PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : صدای خوانندگان، تحریف يا واقعييت ؟!



Leon
Wednesday 10 December 2008, 07:58 AM
چندی پيش يکی از دوستان مطلب بسيار جالبی رو با من در پيام خصوصی مطرح کرد،از آنجا که اين بحث ها هم از لحاظ موسيقی و هم از لحاظ بحث روزمره بسيار مورد توجه هست،با موافقت اين دوست عزيز , Eagle من پست ايشون رو در اين تاپيک قرار دادم ،تا با کمک ساير دوستان از اين بحث نتيجه گيری کنيم ,( و برسی های لازم رو در مورد گام و نتی که خواننده ها ميخونن ) لطفاً ما را از نظرات کارشناسی خود بی نصيب نگزاريد!

-------------------------------------------------------------------

سلام

از اینکه شما اینقدر فعال و خوبید بسیار خوشحالم.

من سعی میکنم کمتر مزاحم اوقات شما شوم و اگر مزاحم شما شدم مرا ببخشید چون من بسیار کنجکاو هستم!

در مورد خودم باید بگویم که من عاشق و یا دیوانه ابی هستم و مدت 5 سال است که در حال بررسی صدای ابی هستم و روز به روز مجذوب او میشوم.

من یک نت سی واضح در ترانه ای از معین پیدا کرده ام که اگر خواستید بگویم. از شما میخواستم لطف کنید و ببینید سیاوش شمس چه نتی را در ابتدای ترانه گل ابریشمی که به شکل آواز میخواند اجرا میکند؟ آیا لادیز یا سی است؟ اگر این طور است چطور اینقدر راحت؟ یا نت لا در آهنگ "صحنه" وقتی میگوید "دوباره".اگر اینقدر راحت میتواند لا و لادیز بگوید پس ابی چکاره است؟؟!!!

یا اینکه خواننده های جدید داخل ایران را میبینم که اصلا با نت سل حرف میزنند و به راحتی نت لا اجرا میکنند!!! مانند محسن یگانه در آهنگ "نفسهای بی هدف" یا مصطفی فتاحی در آهنگ "امیدوارم"!!

من نسبت به بچه های اطرافم و هر کسی را در سن نزدیک به خودم تست کرده ام تن بالاتری دارم اما خودم را هم که بکشم نت "سل دیز" را بیشتر نمیتوانم اجرا کنم! یا جمشید در آهنگ "پاک شو" نت لادیز اجرا میکند و من
میبینم ابی با چه فشاری نت لا را اجرا میکند پس چگونه اینها اینقدر راحت اجرا میکنند؟ میخواستم ببینم آیا اینها از دستگاههای تغییر تن صدا استفاده میکنند یا خیر؟

ضمنا از شما گله ای هم داشتم!

چرا شما اینقدر راحت در مورد تن آخر صدای خوانندگان تصمیم گرفتید و جدول بندی کردید؟ این واقعا مرا ناراحت کرده بود.

مطمئن باشید شما نکاتی هست که ندانید و یا فراموش کرده اید.
مثلا در مورد ابی ابتدا گفته بودید تن آخر او لادیز است در صورتی که ابی در ترانه ایران در آلبوم طپش 10 ال 12 بار این نت را اصولی میکند!! خب این فرق میکند با کسا نی که فقط به صورت تصادفی در یک صدم ثانیه یک نت را اجرا میکنند. شما باید میدانستید کسی که به این تعداد نت لادیز اجرا میکند حتما نت بالاتری دارد که دیدید در ترانه "مهربون بودی" داشت!!

همینطور در آهنگ "یه روزی مهربون بودی" ابی چندین بار با قدرت و اصولی نت سی را اجرا میکند پس مطمئن باشید تن صذای او از سی بالاتر است ضمن اینکه خود او گفته که نت دو بالا اجرا می کرده است و دلیلی برای دروغ گفتن ندارد و اینکه در کنسرت 1992 آمریکا خلیج را با نت دو بالا خوانده است آنوقت شما بدون توجه به این نکات تصمیم گیری کرده اید.

همچنین است در مورد خواننده های دیگر.آخرین نت صدای یک خواننده نیم یا حتی یک پرده بالاتر از آخرین نتی است که می تواند حداقل به مدتی ملموس و اصولی و مداوم اجرا کند نه یک پیکو لحظه تصادفی!!!

مثلا نمیتوان نت داریوش را لا دانست یا حبیب را نت دو دیز! و معین در بالاترین ترانه هایش با آخر توان اما مکرر نت لادیز اجرا میکرد پس من مطمئن شدم که تن صدای او "سی" است و پس از بررسی زیادی آهنگی از او یافتم که فقط یکبار در طول ترانه نت سی که آخر نت اوست را اجرا میکند.

خواهش میکنم از اینکه وقت با ارزشت را گرفتم مرا ببخشی من چنین جوانان فعال ایرانی را بسیار دوست میدارم و برایت آرزوی موفقیت میکنم!

با تشکر خدا نگهدار

-----------------------------------------------------------------


برای اطلاعات بيشتر
به تاپيکی که دوست عزيز ما عنوان کردند هم ميتونيد مراجعه کنيد!




>>> برسی جنس صدا و اجرای زنده خوانندگان ايرانی (You can see links before reply) <<<

arian
Wednesday 10 December 2008, 08:35 AM
ممنون از جناب لئون و ايگل عزيز .

نياز به بخش اواز هر روز در سايت پر رنگتر جلوه ميكند.

violin-m
Wednesday 10 December 2008, 12:06 PM
واقعا" تبریک میگم به Eagle عزیز که اینقدر دقیق و با مثال هایی که به وضوح نشان میده که واقعا" تحقیق کرده

Leon
Tuesday 3 February 2009, 05:33 PM
خوب Eagle عزيز دراين مورد بايد به صدا و جنس و حجم صدا توجه کرد و دسته بندی که صدا از لحاظ موسيقيايی در اون قرار ميگيره.اينکه چه کسی نت بالاتر رو ميخونه دارای ارزش هنری نيست و نشون دهنده اين که چه کسی بهتر هست هم نيست،اگر اينجور بود صدای جلال همتّی هم از خيلی ها بالاتر هست نکته اينجاست که بايد توجه کرد با چه جنس صدايی نت بالا خونده ميشه.
اگر دسته بندی صدا ها رو از لحاظ موسيقيايی در نظر بگيريم که شامل صدای سوپرانو و تنور،آلتو و باس ميشه که صدای سوپرانو شامل صدای خانم ها با دسته بندی ويژه خود و صدا های تنور شامل صدای مردان با زير مجموعه های خودش .
صدای تنور شامل صدا ي بالاتر از تنور ،تنور،باريتون،باس باريتون و باس هست.
صدای بالا تر از تنور که از عهده هر کسی ساخته نيست و جز استثنا ها ميباشد تا 5 F رو در بر ميگيره و صدای تنور که زير ترين صدای مردان هست دارای ارزش خاصی هست.
يکی از بهترين تنور خوان های ايران محمد اصفهانی که نت های بالا رو با جنس خوب صدا و حجم و کاملاً درست اجرا ميکنه.
شما گفتيد که در ايران با صدای سل صحبت ميکنند ولی خوب امروزه با پيشرفت علم و دستگاه های ساخت صدا،پردازش و صاف کاری!کار سختی نيست ولی نکته مهم اينجاست که کسانی مثل محسن يگانه صدايی بی ارزش دارند که مايل به سوپرانو يا صدای زنانه هست که فاقد جنس خوب و حجم هست و در مقايسه با صدای اساتيد تنور صدايی موسيقيايی نيست!
اگر بخواهيم اينطوری در نظر بگيريم وقتی مادر من سرم فرياد ميکشيد 2 تا نت بالاتر از دلکش ميشد ولی...!


برای مثال عليرضا عصار صدايی باريتون داره ولی قادر به خوندن نت های بالا نيست و گاهی خوندنش با صحبت کردنش فرقی نداره نقطه مقابل کسی مثل فريدون فروغی صدايی باريتون داره ولی قادر به خوندن نت های بالا هم با کيفيت خوب هست اين صدا دارای ارزش هست هم از لحاظ هنری هم موسيقيايی چون در نت های بالا هم صدا کيفيت و حجم و جنس خودش رو حفظ ميکنه و همچنين داريوش .
ابی هم دارای اين کيفيت هست و با صدايی حجيم، پر ،قوی و جنس خاص خودش از لحاظ موزيکاليته نت های بالا رو هم ميخونه .
برای اينکه ثابت بشه که ابی هنوز هم آس پيک نت های بالا در پاپ هست فايل زير رو به شما تقديم ميکنم.



ابی در پارکينگ! (You can see links before reply)

EAGLE
Friday 6 February 2009, 02:45 AM
با سلام و تشکر فراوان از شما دوست عزیزم که اینچنین تلاشگر و مسئولیت پذیر هستید

بسیار بسیار ممنون و متشکر از پاسخ شما

درست است تنها تن بالای صدا نیست که اهمیت دارد و بسیار است نکات دیگری که باعث تمایز صدای خوانندگان می شود.

من ویژگیهای کامل یک خواننده را در ابی می بینم البته باید بگویم می دیدم!!!(چرا؟)

به نظر من یکی از مهمترین عوامل وسعت صداست.من در آهنگ "یه روزی مهربون بودی" چندین اجرای نت دو بالا از ابی پیدا کردم و چند نت سی در آهنگ ایران از آلبوم طپش و نیز نت های بسیار پایین مانند 4 #Aو حتی پایینتر که این مشخص می کند که تن صدای ابی از دو اوکتاو بیشتر است در صورتی که شما در یک جدول بندی در گذشته آن را 24 نت درجه بندی کردید.ابی دارای وسیعترین صدا در جدولی که معرفی کردید می باشد. این یک نکته و اما جواب {چرا؟} ابی قدر خود صدای خود و نعمت خدادادی خود را ندانست.و من هر گاه که به زندگی اش می اندیشم افسوس می خورم که چرا انسانی با این استعداد به جای آنکه به معروفترین خواننده جهان تبدیل شود و نام خاموش ایران را پیش چشم تمام دنیا روشن سازد اینگونه مسیرش را تغییر دهد و به انسانی همانند آنچه در این ویدئو دیدیم تبدیل شود و با افرادی مانند نوید و امید همراه شود؟!!!!

چند شب پیش کنسرت عصار را می دیدم با چه سمفونی بزرگی!!! آیا ابی بزرگ در تمامی دوران خوانندگی اش
چنین ارکستی به کار گرفته است؟ یک بار در آلمان در حظور تعداد کمی تماشاگر آن هم در سن 58 سالگی!
آیا بودجه او از عصار کمتر بود؟ ابی می توانست نه فقط ایرانی بلکه به زبانهای دیگری با صدای قدرتمندش و هنرش عرصه را بر بیشتر خوانندگان پرمدعای دنیا تنگ کند.اما جوانی را از دست داد و به خواندن آن هم نه با معروف های ایران با مثلا نوید و امید یا آهنگهای شوبرت بسنده کرد!

من از ابی انتظارهای فستیوال های جهانی مانند سیدنی را داشتم! افسوس که تک ستاره هنر ایران و جهان حیف شد!

از اینکه وقت شما را گرفتم پوزش می خواهم دوست داشتم حرف هایی که در دلم مانده بود با دوستان عزیزی مثل شما مطرح کنم!

بار دیگر از شما تشکر می کنم...

Leon
Friday 6 February 2009, 10:02 AM
بله در مورد برسی جدول صدا ها من اون مقاله رو نقل قول کرده بودم و تحقيقات شخصی من نبود.
ولی به هر حال در مورد درد دل هايی که کرديد بايد بگم که من راستش کنسرت اکثر خوانندگان رفتم.ابی،معين،مهستی،اميد، يژن مرتضی ،اندی .داوود بهبودی،سپيده،شهره،منسور ،و...
تمامی اين چيز هايی که شما بيان کرديد از جهت های مختلف ميشه برسی کرد.اينکه ابی ميتونست در جوانی به جايی در ميادين بين المللی برسه ميشه گفت فقط 10 % کل قضيه هست چون در دنيا ی امروز پيشرفت در اين سطح فقط کار يک نفر نيست و يک مجموعه دست به دست هم باعث ميشن که يک نفر مثل ابی به اون بالا ها برسه.از جهتی ديگه فصل شروع کار ابی و امثال ابی بعد از انقلاب 57 در آمريکا بود ولی!با چه مشکلاتی اکثر خواننده ها که زمان قبل از انقلاب در رسانه ها برو و بيايی داشتند که هم از لحاظ مالی هم شهرت هم امکانات در سطح نسبتاً خوبی بودند به يک باره در جامعه پر از فشار آمريکا دچار مشکلاتی شدند که ميبايستی تا مدت ها روی شهرت و...رو خط ميکشيدند.مشکلات پولی،اقامتی.فرهنگی و ده عامل ديگه که باعث شد ابی و خيلی از ديگران برای گذران خرج زندگی به خوندن در کاباره ها و سالن های غذا خوری کوچيک بسنده کنند.

مسلما اختلافات با هنرمندان ديگه و جنبه های سياسی در خارج از کشور و برخورد گروه های سياسی و فرهنگی با خوانندگان و جو خاص ان زمان و همچنين کنسرت گزار هايی که 7 ماهه از شکم مادرشون بيرون پريدن و به جز سو استفاده و پول چاپيدن واژه ديگهی نميشناسن ،اختلافات با آهنگ سازان مثل قميشی،شماعی زاده،زولاند و حتی داريوش و...برای نه تنها ابی بلکه خيلی از خواننده ها اين مسير رو هيچ وقت هموار نکرد که به سطح جهانی برسن.ولی نکته خيلی مهم تر که دوست دارم به دان اشاره کنم اين هست که دوست عزيز من ،من سالهاست که خارج از ايران زندگی ميکنم و دوست دارم نکته اي رو اشاره کنم هر پيشرفتی که انسان بخواد اينجا بکنه فقط در سيستم اون کشور هست!يعنی اگر من سرم صبح تا شب تو ايرانيها باشه فقط در همون سطح چلو کباب برگ و هليم و کله پاچه ميمونم!!!شخصيت هايی که اينجا دست اندر کار جامعه ايرانيها هستند فکر ميکنيد چه کسانی هستند؟
هر پيشرفتی از ايرانيها در اينجا فقط به کمک سيستم خارجيها بوده و الّا ايرانيهی اينجا و بخصوص در امريکا هنوز در گير فرهنگ طلا انداختن به دست و پز دادن هستند يک جامعه مسموم که شايد باور نکنی به قدری اخلاق به صفر ميرسه که اينها رو با آدم های ميدون شوش اشتباه ميگيری.اين سيستم ايرانيهاست اکثراً دچار تزاد فرهنگی ميشن نه ميتونن ايرانی باشن نه خارجی!مطمئن باش که در کشوری مثل آمريکا همه اين هنرمندان اول به پول فکر ميکنن از اون تلويزيون داراش بگير مثل امير قاسمی تا اون هنرمندش مثل شهبال شبپره که 300 سال به اسم گروه زير 10 سال گربه های سياه مزخرف به خورد ملّت ميده و اجازه هم نميده که کسی بالا بياد.
اين تازه همش نيست چشم و همچشمی ،زير آب زدن و هسادت در حد بالا،خراب کردن همديگه در تلويزيون ها و رسانه ها،دعوا بر سر اينکه چرا عکس اون خواننده در تبليغات بالاتر از من هست و اينکه چرا به اون گفتيد ملکه هنر ايران و به من گفتيد ...!از اين حرفا.
در کل ابی در يک اين چنين سيستمی هست!!!آيا جايی برای پيشرفت داره!!!
کسی مثل آرش با غير ايرانيها آهنگ اولش رو بيرون داد!!!با همون يک آهنگ که هيچ کس هم نميدونست که ايشون ايرانيها هست بالا ومد و بعداً هم با خوانندگان خارجی باز راهش رو ادامه داد و الّا ببين آهنگ هايی که آرش با خوانندگان ايرانيها اجرا کرده کدوم در سطح جهانی معروف هست.هيچ کدوم!
اين جامعه هنری در خارج از کشور و بعضاً در داخل ايران حال و روز خوشی نداره و هميشه هم بد تر ميشه،اگر کسی در اين سيستم بمونه به جايی نخواد رسيد.يک نمونه اندی که زمانی پتانسيل اين را داشت که مسيرش رو عوض کنه ولی موند تو جامعه ايرانی و آهنگ هايی مثل بلا ای بلا،يا خوشگلا بايد برقصن تحويل ما داد.
مسلما اکثر جوون ها در ايران تصور ديگهی اينجا از هنرمندان خود دارند ولی هسته داخلی اين جامعه سمی هست!
به اختلافات گوگوش با ابی و شهيار قنبری و...نگاه کنيد.به اختلافات ابی با فريد زولاند نگاه کنيد،به اختلافات داريوش با کمپانی ها و ديگران نگاه کنيد،برنامه گزار های ايرانی رو ببينيد،تلويزيون های ايرانی رو ببينيد،جز يک مشت آدم ه.......ده که ريختن توی سيستم و با تلويزيون و خوندن شعر و گرفتن فال و تجارت در دوبی و گزاشتن کنسرت در سالن هندبال برای ابی!!!و بر پايی يک کنسرت برای معين توسط يک رستورانچی و قطع شدن مداوم صدا در کنسرت چون طرف بلد نبود صدا برداری کنه و.....اين واقعييت اين جوامع هست آيا ميشه پيشرفتی کرد؟
نکته آخر اينکه بهترين کنسرتی ايرانی که من رفتم کنسرت گوگوش بود که هيچ وقت فراموش نخواهم کرد!چرا؟چون اولاً کنسرت در سالن کنسرت بود!بعدش اينکه برنامه گزار آلمانی بود يعنی اينکه در سالن که پينک فلويد برنامه اجرا ميکرد گوگوش هم برنامه اجرا کرد صدا برداری نقص نداشت واضح ,رسا که آدم فکر ميکرد با هدفون داری گوش ميکن،صدا پر قدرت،ميتونم بگم همه چی 20.
صندلی ها شماره گزاری شده و همه چيز مرتب.رقص نور و گروه ارکستر.
در مقايسه با برنامه های ايرانی که به دعوا ميرسه و يا بليت تموم ميشه يا فقط کسانی که 2 متری خواننده هستند صدا رو ميشنوند و بقيه هيچ صدايی نميشنوند چون دستگاه های صدا برداری ضعيف هست توسط برنامه گزار!
اين مشکلات اين سيستم فرهنگی ايرانی هاست،گاهی هرکتی ميشه ولی دوباره زود به فرهنگ من ننه تورو.....ميرسه!به فرهنگ چلو کباب بخوريم هيچ کسی رو هم آدم حساب نکنيم يا بيخيال بابا ،پول رو بگيريم ک.....ديگران!
پس ميبينيم تا وقتی ابی تو اين سيستم هست بايد با بهترين های اينها که نويد و اميد و کامران و هومن هستند برنامه اجرا کنند،حالا ميفهميم که چرا کامران و هومن به خارجی ها ميگن که ما ايرانی نيستيم.

Mona
Friday 6 February 2009, 04:18 PM
ممنون آقاي لئون، حرفاتون خيلي جاي فكر داره و كاملا هم درسته به نظرم. نتونستم فقط به يه دكمه ي تشكر بسنده كنم.
حقيقتا ما كجا وايستاديم؟!
موفق باشيد :)

arian
Saturday 7 February 2009, 08:43 AM
در پاسخ به جناب ايگل عزيز ، بنده هم فرمايشات جناب لئون را خيلي ميپسندم . اگر بخواهيم به تحليل صحيح تر و به دور از شرايط سياسي و مهاجرت و انقلاب و تكنولوژي براي اثبات اين موضوع دست بزنيم بايد در يكطرف بانو قمر و در طرف ديگر بانو ام كلثوم را قرار دهيم . تقريبا در دو تاريخ زماني مشابه در دو كشور متفاوت وجهان سومي و دو تمدن و موسيقي حداقل داراي سابقه و ريشه دار . پس شرايط خيلي مشابه هستند .

بانو قمر زني در اوج ، صدايي بينظير ، مردم دوست ، پاك نهاد ، طغيانگر ، كه تنها شير زن مشروطيت ايران است و بي وجود او هيچگاه مردان مشزوطيت چنين توفيقي نمي يافتند زني كه شايد در تاريخ بيش از يكبار زاده نشود و اگر در هر جاي دنيا به جز ايران زاده ميشد او را مادر ترز معرفي ميكردند. در سوي ديگر بانويي مانند ام كلثوم با صدايي باز هم زيبا و دوست داشتني در آستانه انقلابي در مصر و ظهور عبدالناصر .

(من شرم دارم در اينجا به بيان سالهاي آخر عمر او بپردازم .به مقاله ي ماه آواز ايران قمر مراجعه فرماييد )

در زمان مرگ ، جنازه ي وي بر روي زمين ميماند چون از شدت فقر استطاعت مالي تدفين او نيست و از سوي ديگر در مسجد نيز كالبد بي جان وي را پناه نمي دهند . تعداد انگشت شماري فرهيخته چون روح ا... خالقي و ... بر سر كالبد وي جهت تشيع حضور مي يابند

من نميدانم مرجع و متولي موسيقي در ايران كجاست و كيست ! ولي رسم بر اين است كه در هر كشوري سازماني يا نهادي مرجع و متولي موسيقي آن كشور است . يكي از همين سازمانها و يا خانه ها كه مدير عامل ان يكي از برگزيدگان جامعه موسيقي كشور است و خدا را شكر صدها بار مرغ سحر ني داوود را به تقليد از همين هنرمند گرامي بر زبان رانده است . در سايت خود در شرح زندگي مرتضي ني داوود هيچگاه اشاره اي به بانو قمر نمي نمايد . اصلا نامي از قمر در تاريخ موسيقي اين خانه وجود ندارد . پس خانه از پاي بست ويران است .

ما بارگه داديم اين رفت ستم برما
پس تا چه رسد خسران بر كاخ ستمكاران

در سوي ديگر مراسم تشيع بانو ام الكثوم در مصر را ببينيد تمامي خبرگزاري هاي جهان به آن ميپردازند و مراسم بينظيري كه هيچگاه در تاريخ مصر تا ان زمان سابقه نداشته است . و ناصر خود در اين مراسم شركت ميكند .

البته ما هم از اين دست مراسم در تاريخ خود داريم اما براي مهوش .