PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : در محفل عشاق



Amir
Thursday 15 March 2007, 07:47 AM
با سلام خدمت همه نت آهنگی ها

تو این تاپیک یه جمله عاشقانه + یه شعر عاشقانه بگید

جوری که ا?راد دیگه رو تحت تاثیر قرار بده

و در جوابش ا?راد دیگه جملات و شعرهای زیبا تر بگن

در اصل این تاپیک یه جور کل کل عاشقانه هست

ما منتظریم

مو?ق باشید

/////////// love gol

Hes_r
Thursday 15 March 2007, 09:12 AM
امیر جون میشه بیشتر توضیح بدی ؟؟

Amir
Thursday 15 March 2007, 09:58 AM
خودم شروع می کنم

////

روز نوروز بچینی گل سرخ بر سر راه نگار ?رش کنی

روز نوروز بچینی گل سرخ بر سر راه نگار ?رش کنی

دلبرت بیاد بپرسه کار کیست تو براش گ?ته نتونی

چقده سخته خدایا چقده سخته خدایا


//////

هنوز جاي پات روي قلبمه هنوز داغي كه روي سينه ام گذاشتي هنوز سرد نشده هنوز آخرين لبخند تلخت از جلوي چشام پاك نشده هنوز نتونستم ?راموشت كنم اما.....اينو بدون كه همه اونا كم رنگ شدن كا?يه يه موج كوچيك بياد تا رد پات و پاك كنه،يه نسيم كوچيك بياد تا اون داغ و سرد كنه ?قط مي مونه جاي اون داغ كه من به سوختن و ساختن عادت كردم

حالا شما بگید دوستان
اگه تونستید رو دست من بلند شید

shbaharehs
Thursday 15 March 2007, 04:34 PM
اينو من خيلي دوست دارم!
گ?تم اگر بوسه دهی توبه کنم که دگر باره از این گونه خطاها نکنم
بوسه دادی و چو برخواست لبم از لب تو توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نمي بخشمت .... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گر?تي .... بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .... نمي بخشمت .... بخاطر دلي كه برايم شكستي .... .. بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي ..... نمي بخشمت .... بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ..... بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي .... و مي بخشمت بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي.............
------------------------------------------------------------------------------------------------------------

arminheim
Thursday 15 March 2007, 05:58 PM
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت, در تهاجم با زمان, آتش زدم , کشتم
من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم, یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم
من زمقصدها پی مقصودهای پوچ ا?تادم, تا تمام خوب ها ر?تندو خوبی ماند در یادم
من به عشق منتظر بودن همه صبرو قرارم ر?ت, بهارم ر?ت, عشقم مرد, یارم ر?ت

Hmd_N
Friday 16 March 2007, 12:42 AM
اگه ميدونستي چقدر تنهام واسم اشك ميريختي
اما اگه ميدونستي كه چقدر اشك ميريزم هيچ وقت تنهام نميزاشتي...
--------------------------------------------------------------------------------------------------
موقعي كه مي خواستمت ميترسيدم نگات كنم / موقعي كه نگات كردم ترسيدم باهات حر? بزنم / موقعي كه باهات حر? زدم ترسيدم نازت كنم / موقعي كه نازت كردم ترسيدم عاشقت بشم / حالا كه عاشقت شدم ميترسم از دستت بدم !

shbaharehs
Friday 16 March 2007, 04:57 PM
کاش ميشد که قلب وسعت مي گر?ت شمع با پروانه ال?ت
مي گر?ت کاش ميشد در پس احساس ها خنده ها از اشک
سبقت مي گر?ت كاش مي شد اشك را تهديد كرد. ?رصت
لبخند را تمديد كرد. كاش مي شد در غروب لحظه ها
خاطرات عشق را تجديد كرد

shbaharehs
Friday 16 March 2007, 04:59 PM
من زندگی را بازی گر?تن نیست دنیا را به کام گر?تن نیست دیگران را دوست داشتن سخت نیست کسی را پیدا کردن سخت نیست دلش را بردن سخت نیست ولش کردن سخت نیست دلبری پیدا کردن سخت است و?ا داری داشتن سخت است نگرش داشتن سخت است از دست دادنش سخت

------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در اين غربت سرا تنهايم اي دوست به عشق روي تو شيدايم اي دوست بجز عشق تو ، عشقي در دلم نيست در اين دنياي خاكي منزلم نيست ببين اي دل كه اين دنيا چه ها كرد هزران ?تنه بر عشق شما كرد بيا با كوله اي از غم بكوچيم از اين ماتم سرا با هم بكوچيم هزاران آه در اين سينه دارم از اين دنيا هزاران كينه دارم من ر?تم

shbaharehs
Friday 16 March 2007, 05:05 PM
بعد از رفتن تو فقط من مانده ام و روزهايي كه بي تو تكرار مي شوند و من در خلوت شبهاي بي ستاره ام از به تو انديشيدن عادتي ساخته ام دراز به درازاي آرزوهايي كه برايت داشتم و هنوز نمي دانم برق نگاه كدامين ليلي ني ني چشمان تو را خيره كرد و تيشه ي عشق كدامين فرهاد ريشه ي عشقمان را خشكاند ! اما ميدانم كه چون مجنون تا ابد در بيابان چشمانت به انتظار تو خواهم ماند
------------------------------------------------------------------------------------------------------------

شبا وقتي که تنهايي مياد همراه دلتنگي مي پيچه باز صداي پات به روي پله سنگي به فکر اينکه برگشتي دلم مياد به پيشوازت خيال قامتت اينجاست، نگاهم ميکنه نازت دلم از روي نوميدي ميگه اون نيست خيالاته يه عمر که تو رو خواستم تو گفتي از محالاته چشام لبريز اشک شوق، خوشامد بر لبم جاري تو هم هستي و هم نيستي مثل رويا تو بيداري يه عمره که شبح بودي شبيه آرزوي من مثل پايان دلخواهي براي جستجوي من
------------------------------------------------------------------------------------------------------------

كاش مي شد چشم هايت راكشيد و نگاهت رانوشت وصدايت را نواخت و رد پايت را دويد و به دور از هر نگاه و اضطراب يك دل سير تماشايت كرد تا به التهاب دل پاسخ داد و ميان فاصله من با تو چشم را جاري ساخت

------------------------------------------------------------------------------------------------------------
.. دوستت دارم چون تنهاترين ستاره زندگي مني دوستت دارم چون تنها ترين مصراع شعر مني دوستت دارم چون تنها ترين فکر تنهايي مني دوستت دارم چون زيباترين لخظات زندگي مني دوستت دارم چون زيباترين روياي خواب مني دوستت دارم چون زيباترين خاطرات مني دوستت دارم چون به يک نگاه عشق مني

vioman
Sunday 18 March 2007, 04:21 PM
?Sometimes a lie has that much of beauty

that you can't stand believing;

like the one she told me:"I love you"

M.A Heidari

گاهی اوقات یه دروغ اونقدر زیباست که نمی تونی باورش نکنی! مثل دروغی که اون به من گ?ت: "دوست دارم"

Tina
Tuesday 20 March 2007, 08:11 PM
نادر اشخاصي قادرند عاشق شوند زيرا نادر اشخاصي قادرند همه چيز خود را از دست بدهند

Hmd_N
Wednesday 21 March 2007, 12:57 AM
گاهي كه از تو دور ميشم به ابرهايي كه بالاي سرت راه ميرن حسوديم ميشه !
اونوقت آرزو ميكنم اي كاش ابر كبودي بودم كه تو بخاطر بارون دوسش داشتي !

mmt1361
Wednesday 21 March 2007, 09:05 PM
عشق تجربه ایست که گر بخواهی طعم آن را بچشی باید در انتظار زهر سنگینش باشی در
آینده ای نه چندان دور!!!

mang mang mang mang break

shbaharehs
Friday 23 March 2007, 10:00 PM
همه ميگن يخ احساس نداره, براي اينكه ثابت كنم يه تيكه يخو روبروت گذاشتم و اب شد...

Majed
Monday 26 March 2007, 10:03 AM
گ?تم به غیر عشق چه باشد گناه من...
گ?تند زندگانی عاشق گناه اوست

sara
Tuesday 27 March 2007, 07:45 AM
عشق جاودانه است،
شاید شکل آن تغییر کند،اما جوهر یکی است.
ت?اوت بین عاشق و غیر عاشق،
همانت?اوت بین چراغ روشن و خاموش است.
چراغ آنجاست و به کار می آید،
اما اکنون نور نیز می ا?شاند،
و همین نور ا?شانی،کار حقیقی آن است.
بهترین راه شناخت زندگی ،بسیار عشق ورزیدن است.

Majed
Wednesday 28 March 2007, 09:06 AM
من اگر اشک به دادم نرسد مي شکنم اگر از ياد تو يادي نکنم مي شکنم بر لب کلبه ي محصور وجود من اگر در اين خلوت خاموش سکوت اگر از ياد تو يادي نکنم، مي شکنم اگر از هجر تو آهي نکشم تک و تنها، به خدا مي شکنم، مي شکنم

Majed
Wednesday 28 March 2007, 09:08 AM
گر قرار است براي چيزي زندگي خود را خرج كنيم ، بهتر آن است كه آنرا خرج لطا?ت يك لبخند و يا نوازشي عاشقانه كنيم


): مي دوني زيباترين خط منحني دنيا چيه ؟ لبخندي که بي اراده رو لبهاي يک عاشق نقش مي بنده تا در نهايت سکوت ?رياد بزنه : دوستت دارم

Majed
Wednesday 28 March 2007, 09:09 AM
اگر دورم ز ديدارت، دليل بي و?ايي نيست

و?ا آن است كه نامت را هميشه روي لب دارم

sara
Thursday 29 March 2007, 10:32 AM
گاه آرزو می کنم،
می توانستی چند صباحی چون من باشی...
بیندیشی آن چیز که من می اندیشم ؛
ببینی آن چه من می بینم؛
احساس کنی آن گونه که من احساس می کنم؛
دریابی آش?تگی،ترس،تحسین و
دوستی را که نسبت به تو احساس می کنم،
همه را یکباره با هم.
اگر می توانستی حتی برای لحظه ای در ذهن من زندگی کنی؛
می توانستی ببینی که دنیای من چگونه سرشار از مسئولیت هاست،
و عجیب آن که اغلب به تو می اندیشم.
می دیدی که چه شادی را به من ارزانی داشته ای.
می دیدی که تا کجا شادمانم که می توانم لبخند بزنم،
بخندم،سر خوش باشم وآزاد چون کودکان.
این همه را از تو دارم.
اگر می توانستی نیم نگاهی به درون من بی?کنی
می دیدی آن سپاس و تحسین را.
تحسین نه تنها برای آنچه که هستی
بلکه برای آنچه که بذل می کنی تا من این باشم.
و خواهی دید که تا چند،
این همه را حرمت می دارم.
اما آنچه که بیش از همه به حیرتت وا می دارد،
تمام آن عشقی است که به تو دارم.
وآن گاه که این را احساس کردی،
همیشه با یادش خواهی داشت.
درک خواهی کرد
که گرچه پیوسته نمی توانم ژر?ا و شکوه آن را بیان کنم،
اما همواره در وجود من می جوشد و زنده است.

sara
Thursday 29 March 2007, 10:35 AM
نمی خواهم در آغوشت بگیرم

که می خواهم در آغوشت بمیرم

shbaharehs
Thursday 29 March 2007, 09:53 PM
تك و تنها بدون غم
نشته بودم, تورا ديدم
امد سراغم

Majed
Friday 30 March 2007, 07:40 AM
میدونی چرا بین انگشتای دستت ?اصله هست؟
چون جای انگشتای یه ن?ر دیگه هم اونجا هست

alireza_amirsamimi
Friday 30 March 2007, 05:29 PM
من جمله عشقولانه بلد نیستم.برای همین از شهریار کمک میگیرم که میگه:
نالد به حال زار من، امشب سه تار من

اي مايه تسلي شب هاي تار من

اي دل، ز دوستان وفادار روزگار

جز ساز من نبود كسي سازگار من

در گوشه غمي كه فراموش عالمي است

من غمگسار سازم و او غمگسار من

اشک است جویبار من و ناله‌ی سه‌تار

شب تا سحر ترانه‌ی این جویبار من

چون نشترم به دیده خلد نوشخند ماه

یادش به خیر، خنجر مژگان یار من

رفت و به اختران سرشکم سپرد جای

ماهی که آسمان بربود از کنار من

آخر قرار زلف تو با ما چنین نبود

ای مایه‌ی قرار دل بیقرار من

در حسرت تو میرم و دانم تو بی‌وفا

روزی وفا کنی که نیاید به کار من

از چشم خود سیاه دلی وام میکنی

خواهی مگر گرو بری از روزگار من

اختر بخفت و شمع فرومرد و همچنان

بیدار بود دیده‌ی شب‌زنده‌دار من

من شاهباز عرشم و مسکین تذرو خاک

بختش بلند نیست که باشد شکار من

یک عمر در شرار محبت گداختم

تا صیرفی عشق چه سنجد عیار من

من شهریار ملک سخن بودم و نبود

جز گوهر سرشک در این شهریار من

Majed
Saturday 31 March 2007, 08:02 AM
ایول ... خیلی با حال بود.. چه چیزا بلد بودی و تو 1 سال واسه ما رو نکردی بلا

sara
Saturday 31 March 2007, 09:06 AM
چه کسی درک خواهد کرد که من چه کشیدم؟؟؟

چه کسی می تواند چهره ی رنجور مرا ترسیم کند؟؟؟(از خودم)

Majed
Saturday 31 March 2007, 04:14 PM
من منظور شعرت رو درک نکردم..

Hmd_N
Monday 2 April 2007, 11:46 PM
ميدونستي اشك از لبخند با ارزشتره ؟؟
چون لبخندو به هر كسي ميتوني هديه كني اما اشكو ?قط واسه كسي ميريزي كه نميخواي از دستش بدي !

Hmd_N
Monday 2 April 2007, 11:48 PM
او نيست كه مردمك چشم سياهم، تا خيره شود عكس رخ خويش ببيند

اين گيسوي ا?شان به چه كار آيدم امشب ؟ كو پنجه ي او تا كه در آن خانه گزيند ؟

Hmd_N
Monday 2 April 2007, 11:50 PM
زندگي عشق است، عشق ا?سانه نيست، آنكه عشق را آ?ريد ديوانه نيست، عشق آن نيست كه كنارش باشي، عشق آنست كه به يادش باشي !!!

sara
Sunday 15 April 2007, 01:07 AM
خیلی سخته آدم به خاطر خانوادش از عشقش بگذره
ندونه طر?ش چی به سرش می یاد
انقدر دوتایی برای ?اصله هاشون گریه کنن تا یا از دست برن یا یه جسم بدون روح باشن

Majed
Sunday 15 April 2007, 05:46 PM
شاید زندگی آن بزمی نباشد که دوست داشنه باشیم به آن دعوت شویم... اما حال که آمده ایم بیایید با میتوانیم زیبا برقصیم

Majed
Sunday 15 April 2007, 05:57 PM
?ردا و دیروز با هم دست به یکی کردند... دیروز با خاطراتش ما رو ?ریب داد... ?ردا هم با وعدا هاش ما رو خواب کرد.... تا از خواب پریدم دیدم امروز تموم شده ... زندگی همینه

Hes_r
Sunday 15 April 2007, 07:39 PM
چه ربطی به عشق داشت ماجدجان

لص?ا بیشتر دقت کن

sara
Sunday 15 April 2007, 09:27 PM
اونی که می خواستیم نموندش
دیدی ر?ت و دل ما رو سوزوندش
دیدی عشق نبود در تارو پودش
دیدی گ?ت عاشقته عاشق نبودش

sara
Sunday 15 April 2007, 09:30 PM
تا که بودیم نبودیم کسی
کشت ما را غم بی همن?سی
تا که ر?تیم همه یار شدند
تا که مردیم همه بیدار شدند
قدر آئینه بدانیم که هست
نه در آن لحظه که ا?تادو شکست

Majed
Monday 16 April 2007, 07:31 PM
چه ربطی به عشق داشت ماجدجان

لص?ا بیشتر دقت کن[marq=right]

سلام
این رو باید درک کنی
م?هومی بود
یعنی عشق هم می گذره

s_guitar
Monday 16 April 2007, 10:27 PM
عشق آتشی است که در دل نشیند و جز معشوق همه را در خود می سوزاند.


" برگر?ته از یک سخن "

shbaharehs
Tuesday 17 April 2007, 05:45 AM
عشقم را نثار تو کردم...اما نپذير?تی. زندگيم را وق? تو کردم اما در کنارم نماندی، کاش روزی آن را برگردانی. عشقم را نثار تو کردم...اما نپذير?تی. عشقم را به تو هديه کردم آن را دور انداختی، کاش روزی آن را به من بر گردانی...

shbaharehs
Tuesday 17 April 2007, 05:45 AM
امشب هوا باراني است. امشب هوا باراني است و من گريه نمي كنم. امشب هوا باراني است و من نه من امشب مي گريم. شايد دل گر?ته ام،همچو ابر بارني گشايشي از گريه شبانه بگيرد. شايد اشكهايم در ميان قطرات باران گم شود. باران اشكهايم را مي شويد. شايد هيچكس ن?همد كه من گريسته ام. اما نه تو حتماًمي ?همي. ?ردا كه ببينمت، ص?اي آسمان بهاري دلم را خواهي ديد و به نمناكي هواي دلم پي خواهي برد...

?رياد من از داغ توست ...... بيهوده خاموشم مکن ...... حالا که يادت ميکنم ...... ديگر ?راموشم مکن ...... همرنگ دريا کن مرا ...... يکبار معنا کن مرا

Hmd_N
Tuesday 17 April 2007, 07:06 AM
اگه كسي دستاتو گر?تو قلبت لرزيد عجله نكن، چون يه روز كاري با قلبت ميكنه كه دستات بلرزند !

تو زندون عشقت اونقدر شيطوني ميكنم تا مجبور بشي منو بندازي تو ان?رادي قلبت !

تو دنياي بچه ها هر كي زودتر بگه دوست دارم برندس، ولي تو دنياي بزرگترا هر كي زودتر بگه دوست دارم بازندس !

Majed
Tuesday 17 April 2007, 08:16 PM
): چه دعايي بهتر از اين : خنده ات از ته دل...گريه ات از سر شوق...نبود هيچ غروبت غمناک
ای عشق من

Majed
Tuesday 17 April 2007, 08:25 PM
توصی? عشق امروزی:
: روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند / همه از دوست ?قط چشم و دهن مي خواهند // ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند / گرگ هايي که لباس پدري مي پوشند // آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند / عشق ها را همه با دور کمر مي سنجند // خوب طبيعيست که يکروزه به پايان برسد / عشق هايي که سر پيچ خيابان برسد

sara
Wednesday 18 April 2007, 02:40 AM
خنده آدم ها هميشه از دلخوشي نيست . گاهي شکستن دلي کمتر از آدم کشي نيست . کاهي دل اينقدر تنگ ميشه که گريه هم کم ميياره . يک حر? ساده هم گاهي چقدر غم ميياره

Hmd_N
Wednesday 18 April 2007, 09:46 AM
عشق با غرور زيباست اما اگه اون رو به قيمت ?رو ريختن ديوار غرور گدايي كني... اونوقت ديگه عشق نيست ... صدقست !!!

زندگي عشق است، عشق ا?سانه نيست، آنكه عشق را آ?ريد ديوانه نيست، عشق آن نيست كه كنارش باشي، عشق آنست كه به يادش باشي...

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:09 PM
اگر دنيا به ?رمانم شود ، امروز هزاران شمع آبي با هزاران شعله قرمز براي تو مي ا?روزم و خود اما ... در جشن تو به جاي هر چه پروانه ... هزاران بار مي سوزم ... ققنوس وار !!! تا شايد باور کني صادقانه دوستت دارم

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:09 PM
موقع چيدن گلها يادتان باشد چشمان شاپرکي نگران به دستان شماست بگذار بر شاخه بماند.... تاشايد قلب کوچکش آرام گيرد کوچک است اما... گل را به رنگي از خدا مي شناسد بگذار بر شاخه بماند... شايد بالهاي کوچکش بوي خدا را به کوچه ي تنها ييتان که آرزو درآن زنداني است بياورد بگذار بر شاخه بماند

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:10 PM
شاگردی از استادش پرسيد:" عشق چست؟ " استاد در جواب گ?ت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچينی! " شاگرد به گندم زار ر?ت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسيد: "چه آوردی؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد: " هيچ! هر چه جلو مير?تم، خوشه های پر پشت تر ميديدم و به اميد پيدا کردن پرپشت ترين، تا انتهای گندم زار ر?تم ." استاد گ?ت: " عشق يعنی همين

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:14 PM
گ?تمش آغاز درد عشق چيست؟ گ?ت آغازش سراسر بندگيست گ?تمش پايان آن را هم بگو گ?ت پايانش همه شرمندگيست گ?تمش درماندردم را بگو گ?ت درماني ندارد، بي دواست گ?تمش يک اندکي تسکين آن گ?ت تسکينش همه سوز و ?ناست

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:16 PM
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري رد ميشي بر ميگرده نگات ميكنه، بدون براش مهمي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي ا?تي برميگرده با عجله مياد به سمتت، بدون براش عزيزي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي خندي برميگرده نگات ميكنه، بدون براش قشنگي اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه ميكني باهات اشك ميريزه، بدون دوستت داره اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري با يكي ديگه حر? ميزني تركت ميكنه، بدون عاشقته

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:18 PM
وقتي که ديگر نبود من به بودنش نيازمند شدم وقتي که ديگر ر?ت به انتظار آمدنش نشستم وقتي ديگر نمي توانست مرا دوست بدارد من اورا دوست داشتم وقتي اوتمام شد من اغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن مثل تنها زندگي کردن مثل تنها مردن....

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:19 PM
هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند يه ضرب المثل نميدونم كجايي ميگه كه به هيچ كس به جز خودت و خرت اعتماد نكن منم به جز خودم و خودت به هيچ كس اعتماد نميكنم هر شب برو کنار پنجره تا ستاره ها ببيننت و حسوديشون بشه که...... ماهشون مال منه

sara
Wednesday 18 April 2007, 03:21 PM
لحظه ها را کشتیم تا بگذرند به امید آنکه به خوشبختی برسیم, اما غا?ل از آنکه خوشبختی همان لحظه هایی بود که در انتظار گذراندیم

sara
Saturday 21 April 2007, 08:25 AM
سنگی که طاقت ضربه های تیشه را ندارد، تندیسی زیبا نخواهد شد. از زخم تیشه خسته نشو، که وجودت شایسته تندیسی زیباست

sara
Saturday 21 April 2007, 08:26 AM
قصه ي دلتنگيه قصه ي بي تو بودن ?رقي نداره بي تو موندن و ر?تن من

sara
Saturday 21 April 2007, 08:26 AM
زندگي قصه مرد يخ ?روشي است که ازاو پرسيدند:?روختي؟ گ?ت:نخريدند تمام

sara
Saturday 21 April 2007, 08:28 AM
کاش محبت اثری داشت
معشوق زعاشق خبری داشت
کاش دلم ز دل تنگت خبری داشت
یا ناله من به دل سنگت اثری داشت

sara
Saturday 21 April 2007, 08:29 AM
عشق آغاز یک چیز نیست
جز یک نگاه پایان چیزی نیست
جز جدایی و گذشته عشق چیزی نیست جز پشیمانی

sara
Saturday 21 April 2007, 08:29 AM
بيشتر که دل رنجد از کسي خشنود کردن مشکل است / شيشه ي بشکسته را پيوند کردن مشکل است

sara
Saturday 21 April 2007, 08:30 AM
ميدوني چرا وقتي گريه ميکني چشمت رو مي بندي؟ وقتي ميخواي بخندي،وقتي ميخواي کسي رو ببوسي وقتي ميخواي تو رويا بري چشمت رو مي بندي؟ چون قشنگترين چيزاي اين دنيا ديدني نيستند

sara
Saturday 21 April 2007, 08:32 AM
چشمانت را براي زندگي مي خواهم
اسمت را براي دلخوشي مي خوانم
دلت را براي عاشقي مي خواهم
صدايت را براي شادابي مي شنوم
دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم
عطرت را براي مستي مي بويم
خيالت را براي پرواز مي خواهم
و خودت را نيز براي پرستش.. دوست دارم

sara
Monday 23 April 2007, 08:34 AM
من از نهایت شب حر? میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حر? میزنم
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

Majed
Monday 23 April 2007, 05:14 PM
دوست واقعي تو کسي است که هنگامي که دستانت را مي گيرد قلبت را لمس کند...

sara
Tuesday 24 April 2007, 06:33 AM
گر به تو ا?تدم نظر چهره به چهره رو به رو شرح دهم غم تو را نكته به نكته مو به مو ساقي باقي از و?ا باده بده سبو سبو مطرب خوشنواي را تازه به تازه گو بگو در پي ديدن رخت همچو صبا ?تادهام خانه به خانه، در به در كوچه به كوچه، كو به كو ميرود از ?راق تو خون دل از دو ديدهام دجله به دجله، يم به يم چشمه به چشمه، جو به جو

sara
Wednesday 25 April 2007, 06:38 AM
با من سخن تو در میان آوردند
گلبرگ بهار در خزان آوردند
خاموش ترین سکوت صحراها را
با نام تو باز در ?غان آوردند

Majed
Tuesday 1 May 2007, 01:17 PM
هرگزبراي عاشق شدن به دنبال باران و بابونه نباشي گاهي در انتهاي خارهاي يك كاكتوس به غنچه اي مي رسي كه ماه را بر لبانت مي نشاند

Majed
Tuesday 1 May 2007, 01:18 PM
موقعي كه مي خواستمت مي ترسيدم نگات كنم،موقعي كه نگات كردم ترسيدم باهات حر? بزنم. موقعي كه باهات حر? زدم ترسيدم نازت كنم،موقعي كه نازت كردم ترسيدم عاشقت بشم حالا كه عاشقت شدم ميترسم از دستت بدم

Majed
Tuesday 1 May 2007, 01:18 PM
دوست داشتن هميشه گـــ?تن نيست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه ! اين درد مشترک من و توست که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکد يگــرنگــــاه کني

Majed
Tuesday 1 May 2007, 01:21 PM
روزي كه پيك مرگ مرا ميبرد به گور من شب چراغ عشق تو را نيز مي برم عشق تو نور عشق تو عشق بزرگ تواست خورشيد جاوداني دنياي ديگرم

Majed
Tuesday 1 May 2007, 01:25 PM
?رياد من از داغ توست ...... بيهوده خاموشم مکن ...... حالا که يادت ميکنم ...... ديگر ?راموشم مکن ...... همرنگ دريا کن مرا ...... يکبار معنا کن مرا

sara
Tuesday 1 May 2007, 06:56 PM
اناری را می کنم دانه به دلمی گویم،خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود
می پرد در چشمم آب انار اشک می ریزم

sara
Wednesday 16 May 2007, 10:29 AM
تنها ستاره ی خيالی من ، تو را در کدامين شب بجويم وقتی که هر شب بی تو بودن را به وسعت گريه در مي یابم و وقتي با گريه مي خوابي بدون که يه عاشقي مثل من که يه عاشقم بدونه معشوق. اگه يك روز ?كر كردي نبودن يه كسي بهتر از بودنش چشمات و ببند و اون لحظه اي كه اون كنارت نباشه و به خاطر بيار اگه چشمات خيس شد بدون داري به خودت دروغ ميگي و هنوز دوستش داري. نور دلیل تاریکی بود و سکوت دلیل خلوت، تنها عشق بی دلیل بود که تو دلیل آن شدی

sara
Wednesday 16 May 2007, 06:46 PM
دلم غمگين نگام ابري چشام بارون صدام ابري طلوع عشق من بي رنگ غروب گريه هام ابري منو دلتنگيه گريه به روي شونه هاي تو مي شم بارون دلتنگي مي بارم ازچشاي تو نمي خوام بي تودنيارو باگل ها وباگلدون هاش نمي خوام بي تو?ردارو باتابستون هازمستون هاش

Majed
Friday 18 May 2007, 12:02 PM
از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیت رو؟؟ سریع گ?تم :زندگیم گریه کرد و ر?ت و ?رصت نداد بهش بگم تمام زندگیمه

Majed
Friday 18 May 2007, 12:04 PM
ان گاه که با دستانت واژه عشق را بر قلبم نوشتي سواد نداشتم اما به دستانت اعتماد داشتم حال سواد دارم اما ديگر به چشمان خود اعتماد ندارم

n.roomi
Saturday 19 May 2007, 11:47 PM
گ?ته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم
وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک

Majed
Tuesday 22 May 2007, 01:25 PM
دوست داشتن هميشه گـــ?تن نيست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــريبه ! اين درد مشترک من و توست که گاهي نمي توانيم در چشمهاي يکد يگــرنگــــاه کنيم

Majed
Tuesday 22 May 2007, 01:26 PM
عشق و درويشي و انگشت نمائي و ملامت/// همه سهل است تحمل نکنم بار جدائي

sara
Tuesday 22 May 2007, 02:58 PM
زرد است که لبريز حقايق شده است ------ تلخ است که با درد موا?ق شده است --------شاعر نشدي وگرنه مي?هميدي --------- پاييز بهاريست که عاشق شده است

sara
Wednesday 23 May 2007, 03:36 PM
وقتی كه دلتنگ ميشم و همراه تنهای‌ ميرم داغ دلم تازه ميشه ،زمزمه های‌ خوندنم قد هزارتا پنجره ، تنهای‌آواز ميخونم دارم باكی‌حر? ميزنم ، نميدونم ، نميدونم اين روزا دنيا واسه من از خونمون كوچيك تره كاش می‌تونستم بخونم ،قد هزارتا پنجره حالا كه دلتنگی داره ر?يق تنهائيم ميشه كوچه ها نار?يق شدند حالا كه ميخوان شب و روز به همديگه دروغ بگند ساعتها هم دقيق شدند

sara
Saturday 2 June 2007, 11:30 AM
دل آدمها مثل يك جزيره دور ا?تادست ،اينكه كي واسه اولين بار پا به جزيره ميزاره مهم نيست مهم اون كسيه كه هيچوقت جزيره را ترك نكند

sara
Saturday 2 June 2007, 11:34 AM
نه تنها دوست دارم دوستم بدارند
بلکه دوست دارم بشنوم که دوستم دارند

sara
Sunday 3 June 2007, 12:19 PM
کن این پیمانه را از خون او مست مستم کن چنان کز شور می باز گویم قصه ا?سون او رنگ چشمش را چه می پرسی زمن رنگ چشمش کی مرا پابند کرد آتشی کز دیدگانش سرکشید این دل دیوانه را در بند کرد

sara
Sunday 3 June 2007, 12:25 PM
يک ن?ر....... يک جايي..... تمام روياهايش لبخند توست.... و زماني که به تو ?کر مي کند ............. احساس مي کند که زندگي واقعا باارزشه .............. پس هرگاه احساس تنهايي کردي اين حقيقت را به خاطر داشته باش . يک ن?ر....... يک جايي...... در حال ?کر کردن به توست

hichnafar
Wednesday 8 August 2007, 07:15 PM
در دادگاه عشق ... قسمم قلبم بود وكيلم دلم و حضار جمعي از عاشقان و دلسوختگان . قاضي نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام كرد و پس محكوم شدم به تنهايي و مرگ . كنار چوبه ي دار ا ز من خواستند تا اخرين خواسته ام را بگويم و ومن گ?تم : به تو بگويند ... دوستت دارم

Majed
Wednesday 8 August 2007, 08:47 PM
وقتی خاطره های آدم زیاد میشه دیوار اتاق پر از عکس میشه
ولی همیشه دلت واسه کسی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو بزنی به دیوار

hichnafar
Wednesday 12 September 2007, 11:31 AM
بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید
هرچند حاصل آن جز رنج و پریشانی نباشد.
اما کوری را هرگز بخاطر آرامش تحمل مکن.
دکترشریعتی

sara
Saturday 27 October 2007, 11:12 AM
گفتم خريدارت منم، گفتي كه سخته باورش ....... گفتم قسم به عشقمون، گفتي بمون تا آخرش گفتم كه پا به پاي تو، راهي ميشم تو جاده‌ها ........ گفتي كه راه ما شده، از اين به بعد از هم جدا گفتم كه ديوونه نشو، يه خواهشي دارم بمون ....... گفتي كه ديوونه تويي، آهنگ رفتن رو بخون بگو كه دوست داري منو، ساده و بي‌ريا بگو ......... خسته‌ام از دورنگي‌ها، بيا و از صفا بگو

sara
Wednesday 31 October 2007, 07:42 AM
نگريستم به گريستنت، گريستم به نگريستنت، گريستم و تو نگريستي، نگريستم و تو گريستي، گريستم ولی نگريستي

sara
Wednesday 7 November 2007, 08:31 AM
نمي دانم كه هستي؟ نمي دانم چه هستي؟ نمي دانم كه در انديشه ي من توهستي يا فريب است. تو هستي يا خيال است

sara
Wednesday 7 November 2007, 08:32 AM
زير پلکت سايه بانم ميدهي؟ سوختم آيا پناهم ميدهي؟ آتشي افتاده بر جان و دلم ، قطره آبي بر لبانم ميدهي؟ ميهمان جان جانان گر شوم ، ميزباني را نشانم ميدهي؟ تا بياسايم دمي در پاي عشق ، زير چترت سرپناهم ميدهي؟ اي جواب پرسش بي پاسخم ، عشق را آيا نشانم ميدهي؟

hichnafar
Saturday 10 November 2007, 05:31 PM
چراغها را خاموش کنید
می خواهم آسوده سر بر زمین بگذارم
غریبه، اگر می خواهی به خواب من بیایی
نامم را که صدا می کنی، کمی آرامتر؛
بگذار تا پسین فردا با خیال خوش تو
میان رویاهای شیرینم دست و پا زنم
از من نگیر این لحظه های دلخوشی را
نگذار حتی خواب دیدن تو برایم عقده شود ...
یادت می آید حرفی را که زدی؛
گفتی می روم،
گه گداری شاید به خوابت بیایم
شاید در خواب،
تو را به آرزوی دیدنم نزدیک کنم
لااقل همین وعده را برایم بگذار ...
غریبه، به خاطر خدا در نگاهم صادق باش . . .
از You can see links before reply (You can see links before reply)

hichnafar
Thursday 15 November 2007, 04:28 PM
عشق زيباست اما غم دارد
عشق زيباست اما دل را مي سوزاند
عشق زيباست اما نفسهاي خسته ، ديگر تاب تحمل غمش را ندارد
عشق زيباست اما ديوانگي هم عالمي دارد
عشق تار و پود شكسته قلب را جلا مي دهد
عشق قلب بيقراري را طوفاني مي كند
عشق تنها اميد قلب يك عاشق است
عشق مقامي بس عظيم و والا دارد
عشق معناي تمام زندگي يك عاشق است
عشق دل را بيقرار مي كند و چشم را گريان
چشم هايي كه براي عشق ، اشك مي ريزند ، بسيار مقدس هستند
عشق صداي تيك تاك قلب عاشق است
قلبي كه هر لحظه احساس مي كند در حال خاموش شدن است
عشق صداي نبض زندگي است
زندگي و دار و ندار يك عاشق ، در عشقش خلاصه مي شود
اي كاش معناي واقعي عشق را درك مي كرديم
اي كاش هر لحظه اي با عشق نفس مي كشيديم
اي كاش فاصله ها را با رنگ زيباي عشق ، زيباتر مي ديديم
اي كاش عشقي وجود داشت كه هيچگاه از بين نمي رفت
اي كاش تمام عشقهايمان جاودان بود و زيبا
اي كاش زيبايي و پاكي عشق را درك مي كرديم
عشق زيباست به زيبايي و پاكي يك نگاه ساده
عشق مقدس است به تقدس يك قلب عاشق و شيدا
عشق تكان دهنده است حتي اگر يك عشق خيالي باشد
حتي اگر سكوتي بس عظيم در آن نهفته باشد
عشق زيباست حتي اگر تنها يادگار از عشق ، حسرت جدايي باشد
عشق دوست داشتني است حتي اگر زير بار غم عشق ، شكسته شويم
عشق مقدس است حتي اگر رويايي بيش نباشد
اي كاش مي شد حرف يك عاشق رااز نگاهش خواند
و صداي قلب بيقرارش را شنيد
عشق را دوست دارم حتي اگر عاشق بودنم جرمي بيش نباشد
و عشق صداي فاصله هاست

sara
Thursday 15 November 2007, 07:32 PM
دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد جان را سپر تیر بلا خواهم کرد
عمری که نه در عشق تو بگزاشته ام امروز به خون دل قفا خواهم کرد

موفقیت online
Tuesday 18 December 2007, 02:15 PM
تا کنون عشق من آمیخته بود
در غرض های من آویخته بود
داشت بخت سیه و روز سفید
هر دمم دستخوش بیم و امید
این دم از کشمکش آن رستم
پس زانوی وفا بنشستم
لطف و قهرم همه یکرنگ شدست
کوه و کاهم همه همسنگ شدست
عشق شست از دل من نقش هوس
عش با عش همی بازم و بس

Majed
Wednesday 9 April 2008, 08:45 AM
از گل پرسیدم عشق چیست
گفت از من زیبا تر است

از آفتاب پرسیدم عشق چیست
گفت از من سوزانتر است

از باد پرسیدم عشق چیست
گفت از من ویرانگرتر است

از عشق پرسیدم عشق چیست؟
گفت : تنها یک نگاه ...

hichnafar
Monday 28 April 2008, 01:31 PM
دلم تنگ است
دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است
سکوت از کوچه لبريز است صدايم خيس و باراني است
نمي دانم چرا در قلب من پاييز طولاني است

hichnafar
Saturday 31 May 2008, 08:36 PM
من صبورم اما... (You can see links before reply)


به خدا دست خودم نيست اگر می رنجم
يا اگر شادی زيبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم .
من صبورم اما . . .
چقدر با همه ی عاشقيم محزونم !
و به ياد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل يک شبنم افتاده ز غم مغمومم .
من صبورم اما . . .
بی دليل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دليل از همه ی تيرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . . می ترسم .
من صبورم اما . . .
آه . . . اين بغض گران صبر نمی داند چيست !!!!

elykak
Tuesday 22 July 2008, 06:04 PM
من یه عمر آزگاره به نگاهتون اسیرم
شما دریا ، شما بارون ، پیشتون بنده کویرم
تنتون مثل بهاره ، بنده یک برگ خزونم
تن و جونتون سلامت ، غم و دردتون به جونم

(( شاهکار بینش پژوه ))

---

فکر کنم این یکی از قشنگترین شعرای عاشقانه ای باشه که شاهکار گفته ...