PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ايران، جهان چند فرهنگی



Leon
Wednesday 11 February 2009, 04:01 PM
گروه موسيقی کومبو نيشنز، Combo nations، در سال ۲۰۰۰ در نروژ تشکيل شد. اين گروه، از نوازندگانی از هند، گامبيا، سنگال، ايران، چين، مراکش و برزيل تشکيل شده و سرگرم آفرينش نغمه هايی است که ملودی های آن، از سرزمين مادری اعضايش سرچشمه گرفته است.
شمار چنين گروه هايی که نه تنها نوازندگانش مليت ها و فرهنگ های مختلفی دارند، بلکه آفريده های هنريشان نيز تلفيق و ترکيبی از فرهنگ و هنر جوامع گوناگون بشری است، در جهان امروز اندک نيست.
همزيستی فرهنگ های متفاوت و متنوع باعث شده که اصطلاحاتی نظير تنوع و تکثر فرهنگی بيش از هر زمان ديگر مورد توجه و بررسی قرار گيرند.


جاويد افسری راد، نوازنده ايرانی و سرپرست اين گروه، خود درباره تشکيل گروه کمبو نيشنز می گويد: "با افزايش در هم تنيدگی جوامع انسانی مختلف و نياز به بازنمايی وجوه مختلف مولفه های هويت بخش جوامعی که در برگيرنده زيست همزمان چند فرهنگ هستند، بحث تنوع و تکثر فرهنگی در جهان امروز اهميتی بسيار يافته تا آنجا که سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد، يونسکو، روز ۲۱ مه را به عنوان "روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفتگو و توسعه" انتخاب کرده است."
همزيستی فرهنگ های متفاوت و متنوع باعث شده که اصطلاحاتی نظير تنوع و تکثر فرهنگی بيش از هر زمان ديگر مورد توجه و بررسی قرار گيرد.
از يک نگاه، جهان امروز جهان کوچک تری است که در پاره ای نقاط آن، فرهنگ هايی کاملا متفاوت اين امکان را يافته اند که در کنار يکديگر حضور يابند و چهره ای نوين را خلق کنند که شايد حتی تصور آن، دست کم تا آغاز قرن گذشته بسيار دشوار بود. با اين حال، چنين واقعيتی، امروز به بخشی مهم از جوامع انسانی بدل شده است.
به نظر می رسد که در ايران نيز، به رغم وجود وضعيتی متفاوت، اين موضوع مورد توجه واقع شده است.
اگرچه ممکن است چنين به نظر برسد که سخن گفتن از يک فرهنگ واحد و ثابت، امروز چندان به واقعيت نزديک نيست، اما در جهانی که به دليل انقلاب ارتباطات، انفجار اطلاعات و تحقق ايده دهکده جهانی، مرزهای جغرافيايی معانی کلاسيک و سنتی خود را از دست داده اند، در فرآيند جهانی شدن، تولد فرهنگی يکپارچه در روند آن قرار گرفته که می تواند به عنوان فرهنگی جهانی و يکپارچه در سطح جهان مستقر شود.
You can see links before replyچالشهای فرهنگی
فرهنگ به عنوان حوزه ای سيال، پيوسته در حال تغيير و تحول بوده، بر ساختارهای سياسی و اجتماعی تاثير گذاشته و از آنها متاثر شده، اما در جهان امروز، بيش از هر زمان ديگری دامنه تاثير پذيری اش از مرزهای سياسی و جغرافيايی و محدوده اقتدار حاکميت های ملی فراتر رفته و در فرآيند جهانی شدن، به يکی از اصلی ترين چالش ها بدل شده است


درواقع جهان امروز، تنها عرصه حضور و حيات وجوه سطحی يا عميق فرهنگ های گوناگون نيست و به نظر می رسد که فرهنگی خاص در فرآيند تبديل شدن به فرهنگی جهانی قرار دارد.
بسياری از صاحب نظران و نظريه پردازان، از اين فرهنگ به عنوان "فرهنگ وارداتی آمريکايی" ياد می کنند که به ويژه با اتکا به تکنولوژی پيشرفته ارتباطی و رسانه ها در اروپا و ساير مناطق جهان گسترش يافته است.
اين تلقی از فرهنگی که در مسير جهانی شدن قرار دارد، اگرچه با مقاومت ها و مخالفت های عمده ای روبه رو شده، اما به طور فزاينده ای در نقاط گوناگون در حال گسترش است و بسياری بر اين باورند که مقاومت در برابر روند اجتناب ناپذير جهانی شدن، نه ممکن است و نه سودی خواهد داشت.
در مقابل، پاره ای حکومت ها، به طور رسمی به مقاومت در برابر فرآيند فرهنگ جهانی پرداخته و شهروندان خود را از گرايش به چنين شيوه ای از زيستن منع کرده اند.
جمهوری اسلامی، در ۲۵ سال گذشته همواره از آنچه که آنرا تحميل فرهنگ جهانی می خواند انتقاد کرده و آن را با شاخص و مشخصه هايی نظير "بی بند و باری"، "بی اخلاقی"، "بی توجهی به معنويات و آموزه های دينی" و اوصافی از اين دست تعريف کرده است.
با اين همه، ارتباط ايران با موضوع تنوع و تکثر فرهنگی، مقوله ای نيست که صرفا به بيرون از مرزها مربوط شود. حضور اقوام و فرهنگ های گوناگون و متنوع در داخل ايران، موجب شده که چنين بحثی، موضوعی داخلی نيز محسوب شود.
به طور کلی آنگونه که کارشناسان امور مربوط به اقوام و اقليتهای قومی می گويند به نظر می رسد که نگاه حاکميت مرکزی و قدرت مستقر نسبت به فرهنگ اقوام در ايران نگاهی در مجموع منفی بوده و همين امر، واکنش هايی را نيز در بين اقوام مختلف ايرانی برانگيخته است.
با اين حال، شماری از کارشناسان بر اين باورند که روند موجود به سمتی است که حکومت ها را در نهايت وادار به تجديد نظر در نگاه خود به فرهنگ های متنوع و متفاوت خواهد کرد و جمهوری اسلامی نيز ناگزير از پيمودن چنين مسيری است.
فرهنگ به عنوان حوزه ای سيال، پيوسته در حال تغيير و تحول بوده، بر ساختارهای سياسی و اجتماعی تاثير گذاشته و از آنها متاثر شده، اما در جهان امروز، بيش از هر زمان ديگری دامنه تاثير پذيری اش از مرزهای سياسی و جغرافيايی و محدوده اقتدار حاکميت های ملی فراتر رفته و در فرآيند جهانی شدن، به يکی از اصلی ترين چالش ها بدل شده است.
شايد حل و فصل بنيادين بسياری از تنش های امروز و فردای جهانی که در آن زندگی می کنيم، در نهايت در پاسخی نهفته باشد که از مواجهه فرهنگ ها و حوزه های تمدنی گوناگون به دست می آيد.