PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آهنگسازی فیلم و نیاز دانستن مبانی هنرهای تجسمی و سینما



Khashayar
Sunday 18 January 2009, 04:17 PM
درود
به نظر شما یک آهنگساز که موسیقی فیلم میسازد تا چه حد باید با مبانی هنر های تجسمی و سینما آشنا باشد؟
آیا اصلا آهنگساز نیاز به دانستن این مبانی و آشنایی با سینما و ادبیات فیلم دارد؟
و اگر نیاز به آشنایی با این موارد را دارد آیا آهنگسازان ایرانی با این مبانی آشنایی دارند؟
و چگونه میتوانند با این مسائل آشنا شود که بیشتری بهره را از آن ببرد؟
اگر نظر من را میخواهید نظر من مثبت است.به این معنی که وقتی آهنگسازی قرار میشود که برای یک فیلم،تئاترفنمایش نامه رادیویی و...موسیقی بنویسد علاوه بر آشنایی با مبانی موسیقی و آهنگسازی حتما نیاز خواهد داشت تا با مبانی هنر های تجسمی،سینما و ادبیات نمایشی آشنایی داشته باشد.تا بتواند درک عمیقتر و درست تری از یک فیلم و ... داشته باشد.
حلا این چگونگیفمنابع و... رو بهتره با هم بحث کنیم تا به یک نتیجه مفید و آموزنده برسیم.
تشکر

Mona
Sunday 18 January 2009, 05:08 PM
بحث جالبيه ممنون.
خب نظر منم مثبته ولي تمام اين چيزهايي كه گفتيد حتما به تحصيلات عاليه و دانشگاهي نياز داره.
استعداد هم تو اين زمينه مهمه ولي تحصيلات حتما لازمه!
درباره ي منابع هم كه ميدان انقلاب رو پيشنهاد مي كنم :))
اين بود نظر من!
موفق باشيد

Khashayar
Sunday 18 January 2009, 10:01 PM
درود
مونا جان من هم با تحصیلات آکادمی موافق هستم اما در دانشگاه های ایران خیلی به این مسائل پرداخته نمیشه.مگر اینکه رشته سینما بخونید و یا نقاشی و گرافیک و...اما برای دانستن این مسائل میشه به صورت شخصی هم اقدام کرد.شما که موسیقی میدونی و ساز زدی و تا حدودی با تئوری و مبانی انگ سازی آشنا هستی و قصد داری یک موسیقی برای یک تئاتر بسازی میشه با مطالعه کتاب های مربوطه اطلاعات خوبی به دست آورد.حتی با کتاب های دبیرستان این رشته هم میشه این مسائل رو فرا گرفت.اما چه خوب که در این تاپیک ضرورت فراگیری این مسائل رو هم بررسی کنیم.
تشکر

Sensation
Tuesday 20 January 2009, 01:36 AM
درورد بر دوستان
خوب بحث رو تازه ديدم.واقعا بحث زيبايي هست.
من هميشه عاشق موسيقي فيلم بودم لبته تلاش هايي هم كردم اما خوب طبيعت موسيقي فيلم با يك موسيقي عادي و حتي حرفه اي كاملا تفاوت خواهد داشت.

ديدگاه ها در موسيقي يك فيلم بر تجسم - واقع بيني - تصور و داستان پردازي فوق العاده قوي استوار هست.
در اصل موسيقي فيلم يك Promo ‌از كل فيلم هست يا بهتر در بردارنده مسير اوليه فيلم.

مثلا شما زماني كه فيليم با مضمون Cobra 11 رو نگاه ميكنيد مدام در حال اكتيو شدن هستيد.
اما در فيلم هاي آلفرد هيچكاك شما از هر صدايي كه به گوشتون ميرسه ترس و دلهره رو احساس خواهيد كرد.

براي مثال من پسرخاله اي دارم كه الان مشغول فراگيري اين بخش هست.
زيباترين ديگاه هايي كه من در اين شخص بعد از شروع فعلايت ديدم اين بود كه تمامي تصاوير رو به زيبايي تفسير - آنالايز و بازبيني ميكنه.

ارتباط بين اجزاي موسيقي يك فيلم هم بخشي هست كه واقعا مهم هست.
تجسم كردن - هنرهاي تجمسي - رسم فني - شيوه هاي صدابرداي در محيط هاي مختلف و تمام اين مسائل دست به دست هم ميدن تا موسيقي يك فيلم به زيبايي به پيش بره.اما باز هم سرمد تمامي اينها تجسم و تصوير پردازي و ارتباط تصاوير با موسيقي در حال پخش هست.

به همين دليل هست كه بعضا با برخي از فيلم ها به خاطر موسيقي زيبايي كه دارند ارتباط بيشتري برقرار ميشه.
براي مثال فيلم love Story‌ !‌ فيلمي ساده و بي آلايش هست ( اما حرفه اي نيست ) اما موسيقي هاي فيلم تمام و كمال مشغول ايجاد احساس دلتنگي - علاقه - عشق و عاطفه هست.

در فيلم پدرخوانده هم اگر اشتباه نكنم اكثر موسيقي ها گرايش به سمت پشيماني - ندامت - و شايد تلفيقي از اين دو باشه.

در نهايت تمامي اينها بايد بر پايه تسلط به محيط - رنگ بندي محيط - تجسم محيط - هنرهاي رايج - ارتباط موسيقي با اشكال و ماديات استوار هست.

شايد بسياري از دوستان بر اين عقيده باشند كه اين علوم اكتسابي نيست و ذاتي هست.
اما اگر واقع بين باشيم ميينيم كه در دوران تحصيلي اين بخش از موسيقي راه هايي رو آموزش ميبينند كه ديد اون ها بيش از بيش نسبت به فلسفه موسيقي فيلم و داستان پردازي براي موسيقي فيلم آشكار خواهد كرد.

ساده ترين مثال :‌
بر بسياري از فيلم ها صداي بارون و رعد و برق رو بارها شنيديد.
اما آيا هميشه حسي كه از اون گرفتيد يكسان بوده ؟

مسلما نه !
چون در كنار اين صدا - افكت ها - اشكال - اطراف - تجسم محيط - محيطي كه موسيقي بايد ارتباط با مخاطب و محيط جاري فيلم برقرار كنه وغيره همه با هم تفاوت خواهند داشت.

بر پايه اين قبيل عناصر شما هيچ وقت در چند فيلم يكسان ( مگر در ژانرهاي يكسان ) اين حس مشترك رو نخواهيد داشت.


اين بحث واقعا به قدري گسترده هست كه مدت ها نياز به بحث هست.
با تشكر.

Leon
Tuesday 20 January 2009, 01:58 AM
ساخت موسيقی برای فيلم واقعاً سخت هست!يک آهنگساز با در نظر گرفتن يک الگو مثل عشق و يا صلح و يا جنگ و...موسيقی پديد مياره ولی در مورد فيلم،لحظه به لحظه تحت تأثير فراز و نشيب های فيلم هست و به راستی که معنی آهنگ ساز در ساخته و جلا دادن به ساختار کل فيلم کمتر از فيلمنامه و کارگردانی نيست.برای مثال من خودم فيلم از کرخه تا راين رو هنوز نديدم ولی موسيقی اين فيلم برای جذاب تر بود البته در دوره خودش!

وقتی به آثار بزرگترين هنرمندان آهنگ ساز قرن نگاه ميکنيم مثل John Williams ,ميبينم که در عرصه موسيقی فيلم با بتهوون و موتزارت هايی با فرمت های ديگه آشنا هستيم!

موسيقی فيلمDuel ساخته اسپيلبرگ و يا حتی تا ژوراسيک پارک و از همه مهم تر فيلم شيندلر ليست که تمام احساسات فيلم با ويلن و آهنگ زيبايی , به اوج ميرسه و بی اختيار انسان رو چنان مجزوب خود ميکنه که انتهايی براش نميشه تصور کرد.يا در فيلم 1429 آهنگ ساخته شده ونگليس فيلم رو جاودانه ميکنه يا حتی فيلم Blade Runner.

در فيلم پيانيست،ساخته کشور لهستان و برنده چندين جايزه بين المللی،آهنگ های انتخابی از شوپن فيلم رو به جايی ميباره که تصوير و موسيقی در هم حل ميشند و روحی تازه به هر لحظه از فيلم ميده.


موسيقی فيلم يکی از شاخه های موسيقی و بخش های بسيار بسيار مورد علاقه من هست خيلی دوست داشتم به عنوان آهنگ ساز فيلم،فعال بودم ولی در حد حرفه اي واقعاً در دنيا ی امروز واقعاً بايد موتزارت زمان حال بود!!!

Khashayar
Wednesday 21 January 2009, 01:12 PM
درود
تشکر فراوان به خاطر صحبت های زیباتون.همون طور که دوستان گفتند این بحث خیلی گسترده هست ولی خرسندم که در همین پست های ابتدایی مطالب خیلی خوبی بیان شد و امیدوارم این نظرات ادامه پیدا کنه.
موسیقی فیلم از همان ابزار موسیقی های دیگه استفاده میکنه مثل هارمونی ارکستراسیون و ملودی و ریتم و.....اما تفاوتی که در بکار گیری این ابزار وجود داره اینه که در موسیقی فیلم باید به صورت کاملا هشیارانه و حساب شده و با صرفه جویی استفاده بشه.
بهتره به سالها قبل و به اطراف سالهای 1895 به بعد یه سفر کوتاهی بکنیم.به زمان برادران لومیر و...به زمانی که نخستین فیلمها با عنوان فیلم های سامت ساخته شد و موسیقی متن این فیلمها عموما تشکیل میشد از تک نوازی یک پیانو به روی تصاویر که باز معمولابه صورت ایمپرووایز نواخته میشده اند.
اما حقیقتا این طور نبوده که تمام این پیانو نوازی ها بر اساس متن و موضوع فیلم بوده باشه.بلکه در آن زمان معمولا به خاطر صداهای مزاحم دستگاه های پخش و پروژکتورها و... پیانو نوازان قطعات کلاسیک و ... را مینواختند.
بعد از مدتی نوازندگان شروع به نواختن قطعاتی کردند که به نظرشان با متن و حرکت و موضوع ودیگر چیزهای فیلم هماهنگ بوده.و دوباره بعد از مدتی در این بین به نواختن بداهه هایی کردند که بر اساس برداشت خودشان از فیلم بوده.به گمانم در همین هنگام بوده که سازهای دیگر از جمله خانواده ویولنها و سازهای بادی مثل ترومپت و هورن و .... نقش افکت ها رو در سینما و در کنار تک نوازی های پیانو بر عهده بگیرند و جالب اینجاست که در این دوره همه این موسیقی های فیلم به صورت زنده و در سینما نواخته میشده و طبیعتا هر اجرا با اجرای قبلی و بعدی خود تفاوتهایی داشته.که نمونه این رو ما در ایران هم داشتیم.با این تفاوت که در ایران از سازهای ایرانی به خصوص کمانچه و ضرب و تار و نی و... استفاده میشده.بعد تقریبا میشه گفت که در اینجا بود که موسیقی فیلم به وجود میاد.البته اگر موسیقی تئاتر و اپرا و دیگر نمایش های زنده رو به حساب نیاریم.
فیلم تولد یک ملت با آهنگسازی دیوید وارک گریفث نخستین فیلمی است که موسیقی جدی فیلم رو به خود دید.که با تقریبا 70 نوازنده به صورت ارکستری بزرگ اجرا شده.
اولین موسیقی های فیلمی که ظبط شد توسط کمپانی برادران وارنر بوده که در صفحات قطوری به نام ویتافون به همراه فیلم عرضه میشده که درون این صفحات صداهای فیلم از هنرپیشگان و موسیقی گرفته تا افکت ها و... وجود داشته.ولی مشکل عمده این صفحات این بوده که تطبیق دادن ان با خود فیلم کار بسیار سختی بوده و گاهی مدتها وقت نیاز بوده تا این صفحه با فیلم منطبق بشه.و قابل پخش بشه.
و سر انجام در سال 1929 با تولد سینمای ناطق در حاشیه های نوار های سلولوزی فیلم،یک قسمت برای ظبط موسیقی در نظر گرفته شد.و موسیقی فیلم رنگی دیگر به خود گرفته.و امروزه هم میبینیم که با ورود دیویدی ها و دیگر تکنولوژی ها موسیقی فیلم تا چه اندازه دچار دگرگونی شده.موسیقی فیلم به راستی راهی طولانی و پر فراز و نشیب را پیموده تا به اینجا برسه.
و امروزه موسیقی فیلم تحت تاثیر مکاتب گوناگون،فلسفه ها و ..... هم قرار گرفته.با تولد سینمای تخیلی و علمی نوع جدیدی از موسیقی فیلم هم متولد شده.
در یک فیلم موسیقی به انواع گوناگونی تقسیم میشه مثل تم اصلی فیلم ،موسیقی میان پرده، رو گذار ،زیر گذار و....... به کار میره که همه این ها با شناخت عمیق آهنگساز از موسیقی و مبانی فیلم سازی و مبانی تجسمی و مکاتب و.... به کار میره.
قصد تعریف تاریخ موسیقی فیلم رو نداشتم و سعی بر این داشتم که خیلی خلاصه بگم این مطالب رو تا بعد از شناخت خیلی مختصر این تکامل به ضرورت های دانستن نکات دیگر مثل فیلم سازی ادبیات فیلم و هنر های تجسمی و ....در ساخت موسیقی فیلم بیشتر بپردازیم.و ببینیم برای ساخت یک موسیقی فیلم علمی و اصولی به دانستن چه چیزی نیاز داریم.و باید چه کنیم.
«طوفان زندگی» ساخته اسماعیل کوشان رو زمانی که استادان ابوالحسن صبا و روح الله خالقی برایش آهنگ سازی کردند در نوع خودش بی نظیر بوده مخصوصا با صدای بنان و ایران علم، بسیار جالب و منحصر به فرد بوده در زمان خودش.با این که در آن زمان خیلی موسیقی فیلم در ایران باب نبوده و خیلی متفاوت و تخصصی بهش نگاه نمیشده.ولی تطبیق موسیقی این فیلم با خود فیلم چیزی است که خیلی جالب توجه است.ولی امروزه با وجود این که اهنگ سازان خوبی در این زمینه داریم گاهی شاهد هستیم که کل موسیقی یک فیلم خوب تشکیل شده از یک اهنگ پاپ با صدای خاننده و ملودی اون اهنگ به عنوان تم اصلی در فیلم.و این یعنی پس رفت.بیشتر بازی هایی که روی ملودی های احساسی و هیجانی و حجیم که باعث میشه بیننده در یک لحظه به وجد بیاد و بعد خاموش بشه. و جالب اینجاست که تناسب زیادی هم با موضوع فیلم نداره.مثلا برای تمام صحنه های عاشقانه،ناراحتی و غمگینی،مرگ و ...... با انواع فیلم برداری و ... موسیقی رمانتیک به کار میره!!!!!!
از اینها که بگذریم به وضع خیلی بد نشر کتاب و مقاله در زمینه موسیقی فیلم در ایران هستیم.که شاید در کل 2 تا 3 کتاب در این زمینه باشند که اونها هم بار معمومات کافی و به روز را ندارند.و پیشکسوتان این رشته هم به خود زحمتی نمیدند که مقاله و یا کتابی در این زمینه به وجود آورند و تجربیات و دانش خودشون رو در اختیار جوانان بگذارند. وضع ترجمه هم که...!
پس ما مجبور هستیم دست در دست هم بدیم و با هم در این زمینه اطلاعات به دست بیاریم و با هم به اشتراک بگذاریم و در موردش صحبت کنیم تا شاید بعدا به مقاله ای تبدیل بشه کارا و در اختیار دیگران قرار بگیره.
به نظرم خیلی طولانی و پراکنده شد.خیلی خیلی صحبت دارم در این زمینه ها که در فرصت های بعدی مینویسم.منتظر نظرات و صحبت های خوب شما دوستان هم هستیم.
تشکر