PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تقدير از مسئول سابق بخش شعر و ترانه



Amir
Tuesday 30 December 2008, 11:25 PM
با سلام

بدينوسيله رسما از سارا جان ( sara_k ) مسئول بخش شعر و ترانه كه بي شك زحمات زيادي براي نت آهنگ كشيدند و تلاش هاي فراواني در به ثمر نشستن بخش شعر و ترانه داشتند تقدير و تشكر به عمل مي آوريم

سارا جان جدا از بخش شعر و ترانه يكي از مغز هاي متفكر نت آهنگ بودند و ايده هاي بسيار زيبا و بزرگي به ما دادند . لازم به ذكر است كه ايده ي گروه موسيقي نت آهنگ نيز اولين بار از جانب ايشان عنوان شد .

سارا جان شما هميشه در ذهن نت آهنگ و نت آهنگي ها خواهيد بود و انشاءالله مشغله ذهني و زندگي شما كمتر شود تا بتوانيم دوباره از تجربيات گرانبهاي شما استفاده كنيم .

با تشكر
موفق باشيد

Mona
Tuesday 30 December 2008, 11:32 PM
آخي چرا همه دارن ميرن؟ اول فانوس عزيز حالا هم سارا جان!! :((

منم تشكر مي كنم بابت زحماتت سارا جان. اميدوارم دوباره با نيروي مضاعف برگردي سر پستت. موفق باشي گلم :)

Majed
Wednesday 31 December 2008, 08:32 AM
انشالا همیشه پاینده و پیروز باشی سارا خانم.

همیشه بر سر در شعر و ترانه نام شما حک خواهد بود و همیشه قدر دان زحمات شما در این مدت طولانی خواهیم بود...

برای تشکر و قدر دانی از شما از حساب شخصی خودم 150,000 سل تقدیم میکنم...

البته این قطعا ارزش وقت و زحماتی که کشیدید رو نداره..

موفق باشی...
فقط یه جور نشه بری و دیگه نیای... شعر و ترانه همیشه به شما احتیاج داره... چه کاربر.. چه مدیر

arian
Wednesday 31 December 2008, 10:18 AM
سارای شعر


این شعر روی شاخه خود، کال کال بود
وقتی که عشق در دل من، یک نهال بود
او بِکر و تازه مثل غزلهای چشمه‏سار
تکرار نامکرّر آبی زلال بود
او از کجا...؟ به سمت که...؟ بارید بر دلم
سارای شعر دخترکی از شمال بود
موهای او شبیه به گیسوی آبشار
پوشیده بین پوشش سرسبز شال بود
ماهی که می‏وزید به شبهای تار من
گم‏گشته‏ای که اهل همین ماه و سال بود
کم‏کم رسیده است نهالی که... عشق بود
کم‏کم رسیده است وجودی که... کال بود
من می‏رسم به عشق، به کابوس شعرهام
سارا... نه نیست... شعر... فقط یک خیال بود
سید علیرضا جعفری

arian
Wednesday 31 December 2008, 10:25 AM
در کوچه باغ شعر خوش آوا قناریم
نقش بنفشه زاده زکِلکِ بهاریم
حرف دلت بگو که بدل می‌نویسمش
خوشحال می‌شوی تو از این راز داریم
من همچو لاله خون دلم می‌برم فرو
شاخص به دهر درصفت داغداریم
مستانه بلبلی پَری از گُل به گُلبنی
مانند کوه شُهره من از استواریم
هرگز چو بید لرزه نیابم زباد تُند
سَروَم نماد روشنی از پایداریم
سارای شعر آمدو دارا شدم کنون
گشتم قرین دولت ازاین بُردباریم
پروانه سان در آتش عشق تو سوختم
سر خیل عاشقانم از این جانثاریم
« سینا» زِ لطف شعر تو دل شاد می‌شود
ریزد طراوت از قلم آبشاریم
رحیم سینایی

arian
Wednesday 31 December 2008, 10:43 AM
از كتاب اول دبستان با سارا و دارا زندگي كرده ايم .

به ياد همه ي روزهاي خوشي كه سارا انار داشت و نت آهنگ سارا .

You can see links before reply

من اناري را مي كنم دانه، به دل مي گويم :

خوب بود اين مردم دانه هاي دلشان پيدا بود

مي پرد در چشمم آب انار

اشك مي ريزم

ehsansantoori
Wednesday 31 December 2008, 10:46 AM
آفرين اميدوارم هميشه موفق باشند

fanoos
Wednesday 31 December 2008, 11:12 AM
سلام
منم از آبجیه گلم که خیلی واسه این بخش زحمت کشید تشکر میکنم ..ایشالا بازم بر میگرده و پر انرژی تر شروع میکنه

موفق باشی ساراجان

یا حق

arian
Wednesday 31 December 2008, 12:39 PM
رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب،
آب در حوض نبود.
ماهیان می‌گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست.
ظهر دم‌ کرده‌ تابستان بود،
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد او را به هوا برد که برد.

به‌درک راه نبردیم به اکسیژن آب.
برق از پولک ما رفت که رفت.
ولی آن نور درشت،
عکس آن میخک قرمز در آب
که اگر باد می آمد دل او، پشت چین‌های تغافل می ‌زد،
چشم ما بود.
روزنی بود به اقرار بهشت.

تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همت کن
و بگو ماهی‌ها حوضشان بی‌آب است.

باد می رفت به سروقت چنار.
من به سروقت خدا می رفتم

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید اینست
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
You can see links before reply

گاهي براي ماندن بايد رفت
You can see links before reply
مرا سفر به کجا می برد ؟
کجا نشان قدم ‚ ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشت های نرم فراغت
گشوده خواهد شد ؟
کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش
و بی خیال نشستن
و گوش دادن به
صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور ؟
و در کدام بهار درنگ خواهی کرد
و سطح روح پر از برگ سبز خواهد شد ؟
You can see links before reply
و فكر كن كه جه تنهاست
اگر كه ماهي كوچك، دچار آبي درياي بيكران باشد.
... دچار باید بود
وگرنه زمزمه حیرت میان دو حرف
حرام خواهد شد
You can see links before reply!!....A$@L....!!%20(293).jpg
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم!

باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالها هست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم

و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا
خانه ی کوچک ما
سیب نداشت؟!!!

You can see links before reply
روزی خواهد آمد و پیامی خواهد آورد
در رگ ها نور خواهد ریخت
و صدا درخواهد داد
ای سبدهاتان پر خواب
سیب آوردم سیب سرخ خورشید
...
You can see links before reply





ترا من چشم در راهم شباهنگام
که می گيرند در شاخ تلاجن سايه ها رنگ سياهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم،
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام، در آندم که بر جا مرده ماران خفتگانند،
در آن نوبت که بندد دست نيلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم ياد آوری يا نه، من از يادت نمی کاهم،


ترا من چشم در راهم. (You can see links before reply)

arian
Wednesday 31 December 2008, 12:53 PM
ساراي عزيز

شعر و ترانه هميشه با نام سارا معنا خواهد داشت .

هرجا كه هستي موفق و سربلند و سلامت باشي .

kaka
Wednesday 31 December 2008, 02:05 PM
سارا جون ...
ایشالا زود برگردی تا مث همیشه شاهد فعالیت خوبت تو نت آهنگ به خصوص شعر و ترانه باشیم هر جا هستی موفق باشی و سربلند و پیروز ...با بهترین آرزوها برای تو :ilovemusic:

MonaLisa
Wednesday 31 December 2008, 03:40 PM
سلام بر سارای کوچولوی عزیز ....!

سارا جان امیدوارم هر جا که هستی موفق باشی و رفتنت هم موقت باشه و باز ببینیمت و تشکر بابت همه ی زحماتی که برای نت آهنگ کشیدی ....چیزی جر شاد بودنت آرزوی ما نیست !

موفق باشی

Kamanche
Wednesday 31 December 2008, 04:59 PM
سلام

دوستان اینقدر خوب نوشتند که دیگه نمیدونم چی بنویسم .
منم ازشون تشکر میکنم برای فعالیت های خوبشون توی بخش و به اضافه ی یه خسته نباشید بزرگ .

Khashayar
Wednesday 31 December 2008, 06:05 PM
درود
سارای گرامی امیدوارم هر جا که هستی شاد و پیروز و سر بلند باشی.جناب آرین و دوستان دیگر متن ها و شعر های زیبایی گفتند.و منم مثل کمانچه عزیز نمیدونم دیگه چی بنویسم.ولی امیدوارم در کنارمون باشی دوباره.
تشکر

endvb6
Wednesday 31 December 2008, 07:04 PM
درود به دوستان با وفا که همیشه دوستاشون رو دوس دارن حتی موقع جدایی اجباری. سارا خانوم من هم از اینکه نیستین کمی غمگینم ولی به شوق حضور دوباره شما تبسمی کوچک بر لبانم نقش بسته است. به امید حضور دوبارت

shbaharehs
Thursday 1 January 2009, 04:17 AM
سارا جون امیدوارم هرجا که هستی خوب و سلامت و مثل همیشه موفق باشی و هرچه زودتر مشغله ها تموم بشن و دوباره به سایت برگردی:give_rose:

moomak
Tuesday 13 January 2009, 07:46 PM
سلام سارا جون
شما هم به جمع ما خیلی خیلی خوش آمدید!!!
ببخشید من این تاپیک رو خیلی دیر دیدم!!!!