PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یه سؤال خیلی مهم: چرا دستگاههای نوا و راست و پنجگاه



rimlu
Monday 29 June 2009, 09:18 AM
چرا دستگاههای نوا و راست و پنجگاه بیشتر تو چپ کوک زده می شن؟

سپنتامهر
Monday 29 June 2009, 11:10 AM
درود
این پاسخ پرسش شما نیست فقط دیدگاه خودمو میگم.
این بستگی به سلیقه نوازنده و آهنگساز داره، نمونش کلهر بیشتر کارهاش چپ کوکه راست کوک کمتر میزنه، فکر نمیکنم بشه گفت که بهتره چپ کوک زده بشه یا راست کوک، هر کوکی امکانات صدا و انگشت گذاری خودش رو داره و میشه هم چپ زد هم راست.

am3000
Monday 29 June 2009, 08:00 PM
چون از اول آقا علی اکبر فراهانی(روحش شاد) اینگونه نواخته...این پاسخ بسیاری از سوالات در مورد به اصطلاح "سنت" ردیف است...اما واقعیت انست که شما کاملآ مختار و مجازید هر مقامی را با هرکوکی و در هر تونی که دوست دارید بنوازید...به شرط آنکه خوب بنوازید.

Kamanche
Tuesday 30 June 2009, 03:01 AM
سلام

عوامل زیادی توی انتخاب کوک راست یا چپ برای نواختن موثره . چند تایی رو من می نویسم :
اگر کار با آواز همراه باشه معمولا سعی میشه کوکی انتخاب بشه که در محدوده ی قدرت صوتی خواننده باشه . خواننده ها رو هم اگر دقت کرده باشید به چپ کوک و راست کوک تقسیم بندی مکینن معمولا .
مورد بعدی همون نواختن دستگاه ها طبق سنت ردیف هست که تاثیر گذاره . نمونه ی بارزش همین راست پنجگاهه که معمولا بر روی تار از فا نواخته میشه .
همینطور (به اصطلاح ) خوش دستی بعضی کوک ها برای سازهای ایرانیه که خیلی در انتخاب نوازنده های سازهای مختلف خیلی موثره .
و نکته ی آخری که میتونم اینجا ذکر کنم علاقه ی شخصی افراده که بسیار موثره . نوازنده های زیادی رو میتونم اسم ببرم که به کوک های خاصی برای دستگاه های خاص علاقه داشتند و در اجراهاشون معمولا بارزه .
دوستان اگر مورد خاصی مد نظرشون هست اضافه کنند حتما .

bardyaa
Thursday 2 July 2009, 03:49 PM
چون از اول آقا علی اکبر فراهانی(روحش شاد) اینگونه نواخته...این پاسخ بسیاری از سوالات در مورد به اصطلاح "سنت" ردیف است...اما واقعیت انست که شما کاملآ مختار و مجازید هر مقامی را با هرکوکی و در هر تونی که دوست دارید بنوازید...به شرط آنکه خوب بنوازید.

واقع، این‌ه که این شکل از رادیکالیزم‌ه که منجر می‌شه به اون شکل از محافظه‌کاری! علی‌القاعده، این «جا»ها توجیه مودال مشخص دارن، مخصوصاً روی سازهایی که پرده‌بندی مشخص دارن و اصلاً از این خبرا نیست که بشه «هر مقامی را ...»؛ مگر این‌که اول یه شکلی از «معتدل‌سازی فواصل» رو بپذیریم که خوب، اون‌وقت از این «سنت» دراومده‌یم و داریم یه کار دیگه می‌کنیم. یه موضوع دیگه هم هست که زیر پست ویشتاسب می‌آرم.


سلام

عوامل زیادی توی انتخاب کوک راست یا چپ برای نواختن موثره . چند تایی رو من می نویسم :
اگر کار با آواز همراه باشه معمولا سعی میشه کوکی انتخاب بشه که در محدوده ی قدرت صوتی خواننده باشه . خواننده ها رو هم اگر دقت کرده باشید به چپ کوک و راست کوک تقسیم بندی مکینن معمولا .
مورد بعدی همون نواختن دستگاه ها طبق سنت ردیف هست که تاثیر گذاره . نمونه ی بارزش همین راست پنجگاهه که معمولا بر روی تار از فا نواخته میشه .
همینطور (به اصطلاح ) خوش دستی بعضی کوک ها برای سازهای ایرانیه که خیلی در انتخاب نوازنده های سازهای مختلف خیلی موثره .
و نکته ی آخری که میتونم اینجا ذکر کنم علاقه ی شخصی افراده که بسیار موثره . نوازنده های زیادی رو میتونم اسم ببرم که به کوک های خاصی برای دستگاه های خاص علاقه داشتند و در اجراهاشون معمولا بارزه .
دوستان اگر مورد خاصی مد نظرشون هست اضافه کنند حتما .

برادر، احتمالاً منظورت «تونالیته»ست؛ نه صرف راست/چپ‌کوک بودن. حسن‌القضا، خیلی از مودها هستن که در بخش‌های مختلف ردیف، از تقریباً همهٔ جاهای معقول اجرا می‌شن: نمونه، همین حول‌وحوش «اصفهان»ه که تو روایت آقای برومند، هم «دو»ش رو می‌بینی (تو همایون)، هم «فا» رو (تو راست‌پنجگاه) و هم «سل» (تو خود آواز اصفهان).

حالا، من یه سؤال دارم؛ اول از خود rimlu و بعد از ویشتاسب (به‌عنوان شریک جرم!): این «راست‌پنجگاه چپ‌کوک» که می‌گی بیشتر زده شده، کجاست؟! ردیف‌های کلاسیک (میرزا عبدالله، آقاحسینقلی، موسی‌خان، آقای دوامی، آقای کریمی) که بی‌استثنا راست‌کوکش رو دارن؛ اجراهای معروف که من یادم‌ه هم همه راست‌کوک‌ن (ترکمن، رازونیاز، راست‌پنجگاه از آقای علیزاده، قافله‌سالار و چشمهٔ نوش از آقای لطفی، راست‌پنجگاه جشن هنر،‌ مثلاً). چپ‌کوک‌ها کجان؟

am3000
Friday 3 July 2009, 01:20 AM
واقع، این‌ه که این شکل از رادیکالیزم‌ه که منجر می‌شه به اون شکل از محافظه‌کاری! علی‌القاعده، این «جا»ها توجیه مودال مشخص دارن، مخصوصاً روی سازهایی که پرده‌بندی مشخص دارن و اصلاً از این خبرا نیست که بشه «هر مقامی را ...»؛ مگر این‌که اول یه شکلی از «معتدل‌سازی فواصل» رو بپذیریم که خوب، اون‌وقت از این «سنت» دراومده‌یم و داریم یه کار دیگه می‌کنیم. یه موضوع دیگه هم هست که زیر پست ویشتاسب می‌آرم.



برادر، احتمالاً منظورت «تونالیته»ست؛ نه صرف راست/چپ‌کوک بودن. حسن‌القضا، خیلی از مودها هستن که در بخش‌های مختلف ردیف، از تقریباً همهٔ جاهای معقول اجرا می‌شن: نمونه، همین حول‌وحوش «اصفهان»ه که تو روایت آقای برومند، هم «دو»ش رو می‌بینی (تو همایون)، هم «فا» رو (تو راست‌پنجگاه) و هم «سل» (تو خود آواز اصفهان).

حالا، من یه سؤال دارم؛ اول از خود rimlu و بعد از ویشتاسب (به‌عنوان شریک جرم!): این «راست‌پنجگاه چپ‌کوک» که می‌گی بیشتر زده شده، کجاست؟! ردیف‌های کلاسیک (میرزا عبدالله، آقاحسینقلی، موسی‌خان، آقای دوامی، آقای کریمی) که بی‌استثنا راست‌کوکش رو دارن؛ اجراهای معروف که من یادم‌ه هم همه راست‌کوک‌ن (ترکمن، رازونیاز، راست‌پنجگاه از آقای علیزاده، قافله‌سالار و چشمهٔ نوش از آقای لطفی، راست‌پنجگاه جشن هنر،‌ مثلاً). چپ‌کوک‌ها کجان؟

ببین دوست عزیز..اولآ این رادیکالیزم نیست!من که حرف عجیب و غریبی نزدم!بعید میدانم متوجه منظور من نشده باشید!وقتی میگویم " شما کاملآ مختار و مجازید در هر کوکی و هر تونی و... بنوازید"منظورم امکانات فیزیکی و تکنیکی اجرایی نیست...بلکه در واقع منظورم امکان "مطرح کردن یک دستگاه در ظرف تونهای متفاوت" است...چون سوال این دوست عزیزمون تا آنجا که من فهمیدم مساله"تکنیک" نبود و در واقع استنباط من این بود که سوال ایشان اینست که آیا شرط " راست پنجگاه و نوا " بودن در رعایت گام و کوک پیشنهادی آنها در ردیف است؟که من با توجه به این مساله آن پاسخ را دادم و توجه بفرمایید که من گفتم مختار و مجازید نه اینکه میتوانید(!)(توانستن از لحاظ تکنیکی) بدیهیست حرف من زمانی درست است که امکان اجرا در تمام تونهای موجود "از لحاظ تکنیکی" وجود داشته باشد....که البته از نظر اجرایی و تکنیکی هم "میتوان" تقریبآ در هر گام و تونی نواخت(بر خلاف نظر شما)که پایینتر توضیح میدهم

*دومآ من گفتم: "به شرطی که زیبا بنوازید"...اینرو همینطور الکی و برای بیشتر کردن تعداد کلمات جواب ننوشتم!در واقع همه چیز پشت همین زیبا نواختن است.بدیهیست وقتی صحبت از موسیقی ایرانیست و در مورد زیبا نواختن صحبت میشود، منظور زیبا نواختن "موسیقی ایرانیست". که اولین شرط آنست که مستمع در حین شنیدن متوجه شود که این موسیقی ایرانیست که نواخته میشود...یعنی اول باید "هویت" حفظ شود و بعد از "اثبات هویت" به عنوان "شرط لازم" است که به سراغ مولفه ها زیبایی در اجرا می رویم که لازمه این امر حفظ "اصالت" است...یعنی چهارچوبی کشسان هست که ظرف اجرایی موسیقی ایرانیست که ضمن امکان نوآوری همچنان اصول را حفظ میکند و شنونده همچنان باور خواهد داشت که این موسیقی ایرانیست که نواخته میشود نه چیز دیگری..این چهاچوب کشسان فواصل بین نتهای یک مقام...نوع ادوات تزیین،توجه به گستره نغمه پردازی و ...است ولی به هیچ وجه به "تون پایه" گام اجرایی که حتمآ باید "این نت" باشد و "آن یکی" نباشد ، ربطی ندارد.

*از شما تعجب میکنم(به عنوان مسوول بخش موسیقی کلاسیک ایرانی)...حتمآ باید بدانید که موسیقی ما از قدیم "سماعی" بوده...این موسیقی بر مبنای "فواصل" شکل میگیرد نه بر مبنای "فرکانس نت پایه". به متون قدیمی هم که نگاه میکنیم همیشه در نهایت بجای اختصاص یک استاندارد خاص ...در نهایت به کلمه "مطلق" برخورد میکنیم..یعنی "دست باز" رو مرجع میگرفتند و اصلآ این موضوع که فرکانس مبنا برای "دست باز" سیم چه باشد نبوده....بر عکس در مورد موسیقی غرب هم مبنا هست و هم به تبع پایبندی به آن ، تنالیته های مختلف مطرح میشود....این "راست پنجگاه" "دو" و "فا" و "سل" و "لا" و ... پس از آشنایی با موسیقی غرب به موسیقی ما وارد شده و پیش از آن "فقط" مقام "فلان" و "بهمان" وجود داشته....مثلآ میگفتند مقام "راست " ...و اینکه "راست" را باید در مایه "دو" زد یا "لا"یا "فا" یا... اصلآ موضوعیت نداشته.
پس نه تنها عرض من ربطی به "رادیکالیزم" نداشت ، بلکه کاملآ هم منطبق بر جوهره موسیقی ایرانی بود!!

*میگویید "اصلآ از این خبرها نیست که بشود هر مقامی را..."
چرا عزیز جان کاملآ هم امکان پذیر است:
1)با تغییر فرکانس دست باز سیمها
2)با تغییر در انگشت گذاری
که مورد دوم دشواریهایی دارد مثلآ استاد علینقی وزیری برای حل چنین مشکلی بود که 6 پرده به تعداد پرده های پیشین تار افزود ( تار معمول آن زمان 22 پرده داشت)و با ادامه دادن دسته روی نقاره و افزودن 6 پرده دیگر وسعت صدای این ساز را به اندازه یک فاصله چهارم افزایش داد.
پس میبینید که چه از روش اول و چه روش دوم امکان دارد که "بتوان هر مقامی را... "منتهی باید نوازنده تصمیم بگیرد که چرا میخواهد این کار را انجام دهد و جوانب کار را بسنجد و ببیند که با تمام این اوصاف میخواهد در تون دیگری بنوازد یا نه؟بخصوص انجام این کار از روش دوم به این سادگی ها نیست و پشتکار و همت والا میخواهد!
پس میبینید که "این جاها" در واقع پیش از توجیه "مدال" توجیه "امکان اجرای بی دردسر"دارند!که خود میدانید و در مورد ساز های پرده دار اشاره هم کرده اید.
در مورد مقام گردی ...هم محدودیت در مقدورات اجرایی فلان ساز و هم محدودیت در امکان اجرای راحت با فلان ساز باعث میشود که فلانی "ناچار" شود برای اجرای مقام گردی از مقام "الف" به "ب" و به "ج" ....تون مرکزی مقام "الف" را طوری انتخاب کند که نواقص سازش مانع از اجرای هر سه مقام نشود و کل گستره صوتی را روی سازش داشته باشد.یعنی علاوه بر عامل محدود کننده "مقدورات اجرایی ساز" بازهم "سهولت اجرا"لحاظ میشود.

*وخیر! اصلآ مساله معتدل سازی نیست.از اول هم این اصطلاح ربع پرده برای حل مشکلات تئوریک و نت نویسی توسط استاد وزیری مطرح شد و اگر قرار باشد تعدیل انجام دهیم که دیگر "سنت" که به کنار از حوزه "اصالت" هم خارج شده ایم.شما میتوانی در آمد راست را مثلآ از نت "فاسری" هم آغاز کنی یعنی "فاسری" را مبنا بگیری و بقیه فواصل راست را یکی پس از دیگری بسازی...حاصل هم میشود راست "فاسری" ...حتی اگر حوصله آقای وزیری را هم نداشته باشی یا اینکه اصلآ به نقطه ای برسی که نتوانی با انگشت گذاری کار را ادامه بدهی میتوانی به راحتی با تغییر فرکانس "دست باز" این کار را انجام بدهی. این چه ربطی به تعدیل دارد!؟؟؟"

*و در ردیف ویولن استاد صبا راست پنجگاه در گام "لا ماژور" و در کوک "می لا می لا" ارائه شده که طبق روال معمول چپ کوک محسوب شده.
در نهایت اینکه من در پست قبلی تنها به اعتقاد برخی افراد در مورد ردیف و به اطلاح"سنت" آن اشاره کردم و منظورم تایید یا رد آن نبود.تنها به نظر برخی افراد اشاره کردم و بعد نظر خودم را گفتم...من اصلآ به "سنت" اعتقاد ندارم بلکه به "اصالت" معتقدم.اصلآ این واژه سنت هم وصله ناجوریست برای سیستمی که سابقه اش به دوره قاجار باز میگردد!ولی به هرحال برخی افراد به این مساله هم معتقدند و هم علاقمند که نظر آنان هم کاملآ قابل احترام است.

Kamanche
Friday 3 July 2009, 02:03 AM
برادر، احتمالاً منظورت «تونالیته»ست؛ نه صرف راست/چپ‌کوک بودن. حسن‌القضا، خیلی از مودها هستن که در بخش‌های مختلف ردیف، از تقریباً همهٔ جاهای معقول اجرا می‌شن: نمونه، همین حول‌وحوش «اصفهان»ه که تو روایت آقای برومند، هم «دو»ش رو می‌بینی (تو همایون)، هم «فا» رو (تو راست‌پنجگاه) و هم «سل» (تو خود آواز اصفهان).

حالا، من یه سؤال دارم؛ اول از خود rimlu و بعد از ویشتاسب (به‌عنوان شریک جرم!): این «راست‌پنجگاه چپ‌کوک» که می‌گی بیشتر زده شده، کجاست؟! ردیف‌های کلاسیک (میرزا عبدالله، آقاحسینقلی، موسی‌خان، آقای دوامی، آقای کریمی) که بی‌استثنا راست‌کوکش رو دارن؛ اجراهای معروف که من یادم‌ه هم همه راست‌کوک‌ن (ترکمن، رازونیاز، راست‌پنجگاه از آقای علیزاده، قافله‌سالار و چشمهٔ نوش از آقای لطفی، راست‌پنجگاه جشن هنر،‌ مثلاً). چپ‌کوک‌ها کجان؟

سلام و عرض مخلصیت .
قسمت اول رو بله دقیقا منظورم تونالیته بود منتها نخواستم ازش استفاده کنم تا احیانا باعث پیچش مسئله برای این دوستمون بشه . (نمیدونم کار درستی کردم یا نه ؟)
در مورد سوال دوم هم
من توی متنم اصلا اسمی از راست پنچگاه چپ کوک نبردم . فقط توی قسمت دوم برای مثال تبعیت از سنت نواختن ردیف ، راست پنجگاه رو مثال زدم که در ردیف ، فا ( نه چپ کوک) نواخته میشه و توی اجراهایی هم که ازش هست این رعایت شده .
هر چند قبول دارم که باید در جوابم می نوشتم که اصولا راست پنج گاه راست کوک نواخته میشه و متاسفانه چون داشتم چند تا پست همزمان می نوشتم ، بینابین مطالب فراموش شد .
ارادت داریم .

bardyaa
Friday 3 July 2009, 06:29 PM
ببین دوست عزیز..اولآ این رادیکالیزم نیست!من که حرف عجیب و غریبی نزدم!بعید میدانم متوجه منظور من نشده باشید!وقتی میگویم " شما کاملآ مختار و مجازید در هر کوکی و هر تونی و... بنوازید"منظورم امکانات فیزیکی و تکنیکی اجرایی نیست...بلکه در واقع منظورم امکان "مطرح کردن یک دستگاه در ظرف تونهای متفاوت" است...چون سوال این دوست عزیزمون تا آنجا که من فهمیدم مساله"تکنیک" نبود و در واقع استنباط من این بود که سوال ایشان اینست که آیا شرط " راست پنجگاه و نوا " بودن در رعایت گام و کوک پیشنهادی آنها در ردیف است؟که من با توجه به این مساله آن پاسخ را دادم و توجه بفرمایید که من گفتم مختار و مجازید نه اینکه میتوانید(!)(توانستن از لحاظ تکنیکی) بدیهیست حرف من زمانی درست است که امکان اجرا در تمام تونهای موجود "از لحاظ تکنیکی" وجود داشته باشد....که البته از نظر اجرایی و تکنیکی هم "میتوان" تقریبآ در هر گام و تونی نواخت(بر خلاف نظر شما)که پایینتر توضیح میدهم

*دومآ من گفتم: "به شرطی که زیبا بنوازید"...اینرو همینطور الکی و برای بیشتر کردن تعداد کلمات جواب ننوشتم!در واقع همه چیز پشت همین زیبا نواختن است.بدیهیست وقتی صحبت از موسیقی ایرانیست و در مورد زیبا نواختن صحبت میشود، منظور زیبا نواختن "موسیقی ایرانیست". که اولین شرط آنست که مستمع در حین شنیدن متوجه شود که این موسیقی ایرانیست که نواخته میشود...یعنی اول باید "هویت" حفظ شود و بعد از "اثبات هویت" به عنوان "شرط لازم" است که به سراغ مولفه ها زیبایی در اجرا می رویم که لازمه این امر حفظ "اصالت" است...یعنی چهارچوبی کشسان هست که ظرف اجرایی موسیقی ایرانیست که ضمن امکان نوآوری همچنان اصول را حفظ میکند و شنونده همچنان باور خواهد داشت که این موسیقی ایرانیست که نواخته میشود نه چیز دیگری..این چهاچوب کشسان فواصل بین نتهای یک مقام...نوع ادوات تزیین،توجه به گستره نغمه پردازی و ...است ولی به هیچ وجه به "تون پایه" گام اجرایی که حتمآ باید "این نت" باشد و "آن یکی" نباشد ، ربطی ندارد.

*از شما تعجب میکنم(به عنوان مسوول بخش موسیقی کلاسیک ایرانی)...حتمآ باید بدانید که موسیقی ما از قدیم "سماعی" بوده...این موسیقی بر مبنای "فواصل" شکل میگیرد نه بر مبنای "فرکانس نت پایه". به متون قدیمی هم که نگاه میکنیم همیشه در نهایت بجای اختصاص یک استاندارد خاص ...در نهایت به کلمه "مطلق" برخورد میکنیم..یعنی "دست باز" رو مرجع میگرفتند و اصلآ این موضوع که فرکانس مبنا برای "دست باز" سیم چه باشد نبوده....بر عکس در مورد موسیقی غرب هم مبنا هست و هم به تبع پایبندی به آن ، تنالیته های مختلف مطرح میشود....این "راست پنجگاه" "دو" و "فا" و "سل" و "لا" و ... پس از آشنایی با موسیقی غرب به موسیقی ما وارد شده و پیش از آن "فقط" مقام "فلان" و "بهمان" وجود داشته....مثلآ میگفتند مقام "راست " ...و اینکه "راست" را باید در مایه "دو" زد یا "لا"یا "فا" یا... اصلآ موضوعیت نداشته.
پس نه تنها عرض من ربطی به "رادیکالیزم" نداشت ، بلکه کاملآ هم منطبق بر جوهره موسیقی ایرانی بود!!

*میگویید "اصلآ از این خبرها نیست که بشود هر مقامی را..."
چرا عزیز جان کاملآ هم امکان پذیر است:
1)با تغییر فرکانس دست باز سیمها
2)با تغییر در انگشت گذاری
که مورد دوم دشواریهایی دارد مثلآ استاد علینقی وزیری برای حل چنین مشکلی بود که 6 پرده به تعداد پرده های پیشین تار افزود ( تار معمول آن زمان 22 پرده داشت)و با ادامه دادن دسته روی نقاره و افزودن 6 پرده دیگر وسعت صدای این ساز را به اندازه یک فاصله چهارم افزایش داد.
پس میبینید که چه از روش اول و چه روش دوم امکان دارد که "بتوان هر مقامی را... "منتهی باید نوازنده تصمیم بگیرد که چرا میخواهد این کار را انجام دهد و جوانب کار را بسنجد و ببیند که با تمام این اوصاف میخواهد در تون دیگری بنوازد یا نه؟بخصوص انجام این کار از روش دوم به این سادگی ها نیست و پشتکار و همت والا میخواهد!
پس میبینید که "این جاها" در واقع پیش از توجیه "مدال" توجیه "امکان اجرای بی دردسر"دارند!که خود میدانید و در مورد ساز های پرده دار اشاره هم کرده اید.
در مورد مقام گردی ...هم محدودیت در مقدورات اجرایی فلان ساز و هم محدودیت در امکان اجرای راحت با فلان ساز باعث میشود که فلانی "ناچار" شود برای اجرای مقام گردی از مقام "الف" به "ب" و به "ج" ....تون مرکزی مقام "الف" را طوری انتخاب کند که نواقص سازش مانع از اجرای هر سه مقام نشود و کل گستره صوتی را روی سازش داشته باشد.یعنی علاوه بر عامل محدود کننده "مقدورات اجرایی ساز" بازهم "سهولت اجرا"لحاظ میشود.

*وخیر! اصلآ مساله معتدل سازی نیست.از اول هم این اصطلاح ربع پرده برای حل مشکلات تئوریک و نت نویسی توسط استاد وزیری مطرح شد و اگر قرار باشد تعدیل انجام دهیم که دیگر "سنت" که به کنار از حوزه "اصالت" هم خارج شده ایم.شما میتوانی در آمد راست را مثلآ از نت "فاسری" هم آغاز کنی یعنی "فاسری" را مبنا بگیری و بقیه فواصل راست را یکی پس از دیگری بسازی...حاصل هم میشود راست "فاسری" ...حتی اگر حوصله آقای وزیری را هم نداشته باشی یا اینکه اصلآ به نقطه ای برسی که نتوانی با انگشت گذاری کار را ادامه بدهی میتوانی به راحتی با تغییر فرکانس "دست باز" این کار را انجام بدهی. این چه ربطی به تعدیل دارد!؟؟؟"

*و در ردیف ویولن استاد صبا راست پنجگاه در گام "لا ماژور" و در کوک "می لا می لا" ارائه شده که طبق روال معمول چپ کوک محسوب شده.
در نهایت اینکه من در پست قبلی تنها به اعتقاد برخی افراد در مورد ردیف و به اطلاح"سنت" آن اشاره کردم و منظورم تایید یا رد آن نبود.تنها به نظر برخی افراد اشاره کردم و بعد نظر خودم را گفتم...من اصلآ به "سنت" اعتقاد ندارم بلکه به "اصالت" معتقدم.اصلآ این واژه سنت هم وصله ناجوریست برای سیستمی که سابقه اش به دوره قاجار باز میگردد!ولی به هرحال برخی افراد به این مساله هم معتقدند و هم علاقمند که نظر آنان هم کاملآ قابل احترام است.

خوب، فکر می‌کنم که داشتیم یه‌حرف می‌زدیم، با چند ریخت. اساساً، من دربارهٔ «تونالیته» حرف نمی‌زنم، به همون دلیل واضح که شما هم به‌ش معتقدی. برای من، وقتی حرف از «دو»[ی روی خط پایین حامل] می‌زنیم، فقط سیم اول سه‌تارم تداعی می‌شه و نه صدایی که فرکانسش حدود 261.6 هرتزه. «ماهور چپ‌کوک»، صرفاً ماهوری‌ه که شاهدش روی سیم اول سه‌تار من‌ه ـــ حالا هر فرکانسی که دلش می‌خواد داشته باشه! از این حیث، دیگه «بازی» نمی‌کنم که مثلاً برای راست‌پنجگاه «فا سری»، سیمم رو ربع پرده زیرتر [نسبت به دیاپازون] کوک کنم. عبارت «راست‌پنجگاه فا سری»، برای من، درست همون‌جوری تعبیر می‌شه و مصداق پیدا می‌کنه که «راست‌پنجگاه فا» رو تعبیر می‌کنم: به همون دلیل که دومی رو راست‌پنجگاهی می‌دونم که شاهدش فاصلهٔ چهارم دست‌باز سیم اولم‌ه (که بی ملاحظات فرکانسی به‌ش می‌گم «فا»، و فکر نمی‌کنم که تا اینجا مناقشه‌ای داشته باشیم)، اولی هم حداکثر یعنی راست‌پنجگاهی که شاهدش پردهٔ زیری همون «فا»ست؛ حالا فرکانس «دو» هرچه که هست باشه. مشخصاً، به همین دلیل هم هست که هنوز هم معتقدم که «راست‌پنجگاه»، از این پرده زده نمی‌شه (دربارهٔ «تون» حرف نمی‌زنیم!)، و مسئله‌ش هم لزوماً توانایی تکنیکی بنده نیست. از این منظر، ادعای امکان شروع از هر جا به‌شدت مسئله‌داره. تازه، می‌گذرم که اصولاً، درحالی‌که در نظام فواصل ردیفی، «ر»ت و «فا»ت به نسبت «دو»ت سرجاشون هستن، «می»ت به‌قدر یک‌دهم پرده کمتر از فاصلهٔ تئوریکش‌ه (می‌شه یه سری به کتاب آقای طلایی هم زد) و خوب، همین یعنی این که اگه بخوای ماهورت رو به‌جای دست‌باز از پردهٔ زیریش شروع کنی [و همون فواصل رو رعایت کنی]، تو اولین پردهٔ بعدی گیر می‌افتی. درست به همین دلیل [که الان ازش گذشتم!] اگه بخوای همین ماهورت رو درست در بیاری، اقلاً باید بی‌خیال اون یک‌دهم بشی. اون «تعدیل»، این‌جاست که اتفاق می‌افته؛ نه مثلاً در حذف ربع پرده. حسن‌القضا، خود تقسیم گام به بیست‌وچار تا ربع پردهٔ مساوی‌ه که «تعدیل»ه!

از نمونه آوردنت هم متشکرم. من هم کتاب آقای صبا رو دیده‌م؛ اما استدلالت برای چپ‌کوک بودن راست‌پنجگاهش درست نیست. قبل از این که مجدداً از من تعجب کنی، دقت کن که توی «دورهٔ اول ویولن»، صراحتاً یادآوری شده که

کوک‌هایی که برای نواختن آوازهای این مجموعه به‌کار رفته معروف به (چپ‌کوک) و این اصطلاحی است که از قدیم معروف بوده. [ابوالحسن صبا، دورهٔ اول ویولن / ردیف استاد ابوالحسن صبا. ویراستهٔ رحمت‌الله بدیعی، سرود، تهران، 1383، صفحهٔ 7. پرانتز دور «چپ‌کوک» تو خود متن‌ه و تقصیر من نیست!]بنابراین، ماهور مجموعه حتماً چپ‌کوک‌ه؛ درست؟ شاهدش «ر»ست (و البته معقول هم هست: می‌دونیم که در مقایسه با تار، اصولاً باید یه پرده بیاریمش پایین، که می‌شه «ماهور دو» که چپ‌کوک‌ه.) خوب؛ شاهد راست‌کوکش کجاست؟ یه دانگ بالاش و یه دانگ پایینش، اگه معنی داشته باشن. بالاش می‌شه «سل» (که آقای پایور برای ردیف آقای دوامی نوشته‌ن، هم برای ماهور و هم برای راست‌پنجگاه، و راست‌کوک بودنش رو تصریح هم کرده‌ن) و پایینش می‌شه «لا»، که مثال شماست. تصادفاً، همین مثالی که آوردی هم راست‌کوک‌ه و نه چپ‌کوک (فقط محض تأکید: اگه می‌خواست چپ‌کوک بنویسه، حتماً می‌بایست چیزی حول‌وحوش «ر» می‌شد).

حالا، هرچند که جای این بحث اینجا نیست، راست/چپ‌کوک بودن چندان هم به «کوک» نیست. همین‌جوری، مثلاً، آقای پایور «نوا»ی آقای دوامی رو «ر» نوشتن (و تصریح کرده‌ن که چپ‌کوک‌ه) و شورشون رو هم از «لا» نوشته‌ن (و تصریح کرده‌ن که راست‌کوک‌ه). کوک هردوی اینها، قاعدتاً «ر لا ر لا [یا سل، به انتخاب نوازنده]» ست.

am3000
Friday 3 July 2009, 10:57 PM
خوب، فکر می‌کنم که داشتیم یه‌حرف می‌زدیم، با چند ریخت. اساساً، من دربارهٔ «تونالیته» حرف نمی‌زنم، به همون دلیل واضح که شما هم به‌ش معتقدی. برای من، وقتی حرف از «دو»[ی روی خط پایین حامل] می‌زنیم، فقط سیم اول سه‌تارم تداعی می‌شه و نه صدایی که فرکانسش حدود 261.6 هرتزه. «ماهور چپ‌کوک»، صرفاً ماهوری‌ه که شاهدش روی سیم اول سه‌تار من‌ه ـــ حالا هر فرکانسی که دلش می‌خواد داشته باشه! از این حیث، دیگه «بازی» نمی‌کنم که مثلاً برای راست‌پنجگاه «فا سری»، سیمم رو ربع پرده زیرتر [نسبت به دیاپازون] کوک کنم. عبارت «راست‌پنجگاه فا سری»، برای من، درست همون‌جوری تعبیر می‌شه و مصداق پیدا می‌کنه که «راست‌پنجگاه فا» رو تعبیر می‌کنم: به همون دلیل که دومی رو راست‌پنجگاهی می‌دونم که شاهدش فاصلهٔ چهارم دست‌باز سیم اولم‌ه (که بی ملاحظات فرکانسی به‌ش می‌گم «فا»، و فکر نمی‌کنم که تا اینجا مناقشه‌ای داشته باشیم)، اولی هم حداکثر یعنی راست‌پنجگاهی که شاهدش پردهٔ زیری همون «فا»ست؛ حالا فرکانس «دو» هرچه که هست باشه. مشخصاً، به همین دلیل هم هست که هنوز هم معتقدم که «راست‌پنجگاه»، از این پرده زده نمی‌شه (دربارهٔ «تون» حرف نمی‌زنیم!)، و مسئله‌ش هم لزوماً توانایی تکنیکی بنده نیست. از این منظر، ادعای امکان شروع از هر جا به‌شدت مسئله‌داره..
مشکل اینجاست که شما سه تار رو مرجع فرض میکنی.ما در مورد توان اجرایی در موسیقی ایرانی صحبت میکنیم نه در مورد توان اجرایی ساز "سه تار".
رسم بر این است که سازهایی رو برای چنین بررسی هایی انتخاب میکنند که نسبت به دیگر ساز ها حداقل تا حدی"کامل"تر محسوب بشوند....بنابراین بطور معمول باید بر اساس سازی مثل "عود" یا "کمانچه"بحث کرد...حتی اگر بخواهید ساز پرده بندی شده ای را در نظر بگیرید (که باز هم منطقی نیست)...قاعدتآ باید "تار" را برگزینید نه "سه تار" را.گذشته از این نباید روی این مساله بحث کرد که انگشت چندم شما روی سیم "nام" سازتان شاهد ماهور به اصطلاح چپ کوک است...چون این چیزیست که در ذهن شماست(به عنوان یک نوازنده سه تار)باید مساله را طوری بسط داد که نوازندگان دیگر ساز ها هم متوجه شوند.اگه نوازنده ساز دیگری بخواهد با شما همنوازی کند که به انگشت شما کار ندارد...دقیقآ به فواصل کار دارد و برای اینکه بتواند همراهی کند دقیقآ نیاز دارد بداند که ماهور شما بر مبنای چه "تونی" بنا میشود.اینجاست که میبینید تغییر فرکانس دست باز "بازی" نیست!بلکه بسیار هم مهم است...چون در غیر اینصورت یکی از شما مجبور خواهد بود یا انگشت گذاری و یا پرده بندی ساز خود را عوض کند!!!پس مبینید که تغییر فرکانس دست باز معقول ترین کاریست که برای جبران اختلاف تونهای "کم دامنه" میتوان انجام داد و "بازی" هم نیست.ضمنآ شما ساده ترین راه را برگزیدید!اگر قرار باشد از مدولاسیونی غیر معمول استفاده کنید و یا اینکه صدای خواننده از نظر تون پایه گستره صوتی اش بر مرز بندی های معمول انطباق نداشته باشدو به هر دلیلی نتوانید کوک به اندازه کافی بالا و پایین ببرید مجبور خواهید بود از تغییر انگشت گذاری استفاده کنید.
حال ساز شما پرده بندی مشخص دارد؟بسیار خوب...پرده بندی که وحی منزل نیست!اگر ناچار باشید یا به هر دلیل علاقمند باشید ناچارید تغییراتی ایجاد کنید یا از لحاظ تعداد پرده ها یا از لحاظ تغییر فواصل پرده ها...(اضافه کردن پرده به تار توسط استاد وزیری)این پرده بندی ها که از روز ازل وجود نداشته!حال دوحالت دارد:
1)یا آن ساز بخصوص چنین امکانی ندارد که مشکل از ساز است نه از موسیقی ایرانی...
2)یا شما به عنوان نوازنده احساس میکنید که معنی ندارد که کلی تلاش بکنی برای نواختن در یک تون غیر معمول...(چون بعضا کار بسیار اعصاب خورد کن میشود)که این انتخاب ،سلیقه شخصی و تصمیم شماست و ربطی به کلیت موسیقی ایرانی ندارد که نتوان در تمام تونها یک مقام را نواخت.


تازه، می‌گذرم که اصولاً، درحالی‌که در نظام فواصل ردیفی، «ر»ت و «فا»ت به نسبت «دو»ت سرجاشون هستن، «می»ت به‌قدر یک‌دهم پرده کمتر از فاصلهٔ تئوریکش‌ه (می‌شه یه سری به کتاب آقای طلایی هم زد) و خوب، همین یعنی این که اگه بخوای ماهورت رو به‌جای دست‌باز از پردهٔ زیریش شروع کنی [و همون فواصل رو رعایت کنی]، تو اولین پردهٔ بعدی گیر می‌افتی. درست به همین دلیل [که الان ازش گذشتم!] اگه بخوای همین ماهورت رو درست در بیاری، اقلاً باید بی‌خیال اون یک‌دهم بشی. اون «تعدیل»، این‌جاست که اتفاق می‌افته؛ نه مثلاً در حذف ربع پرده.
خوب دوست عزیز این بازهم شد بحث در مورد توانایی های ساز سه تار...آنهم با فرض عدم ایجاد هرگونه تغییر در آن...اصلآ مزیت نسبی سازهای بدون پرده بر سازهای پرده بندی شده هم همینست دیگر.روی ساز های بدون پرده میتوان بدون تعویض سیم به پوزیسیون رفت و چون برای فواصل ، "پیش فرضی" به نام "پرده بندی" وجود ندارد،با تمرین کافی میتوان بر اینگونه مشکلات فائق آمد و نواخت.ضمنآبه کتاب جناب طلایی دسترسی ندارم...و نمیدانم بر پایه کدام نمونه های اولیه از کدام ضبط ها و از کدام اساتید به این نتیجه رسیده اند...ولی تا آنجا که من میدانم راست کهنی بوده که نه یک ربع پرده بلکه دو ربع پرده داشته...اگر مثال شما در مورد ماهور دو باشد(با فرض اینکه گام ماهور در قدیم منطبق بر گام راست بوده باشد)باید علاوه بر نت "فا " که میفرمایید...یک "سی " با همان اندازه اختلاف هم موجود باشد...
و توجه بفرمایید که وقتی من میگویم ربع پرده منظورم معنی اطلاحی آن یعنی "میکرو تون" است نه مقدار 1/4.

حسن‌القضا، خود تقسیم گام به بیست‌وچار تا ربع پردهٔ مساوی‌ه که «تعدیل»ه!
نه عزیز من!شما هم از همان پتکی استفاده میکنی که چند دهه است بر سر استاد وزیری بینوا کوبیده میشود!خود ایشان به صراحت فرموده اند که:
"من به اینکه از لحاظ ریاضی ارتفاع این صوت چگونه است کاری ندارم و لی همه نوازندگان میدانند که چگونه بنوازند"{خالقی،روح الله."تشکیل کنگره جهانی موسیقی در تهران".موزیک ایران شماره 108 اردیبهشت 1340و "ای ایران" ص 142(به کوشش گلنوش خالقی)}
این ایده فقط برای تسهیل نت نویسی بکار گرفته شده نه استفاده عملی پس حاصل آن قطعآ تعدیل نخواهد بود.



از نمونه آوردنت هم متشکرم. من هم کتاب آقای صبا رو دیده‌م؛ اما استدلالت برای چپ‌کوک بودن راست‌پنجگاهش درست نیست. قبل از این که مجدداً از من تعجب کنی، دقت کن که توی «دورهٔ اول ویولن»، صراحتاً یادآوری شده که"/کوک‌هایی که برای نواختن آوازهای این مجموعه به‌کار رفته معروف به (چپ‌کوک) و این اصطلاحی است که از قدیم معروف بوده. [ابوالحسن صبا، دورهٔ اول ویولن / ردیف استاد ابوالحسن صبا. ویراستهٔ رحمت‌الله بدیعی، سرود، تهران، 1383، صفحهٔ 7. پرانتز دور «چپ‌کوک» تو خود متن‌ه و تقصیر من نیست!

دوست عزیز شما به نوشته داخل پرانتز آقای بدیعی استناد میکنی ولی از کنار جملات صریح خود استاد صبا در بخش تذکر انتهای کتاب دوم با بی توجهی میگذری!؟
"تذکر 2-غیر از دو آواز نوا و راست پنجگاه که در چپ کوک نواخته میشود سایر آوازها در راست کوک نوشته شده است"(منظور در کتاب دوم است)
{صبا،ابوالحسن."ردیف ابوالحسن صبا،دوره دوم ویولن"ص 71}



بنابراین، ماهور مجموعه حتماً چپ‌کوک‌ه؛ درست؟ شاهدش «ر»ست (و البته معقول هم هست: می‌دونیم که در مقایسه با تار، اصولاً باید یه پرده بیاریمش پایین، که می‌شه «ماهور دو» که چپ‌کوک‌ه.) خوب؛ شاهد راست‌کوکش کجاست؟ یه دانگ بالاش و یه دانگ پایینش، اگه معنی داشته باشن. بالاش می‌شه «سل» (که آقای پایور برای ردیف آقای دوامی نوشته‌ن، هم برای ماهور و هم برای راست‌پنجگاه، و راست‌کوک بودنش رو تصریح هم کرده‌ن) و پایینش می‌شه «لا»، که مثال شماست. تصادفاً، همین مثالی که آوردی هم راست‌کوک‌ه و نه چپ‌کوک (فقط محض تأکید: اگه می‌خواست چپ‌کوک بنویسه، حتماً می‌بایست چیزی حول‌وحوش «ر» می‌شد).

به یکسری کوکهای خاص از قدیم میگفتند چپ کوک...چه کنیم ما هم به همان چند کوک خاص میگوییم چپ کوک....اصلا کوک "می لا می لا" کوک چپ است!میخواهی در آن دشتی بزن میخواهی راست پنجگاه بزن...چرا؟چون استاد صبا گفته!چرا؟چون اساتید قبلی هم همیم کار رو میکردند استاد صبا هم برای اینکه گوجه فرنگی به سمتش پرتاب نشه در عین نوآوری مجبور بوده بخشی از به اصطلاح سنت رو هم رعایت کنه...تازه همینجوری هم کلی پشت سرش حرف و حدیث بود!!( البته استاد مقداری در مورد علل پیدایش توضیح داده اند که در واقع توضیح بیشتر مربوط به اینست که چرا کوکهای متفاوت وجود دارد نه اینکه چرا به یکسری کوک خاص چپ و یا راست میگویند و تکلیف کوکهای ابداعی چیست یا اگر ماهور سل را با کوک به اصطلاح چپ زدی چه!؟)
و شما هم باز به جمله من التفات نکرده اید قربان!
عرض کرده بودم:
"و در ردیف ویولن استاد صبا راست پنجگاه در گام "لا ماژور" و در کوک "می لا می لا" ارائه شده که طبق روال معمول چپ کوک محسوب شده."
به "طبق روال معمول" و به "محسوب شده" بیشتر دقت کن.
اصلآ به این راست کوک و چپ کوک معتقد نیستم...اما وقتی بحث پیش میاید ناچارم برای تفهیم بهتر موضوع از اصطلاحاتی استفاده کنم که با توضیح کمتر طرف مقابل رو متوجه منظورم کنم....
حال اگه یک خواننده صدایش حد بین این دو گستره بود،حتمآ باید از کوک "وسط کوک" استفاده کرد!!!برای من فقط تن اصلی مهم است...(اصرار دارم نگویم تنالیته)یعنی ماهور دو ماهور ر و...کوک به عهده نوازنده است و حنجره همه خوانندگان را هم از روی هم قالب نزده اند که تنها دوگام را معرفی کنیم و بگوییم این راست است و آن یکی چپ ...باید در یکی از این دو گام بخوانید!.


حالا، هرچند که جای این بحث اینجا نیست، راست/چپ‌کوک بودن چندان هم به «کوک» نیست. همین‌جوری، مثلاً، آقای پایور «نوا»ی آقای دوامی رو «ر» نوشتن (و تصریح کرده‌ن که چپ‌کوک‌ه) و شورشون رو هم از «لا» نوشته‌ن (و تصریح کرده‌ن که راست‌کوک‌ه). کوک هردوی اینها، قاعدتاً «ر لا ر لا [یا سل، به انتخاب نوازنده]» ست.

جهت اطلاع عرض کنم کوک شور "راست کوک" ، "ر لا لا سل" است("ر لا ر سل" بیشتر برای نوازندگان با تکنیک پایینتر است) در حالیکه کوک نوا همان کوک معروف "چپ کوک" ، یعنی "می لا می لا" ست نه "ر لا ر لا".(البته اسمش برای من فرقی نداره ،این بحثها رو باید با افرادی که به "سنت" معتقدند بکنید...من فقط نظر استاد صبا رو نقل کردم و البته بالاتر از ایشون هم منبع و مرجعی رو نمیشناسم.)

rimlu
Saturday 4 July 2009, 10:59 AM
جواب من تقریبا" همونی بود که am3000 گفتن ولی من اینو که هر دستگاهی رو میشه تو هر کوکی زد قبول ندارم که دلائلش هم علمیه و هم احساسی. ولی اگه کاملتر بخوام توضیح بدم دلیلش سنت آموزش ردیف از قدیم بوده که اساتید عموما" راست کوک رو آموزش میدادن و وقت بیشتر رو رو اون میذاشتن و وقتی میخواستن چپ کوک رو آموزش بدن عموما" نوا (که تقریبا" مشکلترین دستگاهه) و راست پنجگاه ( که یکی از اصلیترین و پایه ای ترین دستگاهها است و ترکیبی از گوشه های دستگاههای دیگه رو هم داره) آموزش میدادن و کسی که از عهده این دو تا بر می اومد معمولا" از عهده بقیه هم بر می اومد.
اما جناب bardyaa در جواب شما اگه کتاب ردیف لشکری و صبا رو نگاه کنید منظور من رو می فهمید. چون حتی تو ردیف 2 صبا که راست کوکه نوا و راست و پنجگاه تو چپ کوک نوشته شده!

am3000
Saturday 4 July 2009, 08:59 PM
بله"rimlu"جان...البته من معتقدم که در هر کوکی میتوان نواخت......افرادی هم بودند که این کار رو انجام داده اند...مثلآ استاد عباس شاپوری معمولآ هر چیزی رو در کوک "می لا می لا" مینواخته اند.فکر کنم منظورتون از دلایل علمی...توجه به نتهای اصلی مقامها در انتخاب کوک هست که البته الزامی نیست.ولی خوب در بسیاری مواقع از لحاظ زیبایی بسیار تاثیر گذاره.که دقیقآ حق باشماست.(که بخشی از هر "کوکی "رو هم در بر میگیره:"کوکهای ابداعی")
و البته انکار ناپذیر است که مثلآ همایون شور و سه گاه رو میشه در "می لا می لا" زد ولی وقتی آنها را در کوکهای "اختصاصی" شان اعم از کوکهای معمول و کوکهای ابداعی مینوازی تفاوت را کاملآ میتوانی حس کنی.و من به شخصه کوکهای اختصاصی را ترجیح میدهم...ولی گاهی مثلا کوک "می لا ر سل"است وتغییر مقام میدهید و به عنوان مثال وارد شور میشوید و امکان تغییر کوک هم نیست در چنین شرایطی چاره دیگری نیست، باید با همان کوک بنوازید.و موضوع کوکهای ابداعی را هم در نظر بگیرید که در واقع بخشی از در "هر کوکی" نواختن است که اتفاقآ توجیه زیبایی شناسانه هم دارد.

rimlu
Tuesday 7 July 2009, 08:03 AM
جناب am3000 از توضیحتون متشکرم. من هم با شما موافقم چون موسیقی ما اول احساسیه بعد علمی درسته که امکان نواختن در هر کوکی از نظر تئوری وجود داره ولی آیا این کار با ماهیت موسیقی ما یه ذره متفاوت نیست؟ (که البته این نظر منه).و با اینکه شما میگید توجه به نتهای اصلی هر مقام الزامی نیست من موافق نیستم چون در این صورت اصل تغییر کوک زیر سؤال می ره که چرا راست و چپ کوک و زیر مجموعه های اونا ایجاد شدن؟

am3000
Tuesday 7 July 2009, 11:36 PM
بله دقیقآ همینطوره....احساس مساله بسیار مهمیه.
و بله من باز هم میگویم که میتوان در هر کوکی نواخت ولی اینکه آیا شوری که با کوک مخصوص مینوازی با یک کوک غیر تخصصی عادی از نظر حس تفاوت داره یا نه....در واقع با وجود اینکه بستگی به نوازنده داره(چون اونه که بیان احساس میکنه) ولی شکی نیست که هر چه ابزار مناسبتری در اختیار داشته باشه بیان احساس بهتری هم خواهد داشت.کوک هم در واقع ابزاریست در دست نوازنده و شکی نیست که انتخاب کوک مناسب میتونه در پیدایش یک اثر ممتاز هم از لحاظ احساس و هم از لحاظ تکنیک تاثیر گذار باشه(منکر این مساله نیستم)
*....توجه به نتهای اصلی در انتخاب کوک الزامی نیست ولی در اجرا کاملآ الزامیست...شما نمی تونید به نتهای اصلی توجه نکنید و مثلآ ابوعطا یا نوا (یا هر مقام دیگری) بنوازید چون در غیر اینصورت حاصل بیشتر به هذیان شباهت خواهد داشت تا موسیقی ایرانی....همین توجه به نتهای اصلی است که مد ماهور رو تا این حد از مد ماژور متمایز میکنه.صددر صد توجه به نتهای اصلی در اجرا مهمه ... اما منظور بنده توجه به نتهای اصلی در انتخاب کوک بود( نه در اجرای یک مقام) که از لحاظ توانایی اجرای مقامها الزامی نیست ولی در عین حال از لحاظ زیبایی بسیار نقش مهمی میتونه داشته باشه و بهتره که لحاظ بشه....یعنی عدم تبعیت از یک کوک تخصصی و استفاده از یک کوک عادی مانع از اجرای یک مقام از نمیشه (ولی از لحاظ احساس ممکنه مشکل ایجاد کنه)
وقتی من میگویم که مجازید در هر کوک و در هر تونی بنوازید به معنی آن نیست که لزومآ حاصل از لحاظ احساسی خوب از آب در خواهد آمد در واقع منظور من اینست که نباید کوکهای ابداعی پیشینیان را وحی منزل قلمداد کرد و اگر نوازنده پس از طی مدارج اولیه و کسب شناخت،احساس میکند که با انتخاب گام یا کوکی متفاوت اجرای بهتری خواهد داشت باید به حرف دلش اعتماد کند و پایبند مسایل اولیه نباشد.
در مورد راست کوک و چپ کوک...این تقسیم بندی برای "همراهی صدای خواننده" بوجود آمده...در موسیقی غرب هم به وسعت صدای خواننده توجه میشه ولی در آنجا
1) انگشت گذاری را عوض میکنند نه کوک را.
2)محدوده های صدایی تعریف شده اند و از ابتدا آهنگساز با توجه به محدوده های صوتی مینویسد.
اما در موسیقی ما کوک را تغییر میدهند ...چپ کوک و راست کوک هم از همینجا آمده...در واقع اعتراض من به "نام" است و اینکه وجه تسمیه قابل تعمیم برای یک نتیجه گیری کلی نیست و باید حفظ کنید که فلان کوک راست است یا چپ و دلیلتان هم باید این باشد که چون فلان جا نوشته و یا چون فلان استاد گفته تازه اتفاق نظر هم که وجود ندارد الحمد لله!!!. وگرنه من با ماهیت کوکهای متفاوت مشکلی ندارم...بلکه طرفدار افزودن به کوکها هم هستم.به خصوص در موسیقی ما که بسیار خوب جواب داده و از مسایل مهم است.
عرض من فقط اینست که اگر فلان کوک را انتخاب میکنیم از روی ناچاری نباشد بلکه از روی شناخت باشد....و معتقدم در هر کوکی میتوان نواخت ولی اینکه با کدام کوک نتیجه بهتری حاصل میشود امریست که باید به نوازنده و شناخت و احساس او محول بشود نه به یکسری پیش فرضهایی که تازه در موردشان اتفاق نظر هم وجود ندارد.

rimlu
Wednesday 8 July 2009, 11:52 AM
ممنونمو من تقریبا" جوابمو گرفتم.