PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تاپیک ویژه سالگرد استاد حبیب الله بدیعی



Mojtaba
Friday 17 October 2008, 10:04 PM
You can see links before reply

شانزدهمین سالگرد نابغه ی موسیقی اصیل ایرانی ((استاد حبیب الله بدیعی)) را به جامعه ی هنری و دوستداران و عاشقان این یگانه مرد تاریخ تسلیت عرض می نمائیم.


************************************************** *******************
شان نزول ترانه ی کعبه ی دلها از زبان بیژن ترقی

حبيب يکي از تنهاترين و غمگينترين و پرسوزترين و هنرمندترين مردان موسيقي اين کشور است. من يقين دارم چشم روزگار چنين عاشق دلسوخته و هنرمند نازک انديش شوريده اي را به خود نخواهد ديد.افسوس که به ياد آن خورشيد درخشنده اي که از ازل در مشرق جانش طلوع کرده بود با پرتو هر شمع نيمه فروزان و کورسوي هر چراغ نهاده به طوفان,دل از دست مي داد,گوئي پيوسته بر قايق اشک خود نشسته و راهي سفر درياهاست,که مگر آن پري دريائي انديشه هاي خود را که در زمان کودکي بر ساحل درياها ديده بود,بيابد.
آري او,دلش دريائي بود,چشمانش,صدايش,خنده اش,گريه اش,ونغمات دل انگيز سازش همه و همه دريائي بودند,که خود از سرزمين درياها آمده بود.

ديشب تو را چه بود,که تا وقت صبگاه*********** سر را به سنگ مي زدي و ميگريستي


وقتي ويلن را در آغوش مي گرفت,گوئي کودک نازنين خود را در سينه مي فشارد آرشه ويلن,دو بال پرواز او بودند.نه خويشتن خويش که هر عاشق دلسوخته را با نواي شورآفرين و يغماگر سازش به ملکوت اعلا مي برد.
آن روز فراموش نشدني را بگو,که دام محبت سيه چشمي گريزپا گرفتار آمده بود.
آن روز که مرا به خلوت بهشتي خود فرا خوانده بود تا به مدد آهنگ و ترانه اي گرم و گويا فغان دل خويش را به گوش آن معشوق سنگدل برساند,مي پنداشتم با اين نواي خانه برانداز دشتي,همچون مجنون دل افکار قصد زيارت خانه ي خدا دارد,تا بر حلقه زلف کعبه درآويزد و راز دل با آن يگانه بنده نواز,باز گويد و اين است يادگار آن روز فراموش نشدني.


کعبه دلها
چون مجنون گيرم از عاشقان نشانه کعبه******** دل بشکسته را مي برم به خانه کعبه

شکايت مي برم از تو بر خداي تو*********** زان همه بلای تو،تا رسد او به دردم

در آن آشفتگي با دلي شکسته تر********** گريه ها کنم که در اشک خود غرقه گردم

آنجا اگر اشکي دود بر ديده ي************* غمديده اي سيلي بپا نمايد
آنجا اگر آهی کشد دلداده ی************** افتاده ای دود از فلک بر آید
در آن مدهوشی من از خدا خواهم تو را
عاشق کند,عاشق رسوا
چو در عاشقي,ديدي بلا
رو مي کني آنگه تو بر,کهبه ی دلها
در مقابلش نشسته بودم,چهره اش را در هم و ملال آور مي ديدم.هر چه خواستم از آن سکوت سنگين و لحظات غمگين به بيرونش کشم ميسر نشد.بعد از ساعتي توان فرسا گفتم:حبيب جان حادثه اي رخ داده؟!خداي نخواسته پيشامدي بد در زندگيت روي داده؟او را غمگين تر و محزون تر ديدم,گفت نه,سپس بر خواست و رفت پاي تلفن شماره اي را گرفت و در حالي که آهسته آهسته سخن مي گفت:در ميان کلماتش اين جمله بگوشم رسيد:بيژن ترقي آمده تا ترانه ای نو بسازيم,ولي من قدرت اين کار را ندارم, بعد از چند لحظه نمي دانم چه شنيد که تلفن را زمين گذاشت و به طرف جعبه ی ويلن دويد,ساز را برداشت,چون به رويش نگريستم احساس کردم بغضي بر حنجره دارد,شروع به نواختن کرد.نغماتي که از زير پنجه هاي ظريفش بر ميخواست,همه سوز و درد و شکايت بود.دستگاه دشتي را برگزيده بود تا بهتر بتواند عقده هاي فشرده در گلو را بيرون بريزد.رفته رفته به رازش پي بردم و متوجه شدم که در دام عشق گرفتار آمده.من که به راز و رمز موسيقي آشنا بودم و آن فرازهاي بنيان کن موسيقي,مرا هم دگرگون کرده بود شعري را که سروده بودم,درهم ريختم,و بعد از تاملي به ياد مجنون دل افکار افتادم که همراهي پدر به خانه کعبه مي رود که از خدا بخواهد تا درد بي درمانش را شفا دهد و عشق ليلي را از او بگيرد.اين مضمون را که به خوبي ترجمان آن آهنگ دلنشين مي ديم سرودم بعد از اين که شعر آماده شد و او با نوائي سوزنده و آتشين آن را مي خواند,شمه اي از ماجراي عشقي خود را برايم بيان داشت.


بازهم درشان نزول ترانه ي ((کعبه دل ها))


اگر اين پرتو جاوداني و حيات بخش عشق نبود,زندگي به مانند کوهاي يخ,سرد و فسرده مي نمود.اين همه آثار جاويدان و شاهکارهاي عالم هنر از پرتو و تجلي عشق است که در خمير مايه وجود انسان به وديعت نهاده شده.
آن لحظه اي که برق عشقي سوزنده,آتش به جان هنرمند مي زند,در پرتو نور فروزنده ي الهي قرار گرفته که ميتواند به زندگي و متعلقات زودگذر آن,که همه اضطراب است و پريشاني,معني و نور به بخشد. حبيب الله بديعي دیر يا زود,روي از اين جهان خاکي فرو مي پوشيد و مانند ميليون ها انسان ديگر به ديار باقي مي شتافت,ولي اين همه آثار جاويدان و به يادماندني,که تا زندگي در جريان است روح مي بخشد و نور مي پاشد و شمع وجود انسان ها را روشن مي دارد,از معجزات عشق است.آن روز که حبيب در پرتو آن نور تجلي قرار گرفته بود,مرا نيز با خور به معراج مي برد.احساس مي کردم نواي سازش از جهان ديگر مي آيد.من نيز در پرتو آن نور آسماني قرار گرفته بودم و نمي دانستم چه بر من مي گذرد,گوئي همه ي چراغ هاي وجودم روشن شده بود.به هر موضوع و مضموني انديشيدم,که مگر با جامه اي نگارين پيکره ي آهنگ او را زينتي شايسته به بخشم,ولي دم سردي مضمون هاي اين جهاني در من نمي گرفت.
نوشته هايم را در هم پيچيدم و به باد دادم,مي آمدم و همچنان آن نغمات و ترنم هاي آسماني مرا دنبال مي کرد.گفتم:خود را به کجا بياويزم که اين گره هاي پيچ در پيچ اديشه را از دل و جانم بازگشايم,ناگهان کلمه ي ((بياويزم)) مرا به ياد بيت نظامي عليه رحمه انداخت:


در حلقه ي زلف کعبه زن********** دست کز حلقه ي غم بدو توان رست


به خانه باز آمدم و کتاب ليلي و مجنون نظامي را گشودم,آنجا که پدر مجنون او را جهت شفا يافتن از غم عشق,به خانه کعبه ميبرد.چند بيت از آن را خواندم احساس کردم مضمون خود را يافتم ام,هيچ مضمون و سوژه ي ديگر جائي در اين ترانه نداشت,نظامي وضعيت حال مجنون را در خانه کعبه بدين صورت بيان داشته :

از جاي چو مار حلقه بر جست *********بر حلقه ي زلف کعبه زد دست
مي گفت گرفته حلقه در بر********* کامروز منم چو حلقه بر در
گويند ز عشق کن جدائي********* اينست طريق اشنائي؟
در حلقه ي عشق جان فروشم ************بی حلقه او مباد گوشم
***

تابستان بود در سايه ي درختي نشسته بودم,و آهنگ همچنان مرا به سير گلگشتهاي عاشقانه مي برد و شور و حالي که در نوازنده چيره دست ديده بودم فراموشم نمي شد.
شعر را من نمي خواستم که هر مصراع آن از بند بند آهنگ بر ميخاست و در دل و جانم زبانه مي کشيد:(( دل بشکسته را مي برم به خانه کعبه )) و چنين است راز همدلي ها و يگانگي هاي هنر مندان که پيوسته بار مسئوليتي آسماني به دوش دارند.
منبع : از پشت دیوار های خاطره
نویسنده : بیژن ترقی
انتشارات : بدرقه جاویدان

دانلود ترانه ی کعبه دلها با صدای الهه (You can see links before reply)
********************
**********
********************

در پایان به مناسبت سالگرد وی آهنگهائی بی نظیر تقدیمتان می گردد.

دستگاه ماهور
ویولن : حبیب الله بدیعی
تنبک : جهانگیر ملک
منبع : آلبوم برگ سبز ۱
دانلود (You can see links before reply)
********************
**********
********************
آواز افشاری
ویولن : حبیب الله بدیعی



منبع : آلبوم برگ سبز ۲


دانلود (You can see links before reply)
********************
**********
********************
آواز شوشتری و بیداد همایون
ویولن : حبیب الله بدیعی
سنتور : فضل الله توکل
تنبک : جهانگیر ملک
منبع : آلبوم برگ سبز ۵
دانلود (You can see links before reply)
********************
**********
********************
تکنوازان
برنامه شماره ۴۰۰-افشاری
ویولن : حبیب الله بدیعی
سنتور : منصور صارمی
ضرب : جهانگیر ملک
دانلود (You can see links before reply )
********************
**********
********************
تکنوازان
برنامه شماره ۳۰۱-دشتی
ویولن : حبیب الله بدیعی
سنتور : منصور صارمی
ضرب : جهانگیر ملک
دانلود (You can see links before reply)
********************
**********
********************
محفل خصوصی
آواز : هنگامه اخوان
ویولن : حبیب الله بدیعی
نی : (به احتمال زیاد)حسن کسائی
دانلود (You can see links before reply)
********************
**********
********************

جهت شادی روح این عزیز از دست رفته لطفا فاتحه ای قرائت نمائید.

marzi_a1732
Friday 17 October 2008, 11:39 PM
مجتبی جان آهنگ هایی که برای دانلود گذاشتی واقعا قشنگ بودن
از مطلبی که در مورد حبیب الله بدیعی گذاشتی هم ممنون
شاید دلیل این که این استاد اینقدر قشنگ می نواختن هم عشق بوده
واقعا حیف که یک هنرمند هم مثل یه آدم عادی می میره
فقط فرقش اینه که آثارش در نبودنش وجود دارن و یادشو بین دوستدارانش از بین نمی برند

arian
Saturday 18 October 2008, 07:43 AM
مجتبي جان سلام و تشكر از اين تاپيك زيبا .
وظيفه همه ي ماست تا ياد اين بزرگان هنر و ادب اين سرزمين را همواره زنده نگاه داريم . مرحوم حبيب ا... بديعي يكي از هنرمندان بزرگ اين سرزمين است كه همواره به حسن خلق نيز شهرت داشته است . بي شك يكي از تاثير گذارترين هنرمندان تاريخ موسيقي ايراني است . نغمه هاي جاودانه و پنجه شيرين وي سالها همدم درد و رنج و شادي هاي اين مردم بوده است . اي كاش اقاي سالمي كه دوستي خانوادگي ايشان با مرحوم بديعي ساليان درازي موانست و همنشيني با آن مرحوم را در پي داشته است لطف ميكردند و تعدادي از خاطرات زندگي استاد را ميفرمودند .

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

You can see links before reply

arian
Saturday 18 October 2008, 07:50 AM
پرکن پياله را (You can see links before reply)
كه اين آب آتشين
ديري است ره به حال خرابم نمي برد
اين جامها
كه در پيم مي شود تهي
درياي آتش است كه ريزم به كام خويش
گرداب مي ربايد و آبم نمي برد
من با سمند سركش و جادويي شراب
تا بيكران عالم پندار رفته ام
تا دشت پر ستاره انديشه هاي ژرف
تا مرز ناشناخته مرگ و زندگي
تا كوچه باغ خاطره هاي گريز پا
تا شهر يادها
ديگر شرابم جز تا كنار بستر خوابم نمي برد
پر كن پياله را
هان
اي عقاب عشق
از اوج قله هاي مه آلوده دور دست
پرواز كن
به دشت غم انگيز عمر من
آنجا ببر مرا كه شرابم نمي برد
آن بي ستاره ام كه عقابم نمي برد

arian
Saturday 18 October 2008, 07:57 AM
در مورد استاد حبیب الله بدیعی :
دوست عزیز و یار مهربان خودمون که هنوز که هنوز هست و یک سال هست که از درگذشت اون بزرگوار می گذرد برای من شخصا باور کردنی نیست که چنین هنرمندی از میان ما رفته باشد کما اینکه گاهی بی اراده دستم پیش می رود و نمره ( منظور شماره تلفون ! ) اون رو می خوام بگیرم اصلا به خودم نهیب می زدم اصلا چنان باورنکردنیست که بازگو کردنش مشکله . به هر حال در این ساعات زودگذر وقت عزیزان رو بیشتر نمی گیرم عرض کردم من سخنران نیستم و اعتقادم این است که هنرمند لزومی نداره صحبت بکنه فقط اثرش و سازش بیانگر روح و احوالات درونی او هست و افرادی که صاحب نظر باشند با شنیدن آثار این هنرمند اعم از موسیقی یا آهنگ یا شعر .. درون اون هنرمند رو درک می کنند و مرحوم استاد بدیعی از اونجائی که بسیار نزدیک بودیم و بسیار دوست بودیم نزدیک 40 سال همکاری در رادیو می تونم بگم که با چند نفر محدود اگر اسرار دلش رو و درد دلش رو بیان می کرد این افتخار رو داشتم که یکیش من بودم و عده زیادی عرض کنم که شاهد این مدعا هستند .....
پرويز ياحقي.


فريدون ناصري آهنگساز خوب و هنرمند در يكي از برنامه هاي راديويي مي گويد:” حبيب اله بديعي يكي از آهنگسازان و نوازندگاني است كه در اين رده مي شناسيم.او يكي از زبردست ترين بداهه نوازان يا بداهه سراياني است كه ما طي سال هاي اخير در سرزمينمان ديده ايم
حبيب اله بديعي نه فقط استعدادي باورنكردني در بداهه سرايي و رديف شناسي دارد بلكه اگر لازم باشد بالاترين درجه ي قدرت تقليد را هم از هنرمندان گذشته دارد.او اين كار را زماني انجام مي دهد كه از هر جهت لزوم اين عمل ثابت شده باشد كما اين كه بعد از فوت استاد بزرگ ابوالحسن خان صبا نواري از قطعه ي معروف “زنگ شتر” او در دست نبود و يا حداقل راديو چنين نواري نداشت حال اين كه لازم بود به خاطر بزرگداشت استاد از دست رفته اين شاهكار هميشه جاويدان او پخش مي شد از سوي ديگر استاد فقيد شاگردان زيادي داشت منجمله حبيب اله بديعي هم شاگرد او بود.باري بنا به صلاحديد مدير آن روز راديو چند نفر از شاگردان مرحوم استاد اين قطعه ي “زنگ شتر” را نواختند و قطعه يي كه بنا به نظر بسياري پذيرفته شد و حتي به نام مرحوم استاد پخش شد قطعه يي بود كه حبيب اله بديعي نواخته بود.يكبار ديگر بايد بگويم كه در همان زمان صريحا به تصديق همگان آنچه كه حبيب اله بديعي نواخته بود صد در صد با نحوه ي نوازندگي استاد ابوالحسن خان صبا برابري مي كرد. اين همه فقط بدان دليل است كه حبيب اله بديعي درست همان راهي را پيمود كه استادش پيموده بود يعني او هم مثل مرحوم صبا براي فراگرفتن فن درست آرشه كشي و شناخت ويولون نزد بهترين استادان ويولون كار كرد و نتيجه آن شد كه مسئله ي آرشه ي چپ و راست حبيب اله بديعي درست هماني است كه نزد ديگر استادان بزرگ غربي مطرح است يعني كمتر مي توان فهميد كدام آرشه ي او چپ است و كدام راست و اين بالاترين حد قدرت آرشه است

حبيب اله بديعي جهت شناساندن موسيقي سنتي و اصيل ايران مسافرت هاي متعددي به كشورهاي : افغانستان و آلمان و آمريكا و بلژيك و انگلستان نموده كه هنرمنداني نظير : جهانگير ملك و فرهنگ شريف و مجيد نجاحي و محمودي خوانساري و جمال وفايي و كورس سرهنگ زاده با وي همكاري داشته اند.حبيب اله بديعي براي كمك به مؤسسات خيريه منند بيمارستان هاي مسلولين و معلولين و اماكن فرهنگي كنسرت هاي فراواني برپا نمود.وي علاوه بر تكنوازي آهنگ هاي بسياري ساخت كه اكثر آن ها از آثار خوب و باارزش موسيقي اصيل ايران مي باشد و با اقبال روبرو شدند و حدود يكصد و پنجاه آهنگ ساخت كه خودش ميان آن ها از : “ كعبه ي دل ها “ و “ فرياد از اين دل “ و “ افسانه عشق “ و “ دل بي گناه “ و “ الهي بموني “ و “ افسانه زندگي “ و “ جاودانه “ و “ رفته بودم “ و “ افسانه كمتر “ و “ شعله سركش‌“ و “ در آتشم “ و “ مهربان شو “ و “ سنگ صبور “ و “ زندگي من “ را بيشتر از همه مي پسندد.

Mojtaba
Saturday 18 October 2008, 08:00 AM
آرین مرسی از مطالبی که گذاشتی و همچنین از مرضیه عزیز

باید بگم که ما فقط میتونیم یاد این عزیزان رو زنده نگه داریم و کاری بیشتر از این از دستمون بر نمی آد

در ضمن باعث افتخار ما هست که جناب سالمی تشریف بیارن و خاطرات خودشون رو از استاد بدیعی بیان کنند

Amir
Saturday 18 October 2008, 08:19 AM
بنده هم به نوبه خود تسلیت عرض می کنم

یادشان گرامی باد

کاش تو نت آهنگ یک وبلاگ هم اختصاصی برای ایشون می ساختند دوستان

arian
Saturday 18 October 2008, 08:44 AM
پيشنهاد بسيار خوب و جالبي است . فكر كنم بايد مجتبي خان همتي كنند و وبلاگي در شان و مقام اين استاد در سايت قرار دهند . چنانچه كمكي از دست بنده هم بربياد خيلي خوشحال ميشم .

Hmd_N
Saturday 18 October 2008, 06:38 PM
بسیار عالیییییی !

منم سالگرد این استاد واقعا عالیقدر رو به جامعه ی هنر تسلیت میگم.

واقعا استاد قابل احترام و هنرمندی بودند. من که از قطعه های ایشون بسیار لذت میبرم.

از مجتبی و آرین عزیز بسیار سپاسگذارم.

montana
Saturday 18 October 2008, 10:19 PM
بچه ها دست همتون درد نکنه:21ox66r:

salemi
Saturday 18 October 2008, 11:08 PM
استاد حبيب الله بديعي دردانه موسيقي ايران بود. به جاي 16 سال اگر 160 سال ديگر نيز از كوچ استاد حبيب بديعي بگذرد اين داغ از دل موسيقي ايران التيام نميگيرد
به سوگ اهل هنر خامه ناتوان افتد
در ان زمان كه نشيند پي عزاداري
به مرگ تلخ بديعي ترانه اي بايد
كه تا ابد به مزار هنر كند زاري

arian
Sunday 19 October 2008, 09:53 AM
ديشب در ادامه برنامه هاي جشن خانه موسيقي بار ديگر دو قطعه از ساخته هاي مرحوم بديعي توسط اركستر ملي برهبري فرهاد فخرالديني و با اواز زيباي سالار عقيلي در تالار وزارت كشور اجرا گرديد . اولين قطعه ي اجرا شده كه بي شك به مناسبت سالگرد درگذشت اين استاد فقيد بود قطعه ي شبگرد نام داشت .


من مستم و مدهوشم ، شبگرد قدح نوشم از طایفه بی خبرانم ،
دیوانه با نام و نشانم
من قصه نمیدانم،افسانه نمیخوانم دردی کش میخانه عشقم ،
در حلقه صاحب نظرانم
مرا می ز جام وفا باید ای می فروشان / مرا خانه میخانه ها باید ای باده نوشانم
من از انچه رسوا کند نام عاشق نترسم / و زان می که اتش زند کام عاشق نترسم
بیا ای عشق افسونگر، فراموشم مکن دیگر/ تو ای روان من ،شور جان من،امید من
در جهان من به زندگانی،تویی که جاودانی


You can see links before reply



دگر چه خواهي (You can see links before reply d=201C73C6DED55D475DBCACEEF09F83BE.dc49)


به سوی تو، به شوق روی تو، به طرف کوی تو،
سپیده دم آیم مگر تو را جویم بگو کجایی؟
نشان تو گه از زمین گاهی ز آسمان جویم
ببین چه بی پروا ره تو می پویم بگو کجایی؟
کی رود رخ ماهت از نظرم نظرم
به غیر نامت کی نام دگر ببرم
اگر تو را جویم حدیث دل گویم بکو کجایی؟
به دست تو دادم دل پریشانم دگر چه خواهی؟
فتاده ام از پا بگو که از جانم دگر چه خواهی؟
یک دم از خیال من نمی روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من
تا هستم من اسیر کوی توام در آرزوی توام
اگر تو را جویم حدیث دل گویم بگو کجایی؟
به دست تو دادم دل پریشانم دگر چه خواهی؟
فتادم از پا بگو که از جانم دگر چه خواهی؟

Mojtaba
Sunday 19 October 2008, 10:19 AM
تکنوازان
برنامه شماره ۷۳۵-شوشتری
ویولن : حبیب الله بدیعی
سنتور : منصور صارمی
ضرب : جهانگیر ملک
دانلود (You can see links before reply(Taknavazan-735;H.Badiei,M.Saremi,J.Malek))

salemi
Sunday 19 October 2008, 08:22 PM
استاد بديعي در كتاب چهره هاي موسيقي نوشته شاپور بهروزي فرموده اند : { شاگرد لطف الله مفخم پايان بوده ام و سال 1332
حسين ملك من را به صبا معرفي كرد و يكسالي هفته اي 2 روز نزد صبا ويلن زدم.}
با اين وجود كه مرحوم بديعي يكسال بيشتر در محضر استاد صبا تلمذ نكرده اند پس از درگشت صبا ارشيو راديو اجراي زنگ شتر صبا را با ويلن صبا نداشت، مرحوم بديعي زنگ شتر را مينوازد و به جاي ويلن صبا از راديو پخش ميشود و گوينده اعلام ميكند: { زنگ شتر را با اجراي استاد صبا مشنويم. } با وجود بزرگاني چون خالدي تجويدي ياحقي ملك و...... اين كار فقط از بديعي بزرگ بر ميايد و بس. و جز كساني كه از پيش در جريان بوده اند هيچ كس متوجه نميشود كه اين ساز صبا نبود

marzi_a1732
Wednesday 22 October 2008, 07:19 PM
ببخشید دیگه این تاپیک رو ادامه نمی دید؟:ax

Mojtaba
Friday 24 October 2008, 10:31 AM
دوست عزیز من دینه خودمو به استاد ادا کردم حالا نوبت دوستان دیگه هست

marzi_a1732
Friday 24 October 2008, 10:49 AM
پس دوستانی که از استاد بدیعی اطلاعات دیگه یا احتمالا خاطراتی ذارند لطف کنن و ما رو هم از این اطلاعاتشون بهره مند کنند

arian
Friday 24 October 2008, 09:05 PM
پس دوستانی که از استاد بدیعی اطلاعات دیگه یا احتمالا خاطراتی ذارند لطف کنن و ما رو هم از این اطلاعاتشون بهره مند کنند

ممنون از همه ي دوستان عزيز كه لظف داشتند ولي فكر كنم هيچگاه چنين تاپيكي در حد و شان استاد گرانقدر و بي بديل مرحوم استاد حبيب ا... بديعي نبوده و نيست .
در خصوص خاطرات برجاي مانده ار استاد حبيب ا... بديعي نيز فكر كنم تنها كسي كه ميتوند ما را بيشتر ياري فرمايند جناب سالمي است كه نميدانم از چه روي همچنان قفل بر دهان دارند .

Mojtaba
Saturday 25 October 2008, 08:16 AM
بنده هم از جناب سالمی تقاضا دارم که تشریف بیارن و چندتا از خاطرات خودشون رو از استاد بفرمایند البته اگر صلاح میدونند

Mojtaba
Monday 19 October 2009, 10:17 PM
سلام......

امروز بطور اتفاقی داشتم ویلن بدیعی رو گوش میکردم که یادم افتاد امروز سالگرد استاد بدیعی هست و هیچ کاری برای این مناسبت نکردم...فقط یاد استادگرامی و روحش شاد

به مرگ تلخ بدیعی ترانه ای باید..... تا ابدکند به مزار هنر زاری

اهنگر
Friday 20 August 2010, 11:51 PM
منم فقط عکس میزارم
You can see links before reply