PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : متن ترانه ها



arian
Monday 3 November 2008, 08:16 AM
شاعر : هديه
اهنگشاز : فرهنگ شريف
تنظيم : محمد حيدري
خواننده : هايده
آلبوم : اي زندگي سلام
آهنگ : شب ميخونه

متن :

من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

واسه من که دل شکستم
از غم زمونه خستم
اگه مستی ام نباشه
می پرستی ام نباشه
دیگه چی تو زندگی
درمون دردای منه
اگه میخونه نباشه
پس کجا جای منه
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

اگه قلبمو شکستن
همه درا رو بستن
در میخونه که بازه

مستی ام که چاره سازه
بعد از این سراغمو
از شب میخونه بگیر
بعد از این سراغمو
از می و پیمونه بگیر
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

نمیخوام کنار این مردم بیوفا برم
پیش کی عاشق و دیوونه و بی ریا برم
آخرش مستای میخونه به دادم میرسن
ساقی و شراب و پیمونه به دادم میرسن
بعد از این سراغمو
از شب میخونه بگیر
بعد از این سراغمو
از می و پیمونه بگیر
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

واسه من که دل شکستم
از غم زمونه خستم
اگه مستی ام نباشه
می پرستی ام نباشه
دیگه چی تو زندگی
درمون دردای منه
اگه میخونه نباشه
پس کجا جای منه
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

ای ماه من ای میر من
ای کعبه و ای پیر من
منظورم از مستی تویی
ای عشق عالم گیر من
از مستی ام منظور تو
خم خانه تو انگور تو
جانا سراپا نور تو
از می تویی تفسیر من
آزاده دل بسته ام
دل بسته وارسته ام
صد پاره نگسسته ام
ای عشق تو زنجیر من
بی می کجا میخواره ام
بی لطف تو بیچاره ام
غمدیده غمباره ام
ای وای از این تقدیر من
از عشق زیباتر تویی
از اشک والاتر تویی
از گریه بالاتر تویی
در این شب دلگیر من
ای ماه من ای میر من
ای کعبه و ای پیر من
بگذر بگذر که خواهم بگذری
باز از سر تقصیر من
بگذر که خواهم بگذری
باز از سر تقصیر من

دلی دارم بلای عشق و دیده
مصیبتهای دنیا رو کشیده
بمیرم من واسه اون دل شکسته
که چون من خیری از دنیا ندیده
که چون من خیری از دنیا ندیده

من از این شب شب هجران
من از این شب شب هجران
چه گویم
از این گردونه گردون چه گویم
تو که چشمات طبیب درد من نیست
من از دردای بی درمون چه گویم
من از دردای بی درمون چه گویم
غم و دردو پریشونیم از اینه
که میدونم جدایی در کمینه
هزارون غم زدن خنجر به جونم
چه گویم کار این دنیا همینه

در دلم ابر تو میبارد عشق
سینه ام داغ تو را دارد عشق
باورم نیست کسی از غم تو
دل دیوانه نیازارد عشق
باورم نیست کسی زخم تو را
بر دل خون شده نگذارد عشق
آن غریقم که نترسد از موج
تن به دریای تو بسپارد عشق
تن به دریای تو بسپارد عشق

واسه من که دل شکستم
از غم زمونه خستم
اگه مستی ام نباشه
می پرستی ام نباشه
دیگه چی تو زندگی
درمون دردای منه
اگه میخونه نباشه
پس کجا جای منه
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

اگه قلبمو شکستن
همه درا رو بستن
در میخونه که بازه

مستی ام که چاره سازه
بعد از این سراغمو
از شب میخونه بگیر
بعد از این سراغمو
از می و پیمونه بگیر
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

نمیخوام کنار این مردم بیوفا برم
پیش کی عاشق و دیوونه و بی ریا برم
آخرش مستای میخونه به دادم میرسن
ساقی و شراب و پیمونه به دادم میرسن
بعد از این سراغمو
از شب میخونه بگیر
بعد از این سراغمو
از می و پیمونه بگیر
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

واسه من که دل شکستم
از غم زمونه خستم
اگه مستی ام نباشه
می پرستی ام نباشه
دیگه چی تو زندگی
درمون دردای منه
اگه میخونه نباشه
پس کجا جای منه
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم
من میخوام به خونه خدا برم
اگه میخونه نرم کجا برم

arian
Monday 3 November 2008, 10:04 AM
بين اين همه غريبه
تو به آشنا مي موني
حرفهاي تلخي که دارم
من نگفته تو مي دوني
من پر از حرفهاي تازه
عاشق گفتن و گفتن
تو با درد من غريبه
اما تشنه شنفتن
صداي ترد شکستن
مثل گريه با صدامه
تلخي هق هق گريه
طعم تلخ خنده هامه
گرمي دست نوازشگر تو
مرحم زخمهاي کهنه منه
تپش چشمه خون تو رگ من
تشنه هميشه با تو بودنه مل مل ابري دستات
پر رحمت مثل بارون
ساکت نجيب چشمات
پر غربت بيابون
واسه اين تن برهنه
ناز دست تو لباسه
حس گرم با تو بودن
مثل رويا ناشناسه
مثل حس کردن و ديدن
عاشق منظره هايي
دشمن ساده و پاک
پرده پنجره هايي

صدا : ابي
کلام : ايرج جنتي عطايي
آهنگ و تنظيم : بابک بيات

arian
Monday 3 November 2008, 10:07 AM
پوست شير

قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شير
زندون تن و رها کن
اي پرنده پر بگير
اون ور جنگل تن سبز
پشت دشت سر به دامن
اون ور روزاي تاريک
پشت نيم شباي روشن

براي باور بودن
جايي شايد باشه شايد
براي لمس تن عشق
کسي بايد باشه بايد
که سر خستگياتو
به روي سينه بگيره
براي دلواپسي هات
واسه سادگيت بميره
قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شير
زندون تن و رها کن
اي پرنده پر بگير
حرف تنهايي قديمي
اما تلخ و سينه سوزه
اولين و اخرين حرف
حرف هر روز و هنوزه تنهايي شايد يه راهه
راهيه تا بي نهايت
قصه هميشه تکرار
هجرت و هجرت و هجرت

اما تو اين راه که همراه
جز هجوم خار و خس نيست
کسي شايد باشه شايد
کسي که دستاش قفس نيست

قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شير
زندون تن و رها کن
اي پرنده پر بگير

صدا : ابي
کلام : ايرج جنتي عطايي
آهنگ و تنظيم : واروژان

arian
Monday 3 November 2008, 10:08 AM
کندو

تنها تر از انسان ? در لحظه ي مرگ
ساده تر از شبنم ? رو سفره برگ
مطرود هم قبيله ? محکوم خويشم
غريبه اي طعمه ي اين کندوي نيشم نفريني آسمون ? مغضوب خاکم
بيگانه با نور و هوا ? هواي پاکم
تن خسته از تقويم ? از شب شمردن
با مرگ ساعتها ? بي وقفه مردن

هم غربت بغض شب ? مرگ چراغم
تو قرق زمستوني ? اندوه باغم
اي دست تو حادثه تو بهت تکرار
وابسته ي اين مردابم ? بيا سراغم
تولدم زادن کدوم افوله
که بودنم حريص مرگ فصوله
خسته از بار اين بودنم ? نفس حبابم
بي تفاوت مثل برکه ? بي التهابم
تشنه ي تشنه ي تشنه م ? خود کويرم
با من مرگ سنگ و انسان ، تاريخ تيرم
من ساقه ي نورم ? ميراث مهتاب
تسليم تاريکي تو جنگل خواب
اي آيه ي عطوفت ? اي مرگ غمگين
برهنه کن منو از اين لباس نفرين
اي اسم تو جواب همه سوالا
از پشت اين کندوي شب منو صدا کن ?


صدا : ابي
کلام : ايرج جنتي عطايي
آهنگ و تنظيم : واروژان

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 09:55 PM
سلام این جا متن شعرای خواننده ها رو میتونید قرار بدید البته اگه دوست دارید فقط از یک شاعر و بذارید و تعداد متنهاتون هم زیاده در صوت تمایل میتونید یه تاپیک جدا بذارید ...ممنون

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 09:57 PM
اسکله >>> نلی غروب از ره رسید
به دريا بوسه داد
خورشيد تشنه رو به دست کوسه داد
الان با اين غروب يه عمره چشم به رام
چيزي جز خستگي
نمي مونه برام
تو اين شهر غريب
اسير کوچه هام
غريق موج غم
يه عمره بي صدام

چه تلخه انتظار کنار اسکله
پريدن بي هد�?
نشستن تو تله
تمام لحظه هام
پر از بيهودگي
تمام ترسم از غم �?رسودگي
با مرگ لحظه ها
روزارو مي شمرم
مي خوام تنهاييمو
به موجا بسپرم

تو بهت انتظار پر از بيزاريم
غریب شهر عشق
نمي دونم کيم
از ين بيزاريه که �?رياده تنم
غروب آخره
ديگه داد مي زنم
تو از راه مي رسي با يه دنيا غرور
تو مي سازي برام
یه دنیای جدید

چه تلخه انتظار کنار اسکله
پريدن بي هد�?
نشستن تو تله
تمام لحظه هام
پر از بيهودگي
تمام ترسم از غم �?رسودگي
با مرگ لحظه ها
روزارو مي شمرم
مي خوام تنهاييمو
به موجا بسپرم


نوشته شده توسط amir

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 09:58 PM
اومدی >>> �?ريدون �?رخزاد و شهر�

اومدی اومدی اومدی
چه خوب کردی اومدی
روزای خالی دلمو غروب کردی اومدی

تو که اومدی هوای شب من رنگ سحر شد
اومدی با تپش عشق همه جا زمزمه سر شد
تو که اومدی بهار گونه هام رنگ دگر شد
گل تازه جون گر�?ته روی شاخه تازه تر شد

اومدی وقتیکه دلگیر بودم
تو خودم اسیر و زنجیر بودم
اومدی مثل یه خورشید اومدی
وقتی از بود و نبود سیر بودم

اومدی اومدی اومدی
چه خوب کردی اومدی
روزای خالی دلمو غروب کردی اومدی

تو که اومدی هوای شب من رنگ سحر شد
اومدی با تپش عشق همه جا زمزمه سر شد
تو که اومدی بهار گونه هام رنگ دگر شد
گل تازه جون گر�?ته روی شاخه تازه تر شد

اومدی وقتیکه دلگیر بودم
تو خودم اسیر و زنجیر بودم
اومدی مثل یه خورشید اومدی
وقتی از بود و نبود سیر بودم

اومدی اومدی اومدی
چه خوب کردی اومدی
روزای خالی دلمو غروب کردی اومدی
اومدی اومدی اومدی
چه خوب کردی اومدی

نوشته شده توسط amir

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 09:59 PM
شکسته دل >>> کوروس سرهنگ زاده به دامن این آسمان خدا یک ستاره ندارم
گوهر که نگو در زمانه یکی سنگ خاره ندارم
کجا بروم با که می بزنم آشنای دلم کو
به گریه غم رود ز میان من که چاره ندارم

خدایا خدایا
در آتش دل پروانه منم
از هر دو جهان بیگانه منم
به ساز دل نه�?ته ام نوای خود بعد از آن همه عشق و باده نوشی
شد جهان من وادی خموشی

در آتش دل پروانه ام
از هر دو جهان بیگانه ام
کسی نگ�?ته با من شکسته دل همچون می چرا روز و شب به دوشی
وز چه خ�?ته دم کوی می �?روشی

خدایا بسی شکوه از گردش آسمان دارم
چون شمعی ز سوز محبت شررها به جان دارم
چه کردم این بسته ام
که اینچنین سرکش تو هر زمان می کشی
مرا به صد آتش به یک بهانه
حدیث عشق و و�?ا دیگر شد ا�?سانه
که مانده تنها به جا حدیث پروانه در این زمانه


نوشته شده توسط امیر

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:00 PM
الهی بمونی ( نور خدا ) >>> مهست�

به شهر و دیاری ببر تو مرا
که نور خدا باشه و منو تو
نباشه به دلها نشونه غم
امید و ص�?ا باشه و من و تو

بریم اونجا که عشق و مستی خطا نباشه
تو سینه ها جای محبت ریا نباشه
به غیر خدا که مهربونه
نمیخوام دله دیگه بدونه
تو باو�?ایی تو باص�?ایی

از این خسته دل پروا مکن
مرا بیش از این رسوا مکن
الهی بمونی با مهربونی
جدایی نگیری قدرم بدونی
که دنیا نداره و�?ائی

بمون بر سر پیمون من
تو بازی نکن با جون من
که دنیا سرابه نقش بر آبه
دو روزه جوونی مثل حبابه
نیرزه به یکدم جدایی

به شهر و دیاری ببر تو مرا که نور خدا باشه و منو تو
نباشه به دلها نشونه غم امید و ص�?ا باشه و من و تو
بریم اونجا که عشق و مستی خطا نباشه
تو سینه ها جای محبت ریا نباشه
به غیر خدا که مهربونه
نمیخوام دله دیگه بدونه
تو باو�?ایی تو باص�?ایی


توسط امیر

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:01 PM
قريه من >>> �?ريدون �?روغی

رویاهای من
قریه ایست قدیمی
تو مشتی سایه
اما صمیمی

قریه من به جای �?ولاد
چشمه رو می پرستید چشمه رو می پرستید
قریه من خوب و صمیمی
دلچسب و زیبا شعری قدیمی

اما دستی زرد آمد ز دوزخ
آتش زد بر این قریه من
با مشتی �?ولاد چشمه رو دزدید
بردش به سایه دادش به خورشید

قریه من رویای من بود
اون چشمه خوب دنیای من بود
اون چشمه خوب دنیای من بود

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:02 PM
دلبر >>> کوروس سرهنگ زاده

می�? ا�?تاده از جوشم تو کردی
نسيم خانه بر دوشم تو کردی
شدی پيمونه دست رقيبون
چو ساز کهنه خاموشم تو کردی

الهی چشم گريونت ببينم الهی
گر�?تار و پريشونت ببينم الهی
بميری بهتره تا زنده باشی دلبر من
نميخوام با رقيبونت ببينم دلبر من

خداوندا دوباره نوبهاره نوبهاره
دلم بهر محبت بيقراره بيقراره
تو صحرا پر شده از لاله و گل
زمستون دل من شوره زاره

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:03 PM
پيچک >>> نوش آ�?رين و �?ريدون �?ر

ما دو تا بايد با هم ديگه باشيم
مثل قايقي كه زنجيره به آب
مثل شبنم توي خواب گل سرخ
مثل شب كه مهربون ميشه با خواب
اسم تو مثل غبار نشسته روي تن من
با تو خورشيد خونه مي‌سازه زير پيرهن من
تو �?قط بگو كه عاشقت منم
تا ابد تو رو پرستش بكنم
تو �?قط بگو كه عاشقت منم تا ابد تو رو پرستش بكنم

دست تو نوازش دستاي گرم بچه‌هاست
دست من خواهش دست عابدي رو به خداست
تن من پيچك دستاي تو ديواره براش
ديوار دوست داره كه پيچك بخوابه رو شونه‌هاش
اسم تو تا وقتي آتيش مي‌زنه خون منو
ديگه هيچ كسي نمي‌بينه زمستون منو
تو �?قط بگو كه عاشقت من
تا ابد تو رو پرستش بكنم
تو �?قط بگو كه عاشقت منم تا ابد تو رو پرستش بكنم

واسه مسا�?ر تنم نگات
مثه مقصدي رسيده مي‌مونه
واسه سيمرغ تويي مثل كوه قا�?
واسه تشنه‌اي نماي رودخونه
واسه ماهيا تويي بزرگترين رود خدا
رودي كه ماهيارو به درياها مي‌رسونه
تو �?قط بگو كه عاشقت منم
تا ابد تو رو پرستش بكنم
تو �?قط بگو كه عاشقت منم تا ابد تو رو پرستش بكنم

ما دو تا بايد با همديگه باشيم
مثل قايقي كه زنجيره به آب
مثل شبنم توي خواب گل سرخ
مثل شب كه مهربون ميشه با خواب
اسم تو مثل غبار نشسته روي تن من
با تو خورشيد خونه مي‌سازه زير پيرهن من
تو �?قط بگو كه عاشقت منم
تا ابد تو رو پرستش بكنم
تو �?قط بگو كه عاشقت منم تا ابد تو رو پرستش بكنم

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:03 PM
موسم سلام >>> �?ريدون �?رخزاد

چشات بسكه قشنگه
واسه من شهر �?رنگه
واسه پنجره هواس
واي واي واي واي چه هوايي
صورتت پر از ستاره ست
واسه من غرق اشاره ست
واسه بي زبون صداست
واي واي واي واي چه صدايي
جهان درسخن تو پر از باغ وبهاره
صدا در نگه تو چقدر روشني داره
واسه من چراغ مياري
وسط چشام ميذاري
ميگي شب تموم شده
واي واي واي واي چه كلامي
ميگي باز بهار رسيده
ميون اتاق دميده
موسم سلام شده
واي واي واي واي چه سلامي

چشات بسكه قشنگه
واسه من شهر �?رنگه
واسه پنجره هواس
واي واي واي واي چه هوايي
صورتت پر از ستاره ست
واسه من غرق اشاره ست
واسه بي زبون صداست
واي واي واي واي چه صدايي
شب بي ستاره گم شد
دم بي اشاره گم شد
همه جا پر از سلام و خنده هاي عاشقانه ست
آسمون پر از سپيده
دلامون پر از اميده
ديگه گريه و عذاب و نااميدي يك بهانه ست
واسه من چراغ مياري
وسط چشام ميذاري
ميگي شب تموم شده
واي واي واي واي چه كلامي
ميگي باز بهار رسيده
ميون اتاق دميده
موسم سلام شده
واي واي واي واي چه سلامي

جهان درسخن تو پر از باغ وبهاره
صدا در نگه تو چقدر روشني داره
تو كه آتيشو مياري
روي قلب من ميذاري
بيا تا س�?ركنيم
واي واي واي واي چه بهاري
چشات از كجا ميدونن
كه همه بايد بخونن
توي چشات چي چي داري
واي واي واي واي چي چي داري

چشات بسكه قشنگه
واسه من شهر �?رنگه
واسه پنجره هواس
واي واي واي واي چه هوايي
صورتت پر از ستاره ست
واسه من غرق اشاره ست
واسه بي زبون صداست
واي واي واي واي چه صدايي
شب بي ستاره گم شد
دم بي اشاره گم شد
همه جا پر از سلام و خنده هاي عاشقانه ست
آسمون پر از سپيده
دلامون پر از اميده
ديگه گريه وعذاب و نااميدي يك بهانه ست
واسه من چراغ مياري
وسط چشام ميذاري
ميگي شب تموم شده
واي واي واي واي چه كلامي
ميگي باز بهار رسيده
ميون اتاق دميده
موسم سلام شده
واي واي واي واي چه سلامي

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:04 PM
نامهربونی >>> الهه

چشمات چه مهربونه
رنگ آسمونه
دستات که چتر عشقه به سر من یه سایه بونه
از چشمام می ریزه
اشک دونه دونه
قصه من و تو همه جا ورد زبونه
شعر عاشقونه ام پیچیده خونه به خونه

چرا نازنین من
خیال آ�?رین من
گل دست این و اونه
خودش پیش منه
حی�? که دلش پیش دیگرونه


چشمات چه مهربونه
رنگ آسمونه
دستات که چتر عشقه به سر من یه سایه بونه
از چشمام می ریزه اشک دونه دونه
قصه من و تو همه جا ورد زبونه
شعر عاشقونه ام پیچیده خونه به خونه

چرا نازنین من
خیال آ�?رین من
گل دست این و اونه
خودش پیش منه حی�? که دلش پیش دیگرونه

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:04 PM
بهار من گذشته >>> عماد رام

چرا تو جلوه ساز این
بهار من نمی شوی
چه بوده آن گناه من
که یار من نمی شوی
بهار من گذشته شاید

شکو�?ه جمال تو شک�?ته در خیال من
چرا نمی کنی نظر به زردی جمال من
بهار من گذشته شاید

تو را چه حاجت نشانه من
تویی که پا نمی نهی به خانه من
چه بهتر آن که نشنوی ترانه من
نه قاصدی که از من آرد گهی بسوی تو سلامی
نه رهگذاری از تو آرد برای من گهی پیامی
بهار من گذشته شاید

غمت چو کوهی به شانه من
ولی تو بی غم از غم شبانه من
چو نشنوی �?غان عاشقانه من
خدا تورا از من نگیرد ندیدم از تو گر چه خیری
بیاد عمر ر�?ته گریم کنون که شمع بزم غیری
بهار من گذشته شاید


چرا تو جلوه ساز این بهار من نمی شوی
چه بوده آن گناه من که یار من نمی شوی
بهار من گذشته شاید

شکو�?ه جمال تو شک�?ته در خیال من
چرا نمی کنی نظر به زردی جمال من
بهار من گذشته شاید

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:05 PM
�?ريدون �?رخزاد >>> باران

من با غم �?راوانم
خشم صدای تو�?انم
درد س�?يد بارانم �?رياد جاودانم
راهم پر از سياهی ها در �?کر روشنايي ها
شکل شکستن موجم
اما سرود اوجم
تا بوده اين چنين بوده
پرواز هميشه پرواز است
مرغی که در ق�?س مانده در �?کر راه تازه است
چون جشن خاک و خاکستر
پايان هر چه بودم نيست
آتش هميشه مي ماند
يک حر�? هميشه کا�?ی است
حر�? منو صدای من
روزی دوباره مي آيد
در گوش شهر عشق تو
دروازه مي گشايد
۲

روزی صدای آزارم
در هر ستاره مي پيچد
با من تو و هزاران من
مثل شکوه يک تن
آن روز دوباره مي خوانيم
خشم صدای تو�?انيم
ما

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:06 PM
چشم به راه >>> امين الله رشيدی شد نغمه خوان مرغ سحر
چشمان من مانده به در
قلبم گواهی میدهد که او نمی آید دگر
ای دل کجا ر�?ته چرا ر�?ته
ز من راز خود نه�?ته
شب تا سحر یک دم ز دست غم
دگر چشم من نخ�?ته

تا نوای مرغ سحر برخیزد
جام صبرم ریزد
طاقت از جان من گریزد
به نامهء او گوهر ا�?شانم
صد ره آنرا خوانم
درد و غم با دلم ستیزد
به آن امیدم که از در آید
به خنده لب بگشاید
تا شاید
عقده ها گشاید
روی مه بنماید تا غمم سر آید

کاش گل من خنده زنان
آنکه بود مونس جان
آید و دل گردد شاد و بیتاب
روشنی بخشد بر من چو مهتاب
به آن امیدم که از در آید
به خنده لب بگشاید
تا شاید
عقده ها گشاید
روی مه بنماید تا غمم سر آید

شد نغمه خوان مرغ سحر
چشمان من مانده به در
قلبم گواهی میدهد
که او نمی آید دگر
ای دل کجا ر�?ته
چرا ر�?ته
ز من راز خود نه�?ته
شب تا سحر یک دم
ز دست غم
دگر چشم من نخ�?ته

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:07 PM
شمع سوزان >>> عهديه چون ساغر پر ز مي ام
لبريز شراب وي ام
من ناله گرم مي ام
گر می بخشم دلها را

من لاله خون جگرم
شمع شب بی سحرم
سر تا به قدم شررم
سوزد آهم دنيا را

ديگر از آتش من خاکستری مانده به جا
وندر اين لانه غم مشت پری مانده به جا

ای غمت محرم من
گر چه نداری غم من
خو گر�?ته به غمت
اين دل بی همدم من

امشب به اشک خود چو غوغا مي کنم
بر دامن شام سيه سر مينهم
وز گريه دامانش چو دريا مي کنم

من شمع سوزانم
به اشک من مخند
مي گريم و از سوز دل
در خلوت آرام تو صد شلعه بر پا مي کنم

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:07 PM
بازگشته >>> دلکش

امید جانم ز س�?ر بازآمد
شکر دهانم ز س�?ر بازامد
عزیز آن که بی خبر به ناگهان رود سحر
چو ندارد دیگر دلبندی
به لبش ننشیند لبخندی

چو غنچه�? سپیده دم
شک�?ته شد لبم ز هم
که شنیدم یارم بازآمد
ز س�?ر غم خوارم بازآمد

همچنان که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ناگهان
نگار�? من چنان مه نو آمد از س�?ر

همچنان که عاقبت
پس از همه شب بدمد سحر ناگهان
نگار�? من چنان م�?ه نو آمد از س�?ر
من هم پس از آن دوری
بعد از غم مهجوری
یک شاخه�? گل
بردم به برش
یک شاخه گل بردم به برش

دیدم که نگار�? من
سرخوش ز کنار من
بگذشت و به بر یار�? دگرش
بگذشت و به بر
یار�? دگرش

وای از آن گلی که دست من بود
خموش و یک جهان سخن بود خموش و یک جهان سخن بود

گل که شهره شد به بی و�?ایی
ز�? دیدن چنین جدایی
ز غصه پاره پیرهن بود

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:09 PM
به کنارم بنشين >>> دلکش

تا آساید دل زارم بنشین به کنارم بنشین
بنشین ای گل به کنارم بنشین دل زارم بنشین
سوز دل می دانی بنشین تا بنشانی آتش دل را
یک ن�?س مرو که جز غم همن�?س ندارم
یار کس مشو که من هم جز تو کس ندارم

ای پری بنه به یک سو ناز و دل�?ریبی
تا نصیبی از تو یابد جان بی نصیبی

ماه من به دامنم بنشین
کز غمت ستاره بارم
شکوه ها ز دوریت هر شب
با مه و ستاره دارم
من چه باشم بسته بندت
نیمه جانی صید کمندت
آرزومندت
از غمت چون ابر�? بهارم
ای به از گل های بهاری
روی دلبندت

ای شمع طرب سوزم همه شب
بنشین که شود طی
شب تارم بنشین به کنارم بنشین

مرو مرو که بیتابم من
درون آتش و آبم من
دامنم ز اشک غم تر باشد
خارم ای گل بستر باشد

بیا بیا که نوشم جامی

ستانم از دهانت کامی

طره تو بوسه باران سازم

گه جان یابم گه جان بازم


مه �?تنه گرم

چه روی ز برم

چون ز دلداری آمدی باری

تا به پایت جان بسپارم بنشین

دل زارم بنشین

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:10 PM
موسم گل >>> هنگامه اخوان

موسم گل دوره حسن
یک دو روز است در زمانه
ای به دل آرامی به عالم �?سانه
به که ز تو ماند نکویی نشانه

خاطر عاشقان را میازار
خوش نباشد ز معشوق به آزار
گر بسوزد شمع و پروانه را با زمانه
چون شود روز شمع و شب را نبینی نشانه


می کنی صید مرغ بسته
می زنی سنگ بر شکسته
می ک�?شی با تیر ستم یار خسته
خسته دلان یکسره در خون نشسته

نيست چو آيينه عاشق نوازی
تيغ عشق ت ای که در تيره ما نشسته
رحمتی کن با دل عاشق زار خسته

می کنی صید مرغ بسته
می زنی سنگ بر شکسته
می ک�?شی با تیر ستم یار خسته
خسته دلان یکسره در خون نشسته

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:13 PM
کمکم کن >>> �?ريدون �?رخزاد همه حر�?امو شنيدی
همه حر�?اتو شنيدم
همه تقدير زمان بود که من از تو نبريدم
تو زمانی ز سر عشق
به سوی شاخه پريدی
تو دل شاخه شکستی
تو غم شاخه نديدی
هد�? اين بود که مرا روی زمينت بکشانی
سخن اين بود که چراغی به زمينم برسانی
ولی ا�?سوس که به جز غم به مشامم ندميدی
غم و اندوه مرا در ق�?س خانه نديدی
ولی ا�?سوس که به جز غم به مشامم ندميدی
غم و اندوه مرا در ق�?س خانه نديدی
همه حر�?امو شنيدی
همه حر�?اتو شنيدم
همه تقدير زمان بود که من از تو نبريدم
تو زمانی ز سر عشق
به سوی شاخه پريدی
تو دل شاخه شکستی
تو غم شاخه نديدی

کمکم کن که من اينم
کمکم کن که بمانم
کمکم کن که پس از تو ن�?سی بيش نتوانم
من و اين پوچی بودن
تو و اين باغ رهايي
کمکم کن که تبسم ندهد بوی تباهی
منو اين پوچی بودن
تو و اين باغ رهايي
کمکم کن که تبسم ندهد بوی تباهی

منو اين پوچی بودن
تو و اين باغ رهايي
کمکم کن که تبسم ندهد بوی تباهی
منو اين پوچی بودن
تو و اين باغ رهايي
کمکم کن که تبسم ندهد بوی تباهی

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:13 PM
گلهای اطلسی ( رنگ مسی ) >>> سيم�

رنگه تنت رنگ مسی
نه رنگ پوست هر کسی
بوی تنت بوی گله
بوی گلای اطلسی
آخه ای که بهترين کسی
تو از کدوم راه ميرسی
وقتی مياي که دير شده
نمونده در من ن�?سی

بيا که وقتش رسيده
چشمام به راهت خشکيده
صبر هزار ساله من
ديگه به آخر رسيده
هيچ کسی هم صدام نبود
شريک غصه هام نبود
کسی که مثل تو باشه
حتی تو قصه هام نبود

لا لا لا لای لا لا لا لای لا لا لا لای لا لا لا لای

رخت تنت غبار راه
خاک تموم جاده ها
خورجين اسبت پر عشق
پر از شک�?تن و صدا
قد تموم آسمون
قلب يه قطره شبنمی
همن�?س ستاره ها
اهل تموم عالمي
بيا که وقتش رسيده
چشمام به راهت خشکيده
صبر هزار ساله من
ديگه به آخر رسيده
هيچ کسی هم صدام نبود
شريک غصه هام نبود
کسی که مثل تو باشه
حتی تو قصه هام نبود

لا لا لا لای لا لا لا لای لا لا لا لای لا لا لا لای

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:15 PM
رقص بارون >>> سيمين غانم

بارونا با رقصشون هلهله بر پا ميکنن
میشينن رو شيب بوم چترشونو وا ميکنن
حالا توي کوچه‌ها صدای ساز ناودونه
باد آواره داره تو کوچه آواز می‌خونه
چه هوايی چه هوايی چه هوايی

بازم اون ابر سياه
رو هوا پر می‌زنه
نمی ترسم از هوا
که عشق تو چتر�? منه
ای دو چشمون سياهه تو آتيش گردون من
اين دو تا شعله وحشی چی ميخوان از جون من
چی ميخوان از جون من چی ميخوان از جون من

عشق تو يه ک�?تر تو چشم من پر ميزنه
دم خونه دلم با خستگی در ميزنه
از تو بارون اومده
مي لرزه و خيس تنش
خونه های دلمو يکی يکی سر ميزنه
ای دو چشمون سياهه تو آتيش گردون من
اين دو تا شعله وحشی چی ميخوان از جون من
چی ميخوان از جون من چی ميخوان از جون من
__________________

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:16 PM
بارون بارون >>>> ویگن

بارون بارونه زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه
بارون بارونه زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه

گل نسا جونم تو شالیزاره
برنج میکاره میترسم بچاد
طاقت نداره طاقت نداره
طاقت نداره طاقت نداره

بارون بارونه زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه
دونای بارون ببارین آرومتر
بارای نارنج داره میشه پر پر
گل نسای منو میدند به شوهر
خدای مهربون تو این زمستون
یا منو بکش یا اونو نستون
یا منو بکش یا اونو نستون

بارون بارونه زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه
بارون میباره زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه

گل نسا جونم غصه نداره
زمستون میره پشتش بهاره
زمستون میره پشتش بهاره

حسام

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:17 PM
دلم گر�?ته >>> معين

دلم گر�?ت از آسمون هم از زمين هم از زمون
تو زندگيم چقدر غمه دلم گر�?ته از همه
ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم
من به زمين و آسمون دست ر�?اقت نميدم
دست ر�?اقت نميدم دست ر�?اقت نميدم

امشب از اون شباست که من
دوباره ديوونه بشم
تو مستی و بی خبری اسير می خونه بشم
امشب از اون شباست که من
دلم ميخواد داد بزنم
تو شهر اين غريبه ها دردم و �?رياد بزنم
دلم گر�?ت از آسمون
هم از زمين هم از زمون
تو زندگيم چقدر غمه دلم گر�?ته از همه
ای روزگار لعنتی
تلخه بهت هر چی بگم
من به زمين و آسمون دست ر�?اقت نميدم
دست ر�?اقت نميدم دست ر�?اقت نميدم دست ر�?اقت نميدم

از اين همه در به دري تو قلب من قيامته
چه �?ايده داره زندگي اين انتهاي طاقته
از اين همه در به دري
به لب رسيده جون من
به داد من نميرسه
خداي آسمون من

دلم گر�?ت از آسمون
هم از زمين هم از زمون
تو زندگيم چقدر غمه دلم گر�?ته از همه
ای روزگار لعنتی
تلخه بهت هر چی بگم
من به زمين و آسمون دست ر�?اقت نميدم
دست ر�?اقت نميدم

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:19 PM
آهنگ الهه ی ناز



باز ای الهه ناز
با دل من بساز
کاین غم جانگداز برود ز برم
گر دل من نیاسود
از گناه تو بود
بیا تا ز سر گنهت گذرم

باز می کنم دست یاری به سویت دراز
بیا تا غم خود را با راز و نیاز
ز خاطر ببرم
گر نکند تیر خشمت دلم را هد�?
به خدا همچو مرغ پر شور و شع�?
به سویت بپرم

آن که او به غمت دل بندد چون من کیست
ناز تو بیش از این بهر چیست
تو الهه نازی در بزمم بنشین
من تو را و�?ادارم بیا که جز این نباشد هنرم
این همه بی و�?ایی ندارد ثمر
به خدا اگر از من نگیری خبر نیابی اثرم

حسام

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:20 PM
"گل سنگم"""

گل سنگم , گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آ�?تاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

گل سنگم , گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آ�?تاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

همه آهم , همه دردم
مثه طو�?ان پر گردم
همه آهم , همه دردم
مثه طو�?ان پر گردم
باد مستم که تو صحرا
میپیچم دور تو میگردم

گل سنگم , گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آ�?تاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

مثه بارون اگه نباری
خبر از حال من نداری
دل سنگت برام میسوزه
گل سنگم , گل سنگم
چی بگم از دل تنگم

گل سنگم , گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آ�?تاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

مثه بارون اگه نباری
خبر از حال من نداری
دل سنگت برام میسوزه
گل سنگم , گل سنگم
چی بگم از دل تنگم

همه آهم , همه دردم
مثه طو�?ان پر گردم
همه آهم , همه دردم
مثه طو�?ان پر گردم

باد مستم که تو صحرا
میپیچم دور تو میگردم

گل سنگم , گل سنگم
چی بگم از دل تنگم
مثه آ�?تاب اگه بر من نتابی
سردم و بی رنگم

توسط ویومن

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:21 PM
شباهنگ >>> هوشمند عقيلی

شب نمايان شد غم ديده گشود
تابم از قلب غم دیده ربود
حصرت آمد شادی شد سپری
شاعری در مستی نغمه سرود

آه
عاشق از سوز دل جامه دريد
اشکی از حصرت بر گونه دميد
شد شباهنگی جانب صحرا
خواند آهنگی مست و بی پروا
همچو من
با لب بسته حلقه بشکسته
نغمه اي خواند خسته خسته
همچو من

شد شباهنگی جانب صحرا
خواند آهنگی مست و بی پروا
همچو من
شب نمايان شد غم ديده گشود
تابم از قلب غم ديده ربود
حصرت آمد شادی شد سپری
شاعری در مستی نغمه سرود
شاعری در مستی نغمه سرود

توسط امیر

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:22 PM
ساقی >>> مازيار

امشب دلی شکسته دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم ساقی
دردی که جز می تو اش درمون نيست
حر�?ی که ديگر از کسی پنهون نيست
امشب دلی شکسه دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم ساقی

امشب دلم سبو سبو مي خواهد
گيرا تر از چشم او مي خواهد
امشب دلم سبو سبو مي خواهد گيرا تر از دو چشم او مي خواهد
امشب دلی شکسته دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم ساقی

ای وای اگر شکسته دل برگردم
در پيش غم اگر خجل برگردم
ای وای اگر شکسته دل برگردم در پيش غم اگر خجل برگردم

ديگر ستاره اي ندارم ساقی
صبح دوباره اي ندارم ساقی
ديگر ستاره اي ندارم ساقی صبح دوباره اي ندارم ساقی
امشب دلی شکسته دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم ساقی

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:23 PM
بی تو >>> جمشید شیبانی

ز من نپرسی از چه حال زارم
که بی تو چون گذشته روزگارم
بدون روی ماهت ای نگارا
بر�?ته صبر و طاقت و قرارم
زان شب که ر�?ته اي تو از کنارم
با خود بردی همه دار و ندارم
به جز دلی شکسته و پر از غم
برگو دگر ز عشق تو چه دارم

ر�?تی و مهر من بردی تو از یاد
دل بی مهرت از مهرم شد آزاد
چگونه عشقت از اين دل برون مي کنی
که دارم و�?ا به عشقت همچو �?رهاد
بی تو شادی بر من حرام است
بی تو مرگ و شادی کدام است
بی تو روزم سيه چو شام است
بی تو
روزم سيه چو شام است

بی تو
شادی بر من حرام است
بی تو مرگ و شادی کدام است
بی تو روزم سيه چو شام است
بی تو
روزم سيه چو شام است

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:24 PM
خسته >>> مازيار

من کيم يه خسته ام
خسته اي شکسته ام
ديگه بر خاک سياه ای خدا نشسته ام

يه درخت خشک و زخمی
زخمی از يه دشمنم
مثل بيدی توی بارون داره ميلرزه تنم
ميخزه توی رگام زهر تلخ و تند مرگ
قصه سقوط من قصه سقوط برگ
ميسوزونه تنمو زخم آتيشه سپيد
خون خاکستريمو زير پوستم ميشه ديد

من ديگه نه اون منم نام بی نشون منم
عکسی از گذشته ها جسم نيمه جون منم

من نمايی از يه نيستی
تو که هستی منو درياب
من يه زخمی
ای که تو مرهم زخمی منو درياب

بگير اين دست هايي رو که خون اون ر�?ته به تاراج
برتره دست های تو از همه دستی منو درياب

هر دری بسته شده به روی من
منه شکسته
ای که به خسته دلان درو نبستی منو درياب
منو درياب منو درياب
ای همه خوبی منو درياب

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:26 PM
من خدا را دیدم >>> درویش جاوید
در صليب و زنگ ناقوس کليسا
من خدا را ديده ام
در نهيب طور ده �?رمان موسی
من خدا را ديده ام
در پيام ؟ زرتوشت اهورا
در قيام خاتم خوبان دنيا
من خدا را ديده ام
من خدا را ديده ام من خدا را ديده ام

در طلوع صادق صبح سپيده
من خدا را ديده ام
در غروب آ�?تاب رنگ پريده
من خدا را ديده ام
در خطوط چهره اي زحمت کشيده
در نگاه پيرمردی کار ديده
من خدا را ديده ام
من خدا را ديده ام من خدا را ديده ام

در نهاد شعر مولانا و حا�?ظ
من خدا را ديده ام
در شبی در يک �?ضای عاشقانه
من خدا را ديده ام
همره هر لحظه از روح لطا�?ت
پر کشيدن در �?ضايی عار�?انه
من خدا را ديده ام
من خدا را ديده ام من خدا را ديده ام

در زلال چشمه اي جوشيده از سنگ
من خدا را ديده ام
در پر پروانه اي زيبا و خوش رنگ
من خدا را ديده ام
در نوای زير و بم های يک آهنگ
سوز دل در نغمه مرغ شباهنگ
من خدا را ديده ام
من خدا را ديده ام من خدا را ديده ام
من خدا را ديده ام من خدا را ديده ام
من خدا را ديده ام

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:28 PM
ساقی >>> ويگن

ساقی به خدا خون شد دل ما کو جام شرابم
زین چشم ترم سوزد جگرم سرمست و خرابم
بت عشوه گرم بنشین به برم بنشین ای جانم
شده ام نگران تو چنان دگران از خود مرانم
ساقی دلم شکستی
آه بر تو هم که مستی
کمتر گو ا�?سانه
جام دگر پیمانه

ساقی دست من بر دامان تو
جانم قربان آن چشمان تو
پر کن بار دگر پیمانه ام
بگذر از دنیا و از غم یکدم
ساقی دلم شکستی
آه بر تو هم که مستی
کمتر گو ا�?سانه
جام دگر پیمانه

ساقی به خدا خون شد دل ما کو جام شرابم
زین چشم ترم سوزد جگرم سرمست و خرابم
بت عشوه گرم بنشین به برم بنشین ای جانم
شده ام نگران تو چنان دگران از خود مرانم
ساقی دلم شکستی
آه بر تو هم که مستی
کمتر گو ا�?سانه
جام دگر پیمانه

ساقی دست من بر دامان تو
جانم قربان آن چشمان تو
پر کن بار دگر پیمانه ام
بگذر از دنیا و از غم یکدم
ساقی دلم شکستی
آه بر تو هم که مستی
کمتر گو ا�?سانه
جام دگر پیمانه

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:28 PM
شانه >>> پوران

بر گیسویت ای جان کمتر زن شانه
چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه
چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه

بگشا ز مویت گرهی چندین مه
تا بگشای گرهی شاید ز دل دیوانه
تا بگشای گرهی شاید ز دل دیوانه

دل در مویت دارد خانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه

در حلقه ی مویت بس دل اسیر است
بینم خونین دل این و آن سر هر دندانه
بینم خونین دل این و آن سر هر دندانه

بر گیسویت ای جان کمتر زن شانه
چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه
چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه

بگشا ز مویت گرهی چندین مه
تا بگشای گرهی شاید ز دل دیوانه
تا بگشای گرهی شاید ز دل دیوانه

دل در مویت دارد خانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه

در حلقه ی مویت بس دل اسیر است
بینم خونین دل این و آن سر هر دندانه
بینم خونین دل این و آن سر هر دندانه

دل در مویت دارد خانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه
مجروح گردد چو زنی هر دم شانه

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:29 PM
فرياد منو بشنو >>> اشكان

ديوار به ديوار تو يک قلب گر�?تار
آشيونه داره
ديوار به ديوار تو يک هميشه تب دار
آشيونه داره

ای طبيب پر حوصله محتاج تو هستم
در جوار محبوب يه بيمار آشيونه داره
از آه کشيدن ها از رنگ پريدن ها
�?رياد منو بشنو �?رياد منو بشنو
از نگاه جان سوزم از سکوت هر روزم
�?رياد منو بشنو �?رياد منو بشنو

ا�?سوس که من جرأت اظهار ندارم
مي ميرم و يارايی اقرار ندارم
مي ميرم و يارايی اقرار ندارم
ا�?سوس که من جرأت اظهار ندارم
مي ميرم و يارايی اقرار ندارم مي ميرم و يارايی اقرار ندارم
از آه کشيدن ها از رنگ پريدن ها
�?رياد منو بشنو �?رياد منو بشنو
از نگاه جان سوزم از سکوت هر روزم
�?رياد منو بشنو �?رياد منو بشنو

ديوار به ديوار تو يک قلب گر�?تار
آشيونه داره
ديوار به ديوار تو يک هميشه تب دار
آشيونه داره

ای طبيب پر حوصله محتاج تو هستم
در جوار محبوب يه بيمار آشيونه داره
از آه کشيدن ها از رنگ پريدن ها
�?رياد منو بشنو �?رياد منو بشنو
از نگاه جان سوزم از سکوت هر روزم
�?رياد منو بشنو �?رياد منو بشنو

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:29 PM
آواز فاصله >>> شهره

ای عشق خوب من
تا لحظه مردن
تعبير خواب عشق در صبح ميلادی
با قلب معصومت
عشق و به من دادی
در �?صل پاييز عشق

ای هم صدای من
در غربت موندن
شب قصه های تو
روح شکستن بود
عشق شري�? تو از خود گسستن بود
با من باش تا شهر عشق

در من کسی به گريه
ميخواد که تو بمونی تو خلوت شبها
آواز �?اصله رو ميشه که تو نخونی
تو قلب اين تنها

من زخمی و تن خسته
تو مرحم تن من باش
تا مرز عاشقانه تو تکيه گاه ر�?تن باش

.؟. کهنه پدر
پاره و پوسيده و سرد
دستای گرم تو برام ظهور خورشيد
تا آخرين ن�?س بمون
تو اين س�?ر مرگ

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:30 PM
بچه خوب >>> نازی ا�?شار
کودکم با هنرم
همچو گنج گهرم
پيش مادر عزيزم نور چشم پدرم
خنده باشد به لبم پاکيزه و با ادبم
خوشرو و مهربونم
وظي�?ه ام رو خوب ميدونم
درسمو باید بخونم که تو کلاسم نمونم
تا بگن آ�?رين به تو
مامانم و بابا جونم

منم همکار مادر هميشه توی خونه
کمک ميکنم اونو
که هيچ کاری نمونه
نه بیکارم و تنبل
نه ا�?سرده و غمگين
همين عادت نيکم شده باعث تحسين
بابام ميگه خدايا
ميخوام از تو که �?ردا
بشه بچه خوبم
سر ا�?راز و توانا
بشه بچه خوبم سر ا�?راز و توانا

نه بیکارم و تنبل
نه ا�?سرده و غمگين
همين عادت نيکم
شده باعث تحسين
بابام ميگه خدايا ميخوام از تو که �?ردا
بشه بچه خوبم
سر ا�?راز و توانا
بشه بچه خوبم سر ا�?راز و توانا

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:31 PM
گرفتار >>> فريدون فروغی
وقتی که دستای باد
ق�?س مرغ گر�?تارو شکست
شوق پروازو نداشت
وقتی که چلچله ها
خبر �?صل بهارو می دادن
عشق آوازو نداشت
دیگه آسمون براش �?رقی با ق�?س نداشت
واسه پرواز بلند تو پرش هوس نداشت
شوق پرواز توی ابرا سوی جنگلای دور
دیگه ر�?ته از خیال اون پرنده صبور

اما لحظه ای رسید
لحظه پریدن و رها شدن
میون بیم و امید
لحظه ای که پنجره
بغض دیوارو شکست
نقش آسمون صا�? میون چشاش نشست

مرغ خسته پر کشید و ا�?ق روشنو دید
تو هوای تازه دشت به ستاره ها رسید
لحظه ای پاک و بزرگ
دل به دریا زد و ر�?ت
با یه پرواز بلند
تن به صحرا زد و ر�?ت

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:32 PM
گفتم به چشم >>> حسن خياط باشی

گ�?ت در عشق من از جان گر توانی بگذری
آنگه بيا
گ�?تم به چشم گ�?تم به چشم
گ�?ت در راه نخستين گر ز من رسواتری آنگه بيا
گ�?تنم به چشم گ�?تم به چشم
گ�?ت اگر داری به وصل من اميدی بعد از اين
بايد از آنم کنی صر�? نظر
گ�?تيم به چشم

گ�?ت بايد نام مجنون زنده گردانی به عشق
در جهان بر پا کنی شوری دگر
گ�?تم به چشم گ�?تم به چشم گ�?تم به چشم
گ�?تم به چشم

گ�?تمش ای بی و�?ا جور ج�?ا با ما چرا
با رقيبان مهربانی دشمنی با ما چرا
ای سيه چشمان مگر عاشق شدن باشد گناه
روز من کردی سيه با ديده روشن چرا

گ�?ت گر مرا خواهی با آتش عشقم بسوز و گ�?تگو نکن
گه به شيدایی گه به رسوایی به جز من آرزو مکن
تا شود پنهان اين غم سوزان
شبم شود ستاره باران
جهان شود به کام ياران

گ�?ت بايد نام مجنون زنده گردانی به عشق
در جهان بر پا کنی شوری دگر
گ�?تم به چشم گ�?تم به چشم گ�?تم به چشم
گ�?تم به چشم
گ�?تمش ای بی و�?ا جور ج�?ا با ما چرا
با رقيبان مهربانی دشمنی با ما چرا
ای سيه چشمان مگر عاشق شدن باشد گناه
روز من کردی سيه با ديده روشن چرا
آه
گ�?ت گر مرا خواهی با آتش عشقم بسوز و گ�?تگو نکن
گه به شيدایی گه به رسوایی به جز من آرزو مکن
تا شود پنهان اين غم سوزان
شبم شود ستاره باران
جهان شود به کام ياران

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:32 PM
حرفی ندارم >>> ملود زهتاب

زندگی ای زندگی دارم حکايت
تا �?لک تا بی کران تا بی نهايت
آنکه سوزد بهر يار به اشک شبنم
بشنود گر از دل�? تنگم حکايت

امشب بمان کز عشق تو
ا�?سانه ام مرگم بود
اين زندگی مهمان ما
شايد همين يک شب بود
با تو ديگر بعد از اين حر�?ی ندارم
آه
ميروم تا دل به �?رهادی سپارم

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:33 PM
آدمک >>> �?ريدون �?روغی

چون سایه های بی امان
بازیچه دست زمان
در این دنیا ماندم چنان
ا�?سرده و حیران سرگشته و نالان
چون آدمک زنجیر
بر دست و پایم
از پنجه تقدیر
من کی رهایم

ای که تو دادی جانم
گو به من تا کی بمانم
آدمی چون آدمک
مخلوقی سرگردان
چون آدمک زنجیر
بر دست و پایم
از پنجه تقدیر
من کی رهایم

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:33 PM
خنده گريه >>> اشکان

گه ميخندم گه ميگريم
از گذشت اين زمانه
رسم و راهم همچو پيران
شور و شوقم کودکانه
گه چو غنچه از نسيمی خنده در من زد جوانه
گه چو شمعی از شراری اشک چشمم شد روانه
خنده هايم گريه آور
گريه هايم بی بهانه

چو به عمر گذشته گريم
چه کنم گر لبم نخندد
چو به �?ردا کنم نگاهی
غم عالم رهم ببندد
رند عالم آن کسی کو زين ميانه
بر گزيند شور و حال عاشقانه

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:34 PM
خاک >>> �?ريدون �?روغی

تن تو نازک و نرمه
مثه برگ
تن من جون میده پرپربزنه زیر تگرگ
دست باد پر میده برگو رو هوا
اما من موندنی ام تا برسه دستای مرگ

ن�?سم این خاکه
خون گرمم پاکه
ن�?سم این خاکه خون گرمم پاکه

من از تبار پاک آریایی
قشنگ ترین قصیده رهایی
هوای عشق تازه نیست تو رگهام
تن نمیدم به رنگ کهربایی
آه
ن�?سم این خاکه
خون گرمم پاکه
ن�?سم این خاکه خون گرمم پاکه

واسه ر�?تن دیگه دیره
تن من اینجا اسیره
خاک اینجا چه عزیزه
عاشق قدیمی پیره

من از تبار پاک آریایی
قشنگ ترین قصیده رهایی
هوای عشق تازه نیست تو رگهام
تن نمیدم به رنگ کهربایی
آه
ن�?سم این خاکه
خون گرمم پاکه
ن�?سم این خاکه خون گرمم پاکه
واسه ر�?تن دیگه دیره
تن من اینجا اسیره
خاک اینجا چه عزیزه
عاشق قدیمی پیره
ن�?سم این خاکه خون گرمم پاکه
ن�?سم این خاکه خون گرمم پاکه
ن�?سم این خاکه خون گرمم پاکه
ن�?سم این خاکه خون گرمم پاکه

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:36 PM
شعر شمیم از شاهکارهای آقای فریدون علیخانی ...که امیر آرام با الهام از آن آهنگی زیبا برایش ساختند...

شمیم

مثـــل شــــمیم جـــنگلایی مثـــل سـکوت برکــــه هایی
عاشق عشـــقی التماسی شــوق لطیـــــــف بچه هایی

آخـــر خـــوب قصـــــه هایی نقطـــه ی عطـف جمله هایی
قحـــطــی گریه تو چشـــاته شــــادی خنـــده رو لــبـاتــــه
شــوق پریدن توی دســتات رنـــگ قشنگـــی با نگاتـــــــه

مغلـــوب عشـــق تو منـــم عاشــــق عاشق شـــــــدنـم
به خــــاک تو مســــــــافرم میخـــــوام مســـافر بمونــــم
بیا بیا بیا

تـــو که شــمیــــم جنگلایی عاشـــق ســــکوت برکـــه هایی
سایه ی شکـوه عشق مایی صدای لطیــــــف بچــــه هایــی
میخوام که مال من باشـــی تا عمر دارم با مــــن باشـــــــی
نگــــــــی بهــــــار تنـــــهام پاییــــــز عـــــشق یک زیبـــــام

مثـــل شــــمیم جـــنگلایی مثـــل سـکوت برکــــه هایی
عاشق عشـــقی التماسی شــوق لطیـــــــف بچه هایی

ز دوریـــــــــــــت دلگیــــــرم میخـــــوام برات بمیــــــــــــرم
بیا بیا بیا

مثـــل شــــمیم جـــنگلایی مثـــل سـکوت برکــــه هایی
عاشق عشـــقی التماسی شــوق لطیـــــــف بچه هایی

آخـــر خـــوب قصـــــه هایی نقطـــه ی عطـف جمله هایی
قحـــطــی گریه تو چشـــاته شــــادی خنـــده رو لــبـاتــــه
شــوق پریدن توی دســتات رنـــگ قشنگـــی با نگاتـــــــه

مغلـــوب عشـــق تو منـــم عاشــــق عاشق شـــــــدنـم
به خــــاک تو مســــــــافرم میخـــــوام مســـافر بمونــــم
بیا بیا بیا

دکلمه:
شبنم خاکستر من رنگ گلای عباسی بوی بهار نارنج میده شمیم ناز اطلسی
بیاد به پیشم حالا دارم دیگر میمیرم به آرزوی او من دارم آتیش میگیرم...
پس بیاد تا بهار شه ...فصل شمیم ماه شه ... تا رویا هست تو جونم. ..بیاد و مال من شه


مثل شمیــم....
مثل شکوت...
بیا ...
بیا......
بیا...........

نوشته شده توسط شمیم

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:37 PM
یار دبستانی >>>>>> منصور ت

یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب ال�? بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
دشت بی �?رهنگی ما هرزه تموم عل�?اش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد ، مرده دلای آدماش

دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب ال�? بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما


یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب ال�? بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما

دشت بی �?رهنگی ما هرزه تموم عل�?اش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد، مرده دلهای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب ال�? بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما

حسام

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:37 PM
مثنوی افشاری (معروف به چرب و شیرین) – محمد رضا شجریان

ایـن دهـان بستی دهانی باز شد

تـا خورنــدی لقمـه هـای راز شــد



لب �?رو بنــد از طعــام و از شــراب

سـوی خـوان آسمانی کـن شتاب



گـر تـو ایـن انبان ز نان خالی کنی

پــر ز گـوهــرهـای اجــلالـی کنـی



ط�?ل جان از شیـر شیطان باز کن

بـعـــد از آنــش با ملــک انبـاز کن



چندخوردی چرب و شیرین از طعام

امتحــان کـن چنــد روزی در صیــام



چند شب‎ها خــواب را گشـتی اسیر
یـک شبـی بیـدار باش، دولت بگیــــر

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:38 PM
بارون بارونه


آهنگساز : عطاءالله خرّم ( با برداشت از یک ملودی کردی )
شاعر : سیروس آرین پور
دستگاه : ماهور


بارون بارونه زمینا تر میشه ...... گل نسا جونم کارا بهتر میشه

گـــل نسا جونم غــصه نداره ...... زمـــستون میره پشتش بهاره

زمستون میره پشتش بهاره

******

دونه های بارون ببارین آرومتر ...... بهارای نارنج داره میشه پر پر

گــــل نسای منو میدن به شوهر ...... خدای مهربون تو این زمستون

یا منو بکش یا اونو نستون


نوشته شده توسط مژگان

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:39 PM
وعده کردی


آهنگساز : علی اکبر شیدا
تنظیم کننده : روح الله خالقی
شاعر : علی اکبر شیدا
دستگاه : ماهور (عراق)

وعده کردی ...... وعده کردی
لب لعلت را ببوسم
لب لعل نمکینت ...... به مثال غنچه تر

دیشب بر ما بود بر ما بود یار من
چقدر با ص�?ا بود با و�?ا بود یار من

قد رعناش رو ببین ...... زل�? چلیپاش رو ببین
بشکند یا نشکند ...... آخر دل آواره را
ببوسم یا نبوسم ...... لعل بت مه پاره را

دیشب بر ما بود بر ما بود یار من
چقدر با ص�?ا بود با و�?ا بود یار من

نیست چون دسترسی
تا رخ زیبات را ببوسم
رخ زیبای تو مانند ندارد
ندارد ندارد ندارد

قد رعناش رو ببین ...... زل�? چلیپاش رو ببین
بشکند یا نشکند ...... آخر دل آواره را
ببوسم یا نبوسم ...... لعل بت مه پاره را

دیشب بر ما بود بر ما بود یار من
چقدر با ص�?ا بود با و�?ا بود یار من

******

دیریست که دلدار پیامی ن�?رستاد
ننوشت کلامی و سلامی ن�?رستاد
�?ریاد که آن ساقی شکر لب شیرین
دانست که مخمورم و جامی ن�?رستاد

ای حبیب من ...... ای طبیب من
عشق روی تو ...... شد نسیب من
ای نگار من ...... گلغدار من
شرح عشق تو ...... شد شعار من

نوشته شده توسط مژگان

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:40 PM
تو دوری از برم


آهنگساز : علی اکبر شیدا
شاعر : علی اکبر شیدا
دستگاه : مخال�? سه گاه


تو دوری از برم ...... تو دوری از برم
دل در برم نیست
خدا خدا

هوای دیگری ...... هوای دیگری
هم در سرم نيست
هم در سرم نيست

به جان دلبرم ...... به جان دلبرم
کز هر دو عالم
خدای من

تمنای دگر ...... تمنای دگر
جز دلبرم نیست
جز دلبرم نیست


سرو روانم ...... آرام آرام جانم
من بی تو نمانم
عزیز من

بیا ای مه جبین ...... بیا ای نازنین
دردت به جانم
دردت به جانم

******

از غم عشقت ...... از غم عشقت
دل شیدا شکست ...... دل شیدا شکست

شیشه می در ...... شیشه می در
شب یلدا شکست ...... شب یلدا شکست

از بس که زدم ...... از بس که زدم
ریگ بیابان به ک�? ...... ریگ بیابان به ک�?

خار مغیلان ...... خار مغیلان
همه در پا شکست ...... همه در پا شکست

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:42 PM
شعر بسيار زيبايي از مولانا, كه اهنگشم امير ارام اجرا كرده.

مرده بدم . زنده شدم . گریه بدم . خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیده سیر است مرا . جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا . زهره تابنده شدم
گ�?ت که دیوانه نهی . لایق این خانه نهی
ر�?تم و دیوانه شدم . سلسله بندنده شدم
گ�?ت که با بال و پری . من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش . بی پر و پر کنده شدم
مرده بدم . زنده شدم . گریه بدم . خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
گ�?ت که شیخی . سری . پیشررو و راهبری
شیخ نیم . بیش نیم . امر تو را بنده شدم
گ�?ت که تو شمع شدی . قبله این جمع شدی
شمع نیم . جمع نیم . دود پراکنده شدم
مرده بدم . زنده شدم . گریه بدم . خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دولت پاینده شدم...
مرده بدم . زنده شدم...
گریه بدم . خنده شدم...
دولت پاینده شدم...
گریه بدم . خنده شدم...

نوشته شده توسط بهاره

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:42 PM
نیلوفر >>> پوران

ای عشق من ای زیبا نیلو�?ر من
در خواب نازی شبها نیلو�?ر من
در بستر خود تنها خ�?ته ای تو
ترک من و دل ای مه گ�?ته ای تو
ای دختر صحرا نیلو�?ر
آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر
در خلوتم باز آ
نیلو�?ر آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر

تویی نامهربان یا من
نکن جور و ج�?ا با من
روم در کوه و صحرا
بلکه بین سبزه ها
ای نوگل دیر آشنا
یابم تو را یابم تو را
تویی نامهربان یا من
نکن جور و ج�?ا با من
روم در کوه و صحرا
بلکه بین سبزه ها
ای نوگل دیر آشنا
یابم تو را یابم تو را

آسمانی دلبر من
عشق من نیلو�?ر من
ای عشق من ای زیبا نیلو�?ر من
در خواب نازی شبها نیلو�?ر من
در بستر خود تنها خ�?ته ای تو
ترک من و دل ای مه گ�?ته ای تو
ای دختر صحرا نیلو�?ر
آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر
در خلوتم باز آ
نیلو�?ر آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر

ای عشق من ای زیبا نیلو�?ر من
در خواب نازی شبها نیلو�?ر من
در بستر خود تنها خ�?ته ای تو
ترک من و دل ای مه گ�?ته ای تو
ای دختر صحرا
نیلو�?ر آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر
در خلوتم باز آ
نیلو�?ر آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر

تویی نامهربان یا من
نکن جور و ج�?ا با من
روم در کوه و صحرا
بلکه بین سبزه ها
ای نوگل دیر آشنا
یابم تو را یابم تو را
تویی نامهربان یا من
نکن جور و ج�?ا با من
روم در کوه و صحرا
بلکه بین سبزه ها
ای نوگل دیر آشنا
یابم تو را یابم تو را
آسمانی دلبر من
عشق من نیلو�?ر من
ای عشق من ای زیبا نیلو�?ر من
در خواب نازی شبها نیلو�?ر من
در بستر خود تنها خ�?ته ای تو
ترک من و دل ای مه گ�?ته ای تو
ای دختر صحرا نیلو�?ر
آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر
در خلوتم باز آ
نیلو�?ر آه نیلو�?ر آه نیلو�?ر

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:43 PM
شعر: لالايي
خواننده: داريوش
البوم:زندوني

لالا مي گم برات خوابت نمياد
بزرگت مي كنم يادت نمياد
لالا كن بوته خوشرنگ پنبه
كه با ما دست اين دنيا به جنگه
شب مهتابيه امشب دوباره
مامات ر�?ته دل من بي قراره
مامات ر�?ته به جاده تباهي
الهي بشكنه قلبش الهي
مي خواست با �?قر و بدبختي بجنگه
مي گ�?ت بيهوده مردن خيلي ننگه
اجل اومد رسيد هنگام مرگش
�?نا شد در �?ساد اون قلب تنگش
شب مهتابيه امشب دوباره
مامات ر�?ته دل من بي قراره
مامات ر�?ته به جاده تباهي
الهي بشكنه قلبش الهي
مي خواست با �?قر و بدبختي بجنگه
مي گ�?ت بيهوده مردن خيلي ننگه
اجل اومد رسيد هنگام مرگش
�?نا شد در �?ساد اون قلب تنگش
س�?ارش كرده غمخوار تو باشم
به روز و شب پرستار تو باشم
بزرگ شي و بجنگي با گناهاش
كه ساموني بگيره آرزوهاش
حالا من موندم و تو توي خونه
عزيزم قلب تو خيلي جوونه
حالا من موندم و تو توي خونه

نوشته شده توسط بهاره

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:44 PM
اگه تو از پیشم بری سر به بیابون می ذارم
هر چی گل شقایقه رو خک مجنون می ذارم
اگه تو از پیشم بری من خودم و گم می کنم
به عمر تو رو شرمنده حر�?ای مردم می کنم
اگه تو از پیشم بری دل رو به دریا می زنم
غرور خورشید و با بر�? آرزوها می شکنم
اگه تو از پیشم بری کار من آوارگیه
خلاصه شو واست بگم که آخر زندگیه
اگه بری شکایت تو رو به دریا میکنم
شقایقای عالم و من بی تو رسوا میکنم
اگه تو از پیشم بری زندگی خکستریه
�?رداش یکی خبر می ده دلت پیش دیگریه
اگه تو از پیشم بری شمعدونیا دق میکنن
شکایت چشم تو رو به مررغ عاشق میکنن
اگه بری پرستوها از زندگیشون سیر میشن
آهوا توی دام صیادای پیر اسیر می شن
اگه بری دریا پر از اشک و نیاز ماهیاس
شبای شهرمون مثه چشمای عاشقت سیاس
اگه بری یه شب تو خواب دریا رو آتیش می زنم
نردبون آسمون و با هر چی نوره می شکنم
اگه بری پروانه ها شمعا رو خاموشن میکنن
قنریای ق�?سی دل و �?راموش میکنن
اگه بری پلک گلا از غم عشق تو تره
یکی مثه من دلش از چشمای تو بی خبره
اگه تو از پیشم بری پنجرمون بسته میشه
یه دل با صد تا آرزو از زندگی خسته میشه
اگه بری مجنون دیگه از من و تو نمیگذره
نرو بذار ببینمت باز از کنار پنجره
اگه بری من می مونم با بازی های سرنوشت
که من رو تو دوزخ گذاشت ترو �?رستاد به بهشت
اگه بری به آسمون شب شکایت میکنم
یه شب می شینم با خدا تا صبح خلوت میکنم
اگه بری پرنده ها بر نمی گردن به لونه
بی تو کدوم پرنده ای راه خودش رو می دونه
اگه تو از پشم بری تو ابرا غوغا میکنم
برای مردن گلا بهونه پیدا میکنم
اگه تو از پیشم بری یاسا ترک بر میدارن
شبنما رو گل رز مگه حتی طاقت میارن
اگه بری مردم منو به هم دیگه نشون می دن
می پرسن از همدیگه که چی راجع من شنیدن
اگه بری همه میگن عشق من و تو هوسه
بمون با هم نشون بدیم که عشق ما مقدسه
اگه بری می لرزه �?رهاد و ستون بیستون
به خاطر اونم شده تو تا ابد پیشم بمون
اگه بری می گن دیدی این آخر و عاقبتش
ما هیچ کدوم و نمی خوایم نه رنج و ئنه محبتش
اگه بری نمی دونن شاید واست خوشبختیه
نمی دونن لذتت بعضی خوشیا تو سختیه
اگر چه وقتی تو بری دیگه من و نمی بینی
اگه بخوای هم می باید تا �?صل محشر بشینی
اما تورو جوون خودت که از همه عزیزتری
با یک نگاهت منو تا اوون ور دنیا می بری
اگه میشه بری یه جا به آرزوهات برسی
یا که دور از چشمای من قلب تو دادی به کسی
برو منم با ید تو زندگی رو سر میکنم
گاهی به اشتیاق تو قلبم و پر پر میکنم
عیدا که شد عشق تو رو تو قلب ه�?ت سین می چینم
با اینکه ر�?تی باز تو رو کنار ه�?ت سین می بینم
غصه نخور دنیای ما سمبل بی و�?اییه
هر چی من و تو می کشیم تقصیر آشناییه
راستی اگه بخوای بری این جوری طاقت می یارم
خودم باید دست تو رو دست غربت بذارم
اگه بری دنبال تو میام تا اوج آسمون
اون وقت می بینم همه رو پس تو نرو پیشم بمون
دلت می خواد اگه یه روز بدون من می ر�?تی یه جا
دنبال مهربونیات آواره شم تو کوچه ها
اگه بری یه وقت می ای می بینی مریم نداری
اون وقت باید دسته گل و رو خک مریم بذاری
اگه بری بیدای مجنون و پریشون می کنم
سق�? دل و بر سر آرزوها ویرون میکنم
اگه بری اینجا یه دل بمون که صاحب اون مریمه
اگه بری دعای من بازم می یاد پشت سرت
من به �?دای تو و عشق تو و �?کر س�?رت

نوشته شده توسط سارا

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:45 PM
خواننده: داريوش
اهنگ:آهای مردم دنيا
البوم: آهای مردم دنيا

آهاي مردم دنيا
گله دارم گله دارم
من از عالم و آدم گله دارم
آهاي مردم دنيا
آهاي مردم دنيا
گله دارم گله دارم
من از دست خدا هم گله دارم گله دارم
شما که حرمت عشق رو شکستين
کمر به کشتن عاط�?ه بستين
شما که روي دل قيمت گذاشتين
که حرمت عشق رو نگه نداشتين
آهاي مردم دنيا
آهاي مردم دنيا
گله دارم گله دارم
من از دست خدا هم گله دارم گله دارم
�?رياد من شکايت يه روح بي قراره
روحي که خسته از همه زخمي روزگاره
گلايه من از شما حکايت خودم نيست
براي من که از شما سوختن و گم شدن نيست
اگه عشقي نباشه آدمي نيست
اگه آدم نباشه زندگي نيست
نپرس از من چه آمد بر سر عشق
جواب من به جز شرمندگي نيست
آهاي مردم دنيا
آهاي مردم دنيا
گله دارم گله دارم
من از عالم و آدم گله دارم
آهاي مردم دنيا
آهاي مردم دنيا
گله دارم گله دارم
من از دست خدا هم گله دارم گله دارم

نوشته شده توسط بهاره

fanoos
Tuesday 4 November 2008, 10:51 PM
عاشقانه..معین

ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تو ام سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شایدم بخشیده از اندوه پیش
همچو بارانی که شوید جسم خک
هستیم ز آلودگی ها کرده پک
ای تپش های تن سوزان من
آتشی در سایه مژگان من
ای ز گندمزار ها سرشارتر
ای ز زرین شاخه ها پر بارتر
ای در بگشوده بر خورشیدها
در هجوم ظلمت تردید ها
با تو ام دیگر ز دردی بیم نیست
هست اگر ‚ جز درد خوشبختیم نیست
ای دلتنگ من و این بار نور ؟
هایهوی زندگی در قعر گور ؟
ای دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من
پیش از اینت گر که در خود داشتم
هر کسی را تو نمی انگاشتم
درد تاریکیست درد خواستن
ر�?تن و بیهوده خود را کاستن
سرنهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش ‚ نیش ماران یا�?تن
زهر در لبخند یاران یا�?تن
زر نهادن در ک�? طرارها
گمشدن در پهنه بازارها
آه ای با جان من آمیخته
ای مرا از گور من انگیخته
چون ستاره با دو بال زرنشان
آمده از دوردست آسمان
از تو تنهاییم خاموشی گر�?ت
پیکرم بوی همآغوشی گر�?ت
جوی خشک سینه ام را آب تو
بستر رگهایم را سیلاب تو
در جهانی این چنین سرد و سیاه
با قدمهایت قدمهایم براه
ای به زیر پوستم پنهان شده
همچو خون در پوستم جوشان شده
گیسویم را از نوازش سوخته
گونه هام از هرم خواهش سوخته
آه ای بیگانه با پیراهنم
آشنای سبزه زاران تنم
آه ای روشن طلوع بی غروب
آ�?تاب سرزمین های جنوب
آه آه ای از سحر شاداب تر
از بهاران تازه تر سیراب تر
عشق دیگر نیست این ‚ این خیرگیست
چلچراغی در سکوت و تیرگیست
عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب پا تا سرم ایثار شد
این دگر من نیستم ‚ من نیستم
حی�? از آن عمری که با من زیستم
ای لبانم بوسه گاه بوسه ات
خیره چشمانم به راه بوسه ات
ای تشنج های لذت در تنم
ای خطوط پیکرت پیراهنم
آه می خواهم که بشکا�?م ز هم
شادیم یکدم بیالاید به غم
آه می خواهم که برخیزم ز جای
همچو ابری اشک ریزم هایهای
این دل تنگ من و این دود عود ؟
در شبستان زخمه ها ی چنگ و رود ؟
این �?ضای خالی و پروازها ؟
این شب خاموش و این آوازها ؟
ای نگاهت لای لایی سحر بار
گاهواره کودکان بی قرار
ای ن�?سهایت نسیم نیمخواب
شسته از من لرزه های اضطراب
خ�?ته در لبخند �?رداهای من
ر�?ته تا اعماق دنیا های من
ای مرا با شعور شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته
چون تب عشقم چنین ا�?روختی
لا جرم شعرم به آتش سوختی

توسط سارا

fanoos
Wednesday 5 November 2008, 10:57 AM
این پستهایی که اینجا میبینید ...تا حالا هر کدومشون در قالب یک تاپیک بودن که حالا اینجا قرار دادیم

ضمنا شعرهایی که نام نویسندش و ننوشتم توسط جناب amir نوشته شده ...به دلیل صرفه جویی در وقت ننوشتیممممممم

متشکرم

kaka
Wednesday 5 November 2008, 08:11 PM
آلبوم نفسهای بی هدف
محسن یگانه

جای تو نیست

نه می خندم نه می خوام گریه کنم برای تو
این ازم بر نمیاد که آب بشم به پای تو

تو کتم نمی ره که دوباره خام تو بشم

واسه من طعمه نذار محاله رام تو بشم

بار و بندیلو ببند اینجا دیگه جای تو نیست

تو ترانه های من جایی واسه حرفهای تو نیست

واسه من گریه نکن به درد من نمی خوره

تو گوشم قصه نگو گوشم از این حرفها پره

بهتره از تو گوشت این پنبه رو در بیاری

که این دفعه با گریه هات سر و ته اش رو هم بیاری

قلبه منو شکستی و یه گوشه ای نشستی
پاشو بار و بندیلو ببند منتظره چی هستی

kaka
Wednesday 5 November 2008, 08:12 PM
آلبوم نفسهای بی هدف
محسن یگانه

سرتو بالا بگیر



سرتو بالابگیر تا هنوز دیر نشده
تا دلم زیر فشار غصه هات پیر نشده

سرتو بالا بگیر من تحملم کمه

تو دلم به حد کافی پر غصه و غمه

سرتو بالا بگیر من کنارتم هنوز

چی آوردن به سرت که می نالی شب و روز

من خودم اینجا غریبه ام

جز تو هیچکیو ندارم

گل من تحملم کن

که یکم دووم بیارم

توی لحظه های دلگیر

این تو خاطرت بمونه

که همون یه قطره اشکت
زندگیمو می سوزونه

kaka
Wednesday 5 November 2008, 08:26 PM
رضا صادقی
دل من

دل من حالش خوشه اصلا بلد نیست بگیره
ولی خیلی تنگ میشه گاهی می ترسم بمیره
اما بازم به خودش میاد و سو سو می زنه
باز حیاط خلوت سینمو جارو می زنه
می گم بهش تا کی می خوای عاشق بشی و بشکنی؟
به روی خودش نمیاره می پرسه با منی؟!
با کیم با توی عاشق پیشه ی سر به هوا
با توی دیوونه ی در به در بی سر و پا
با تو که هر چی دارم می کشم از دست تو ِ
با تو که هر جا می رم مسیر در بست تو ِ
کی می خوای دست از سر آبروی من برداری
کی می خوای عقلی که دزدیدی سر جاش بزاری
کی می خوای بزرگ بشی سنگین بشینی سر جات
سر به راه بشی و دنیا رو نذاری زیر پات
دل من حالش خوشه اصلا بلد نیست بگیره
ولی خیلی تنگ میشه گاهی می ترسم بمیره

fanoos
Wednesday 5 November 2008, 09:42 PM
سلام
این دو تاپیک عین هم بودن با اجازتون من ادغامشون کردم

با تشکر

kaka
Thursday 27 November 2008, 08:39 AM
تنها نرو این راه ِ رفتن نیست
دنیای ِ تو چیزی به جز من نیست
تو از خودت چیزی نمیدونی
تنها نرو ، تنها نمیتونی
میری که با فکر تو تنها شم
میری که همدرد ِ خودم باشم
تو آخر ِ راهو نمیدونی ؛
تنها نرو تنها نمیتونی

من حال ِ این روزاتو میدونم
چیزی نگو چشماتو میخونم
این جاده تا وقتی نفس داره
چشماشو از تو برنمیداره

من از هوای ِ جاده دلگیرم
از فکرشم دلشوره میگیرم
این آینه تو فکر شکستن نیست
باور نکن این صورت ِ من نیست

دستامو با احساس ِ تو بستم
من بی نهایت با تو همدستم
تا جاده میره سمت ِ بیراهه
گم کن منو ، این آخرین راهه ِ

من حال ِ این روزاتو میدونم
چیزی نگو چشماتو میخونم
این جاده تا وقتی نفس داره
چشماشو از تو برنمیداره

من از هوای ِ جاده دلگیرم
از فکرشم دلشوره میگیرم
این آینه تو فکر شکستن نیست
باور نکن این صورت ِ من نیست


خواننده : علی لهراسبی
ترانه سرا : روزبه بمانی