PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نگاهی به موسیقی گذشته اروپا



Amirrelax
Saturday 28 March 2009, 05:29 PM
پس از سال ۱۱۵۰پاريس فکري و هنري اروپابه مرکز موسيقي چند صدايي بدل شد .
دانشگاه پاريس پژوهشگران برجسته را به خود جذب مي کرد وکليساي جامع نوتردام که بناي آن در ۱۱۶۳آغازشد.
عالي ترين بناي تاريخي سبک گوتيک بود.
لئونن و پروتن که هر دو به نوبه ي خود سرپرست گروه همسرايان کليساي نوتردام بودند نخستين آهنگسازان مهمي هستند که نامي از آنان و پيروانشان به عنوان موسيقيدانان مکتب نوتردام ياد مي شود.
از حدود ۱۱۷۰تا۱۲۰۰آهنگسازان مکتب نوتردام نوآوري در زمينه ي ريتم را توسعه دادند.
احتمال مي رود که پيش از آن موسيقي چند صدايي با ريتم آزاد وبدون قسمت بندي سرودهاي گرگوريايي اجرا ميشده است .
اما موسيقي لئونن و پروتن ريتم ريتم قسمت بندي شده را با نت هايي داراي کشش مشخص و وزن واضح و معين به کار گرفت.
براي نخستين بار در تاريخ موسيقي نت نگارينه فقط زير وبم که ريتم دقيق را نيز نشان مي داد.
نت نگاري جديد در فقط محدودبه الگوهاي ريتميک ويژه اي بود و در ضرب ها به گروه هايي
سه نتي تقسيم ميشدند.
به رغم چنين محدوديت هايي در پايان سده ي دوازدهم و در سده ي سيزدهم آثار زيباي
پلي فونيک (چند صدايي) به فراواني ساخته شدند.

ادامه دارد...

Amirrelax
Sunday 29 March 2009, 08:21 AM
دوره ی رنسانس يا به عبارتی تجديدحيات فرهنگی اجتماعی و اروپائيان را که اثرعصر نوزايی نيز مینامند

در سده های پانزدهم و شانزدهم ميلادی به وجود آمد. د ر واقع حرکت رنسانس در ايتاليا و در قرون پانزدهم آغاز شد و سپس در سراسر اروپا گسترش يافت.ازنيمه ی دوم قرن پانزدهم ميلادی ايتاليا به عنوان مرکز فعاليت های هنری در اروپاشناخته شده وموسيقی اروپا تحت تاثير موسيقی ايتاليايی قرار داشت اين دوره تاثير زمان موتسارت ادامه داشت.

در دوره ی رنسانس اند يشه ی اومانيسم (انسان گرايی)برافکار مردم حاکم شد در نتيجه توجه به امور دنيوی تجربيات انسانی اهميتی به سزا يافت. نهضت اصلاح طلبانه ی پروتستان به رهبری مارتين لوتر

(۱۴۸۳-۱۵۴۶)باث شد تا از قدرت کليسای کاتوليک به شد ت کاسته شود. بدين انحصار موسيقی از دست کليسا خارج شد و طبقه ی اشرف نيز به حمايت از موسيقی برخاست. در اين دوره آشنايی با موسيقی جزو ارزشهای فرهنگی و اجتماعی به حساب می آمد و صنعت چاپ باعث حفظ واشاعه بيش از پيش آثار موسيقی شد.

موسيقی مذهبی در دوره ی رنسانس:

قطعات به جا مانده از دوره ی رنسانس حاکی از آن است که هم موسيقی مذهبی و هم موسيقی غير مذهبی رواج داشته است.

در موسيقی غير مذهبی دو فرم اصلی وجود دارند:

۱- موتت (motet):اثری چند صدايی و کرال (برای گروه کر) بر اساس اشعار مقدس لا تين متفاوت با متن های مورد استفاده د رمس.

۲- مس (mass-mess):اثری پلی فونی (چند صدايی) و کرال طولانی تر ازموتت شامل پنج قسمت

ادامه دارد...

Amirrelax
Sunday 29 March 2009, 09:03 AM
موسيقی باروک
گرچه واژه باروک معانی گوناگونی همچون نامانوس . پرزرق و برق . و بسيارپرتزيين داشته است اما تاريخ نويسان امروزی آن را فقط برای اشاره به سبکی ويژه در هنر کار می برند . توصيفی ساده انگارانه اما کار آمد از سبک باروک آن است که هنر باروک چهارچوب اثر بوم و سنگ يا صدا ــ را از کنش و حرکت انباشته می کند . نقاشان پيکره سازان و معماران باروک خواستار شکل بخشيدن به توهمی محض ــ مانند صحنه نمايش بودند.چنين سبکی يکسره باب طبع اشرافيت بود که خود نيز به ساختار يی کامل و يکپارچه می انديشيد .

برای مثال کاخورسلی مقر لويی چهاردهم در فرانسه آميزه ا ی بسيار شکوهمند از نقاشی پيکره سازی ومعماری باروک و نماد ثروت وقدرت سلطنتی بود.

سبک باروکدر موسيقی در دوره ای ميان سال های ۱۶۰۰تا ۱۷۵۰ ميلادی شکوفا شد. گئورگ فردريش هندلو يو هان سباستيا ن باخ دو آهنگساز سترگ بک باروک بودند . مرگ باخ در ۱۷۵۰نشانگر پايان اين دوره است . ديگر استادان موسيقی باروک کلوديو مونته وردی ــ هنری پرسلآرکنلجو کورلی و آنتو نيو ويوالدی تا سده بيستم به دست فراموشی سپرده شده بودند . اما پيداش تکنيک ضبط ولانی در اواخر دهه ۱۹۴۰ محرک ((احيای باروک)) شد که توانست اين هنرمندان فراموش شده را به دوستداران موسيقی بشناسند.

دوره ی باروک به سه دوره ی فرعی تقسيم پذير است :با روک آغازين (۱۶۰ـ۱۶۰۰)باروک ميانی(۱۶۸۰ـ۱۶۴۰) و باروک پايانی (۱۷۵۰ـ۱۶۸۰)گرچه امروزه آثارپايانی باروک معرف ترين آثار اين سبک هستند اما مرحله ی آغازين باروک يکی ازانقلابی ترين دوران های تاريخ موسيقی بوده است.در اين دوره بوده که مونته وردی (۱۶۴۳ـ۱۵۶۷) کوشيد تا سودا و تضاد درا ماتيک بی سابقه ای در آثارش بيافريند . آثارموسيقی به ويژه در ايتاليا بر مبنای متن هايی بسيار پر شدر واحساس ساخته ميشد و حال و هوای چنين متنی بر موسيقی حاکم بود . با چنين تا کيدی بر کيفيت نمايشی وکلام شگفت آور نيست که آهنگسازان ايتاليايی دوره ی آغازين باروک اپرا را پديد آوردند نمايشیکه همراه ارکستر با آواز خوانده می شد . سر مشق خط هايی ملوديک اين آهنگسازان ريتموافت و خيز گفتار بود.

آهنگسازان باروک آغازين بافت هموفونيک (دو صدايی) رابر بافت پلی فونيک که شاخص موسيقی رنسانس بود ترجيح دادند . آن ها بر باور بودند که کلام با به کارگيری فقط يک ملودی اصلی که آکوردهايی آن را همراهی کند می تواند وضوحی بيشتر بيابد .اما توجه کنيد که اين تاکيد نوآودانه بر هوموفونی فقط شاخص دوره ی آغازين باروک است در دوره ی پايانی باروک بافت پلی فونيک ديگر بار اهميت يافت.

پایان