PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سازهاي ايراني( تار سه تار سنتور و...) و محدوديت آنها!!!



pianist_h
Thursday 15 January 2009, 09:26 AM
با سلام

من در اين تاپيك مي خوام در مورد مطلبي صحبت كنم كه خودم هم در موردش شك دارم و نظرات زيادي هم دربارش شنيدم

( محدوديت سازهاي ايراني! )

بله. گفته ميشه كه سازهاي ايراني ( مثل تار سه تار سنتور و...) داراي محدوديت هستند و در مطلبي كه خودم چند وقت پيش خونده بودم گفته شده بود كه ((گستره كوچك صوتي)) يكي از دلايل ناقص و محدود شدن اين سازهاي سنتي و اصيل ايراني ميباشد


دوستان عزيز و هنرمند نت آهنگ لطفا نظرات خود را در مورد اين مبحث مطرح فرماييد

با تشكر

endvb6
Thursday 15 January 2009, 09:59 AM
دوست عزیز. هیچ ساز ایرانی ناقص نیست. چه بسا همه دیدند کا کیوان ساکت با تار ایرانی چه کارایی کرد. گیتار الکتریک ناقصه که هیچ صدایی از خودش نداره. گستره صدایی کم هیچ نقصی محسوب نمی شه. همچنین صدای کم. اینها برای غربیا نقصه که دوس دارن همه چیز رو وحشی گونه طراحی کنن. وگرنه هر ساز ایرانی در جای خودش کامله کامله. و زیبا ترین صداهای دنیا از سازای ایرانی در میااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااد . ممنون

AliB
Thursday 15 January 2009, 10:49 AM
امیر جان آفرین... چه گرم و باغیرت دفاع می کنی ....
دوست عزیز بستگی دارد از چه دیدگاه و منظری یک ساز را مورد بررسی قرار دهی. آیا از منظر کاربرد و شخصیت صوتی آن ساز در فرهنگ موسیقایی که در آن این ساز پدید آمده است و یا از دید کلی و مقایسه ی بدون توجه به کاربرد و باز به طور کلی با چه فلسفه و جهان بینی آن ساز را مورد بررسی قرار دهید.
از یک منظر (همان منظری که امیر عزیز با آن به موضوع نگریستند) ساز های موسیقی ایرانی همچون تار و سه تار و سنتور کاملا متناسب با آن کارکردی که باید داشته باشند طراحی شده اند و از این نظر جوابگوی نیاز موسیقی ایرانی هستند. شما به هیچ روی مثلا سازی مثل سنتور را با سازی مثل پیانو نمی توانید مقایسه کنید زیرا اساسا کارکرد این دو به کل متفاوت است و پیانو با توجه به نوع موسیقی که اجرا می کند(برای اجرای آن طراحی شده است) می باید چنین گستره ی صوتی داشته باشد ولی سنتور ایرانی با توجه به موسیقی که باید اجرا می کرده نیز همین گستره ی صوتی برایش کفایت می کرده ضمن اینکه سنتور سازی با این جسته و قابل حمل کجا و پیانوی غول پیکر کجا!
پس بنابر این هر سازی یک محدوده ی صوتی را ساپورت می کند و می توان گفت از این باب و از منظر کارکرد هر ساز در یک فرهنگ موسیقایی نمی توان نقصی را بر آن ساز مترتب دانست. بحث دیگر فواصلیست که بر روی ساز قابل اجراست که در این دو اکتاو و نیمی که بر روی تار و سه تار قابل اجراست فواصل بیشتری از سازی مثل گیتار وجود دارد که شامل نیم پرده ها و سه چهارم پرده ها نیز می گردد بنابر این به طور کامل فواصل مورد نظر قابل پیاده شدن هستند و امکان مدگردی و مدولاسیون وجود دارد. در مورد سنتور کمی از این نظر محدودیت هست چون بدون تغییر کوک زیاد امکان مانور در این زمینه نیست کما اینکه آن هم با جابجایی سریع خرک بعضا امکانپذیر می گردد.
اما از دید انتقادی و باز آن هم از درون فرهنگ موسیقایی ایرانی و نه از دید یک مثلا غربی می توان با کاستی ها و یا مطالبی اشاره و توجه کرد و همچنین برای رفع آن تلاش کرد . مثلا مساله ی کوک کرردن سنتور و یا تلاش برای افزایش حجم صدای سازی مثل سه تار .
ما می توانیم امروزه ساز هایی با گستره صوتی بیشتر طراحی کنیم به نحوی که هم صدای ایرانی بدهد و هم در کارهایی که مدرن هستند و نیاز به گستره صوتی بیشتر دارند مورد استفاده قرار دهیم.
نکته ی جالبی که به نظرم می رسد این است که گرچه ساز هایی مثل تار و سه تار دارای 2 اکتاو نیم گستره ی صوتی هستند اما به دلیل راحت کوک شدن این ساز ها و امکان تغییر کوک مبنا در یک گستره ی دو پرده ای به سرعت امکان هماهنگ شدن با هر ساز دیگری را دارا هستند :) کما اینکه در اجرای اخیر استاد علیزاده با ارکستر سازهای زهی اکراین قطعه ی ترکمن با دو سه تار و یک شورانگیز با ارکستر اجرا شد و رنگ آمیزی های صوتی متنوع و جالبی را از این سه ساز شاهد بودیم و به خوبی با ارکستر هماهنگ بود.
پس عقیده ی کلی من این است که باید از درون فرهنگ موسیقایی به ساز های آن نگریست . به طور کل گستره ی صوتی وسیع مزیتی برای یک ساز نیست به عقیده ی حقیر. هنگامی که طعم صدای یک ساز کاملا مطبوع شنونده ی آن است با همین دو اکتاو و نیم هم به اوج می رسد و لذت می برد و سیراب می شود.
اما می توان در راستای برطرف کردن مشکلات سازها مطالعه و تحقیق کرد و دست به ساخت سازهای جدید زد .
سپاس