PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چگونه ريتم را از آهنگ تشخيص دهيم



mortito
Tuesday 16 September 2008, 11:51 AM
سلام دوستان
ساز من تار هست ولي از اونجايي كه فكر ميكردم توي ريتم ضعيفم و مطمعنم بچه هاي تنبك نواز كاملا به ريتم شناخت دارن اين سوال رو اينجا مطرح كردم
ميخام بدونم چطور ميشه با گوش دادن به يه آهنگ كسر ميزان رو تشخيص داد؟

rhusseiny
Tuesday 16 September 2008, 01:02 PM
با سلام به mortito عزیز و تشکر به خاطر سوال بسیار خوب و فنی که پرسیدن،

با کسب اجازه از اساتید عزیزم، بنده جسارت میکنم و در حد وسعم به سوال دوست عزیزمون جواب میدم. امیدوارم با تضارب آرایی که در پاسخ به این سوال راه میفته، من هم بهره ای ببرم و دانش اندکم رو بیشتر کنم.

اونطور که من فهمیدم اساس درک ریتم از روی آهنگ موارد زیر هستش:
1- ریتم دوضربی: ضرب اول قوی، ضرب دوم ضعیف
2- ریتم سه ضربی: ضرب اول قوی، ضرب دوم و سوم ضعیف
3- ریتم چهار ضربی: ضرب اول قوی، ضرب دوم ضعیف، ضرب سوم نیمه قوی و ضرب چهارم ضعیف

حالا تنها مساله ای که میمونه تشخیص ضرب قوی و ضعیف هست که تصور میکنم با تمرین و گوش دادن زیاد به دست می آد.

سپنتامهر
Tuesday 16 September 2008, 01:11 PM
درود بر دوستان
mortito جان پرسش خوبی بیان کردی، منم مشکل شما رو دارم، از دوستان میخوام بشتر راهنمایی کنن.
بارها شده خواستم یه تنبک بخرم برم یه دوره کلاس ریتم، ولی نمی دونم کار درستی یا نه؟؟؟

mortito
Tuesday 16 September 2008, 07:22 PM
ممنون ولی تا اونجایی که من میدونم ریتم ها فقط دو سه و چهر ضربی نیستن
تازه مشکل جایی شروع میشه که ریتمها ساده نباشن مثلا ریتم های ترکیبی 5/7 که ریتم ناقص هست تا همین 6/8 رو چطور میشه تشخیص دا که دو ضربی ترکیبی با هر ضرب سیاه نقطه دار یا 6 ضربی ساده با هر ضرب چنگ

خان
Wednesday 17 September 2008, 02:58 PM
سلام به همه.
بحث فوق العاده ای داره راه میافته که میتونه بار علمی زیادی داشته باشه.

لطفا دوستان ما رو بی نصیب نزارن و شرکت کنن.
ممنون.

سپنتامهر
Tuesday 23 September 2008, 12:14 PM
دوستان کسی نمیخواد تو این گفتگو شرکت کنه؟؟؟
جناب خان اگه خودتون یه راهنمایی بفرمایین خیلی ممنون میشم.

arian
Tuesday 23 September 2008, 01:24 PM
سلام خدمت دوستان عزيز
از آنجايي كه دوستان خود نوازنده مي باشند قطعا موارد اشاري ذيل را به خوبي ميدانند لكن در غياب جناب خان و در تاييد فرمايشات دوستان در پست هاي قبل ، مطالبي را اختصارا عرض خواهم كرد تا جناب خان حضور يابند و خود كنترل و فرمان را در دست بگيرند .
ميزانهاي ما يا ساده هستند يا تركيبي و يا لنگ .
ميزاني كه هر ضرب آن قابل تقسيم به دو يا مضربي از دو باشه ساده است . مثل 4/2 يا 4/3 يا4/4
صورت كسر شكل ضرب را به ما ميگه مخرج كسر هم واحد موسيقي را مشخص ميكنه . پس 4/2 دو ضرب سياه(يا معادل آن ) در هر ميزان است اما چون مخرج ما 4 است پس معادل 4/1 واحد موسيقي(نت گرد ) ماست كه ميشه سياه .
همين ميزانهاي ساده ميتونه داراي مخرج 2(كه ارزش هر نت-ضرب- ميشه برابر يك سفيد ) يا 8 ( كه ارزش هر نت-ضرب- ميشه برابر با يك چنگ ) نيز ميتونه باشه.
ميزانهاي تركيبي :ميزانهايي هستند كه هر ضرب آن قابل تقسيم به 3 يا مضربي از آن ميتونه باشه. ميزانهاي تركيبي مانند 8/6 يا8/9 يا 8/12 هستند كه مثلا در 8/6 مبنا چون چنگ است(8 در مخرج كه معادل يك نت گرد ميشود)پس داري 6 تا نت چنگ هستيم ( صورت 6 است) يا اينكه 3 تا نت سياه نقطه دار داريم يا اينكه ميتونيم 12 تا نت دولاچنگ داشته باشيم كه همگي به 3 و مضربهاي اون قابل تقسيم هستند .

اگر بخواهيم كسر ميزان تركيبي را بدست بياريم بايد صورت كسر را در 3(چون ضرب ما نقطه دار است ) و مخرج را در 2 ضرب كنيم .
خوب پس اگر ميزان ساده ما 4/2 است ضرب در 2/3 ميكنيم ميشه 8/6 . و اگر 4/4 است ضرب در 2/3 ميكنيم ميشه 8/12
براي بدست آوردن كسر ساده نيز برعكس عمل ميكنيم يعني تقسيم بر 2/3 .
ميزان هاي لنگ:مثل 4/5 يا 4/7 يا 8/5 و ... از دو يا چند ميزان درست شده اند . مثلا 4/5 را ميتونيم بگيم
4/2+3 يا 8/7 را بگيم 8/3+4 .
البته در اين بحث ها سنكپ و ضد ضرب نيز ادامه ميابد . تمپو يا سرعت اجرا نيز مطرح ميگردد و بسياري موارد ديگر...

خان
Wednesday 24 September 2008, 06:13 PM
از همه نوازنده ها دعوت میکنیم تا در این بحث شرکت کنن.فکر کنم بحث خوبی داره راه می افته.

با تشکر....

Kamanche
Wednesday 24 September 2008, 07:06 PM
با سلام به همه ی دوستان
توضیحات تئوریک رو جناب آرین به خوبی گفتند.
اما به نظر من به خاطر اینکه مسئله بهتر باز بشه دوستان چند تا تصنیف مشهور رو مشخص کنند ( یا اونهایی که توی تشخیص ریتمشون مشکل دارند) با ضربهای مثلا 2 تایی 6 تایی 5تایی و 7 تایی تا روی خود اونها بحث کنیم
اینجوری فکر کنم مسئله بهتر جا می افته.
یه مسئله دیگه هم اینکه بعضی از نوازنده ها معتقدند که نت نویسی به این شیوه ی کلاسیکش وبا این قواعد خاص در بعضی موارد پاسخگوی موسیقی ایرانی نیست . که البته بحث دیگریست.

AliB
Wednesday 24 September 2008, 07:55 PM
دوستان سلام
توضیحات خیلی خوب بود اما فکر می کنم هنوز راهکار عملی بدست ما نمیده تا بتونیم با گوش دادن یه آهنگ بفهمیم که چند ضربیست و بتونیم آنالیزش کنیم.
توضیحات آرین عزیز برای درواقع درک عملی یک پایه و مبنای دانایی است تا بتوان بر منبنای آن ریتم شنیده شده را بررسی کرد.
ببینید دوستان البته من هم در این بعد خیلی قوی نیستم ولی تجربه ی عملی من به این صورت هست که باید دوره ای که ریتم تکرار می شود را در نظر بگیریم :)
به طور مثال مانند وزن شعری که در هر مصراع تکرار می گردد .
با در نظر گرفتن این دوره(که همان میزان در یک قطعه ی موسیقی می باشد) و تقسیم آن به قسمتهای مساوی یا شمردن ضربه های مساوی که در این دور وجود دارد در واقع تعداد ضربهای میزان بندی آن قطعه بدست می آید . از نظر کشش هم عامل سرعت اجرا اهمیت دارد .
در کل این امر به تمرین و ممارست و بررسی و آنالیز قطعات و ریتمهای مختلف دارد تا در نهایت و به سرعت بتوان میزانبندی آن قطعه را تشخیص داد.
اینها مطالبی بود که به نظر من می رسید
تشکر از دوستان عزیز

sssorooshhh
Wednesday 24 September 2008, 10:45 PM
با سلام خدمت دوستان
فکر می کنم بحثهای تئوریک را دوستان ارئه کردند
بهترین راه تشخیص ریتم یاد گرفتن تمبک است اگه دقت کنین می بینین که بیشتر نوازندگان بزرک موسیقی ما یک دوره ی هر چند کوتاه تمبک رو فرا گرفتند که ممکنه یکی از دلایل اون شناخت ریتم باشه.
یک نوازنده خوب باید بخوبی بدونه سر ضرب چیه و بتونه سر ضرب بگیره و ضرب پا رو بخوبی بدونه چیه و بتونه در هر میزان و هر ریتمی بخوبی ضربه ی پا بگیره.
یعنی بدونه که در هر میزان 2/4 یا در میزان 6/8 یا ... یا بهتر بگم در میزانهای ساده و ترکیبی چگونه ضرب پا بگیره. پس بنابراین یکی از مهمترین نکات نوازندگی و موسیقی ضربه ی پا است
پس در این صورت میتونیم بوسیله ضرب پا میزان رو بشماریم و تشخیص بدیم که چه ریتمی است.
ولی خوب یکمی تمر کز لازمه.
یکی دیگه از راههای تشخیص ریتم وزن خوانی هست که نوازندگان تمبک اینو بخوبی بلدند.
کتابهایی هم در بازار وجود داره به عنوان وزن خوانی که همه نوازندگان میتونن از اون استفاده کنند.
بسیار مفیده. و تنها مختص نوازندگان حرفه ای و نیمه حرفه ای نیست و دیگر نوازندگان هم میتونن از اون استفاده کنند

shahrdad
Wednesday 24 September 2008, 10:48 PM
ضمن سلام
شاید نتوان برای این سوال جوابی مشخص و از پیش تعیین شده ای داشت که صرفاً با توسل به آن به حل مسئله رسید.آنچه میتوان گفت درک ریتم همانند درک دستگاهها و گوشه های موسیقی اکتسابیست اما در کنار آن شنیدن خوب(فنی و تخصصی) زمان را برای رسیدن به مقصود کوتاهتر خواهد نمود.
اولین نیاز به نظر حقیر درک و سنجش واحد تشکیل دهنده ریتم است که مثلاً چنگ است و یا دولا چنگ و غیره...یعنی اگر ما قرار است در برابر شنیدن یک قطعه موسیقی ریتمیک واکنشی مثل کوبیدن پا و زدن انگشت بر روی میز داشته باشیم چه اندازه طول بکشد.سوراخ دعا دقیقاً در چنین لحظه ای گم میشود که اصطلاحاً (گم کردن سر ضرب)است و علت آن این است که فقدان فهم و درک واحد تشکیل دهنده ریتم ما را از مهمترین عنصر درک ریتم (ضربهای قوی) که همیشه هم الزامی به قوی بودن ندارند غافل می نماید.
اگر دوستان اجازه بدهند این مبحث را به گونه ای سلسله وار همراه با نقطه نظرات دیگر عزیزان تا رسیدن به نتیجه ای مطلوب پی خواهیم گرفت. درخدمت خواهم بود

Hmd_N
Thursday 25 September 2008, 12:21 AM
با سلام به همه ی عزیزان
دوستان هنرمند به خوبی به نکات مهم کار پاسخ دادند.
به نظره بنده مسائلی که دوستان فرمودند به طور کل و با هم میتونه پاسخگوی سوال اصلی باشه.
مثلا به کسی که هیچ تئوری موسیقی ندونه نمیشه روزه اول گفت که مثلا در میزان 4/2 ضرب اول قوی است و ضرب دوم ضعیف. یا کسی که حتی تئوری موسیقی هم بدونه نمیشه بهش گفت که سرضرب رو اینگونه پیدا کن و....
به نظره من تمام این مسائل با هم میتونه به پاسخ دادن این سوال کمک کنه. یعنی هم باید تئوری موسیقی دانست، هم گوش دادن به تصانیف زیاد که میزانهای گوناگون دارند و الگو قرار دادن اونا، هم آشنایی با ریتم و پاضرب، و هم اینکه یه جور استعداد اکتسابی داشته باشه. درسته که تمام این موارد با هم بودن یخورده به نظر مشکل میاد ولی به نظر من دونستن یکی از این موارد به تنهایی نمیتونه پاسخگوی این باشه که با گوش دادن یک آهنگ همزمان بشه تشخیص داد که چه کسر میزانی داره.
حالا باز اساتید اگه بیان نظراتشونو بگن میشه مسئلرو بهتر روشن کرد.

ممنون

arian
Thursday 25 September 2008, 10:06 AM
قطعا همانگونه كه دوستان ميفرمايند فراگيري وزن و ريتم در موسيقي با يادگيري صرف تئوري موسيقي امكانپذير نيست . همانگونه كه ياد گيري تار با خواندن چند مطلب از ساز تار بدست نمي آيد . بحث سلفژ نيز از دو قسمت تئوري و عملي تشكيل ميشود . همانگونه كه دوستان فرموده اند موسيقي ايراني در خويشاوندي نزديك با يكي ديگر از هنرها به نام شعر عجين گشته است و اين تلفيق آنقدر عميق گشته كه گوشه هاي بسياري را در رديف به نامهاي مثنوي و ... ميشنويم . و شعر نيز داراي وزن يا ريتم است كه همين اوزان اساس ضرباهنگ موسيقي ما را تشكيل داده است . مانند مفاعيلن مفاعيلن فعولن كه بر پايه دوبيتي شكل گرفته و اساس وزن ترانه ها ست . از بحث هاي ديگر نيز هجاها و تكيه هاست .
وزن و ريتم و ايقاع را در اينجا بايد به عنوان يك موضوع بررسي كنيم . چيزي كه مسلم است جهان هستي بر اساس وزن بنا شده است . حركت سيارات تا ضربان قلب ما نيز در همين راستاست . از همين روي ميگويند كه موسيقي قديم است نه حادث ( در تاپيك ديگري در اين باره به بحث نشستيم.)
آنچه كه مسلم است اصول عروض و ايقاع ريشه از فرهنگ آريايي اين سرزمين داشته است ولي تاريخ موجود ما مربوط به دوران پس از اسلام است .كه تاريخي مفصل دارد ولي از مجموعه آثار عبدالقادر مراغه اي مشخص ميگردد كه ريتم در موسيقي ايران متاثر از وزن كلام موزون يا شعر است . و ايقاع در واقع رابطه ي بين اوزان عروضي شعر و وزن هاي موسيقي است .
ابن سينا در باره ي صناعت موسيقي چنين ميگويد : صناعت علم موسيقي دو جزء است . يكي تاليف است و موضوع او نغمه هاست و اندر حال اتفاق ايشان و نا اتفاق ايشان نگاه كنند و دوم ايقاع است و موضوع او زمانهاست كه اندر ميان نغمه ها اوفتد و نقره هايي( ضرب- معادل حرف در شعر) كه يكي به يكي شوند و اندر حال وزن ايشان و ناوزني ايشان نگاه كنند و غايت اندر اين هر دو نهان لحنهاست .
فرصت الدوله شيرازي نيز چنين ميگويد : چنانكه ايقاع را اركان است كه ادوار ايقاعي از آنها مترتب ميشود اوزان اشعار را نيز اركان است كه بحور از آنها ترتيب ميابد همان سبب و وتد و فاصله كه در شعر است در ايقاع موسيقي هست.

با رواج شيوه ي نت نويسي ميزان بندي ها بر اساس وزنهاي قبلي كه صحبت آن رفت انجام شد . ولي بعضي از قطعات قديمي و كهن با اين روش جديد نتوانستند همخواني پيدا كنند .
براي توصيف و تحرير ايقاع دو مدل اتانين و افاعيل استفاده ميشد .
امروزه وزن خواني يادياري استفاده ميگردد كه روشي است براي تبديل وزن موسيقي به كلام ( با معنب يا بي معني) كه در آن يك فاصله زماني به معادل هجايي خود در زبان تبديل ميگردد مانند بله و بله و بعله ديگه . يكصد وبيست ويك و.... و حروف مصوت و صامت را به علائم U و – نمايش ميدهند .

براي هر يك از اين ادوار ايقاعي در موسيقي قديم نامگذاريهاي خاصي صورت گرفته كه شنيده ايم بر وزن هزج مسدس و مخمس و.... مثلا مخمس ده ضرب بوده است .

حالا وزن شاهنامه فعولن فعولن فعولن فعل ميشود:U--U--U--U- حالا بخواهيم به صورت نت بزنيم فعولن را بخش كنيد 3 بخش داره ، بخش اول ف پس كشش كمي داره ميشه چنگ ، بخش دوم عو يك بخش داره ولي كشش بيشتر است پس ميشه سياه ، بخش سوم لن هم يك بخش است ولي با كشش زيادتر پس سياه .
به سراغ فعل برويم دو بخش دارد بخش اول ميشود چنگ و بخش دوم هم سياه . حالا اگر بخواهيم بر وزن شاهنامه ضرب را اجرا كنيم : چنگ – سياه – سياه ، چنگ – سياه – سياه ، چنگ – سياه – سياه ، چنگ – سياه

ببخشيد اگر كمي مطالب مدرسه اي شد ، هدف فقط توضيحاتي كلي از شيوه ي وزن خواني بود .

arian
Thursday 25 September 2008, 10:20 AM
به اين مقاله (You can see links before reply) نيز ميتوانيد رجوع فرماييد.

Kamanche
Thursday 25 September 2008, 01:55 PM
با سلام به همه
اول که خوشحالم دوباره با حضور همه ی مسولین و کاربران محترم دوباره یه بحث خوب شکل گرفت
و دوم اینکه به نظر بنده اگر بخواهیم به صورت ساده ش بگیم همین حرف علی عزیز درسته که :باید دوره ای که ریتم تکرار می شود را در نظر بگیریم.من پیرو حرف قبلیم یه مثال میزنم امیدوارم گیج کننده نباشه
تصنیف ای عاشقان در آلبوم شب سکوت کویر. (امیدوارم همه شنیده باشید مثال رو)ریتمی 5 ضربی داره.پنج ضربی هم که همونطور که دوستان گفتند از ریتم های لنگه.
5 ضربی الگوی ریتمیکش به صورت 3+2 یا 2+3 هست.یک میزان دو تایی یه میزان سه تایی یا بر عکس. که تشکیل 5 ضرب رو میدن.تصنیف ای عاشقان نمونه 3+2 هست
که توی تقسیم های زیر هم میبینید.
ای----عا------شقان---------ای-----عا-----شقان---------پی---ما--------نه ها----------پر---خون----کنید
1 ---- 2-------1-2-3----------1------2------1-2-3----------1-----2--------1-2-3 ---------1-----2-----1-2-3

حالابا دیدن حروف اعداد رو بخوانید و جلو برید. یا تصنیف رو پخش کنید و دورهای پنج تایی ها رو باهاش بشمرید. یک دو -- یک دو سه.... یک دو -- یک دو سه
فکر کنم بیشنر گیجتون کرده باشم تا راهنمایی. روش ابداعی بود دیگه .... :)

shahrdad
Thursday 25 September 2008, 11:25 PM
ضمن تشکر
اتفاقاً روش بسیا بدیع -خوب و کار راه اندازیست تا همه بتونیم دانسته ها رو فعلا به همین صورت مطرح نمائیم.

خان
Sunday 28 September 2008, 05:18 PM
اتفاقا روش بدی نیست ویشتاسب ،خوب بود و جالب ،از وقتی اینو گفتی ما همش داریم با خودمو میخونیم. :)

mortito
Wednesday 1 October 2008, 10:25 AM
از همه متشکرم
از اینکه سوالم اینقدر چالش بر انگیز بوده خوشحالم ولی فکر کنم دوستان بحث رو زیاد تئوری میکنند من فکر میکنم توصیه چند تا از دوستان مناسب بود که تصنیف هایی رو معرفی کنیم و ضربشون رو بگیم برای شروع خودم این کار رو میکنم
مثلا ضرب رنگی که بهد از آهنگ بی تو بسر نمی شود استاد شجریان اجرا میشه یک ضرب لنگ 5به روی 8 هست که جالبیش اینجاس که دقیقا قبل از رنگ بازم ضرب در کار عمل مطرب دل به صورت 5 به روی 8 هست ولی به صورت 3+2 به روی 8 اجرا میشه که اینجوری خونده میشه یک و دو و و ولی شاهکار آقای علیزاده رنگ بعد از اون هست که به صورت 2+3 به روی 8 اجرا میشه که میشه یک و و دو و .
امید وارم دوستان این قطعه رو گوش بدن و نظرشون رو بگن البته اگر قطعه ای رو معرفی کنند و ریتمشو بگن بهتره

shahrdad
Wednesday 1 October 2008, 07:54 PM
توصیه خوب شما در مورد تحلیل ریتمیک تصنیفها بسیار خوب است.
نمونه ای دیگر هم که بد نیست از آن گفته شود-شیدائی استاد شجریان است و از شاهکارهای دلدادگی شجریان و مشکاتیان . در همه دیر مغان نیست چو من شیدائی خرقه جائی...............
این تصنیف دارای ریتم لنگ 8/7 2+2+3 میباشد. که از قسمت زین دایره مینا آکسنت ها به شکل روح نوازی تغییر میکنند و بجاست که از ستاره تابناک آسمان تنبک نوازی ایران مرحوم ناصر فرهنگفر یاد کنیم که اورتور این تصنیف جاودانه را چگونه زیبا نواخت.ای کاش در سایت نرم افزاری بود که قادر بودیم دو میزانی که فرهنگفر در مقدمه این تصنیف نواخت را به زبان نت مینوشتیم تا علاقمندان بیشتر آن را به بحث بگذارند.

mortito
Friday 3 October 2008, 11:30 AM
کمانچه و شهرداد بسیار ممنون فکر کنم مثال بهتریت روش باشه میشه ادامه بدیم؟
در ضمن کمانچه جان روشت خوبه ولی من 1 و 2 وو میگم شما 1 2 1 2 3 زیاد فرقی نمیکنه به هر حال از اینکه میبینم هر سه مون رفتیم سر وقت ریتم لنگ جای خوشحالیه از ساده هم مثال بزنیم؟
آخه بعضی وقتا تو یه ریتم ساده ممکنه آدم بمونه

mortito
Friday 3 October 2008, 11:41 AM
شهرداد نت در همه دیر مغان را پیدا کردم 14/16 هم نوشته شده

mortito
Friday 3 October 2008, 12:10 PM
ایتجا (You can see links before reply)آپلودش کردم

shahrdad
Friday 3 October 2008, 12:50 PM
شهرداد نت در همه دیر مغان را پیدا کردم 14/16 هم نوشته شده
با سپاس از پی گیری شما دوست نازنین.
همانطور که فرمودید و ارائه نمودید به صورت 16/14 هم نوشته شده و اگر اشتباه نکنم توسط آقای جواهری اما اگر در غالب ریتم از نگاه تنبک نوازی بنگریم درک آن با ریتم 8/7 بهتر میسر خواهد بود.

shahrdad
Friday 3 October 2008, 12:52 PM
نظرتان در مورد ریتم تصنیفهای آستان جانان(شجریان-مشکاتیان) و تو ای پری کجائی(حسین قوامی چیست؟

mortito
Friday 3 October 2008, 05:05 PM
نظرتان در مورد ریتم تصنیفهای آستان جانان(شجریان-مشکاتیان) و تو ای پری کجائی(حسین قوامی چیست؟

والا چی بگم پری رو فکر کنم 2/4 باشه مطمعن نیستم فقط چون سنگینه میگم بقیه دوستان نظر بدن بهتره

Leon
Friday 3 October 2008, 05:13 PM
نظرتان در مورد ریتم تصنیفهای آستان جانان(شجریان-مشکاتیان) و تو ای پری کجائی(حسین قوامی چیست؟

تو ای پری کجائی 4/2 هست.

آستان جانان 8/6 هست

shahrdad
Friday 3 October 2008, 08:21 PM
دوستان دیگر هم در مورد این دو تصنیف اگر نظری دارید بفرمائید.

Kamanche
Saturday 4 October 2008, 12:26 AM
به سلام به دوستان عزیز و پیگیر

اگر بخواهیم خیلی دقیق بشیم روی این مسائل ، این گونه استفاده کردن از نوشتن ضرب های در همه ی موارد نمی تونه پاسخگوی موسیقی ایران باشه.
به نظرتون واقعا دوچهار یا چهار چهار با همون اصول کلاسیک نوشتن ریتم ها در غرب ، در برگیرنده ی مثلا تصنیف تو ای پری کجایی میشه ن .
یه مثال کوچیک مینویسم براتون.
به نقل از محمد رضا لطفی در پنجمین کتاب سال شیدا - ضرب در موسیق دستگاهی ایران - ص 41 - پ 3
:
شما زرده ملیجه را از روی کتاب دستور مقدماتی تار و سه تار اجرا کنید . اگر قرار باشد که ضرب ادواری آن را با شیوه ی تعریف شده ی غربی اجرا کنید ، جای آکسان ها نادرست خواهد افتاد . علت آن روشن است . چون این آهنگ شمالی که استادصبا آن را تنظیم و وارد موسیقی رسمی ایرانی نموده، 2 ضربی نیست بلکه 8 ضربی است. که باید شمرده شود12345678 وآکسان آن روی4 و 7 می افتد .( امتحان کنید( نقل از خودم)) در صورتی که در 2 ضربی ساده به شیوه ی غربی با توجه به شیوه ی نوشتاری ریتم های 2 ضربی فرنگی ، نه دولاچنگ انتهای ضرب اول آکسان دارد نه چنگ اخر این ریتم.

violin-m
Saturday 4 October 2008, 01:32 AM
من فکر میکنم که برای درک و شناخت ریتم ها کار عملی خیلی بهتر از تئوری جواب میده
پس اولین تمرین ساده را شروع کن یک موسیقی که اصلان ملیتش مهم نیست بزار خوب گوش بده ، اگه خوب دقت کرده باشی میبینی که یک جمله خاص توی ریتم مرتب تکرار میشه (البته نه همیشه ولی واسه شروع مفیده) اون ریتم را با ضرب پایی که هم زمان با آهنگ میزنی واسه خودت با دهان بزن و وقتی اونو کمی حلاجی کنی (با توجه به قوی و ضعیف بودن ضرب ها که در بالا گفته شده و از تکرار خودداری میکنم) دقیقا میتونی ریتم را تشخیص بدی برای شروع هم از ریتم های ساده مشل 4/2 یا 4/3 استفاده کن
با آرزوی موفقیت

rhusseiny
Saturday 4 October 2008, 07:20 AM
با سلام،
من "تو ای پری کجائی" رو با 4/4 می زنم و همه ی سر ضرب ها (با توجه به چند میزان که در آن ها ضد ضرب وجود داره...مثلا جایی که میگه: ...پی تو گشته ام) درست در می آد.

mortito
Saturday 4 October 2008, 07:08 PM
سلام من میخام از کمانچه بخاطر زرد ملیجه تشکر کنم ولی بلد نیستم :-((

shahrdad
Saturday 4 October 2008, 09:54 PM
با سلام مجدد و اظهار نظر عالمانه دوستان.به گمان اینجانب به اندازه ریتمهای موجود در طبیعت شاید راههای شناخت و درک ریتم نیز وجود داشته باشد. اما اکتسابی بودن بر طرق دیگر میتواندمنطقی ترباشد لذا اینکه تصنیف و یا قطعه ای برای درک ریتم به بحث گذاشته میشود شاید تنوعی را حاصل نماید و گذشته از آن نقطه نظر دوستان در مورد این که واقعا صورت و مخرج کسر تعیین کننده سادگی و یا پیچیدگی ریتم است و یا قصه جایی دیگر است؟ دوستان در مورد دو تصنیف یاد شده ویا به غیر از آن اگر نظری هست........

Kamanche
Sunday 5 October 2008, 12:29 AM
با سلام فراوان به دوستان
mortito (You can see links before reply) جان شما لطف داری به بنده .
- - - -
خب ما از خیر اون بحث قبلی مون گذشتیم.
در مورد تصنیف ها هم کمابیش دوستان نوشتند.
من میخوام یه قطعه پیشنهاد بدم که فقط امیدوارم شنیده باشید.
از مجموعه آلبوم های چاوش مد نظر من چاوش 8 هست . ضربی شوشتری متعلق به آقای لطفی
قبل از تصنیف کاروان رو منظورمه .
نمی دونم شنیدید یا نه؟
نظرتون در مورد ریتم اون چیه؟

سعید مستفیضی
Sunday 5 October 2008, 11:37 AM
باسلام به همه . بسیاری از دوستان پاسخ هاشون درسته ولی من فکر میکنم اگه خیلی خیلی ساده بخواهیم به این دوست تار نوازمون کمک کنیم باید بگیم یک مسیر 50 متری را راه برو . چون انسانها منظم قدم بر میدارن پس همه ضرب را بخوبی میشناسند . در این مسیر پای راست شما ، شماره است و پای چپ شما حرف " و " با فتحه . پس در هر قدم شما همزمان با پای راست میگی "یک" و همزمان با قدم پای چپ میگی "وَ" . این اساس ضرب است باید این کار را 4 تا 4تا بشماری تا خوب ضرب را یاد بگیری متاسفانه بسیاری از مربیان برای شروع ، از ضرب غافل میشن . حالا که ضرب زدن را یاد گرفتی اگه دو قدم راه بری میشه: یک ، و / دو ، و . واگه همینطور دوتا دوتا ادامه بدی با دوضربی آشنا میشی و رفته رفته میتونی با ضرب قدم راست بگی "دای" وبا ضرب چپ بگی " دادای" واین مقدمه ای میشه برای شناخت دوضربی همینطور 4 قدم اگه برداری که چهار ضربی باشه ، میشه : یک ، و / دو ، و / سه ، و / چار ، و / . البته بعد میتونی "یک" را محکم بزنی و "سه" را ضعیف تر از "یک" . این کار برای نوازنده ها خیلی لازم است . حتما راه بروید و تمرین کنید . وقتی قوی شدید حالا به گفته های سایر دوستان عمل کنید. اگر از یک تا آخر را با شمارش بلند که صوت تولید شود بخوانید دیگه بهتره . یعنی نفس و صوت از "یک " تا "یک" بعدی قطع نمی شود. امیدوارم توانسته باشم بهتون کمک کرده باشم . ممنون از همه و عذر خواهی.

violin-m
Sunday 5 October 2008, 01:08 PM
اگه زحمت بکشید و اون آهنگ را آپ کنید ممنون میشم

shahrdad
Sunday 5 October 2008, 11:09 PM
کمانچه عزیز اگر ممکن است زحمت بکشید و آپلود ممنون میشم.

Kamanche
Monday 6 October 2008, 12:34 AM
با سلام به همه ی دوستان
اینم قطعه ی مورد نظر من. البته بخشی از اون قطعه رو من جدا و آپ کردم .
You can see links before reply
حجم : 2.45MB
اول ازش لذت ببرید که کاریه بس شاهکار.(بیشتر نمیگم که کلیشه ای بشه)
بعد هم نظرتون رو در مورد ریتمش بدید .
نظراتتون که منعکس شد من نظریه اقای لطفی رو درمورد ریتم این قطعه براتون مینویسم.
خوندن اون نوشته ی قبلی من که از آقای لطفی نقل کردم میتونه بهتون کمک کنه.
یه نکته
فقط چند ثانیه ای باید صبر کنید تا اجازه ی دانلود داده بشه.
مخلصیم.

shahrdad
Monday 6 October 2008, 09:38 PM
ضمن سپاس از شما حمید رضا نازنین با توضیح خوب و پر شور و حالتون.
لازم میدونم خدمتتون عرض کنم:تاکسی مفهوم اصطلاحات ابتدائی ریتم یعنی صورت و مخرج کسر و آنالیز اونو نفهمه طبعاً صحبت از16/14 و8/7 و غیره نمیکنه.دانستن مطالبی که شما به آن اشاره فرمودید در واقع شرط ورود به این بحث بوده و خیلی از دوستان که اینجا حضور دارند خاک این مباحث را زیاد خورده اند و سوالهای خوبی که شما برای تست دوستان فرمودید برای آنها مباحث مبتدی به حساب می آید.اما دوست نازنین این را بدانید بعد از اینکه حافظ علیه الرحمه دیوانش را نوشت نسلهای بعد نام مثنوی و غزل و....بر اشعار او نهادند در واقع خمیرمایه این نام گذاریها اشعار او بود همچنانکه نام اعداد کسری بر ریتمهای موجود طبیعت گذاشته شد.ضمن آنکه دوست نازنینم نوازندگان تنبک به دلیل ایفای نقش سازشان در حفظ ریتم به شکل ویژه تر و سفارشی تری به دنبال درک و فهم آنچه شما فرمودید هستند و چون لزوماً با عنصر ملودی سروکاری ندارند تمام مساعی آنان میتواند درک ریتم باشد.دوست نازنینم بسیار فراوانند که تئوری را خوب بیان میکنند اما از این واقعیت که تئوری در کنار شنیدن فنی موسیقی همراه باتحلیل ریتمیک آن کارساز است به دورند کاری که تاحدی در این تاپیک در حال انجام شدن اشت وشما گویا زیاد خوشحال نیستید. حال اگر اصرار به جوابگوئی به سوالاتتان دارید برای توضیح کامل آن در خدمت خواهیم بود.

shahrdad
Monday 6 October 2008, 09:56 PM
کمانچه عزیز با سپاس از شما
نظر من در مورد همین بخش از موسیقی که آپ کردید میباشد چون متاسفانه قسمستهای دیگر این قطعه زیبا که شاید تغییر ریتم را به همراه داشته باشد در اختیارم نیست.تا جائی که من شنیدم ریتم موسیقی دو ضربی است(4/2) و احتمال ضعیف تر(2/2) و از میزان دهم تا سه چها میزان آکسنت ها به شکل زیبائی تغییر میکنند اما قالب ریتم همچنان ثابت است. امیدوارم در صورت اشتباه آن را اصلاح نمائید

Kamanche
Tuesday 7 October 2008, 02:05 AM
اول سلام به حمید رضای عزیز و تشکر ویژه برای هر دو مطلبشون
با شما کاملا موافقم و اصلا حرفی در این مورد نزدم که بیخیال مسائل تئوریک بشیم و بچسبیم به نقد ضرب تصنیف ها ( یا به قول شما از تهران یهو بپریم رشت) که مثلما کار احمقانه ایه.
بنده به شخصه فقط هدفم این بود با تشریح یک سری فیگورهای ریتمیک خاص ( وبا استفاده از تصنیف ها) یه مقدار به درک بیشتری برسم( خودمم رو مثال میزنم)
و قبول دارم که اصلا روش آکادمیکی نسبت به روال خاص تشخیص ریتم و تمرین های خاص اون ، در تئوری موسیقی .

- - -- - - -- -
جناب شهرداد عزیز
ضمن تشکر از شما به خاطر لطفتون
درمورد قطعه عرض کنم چون نزدیک به بیشت و هفت هشت دقیقه بود و حجمش بسیار بالا نشد که بقیه رو آپ کنم . ولی منظور من بیشتر همین قسمت اثر بود.
در مورد ریتم این قطعه باید عرض کنم بر میگرده به وزن های ادواری .
و مطلب خیلی طولانی میشه با توجه به توضیحات خوب حمید رضای عزیز من نمی خوام زیاد بحث رو باز کنم . ( میتونید به کل مقاله در کتاب سال شیدا شماره 5 - مقاله ی ضرب در موسیقی دستگاهی ایران مراجعه کنید.)
اما وظیفه ی منه که لااقل پاسخ شما را بنویسم.که به نقل قول خود اقای لطفی در مورد این قطعه بسنده میکنم: کتاب سال شیدا - شماره 5 - مقاله ی ضرب در موسیقی دستگاهی -به قلم محمد رضا لطفی - ص 111
برای مثال به دور زیر در نوار چاوش 8 آمده توجه کنید ( شوشتری با شعر مثنوی سایه)
(اعداد پر رنگ شده معرف آکسنت ها ( آکسان ها ) هستند)

1234-1234-1234-1234-1234-1234-1234-1234

دور این ضرب 8 واحد اصلی دارد و از 32 نقره ( Naghareh) تشکیل یافته است . . . .
امروز این اهنگ را با 2 ضرب می نویسند چرا که اصولا فرا نگرفته اند که کل فراز را یک دایره کامل ببینند و ان گاه آن را به وسیله آکسان ها دسته بندی کنند.

---
امیدوارم حق مطلب ادا شده باشه.
ممنو از همه دوستان عزیز

arian
Tuesday 7 October 2008, 07:53 AM
سلام خدمت دوستان عزيز .
حميد رضا خان عرض تشكر خاص . همانطوري كه شما فرموديد سطح كاربران استفاده كننده از تاپيك ها متفاوت ميباشد (چه امروز و چه در آينده ). بعضي ها داراي سطح پايين تر هستند . بعضي ها متوسط و بعضي نيز پيشرفته تر ميباشند و صد البته نميتوان براي همه يك نسخه را پيچيد .

ولي مطلب مهمتري كه از نظر بنده جالب بود تجربيات گرانقدري بود كه از لحاظ آكادميك دارا ميباشيد . اگر در بحث هاي اين تاپيك بيشتر مشاركت بفرماييد و در مورد چگونگي شناخت ريتم و راهكارهاي آن بيشتر بنده و ساير دوستان را راهنمايي بفرماييد ، ممنون خواهيم شد .

shahrdad
Wednesday 8 October 2008, 12:33 AM
حمیدرضای عزیز
با سپاس از شما که باب خوبی راگشودید و انگار بحث دارد به جاهای خوب میرسد.
دوست عزیز شما به بکاربردن کلمات(صورت و مخرج)خرده گرفتیدوبحث را به ریاضی و ضرب و تقسیم کشاندیدآیا نیازی بود؟شما که به تئوری عمیقاً پایبندید(و حق هم اینچنین است)حتماً میدانید کاربرد آن در موسیقی صرفاًاصطلاح است مانند کاربرد(کسر) که در انگلیسی به عنوان کسر میزان time signature گفته میشود . مسلم و بدیهی است که معمولاً این اصطلاحات قابلیت محاسباتی به آن صورتی که شما فرمودید ندارند و این یک مسئله حل شده است. در کتب تئوری موسیقی برای تعریف اشکالی مانند4/2-4/3-و...(البته در تعریف میزانهای ساده) میگویند: صورت کسر نشانه تعداد ضربها و مخرج کسر شکل و یا نوع ضرب را تعیین مینماید. به نظر شما دوست عزیز چه بگویند بهتر است؟ میتوان گفت:عدد بالا چنین و عدد پائین چنان و میتوان گفت هرچیزی....اما وفاقی که به آن رسیده اند کاربرد همین اصطلاحاتی است که شما آن را به سمت ریاضی کشاندید.هرچند ریاضی هم به شکل غیر پیچیده اش(فقط به اندازه ضرب و تقسیم) در بحث ریتم تداخل دارد به طور مثال وقتی میگوئیم 4/2 یعنی نت واحد (گرد) را به چهار قسمت تقسیم نموده و دو قسمت آن را اجرا مینمائیم. یا برای به دست اوردن میزان ترکیبی هر میزان ساده ای را در کسر 2/3 ضرب مینمائیم- نقش ضرب و تقسیم همین اندازه است و بس دوست نازنین.
قاعده امروز این است و قاعده دیروز(ریتمهای ادواری) که کمانچه عزیز هم نکاتی مرتبط با آن فرمودند شیوه عبدالقادر مراغه ای که امروز برای انتقال و درک ریتمهایش به همین صورت و مخرج متوسل میگردند.
دوست گرامی بنده گمان نمیکنم هیچکس (حداقل در این تاپیک)مدعی فهم و درک ریتم بدون نیاز به آگاهی داشتن از تئوری باشد اما سر سپردگی مطلق فقط به یک سو(فقط شنیدن و یا فقط تئوری) نتیجه اش اثبات اینکاره نبودن است.ما زمانی میتوانیم ریتم یک قطعه موسیقی را بنویسیم که توان خوب شنیدن داشته باشیم و این توان به دست نخواهد آمد مگر داشتن اعتقاد به آن و چنین اعتقادی زائیده چنین مباحثی است.شاید اگر این بحث پیش نمی آمد تصور شما در مورد دیدگاه حقیر نسبت به صورت و مخرج(به عنوان یک شکل) آنچه بود که شما پنداشتید. این را که خدمت شما دوست عزیز عرض میکنم از صمیم دل و صادقانه است:
به دوستان علاقمند به تحلیل ریتمیک قطعات موسیقی در این تاپیک محک بزنید(همچنین به حقیر) اگر احساس میکنید هنوز برای شنیدن زود است کمک کنید به آن نقطه برسیم و اگر احساس میکنید وقتش رسیده بوده است بپذیرید که اندکی احساسی برخورد کرده اید و بپیوندید. با سپاس

shahrdad
Wednesday 8 October 2008, 12:53 AM
اول سلام به حمید رضای عزیز و تشکر ویژه برای هر دو مطلبشون
با شما کاملا موافقم و اصلا حرفی در این مورد نزدم که بیخیال مسائل تئوریک بشیم و بچسبیم به نقد ضرب تصنیف ها ( یا به قول شما از تهران یهو بپریم رشت) که مثلما کار احمقانه ایه.
بنده به شخصه فقط هدفم این بود با تشریح یک سری فیگورهای ریتمیک خاص ( وبا استفاده از تصنیف ها) یه مقدار به درک بیشتری برسم( خودمم رو مثال میزنم)
و قبول دارم که اصلا روش آکادمیکی نسبت به روال خاص تشخیص ریتم و تمرین های خاص اون ، در تئوری موسیقی .

- - -- - - -- -
جناب شهرداد عزیز
ضمن تشکر از شما به خاطر لطفتون
درمورد قطعه عرض کنم چون نزدیک به بیشت و هفت هشت دقیقه بود و حجمش بسیار بالا نشد که بقیه رو آپ کنم . ولی منظور من بیشتر همین قسمت اثر بود.
در مورد ریتم این قطعه باید عرض کنم بر میگرده به وزن های ادواری .
و مطلب خیلی طولانی میشه با توجه به توضیحات خوب حمید رضای عزیز من نمی خوام زیاد بحث رو باز کنم . ( میتونید به کل مقاله در کتاب سال شیدا شماره 5 - مقاله ی ضرب در موسیقی دستگاهی ایران مراجعه کنید.)
اما وظیفه ی منه که لااقل پاسخ شما را بنویسم.که به نقل قول خود اقای لطفی در مورد این قطعه بسنده میکنم: کتاب سال شیدا - شماره 5 - مقاله ی ضرب در موسیقی دستگاهی -به قلم محمد رضا لطفی - ص 111
برای مثال به دور زیر در نوار چاوش 8 آمده توجه کنید ( شوشتری با شعر مثنوی سایه)
(اعداد پر رنگ شده معرف آکسنت ها ( آکسان ها ) هستند)

1234-1234-1234-1234-1234-1234-1234-1234

دور این ضرب 8 واحد اصلی دارد و از 32 نقره ( Naghareh) تشکیل یافته است . . . .
امروز این اهنگ را با 2 ضرب می نویسند چرا که اصولا فرا نگرفته اند که کل فراز را یک دایره کامل ببینند و ان گاه آن را به وسیله آکسان ها دسته بندی کنند.

---
امیدوارم حق مطلب ادا شده باشه.

ممنو از همه دوستان عزیز

سپاسگزارم کمانچه گرامی:
باز هم از این کارای خوب بکنید که سخت تشنه ایم

shahrdad
Wednesday 8 October 2008, 07:03 AM
حمید رضای عزیز
حالا که شما صلاح میدانید تمومش میکنیم اما من اثری از تحریف گفته های شما در نکاتم ندیدم و اگر هم چنین استنباطی دارید قصدی در کار نبوده است.آنچه که من و شمادرمورد نکات یکدیگر تحلیل میکنیم نظرات شخصی مان است و با استناد به فرموده شما دوست نازنین هدف بهبودی شرایط و سپس افزودن به تجربه ها میباشد. بهر حال مباحث علمی اندکی بردباری میطلبد که شما امشا اله آنرا زیبنده دانشی که دارید خواهید نمود تا مبادا خدای نخواسته در مباحثی مشابه استنباط میدان جنگ داشته باشید و ........
و درپایان اگر بحث اندکی از حوصله شما و دیگر دوستان خارج شد عذر خواهی میکنم.

arian
Wednesday 8 October 2008, 08:44 AM
با عرض معذرت از دوستان عزيز و تشكر از شهرداد خان و جناب ذوالفقار. من مطالب را كمي باز ميكنم تا سوء تفاهم براي دوستان كاربر برطرف شود . جناب اقاي ذوالفقار اشاره به بنده داشتند كه چرا امدم و مطالب تئوري انهم به صورت ناقص در اين تاپيك قرار دادم در صورتي كه با وجود آموزشگاه كه مباحث تئوري به طور كامل در آن بخش وجود دارد بايد ابتدا عرض ميكردم كه براي دوستاني كه در سطح پايينتري هستند و كشش ها و ضرب را ميخواهند فرا بگيرند و تفاوتهاي ميزان ها و ... را بدانند بهترين مرجع ، مراجعه به بخش تئوري موسيقي در آموزشگاه (You can see links before reply)است كه بنده متوجه اين موضوع شدم و از ايشان عذرخواهي كردم .
ايشان منظورشون به ساير دوستان نبود . اين موضوعات براي تذكر به همكاران بود . كه فرمايش ايشون هم كاملا درست است .
البته بخشي از بحث از قالب تئوري و يا آموزشگاهي خارج ميگردد كه اميدواريم كماكان از نظريات و تجربيات دوستان همچنان استفاده كنيم .

sssorooshhh
Friday 10 October 2008, 08:19 AM
ممنون از شهرداد عزیز
من هم با شما کاملا موافق هستم

mortito
Sunday 12 October 2008, 01:37 PM
سلام دوستان من امروز از تهران برگشتم باي كنسرت استاد شجريان رفته بودم
من انشا الله همه مطالب رو سر فرست ميخونم و استفاده ميكنم انيدوارم يه چند تا ريتم خوب ياد بگيرم

r_a_m_i_n
Friday 21 May 2010, 10:18 PM
تاپيك جالبيه....من طي تجربه فهميدم كه نوازندگان تنبك و دف زودتر از بقيه تشخيص ميدن كه ريتم چيه...و فكر كنم تجربي باشه....چون نت كه ندارن...مهمترين چيزه ساز كوبه اي ريتمه

avm
Saturday 22 May 2010, 12:17 AM
تاپيك جالبيه....من طي تجربه فهميدم كه نوازندگان تنبك و دف زودتر از بقيه تشخيص ميدن كه ريتم چيه...و فكر كنم تجربي باشه....چون نت كه ندارن...مهمترين چيزه ساز كوبه اي ريتمه

سلام در واقع حرف شما درست هست در مورد فهمیدن ریتم توسط نوازندگان کوبه ای ولی بیشتر به دلیل عادت هست و شمارشی که انجام میدن، بعدش مگه میشه سازی نت نداشته باشه ؟!! همه سازها نت دارن من منظورتون رو از نت که ندارن نفهمیدم توضیح بدین لطفا، البته در مورد اینکه همه چیز سازهای کوبه ای ریتم هست شکی نیست ولی ریتم هم خودش نت داره

مرسی ارسلان

DesironnA
Saturday 22 May 2010, 12:41 AM
البته میتوان از روی شنیدن اکسنت ها و آرپژها (در صورت موجود) و نیز انتخاب یک جمله و شماردن نتهای چنگ، کسر میزان را تشخیص، سپس از ریتم های موجود و متداول در آن کسر میزان، ریتم را تشخیص داد.
البته امیدوارم منظور شما از ریتم، کسر میزان نبوده باشد!
با سپاس

r_a_m_i_n
Wednesday 26 May 2010, 11:02 AM
سلام در واقع حرف شما درست هست در مورد فهمیدن ریتم توسط نوازندگان کوبه ای ولی بیشتر به دلیل عادت هست و شمارشی که انجام میدن، بعدش مگه میشه سازی نت نداشته باشه ؟!! همه سازها نت دارن من منظورتون رو از نت که ندارن نفهمیدم توضیح بدین لطفا، البته در مورد اینکه همه چیز سازهای کوبه ای ریتم هست شکی نیست ولی ریتم هم خودش نت داره

مرسی ارسلان


با درود
ارسلان جان منظورم از اينكه نت ندارند اينه كه دو ر مي فا سل لا سي ندارند
وگرنه من خودم تنبك هم ميزنم...اما كلاس نرفتم كه استاد بخواد از تجربياتش بهم ياد بده...خود آموز ياد گرفتم

DesironnA
Wednesday 26 May 2010, 11:07 AM
اتفاقا نت هم دارن، خوبشم دارن، سختشم دارن!!!!!
البته خود ارسلان میاد برات توضیح میده.

avm
Wednesday 26 May 2010, 10:08 PM
هي من ميگم نره ميگن بدوش
عزيزم من خودم دوره متوسطه رجبي رو زدم..ميدونم سخته
ولي مهمترين چيز تو ساز كوبه اي با مترونم زدنشه....و اينه كه كارو سخت تر ميكنه
چون كوبه اي اگه ريتم و زمانو رايت نكنه ديگه چيزي نداره كه رعايتش مهم باشه
منظورم اين بود كه do re mi fa sol la si ندارند

رامتین جان سلام
در واقع هم مهیار درست میگه هم شما :36:
سازهای کوبه ای هم نت خاص خودشون رو دارن و هم بعضی هاشون نت دو ر می فا سل لا سی دارن :43:

مرسی ارسلان

r_a_m_i_n
Wednesday 26 May 2010, 11:48 PM
رامتین جان سلام
در واقع هم مهیار درست میگه هم شما :36:
سازهای کوبه ای هم نت خاص خودشون رو دارن و هم بعضی هاشون نت دو ر می فا سل لا سی دارن :43:

مرسی ارسلان

درود ارسلان جان
اسمم رامين....نه رامتين
جدي ميگي؟ ساز كوبه اي هم داريم كه دو ر مي فا سل لا سي داشته باشه؟ يعني ميخواي بگي كوبه ايه ملودي دار داريم؟ اگه اينطور باشه كه اسمش نميشه كوبه اي
والا من اونقدرا اطلاعات ندارم...ولي ميگن سلطان كوبه اي تنبكه.....و تو تنبك و دف كه نيست
ميشه لطفا چند تا ساز كوبه اي كه ملودي و دو ر مي فا سل لا سي داشته باشن اسم ببري تا منم ياد بگيرم؟
اون نتي كه هست كه نت انگشت گذاري و علامتهاي حركتيه....و نت ساز كوبه اي اصلا كليد و سر كليد نداره كه بخواد نت و ملودي داشته باشه.....نميدونم واقعا
اگه شما همچين سازي سراغ داريد لطفا معرفي كنيد تا منم ياد بگيرم
با تشكر رامين

avm
Thursday 27 May 2010, 12:34 AM
درود ارسلان جان
اسمم رامين....نه رامتين
جدي ميگي؟ ساز كوبه اي هم داريم كه دو ر مي فا سل لا سي داشته باشه؟ يعني ميخواي بگي كوبه ايه ملودي دار داريم؟ اگه اينطور باشه كه اسمش نميشه كوبه اي
والا من اونقدرا اطلاعات ندارم...ولي ميگن سلطان كوبه اي تنبكه.....و تو تنبك و دف كه نيست
ميشه لطفا چند تا ساز كوبه اي كه ملودي و دو ر مي فا سل لا سي داشته باشن اسم ببري تا منم ياد بگيرم؟
اون نتي كه هست كه نت انگشت گذاري و علامتهاي حركتيه....و نت ساز كوبه اي اصلا كليد و سر كليد نداره كه بخواد نت و ملودي داشته باشه.....نميدونم واقعا
اگه شما همچين سازي سراغ داريد لطفا معرفي كنيد تا منم ياد بگيرم
با تشكر رامين

سلام رامین جان شرمنده نمیدونم چرا رامتین خوندم

عزیزم چرا انقدر تعصبی برخورد میکنی؟! همین تعصب باعث درجا زدن میشه!
در واقع دلیل نمیشه سازی که کوبه ای باشه نشه باهاش ملودی زد، خودت داری میگی کوبه ای یعنی سازی که با کوبیدن صدا ازش در میاد، میتونی بگی اکثر سازهای کوبه ای ریتمیک هستند و کمتر برای ملودی زدن ازش استفاده میشه! باشه من چندتاشو نام میبرم ولی نکته ای که اشاره کردی سلطان کوبه ای تنبک نیست سلطان سازهای کوبه پرکاشن و خوب مدرنتر شدن درامز هست، که تنبک بخش بسیار کوچکی از دنیای هزاران تیکه ای پرکاشن میشه، بله حرف شما در مورد تمبک و دف درسته چون اصلا چیزی به عنوان کوک توش وجود نداره...
خوب میرم سر اسامی چندتا ساز که نت دارن خوب معروفترینش که توی خیلی از ارکسترها میبینیم تیمپانی هست که به نسبت گام کوک میشه، خیلی از روتو تام ها و اوکتوبانها کوک میشن و نت دارن، خیلی از پیکولو تام ها کوک دارن و بسیاری با اونها ملودی میزنن، نمونه معروف اش Terry Bozzio هست، حالا در زیر عکس میزارم چون واقعا برای منم عجیب هست، در واقع خیلی ها درامز رو هم توسط تیونر کوک میکنن، من خودم سابقا این کار رو زیاد میکردم برای سولو بازی و این حرفها، ولی در حال حاضر طبل اسنیر خودم C یا همون در صدا میده که اونو باز میشه تا یه بازه ای بالا یا پایین برد که میشه یه جورایی در فضای Art Drumming ازش نام برد، جالبه بدونی که غیر از طبل ها بسیاری از سنج ها هم نت دارن البته بیشتر حالت اسپلش دیسکی دارن

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

تازه خیلی از ادوات پرکاشنی هم مثل بلاکها هم نت دارن و ملودی هم میشه باهاشون زد به نوعی

مرسی ارسلان

avm
Thursday 27 May 2010, 12:38 PM
درود ارسلان....واقعا نميدونستم
فكر ميكردم سازي كه ملودي داره يه نوع سازه و سازي كه كليد و سركليد و ملودي نداره و فقط تو گروه ايجاد ريتم ميكنه كوبه اي حساب ميشه
حالا بگو ببينم.....اين سازها كه اسم بردي ايراني هستن يا غربي
اگه غربي.....ساز كوبه اي ايراني هم داريم كه ملودي و كوك كردن داشته باشه؟

سلام
در حقیقت اکثرا" غربی هستند، البته چون تنوع سازهای کوبه ای بسیار زیاد هست، شاید نمونه ایرانی هم باشه که من آشنایی نداشته باشم ولی اگه دقت کرده باشی، اصولا" کشورهایی که نزدیک به استوا هستند تمایل زیادی به سازهای کوبه ای دارن، واسه همین سرتاسر جهان، روی این خط شاید هزاران ساز کوبه ای وجود داشته باشه که انصافا" آشنایی با همه اونها کار دشواری هست.

مرسی ارسلان

r_a_m_i_n
Thursday 27 May 2010, 04:30 PM
درود
مرسي لطف كردي...به اسماشون هم نميخوره ايراني باشه...منم بعيد ميدونم ساز ايراني اينطوري داشته باشيم
حالا بهرحال اگه موردي پيدا كردي اسم و عكسشو بذار تا هممون استفاده كنيم
مرسي....رامين

iranhhhhhhhhhhhhhhhhhhhhh
Friday 21 October 2011, 10:08 AM
با سلام خدمت دوستان عزیز نظر تمام دوستان محترم ولی گذشته از مسئله تئوری موسیقی که همه نوازندگان باهاش آشناهستن برای درک و شناخت ریتم حتما کلاس ساز های کوبه ای واجبه چون الان در رشته موسیقی هم یادگیری چند ساز مثل تنبک و پیانو اجباریست.

avm
Saturday 29 October 2011, 06:46 PM
با سلام خدمت دوستان عزیز نظر تمام دوستان محترم ولی گذشته از مسئله تئوری موسیقی که همه نوازندگان باهاش آشناهستن برای درک و شناخت ریتم حتما کلاس ساز های کوبه ای واجبه چون الان در رشته موسیقی هم یادگیری چند ساز مثل تنبک و پیانو اجباریست.

سلام در واقع بعید میدونم واااجب باشه چون همه وقت ندارن چندتا ساز رو یاد بگیرن گرچه آشنایی باسازهای ملودیک برای کوبه ای ها موثر و بلعکس هست، در غیر اینصورت در صورت در صورتی که ریتم خوانی رو مسلط بشین میشه بدون یاد گیری ساز کوبه ای ریتم خوانی رو هم بهتر کرد

مرسی ارسلانا

r_a_m_i_n
Saturday 29 October 2011, 08:59 PM
درسته....قدیما...اکثر نوازندگان ایرانی قبل از شروع سازشون واسه آشنایی با ریتم چند سال به نواختن تنبک میپرداختن....اما دیگه اینطور نیست...دیگه با یک دوره ی وزن خوانی تمام مشکل حل میشه

tonbaknavaz
Saturday 20 October 2012, 09:21 AM
درود بر دوستان عزیز، در مورد اینکه چطور میشه تقسیم بندی نت را متوجه شد عرض کنم که طی تجربه ای که من داشتم باید ریتم ها را تقسیم بندی کرد مثلا قطعات چهار مضراب معمولا ریتم8/6 دارن در مورد ریتم های سنگین مثلا دو ضربی، سر ضرب به فاصله 1ثانیه تکرار میشه بطور مثال حرکت تم و بک در تمبک در ریتم 4/2 به فاصله 1 تا 2 ثانیه تکرار میشه و در سه ضربی و چهار ضربی به تناوب فاصله سر ضرب از 1 ثانیه به 4تا 5 ثانیه تغییر میکنه در مورد ریتم های لنگ که از اسمشون مشخصه اون نظم ریتم های 2ضربی و غیره را ندارن و تقسیم بندی در انها یا 3 به 2 هستش مثل 4/5 یا 4 به 3 مثل 8/7 و غیره که در حین نواختن خودشون را نشون میدن و این بستگی به تجربه نوازنده داره که بتونه سریع این تقسیم بندی را تشخیص بده و نوع میزان را متوجه بشه . مثلا ما در بیات ترک معمولا ریتم های لنگ استفاده میکنیم و اکثر قطعاتی که میسازن از ریتم های لنک مثل 3/6 و 8/7 استفاده میشه.

Nicki
Tuesday 13 August 2013, 12:15 PM
سلام. وقتی برای دانلود نت کلیک می کنم میره تو یه صفحه مربوط به مشاور املاک

avazino
Tuesday 21 November 2017, 04:51 AM
درود به همه دوستان.شرمنده زیاد حال احوال تمی کنم تا سری بریم سر اصل مطلب.ریتم در موسیقی انقد سادست که ما فکر میکنیم خیلی پیچیدست.یا شاید اینجور بگم ساده دیدن شاید سخت باشه.شما در کسر میزان 2 تا چیز در مورد ریتم ساده و ترکیبی بدونید ما میگیم بلدید. لنگ هم میگم.
مثال ریتم ساده:
ریتم ساده یعنی صورت کوچک تر یا مساویه مخرج باشد. . اما تکلیف ضرب ساده چطور مشخص میشه؟ با 2 نوع تعریفساده.
تعریف اول
صورت به ما نشان میدهد که در هر میزن چند ضرب وجود دارد
تعریف دوم
مخرج به ما نشان میدهد که هر نت گرد به چند قسمت تقسیم شده واحد ضرب چیست.واحد ضرب یعنی ما نت گرد که نت واحد و کامل هست رو میایم به اجزای کوچک تقسیم میکنیم.نت گرد تقسیم 2 میشود دونت سفید یعنی 1/2. 2 تا نت سفید تقسیم بر 2 میشه 1/4 نت سیاه و.....
حالا مثال .ریتم 3/4 یعنی چه؟
یعنی درصورت هر میزان چند ضرب وجود دارد بله 3 تا. در مخرج نت سفید به چند تقسیم شده 1/4 پس ما یک ریتم سه ضربی هر ضرب بر اساس نت سیاه مشخص میشود 1 2 3 حالا شما 2لا چنگ بزن سکوت بده ضربت نت سیاهی هست که معادل یک ضرب هست.امید وارم درست فهمونده باشم

you3f
Tuesday 21 November 2017, 05:20 AM
سلام

دوست عزیز avazino

با سپاس از شما
این حرف شما اصلا درست درنمیاد:
"
ریتم ساده یعنی صورت کوچک تر یا مساویه مخرج باشد."

بر اساس گفته ی شما میزان نمایی مثل 6/8 میزان ساده میشه!
بهتره اینجور بگیم:
اگر عدد بالایی برابر 4 یا کمتر بود میزان ساده است. اگر عدد بالایی بیشتر از 4 بود ترکیبی یا مختلط(لنگ) هست.
ساده مثل: 2/4 3/4 4/4 2/2 3/2 3/8 و ...
که در میزان های ساده همونطورکه فرمودید عدد بالایی رو باید تعداد ضرب در هر میزان محسوب کرد.
و عدد پایینی واحد ضرب به این صورت : (2=سفید ، 4=سیاه ، 8=چنگ ، 16=دولاچنگ)

ترکیبی مثل: 6/8 6/4 9/8 12/16 و ...
در اینجا روش قبلی جوابگو نیست،
بلکه باید عدد بالایی بر سه تقسیم بشه و عدد پایینی بر دو، و سپس بگیم که چندضربیه.
مثال: 9/8
عدد بالایی(در اینجا 9) تقسیم بر سه میکنیم برابر میشه با عدد 3
عدد پایینی(در اینجا 8) تقسیم بر دو میکنیم برابر میشه با عدد 4
درنهایت پاسخ میشه 3/4
پس 9/8 میزان ترکیبی ای است که از میزان ساده ی 3/4 بدست اومده. به زبان ساده تر: 9/8 در واقع 3/4 ای است که جلوی هر ضرب آن یک نقطه قرار گرفته.
یعنی 9/8 یک میزان سه ضربی است که هر ضرب آن برابر یک دیرند سیاه نقطه دار است.

- - - Updated - - -

سلام

دوست عزیز avazino

با سپاس از شما
این حرف شما اصلا درست درنمیاد:
"
ریتم ساده یعنی صورت کوچک تر یا مساویه مخرج باشد."

بر اساس گفته ی شما میزان نمایی مثل 6/8 میزان ساده میشه!
بهتره اینجور بگیم:
اگر عدد بالایی برابر 4 یا کمتر بود میزان ساده است. اگر عدد بالایی بیشتر از 4 بود ترکیبی یا مختلط(لنگ) هست.
ساده مثل: 2/4 3/4 4/4 2/2 3/2 3/8 و ...
که در میزان های ساده همونطورکه فرمودید عدد بالایی رو باید تعداد ضرب در هر میزان محسوب کرد.
و عدد پایینی واحد ضرب به این صورت : (2=سفید ، 4=سیاه ، 8=چنگ ، 16=دولاچنگ)

ترکیبی مثل: 6/8 6/4 9/8 12/16 و ...
در اینجا روش قبلی جوابگو نیست،
بلکه باید عدد بالایی بر سه تقسیم بشه و عدد پایینی بر دو، و سپس بگیم که چندضربیه.
مثال: 9/8
عدد بالایی(در اینجا 9) تقسیم بر سه میکنیم برابر میشه با عدد 3
عدد پایینی(در اینجا 8) تقسیم بر دو میکنیم برابر میشه با عدد 4
درنهایت پاسخ میشه 3/4
پس 9/8 میزان ترکیبی ای است که از میزان ساده ی 3/4 بدست اومده. به زبان ساده تر: 9/8 در واقع 3/4 ای است که جلوی هر ضرب آن یک نقطه قرار گرفته.
یعنی 9/8 یک میزان سه ضربی است که هر ضرب آن برابر یک دیرند سیاه نقطه دار است.