PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سلوک روحی بتهون



nina
Monday 18 May 2009, 11:56 PM
قسمتهایی از این کتاب اوردم سهم من ناشناس تقدیم به خدای شراب:

"در سال 1810 خانمي بنام اليزابت برانتو نامه اي به گوته نوشت و در آن شرح ديدارش با بتهون را باز گفت. در قسمت هايي از اين نامه از زبان بتهوون آمده است كه:

وقتي چشمانم را مي گشايم دچار تاسف ميشوم، زيرا آنچه كه ميبينم مغاير مذهبم هست. من دنيايي كه نميداند مكاشفه در موسيقي بسي والاتر از مكاشفه در علم و فلسفه است را تحقير ميكنم. موسيقي شرابي است كه به انسان بالندگي تازه اي الهام ميكند و من آن خداي شرابم كه شراب شكوهمند و مقدسي را براي بشر عصاره ميكشد و روح آنان را سرمست ميكند. آنگاه كه از اين مستي به هوش آيند از آن دريا، گوهر ها بيرون كشيده اند و بقدر وسع خود ارمغانها به خشكي باز آورده اند.

من حتي يك دوست ندارم، بايد تنها باشم، اما نيك ميدانم كه خداوند من از هر هنرمند ديگري هنرمندتر و به من نزديكتر است... موسيقي بواقع ميانجي زندگي عقلاني و احساسي است. با گوته در باره موسيقي من صحبت كنيد و به او بگوييد كه سمفونيهاي مرا گوش دهد. آنوقت درخواهيد يافت و به من حق خواهيد داد كه بگويم "موسيقي گذرگاهي است اثيري به دنياي والاي معرفت كه بشريت را درمي يابد ولي بشريت از دركش عاجز است."

فرادي مصابحه ايشان با بتهون وقتي متن گزارش را بتهون ديد باحيرت گفت : عجب حالت وجد و خلسه اي داشتم!‌اين حرفها را من زده ام؟ ( از كتاب سلوك روحي بتهوون)



"
روحش جاودان