PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ترانه های امیر ارجینی



fanoos
Monday 24 November 2008, 09:50 PM
شبانه






من از تو دل نمي برم اگر چه از تو دلخورم



اگرچه گفته اي ترا به خاطرات بسپرم







هنوز هم خيال کن کنار تو نشسته ام



مني که در جواني ام به خاطرت شکسته ام







تو در سراب آينه شبانه خنده مي کن



من شکست داده راخودت برنده مي کني







نيامدي و سالها نظر به جاده دوختم



بيا ببين که بي تو من چه عاشقانه سوختم







رفيق روزهاي خوب رفيق خوب روزها



هميشه ماندگار من هميشه در هنوزها







صدا بزن مرا شبي به غربتي که ساختي



به لحظه اي که عشق را بدون من شناختي

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:51 PM
ابراي پائيزي







ابراي پائيزي دلگير من



جوونتراي چهره پير من







چشماي من بي خبراي ساده



منتظراي دل به جاده داده







مردمکاتون به کجا زل زدن



باز مژه هاتون به کجا پل زدن







کاشکي بدونيد که دارم هنوزم



از اشتباه قبليتون مي سوزم







اوندفه ام هر چي که بود يه خواب بود



چشمه لب تشنه گيا سراب بود







با اينکه هيشکس نيومد پيش من



شب زده ها ؛چشماي درويش من







تنها نبودم حتا يک دقيقه

با تنهايي که بهترين رفيقه

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:52 PM
امیر ارجینی این شعر رو به روح برادرش حسین تقدیم کرده است





پرنده





آهاي تو که به خوابي عميق و سرد رفتي


تو قلبا سبز موندي اگر چه زرد رفتي





کنار خاطراتم با تو هميشه خنده است


طرحي که از تو دارم شبيه يک پرنده است





شب و روز پيش مني توهنوز پيش مني


تو هنوز تو سفره ي دل درويش مني





هرجا که باشي خوبه روشن و بي غرو به


غمي نداره تا هي به قلب تو بکوبه





تو اوج هر بي کسي هميشه سبز و زنده


بدون دلوا پسي پر بزن اي پرنده





شب و روز پيش مني توهنوز پيش مني


تو هنوز تو سفره ي دل درويش مني

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:52 PM
فلسطین



دنيا قراره تا به کي ايبنجور باشه

تا کي قراره حرف،حرف زور باشه



با اينهمه ظلم و ستم انگار دنيا

چيزي نداره تا به اون مغرور باشه



آه اي خدا چي ميشه يک روزي دوباره

از خاک من دستاي دشمن دور باشه



تلخ و غم انگيزه که سهم کودک من

پيش چشام تاريکياي گور باشه



آه اي فلسطين شهر در ظلمت نشسته

مي بينم اون شبهاتو که پر نور باشه



آي آدما با دستهاي بي رياتون

مي خوام که چشم دشمنامون کور باشه



مرد فلسطينم چرا ساکت بشينم

مي جنگم و مي سازمت زيباترينم

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:53 PM
(.....هيچ..... )

من و تو در برهوتي که چشممان را هيچ

گرفته آمده ايم ابتداي صدها هيچ





بهشت کوچک خود را به هيچ بخشيديم

....و آمديم که ثابت کنيم دنيا هيچ



کدام ((بار امانت )) کدام راحت جان

چه داده عشق به ما جز بلاخدايا ؟ هيچ!



: فقط همين که گذشت و زمانه ثابت کرد

هزار آدم مجنون بدون حوا هيچ



چه بود راز تولد و زيستن تا....مرگ؟

سفر به اجبار از هيچ مبدايي تا.... هيچ؟

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:54 PM
ترانه تنگ بلوري از آلبوم لنگه کفش


آمدي از راه دوري تنگ زيباي بلوري

آمدي ديدي دلم را خسته در کنج صبوري



وقت تاريکاي جاده با تو يک فانوس آمد

تشنه بودم قطره اي را با تو اقيانوس آمد



قصد دل کندن ندارم از تو اي دل کنده از خود

از تو اي برده دلم را تا شب خوب تولد



اي هميشه جاودانه در ميان لحظه هايم

غصه معنايي ندارد تا تو مي خندي برايم



پيش تو از ياد بردم روزهاي سختي ام را

عشق مديون تو هستم لحظه خوشبختي ام را

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:54 PM
آهاي تو که اينهمه دوري از من

اين روزا در حال عبوري از من



آهاي تو که فکر مي کني سوزوندي

دار و ندارم رو با دوري از من



طاقت نداري ببيني مي دونم

اينهمه طاقت و صبوري از من



ستاره ها مي گن پشيمون شدي

مي خواي بگي که غرق نوري از من



نمي دونم مي خواي با قلب سنگي

دل ببري بازم چه جوري از من



فکر نکنم بشه با صد تا دريا

اينهمه نفرتو بشوري از من

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:54 PM
بانوی من



آخر چه کار داري با آسمان آبي

بانوي من تو وقتي درياي غرق آبي



با موي لخت و تيره چشم خمار و خيره

تلفيقي از دو چيزي آبادي و خرابي



مثل شرابها نه بانوي من تو در من

سرگيجه هاي بعد از نوشيدن شرابي



آنروزها چه بودي اين روزها چه هستي

آنروزها درختي اين روزها طنابي



هر شب به خواب دارم مي بينمت تو اما

يک شب نمي تواني با ياد من بخوابي



با ياد تو چه زيباست در دور دستهايش

تنگ غروب دريا تلفيق زرد و آبي

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:55 PM
راه کربلا







خسته از نگاه عالم گوشه گير جنگلا



خيلي دوس دارم برم به سرزمين کربلا







اما اينهمه پرنده چرا طاووس شدم ؟



اي خدا ببين چطور از همه ما يوس شدم







آخه چي مي شد منم عقاب و شاهين مي شدم



مي تونستم بپرم به آرزوهاي خودم







همه زل زدن به پاي زشت من



نمي دونن که چيه سرشت من







نمي دونن که مي خوام چي کار کنم



دلم و به عشق کي دچار کنم







دوس دارم راهي کربلا بشم



تا منم سري توي سرا بشم







حالا از کجا برم پاي پياده اي خدا



راهمو نشون بده مي خوام برم به کربلا







You can see links before reply







حالا از کجا برم پاي پياده اي خدا



راهمو نشون بده مي خوام برم به کربلا

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:55 PM
عشق دو حرفي







هميشه خسته از روزاي برفي



عشق پريشون شده ي دوحرفي







گفته بودم اگه دلت گرفته است



کنج دلم جا واسه ي دلت هست







شايد دلت خواست وپاهات نيومد



يا شايدم دلت باهات نيومد







هرچي که بود بزار که گفته باشم



هرجا که هست دلت منم باهاشم







رنگ غم و به شعر شادم زده



دشت پراز گلايل غم زده







دلم مي خواد خودت بياي ببيني



نبض منو قلب تو با هم زده











عشق گذشته از پل دشت پر از گلايل



گم شده دو حرفي خسته روز برفي







گفته باشم هنوزم اگه دلت گرفته است



بيا که کنج قلبم جا واسه ي دلت هست











حالا که تقويم من زمستوناش زياده



تو کوچه هاي سردش هميشه برف و باده







بايد بياي ببينم بهار خنده هاتو



بيا بزار تموم شه روزاي برفي با تو

fanoos
Monday 24 November 2008, 09:57 PM
این ترانه رو برای محسن چاووشی گفته وقتی که آلبوم لنگه کفش لو میره و همه ناراحت میشن چون زحمات یک سالشون به باد میره

بازم يه زخم ديگه بازم يه دست نا مرد
بازم يه آدمي که فاصله داره تا مرد



با زشتي دست داد و تو رو شکست دادو

از آه و غم پرت کرد دوباره دلخورت کرد



چاووشي خون خسته با دست و پاي بسته

کجاي قصه جاته کدوم رفيق باهاته


ساقه تو کي تبر زد براي چي تبر زد

هميشه رفته بر باد به غصه هات کي جون داد


چشماتو باز کردي ديدي که دنيا گرگه

اونکه مي گفت يه کوهه يه دره بزرگه