميبينن اما چون هدفي جز شوق جواني و يا مثل لس آنجلسي ها هدفي جز بازاري بودن ندارن ! كاري از بيش نخواهند برد چون اصلا نميدونن دنبال چي هستند !

كما اينكه بارها گفتم atb هميشه ميگه من از ساده ترين ابزار به بهترين نتايج ميرسم !

نتيجه نهايي موسيقي اصلا ارتباطي به ابزار استوديو نخواهد داشت.
نتيجه نهايي يك ايده و يك راه جديد به سختي كشيدندز زندگي و ندادن مجوز ارتباطي نخواهد داشت.
ايراني ها به علت داشتن جمعيت اضافه در همه جاي دنيا بيشترين مخاطب رو در هر كنسرتي خواهند داشت از محمد شماعي زاده بگيريم تا گوگوش و تا ابي و بقيه...! كه ريش سفيد هاي لس آنجلسي هستند.

در داخل هم همين طور هست.
شايد يك كنسرت محلي كوچيك از يك كلاب رسمي اروپايي بيشتر جمعيت داشته باشه اما هيچ ارتباطي به اينكه فرد موزيسين رو اجبار كنه براي ساختن موسيقي خوب نيست بلكه اين تماشاگر ها هستن كه بايد موسيقي خوب بخوان نه مشكلات خوانندگان و عيب يابي اونها!

در ايران تمامي امكانات هست از ريزترين تا درشت ترين.
استودوي هاي شخي موسيقي هم از نونوايي ها بيشتر شده ! چيزي هست كه داريم به وضوح ميبينيم !

اون افرادي هم كه استوديو با هزينه كم ميزنن تا بين دوستان هم محلي معروف بشن ميتونن اين كار رو نكنن كسي اجباري نكرده كه هر شخصي با خرج 10 ميليون تومان پول و بدون علم و حتي با علم متوسط رو به بالا يك شبه بياد جا پاي افرادي بذاره كه فقط 10 سال شاگردي كردند !

ما اونقدر از هنرمندان دفاع يك طرفه كرده ايم كه بايد مخاطبين نسل جديد بشينن پاي ايران موزيك و پي ام سي تا به جاي شوهاي شيك و پيك تبليغا عينك و مدل مو ببينين !
البته عينك رو من تخصصي توش ندارم اما تو مدلينگ مو تجربه خوبي دارم و ميدونم اين مدل هايي كه با كلي دنگ و فنگ درست ميشن تنها در ايران شكل گرفته اما در خارج ايران به جز شبكه هاي ايراني همچين چيزي موجود نيست.

يك مخاطب وقتي ميشينه آهنگ راك رو با صدايي يك خواننده پاپ و به سبك 6 و 8 گوش ميكنه اين ديگه مشكل هنرمند و عقل كم اون نيست ! بلكه سو استفاده از شنونده هست. !

در نهايت خواهشا برادرانه و صادقانه اينقدر نگيد :
ايران امكانات نداره ِ!
ايران هنرمندان در مضيقه و سختي هستند !
ايران مجوز نميدن !
ايران ايجونري ايران اوجوري بابا پس مجوز اين همه آلبوم رو كي ميده نكنه من !!!!!!!!!!!!!
يك نگاهي به مجلات و بازار انقلاب كنيد آلبوم هاي ارجينال قيمتش شده اندازه يك بستني كاكائويي نمي كيلويي !
خوب معملوه چرا چون همه هنرمندان خودشون ميدونن دارن چيكار ميكنن !‌
اما يك هنرمندي مثل اقاي ايكس وقتي آلبومش و ميذاره چند تا نقطه دلار !‌ حتما به كارش هم ايمان داره ! زحمت كشيده تلاش كرده 3 سال يكبار آلبوم نميده كه مردم به ريشش بخندن !

واقعا تعجب ميكنم كه چرا ما اين همه بحث ساده رو نديده ميگيرم و همش بايد دفاع كنيم !
اينا همه در حالي هست كه خوده مئ شخصا آرزوي داشتن يك كلاب موسيقي رو در ايران ميخورم اما با اين اوضع ترجيح ميدم اون كلاب تا صد سال ديگه به وجود نياد و من اگه واقعا آينده كاريم رو دوست داشته باشم بايد به جايي برم كه بتونم قدرت خودم و نشون بدم ! نه اينكه قدرت تراول هايي كه براي مصاحبه هاي الكي صرف ميشه يا مثلا حرفاي كوچه بازاري كه هنرمندان ما در پاي كانال هاي ايران موزيك براي گول ماليدن سر مخاطبانشون ميگن .!

هيچ جاي دنيا يك فرد 40 ساله نميره ميدون جمهوري و بعد ميكس سوخته سفارش بده ؟
بعد بپرسي براي چي ميخواي ؟
بعد جواب بشنوي كه جون ها و هنرمندان جوان دوست دارن ميگن كلاس داره ؟
چون با موبايل تو محيط استودوي عكس گرفتن كلاس داره ؟
و كلي كلاس ديگه كه جاي همش تو مدرسه و دبيرستان هست !

خوب همچين مسئوليني و همچين هنرمنداني بهتر كه زير گل باشند !
چه برسه بخوان سختيهاي آقاي استاد شجريان رو درك كنند !


در هيچ جاي دنيا هم سالن كنسرت هنرمندي كه با تيون 99 % مدام در ضبط ماشين هاست و روي صحنه هست اما اين دفه بدون ! 20 دقيقه زودتر خالي نميشه ؟
ايا مشكل ميكرفون ها و صدا برداري هست ؟
نخير مشكل اين هست كه مردم ما در سالن كنسرت به حقايق پي ميبرند !
پس بهتره حقايق رو پنهان نكنيم.


موفق باشيد.

Leon
Sunday 14 September 2008, 01:37 PM
تمام حرف های شما رو قبول دارم،ولی به چند نکته اشاره ميکنم.


ندادن مجوز ok هست ولی منظور من خوانندگان درجه يک بود،کسانی مثل فريدون ،که فقط 1 بار در جزيره کيش،اگر اشتباه نکنم،برنامه اجرا کرد،يا فرهاد،و يا خيلی ديگر که ممنوع صدا ،و تصوير شدند.


هزينه های مالی،واقعاً نقش بزرگی رو بازی ميکنن،آيا برای مثال اين فرقی نداره که آهنگ شما رو فريد زلاند بسازه،با تنظيم منوچهر چشم آذر،،،،و يا فلان بچه پر رو،تو ايران با يک کامپيوتر تو خونه!!!


يعنی هر چه قد پول بدی،همونقدر اش ميخوری،اين البته يک طرف قضيه هست،و مسائل ديگهی هم هست که خود شما اشاره کرديد.


موسيقی ما فقدان آهنگ ساز،تنظيم کننده،و نوازنده حرفه اي داره،


اصلاً ما سيستم نداريم که بخوايم،مقياس و معياری داشته باشيم،اصلاً در آمد موسيقی برای يک هنرمند،قابل پيش بينی نيست،در هالی که در دنيا،موسيقيدان های حرفه اي،به اندازه يک مهندس حرفه اي در آمد دارند!!!



اين باعث ميشه که کسی مثل آقای افتخاری،برای فروش البوم هاش،هر هفته البوم بده،و کيفيتی پايين تر.واقعاً کشور ما در اين مسائل،جهان سوم حساب مياد،که عوامل زيادی نقش بازی ميکنن،عدم اموزش صحيح،و سرمايه گذاری!و...

Sensation
Sunday 14 September 2008, 03:13 PM
خوب مسائلي كه مطرح شد جالب بود و همين طور بدون نقض اما همون طور كه گفتم و شما هم فرموديد خيلي فرق ميكنه آهنگ رو كي تنظيم كنه و با چه تجربه اي اينكار انجام بشهكه خود اين هم باز ميتونه شامل اسنثنا ها - ايده ها و افكرا و اهداف سازنده اثر باشه.

يكي مثلا ميره با شخصي در ايران كار ميكنه كه آلبومش در ايران به اعتبار نام اون شخص فروش كنه !

يكي هم مثل گروه آبجيز كاري رو انجام ميده كه فقط منحصر به علاقه مندان ايراني نيست و هم جبه ايران رو داره و هم جبهه غير ايران رو و به بهترين نحو اين كار انجام ميگيره.

يكي هم مثل خانوم افشين جم كاري رو ارائه ميده كه اصلا در زمينه فعاليت هاي ايراني تاحالا نبوده !

اهداف و ايده ها هم بسيار مهمه.

اما نكته اي هست اينه كه خيلي ها در خونه ها - سازمان ها و اداره جات از منبعي موثر مثل كامپيوتر بهره ميبرند.اما ايا هر گردي گردوست.؟
اين كه در ايران خيلي چيزها جاش رو با پز دادن و جو گير شدن و عجله به هر قيمتي عوض كرده بسيار دردناك هست.

اما اين رو هم موافقم همون طوري كه در ابتداي بحث هم گفتم ممنوع التصوير كردن بسياري ها اصلا كاره صحيحي نبود.دليلش هم اونقدر پيچيدست كه از عهده ما خارج هست.

به عنوان شما دو شخص رو نام برديد و خوب من هم قبول دارم البته اقاي منوچهر چشم آذر رو بسيار قبول دارم اما اقاي زلاند رو طبق معيارهاي شخصي و نبوغ در آهنگسازي قبول ندارم.ابلته اين عقيده اصلا به معناي كلي بودن نيست و نظر شخص من هست دوستان يه قوت اون رو معيار بحث قرار ندن.

اما اين رو هم بايد در نظر گرفت كه ريش سفيد و كلا تجربه بالا در موسيقي الزاما به معناي خوب بودن كار نخواهد بود.بودند افرادي هم كه با داشتن تجارب بالا گاه فريب هايي رو خوردند كه ديگه نيمشه در شرايط فعلي اون رو اصلاح كرد مگر معجزه اي صورت بگيره.

ايده پردازي در موسيقي و كلا مسيري زيبا هميشه ميتونه تاثير گذاري بيشتري داشته باشه.
به عنوان مثال ما يك صداي اساتيد قديمي ايران رو وقتي روي يك نوار كاست و اونم مربطو به چند سال پيش هست ميشنويم هرچند اونقدر كواليتي ندارند اما باز هم برامون زيباست.

شايد براي من صداي خام اون مهم باشه.
براي علاقه مندان چهچهه هاي افرادي كه به زيبايي آوا ها و شعر هاي سنتي رو اجرا ميكنند و كلا بسياري عقيده ديگه.......و قابل احترام كه همشون دليلي هستند كه ما هنوز اون رو ميپذيريم.

ذوق و خلاقيت در موسيقي بحثي هست كه شنونده ها هميشه دنبال اون هستند.

اين اصل هم قبول دارم كه هنرمندان در حارج از ايران درآمد بسيار بالايي دارند.
اين خودش شاخه هاي بسياري رو داره اما شايد مهمترينش اين هست كه هنرمندان اون سمت آب واقعا در اكثر مواقع در عرصه پاپ - كلاسيك - موسيقي ملي - الكترونيك - رپ - متال و راك و كلا زمينه هايي كه در ايران اصلا وجود ندارند و طرفداران خاص تري رو دارند مثل امبينت - نيو ايج - چيل اوت - مديتيشن و موسيقي هاي صنعتي صادق ترند و همين امر باعث ميشه زحمت بيشتري بكشند.
در اين راستا هم مخاطبان با گوشاني ورزيده تر دنبال موسيقي رو خواهند گرفت.
در ادامه نيز كوچيكترين تغييرات و افتي رو مشاهده خواهند كرد.

ما در ايران بزرگانه زيادي داريم اما چيزي كه نشون ميده اين هست كه حتي اين بزرگان به همديگه هم رحم نميكنند ! در تمامي نقد ها همه جبهه گيري ميكنند !
در سالن ها بحث هايي رو شما از منتقدان گاهي خواهيد شنيدن كه حتي دشمنان موسيقي هم اون رو به به تصوير نميكشند.

در حالي كه در آنسوي مرزها همه پشتيبان هم و ساپورت كننده هم هستند.
مافياي موسيقي چيزي نيست كه بشه اون رو يكنفره و با داشتن چندين نفر اداره كرد.
بايد برنامه ريزي دقيق و هدفمندي در پشت پرده باشه و از هر گونه جهت گيري عمومي فاصله داشته باشه كه متاسفانه در ايران همه جهت گيري خودشون رو دارند.

مثلا چيزي كه الان بين هنرمندان ما هست دقيقا همون فلسفه فوتبال هست ! ( من اصلا تلويزيون نميبينم اما ميشه از بحث هاي مردم همه چيز رو متوجه شد )
كه در هر دو شاهد هستيم موفقيت ها فقط تا مرز كوهپايه به ثمر ميرسه و در بقيه مسير از هم پاشيده ميشه. !

اصلاً ما سيستم نداريم که بخوايم،مقياس و معياری داشته باشيم :
در رابطه با حرف بالا هم در حال حاضر نميشه حرفي زد چون واقعا حقيقت هست !
بايد نشست و منتظر شد تا انقلابي در موسيقي اير ان رخ بده كه معلوم نيست اين انقلاب در حيطه زندگي ما باشه تا نباتشه اميدواريم كه باشه.

ممنونم لئون جان.عالي بود.