PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : استاد رضا وهداني



salemi
Monday 20 October 2008, 10:23 PM
سال 66 بود كه به هنرستان رفتم ابتدا هنرمند ارجمند زيدالله طلوعي درس ميداد كه از يمن قدم ما! از هنرستان رفت.حسين عليزاده تازه از المان امده بود و هنوز اين استاد عليزاده فعلي نبود ! البته از لحاظ شهرت . نه از لحاظ مراتب هنري كه از ابتدا هم بالا بود.خواستند ايشان را بياورند كه نيامد خب دستمزد استاد خيلي پايين بود طلوعي هم به خاطر همين رفت.روزي ديديم پير مردي مقتدر و جدي كلاه كپي بر سر با سبيلهاي سپيد تابانده وارد هنرستان شد.گفتند ايشان استاد وهداني از مدرسين قديم هنرستان عالي هستند و شانس بياوريد قبول كنند كه به شما بچه ها درس بدهند چون مبتدي درس نميدهد و قرار است سال چهارمي ها را درس بدهد.ولي بالاخره استاد قبول كرد كه به ما سال اوليهاي كودن نيز درس بدهد!من چون قبلا نيز ساز زده بودم از همان جلسه اول رديف اقا حسينقلي دستگاه همايون را شروع كرد با درامدي با اين بيت:
خوش ان شبي كه درايي به صد كرشمه و ناز
كني تو ناز به شوخي و من كشم به نياز
استاد چند سال پيش به عارضه سرطان درگذشت و داغدارمان كرد بسياري از اساتيد بزرگ امروز از شاگردانش بودند و خود نيز از بزرگترين شاگردان علي اكبر خان شهنازي و از نوازندگان و رهبران اركستر وزارت فرهنگ و هنر بود خواستم هم دوستان جوان با اين استاد بزرگ اشنا شوند هم اگر خود شما يا استادتان شاگرد ان بزرگوار بوده ايد از ايشان بگوييد

Amir
Monday 20 October 2008, 10:52 PM
استاد دکتر رضا وهدانی در یک نگاه



You can see links before reply




بيا در محضر استاد و جان و دل مصفا كن كه سرسبزيت بخشد طبع چون باران وهداني




دراول فروردین ماه سال یکهزار و سیصد ودوازده درتهران خيابان ري كوچه آبشار چشم به جهان گشود او از کودکی با علاقه بسیار و علی رغم موانع آنروزها بدنبال موسیقی رفت و از محضر اساتیدی همچون کلنل وزیری - علی اکبر شهنازی - ابوالحسن صبا - استاد مهرتاش - استاد صبا و مرحوم خالقی استفاده کرد. استاد در جوانی شاگرد مرحوم آقا سید محمد سنگلجی بوده و در درس اخلاق ایشان حاضر و غزلیات عرفانی را در آن مجلس با صدای خوش میخوانده است . به توصیه مرحوم سنگلجی ایشان با استاد خالقی آشنا و از آنجا وارد رادیو میشود.

استاد دهلوي نیز استاد آهنگسازي وهداني بود که رايگان شاگرد را پرورش ميداد و هنگاميکه وهداني به علت شکستگي پاشنه پا در منزل به مدت يکسال بستري بود دهلوي شاگرد را رهانکره و هفته اي يکبار با مشکلاتي که موجود بود ( دور بودن منزل وهداني به وسايل نقليه ) مسافتي را پياده طي ميکرد تا شاگرد را آموزش دهد.

استاد وهداني را میتوان در واقع پلی بین اساتید قدیم و جدید دانست ایشان علاوه براشراف کامل بر تکنیکهای استاد وزیری بخوبی ازرمز وراز نوازندگان قدیم مثل استاد شهنازی اطلاع داشت او همچنین سالها در استخدام وزارت فرهنگ بود و با ارکستر فرهنگ و هنر همکاری داشت.

ایشان در ردیف نوازی به شیوه شهنازی و در شیرین نوازی شبیه به استاد مجد مینواختند.

استاد کتاب ردیف آقا حسینقلی را به روایت شهنازی در سال هفتاد و شش منتشر نمود او بیشتر وقت خود سرگرم تحقیق و مطالعه در موسیقی ایران بوده است و علاوه بر استادی دانشگاههای ایران و تدريس در هنرستان موسیقی کلاسها و سخنرانیهایی هم در دانشگاههای اروپا مانند دانشگاه اشتوتگارد آلمان(كلاس پروفسور هورننگ) داشته اند.

آهنگها و قطعات فراوانی نیز از ساخته های استاد در دست است او همچنین مورخی امانتدار بوده و مسودات و خاطراتی در تاریخ موسیقی ایران ازاو باقي است.

از آثار استاد میتوان ازنمونه های زیر نام برد:

-ردیف آموزشی سازی و آوازی برای هنرآموزان در هفت دستگاه - ترانه ها و تصتیفهایی که برای کنسرت تنظیم شده برخی اجرا شده و بسیاری در آرشیو ایشان است – ساخت قطعات پیچیده به شیوه استاد وزیری مانند قطعه رامین و رویا – انقلاب و گردش شور( گفنتی است که نواختن برخی از اینها فقط در توان خود استاد بود مانند قطعه معروف گردش شور) همچنین تالیف بسیاری کتب تاریخی - موسیقی و ادبی که بطور مشروح در قسمت آثار و زندگینامه خواهد آمد

استاد علاوه بر تار به سازهای ویولن – عود – پیانو - ماندولین - دف و ضرب آشنایی کامل داشتند.

استاد در ساز سازی نیز صاحب نظر و از خبرگان این فن بوده و تحقیقاتی از ابعاد و اندازه های سازهای مختلف که از قدما برداشت کردند در دست ایشان است از اساتید تار سازی که کار خود را با ایشان آغاز کردند میتوان از: استاد پوریا - استاد رضا ژاله - استاد کلهر و استاد موسوی نام برد.

ایشان در سالهای گذشته عضو جامعه باربد بودند و نمایشتامه های فولکلور و نواهای کوچه و بازار را نیز گردآوری کردند

سرانجام این مرد بزرگ و یادگار از نسل اساتید بزرگ ایران که او را وزیری دوم میدانستند در سال یکهزارو سیصد و هشتاد و دو بعلت بیماری سرطان معده و بطور ناگهانی دار فانی را وداع گفت ایشان تا روز قبل از مرگ و در حالی که بشدت فرسوده شده بودند و رمق سخن گفتن و نشستن نداشتند با ایما و اشاره و چشمان ببفروغ ولی اشکبار مشغول آموزش قطعه ای در همایون به شاگردان خود بودند

از استاد یک فرزند دختر بنام رويا به یادگار است که محبت خاصی به ایشان داشتند.

استاد مردی درویش و وارسته بود و اخلاق نیک و معنوی را اول شرط هنر میدانستند از گفتنیها اینکه استاد از شاگردان بی بضاعت شهریه دریافت نمیکردند و نیز تا سالها در پرورشگاهی در خیابان میرداماد برای نوجوانان بی سر پرست رایگان تدریس تارو سه تار داشتند كلا" مقام شاگرد براي ايشان پر ارزش بود گاه ميشد كه ايشان تنها براي يك شاگرد از كرج به تهران مي آمدند و شبانه دوباره به كرج برميگشتند و عقيده داشتند هر كسي به اميدي اينجا مي آيد و نبايستي نااميد برگردد. ايشان خواندن مقدمه كتاب دستور جديد تار مرحوم وزيري را به شاگردان توصيه ميفرمودند تا علاوه بر صنعت موسيقي - معنويت را كه خلاقيت موسيقايي را سبب ميشود ونواهاي زيبا را ميآفريند فراموش نشود .

پروردگارا آن چه خیرو صلاح ما در آن است به ما ارزانی دار ایمان ما را محکم کن و دانشمان را افزون و از آنچه بما آموخته ای برخوردارمان ساز و ما را برای یاری و خدمت به یکدیگر موفق فرما ... (استاد وهداني)

برگرفته از سایت رسمی استاد وهدانی

یاد و خاطرشان گرامی

Amir
Monday 20 October 2008, 10:58 PM
تعدادی از عکس های استاد


You can see links before reply


You can see links before reply


You can see links before reply

تصویری از منزل استاد

You can see links before reply

Amir
Monday 20 October 2008, 11:04 PM
نگاهی بر آثار استاد رضا وهدانی

صفحه اول نت قطعه گردش شور تايپ شده توسظ خود استاد با برنامه (Finale)



You can see links before reply


قطره اشك وساقي



You can see links before reply






گل قاصد


You can see links before reply



و بسیاری آثار ارزشمند و ماندگار دیگر

برگرفته از سایت رسمی استاد وهدانی ( You can see links before reply )

salemi
Monday 20 October 2008, 11:33 PM
اميرجان ميبوسمت واقعا دستمريض.اشك ما رو دراوردي

Amir
Monday 20 October 2008, 11:39 PM
يادداشت استاد رضا وهداني درباره مجمع عمومي خانه موسيقي

استاد رضا وهداني، رديف دان و نوازنده تار، درباره مجمع عمومي خانه موسيقي ايران، يادداشتي را براي ما ار سال كرده است كه عيناً در پي مي آيد، هفته نامه موسيقي و تجسمي ايران در موضعي بي طرف، براي انتشار نقطه نظرات متفاوت اعلام آمادگي مي كند:

برگي از تاريخ موسيقي ايران، از مكتب موسيقي وهداني، به روزنامه [وزين] صبح ايران

سلام عليكم:

اين قافله تا به حشر لنگ است.

به حضور محترم مدير مسؤول روزنامه وزين صبح ايران

در كمال ادب و احترام در روزنامه ايران خيلي كوتاه، در هفت سطر آمده است، به گزارش [ايسنا]، در جلسه مجمع عمومي كميته [خانه موسيقي] كه در روز يكشنبه با حضور اكثريت قاطع اعضاي تشكيل شد؛ و اعضا هيأت مديره انتخاب شدند.

جاي بسي اميدواري است، كه دعوت مجمع عمومي خانه موسيقي با حضور اكثريت اعضا تشكيل شد. اين خود گوياي فرهنگ بالاي هنرمندان موسيقي است.

و اما دعوت مجمع عمومي خانه موسيقي، براي روز دوشنبه ۲۴ ديماه بود، نه روز يكشنبه ۲۳ ديماه. ممكن است گفته شود، كه چه فرقي مي كند؛ يكشنبه باشد، يا دوشنبه. بله من هم قبول دارم؛ ولي: اين امر ثابت مي كند كه متأسفانه گزارشگر محترم روزنامه ايران در محل حضور فيزيكي نداشته اند. به نظر مي رسد اين گزارش از طرف خانه موسيقي براي روز پنجشنبه ۲۹ ديماه به روزنامه ايران فرستاده شده است.

مشكل قضيه موسيقي سنتي ايران همين جا است، كه مطبوعات محترم ايران، تكليف ملي و رسالت خودشان را در رابطه با به اين فن شريف احساس نمي كنند؛ و متأسفانه نسبت به گذشته و آينده اين ميراث فرهنگي بي تفاوتند، چرا؟!. چرا نبايد گزارشگر محترم [ايسنا] در اين امر مهم حضور داشته باشد؟! چرا نبايد حقيقت تلخ آن جلسه، به گوش اشخاصي برسد كه جز به راستي و درستي نمي انديشند؟ ممكن است گزارشگر محترم مدعي باشند كه در روز دعوت حضور فيزيكي داشته اند. در اين صورت گلايه تاريخ موسيقي ايران مضاعف خواهد شد

فلذا: لازم مي نمايد، به جبران گذشته عنايت لازم مبذول فرمايند. متشكرم.

در روز رأي گيري جوان علاقه مندي از ميان حاضرين پيشنهاد كرد؛ چون ما شناخت لازم از كانديداهاي محترم هيأت مديره نداريم، (خواهش كردند) كانديداهاي محترم هيأت مديره، ضمن معرفي خود، مختصري درباره تعلم و تدريس و عملكرد فعاليتهاي هنري خودشان را بيان نمايند. با عنايت به موضوع روز يعني مردم سالاري، جاي بسي تعجب است كه اين خواسته معقول منطقي مورد قبول واقع نشد؛ ولوله اي به راه افتاد، به حدي كه به وضوح بعضي از اشخاص با ايما و اشاره و حركات نادري كه در شأن جامعه هنري نبود، از دور و نزديك، با نظر مخالفت آميز، كار خودشان را كردند. گردانندگان هم، كه بر سر دوراهي قرارگرفته بودند، اجباراً با سؤالات تلقيني، حاضرين را مخاطب قراردادند و فرمودند چون وقت كم است براي ـ معرفي كانديداها وقت نيست، ممكن است تا پاسي از نيمه شب معطل شويد. كه به تأييد چند نفري بسنده گرديد و به بهانه كمي وقت موضوع منتفي گرديد. بي اختيار شدم، خواستم عليرغم اين تصميم غيرمنطقي، بدون ملاحظه، ضمن اعتراض درخصوص عملكرد گذشته خانه موسيقي و اين رأي گيري نابرابر صحبت نمايم ولي ادب هنري مانع شد. به هر تقدير…

با عنايت به قانون، حمايت از حقوق مؤلفان مصنفان و هنرمندان؛ بايد قبول كرد، كه اولين وظيفه اعضاي محترم خانه موسيقي حمايت از حقوق مؤلفان مصنفان و هنرمندان است. با اين توصيف، وقتي به اين سادگي، حق مسلم رأي دهندگان [اعضاي خانه موسيقي] تضييع مي شود، وقتي در جمع اعضاء خانه موسيقي اجازه صحبت به [كانديداهاي هيأت مديره] نمي دهند، وقتي علمكرد احدي از اعضاء هيأت مديره سابق كه از منتخبين فعلي است، زير چتر حمايتي، بقيه اعضا با همكاري [انجمن موسيقي ايران و مؤسسه ي فرهنگي هنري ماهور] كتاب مرجع موسيقي سنتي، تأليف و تدوين اين جانب رضا وهداني به روايت استاد بزرگ علي اكبر خان شهنازي، معروف به رديف آقاحسينقلي، كپي برداري و با تحريفاتي به چاپ رسانيده اند. جالب اينكه خانه موسيقي هم نسبت به اعتراضات مؤلف سكوت اختيار كرده، به همين دليل، به بهانه هاي واهي از اينجانب دعوت رسمي نفرمودند. چرا بايد خانه موسيقي از كساني كه خود صلاح مي داند دعوت كند؟ با عنايت به مطالب مراتب فوق، چه انتظار شايسته اي از عملكرد آينده، اعضاي محترم هيأت مديره خانه موسيقي، با اين رأي گيري نا

برابر مي توان داشت؟ آيا به نظر نمي رسد كه اين خانه از پاي بست ويران است…


سایت رسمی استاد بزرگ رضا وهدانی ( استاد وزیری دوم ایران ) (You can see links before reply)

Amir
Monday 20 October 2008, 11:42 PM
اميرجان ميبوسمت واقعا دستمريض.اشك ما رو دراوردي


آرش خان وظیفه است . ما جوانان امروز ایران زمین باید و باید قدر این اساتید را بدانیم . باید همه جا از هنر این بزرگان سخن بگوییم .

از این پس تمام تاپیک های اساتید در نت آهنگ همین است . پربار و کامل

من جوان تا ندانم دارم از حاصل زحمت چه کسانی استفاده می کنم و تا زمانی ندانم که چه گوهر هایی دارند فراموش می شوند به هیچ کجا نمی رسم حتی اگر سالها بنوازم

Amir
Monday 20 October 2008, 11:48 PM
آخرين مصاحبه با استاد وهداني 2 روز قبل از فوت ايشان


You can see links before reply



استاد با وجود اينكه ميدانيم حالتان مساعد سئوال و جواب نيست اما سعي ميكنيم مختصر چند سئوالي از محضر شما بكنيم.

سئوال اول: شما براي كسانيكه موسيقي كار ميكنند چه از شاگردان شما و يا ديگر هنرمندان چه توصيه و نصيحتي داريد؟

استاد: البته خيلي هم معذرت ميخواهم كه الان تكلمم خوب نيست اما تا قدري كه بتوانم پاسخ ميدهم. من از شما و همه شاگردان ديگرم خواهشي كه دارم حداقل هفته اي يك روز يا دو روز تمرين و پراكتيك روي اين رديفها داشته باشيد. اگر در اين راه كوتاهي شود خداي ناكرده از يادتان خواهد رفت. كتاب كه داريد نوار كه داريد هفته اي يك روز يا دو روز به نوبت يكي از اين دستگاهها و اين آوازها را انتخاب كنيد و در آن روز فقط همان آواز را بزنيد و چيز ديگر در آن روز كار نكنيد تا پايه اصلي و مرجع كار و حس آوازها و دستگاهها را كم كم بدست آوريد. اين رديفها خيلي مهم است موسيقي ايراني كاملترين موسيقي جهان است. فكر نكنيد چيزي در موسيقي غرب هست كه آن در موسيقي ما نيست البته اين بدان معنا نيست كه ما بخواهيم موسيقي ايراني و غربي را مقايسه كنيم اما بايد بدانيم كه كارهايي كه در موسيقي غرب بدان افتخار ميكنند مثل همين تغيير مد و مدلاسيون است كه جناب ميرزا در دوران قاجار همه اين كارها را روي اين رديف كرده افراديكه در سطح بالاي موسيقي هستند و قسمت اعظم تحقيقاتشان روي موسيقي ايران بوده بخوبي دانسته اند كه اين ربع پرده ها چه معجزه اي در موسيقي ماست و با گوش كردن آن چگونه عرفان در وجود آدمي رخنه ميكند.

من از پ‍ژوهشگران موسيقي هم ميخواهم كه صداقت را فراموش نكنند امانتدار باشند و واقعيتها را بگويند به هر حال حرف بدون سند نزنند. اين رديفها ميراث فرهنگي و مثل تخت جمشيد ماست هر چه هست اين است از آن نه ميتوان كاست و نه افزود .

سئوال دوم: استاد ميدانيم كه شما يكي از بهترين شاگردان استاد علي اكبر خان شهنازي بوده ايد و ايشان ازميان همه شاگردان اجازه انتشار رديفهاي خود را منحصرا" به شما دادند آيا شما خاطره اي از استادتان داريد كه براي ما نقل كنيد؟

استاد: بله اينها همه اثر روح شهنازي است (استاد با چشمهاي گريان) من خاطره از شهنازي زياد دارم اما متأسفانه الان حالم مناسب نيست و توان گفتن آن را ندارم.

شهنازي خيلي كم حرف بود بيشتر حرف گوش ميداد و خيلي ملايم صحبت ميكرد. از اينرو برخي فكر ميكردند كه او خيلي آدم ساده ايست بسياري هم از اساتيد آن زمان مثل مختاري، صبا، برومند و موسي خان معروفي كه مردي پاك نهاد و وارسته بود براي تأييد كارشان و رديفهائي كه جمع آوري كرده بودند طي جلساتي به حضور شهنازي ميرسيدند و از او امضاء ميخواستند در آخرين جلسه شهنازي به آنها گفت: "باباجان (تكيه كلام شهنازي باباجان بود) درب كلاس من به روي شما بازاست اول بيائيد اينها را ياد بگيريد بعد هركاري ميخواهيد بكنيد".

حرف اينقدر محكم بود كه اساتيد را سخن ديگري نبود و جلسات بهم خورد و آنها هم نتوانستند امضايي از شهنازي بگيرند. شهنازي يك امضاء در همه عمرش داد و آن هم همان اجازه نامه اي بود كه به من داد و اين امضاء را همسر و دختر ايشان هم با دست خطي تأييد كردند. يادم مي آيد كه وقتي درميان تمام شاگردانش اجازه اين رديف را به من داد تا قديمترين شاگردان ايشان همه تعجب كردند چرا كه از شهنازي تا آن روز كسي نتوانسته بود امضايي بگيرد.

اين رديفها را كه استاد زده بودند هيچكدام از گوشه ها را به اسم معرفي نكرده بودند تمام اينها را دونه به دونه مدت سه سال هفته اي دو روز و سه روز ميرفتم و اسامي آنها را مينوشتم. كسانيكه مدعي هستند چرا اين اسمها را نميدانستند؟.....

دراينجا حال استاد رو به ضعف گرائيد و مصاحبه ناتمام ماند.... *


You can see links before reply





روحش شاد , یادش گرامی

Amir
Monday 20 October 2008, 11:52 PM
استاد بزرگ رضا وهدانی ( وزیری دوم ایران ) در نگارش تاریخ موسیقی نیز دست داشتند

قسمت اول تاریخ موسیقی را با قلم ایشان می خوانیم

برگرفته از وب سایت رسمی ایشان


بنام خدا

براساس قرائن وشواهد تاريخي، كه ازآثارباقيمانده ي ، كتيبه ها وسنگ نبشته ها ، خصوصاً آثارِ حفاريهاي يكصد سال اخير ، وهمچينن ازنوشته هاي مورخين گذشته ، امـثال هرودت مـورخ يونانـي –كريستيّن سن ، خاورشناس بلندپايه دانماركي – گزنفون ، و مورخين ، ديگر برمي آيد. در دوران ايران باستان ، هفت سلسله بشرح ذيل ، حكومت كرده اند.

1-پيشداديان
2- كيانيان
3- مادها
4-هخامنشيان
5- سلوكيه
6- اشكانيان
7-ساسانيان-

هفت سلسله مذكور ، بنيانگذار تمدن ايران ، ودرپاسداري ، ازفرهنگ و هنر ايران زمين كوشا بوده اند .

نظريّه ، مورخين بلند پايه جهان .
به گونه اي كه مورخين اروپايـي وآمريكايـي درنوشته هاي معتبرخود اعتراف نموده اند ؛ ايرانيّان ، حق بزرگي به گردن بشريّت دارند . و درتحكيم بنيانِ ، فرهنگ و تمدن جهانِ بعد ، منشأخدمات فراوانـي گرديدند . [خصوصاً در رابطه هنر موسيقي كه مورد نظر ميباشد ].
كروسه فرانسوي – دركتاب روان ايران (چاپ پاريس ،1951صفحه 10 و11) مينويسد؛ ((‌ اگريك نفرخارجي را رخصت اظهار نظر باشد ، بايدگفت ايران حق بزرگي برگردن بشريّت ، دارد )).
پروفسورپوپ –
رئيس سابق ومدرسه عالي فرهنگ آسيّا ،[در نيّويورك]مؤلف شاهكارصنايع ايران مي نويسد : (( درشصت قرنِ معلوم ، ( فلات ايران ) افكار وفنونـي از خودظاهركرد ،وبه جهانيّـان داده ، كه كمك به متمدن كردن بشر نمود وآدمي را ازسقوط محفوظ داشته است .

جرجي زيدان –

درتاريخ تمدن خود مينويسد : ملّت كهنسال ايران ، چندين قرن پيش از ميلاد مسيح ، بايونان جنگيد است ، واز وسط آسيّا تا مديترانه ، سپاهيّان ومهمّات، به جنگ يونـان فرستاده. عملي كه امروزبزرگترين دولتهاي غرب ازانجام آن تا حدي عاجز مي مانند .

استاد دكتريوسف مجيدزاده –

باستان شناسان ممتاز بين الملي و صاحب نظر در امور باستان شناسي . مؤلّف سه جلد كتاب تاريخ وتمدن بين النهرين ، و آغاز شهر نشيني در ايران0[درمصاحبه مردان ماندگارتاريخ ] شب هنگام 24/11/1380در خصوص تحقيقات خود كه تنيجه آن سه جلد كتاب ( سال ) مي باشد ؛ در برنامه تلوزيّونـي چين فرمودند : بين النـهرين آغازشهر نشيني در ايران بوده است .
ايرانيّان قبل ازورود آرياييها ، داراي تمدن بوده اند .

حسب نظريّه استاد مجيدزاده : ازسوفال هاي به دست آمده چنين برميآيد ، كه قبل ازآرياييها ؛ اقوامي در فلات ايران بوده اند . و هنرسوفالگري آنان به مراتب ازهنر سوفالگري آرياييها ظريف تر بوده است. بنابراين نتيجه گرفته ميشود كه آرياييها هنر سوفالگري را از قوم قبل ازخود اقتباس كرده اند ؛ بدون اينكه ظرافت هاي سوفالگري اقوام گذشته را داشته باشد .
زردشت ازديدگاه دانشمندان اروپائيِ امروز .

از ك . رمپيس استاد دانشگاه توبينگن . ترجمه .س .نجم آبادي استاد دانشگاه تهران .

كريستيان رمپيس CH . REMPIS اوستا شناس آلماني پژوهشهاي دانشمندانِ پنجاه سال گذشته را بررسي كرده ونظرخودرا نسبت به ارزش علمي كارهاي آنان با صراحت وبي هيچ ابهام وترديدي بيان داشته است .



درمورد دو سلسله ي اوّل ودوّم ، [ پيشداديّان و كيانيّان ] مورخين براين عقيده هستند كه

مدارك كافـي دردست نيست .

Amir
Monday 20 October 2008, 11:54 PM
شجره نامه موسیقی سنتی ایران به روایت از استاد بزرگ رضا وهدانی



You can see links before reply

Amir
Monday 20 October 2008, 11:56 PM
برای من و امثال من که غافلیم



You can see links before reply

Amir
Monday 20 October 2008, 11:58 PM
جمع بزرگان جمع هست

نفر دوم ايستاده از سمت چپ اسناد وهداني در كنار مرحوم خالقي (معرف استاد وهداني به راديو)



You can see links before reply

Amir
Tuesday 21 October 2008, 12:01 AM
با استاد شهنازي نفر اول سمت چپ استاد وهداني



You can see links before reply




با مرحوم وزيري



You can see links before reply

Amir
Tuesday 21 October 2008, 12:02 AM
آرش خان دیگر نوبت شما و دوستان است

:Laie_28:

با تشکر

salemi
Tuesday 21 October 2008, 12:16 AM
ان شاالله كه روح ان استاد فرزانه از شما خشنود باشد امير عزيز. به اين كار شما ميگويند خدمت به روشن نگاه داشتن چراغ فرهنگ و هنر.حيف كه چون خودم ديگران را از بعضي مسائل منع ميكنم نميتوانم جريان رديفهاي شهنازي را كه استاد نگاشته بود نقل كنم ولي فقط اين را بدانيد كه استاد به علت غصه اي كه از اين بابت خورد دق كرد....بعدا در يك پيام خصوصي برايت تعريف ميكنم وهداني پدر من بود سرور من بود در حد استعداد و بضاعت ناچيزم هرچه دارم از او دارم امشب ما رو به گريه انداختي

Amir
Tuesday 21 October 2008, 12:35 AM
حس زیباییست

حس روحانی یاد بزرگی که روزی انسان به عشق او از خواب بلند می شد

همه ما عزیزانی داشتیم که از دست دادیم و هرگاه اسمشان می آید ره صد ساله را یک شبه طی می کنیم و به گذشته می رویم

آرش خان به شما تبریک می گویم که در مکتب چنین استاد فرزانه ای بودید

انشاالله که قسمت بشود روز سالگرد ایشان با جمیع نت آهنگیان سر مذار ایشان باشیم و به او بگوییم که ما هستیم .

یاد تمامی اساتید فقید موسیقی ایران گرامی باد . یاد صباها , مظلوم یاحقی ها , وهدانی ها , تجویدی ها ( استاد استاد خودم ) و تمامی کسانی که گل بودند .

افسوس که در این دوره و زمانه تا پای تبل و و دهل و کمانچه و نی و تار و ساز و آواز به زندگیت باز نشود به علت نبود اطلاع رسانی هیچ یک از اینان را نمی شناسی

بسیار سنگین است وقتی اطرافیانم می پرسم که آیا صبا را می شناسید می گویند خیر ولی وقتی پیش درآمد بیات ترک را برایشان می نوازم می گویید به به این همان نیست که در تلویزیون پخش می شود ؟

آرش خان دوستان را چند فایل صوتی از استاد مهمان کنید .

چه شب سخنی بود امشب

همزمان با پیشروی این تاپیک فکری به ذهنم رسید که هر شب , شب ساز و سخنی داشته باشیم و به ترتیب از اساتید یاد کنیم .

سر ساعت خاصی علاقمندان بیایند و نواخته ها رو قرار بدهند بحث کنند و یاد گذشته ها بکنند .

روی این مطلب همگی فکر کنید تا به زودی تصمیم خوبی در این رابطه بگیریم

استاد آخری که بنده در محضرشان بودم در اتاقی هنری و روحانی و سنتی با سقفی کوتاه کلاس ها را برگزار می کردند . ایشان هفته ای 3 جلسه شب ساز و سخن داشتند با شاگردان , می نواختیم , بحث می کردیم و یاد گذشتگان می کردیم .

یادش بخیر

هر شب ویژه برنامه شب ساز و سخن در نت آهنگ , هر شب موضوعی جدید با برنامه های متنوع ( به زودی )

salemi
Tuesday 21 October 2008, 12:51 AM
اميرخان بنده شاگرد مرحوم حبيب الله خان صالحي نيز بوده ام مرحوم صالحي استاد اقايان لطفي و عليزاده نيز بود افتخار ده سال كسب فيض از محضر سلطان بي بديل تار ايران: جليل شهناز را داشته ام اما يك حس غريبي نسبت به مرحوم وهداني دارم كه هرگاه به يادش ميافتم بي اختيار اشك از ديدگانم سرازير ميشود.خسته نباشي عزيزم

salemi
Tuesday 21 October 2008, 01:35 AM
خاطره اي از مرحوم استاد وهداني:يك روز ديديم كه استاد در يكي از اتاقهاي هنرستان كلاه را برعكس گذاشته (يعني لبه كلاه پشت سر استاد قرار داشت) و مشغول خواندن نماز بود البته نه به تظاهر كه كسي ببيند.اتاق شيشه كوچكي به سالن داشت و ما از ان شيشه استاد را ميديديم حقيقتا براي ما كه نوجواني بيش نبوديم و بعضي از هنرمندان را از نوع ديگري ديده بوديم!جاي تعجب داشت.زنگ ساز تخصصي كه فرا رسيد وما به محضر ايشان رسيديم با ان حالت شيطنت از سر جهل از استاد پرسيديم استاد مگر شما هم نماز ميخوانيد؟ استاد با همان نگاه مهربان و لي جدي گفت مگر شما نميخوانيد؟ سپس فرمودند بچه ها نماز خواندن نه تنها منافاتي با هنر ندارد بلكه يك هنر مند بايد متدين و منزه باشد و در اخر فرمودند موسي خان و علي اكبر خان هيچگاه بدون وضو دست به ساز نميبردند.
اگر صدها معلم ديني در ان لحظه ساعتها برايمان از اهميت نماز ميگفتند اثر ان چند كلام استاد وهداني را نداشت
اين است كه در بالا گفتم كه حس ديگري نسبت به ايشان دارم.

arian
Tuesday 21 October 2008, 09:25 AM
سلام خدمت دوستان وعزيزان .
ديروز پيامي خصوصي از دوست عزيزي دريافت كردم ، كه پس از تاپيك سالگرد مرحوم حبيب ا... خان بديعي ، ايشان را در خواب ديده بود و رضايتي در چهره ايشان از ان تاپيك ديده بود . گفتم شايد اين كار بسيار كوچك بوده است ولي از آنجاييكه از سر صدق و وفا و دوستي بوده است حتما ايشان را خوشنود نموده است .
و دوش نيز صحبت بزرگ استادي و رادمرد ديگري از سلسله هنر و ادب اين سرزمين بوده است و چه عزيز يادگاراني كه دوستان لطف كردند و از ايشان براي ما به يادگار گذاشتند .

You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply
You can see links before reply

اي كاش كه جابي آرميدن بودي
يا اين ره دور را رسيدن بودي
يا از پس صد هزار سال از دل خاك
چون سبزه اميد بردميدن بودي
You can see links before reply