PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فلیکس مندلسون (بخش اول)



shbaharehs
Friday 2 February 2007, 09:13 PM
ياكوب لودويگ ?ليكس مندلسون بارتولدي، نوازنده پيانو، رهبر اركستر و آهنگساز برجسته اوايل دوران رومانتيك، در 3 ?وريه 1809 متولد شد. وي در طي دوران تحصيل با نواختن سازهاي پيانو و ويلن، چند زبان خارجي و هنرهاي تجسمي آشنان شد. وي همچنين س?رهاي بسياري به مناطق مختل? اروپا داشت و بسياري از اين قاره را تا پيش از بيست سالگي در نورديد. تأثيرگذارترين استادش كارل ?ريدريش تسلتر در آكادمي موسيقي برلين بود كه وي را با موسيقي باخ آشنا كرد و او را به ديدار گوته برد. در مارس 1829 مندلسون اجراي پاسيون سنت ماتيو از باخ را رهبري كرد كه اين رويداد منجر به شناخته شدن وي به عنوان يك رهبر اركستر توانا و نيز تجديد علاقه جامعه به باخ شد. چند ه?ته بعد وي نخستين س?ر از س?رهاي دهگانهاش به انگلستان را، به عنوان رهبر اركستر و تكنواز پيانو، آغاز كرد. ديدار وي از اسكاتلند در همان تابستان منبع الهامي براي تصني? اوورتور غار ?ينگال و در نهايت سم?وني اسكاتلندي شد. مندلسون به طور كلي آهنگسازي مورد علاقه انگليسيها و به ويژه مورد توجه ملكه ويكتوريا بود كه به وي پيانو آموزش ميداد. پس از دو سال س?ر در قاره اروپا (31-1830) مندلسون كه هنوز جوان بود رهبري كنسرتهاي مشهور لايپزيك گواندهاوس را پذير?ت و در طي چند سال وي و همكارانش كنسرواتوار لايپزيك را نيز تأسيس كردند. مع هذا وي براي ادامه زندگي حر?هاي خويش به عنوان يك اريستوكرات خانه به دوش باقي ماند و به ارائه برنامهها و كنسرتهايي در ?رانك?ورت، برلين، لندن و بسياري مناطق ديگر پرداخت. در 1846 كه وي در اوج ?عاليت خويش بود به رهبري نخستين اجراهاي اوراتوريوي عظيم خويش اليجاه در بيرمنگام پرداخت و اين اثر به يكي از پرطر?دارترين آثار قرن تبديل شد.

shbaharehs
Friday 2 February 2007, 09:14 PM
اما ?شارهاي ناشي از كار سخت در طي تصني?، اجراي نخستين، بازنگريها و اجراهاي متعاقب اين اثر وي را عصبي و ضعي? كرد. در ماه مه 1847 وي با شنيدن خبر در گذشت خواهرش، ?ني مندلسون هنزل، كه يك آهنگساز نيز بود، دچار ضربه روحي شديدي شد. سپس وي دچار يكسري حمله مغزي شد كه در نهايت منجر به درگذشت وي در همان سال، در 4 نوامبر 1748، گرديد. خبر ?وت نابهنگام وي براي عالم موسيقي تكان دهنده بود و در نقاط مختل?ي حتي در امريكا بازتابي وسيع يا?ت. آثار مندلسون براي اركستر شامل دوازده اثر سم?ونيك براي سازهاي زهي و پنج سم?وني پخته است. همچنين چهار كنسرت اوورتور برجسته از جمله غار ?ينگال (1832) و نيز اوورتور و موسيقي صحنهاي براي روياي يك نيمه شب تابستاني (1826و1842). شماره گذاري سه سم?وني پاياني وي از لحاظ گاهشماري و تقدم زماني برعكس است: سم?وني سوم موسوم به سم?وني اسكاتلندي در 1842، سم?وني چهارم ، سم?وني ايتاليائي، در 1833، سم?وني پنجم، اصلاح / تحول، در 1832 تصني? شد. اين مسئله به دليل ترتيب زماني انتشار آثار مذكور است. دو كنسرتو پيانوي وي، اپوسهاي 25(1831) و 40(1837) نيز آثاري پرطر?دار هستند و كنسرتو ويلن (1844) نيز از نقاط قوت رپرتوار وي محسوب ميشود .

shbaharehs
Friday 2 February 2007, 09:18 PM
كنسرتو ويولن هميشه محبوب مندلسون، از آغاز پديد آمدن با نبوغ كودكان در آميخته بوده است. زنجيره اى از كودكانى با نبوغ موسيقايى كم نظير حلقه هاى سازنده اين اثر جاودانه را تشكيل مى دهند.
نخستين حلقه اين اثر آهنگساز آن است كه در ۹ سالگى اولين كنسرت پيانوى خود را برگزار كرد و شروع به آهنگسازى كرد. ?ليكس مندلسون بارتولدى در ۳ نوامبر ۱۸۰۹ در هامبورگ آلمان به دنيا آمد. پدرش يك صرا? متمول بود. مادرش به چندين زبان مسلط بود، هومر را به زبان اصلى مى خواند و پيانو مى نواخت. پس از اشغال هامبورگ توسط ?رانسوى ها، خانواده مندلسون به برلين نقل مكان كردند. آنها در خانه اى زيبا زندگى مى كردند با باغى بزرگ كه در آن جويبارى جارى بود كه اطرا?ش را ص?ى از درختان سربه ?لك كشيده مشجر كرده بود. تمام چهره هاى سرشناس موسيقى كه از برلين عبور مى كردند حتماً از آن منزل ديدن مى كردند.
والدينش تحصيلات موسيقايى گسترده اى برايش ترتيب ديدند، نه براى پرورش يك هنرمند حر?ه اى بلكه براى تربيت يك ?رزند با?رهنگ شايسته يك خانواده متمول. ?ليكس در سن ۱۲ سالگى ده ها سونات، آواز، كانتات و... ساخته بود. بعدازظهر يكشنبه ها در خانه مندلسون ها او به همراه خواهرانش ?انى و ربكا و برادرش پاول كنسرت برگزار مى كردند.

shbaharehs
Friday 2 February 2007, 09:19 PM
والدينش تحصيلات موسيقايى گسترده اى برايش ترتيب ديدند، نه براى پرورش يك هنرمند حرفه اى بلكه براى تربيت يك فرزند بافرهنگ شايسته يك خانواده متمول. فليكس در سن ۱۲ سالگى ده ها سونات، آواز، كانتات و... ساخته بود. بعدازظهر يكشنبه ها در خانه مندلسون ها او به همراه خواهرانش فانى و ربكا و برادرش پاول كنسرت برگزار مى كردند.
در ۱۶ سالگى مندلسون چنان پيشرفت كرده بود كه توانست اكتت (اپوس ۲۰) به ياد ماندنى اش را خلق كند. اثرى كه يكى از بهترين آثار او به شمار مى رود. در ۱۷ سالگى اورتور معروف روياى نيمه شب تابستان را در برابر ديدگان حيرت زده مدعوين به مهمانى خانوادگى مندلسون ها در باغ منزلشان اجرا كرد. از اين نظر نبوغ آهنگسازى مندلسون را مى توان حتى از نابغه اى چون موتسارت هم فراتر دانست. چرا كه هيچ يك از آثار دوران كودكى موتسارت از نظر پختگى و غناى موسيقايى به پاى آثار دوران كودكى مندلسون نمى رسند. همچنين حافظه موسيقايى او نيز استثنايى بود به شكلى كه در كودكى، تمامى سمفونى هاى بتهوون را از حفظ بود و به مانند موتسارت هر آهنگى را با يك بار شنيدن به خاطر مى سپرد.
تربيت و محيط فرهنگى زندگى مندلسون از او انسانى فرهيخته و باسواد ساخته بود كه علاوه بر آهنگسازى در نقاشى، شنا، بيليارد، شطرنج و سواركارى نيز تبحر داشت. نقل است كه در كنسرت هاى خانوادگى اش در ساعت هاى منتهى به اجرا، مندلسون به هيچ چيز جز اجراى حركات ژيمناستيك نمى انديشيد. حتى يك بار طى اين حركات يك تراشه چوب در دستش فرو رفت، به طورى كه خدمتكار خانه پس از اجراى كنسرت مجبور بود لكه هاى خون را از روى كليدهاى پيانو پاك كند.
در سال ۱۸۲۳ مادربزرگ فليكس يكى از كانتات هاى باخ را به عنوان هديه كريسمس به او داد، تا يكى از نقاط عطف زندگى او يعنى عشق و ارادت بى نظيرش به يوهان سباستين باخ شكل گيرد. علاقه اى كه در كنار كمك هاى استاد فن كنترپوانش كارل زلتر Carl Zelter به بازشناسى آثار باخ پس از نزديك به ۱۰۰ سال منجر شد. مهمترين خدمت مندلسون به باخ، احياى پاسيون سن ماتيوى باخ بود كه در سال ۱۸۲۹ يعنى زمانى كه مندلسون جوان تنها ۲۰ سال داشت با استقبال بى نظيرى مواجه شد. اجرايى خلاصه شده ولى در عين حال باشكوه به همراه گروه كر عظيمى متشكل از ۳۰۰ تا ۴۰۰ خواننده كه فليكس با كمك خواهرش فانى گرد هم آورده بود. اين اجرا جرقه اى بود كه پژوهش درباره پيچيدگى ها و زواياى نامكشوف موسيقى باخ را به جنبشى بدل كرد كه تا به امروز نيز ادامه دارد. مندلسون ۱۵ساله بود كه با دومين حلقه زنجيره كودكان نابغه كنسرتو ويولن مى مينور آشنا شد. ويولنيست ۱۵ساله فرديناند ديويد Ferdinand David، كه بارها به عنوان سوليست در گواندهاوس Gewandhaus لايپزيك كنسرت داده بود. اين دو به سرعت به دوستانى صميمى تبديل شدند و رابطه شان را در طول فعاليت حرفه اى شان از طريق نامه نگارى دنبال مى كردند.

shbaharehs
Friday 2 February 2007, 09:21 PM
در ۱۸۳۶ مندلسون ۲۵ساله به عنوان مدير و رهبر اركستر گواندهاوس لايپزيك منصوب شد و بلا?اصله درخواست كرد كه ديويد به عنوان سرپرست نوازندگان و ويولن اول اركستر انتخاب شود. طولى نكشيد كه مندلسون به ?كر ساخت كنسرتويى ا?تاد تا در آن استعداد سرشار دوستش را به نمايش گذارد. در ۱۸۳۸ وى در نامه اى مى گويد كه تناليته قطعه را انتخاب كرده و درباره ملودى آغازين قطعه نيز ?كر كرده است. حتى گله مى كند كه اين ملودى آرامش را از او ربوده است و به هيچ روى نمى تواند آن را از ذهنش بيرون كند؛ از جهاتى حق هم با او بود. مندلسون به مانند موتسارت استعداد شگ?ت انگيزى در ساخت و پرورش ملودى داشت و ملودى آغازين كنسرتو ويولن مى مينور نيز بى اندازه زيبا و به يادماندنى است.
۶سال طول كشيد تا مندلسون كنسرتو ويولن مى مينور را به پايان برد. در بهار ۱۸۴۵ اولين اجراى آن با مو?قيت ?راوان روبه رو شد و در پاييز همان سال مجدداً اجرا شد. يك ماه پس از آن، قرار بود كلارا شومان كنسرتو پيانوى همسرش روبرت شومان را در درسدن اجرا كند، اما كلارا بيمار شد و نتوانست به روى صحنه برود. ?رديناند هيلر رهبر اركستر سم?ونيك درسدن كنسرتو ويولن مندلسون را جايگزين كرد. اما اين بار ?رديناند ديويد كه به دليل تعهد قبلى نمى توانست در اجراى كنسرت شركت كند، يكى از شاگردانش را به جاى خودش معر?ى كرد. اينجاست كه سومين كودك نابغه پا به عرصه مى گذارد: يوز? يواخيم ۱۴ساله اثر را استادانه اجرا كرد و بدين ترتيب پاى در راهى گذاشت كه او را در نهايت تبديل به پادشاه بلامنازع ويولنيست هاى قرن ۱۹ كرد.
پس از يواخيم، اين اثر بارها و بارها براى معر?ى استعدادهاى جوان ويولن اجرا شده است؛ نه از آن جهت كه اثرى است ساده، به عكس ظراي? هنرمندانه و به غايت دشوار آن (آرپژها، تريل ها، آكوردهاى مضاع? و...) ?رصت خوبى را براى يك ستاره جوان جهت نمايش تكنيكش ?راهم مى آورد و سبك تغزلى قطعه به سرعت استعداد نوازنده را در ت?سير صحيح موسيقى آشكار مى سازد.
موسيقى مندلسون با كي?ياتى چون وقار، ظرا?ت، سرزندگى و پاكيزگى مورد پسند بسيارى از دوستداران موسيقى است. بر خلا? موسيقى عصر رمانتيك، موسيقى مندلسون بسيار آرامش بخش، ش?ا? و باطراوت است. زيرا تقريباً در همه حال دياتونيك، ?اقد ديسونانس (?واصل نامطبوع) و سرشار از ملودى هاى ساده است. مى توان از ميان موسيقى او به چهره شادتر و مهربان ترى از تجربه انسانى دست يا?ت و بازتاب زيبايى هاى طبيعت در موسيقى او به وضوح ديده مى شود (از اين نظر موسيقى مندلسون را مى توان نقطه مقابل موسيقى گوستاو مالر دانست).
شايد هيچ آهنگسازى به مانند مندلسون در زمان خود مورد تشويق قرار نگر?ت. او را در زمان خود يكى از چهره هاى جاودان تاريخ موسيقى، هم پايه باخ، موتسارت و بتهوون مى انگاشتند. ولى با اين حال امروزه موسيقى او در محاق ?راموشى ا?تاده است. علت اين دو گانگى تاريخى را مى توان در وهله نخست ناشى از پيشر?ت هاى سريع و سرسام آور موسيقى در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم دانست كه مندلسون محا?ظه كار را از قا?له آهنگسازان انقلابى جدا كرد؛ آهنگسازانى كه در جست وجوى «موسيقى آينده» مرزها و قواعد كلاسيسيسم و رومانتيسيسم را درنورديدند. دليل ديگر را مى توان ظهور ابرمردى چون ريشارد واگنر در عرصه موسيقى آلمان دانست كه با موسيقى پرطمطراق و تو?انى خود و تحت تاثير ا?كار ?يلسو?انى چون شوپنهاور و نيچه، ?رهنگ موسيقايى آلمان را به كلى دگرگون ساخت و شخصيت ديگرى از مردم آلمان را براى جهانيان به تصوير كشيد. به اين ترتيب موسيقى ظري?، پاكيزه و احساسى مندلسون در ميان هياهوى خشن اسطوره ها، شيپورها و ديسونانس هاى واگنر گم شد...
?ليكس مندلسون شديداً به خواهر خود ?انى وابسته بود. ?انى مندلسون كه خود در آن زمان به عنوان آهنگساز و نوازنده اى معتبر شناخته مى شد، تاثير زيادى روى برادر كوچكترش ?ليكس به جا گذاشت تا جايى كه مرگ ناگهانى اش در بهار ،۱۸۴۷ موجب سكته ناقص ?ليكس و ?لج شدن بخشى از بدنش شد و همچنين او را به بيمارى ا?سردگى شديدى مبتلا كرد. او تابستان را به ييلاق هاى سوئيس پناه برد و در آنجا به نقاشى از مناظر بى بديل آلپ پرداخت. هنگامى كه به خانه بازگشت، دوستانش از مشاهده چهره شكسته او شگ?ت زده شدند. او در اين مدت چندين سال پير شده بود. اما جدايى اين دو خواهر و برادر ۶ ماه بيشتر به طول نينجاميد. ?ليكس مندلسون ۳۸ساله در ۴ نوامبر ۱۸۴۷ در لايپزيك درگذشت. تمام اروپا به زارى نشست. بورس هاى تحصيلى ?راوانى به اعتبار او برقرار شد و مجسمه هاى بسيارى از او بالا ر?ت...

Hes_r
Friday 2 February 2007, 09:31 PM
ممنونم

انتقال - حسام

Hes_r
Friday 2 February 2007, 09:31 PM
ممنونم

انتقال : حسام

shbaharehs
Sunday 4 February 2007, 12:12 AM
ممنون hes_r براي انتقال و ببخشيد??!

مرسي?

Hes_r
Sunday 4 February 2007, 10:41 AM
خواهش میکنم

از مطلب زیاباتم ممنونم

اسمم حسام ?کر میکردم بدونی

shbaharehs
Sunday 4 February 2007, 10:05 PM
lolll نه ميدونستم, ولي id و زدم كه قشنگ معلوم باشه!

بازم ممنون!