PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آنچه یک نوازنده تار به آن افتخار میکند...



آوا69
Thursday 5 November 2009, 03:02 PM
جمله اي در هنر نوازندگي وجود دارد که مي گويد : بهترين ساز آن سازي است که نوازنده احساس کند اين ساز در آغوش و دستان او به راحتي قرار گرفته و صدايي طبيعي و مطبوع نسبت به ذائقه فرهنگي او به وجود مي آورد و الحق که با نگاهي در بين سازها در خواهيم يافت که تار يک چنين سازي است. نغمه هايي بسيار روح انگيز دارد و وقتي در آغوش نوازنده اش قرار مي گيرد گويي که اين چوب و پوست از روح نوازنده خود جان مي گيرند و زنده مي شوند.

تار يکي از قديمي ترين سازهاي ايراني است که به آن وتر نيز گفته مي شود. اگر چه ما هنوز اطلاعات درستي از تاريخ دقيق پيدايش و ساخت آن نداريم ولي از قرار معلوم آن به زمان ابو نصر فارابي بر مي گردد.

موسيقي دانان قديم و بزرگي چون صفي الدين ارموي، خواجه بها الدين و ابوالفرج اصفهاني و تني چند از شاعران و نويسندگان دوران گذشته درباره تقسيم فواصل پرده هاي که هم خوان و موافق پرده هاي تار نيز مي باشد مطالبي گفته، شعري سروده و ياد کرده اند. به عنوان مثال بابا طاهر همداني شاعر شوريده و عارف ايران که در نيمه قرن پنجم هجري مي زيست در سروده اي از خود چنين اين ساز را ياد مي کند:

دلي ديدوم چو مرغ پا شکسته چو کشتي، بر لب دريا نشسته

همه گويند طاهر، تار بنواز صدا چون مي دهد تار شکسته

شکل ظاهري کاسه تار شبيه دل است و شايد به خاطر همين است که تار را ساز اهل دل و حال و تسکين دهنده روان آدمي لقب داده اند زيرا تار داراي صداي لطيف و دلربا است که بسياري از متفکرين، عارفان، فيلسوفان، وارستگان و صوفيان پاک دل به آن عشق مي ورزند.

تار صدايي گرفته، محزون و کاملا شرقي دارد و از جنبه داشتن رزونانس، قدرت صدايي بالا و اجراي دستگاه ها و آوازهاي موسيقي سنتي ايران برترين و کاملترين ساز ايراني محسوب مي شود.

تار از يک کاسه که روي آن پوست کشيده درست گرديده که همين کاسه نيز به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسيم شده که قسمت بزرگ را شکم و کوچک را نقاره مي نامند.

دسته تار معمولا 45 تا 50 سانتيمتر است که بر کناره هاي جلوي آن دو روکش استخواني کار گذاشته شده است در انتهاي دسته تار جعبه اي تعبيه شده که به جعبه گوشي معروف است، که از هر طرف آن سه گوشي بر سطوح جانبي اين جعبه قرار داده شده که سيم هاي تار را به دور آنها مي پيچند.

تعداد سيم هاي تار شش عدد است که از آخر کاسه يا شکم شروع شده و از روي خرک که به منظور بالا نگاه داشتن سيم ها بر روي پوست قرار گرفته مي گذرد. اين شش سيم در تمام طول دسته کشيده شده و به داخل جعبه گوشي ها رفته و به دور آنها پيچيده شده است . سيمهاي ششگانه عبارتند از:

دو سيم سفيد پائين که همصدا کوک مي شوند. دو سيم زرد همصدا يک سيم سفيد نازک به نام زير و يک سيم زرد بم که دوتاي آخري غالبا به فاصله اکتاو کوک مي شوند.

فاصله سيم هاي هم صوت سفيد، نسبت به سيم هاي زرد غالبا چهارم و سيم هاي سفيد نسبت به سيم بم معمولا فاصله اکتاو يا هفتم را تشکيل مي دهند.

تار با مضرابي کوچک از جنس برنج به طول تقريبي سه سانتي متر نواخته مي شود. در قسمتي از نصف طول مضراب، براي آنکه در دستهاي نوازنده راحت قرار گيرد با موم پوشيده شده است.

در گذشته سازندگان تار در گوشه و کنار کشور بسيار بودند که نامي از ايشان به جاي نمانده و تنها تني چند از ايشان مثل استاد تاجيک، هامبارسون، فرج الله، آقا قلي، يحيي، برادران صنعت و استاد حاجي و پسرش رمضان شاهرخ شناخته شده اند. کساني که به بقاي اين ساز و تکامل آن کمک کردند و عمر خود را بر سر اين کار نهادند

fagher
Thursday 5 November 2009, 05:46 PM
اما فکر کنم این ها اصلا چیزهایی نیست که یک نوازند بهشون افتخار کنه...
هر سازی برای خودش یک همچین چیزهایی داره...
یک نوازنده تار به خیلی چیزها افتخار میکنه که به نظرم کمترین هاش این ها باشن.
راستی یک چیزی یادم رفت،اگر لطف کنید و قبل از ایجاد تاپیک جدید تاپیکهای قبلی رو هم یک نگاهی بکنید ممنون میشم چون اکثر چیزهایی که شما بهشون اشاره کردید در تاپیک های دیگه موجود هست(شرمنده)