PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سه تار آزاد!!! (نفوذ)



heiran
Tuesday 6 January 2009, 01:53 AM
سلام به همه (و عرض ارادت خاص به صاحت مقدس دوست و سرور خودم جناب AliB)

بیش از یک سال میشه که باهاتون آشنا هستم و البته خودم رو هم معرفی کرده ام تو جای مخصوص خودش!!(کجا بود؟!) مدتها بود که نبود! حضورم در این فاروم که الحق و والانصاف صمیمیترین بود در بین بودندگان! مجازی(اینترنتی). وفعلا تنها فرومی که با انکه مجازیست اما حقیقت حرف زیادی توش برای گفتن و البته(نگفتن) داره!!! که به قول بزرگی دوست داشتنی که گفته: عظمت انسانها به حرفهای ناگفتنی آنهاست نه چیزهای (شاید زیبایی) که میگویند.

خوب محمد حسین هستم و البته قبلا هم بودم!!!
نزدیک به 3سالی میشه که سه تار رو نزد استاد همیشه زنده در قلبم جناب هومن عطار (در تبریز) شروع کردم و البته مدتهاست که برای تلمذ ساز پیش ایشون نرفتم.(بماند.....)

آقا این چه وضعشه؟(مزاح) همه برداشت آزاد!!! بابا مگه از آزادی چی پیدا کردین؟!!( سوپر مزاح) راستش مدتهاست که سه تار زندانی نزده ام! و شاید بهتره بگم سه تار رو سنتی نزدم به عبارتی هرچی درونم تمنا کرده و پنجم اجازه داده یه صداهایی در آوردم(از کلاسیک و پاپ و راک و فلامینگو و .... ) شاید بشه شبیه کارهای محسن نامجو دونستشون( البته ...!!)

الان دقیق نمیدونم چه جور "چیزی" بذارم که قیافه تقریبا درستی از من بین دوستان واضح بشه....

در خودم همچین حوصله ای نمیدیدم که با این تایپ کند اینهمه مطلب بنویسم!

خوب اما "سر و صدا" = "قیل و قال"
You can see links before reply_thread
این آدرس یک فتوبلاگ هست که من در کامنت یک عکس دو قسمت سه تار زدم. میتونستم فقط آدرس صدا ها رو بدم و خلاص اما دوست دارم چند کلمه توضیح که در مورد صدا ها نوشتم خونده بشه(آدرس فایل های صوتی عوض شده و این ادرسهای پایینی معتبر است) به هر حال اگه کسی فقط صدا میخواد بفرماید:
1-You can see links before reply
2-You can see links before reply

پ.ن: به نوعی دیدگاه این فقیر به هنر و موسیقی کمال گرایانه و "عرفانی" است (گرچه در خود آثاری از این زیبایی ها نمیبینم)
پرحرفی کردم افتضاح...(شرم سارم)

آقا/خانم هرچی فحش و بد و بیرا دارید بگیدا من ناراحت نمیشم!
اگه با اقبال مواجه بشه حتما ادامه میدم( منتظر حرفاتون هستم)
حق نگهدار

heiran
Tuesday 6 January 2009, 05:00 PM
میشه بگید چقدر باید صبر کنم تا اساتید آفتابی بشند؟!!

بابا انصاف نیست این نو آموز کم توان رو اینطوری تحویل نگیرینا!!

من همچنان منتظرم - نظرات دوستان واقعا مهم هست برام و راه گشا انشا...

Majed
Tuesday 6 January 2009, 09:17 PM
سلام دوست من....

اول از همه خیلی خوشحالیم که شما رو تو جمع دوستانه خودمون میبینیم....

دلیل اینکه دوستان تا حالا نظر ندادند به این خاطر هست که به هر حال محرم و خیلی ها درگیر عزاداری و هیئت و .... هستند.....

کمی تامل کنی جواب های دوستان هم به این تاپیک اضافه میشن..

اما نظر من...

بسیار جالب و شنیدنی بود و تبریک میگم بهتون... توضیحاتتون رو که خوندم واقعا اون حسی رو که میخاستی رو تونستی منتقل کنی..

اما در فایل اول در ثانیه ی 18 تا 25 2 تیکه احساس میکنم فالش میشه... شاید از عمد این کار رو کردی.... به خضوض اینکه گفتی تیریپ محسن نامجو هم کار میکنی.... اما اگر این طور هم بوده به نظر من زیاد جالب نیست...

Majed
Tuesday 6 January 2009, 09:48 PM
در مورد تراک دوم هم باید بگم چند جا دست راستت (البته اگه دست راست 3تار میزنی) کم میاره...

یکی 2 جا هم خارج میشه... البته اگه اینم از عمد نبوده باشه...

ولی این کارتون هم بسیار شنیدنی و زیبا بود.... خوشحال میشم شما رو تو ادد لیست یاهو داشته باشم...
؟آی دی من تو یاهو دقیقا همین هست..

موفق باشید

heiran
Tuesday 6 January 2009, 10:23 PM
خوشحالم که قابل دونستید جناب ماجد جان...

در مورد "فالش" های ترک اول آنها دقیقا عمدی هست و اشاره کردم به وضع نابه "سامان" بیشه... خواستم با اون فالش ها بی نظمی و نا هماهنگی رو برسونم گرچه خوب...

در مورد محسن نامجو هم بگم که من چند تا آهنگ بیشتر ازش نشنیدم! وکلا به عقیده خودم از اینها تاثیر گرفتم تو سه تار زدن: به ترتیب: ذوالفنون-علیزاده-شعاری و هر سه رو واقعا میپسندم اما گوش دادن به موسیقی های مختلف مثل کلاسیک و سولوهای گیتارالکتریک و سنتی و هرچی دم دست باشه! باعث شده کارهام مثل نامجو در یک سبک معین نباشه (البته بگم که تقریبا پاپ گوش نمیدم و رپ) خدا به دور کنهD:

یاهو ای دی این فقیر هم تقدیم شما (البته امیدوارم توفیق حضور در فضای مقدس یاهو بهد از هفته ها نصیبم بشه!

kimia_mh_sedaghat@yahoo.com



ممنون...

Kamanche
Wednesday 7 January 2009, 02:55 AM
سلام
اول تشکر میکنم ازتون به خاطر جسارتی که داشتید . چون معمولا واکنش به این جور کارها بین بعضی موسیقیدانان مساویست با در خطر افتادن موسیقی ایرانی و توهین به روحانیت موسیقی ایرانی و ...

اما بعد از چند بار گوش دادن یه چیزی به نظرم رسید که از شما بپرسم .
این که چطور به این شیوه از نواختن رسیدید ؟
در مورد قطعه هم یه سوال داشتم که از پیش ساخته شده س یا در لحظه نواخته شده ؟

اگر نظر من رو بخواهید
از ایده ی کارتون رو خیلی خوشم اومد .من اینطور برداشت کردم که واقعا این موسیقی ، موسیقی روح شماست. کپی شده از جایی نیست .خودش داره غلیان میکنه و بیرون میاد . البته اینو از طرز بیان مطالبتون در پست اول حدس زدم . .

اما به نظرم هنوز اون عناصری رو که لازمه ی این موسیقیه خوب نشناختید یا بهتر بگم شناختید ولی نمیدونید اونها رو چطور سوار قطعه تون کنید .
بعضی جاها نمونه های خوبی نواختید . شاید یه نمونه ی خیلی کوچیکش همون فالشی هاییست که خود شما هم بهش اشاره کردید .
یه نکته ی دیگه هم روند ملودیه . انسجام در روند ملودی . که یه مقدار به سوال دومم مربوط میشه و این که قطعه رو در لحظه نواختید یا نه ؟ . این انسجام رو من همیشه حس نکردم . بعضی مواقع لنگ میزنه و بعضی جاها فوق العاده س .

ببخشید دیگه خیلی زیاد شد .
بازهم تشکر میکنم ازتون و تبریک میگم .
به امید اینکه کارهای بهترتری ازتون بشنویم .

heiran
Wednesday 7 January 2009, 12:08 PM
بسیار سپاسگذارم آقا؟! ویشتاسب عزیز ...

همیشه نظراتتون زیبا و لطیف بوده ( تو کارهای علی آقا دیدم)

1- راستش این نوع نواختن لازمش دوریه طولانی مدت از کلاس و استاد هست!!! مدتهاست که پیش استادم ساز نزدم و نمیدونم اگه بشنوه چه عکس العملی نشون بده! اینجوری بگم که موقع موسیقی نواختن هست که فقط خودم هستم و خودم به همین خاطر چیزی به خاطرم نفوذ نمیکنه... فکر میکنم گوش دادن نا متعصبانه به اکثر موسیقی ها و اینکه تلاش کردم هرچیزی که شنیدم رو سه تار پیاده کنم! حتی سمفونی های بزگ رو!!!!!!!!! ( که البته یک صدمش رو شاید تونسته باشم) و متاسفانه همش هم گوشی بوده.
یکی دیگه اینکه من زیاد اتود میزنم اونم بیشتر به این خاطر که روحیات اخیرم با اتود و حرکت و شتاب سازگارتر هست.
و نکته دیگه اینکه به سه تار به عنوان "سه تار" نه بلکه به عنوان چیزی که بشه باهاش صدا در آورد نگاه میکنم( به همین خاطر خیلی پایبند تکنیک ها و اصول سه تار نبودم) که ایکاش این حس بعد از اتمام کامل اصول صورت میگرفت...

2-در مورد بداهه بودن باید عرض کنم تا وقتی ساز رو دست نگرفتم "هیچ چیزی" تو ذهنم نیست برا نواختن... واقعا فاصله فکر کردن(ساختن قطعه) و نواختنش کمتر از ثانیه هست و دوست دارم هر روز این فاصله رو کمتر کنم و ایده خوبی هست به نظرم برای رسیدن به زمان حال!
یه چیزی هم بگم : اونم اینکه آنقدر بداهه زدم که کمکم تنها چیزی که از موسیقی دستم مونده همین بداهه زنی است! یعنی تئوری موسیقی روز به روز داره از ذهنم پاک میشه( البته متاسفم از این موضوع)
مثلا همین دیروز (تاسوعا) نشستم و 5تا بداهه زدم برا نت آهنگ! که دوتاشم ضربی بود(چهار مضراب) راستی یه قطعه شش هشتم بر اساس یکی از کوارتت های بتهوون هم توشون هست!!!{البته این یکی دیگه بداهه نبود بلکه سفاهه بود!!!}( واقعا خنده داره)...

اما راجع به انسجام و عناصر زیبایی شناختی و غیره من چیزی به جز گوش خودم تا حالا نداشته ام و معترفم به اینکه چیزی زیادی نمیدونم

در مورد تقلیدی یا مستقل بودن آثار هم میگم که یه جوری شدم که اگه ولم کنند روزی راحت 2ساعت موسیقی میسازم!!( البته اگه بشه اسم موسیقی روش گذاشت)

خیلی پر حرفی کردم.
دلیل اینکه خیلی منتظر نظرات دوستان بودم و هستم اینه که اساتید پیشنهادی برای این وضعیت نه چندان مشخص من تو موسیقی بدند...
( حرف خیلی دارم از خودم از موسیقی که انشا... اگر قابل دونستید حتمت تمنای راهنمایی و مشاوره خواهم داشت)

با سپاس و امتنان

endvb6
Wednesday 7 January 2009, 12:25 PM
یه سؤال. شما سه تار می زنین چرا عکس آواتارتون ویولونه؟؟؟

heiran
Wednesday 7 January 2009, 12:35 PM
مشکلی نمیبینم در این عدم تناسب!

به قول اون شاعر که میگه: گل ها همه آفتاب گردانند! من هم میگم: سازها سه تارند!!!!!!!!!

1-من همه سازها رو دوست دارم
2-این عکس رو کلا دوست دارم و نوازنده ویولون توش احساس خوبی رو القا میکنه
3-ویولن رو به عنوان یکی از قویترین و کاملترین سازها میپسندم=میپرستم و کلا خوبه دیگه!!!
4-شما عکس خوب از سه تار پیدا کنید ما آواتار میکنیم!

مرسی

endvb6
Wednesday 7 January 2009, 12:47 PM
فکر کنم شما خواهر گرامی باشی چون به آیدیت نمی خورد برادر گرامی باشی. پس همون خواهر گرامی احتمالا. عجب قطعات پر حس زیبایی. وقتی شنیدم فکر کردم که ما همزادیم. چون هرچی تو فکر ما بود شما زدی. کاش ما هم زودی پیشرفت کنیم تا بتونیم فکرامون رو پیاده کنیم. از چند آوایی های زیبات هم ممنون. نظرات تخصصی تر باشه با علی آقا که معلوم نیست کجا هست. (استغفرالله. علی جون اگه دستم بهت نرسه. بخش سه تار از خلوتی مرد. از دست این ویوونیستا:au)

heiran
Wednesday 7 January 2009, 01:47 PM
ممنون دوست خوب!

والله اگه پست اول رو یه نگاه کوچیک ملطوف کنید اسم این حقیر کمترین رو میبینید!( متاسفانه یا خوشبختانه من برادر هستم)!!

محمد حسینم و اسم " کیمیا" رو هم فقط به این خاطر که از آرایش حروف توش خوشم میاد استفاده کردم البته از معنیشم خوشم میاد

به امید روزی که همه هنر دوستان جایگاه اصلی خودشون رو که همون " کیمیا " بودن هست درک کنند و بهش نائل بشند

در مورد قطعات هم لطف دارید منم خیلی خوشحال میشم وقتی یک هم احساس پیدا میکنم...

راستی این ویوونیستا کیه؟(چیه)؟!
مرسی

endvb6
Wednesday 7 January 2009, 01:52 PM
سوتیییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی یییی...خوبه سه بار پستتون رو خوندم تا حرفاتون رو بفهمم و اسم محمد حسین رو ندیدم.:j من کارای نامجو رو خیلی دوس دارم. شما فالشی هایی داشتین که اگر چه مثل نامجو نبود ولیی بجا متناسب با حس و زیبا بود. خوشحالم که مثل شماها هستن تو این سایت. به امید کارهای بیشتر شما رو سایت.:give_rose:

heiran
Thursday 8 January 2009, 01:18 PM
از همینجا بنده جناب علی آقا رو تهدید میکنما:D

آقا اگه نظر ندید هر روز کار میذارم تو فروم هاا اونوقته که دیگه اینجا بلبشوری میشه که نگو و نپرس:D

AliB
Friday 9 January 2009, 02:07 PM
محمد حسین عزیز سلام
تحدیدت عمل کرد البته نه برای جلوگیری از کار گذاشتن بلکه برای تشویق شما به انجام این کار.
من دو کار رو گوش دادم. ابتدا بگم که با نظرات ویشتاسب موافقم به نکات خوبی اشاره کرده بود. اول باید جسارت شما رو در بیان احساست تحسین کرد و اینکه رابطه ی خوبی با موسیقی و سازت برقرار کردی . البته بگم از این حرفت که گفتی به سه تار به عنوان ابزار تولید صوت نگاه می کنی صرفا خوشم نیومد و باهات موافق نیستم اصلا. شخصیت صوتی ساز در محتوای ارایه شده توسط اون و رنگ آمیزی صوتی و بسیار موثره . بگم کار دومت جالبه . خلاقیت خوبه در پرده گردانی و ملوذی زدن . خودت خوب توضیح دادی در مورد عوامل موثر در ترکیبات ساز زدنت. صدای بدی هم از ساز در نمیاری اما جا داره هنوز. باید کلاس بری و آموزش ببینی و رها نکنی . اگر شعاری و یا ذوالفنون و یا علیزاده(که کلاس نداره الان ظاهرا) دوست داری باید مستقیم بری پیششون تا با ظرایف کار آشنا بشی از نزدیک. به نظر من تو قطعه ی دومت مضراب بندیت خیلی ساده است و جا داره برای این ریتم از مضراب بندی دقیق تری استفاده کنی. نکته ای که تو کارت جالب و ارزشمنده اینه که به حس و حالت و دینامبک توجهت خوبه . در کل ذهن خلاقی داری و بگم تو یه دوره هایی زمانی که من اندازه ی شما ساز زده بودم همینقدر روی سازبه قول خودت خرچنگ قورباغه کاری می کردم :ztrompette6: و البته از این کارم راضی ام چون بعد از گذشت 10 سال الان این حرکات به من کمک زیادی کرده و جالبه که حست به من نزدیکه الان هم از این کار ها می کنم البته با کمب تفاوت. خلاصه اینکه دو صدایی هات جالب بود . ملودی یه قسمت هاییش جدا جالب و تاثیر گذار بود اما یه جاهایی پرت می شد(نکته ی ویشتاسب دقیقا) به نظر من باید بیشتر مطالعه کنی و کارت رو اصلوب مند کنی . در مورد آکورد ها و فواصلی که میزنی :) اینکه در چه مدهایی پرده گردانی می کنی. اما در کل موسیقیت جالبه و البته از درونت میاد و باز البته درونی که هنوز مال تو نیست و با رنگ علیزاده و ذو الفنون رنگ شده . باید دنبال صدا و حالت مطلوب خود خود محمد حسی باشی اون هم با تسلط بر شیوه ی نوازندگی سه تار و درک ظرایف شیوه های گوناگون(که می دونم در این کار باهوشی و خوب میگیری مثل بازی با ملودی و ریتم ها که خیلی شبیه کارهای علیزاده بود و خود مکانیزمشو درک کردی به نظر من) در کل رها گذاشتن حس خوبه اما بهت توصیه می کنم برای اینکه کاری که انجام می دی از وزن هنری و انسجام مفهومی و بیانی برخوردار باشه حتما شیوه ی آموزش کلاسیک و اصولی رو رها نکن. به فراگیری ردیف و اصلوب بیان موسیقایی در موسیقی ایراین بپرداز و اگر به موسیقی کلاسیک علاقه مندی یک ساز کلایسک با اصولش کار کن تا بتونی به صورت هم عرض و باز هم اصولی اونها رو روی سه تار پیاده کنی.
اینها در راستای مسیری بود که انتخاب کردی و داری پیش میری و البته شیوه و مسیر مطلوب و شخصی خود من متفاوته و من سعی کردم از این منظر نگاه نکنم.
باز هم کارهات رو ضبط کن و روی این کارهات هم بیشتر کار کن و صیقل بزن بهشون.
در کل به نظرم با استعداد و مستعدی و ذوق خوبی داری و ارتباط خوبی با موسیقی برقرار کردی ولی آموختن و تلمذ رو رها نکن.
پاینده باشی.

endvb6
Friday 9 January 2009, 03:19 PM
به به. بنازم به این همه دید و نظر تخصصی. علی جان، نمیای نمیای، وقتی میای ناجور میاییاااااااااااا. حال کردم. نظرت به من هم خیلی کمک کرد. دمت جلز و ولز.:ilovemusic:

heiran
Friday 9 January 2009, 03:25 PM
بسیار سپاسگذر و ممنونم جناب علی آقا...

اگه لطف کنید در مورد نقاط قوت و ضعف ملودی ها دقیق آدرس بدید تا بتونم بهتر متوجه بشم کجاهاش خوب یا بد بود...

راستش در مورد اینکه گفتم سه تار صرفا یه وسیله صدا درآوردنه خودم بعدا یکم ناراحت شدم!!! بالاخره هرچی باشه عشق اول من بود و الان هم هرچی دارم از همین ساز رهوار دارم و جنس صدای هر ساز رو مثل شما ماثر و نافذ میدونم... شاید علاقه بیش از پیش من به موسیقی کلاسیک و دسترسی نداشتن به سازی کلاسیک!! بیشتر باعث شده من جنس و بیان سه تار رو "به عمد" فراموش کنم تا گاه بهتر بتونم به فضای کلاسیک که (معمولا با فضای سنتی فاصله دارد) نزدیک بشم. {تونستم برسونم مطلب رو؟؟}

در مورد خود ساز عرض کنم که سه سال پیش با نازلترین قیمت این "عطا" رو گرفتم و با اینکه تو این مدت و در اثر نواختن های دیوانه وار و حریصانه من که گاه به 10ساعت در روز میرسید صداش خیلی بهتر شده اما مشکلاتش بی شماره و به کمک خدا در فکر آپ-دیت هستم!!!

ازطرفی من نمیدونم آیا کار عقلانی ای هست که بخوام الان یک ساز کلاسیک رو شروع کنم؟!!( تنها گزینه ها در ذهن من ویولن و پیانو هست) که فراگیری اصول اولیه ویولن هر مرد شیرافکنی رو از میدان بدر میکنه و البته قیمت پیانو هم همین بلا را سر همان مرد شیر افکن درمیاره!!!

راستش علی آقا یه راه هم فکر میکنم هست اونم اینه که به طور تخصصی روی سه تار تمرکز کنم و به حدی برسم که بتونم قطعات کلاسیک و سنتی رو هم با این ساز اجرا کنم( مثلا مثل کیوان ساکت!!_که حس میکنم شما زیاد از کاراش لذت نبرید_ البته فقط حدسه. آیا همینطوره؟ راستی من امروز از پست شما فهمیدم که ضاهرا کیوان ساکت استاد نداشته است که بسیار هم بعید به نظر میرسد. خوب "جو ساتریانی" هم همینطوری بود و بعد از مرگ موزیسین مورد علاقش کار فراگیری موسیقی رو آغاز کرد... فکر میکنم کیوان هم بهد از علینقی وزیری نشست رو قطعاتش کار کرد.{البته فقط فکر میکنما})
و در همین راستا اصول هارمونی و آهنگسازی رو هم با همین سهتار و البته با متد غربی و کلاسیک پیش ببرم و اینجاست که بحث همون لحن و جنس صدای ساز مطرح میشه...

چندی قبل تو این فکر بودم که آیا میشه سه تار رو وارد ارکستر کرد!!!!!!؟ مثلا با افزایش وصعت صدایی و البته تغییراتی در جنس صفحه و ... برای افزایش واخوان و مسائلی از این دست!!!

در کل ببینید مدتی است که با احساساتی دست و پنجه نرم میکنم که نمیدانم پاسخی برایشان در موسیقی سنتی وجود دارد یا خیر.

مثلا شما فرض کنید حس "خشم" (البته خوشبختانه فعلا مبتلا نیستم و فقط مثال هست) این حس را آیا شما میتوانید با سه تار القا کنید.. با اینکه کلا موسیقی سنتی فکر میکنم در این امر کم توان باشد خود ساز نیز مهم است چنان که با تار شاید بیشتر از سه تار این کار قابل اجرا باشد...

یا مثلا در ابراز عشقی که در حال فوران است/ دارد میجوشد/ غل غل میکند و شما را میسوزاند و شما چاره ای جز فریاد زدن ندارید و اینکه های بکشید: ای وای ای عشق :سوختم و خاکستر شدم... مرا دریاب!!! ای خدای اسمانها ... در این حال( که البته در هنر شرقی هم به وفور هست و البته شاید همچون عشق متعالی ای در هنر غربی و موسیقی کلاسیک اصلا تعریف نشده باشد) بله در این حالت من حس میکنم تار بهتر میتواند زجه و ناله کند تا سه تار که مینشیند گوشه ای و آرام آرام میگرید ... بدون فریاد و فغان ...( چه چیزهایی گفتم. عفو کنید...گزافه گویی شد)

در مورد ادامه کار با یک ساز دیگر من به تار هم فکر میکنم که لا اقل به احساسات شرقی و عرفانی مان کامل پاسخ بده. (البته جایز نیست دیگه اینقدر هم در حق سه تار اجحاف کنیم)( در خیلی مواقع بالاتر از سازهای دیگر است و این رو با دلایل فنی میتونم اثبات کنم)
حالا به نظر شما میشه با سه تار به همه حالت ها پاسخ داد؟
مطمئنم شما خودتون در "گیر" برخی ادراکات و اساسات شده اید و میفهمید من چه میگویم. آن مواقع چگونه با سه تار کنار آمده اید؟

راستی اشاره فرمودید که این تذکرات را از دید خودتان نگفتید و در خور وضعیت من بودند. اگه میشه بفرمایید مسیر مناسب از نظر خود شما چیست؟

هدفتان آیا از پیشرفت در سه تار رسیدن به حد اعلای نوازندگیست؟؟

من هدفم ای است که با موسیقی بتوانم کاری بکنم! و موسیقی برایم مهمتر از یک ساز است و البته والبته و صد البته "حقیقت" و هر چیزی که در آن سمت کمکی برایم بکند مهمتر از موسیقی است!!(که شاید هم خود موسیقی باشد) _اشاره به امضای این حقیر_

از اینکه اینهمه شعار دادم جدا متاسفم...

به هر حال من از شما درخواست دارم تمتمی پیزهایی که میتواند در حرکت من مفید باشد( درمسیر موسیقی) لطف کنید و بگید.
در ضمن نظری در مورد بیش از حد بداهه بودن آثار من و اینکه از تئوری فاصله گرفته ام هم میخواهم از شما بشنوم... و یه عاملی هم که نمیذاره برم پیش اساتید مذکور اینه که تئوریم بسیا بسیار ضعیفتر از نوازندگیم هست الان و این عدم تناسب به نظرم چندان جالب نیست حتی اگر بخواهیم خودم را به این بهانه گول بزنیم که موسیقی ایرانی "حسی" است و از دل برمیآید و نیاز به نت ندارد!!!!

یک نکته در مورد سه تر زدنم اینکه: من چون معمولا خوب گوش میدم به صداها متوجه اشکالا بسیار زیادی در نوازندگیم شده ام اما چون کلا یه جوری پادرهوا مانده ام اصلا دقیق نمیدانم چه باید بکنم تا بعد از چند سال پشیمان نشوم.

با سپاس. منتظر ارائه ی بی وقفه "سر و صدا" از این کمترین باشید D:

علی یارتان

heiran
Friday 9 January 2009, 04:37 PM
سخنی با همه دوستان...

یکی از اهداف مهم من از گذاشتن نواخته ها در فروم اینه که ببینم این "صدا" ها چه تاثیری روی اونها(شما)= دوستان من (اهل هنر + دوستاران هنر) میگذاره...

راستی باید میگفتم به دوستان که من تو روانشناسی هم مطالعات هرچند کم ولی علاقه وافر دارم! به همین جهت علاقه مندم ببینم نظر دوستان چیه در مورد این کارها (منظورم نظر فنی مهندسی نیست! بلکه اونچیزی از دلتون برمیاد) در یک کلام آیا این آهنگ تاثیری روی شما داشت؟ اگه بله چه تاثیری داشت؟

اینها برای من همه واقعا و میخوام اینها رویادداشت کنم و قسمتی از مبنای کارهای روانشناختی خودم در آینده ای نه چندان دور(انشا...) قرار بدم.

پیشاپیش-پساپس و بینابین !!!!!!!!!! ممنونم...