Mojtaba
Saturday 25 October 2008, 12:49 PM
در تاریخ 03/05/1387 افتخار اینو داشتم که بالاخره استاد همایون خرم را از نزدیک ببینیم در اون روز من و به همراه چند تن از اعضای گروه که حدود 6و 7 نفری میشدیم و استادم خدمت استاد خرم رفتیم که ایشون به ویلای یکی از دوستانشون که در شمال بود آمدند . چه انسان بزرگی ... چه مردی با اینکه حدود78 سال سنشون بود هنوز سر حال و شاداب بودن که این برای من خیلی عجیب بود که مردی در سن ایشون انقدر سرحال باشند.
اون روز جلوی استاد یک سازی زدیم که واقعا جلوی 100 نفر آدم ساز زدن خیلی راحتتر هست تا جلوی این جور افراد ساز بزنی خلاصه ما سازمون رو {می لا سی سل} کوک کردیم و شروع کردیم به دشتی زدن . بعد از اینکه من کارم تموم شد با اشاره استادم ویلنم رو بردم گذاشتم جلوی استاد خرم و ایشون بعد از یکم که گفتند که نه الان نمیتونم بزنم ولی در آخر یک حال عجیبی به همه دادند . استاد گفتند منم براتون دشتی میزنم و شروع کردند به نواختن . چه پنجه هایی بود انگار پنجه ی یک مرد 30 ساله اصلا تو صدای سازش آثاری از پیری دیده نمیشد
این هم عکسی با استاد خرم که نفر سمت چپ استاده بنده آقای اباذری هست
و عکس دوم هم استاد در حال نواختن ویلن که اون ویلن من هست خلاصه سازمون زیره دست همایون خرم هم رفت. اتفاقا از صدای ساز من هم خوشش اومده بود
اون روز جلوی استاد یک سازی زدیم که واقعا جلوی 100 نفر آدم ساز زدن خیلی راحتتر هست تا جلوی این جور افراد ساز بزنی خلاصه ما سازمون رو {می لا سی سل} کوک کردیم و شروع کردیم به دشتی زدن . بعد از اینکه من کارم تموم شد با اشاره استادم ویلنم رو بردم گذاشتم جلوی استاد خرم و ایشون بعد از یکم که گفتند که نه الان نمیتونم بزنم ولی در آخر یک حال عجیبی به همه دادند . استاد گفتند منم براتون دشتی میزنم و شروع کردند به نواختن . چه پنجه هایی بود انگار پنجه ی یک مرد 30 ساله اصلا تو صدای سازش آثاری از پیری دیده نمیشد
این هم عکسی با استاد خرم که نفر سمت چپ استاده بنده آقای اباذری هست
و عکس دوم هم استاد در حال نواختن ویلن که اون ویلن من هست خلاصه سازمون زیره دست همایون خرم هم رفت. اتفاقا از صدای ساز من هم خوشش اومده بود