نمونه کارهای سنتور : david-santoori

[david_santoori]

بداهه نوازی:

در مورد کوک ساز لازمه توضیح بدم که کاملا شخصی و مورد توجه خودم هستش. در ضمن از فواصل فیثاغورثی هم تبعییت نمی کنه.

[david_santoori]

در مورد کوک ساز لازمه توضیح بدم که کاملا شخصی و مورد توجه خودم هستش. در ضمن از فواصل فیثاغورثی هم تبعییت نمی کنه.
امیدوارم لذت ببرید. لطفا نظراتونا برام بنویسید. مرسی

[forever]

بسیار زیبا بود
موفق باشید...
داداش منم عاشق بداهه نوازی هست...
برای بداهه نوازی لازمه چه تکنیک هایی رو بلد باشه؟؟؟
شما چه مدته کار میکنید؟

[Razoniaz]

بسیار زیبا بود david جان. جمله ها خیلی زیبا اجرا شده و علی رغم اینکه در حالت چپ کوک به علت تغییر زیاد پوزیسیون های زرد و سفید نوازندگی و اجرای زیبای مضرابها اغلب مشکل تر از حالت راست کوک است شما به خوبی از عهده آن بر آمده بودید.
ولی دو نکته اساسی که در این اجرا به نظرم اومد:
1- جمله ها زیاد شبیه به هم و یکنواخت بودند. این یکنواختی ممکنه باعث خستگی شنونده بشه اگه سعی کنید در بداهه نوازی، جملات متنوع تری رو بکار ببرید کارتون بسیار زیباتر می شه.
2- تا زمان 1:20 (یک دقیقه و بیست ثانیه) "افشاری سل" می نواختید و سپس به "بیات ترک فا" فرود آمدید که این فرود ناگهانی از زیبایی کار کم کرد. خیلی بهتر بود فرود قطعه در همان افشاری انجام می شد.

باز هم از قطعه زیبایی که اجرا کردید سپاسگزارم. با آرزوی موفقیت و سعادت برای شما

[david_santoori]

من از انتقاد لذت میبرم و کیف میکنم.منمنونم از شما جنابRazoniaz ولی باید بگم من به دنبال اینکه افشاری بزنم و بعد روی فواصل ترک تمام کنم نبودم.
من وقتی قطعه را زدم اصلا نمی خواستم از آواز از قبل تعیین شده ای شروع کنم ، همین طوری شروع شد که شنیدید و اگر بخاطر بالا رفتن حجم دانلود برای دوستان نبود شاید تا 2 ساعت هم ادامه پیدا میکرد و همه دستگاه های موسیقی را هم در بر میگرفت .
و نکته ی دیگه اینکه بنده مرزی بین 7 دستگاهی که تقسیم بندی کرده اند نمیبینم. و این تقسیم بندی را هم غلط می دونم .
موسیقی ما موسیقی ای نیست که قابل تقسیم بندی باشه و در بند و اسارت قواعد تئوریک قرار بگیره و همین تقسیم بندی باعث میشه که شما وقتی قطعه را می شنوید به تضاد میرسید که چرا از افشاری شروع شد و به ترک فرود آمد، مگه اشکالی داره ؟من در مورد این قضیه خیلی فکر کردم البته سالها طول کشید تا حضمش کنم و باهاش کنار بیام و توصیه ای برای کسانی که میخواهند این نوع قطعات را گوش بدهند:باید از بالا به این موضوع نگاه کنند اگه وارد جزئیات بشند تنها به خودشون آسیب میزنند و اذیت میشند.
اگه تمامی دستگاه ها را یک پیکر واحد تصور کنید اون وقت دیگه افشاری و ترک و...... میشند اجزای داخل یک کل مثل خونه ای که شما از این اتاق به اون یکی میرید در واقع من میخواستم یه چرخ کوچکی توی این مجموعه بزنم .
تازه من قصد داشتم از فواصل شیطانی هم استفاده کنم ، اون وقت از دید کسانی که موسیقی سنتی کار میکنند این امر کاملا منسوخ شده است بخاطر اینکه خودشونا اسیر ردیف کرده اند ولی کسی که موسیقی ایرانی کار میکنه آزاد اندیشه و با یک نتیجه گیری کوتاه میکنم :
من فقط صدا دهی برام مهمه و اشاره میکنم به سخن مرحوم مشکاتیان که چقدر نکته ی ظریفی را این بزرگوار بیان کرده،ایشون معتقد به این بودند که برای به پرده کشیدن عواطف و احساساتشون اگه لازمه از ریتم خارج شوند که هیچ حتی اگه از 7 دستگاه هم لازمه خارج میشوند تا حساسشون را بیان کنند .
مرسی

[Razoniaz]

من از انتقاد لذت میبرم و کیف میکنم.منمنونم از شما جنابRazoniaz ولی باید بگم من به دنبال اینکه افشاری بزنم و بعد روی فواصل ترک تمام کنم نبودم.
من وقتی قطعه را زدم اصلا نمی خواستم از آواز از قبل تعیین شده ای شروع کنم ، همین طوری شروع شد که شنیدید و اگر بخاطر بالا رفتن حجم دانلود برای دوستان نبود شاید تا 2 ساعت هم ادامه پیدا میکرد و همه دستگاه های موسیقی را هم در بر میگرفت .
و نکته ی دیگه اینکه بنده مرزی بین 7 دستگاهی که تقسیم بندی کرده اند نمیبینم. و این تقسیم بندی را هم غلط می دونم .
موسیقی ما موسیقی ای نیست که قابل تقسیم بندی باشه و در بند و اسارت قواعد تئوریک قرار بگیره و همین تقسیم بندی باعث میشه که شما وقتی قطعه را می شنوید به تضاد میرسید که چرا از افشاری شروع شد و به ترک فرود آمد، مگه اشکالی داره ؟من در مورد این قضیه خیلی فکر کردم البته سالها طول کشید تا حضمش کنم و باهاش کنار بیام و توصیه ای برای کسانی که میخواهند این نوع قطعات را گوش بدهند:باید از بالا به این موضوع نگاه کنند اگه وارد جزئیات بشند تنها به خودشون آسیب میزنند و اذیت میشند.
اگه تمامی دستگاه ها را یک پیکر واحد تصور کنید اون وقت دیگه افشاری و ترک و...... میشند اجزای داخل یک کل مثل خونه ای که شما از این اتاق به اون یکی میرید در واقع من میخواستم یه چرخ کوچکی توی این مجموعه بزنم .
تازه من قصد داشتم از فواصل شیطانی هم استفاده کنم ، اون وقت از دید کسانی که موسیقی سنتی کار میکنند این امر کاملا منسوخ شده است بخاطر اینکه خودشونا اسیر ردیف کرده اند ولی کسی که موسیقی ایرانی کار میکنه آزاد اندیشه و با یک نتیجه گیری کوتاه میکنم :
من فقط صدا دهی برام مهمه و اشاره میکنم به سخن مرحوم مشکاتیان که چقدر نکته ی ظریفی را این بزرگوار بیان کرده،ایشون معتقد به این بودند که برای به پرده کشیدن عواطف و احساساتشون اگه لازمه از ریتم خارج شوند که هیچ حتی اگه از 7 دستگاه هم لازمه خارج میشوند تا حساسشون را بیان کنند .
مرسی

دوست عزیز با سلام
نوشته ات را خواندم خوشحالم از اینکه انتقادپذیر هستید (گرچه لحن نوشتن تان این حقیقت را بیان نمی کرد) ولی در نوشته تان مواردی است که قابل تامل و بررسی است:

1- شما نوشتید "بنده مرزی بین 7 دستگاهی که تقسیم بندی کرده اند نمیبینم. و این تقسیم بندی را هم غلط می دونم." دوست عزیز این تقسیم بندی حاصل صدها سال تلاش و تجربه هنرمندان و موسیقی دانانی است که علم موسیقیایی من و شما در مقابل آنها هیچ است. هنرمندانی مثل ميرزا‌عبدالله و ميرزا حسينقلی، صبا، استاد پایور، استاد مشکاتیان، جلیل شهناز، پرویز یاحقی ،شجریان و ...
چطور شما این اصول را قبول ندارید؟ مگر من و شما می توانیم ادعا کنیم که بهتر از مشکاتیان و پایور موسیقی را می فهمیم؟...

با شما هم عقیده ام که همه دستگاههای موسیقی ما جزیی از یک پیکر واحد هستند. ولی حرکت از هر جزء به جزء دیگر بدون شک طبق اصول و قواعدی باید صورت گیرد. وگرنه آنچه که حاصل می شود جزئی می شود که باهمه اجزاء این پیکر غریبه است.
به کارهای مشکاتیان نگاه کنید. به مرکب نوازیهایش، به مرکب خوانی های شجریان گوش دهید. حرکت از هر گوشه به گوشه دیگر طبق قواعدی خاص صورت می گیرد.
دوست عزیز قرار نیست ما برای ساختن چیزی نو همه آنچه قدما ساخته اند را خراب کنیم. من نیز چون شما به نوآوری و دگر اندیشی احترام می گذارم ولی این جمله از مهاتما گاندی را که مشکاتیان در یکی از مصاحبه هایش گفت را همیشه آویزه گوش خود دارم : "اگر نوآوری ريشه در سنت نداشته باشد مبتذل است"

با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز

[david_santoori]

من به نظر شما احترام میگذارم و به شدت به این بیت معتقدم که :
متکلم را تا کسی عیب نگیرد / سخنش اصلاح نپذیرد
خواهش میکنم از نوشته ی قبلی من بد برداشت نکنید اگر من میگم کسی که موسیقی ایرانی کار میکنه آزاد اندیشه و یا .... نه بدان معنی که خدای نکرده قصد جسارت به شما باشه ، مسلم و آشکاره که شما جوینده ی روشن فکری هستید .در ضمن درباره چیز هایی که مینویسم اول شخص مورد خطاب خودم هستم بنابر این اگه ناخواسته مطلبی نوشتم که شما ناراحت شدید عذر میخوام و لطفا منا ببخشید.
حالا برگردیم به تحلیل صحبت های شما:
دوست عزیز شما که از این اساتید نام بردید حتما در آثارشون تامل کردید، بنابر این سوالاتی که از شما دارم اینه که :
1)چرا در ردیف استاد صبا آرپژ وجود داره؟مگر آرپژ جزء موسیقی ایرانیه؟
2)استاد صبا ردیفشون را با سه گاه در دوره متوسطه شروع کردند ولی آقای پایور این تقسیم بندی را صحیح نمی دونستند و با شور شروع کردند(در کتاب دوره ابتدایی) ؟پس این ایراد به آقای پایور وارده که چرا ؟مگر علم تو بیشتر از صبا یا پیشینیان بوده که چنین کردی؟
3)قبلا مضراب ها بدون نمد استفاده میشده ولی استاد پایور گفتند اگر از نمد استفاده کنیم صدای ساز دل نشین تر میشه، پس دوباره باید به آقای پایور ایراد بگیریم چون گذشته گان این کار را نکردند؟
4)آقای پایور در قطعاتشون از موسیقی غرب استفاده کردند(چه به طور محسوس و چه نامحسوس مثل چهار مضراب اصفهان در سی قطعه که یک رگه فرنگی به طور استادانه درش بکار رفته)،اینکه کلا از ردیف میزنه بیرون ؟ حالا چه کار کنیم؟
5)علی نقی خان وزیری در قطعه بند بازش کاملا از فواصل غربی استفاده کرده که در گذشته بدین شدت اصلا نداشتیم.خوب باز جای تامل داره.

6)جلیل شهناز که نیاز به مثال نداره کلا از ردیف عبور کرده و ردیف مثل موم در دستشه شما اگر به قطعه همایون این بزرگ مرد گوش کنید که در سال 47-49 با شجریان اجرا کرده کاملا از از حوضه ردیف که معرف موسیقی ایرانی ماست خارجه .ما چزی به عنوان پرش از نتی به فواصل بالاتر از سوم در موسیقی ایرانی نداریم ولی ایشون استفاده کرده در مورد جواب آواز ها هم که وقتی جداگانه میطلبه....
و................
خوب تمام این ها چیز هایی بوده که کم کم توسط بزرگان به صورت ایده جدید در موسیقی ما شکل گرفته.

ممکنه بزرگ مردی مثل پایور (که من در نوشته های قبلی خودم ایشونا پیامبر موسیقی ایران خطاب کردم)و یا بقیه ی بزرگانی که نام بردید هر کدام در زمینه هایی از نوازندگی ،آهنگسازی ،و تنظیم و....به قله ای از علم و قدرت راه یافته باشند که صعود به آن کار هر کسی نباشه ولی این بدان معنی نیست که راه برای بقیه بسته است یا دیگه کاری نمیشه کرد ، هر کس که به ابزار اندیشه و تحقیق و کوشش مجهز باشه می تونه به جایگاه قابل توجهی برسه .
( نوع آوری اگر همراه با تفکر نباشه مطمئنا نمیتونه راه خودش را باز کنه و ماندگار بشه )
مثال میزنم که روشن تر بشه:
اگر سیر تحولی نوازندگی سنتور را بررسی کنید رد پای پیانوی مرتضی خان محجوبی یا حتی موسیقی غرب را در آثار استاد پایور میبینید ولی کار های اردوان کامکار یک دفعه تفاوت چشمگیری با آثار گذشتگان کرده اصلا نوع قطعاتش ایرونی نیست اکثرا غربیه حالا اگر جلوی کامکار می استادیم و میگفتیم از این چهار چوب بیرون نرو قطعا آثاری که خلق میکرد به این زیبایی نمی بود و کامکار یک استعداد فوق العاده است که در جهت درست اندیشه هاش رشد کرده و بارور شده. همین الان کسانی هستند که خیلی بهتر از استاد پایور در خیلی از زمینه ها کار کردند ولی این از ارزش اون استاد کم نمیکنه ما باید ظرف زمان را هم در نظر بگیریم و گر اینطور نباشه کار ماها ایراد داره و پیشرفتی بوجود نمیاد همین طور که پایور خیلی بهتر از صبا تونست سنتور را به جلو ببره . قطعا اگر پایور نبور ما هم نبودیم ولی این دلیل نمیشه که ماها نتونیم سنتور را به جایگاه بهتری ببریم.
بنده هم تا دو سال پیش مثل شما فکر میکردم ولی الان اینگونه نیستم معتقدم هر کسی هر جوری که فکر میکنه درسته و باید آثارش را ارائه کنه و اینه که تنوع ایجاد میکنه اون وقت موسیقی ایرانی مخاطب بیشتری هم خواهد داشت و سلیقه های بیشتری را هم در بر میگیره اصلا زیباییش هم به همینه اگر مشکاتیان دوباره کارهای پایور را تکرار میکرد و یا حتی من و شما الان هم عقیده بودیم جایی برای تبادل نظر و بحث و گفتگو نمیموند.
حالا بنده کم کم به نکاتی در زمینه ایرانی رسیدم که یکی از اونها را شما بهش ایراد میگیرید و اون اینه که من گفتم تقسیم بندی ردیف اشتباهه . و اما استدلال مختصر من:
ببینید اگه شما برگردید به گذشته و آثار پیشینیان را مطالعه متوجه خواهید شد که کامل ترین ردیف(منظور ردیف آوازیست که اصل ردیف هم ردیف آوازیست) از شهر اصفهان بجای مانده و کمتر دستخوش تغییرات شده بخاطر اینکه در مرکز ایران واقع شده و کمتر هم مورد هجوم در طول تاریخ قرار گرفته (مراجعه کنید به کتاب تاریخ شناسی موسیقی و ردیف موسیقی ایران)و این ردیف به طور سینه به سینه به نسل بعدی انتقال داده میشده ودر این بین شاهد آن هستیم که بزرگانی چون شهناز و کسایی و... که ردیف را سینه به سینه فراگرفتند الان جزء بهترین های جهان اند (میدونید که استاد شهناز به عنوان بزرگترین بداهه نواز در قرن اخیر شناخته شده اند و عکس ایشون به عنوان سمبل تفکر آزاد در موسیقی در بسیاری از دانشگاه های خارج از کشور قرار داره در ضمن IQ ایشون بالای 160) خوب حالا وقتی ردیف اومد در غالب نت خصیصه های خوبی داشت از جمله اینکه جلو از بین رفتن اونا گرفت ولی از پیامد های منفی اون نتونست در امان بمونه و نتیجه ش همینی شده که الان در جامعه ما ماشا الله زیاده و اصلا ساز زدنشون به دل نمیشینه ولی استاد کسایی به این معتقده که نت فاقد ارزشه و احساس را نمیتونه منتقل کنه و در جایی آقای شهناز به طنز میگه من اصلا نت بلد نیستم . پس این نشون میده که اون قدیمیا خیلی بهتر از ما ردیف را میفهمیدند چون اسیر نت نبودند مثل حرف زدن که شما هیچ موقع در مورد چیدن کلمات کنار یکدیگر در صحبت کردن روزمره تون فکر نمیکنید یا وقتی دوچرخه سواری میکنید هیچ موقع به فکر تعادلتون نیستید تنها مسیر حرکتتون را انتخاب می کنید در این مورد هم همین گونه است همه این ابزار ها برای اینه که خوب صدا بده و روی ما تاثیر خوبی داشته باشه و غایت ما اینه که از این اصوات لذت ببریم حالا اگر یکی ردیف بزنه ولی اینقدر خشک ساز بزنه که به دل نشینه چه فایده؟
پس کم کم می خوام به صحبتی که کردم نزدیک بشم این تقسیم بندی ها تنها ما را از احساس دور میکنه موسیقی اصیل ما نه در غالب نت میگنجه نه در غالب دستگاه ، اصل موسیقی ما مقامی بوده و سینه به سینه .
در حوضه ادبیاتمون هم همین اتفاقات افتاده روزی یکی از پادشاهان(نمیدونم شاه شجاع یا اینجو) به حافظ میگه:حافظ این چه غزلیست که تو گفتی (زیرا در تعریف غزل میگویند شعری است که بین حدودا 5-15 بیت داشته باشه و هر بیت معنای مستقل از دیگری داشته باشه )حافظ هم که در هر غزلیش 2بیت عاشقانه داره 2بیت عارفانه2بیت سیاسی و...در جواب میگه همین شعر من که از قواعد و اصول پیروی نمیکنه دنیا را گرفته و دست هر بچه ای رسیده و شما شعر هاتون هنوز از شیراز بیرون نرفته.
حالا اگه مطالب بالا متقاعد کننده نیستند خوب اشکالی نداره شما این کارا نکن .
ولی من برام صدا دهی خوب مهمه اگه قطعه ای که زدم خوب صدا نمیده اون بحث دگریست در ضمن ذائقه هم اینجا شرطه چون هندی ها تا 1کیلو فلفل تو غذاشون نریزند ، غذا از گلوشون پایین نمیره ولی ما نمیتونیم چنین غذایی را بخوریم.
بنده هم همیشه سعی داشتم به اندازه خودم قدم بردارم (خیلی کوچیک) .
به هر حال ببخشد و با این سخن استاد مشکاتیان تمام می کنم و توجه شما را مخصوصا بدین جملات پایانی جلب میکنم.
از استاد پرسیدند :
_در تصنیف ققنوس برای نخستین بار از فواصل شور قدیم بهره گرفتید که از چارچوب موسیقی دستگاهی بیرون است . بر چه اساسی این کار را کردید؟
_ایشون جواب دادند:من برای بیان بهتر موسیقی ام به هر کاری دست میزنم .حتی اگر لازم باشه از 12 دستگاه و آواز موسیقی ایرانی خارج شوم. شیوه بیان برایم مهم است نه ریتم و دستگاه و ......
باز میتونید به تصنیف صبح است ساقیا در کاست دستان یا تصنیف آخر در کاست بیداد مراجعه کنید که اصلا ضرب در اون رعایت نمیشه پس مشکاتیانم مرتکب شده ؟بخاطر اینکه اگه با دست روی پاتون ضرب بزنید متوجه میشید که قطعه چقدر ناجور از ضرب خارج میشه ولی اون قطعه بر اساس تاکت نه ضرب و اگه بخواهید به اون با ضرب گرفتن خودتون گوش کنید اذیت میشد چیزی که من در نوشته قبلی هم گفتم پس باید از بالا وکلی به این قطعات بنگریم وارد جزئییات شدن تنها ما را گرفتار میکنه.
و اما بنده قصد مرکب نوازی نداشتم که آن مقوله ی دیگریست لطفا موضوع تاپیک را هم یه نگاهی بیاندازید .و اگر نوع آوری من مایه ابتذال موسیقی ما شده است خیلی خوب بنده دیگر آثارم را روی سایت قرار نمیدهم.
و این بیت همیشه سرمشق من بوده که دوباره برای یادآوری به خودم تکرارش میکنم.

راه خود گیر و مکن تقلید کس
از پریدن کپک کی گردد مگس
گر تو را جز خر مگس در سبک نیست

خرمگس،مان،غم مخور گر کبک نیست
خرمگس گر بهر خود فکری کند

گاه باشد وز وز بکری کند

[david_santoori]

بسیار زیبا بود
موفق باشید...
داداش منم عاشق بداهه نوازی هست...
برای بداهه نوازی لازمه چه تکنیک هایی رو بلد باشه؟؟؟
شما چه مدته کار میکنید؟


ایشون باید قاعدتا قبل از اینکه شروع به بداهه نوازی کنند شنوده ی خوبی باشند و به اندازه کافی از ساز زدن بزرگان الگو گرفته باشند در ضمن اگه توی پییچ و خم ردیف گیر دارند باید ابتدا اونا را بر طرف کنند و در مورد جملات بداهه قطعا نیاز به فکر کردن هست. اگه مثل من باشه به درد نمیخوره اون بداهه را باید انداخت تو جوب ولی اگه طول جملات کوتاه نباشه و مثل استاد شهناز (که گاهی اوقات یه جملشون 10 دقیقه طول میکشه ) روابط کاملا معقول شنیداری در شنوده ایجاد کنه اون خوبه در ضمن نهایت نوازندگی بداهه نوازیست .البته نباید فراموش کنیم که این امر تا حدود زیادی ذاتیه . در بداهه نوازنده مثل چشمه زلال جوشانی میمونه که بدون هیچ تعللی قطعات را با پختگی کامل اجرا میکنه ولی اگه مثل من باشه چاه خشک شده ای بیش نیست که به زور میشه دو تا سطل آب ازش کشید.

[forever]

ممنون از توضیح کامل شما
اتفاقاً خوب مینوازین و حس جالبی رو در شنونده ایجاد میکنه که اصل موسیقی هم همینه و چیزی غیر این نیست..پس نیاز به شکسته نفسی نبود.
موفق باشید

[Razoniaz]

سلام دوست عزیز
مولوی گفت :
در کف هر یک اگر شمعی بدی ---- اختلاف از گفتشان بیرون شدی
یا شاعری دیگر گفت:
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است ---- گر نظر باز کنی کعبه و بتخانه یکیست
فکر می کنم این دو بیت شعر شامل حال من و شما هم می شود. هر دو یک سخن می گوییم ولی به صورتی متفاوت. دوست عزیز، من نیز با شما موافقم که باید نوآوری باشد. بدون نوآوری ما هیچکدام از آثار زیبای کنونی را نداشتیم. قاصدک، نینوا، سواران دشت امید و ... همه حاصل نوآوری و خلاقیت افرادی ست که ورای آنچه که بود اندیشیدند. ولی دوست عزیز من معتقدم برای نوآوری ابتدا باید سنت ها را خوب شناخت. نمی توان با انکار سنت دست به نوآوری زد. من و شما نمی توانیم بدون شناخت کامل دستگاههای موسیقی دست به نوآوری بزنیم. اینکه می گویم برای آمدن از افشاری به بیات ترک مسیر خاص خودش را باید طی کرد دلیلی بر این نمی شود که بخواهم نوآوری را نفی کنم. در خصوص تصنیف "صبح است ساقیا" نیز ریتم به طور کامل رعایت شده. ریتم این تصنیف 8/6 هست که در بعضی جاها به 8/3 نیز تبدیل می شه.
و در آخر دوست عزیز من اگر انتقادی کردم تنها نظر شخصی خودم را گفتم. حقیقتش از جمله آخر شما ناراحت شدم که گفتی "اگر نو آوری من مایه ابتذال موسیقی ما شده است خیلی خوب بنده دیگر آثارم را رویسایت قرار نمیدهم."
دوست عزیز اینجا محلی است برای تبادل اطلاعات و دانسته های خودمون. توی این بحثی که داشتیم هم من از شما خیلی چیزا یاد گرفتم هم دوستانی که سری به این بحثها زدند. پس باید همه دست به دست هم بدهیم و در فضایی دور از قهر و کینه به پیشرفت هر چه بیشتر خودمون کمک کنیم.
هم من و هم همه دوستان منتظر کارهای زیبای شما هستیم.

[hmd_kro]

من هم با گفته های شما موافقم. به طور مثال اگه دقت یک سری الگوی ریتمیک تو بیشتر دستگاهها مشترک هست.

غیر از گوشه هایی مثل کرشمه و نغمه ... که تو بیشتر دستگاهها با یک اسم و یک الگوی ریتمک که در هر دستگاهیی استفاده بشه به شکل همون دستگاه در میاد. یک سری تکه های ریتمیک هم هستند مابین گوشه ها که مشابه هم هستند.

منظور این هست که با این دلایل در کار گذشتگان نوآوری خاصی دیده نمی شده ، پس از به وجود آمدن یک پایه ریتمیک ثابت ، از اون در بیشتر گوشه ها استفاده میکردند.(بگذریم که این علتهای متفاوتی داره) اما این خرده رو باید گرفت که پس از گذشت چندین سال دیگه جای تکرار همون قطعات نیست.

خیلی ها به بهانه حفظ سنن این شیوه رو پیشه کردند و به خود زحمت یافتن مسیر جدید رو نمیدن و به نسلی هم که تحت آموزش اونها هستند همین رو پیشنهاد میدند که به نظر من این بزرگترین ضربه میتونه باشه. چون هنرجو طبعا اگه نوآوری هم داشته باشه با مخالفت شدید استاد مواجه میشه..

خوشحالم که همچنین بحثهایی اینجا شکل میگره تا دیگر دوستان هنرمند با دیدی بازتر راه خود رو ادامه بدند.


موفق باشید.

[david_santoori]

امیدوارم تا حدودی تونسته باشم حق مطلبو ادا کنم.

جالب بدونید این صدای یک ساز مشقی نه چندان خوبه.

[Razoniaz]

امیدوارم تا حدودی تونسته باشم حق مطلبو ادا کنم.

جالب بدونید این صدای یک ساز مشقی نه چندان خوبه.

بسیار زیبا اجرا کردید داود جان ممنون.

[Mezrab]

بسیار زیبا بود داوود خان.

[david_santoori]

بسیار زیبا اجرا کردید داود جان ممنون.



دوستان لطف دارند . ولی راستش تعریف و تمجید زیاد به من کمک نمی کنه . اگه دوستان نقد کنند (نقد سازنده) ممنون میشم . و حتی دوستانی که تازه این ساز رو انتخاب کردند نظر بدهند مهم اینه که دوستان از تمام دانش و چیز هایی که یاد گرفتند کمک بگیرند و نظر بدهند . اعتقاد بنده بر این هست که از تعریف و تشویق چیزی در نمیاد و همه چیز در نقد شکل میگیره . و من وقتی به قطعه ی خودم گوش میدم اشکالاتی رو پیدا میکنم و مطمئنم که بی اشکال نیست بنابر این از همه دوستان تقاضا دارم جلو بیایند و نظزشونو اعلام کنند اگه سوالی هم هست من در خدمتم . این صحبت ها هم فقط بخاطر اینه که دلم می خواد یه بحث علمی شکل بگیره و گرنه از این قطعات هم من هم شما ها بارها زدید و همه هم گفته اند آفرین !!!

[david_santoori]

بسیار زیبا بود داوود خان.
از شما و جناب راز و نیاز سپاس گزارم

[david_santoori]

تنها سعی بر این بوده که فضای موسیقی مردمی سال40-50 را با تکنیک های مضرابی متنوع در دستگاه همایون به صورت بازی با ساز تجربه کنم .بدون تنبک ، زدن قطعات ضربی به این صورت یکم مشکله .برای همین هم گاهی اوقات ریتم بالا و پایین میشه.
درضمن وسیله ای که من باهاش ضبط میکنم چندان جالب نیست وگاهی اوقات پرش داره که به بزرگواریه خودتون ببخشید.
امیدوارم لذت ببرید.

You can see links before reply

[آناهيتا 79]

سلام
بالاخره شما يه كار از خودتون گذاشتيد ! خيلي دوست داشتم يه كار از شما رو گوش بدم! من چون اينجا امكان گوش دادن به آهنگ رو ندارم طبق معمول بايد بريزمش توي فلش . اما مطمئنم آهنگ قشنگي هست .
مي دونم شما استاد من هستيد و به اين موضوع هم افتخار مي كنم . اما ازتون اجازه مي خوام جسارت كنم و بعدش نظرمو بدم . مرسي. :5:

[david_santoori]

مرسی از لطفتون
شما صاحب اختیارید هر موقع که دوست داشتید میتونید نظرتون را بگید . قطعا مورد استقبال من خواهد بود.

[Nassim_Agha]

داوود عزیز
سلام
و
صد افرین
خیلی ظریف زیبا و پر احساس سنتور می نوازید.
واقعا لذّت بردم

برایتان آرزوی موفقیّت دارم

شاد و تندرست باشید

[david_santoori]

ممنونم نسيم جان ، شما هميشه به بنده محبت داريد . اميدوارم همين طور باشه که شما ميگيد.

[آناهيتا 79]

سلام
قول داده بودم نظرمو در مورد آهنگتون بدم . حالا اومدم همين كاررو بكنم :
من اگه عاشق موسيقي سنتي ، عاشق سنتور و نوازندگي اون شدم دليلش شنيدن آهنگهاي زيبايي مثل آهنگ شما بود . فوق العاده زيبا بود . بهتون تبريك مي گم . وقتي مي گم استاد هستيد بي دليل نمي گم . اين حس ششم من اشتباه نمي كنه . آهنگتون رو خيلي با احساس و زيبا اجراء كرديد . من اين آهنگ رو بارها و بارها گوش دادم و شايد من خيلي احساساتي هستم چون دو دفعه با اين آهنگ گريه كردم.
مي خوام يه نظر بدم ، تو رو خدا به من ايراد نگيريد مي دونم نظرم نه فني است و نه اصولي بلكه كاملا احساسي هست اما نظر يه نوازنده تازه كاره كه خيلي خيلي كم از موسيقي مي فهمه :
من آهنگ شما رو به 4 قسمت تقسيم كردم :
1- از زمان شروع تا دقيقه 1:32 كه به نظر من مقدمه هست و من اسمش رو گذاشتم : شكوه shekveh). بعد از اين قسمت به سمت اوج حركت مي كنه و در دقيقه 1:54 تا 1:55 يك مضراب بسيار زيبا روي سيمهاي زرد ( اگه اشتباه نكنم ) اجرا مي كنيد كه من اسمش رو گذاشتم مضراب برگشت.
2-از دقيقه 2:04 رو من اسمش رو گذاشتم اوج ( در اين قسمت در دقيقه 2:06 يك مضرابي مي زنيد كه برداشت من اينه كه يه لحظه مضراب نمي دونه روي كدوم سيم بشينه )
3 - از دقيقه 2:57 تا 4:20 رو من اسمش رو گذاشتم : زيبا كه بهترين قسمت اون از دقيقه 2:57 تا 3:40 هستش.
4 - از دقيقه 4:20 فرود و خاتمه.
مي دونم شما خيلي بزرگواريد و به من اين اجازه رو مي ديد كه آهنگتون رو توي موبايل و كامپيوترم داشته باشم ، چون من اين كار رو كردم . ببخشيد .!
از خداي مهربونم مي خوام اينقدر به من عمر بده كه يه بار اين آهنگ رو بتونم بزنم .
مرسي از آهنگ زيباتون . مرسي.:41:

[david_santoori]

سلام
تمام مدتي که نوشتتون را ميخوندم ، ميخنديدم (ولي نه تا اوج ديوانگي). خنده ي ناشي از دقت شما .راستش قافل گير شدم. خيلي خوشحالم که فکر ميکنيد و احساسي بر مبناي تفکر داريد.
بله حق با شماست . اصلا اين قطعه مال من نيست اين براي شماهاست . همه ي برداشت شما کاملا درسته . مرسي،مرسي ازين که قطعه ي منو تحليل کرديد.
توضيح خاصي ندارم ولي براي توجيح شايد بد نباشه که بدونيد بنده فقط يک بار ضبط ميکنم . ميشد يک بار ديگر هم ضبط کرد با بر طرف کردن تمام مشلات ، ولي ديگه اسمش بداهه يا بازي نبود خيلي از اون جملات در يک آن به ذهنم مي اومد براي همين بود که مضراب نميدونست کجا بشينه .آفرين . کاملا حق با شماست . البته اين در درجه ي اول به خودتون کمک ميکنه تا گوشتون را قوي کنيد.
از اسامي که انتخاب کرديد با تمام عمق مفهومي که داشتند لذت بردم . بسيار ممنونم.
موفق باشيد.

[Mezrab]

بسیار زیبا..موفق باشید داوود جان، نموه ار هاتون رو بیشتر کنید، قطعا یه تجاربی دارید که به درد من نوعی بخوره که خوب با ساز زدنتون منتقل می کنید..!
-------------------------------
آناهیتا خانوم اسم هاتون خیلی جالب بود، فکر میکنم گوش دادن با دقت به آهنگها یکی از مهمترین قسمت های آموزشه!

[ساینا]

سلام
منم اجراتون رو گوش کردم
قشنگ بود
مضراب روون(روان) و نرمی دارید
(خیلی مث استادا نظر دادم نه؟.....اما شما دوستانه بخونید:ap).
موفق باشید.

[marzi_a1732]

خیلی زیبا بود ...
موفق باشید

[david_santoori]

بسیار زیبا..موفق باشید داوود جان، نموه ار هاتون رو بیشتر کنید، قطعا یه تجاربی دارید که به درد من نوعی بخوره که خوب با ساز زدنتون منتقل می کنید..!
-------------------------------
آناهیتا خانوم اسم هاتون خیلی جالب بود، فکر میکنم گوش دادن با دقت به آهنگها یکی از مهمترین قسمت های آموزشه!

چشم محسن جان ،سعی میکنم ولی قول نمیدم.البته من هرچقدر هم که تلاش کنم نمیتونم به خوبی شما و جناب راز و نیاز و ارش خان که از قدیمیهای سایته و...فعال باشم.
خیلی خوشحالم ازینکه بخش سنتورنوازی جون گرفته ولی ای کاش همه ی بچه ها در بحث ها شرکت میکردند و نظر ها محدود به یک عده ی خاصی نمیشد. شایید این سوال برای بعضی ازدوستان فعال مطرح بوده که دیگر نمیبینیمشون.کشش چو نبود از آن سو ،کوشیدن چه سود؟
در آخر
چه خوش بی مهربانی هر دوسر بی / که یک سر مهربانی درد سر بی

[david_santoori]

سلام
منم اجراتون رو گوش کردم
قشنگ بود
مضراب روون(روان) و نرمی دارید
(خیلی مث استادا نظر دادم نه؟.....اما شما دوستانه بخونید:ap).
موفق باشید.

من هم به قول شما خیلی دوستانه و صمیمانه ازتون تشکر میکنم که وفت گذاشتید و گوش کردید.ممنونم

[MEHRNAM]

ببخشین یه کم دیر شد؛ دیگه شرمنده این بچه ها تو مثلث شیشه ای نمیذارن آدم تکون بخوره که....
بسیار زیبا بود ... نمیدونستم اینقدر قشنگ ساز میزنین... مشخصه که مثل خود من روی کارتون وسواس و دقت دارین تبریک میگم و موفق باشین.

[Kamanche]

سلام داوود خان
دست مریزاد و خسته نباشید .
واقعا استفاده کردم . بسیار دلنشین بود .
موفق و پیروز باشید .

[Sina_Yanni]

واااااااااااااااااااای ... .
خیلی زیبا بود آقا داوود واقعا ... .. . من هنوز کفشم ... . ( کفش که میپوشن نه ها ، کفش !!! )
موفق باشین ... .

[DesironnA]

عالی بود!
سنتور هم ساز دلبری میباشدا !!

[david_santoori]

سلام داوود خان
دست مریزاد و خسته نباشید .
واقعا استفاده کردم . بسیار دلنشین بود .
موفق و پیروز باشید .

سلام دوست عزیز
امیدوارم کسالت برطرف شده باشه و همیشه در صحت و سلامت باشید. ممنونم . بزرگوارید.

[david_santoori]

از شدت زیبایی و دل نشین بودن زبانم قاصره که حرف بزنم.
داوود جان بسیییییییییییار زیبا بود.محشر بود.
واقعا اینو جدی میگم. دوباره عاشق سنتور شدم.بسیار زیبا و قشنگ بود.
واقعا ممنونم ازت.
احساس کردم طبع ملودی پرورتون یه کمی به سبک استاد پایور نزدیکه. بهتون تبریک میگم.

بازم ممنون...


باز یاران گوهر تحسین نثارم می کنند / من نیم شایان تحسین شرمسارم می کنند

آرش عزیز راستش مدتیه که دیگه لذت لحظه ای ناشی از هیجان مضراب های سرعتی را کنار گذاشتم. فعلا به آرامش فکر میکنم.همونطور که خودت میدونی این قطعه هم یک قطعه ی حسّیه نه حسابی.
به هر حال امیدوارم حداقل تونسته باشم آرامش درونی خودم را به دوستان هدیه کنم.

ازین که به بنده لطف دارید کمال سپاس و تشکر را دارم . امیدوارم در کنار شما و بقیه ی دوستان ،بخش سنتور نوازی بتونه روند رو به رشد خودش رو حفظ کنه.متشکرم.

[Razoniaz]

بسیار زیبا بود داوود جان. ممنون.
اگه بخوام از لحاظ نوازندگی به این قطعه بپردازم می تونم بگم که خیلی خوب بود. تکیه ها، ریزها و
... خیلی زیبا اجرا شده بودند. نرمی و لطافت مضرابها بسیار شایان توجه بود.
ولی به نظر من تکنیک و نوازندگی در بداهه تنها بخش کوچکی از کل مجموعه هستند. بداهه را باید با دل گوش داد. باید دید که نوازنده چه حسی را می خواسته انتقال دهد.
بایستی درد نوازنده را با تمام وجود حس کرد.
من برداشتم را نه از نوازندگی شما (که دوستان آنچه را بایست، گفتند)، که از احساس شما و دردی که در شماست می نویسم. البته یادآور می شوم آنچه را که احساس کردم می نویسم. شاید آنچه که می نویسم احساس واقعی شما نباشد، که در این صورت عذر می خواهم.

قطعه با یک احساس گلایه از آنچه هست شروع میشه (آناهیتا خانم هم به زیبایی به این نکته اشاره کردند). گلایه از چیزی که نباید باشد و هست و یا چیزی که باید باشد ولی نیست!
شکوٍه و گلایه به اوج خود می رسد ولی اثر ندارد.
افسوس که بی فایده فرسوده شدیم / وز داس سپهر سرنگون سوده شدیم
دردا و ندامتا که تا چشم زدیم / نابوده به کام خویش نابوده شدیم.

... ولی نه گلایه اثری دارد و نه نیرویی که بتوان آن چه هست را تغییر داد. لاجرم با فراموش کردن و تا اندازه ای خود را به بی خیالی زدن به تسکین درد خود می پردازید
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت / خواهی تو فلک هفت شمُر، خواهی هشت
چون باید مرد و آرزوها همه هشت / چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت

خود و یاران را به شادی و غنیمت شمردن دم دعوت می کنید:
تا دست به اتفاق بر هم نزنیم / پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم
خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح / کاین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم

ولی در آخر قطعه باز تو مانده ای و دردت. ولی اکنون بسیار پخته تر از قبل. گلایه هایت بیشتر به شکوه پیران و آزمودگان می ماند تا به شیون و ناله جوانان...
بنگر ز جهان چه طرف بربستم؟ هیچ / وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ
شمع طربم، ولی چو بنشستم، هیچ / من جام جمم، ولی چو بشکستم، هیچ

[DesironnA]

دوستان یه راهنمائی ممکنه به من بکنین؟
صدا گیری از سنتور برای ریکورد به چه صورت هست؟
ممنون

[david_santoori]

بسیار زیبا بود داوود جان. ممنون.
اگه بخوام از لحاظ نوازندگی به این قطعه بپردازم می تونم بگم که خیلی خوب بود. تکیه ها، ریزها و
... خیلی زیبا اجرا شده بودند. نرمی و لطافت مضرابها بسیار شایان توجه بود.
ولی به نظر من تکنیک و نوازندگی در بداهه تنها بخش کوچکی از کل مجموعه هستند. بداهه را باید با دل گوش داد. باید دید که نوازنده چه حسی را می خواسته انتقال دهد.
بایستی درد نوازنده را با تمام وجود حس کرد.
من برداشتم را نه از نوازندگی شما (که دوستان آنچه را بایست، گفتند)، که از احساس شما و دردی که در شماست می نویسم. البته یادآور می شوم آنچه را که احساس کردم می نویسم. شاید آنچه که می نویسم احساس واقعی شما نباشد، که در این صورت عذر می خواهم.

قطعه با یک احساس گلایه از آنچه هست شروع میشه (آناهیتا خانم هم به زیبایی به این نکته اشاره کردند). گلایه از چیزی که نباید باشد و هست و یا چیزی که باید باشد ولی نیست!
شکوٍه و گلایه به اوج خود می رسد ولی اثر ندارد.
افسوس که بی فایده فرسوده شدیم / وز داس سپهر سرنگون سوده شدیم
دردا و ندامتا که تا چشم زدیم / نابوده به کام خویش نابوده شدیم.

... ولی نه گلایه اثری دارد و نه نیرویی که بتوان آن چه هست را تغییر داد. لاجرم با فراموش کردن و تا اندازه ای خود را به بی خیالی زدن به تسکین درد خود می پردازید
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت / خواهی تو فلک هفت شمُر، خواهی هشت
چون باید مرد و آرزوها همه هشت / چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت

خود و یاران را به شادی و غنیمت شمردن دم دعوت می کنید:
تا دست به اتفاق بر هم نزنیم / پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم
خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح / کاین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم

ولی در آخر قطعه باز تو مانده ای و دردت. ولی اکنون بسیار پخته تر از قبل. گلایه هایت بیشتر به شکوه پیران و آزمودگان می ماند تا به شیون و ناله جوانان...
بنگر ز جهان چه طرف بربستم؟ هیچ / وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ
شمع طربم، ولی چو بنشستم، هیچ / من جام جمم، ولی چو بشکستم، هیچ


بی مهر رخت روز مرا نور نماندست

وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم

دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست

می‌رفت خیال تو ز چشم من و می‌گفت

هیهات از این گوشه که معمور نماندست

وصل تو اجل را ز سرم دور همی‌داشت

از دولت هجر تو کنون دور نماندست

نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید

دور از رخت این خسته رنجور نماندست

صبر است مرا چاره هجران تو لیکن

چون صبر توان کرد که مقدور نماندست

در هجر تو گر چشم مرا آب روان است

گو خون جگر ریز که معذور نماندست

حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده

ماتم زده را داعیه سور نماندست

من از خودم نباید حرفی بزنم ،حرفی هم ندارم که بزنم .گفتنی ها همش در اون 5 دقیه و 30 ثانیه گفته شد. البته من که نفهمیدم این سنتور بود که منو به صدا در می آورد یا من اونو !!!
به هر حال بوده اند دوستانی که به بنده پیام خصوصی زدند و من هم بسیار ازشون ممنونم ولی مثل اینه که این موضوع دوباره توسط جناب راز و نیاز و به شکل کاملا متفاوتی مطرح شد . من هم کمال تشکر رو از ایشون دارم که اینقدر با ظرافت فکری و بلوغ حسی به این مسئله پرداختند.

همونطور که قبلا گفتم این قطعه برای شماست و همه ی برداشت شما کاملا درسته . این منم که انگار غلط افتادم .بگذریم ....
بله جناب راز و نیاز شما درست تشخیص دادید . افکار و روحیات من به شدت طی این چند ساله با تئوری های خیام و حافظ گره خورده و ازین بزرگان بسیار ایده گرفتم و یه جورایی خودم رو مرید و دانش آموخته ی بسیار کوچکی از مکتب این دو بزرگوار میدونم.
ولی وقتی نه مسکن تاثیر داره و نه ارام بخش ، حتی حافظ هم دیگه جواب نمیده این سازه که همدم همیشگی منه.

امیدوارم شنیدن این قطعات موجب سکون در هیچ کسی نشه . اون شکوه و شکایتی هم که ازش صحبت میکنید کاملا درسته ولی به مرز گستاخی نمیرسه و حتی میتونه گاهی اوقات حسرت و یا حیرت هم باشه.

موضوع دیگری که من ازین یزرگواران آموختم اینه :با این که میدونند نخواهند رسید ولی باز به امید سراب در جریانند و تلاش میکنند! این خیلی مهمه.البته با فرض این که میدونند یک بازیه!!!
در بازی یک عده بازیچه میشوند و یک عده هم بازی میکنند و همیشه یک داوری هم هست که هیچ وقت نمیفهمیم و نخواهیم فهمید که بر اساس چه معیاری قضاوت میکنه. شاید اگه از اول میدونستیم چه میشود و چه بر سر ما خواهد آمد ،هیچ وقت حاظر نمیشدیم پا در این میدان بذاریم گرچه ، ظاهرا هیچ چیز دست ما نیست.

فکر میکنم تا همین جاش هم از حوصله بعضی از دوستان خارجه (چون این یک بحث شخصیه و همین طور که میبینیم به این تاپیک هر کسی برای هر چیزی سر میزنه ) ولی برای نتیجه کلی، از صحبت های ارزنده ی شما استفاده میکنم و میخوام بگم همین درد و غمست که موجب شکل گیری و خلق یک اثر ارزشمند میشه . اگه حافظ دردمند نبود هیچ موقع این اشعار تا به حال باقی نمی ماند و هرچقدر این غم عمیق تر باشه ، ژرفای تاثیر گذاریش هم بیشتر خواهد بود .

در آخر دل نوشته هاتون برای من بسیار ارزشمند بودند و هستند . از تحلیل شما بسیار متشکرم . عمق اندیشه شما یه بار دیگه موجب شد که من در خودم فرو برم و رجعتی از خود به سوی بی خود داشته باشم .ممنون.

بقیه ی دوستان هم این نوشته ی منو زیاد جدی نگیرن ، اصلا فراموشش کنید .

[ahoorezaee]

زمين با صداي سازها سبز مي شود. خيلي محشري و فوق العاده .

[david_santoori]

بله حتما آرش جان .
همونطور که کاملا واضحه و قبلا هم گفتم این قطعه در دستگاه همایون( همایون دو) اجرا شده . اما اجازه بده بنده در مورد گوشه های بکار رفته به طور جزئی بحث نکنم و کلی حرف بزنم البته اگه صبور باشید دلیلش را خواهم گفت.
ببین آرش جان اگه یادت باشه قبلا هم خدمت شما عرض کردم ردیف نوازی سطوح داره ،یه موقعی شما بین دو تا نت را داری نگاه میکنی و ساز میزنی ،یه موقعی جملات را کنار هم میبینی ،یه کم که بریم بالا تر گوشه ها را کنار هم میذاریم ، در دید وسیع تر و بالاتر کل ردیف را در نظر می گیریم و بالاتر از اون وقتیه که شما چندتا ردیف را کنار هم میذارید و بعد برای چگونه ساز زدنتون تصمیم میگیرید .
سعی من بر این بوده که چندتا ردیف را کنار هم بذارم . ولی اختلاف های جزئی در این ردیف ها وجود داره از جمله اسم گوشه ها ،ساختار مدال ، بافت و حتی در بعضی ساختار ریتمیک و ساختار ملودیک . به هر حال این مسئله برای من هنوز حل نشده و در مورد چیزی که مطمئن نیستم به هیچ وجه نمیتونم نظر قطعی بدم . پس خواهش میکنم اجازه بده وارد جزئیات نشیم که در این بین همه بزرگان از اون هایی که ردیف مکتوب دارند مثل صبا و پایور گرفته تا اون هایی ردیف مکتوب ندارند مثل کسایی و... فعلا در نظر من زیر سوالند .
و اما در حالت کلی بنده در شروع قطعه از گوشه ی شوشتری در همایون استفاده کردم که فرم این گوشه را میشناسید به عنوان مثال فرم ملودیک شوشتری دوره ی ابتدایی (نه متوسطه) معرف خیلی خوبی میتونه باشه که دیگه من توضیح نمیدم .و اما در قطعه ی ضربی علاوه بر همایون و گوشه های شوشتری و فظای حرکتی چکاوک از فواصل شور هم کمک گرفته ام (در اوج ) و اشاره ای هم به بیداد شد ولی با فرم کاملا متفاوت با اون چیزهایی که قبلا شنده ایم و به یادگار داریم (مثل بیداد استاد مشکاتیان).
در آخر قطعه ی ضربی ،دوباره بازگشت به شوشتری را قرار دادم که البته این بازگشت به نقطه ی شروع میتونه جنبه ی فلسفی هم داشته باشه ولی ما فعلا کاری باهاش نداریم.
در مورد تکیه ها و ریز ها ،شاهد چندین مدل تکیه و ریز هستید که هر کدام با توجه به موقعییت خودش به کار رفته . همونطور که میدونید استاد مشکاتیان متفاوت با استاد پایور تکیه هاشون را اجرا می کردند و من در این قطعه از هر دو استاد استفاده کرده ام.
در کل اگر من بخوام از بیرون به قطعه ی خودم نگاه کنم و بخوام قطعه را اوراق کنم ، تنها میتونم بگم در سطح متوسطه قابل قبوله ولی در سطح عالی نه!!!!!(البته من هنوز دوره ی عالی را شروع نکردم !!!!).
امید وارم این توضیحات کلی تونسته باشه تا حدی پاسخ گوی شما یاشه.
مرسی

[mit2007]

خیلی خوب اجرا کردی.

[AFRooGH]

افرین من که خیلی لذت بردم
میشه بگی گام این کار چی بود/؟؟
نت شاهدش لا بود؟؟
راستی اگه ممکنه بچه های سنتوری از ردیف چپ کوک استاد صبا هم برای سنتور کارایی بذارن...

[david_santoori]

داوود جان بسیار زیبا و به غایت دلنشین بود.
میدونم که دوست داری نقد بیشتر باشه تا تعریف و تمجید ولی خب وقتی قطعه ای تا این حد زیبا و با احساس نواخته میشه به نظر من خیلی سخته که نقدی بشه روی اون وارد کرد.
حداقلش اینه که بنده در اون حد نیستم که از این قطعه با این سطح نوازندگی ایرادی بگیرم.

بازم ممنونم...

از شما آرش جان و بقیه ی دوستان خیلی ممنونم . شما بزرگوارید . من از شماها تشکر می کنم که صدای ساز نا کوک بنده رو تحمل می کنید .

می دونی ، این قطعه وقتی ضبط شد که من تجربه ام خیلی کمتر از حالا بود و به هر حال اون سی بملی هم که گوشتونو خراش می ده به علت اینه که اون ساز یه ساز مشقی بود که تحمل 5 دقیقه کوک نگه داشتنو نداشت .
به هر حال مرسی .

[david_santoori]

افرین من که خیلی لذت بردم
میشه بگی گام این کار چی بود/؟؟
نت شاهدش لا بود؟؟
راستی اگه ممکنه بچه های سنتوری از ردیف چپ کوک استاد صبا هم برای سنتور کارایی بذارن...

ممنونم . امیدوارم همین طور بوده باشه!!!

آواز ابوعطا در دستگاه شور (شور سل) ، همونطور که خودتون اشاره کردید نت شاهدش لا هستش .

در مورد چپ کوک بنده حداقل جرات این کار رو ندارم . گرچه قبلا چندین بار در چپ کوک مرتکب اجرا شدم ولی تمام قطعات مال خودم بوده ، اینکه بخوام دوره ی چپ کوک یه کسی مثل استاد پایور رو بزنم فعلا نه در توان بنده هست نه جرات این کار رو دارم که سراغ اون برم ،(چون هنوز دوره ی ابتدایش رو تمام نکردم) و فکر نمی کنم تا 3 - 4 سال دیگه هم بتونم چپ کوکو شروع کنم .

به هر حال می بخشید . امیدوارم دوستان دیگه بتونند در این زمینه به شما کمک کنند.

[Mezrab]

ممنونم . امیدوارم همین طور بوده باشه!!!

آواز ابوعطا در دستگاه شور (شور سل) ، همونطور که خودتون اشاره کردید نت شاهدش لا هستش .

در مورد چپ کوک بنده حداقل جرات این کار رو ندارم . گرچه قبلا چندین بار در چپ کوک مرتکب اجرا شدم ولی تمام قطعات مال خودم بوده ، اینکه بخوام دوره ی چپ کوک یه کسی مثل استاد پایور رو بزنم فعلا نه در توان بنده هست نه جرات این کار رو دارم که سراغ اون برم ،(چون هنوز دوره ی ابتدایش رو تمام نکردم) و فکر نمی کنم تا 3 - 4 سال دیگه هم بتونم چپ کوکو شروع کنم .

به هر حال می بخشید . امیدوارم دوستان دیگه بتونند در این زمینه به شما کمک کنند.
خوشحالم از داوود عزیز که با این سابقه طولانی نوازندگی فروتنی بالایی داره و الکی از کنار ردیف نمیگذره..ای کاش امثال من هم از شما برداشت می کردند..ای کاش..

[AFRooGH]

[quote=david_santoori;117112]ممنونم . امیدوارم همین طور بوده باشه!!! [quote]

آواز ابوعطا در دستگاه شور (شور سل) ، همونطور که خودتون اشاره کردید نت شاهدش لا هستش .

ممنونم....

[david_santoori]

سلام

بنده از سر خوشحالی که امروز داشتم و قراره مادرمو امشب ببینم ، این قطعه رو بعد از ظهر ساختم حدود 3-4 ساعت طول کشید ولی خوب یه حس متفاوتی رو تجربه کردم.
در ضمن در این چند ضربی ، همونطور که پیداست ضرب چندین بار تغییر میکنه که در یکی از قسمت ها درست سر ضرب نیفتاده ، حتما می بخشید، چون قطعه ای که در 3 ساعت آماده بشه بهتر از این نخواهد شد.


ضمناً طبق فرمایش دوست عزیزم آقا آرش ، بنده از این به بعد در این تاپیک نمونه کار هام رو قرار می دم.

مرسی



You can see links before replyموج_دیدار.mp3.aspx

[Razoniaz]

سلام داوود عزیز
خیلی سپاسگزارم بسیار زیبا و پر احساس بود. اتفاقا دیشب داشتم قطعه همایون رو که قبلا نواخته بودید گوش می دادم و پیش خودم گفتم ای کاش داوود عزیز کارهای بیشتری روی سایت می گذاشتن...
راستی شادی شما رو توی این روز عزیز که روز مادر هم هستش خدمتتون تبریک می گم و همیشه از خداوند مهربون براتون آرزوی شادترین روزها را دارم.

[hanibaboo]

درود بر شما

[mit2007]

سلام

بنده از سر خوشحالی که امروز داشتم و قراره مادرمو امشب ببینم ، این قطعه رو بعد از ظهر ساختم حدود 3-4 ساعت طول کشید ولی خوب یه حس متفاوتی رو تجربه کردم.
در ضمن در این چند ضربی ، همونطور که پیداست ضرب چندین بار تغییر میکنه که در یکی از قسمت ها درست سر ضرب نیفتاده ، حتما می بخشید، چون قطعه ای که در 3 ساعت آماده بشه بهتر از این نخواهد شد.


ضمناً طبق فرمایش دوست عزیزم آقا آرش ، بنده از این به بعد در این تاپیک نمونه کار هام رو قرار می دم.

مرسی



You can see links before replyموج_دیدار.mp3.aspx (You can see links before reply mp3.aspx)

درود دوست عزیز خیلی خوب بود .
شما به همه لطف دارین.
من هم در مضراب زدنتون که دقت کردم ویژگی خیلی خیلی خوبش به نظرم همون نرم و لطیف بودن مضرابتون بود البته علاوه بر قدرت نوازندگیتون که به نظرم احساس خیلی خوب و لطیفی دارین.
ممنون

[Mezrab]

بسیار زیبا، این استاد داوود عزیز نمیدونم چه بحثیه اما خیلی کم توی سایت کار میزاره! این رو که گزاشتید تعجب کردم! با علاقه گوش دادم بسیار زیبا بود معلوم بود که شوق امروزتون رو چقدر زیبا به تحریر موسیقی در آوردید..!

[david_santoori]

سلام داوود عزیز
خیلی سپاسگزارم بسیار زیبا و پر احساس بود. اتفاقا دیشب داشتم قطعه همایون رو که قبلا نواخته بودید گوش می دادم و پیش خودم گفتم ای کاش داوود عزیز کارهای بیشتری روی سایت می گذاشتن...
راستی شادی شما رو توی این روز عزیز که روز مادر هم هستش خدمتتون تبریک می گم و همیشه از خداوند مهربون براتون آرزوی شادترین روزها را دارم.


ممنونم

من هم امیدوارم تمام روز ها و لحظه های شما و بقیه ی دوستان سرشار از شادی باشه !!! به نظر من در هر حال باید لبخند بزنیم . اگه ثانیه ای بگذره و به اون ثانیه لبخند نزنیم واقعا ضرر کردیم.

[david_santoori]

بسیار زیبا، این استاد داوود عزیز نمیدونم چه بحثیه اما خیلی کم توی سایت کار میزاره! این رو که گزاشتید تعجب کردم! با علاقه گوش دادم بسیار زیبا بود معلوم بود که شوق امروزتون رو چقدر زیبا به تحریر موسیقی در آوردید..!

مرسی محسن جان ولی یه نفر که لایق یک عنوان نیست ، ما با نسبت دادن عناوین بزرگ ، تنها ارزش اون فرد رو کم می کنیم . در مورد کلمه ی استاد هم همینطور !!!

شما وقتی به من میگی استاد من احساس خوبی ندارم . حس می کنم .....
برای اینکه ازین به بعد بتونید به خوبی بسنجید من معیاری رو خدمت شما عرض می کنم (هرچند جاش اینجا نیست): یک استاد حداقل باید دارای سبک و شیوه ی نوازندگی باشه (پس در مورد من که هنوز نتونستم از قید و بند پایور رها بشم صدق نمی کنه) و گذشته از معیار های اخلاقی و انسانی ( که هنوز در موسیقی این موضوع حل نشده) از نظر فنی (البته باز نظر شخصی بنده) یه استاد ، اگه واقعا استاده باید بتونه شاگردی بهتر از خودش تربیت کنه !!! حالا یه نفر مثل من که هنوز شاگردی میکنه دیگه تکلیفش روشنه . پس وقتی شما بار کلمه ی استاد رو روی شانه های من می ذارید و من تحمل به دوش کشیدن حتی الف استاد ( که همون انسانیته ) رو ندارم ، مسلمه که زیر بار این مسئولیت خرد میشم. پس خواهشا در مورد من تجدید نظر کنید.

در آخر خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و گوش کردی .

[Kamanche]

سلام بر داوود خان .
برادر بسیار زیبا بود . در دل شب گوش دادیم .
جمله ها بسیار زیبا و انسجام کلی قطعه هم عالی بود .
واقعا تبریک میگم .
خسته نباشید .
و سپاس .

[david_santoori]

ردیف نوازی بداهه که بیشتر جلات رو از خداوندگار پایور ایده گرفتم همچنین از مرحوم استاد صبا و البته خودم . امیدوارم شما رو هم به خلوت خودتون ببره.

مرسی



You can see links before reply

[meisamf]

درود بر همه

ابتدا عرض کنم که بنده بعد از 2 سال امروز دوباره سر زدم به نت آهنگ پس زیاد در جریان نیستم اما بسیار خوشحال شدم که این همه فعالیت موثر در گروه دیدم.

کارهای زیبابی شنیدم مخصوصا از داود. قطعه همایون زیبا شروع شد. اوج هم عالی بود اما فرود کلافه بود.

توی پست های اول هم بسیار بسیار معتقد به حرف گاندی هستم که جناب رازونیاز گفتن و به شدت با شما (رازونیاز) موافقم.

من هم واسه اینکه فقط مصرف کننده نباشم یک قطعه ای گذاشتم که باور کنید اصلا نمیدونم شرایط لازم رو داره یا نه(از نظر قوانین تاپیک) اما به هر حال در حال حاضر این قطعه نصفه و نیمه که یک قطعه آوازی و کاملا فی البداهه بود رو آپلود کردم.
اسم قطعه (گفتگو) رو یکی از دوستانم که در محفل بودند گذاشتند. (در واقع این قطعه کوتاه کاملا احوال خودم بود کاملا درونگرا)
پیشاپیش عذرخواهی میکنم از کوتاه بودن و ضبط نا مناسب (بدلیل نبود فضای مناسب ضبط در محفل) . نمیتونستم کل کار رو بگذارم و قسمتی رو که بهترین کیفیت صدا رو داشت cut کردم.
با وجود ناقص بودن باز هم بسیار خرسند میشم که کار را نقد کنید. در واقع منتی بر من مینهید.

You can see links before reply
صفای وجودتان

[david_santoori]

درود بر همه

ابتدا عرض کنم که بنده بعد از 2 سال امروز دوباره سر زدم به نت آهنگ پس زیاد در جریان نیستم اما بسیار خوشحال شدم که این همه فعالیت موثر در گروه دیدم.

کارهای زیبابی شنیدم مخصوصا از داود. قطعه همایون زیبا شروع شد. اوج هم عالی بود اما فرود کلافه بود.

توی پست های اول هم بسیار بسیار معتقد به حرف گاندی هستم که جناب رازونیاز گفتن و به شدت با شما (رازونیاز) موافقم.

من هم واسه اینکه فقط مصرف کننده نباشم یک قطعه ای گذاشتم که باور کنید اصلا نمیدونم شرایط لازم رو داره یا نه(از نظر قوانین تاپیک) اما به هر حال در حال حاضر این قطعه نصفه و نیمه که یک قطعه آوازی و کاملا فی البداهه بود رو آپلود کردم.
اسم قطعه (گفتگو) رو یکی از دوستانم که در محفل بودند گذاشتند. (در واقع این قطعه کوتاه کاملا احوال خودم بود کاملا درونگرا)
پیشاپیش عذرخواهی میکنم از کوتاه بودن و ضبط نا مناسب (بدلیل نبود فضای مناسب ضبط در محفل) . نمیتونستم کل کار رو بگذارم و قسمتی رو که بهترین کیفیت صدا رو داشت cut کردم.
با وجود ناقص بودن باز هم بسیار خرسند میشم که کار را نقد کنید. در واقع منتی بر من مینهید.

You can see links before reply
صفای وجودتان


درود و هزاران درود بر شما آقا میثم

این کار شما برای من به سان یک شکنجه ی هنریست .
دقیقاً مثل این میمونه که یک آدم تشنه رو ببرید سر چشمه و بعد با قطره چکون دو سه قطره آب بهش بدید و بعدش هم یه دفعه چشمه و چشمه سار همه یکجا خشک بشه و این لحظه اونجاییه که اون یک دقیقه و اندی به پایان رسیده . البته همون دو سه قطره یی هم که بود آب حیاته و شنیدنش روح منو تازه تر میکنه ولی حیف که کم بود .

لطفاً اگه تا دو سال دیگه اینطرفا پیداتون میشه من و دوستان نت آهنگی رو یه دفعه مهمون پنجه های گرم و لطیفتون کنید ولی ایندفعه سیراب سیراب .

درود بر شما که اینقدر شیرین می نوازید و سرشار از احساس هستید .

مرسی .

در مورد نمونه کار ها هم ، طبق دستورات مقامات بالا ، قرار بر این است که هر یک از اعضاء به طور مجزا نمونه کار های خودش رو در تاپیکی مشخص قرار بده البته شما رو نمیدونم اگه یکی دو سال دیگه قراره ببینیمتون بهتره این پست هم تا دو سال دیگه یادگاری همینجا بمونه .

خیلی خوشحال شدم موفق باشید .

[hajaliakbar]

سلام بر شما
آقا داوود

قطعه بداهه نوازی بسیار زیبایی بود و از آن لذت بردم . امیدوارم روز به روز در سنتور نوازی پیشرفت داشته باشید . واقعا وقتی که به سنتور نوازی شما گوش میدهم ، بسیار با احساس است و فکر
میکنم استاد پایور داره مینوازه . آفرین ، خدا قوت . چقدر صدای سنتور تان خوب است و شارپ مینوازید .قطعه شور هم که نواخته بودید بسیار زیبا بود .

لطف کنید اگر امکان داره در خرید یک سنتور خوب من را راهنمایی کنید .این ساز شما چه نوعی است و قیمتش چقدر است ؟

خدا حافظ شما باشد .

[david_santoori]

سلام بر خانم bela
شما که اینقدر دقیق به اصالت رنگ های چشمه ی دیدار واقفید به طور حتم رنگ صوتی نوای ساز دلسوختگان در کهکشان مارپیچ حوضه ی شنیداری شما ، تجلی متفاوتی خواهد داشت .

ممنونم .

[david_santoori]

سلام بر شما
آقا داوود

قطعه بداهه نوازی بسیار زیبایی بود و از آن لذت بردم . امیدوارم روز به روز در سنتور نوازی پیشرفت داشته باشید . واقعا وقتی که به سنتور نوازی شما گوش میدهم ، بسیار با احساس است و فکر
میکنم استاد پایور داره مینوازه . آفرین ، خدا قوت . چقدر صدای سنتور تان خوب است و شارپ مینوازید .قطعه شور هم که نواخته بودید بسیار زیبا بود .

لطف کنید اگر امکان داره در خرید یک سنتور خوب من را راهنمایی کنید .این ساز شما چه نوعی است و قیمتش چقدر است ؟

خدا حافظ شما باشد .


سلام سلام جناب حاج علی اکبر آقا

لطف شماست . بزرگوارید . ممنونم .

راستش من تا حالا برای اجرا در نت آهنگ ، چندتا ساز مشقی دارم که از اون ها استفاده کردم برای اینکه یه موقع دوستانی که دسترسی به ساز خوب ندارند فکر نکنند دیگه نمیشه از ساز مشقی صدای دلنشین در آورد . این ساز من هم 120هزار تومن بیشتر نمی ارزه ولی جزو بهترین ساز های مشقی ایرانه .

در مورد خرید ساز هم توصیه میکنم زیاد درگیر دو مهر و سه مهر و چهار سوراخ و پنج سر و شش دم نشید . راستش یه علتی که من در خرید و مشاوره ی ساز نظر نمیدم همینه !!!

و اما مواردی که به طور نوشتاری قابل بیانه ، به ترتیب و تفصیل خدمت شما عرض میکنم :

1) ساز رو باید از کارگاه بخرید و حداقل 4 روز پیشتون باشه !!!شما باید با ساز 3-4 روز ساز بزنید و بعد متوجه خواهید شد با اون ساز میتونید ارتباط برقرار کنید یا نه .

2)حالا توی این 3-4 روز دنبال چی باید بگردیم؟ اول ببینید خوب کوک نگه میداره یا نه بعدش طنین صدای ساز هستش که خیلی مهمه ، یک ساز وقتی خوبه که دارای رنگ صوتی باشه اگه منظورمو از رنگ صوتی متوجه نشدید به همون بداهه گوش بدید سیم سل زرد این خاصیت رو داره والبته دوی زرد ولی سیم لا ی زرد چنین نیست !!!

3) در مورد خرید اگه ساز کوک شده به شما دادند و برای تست کردن جلوی شما گذاشتند ، و ساز چپ کوک بود ( مثلا بیات اصفهان سل ) خیلی سریع محل رو ترک کنید ، یعنی این تجربه ی شخصیه که دلیلش رو عرض میکنم : میدونید وقتی سازی که دارید تست میکنید مثلا همایون دو باشه ، آدم گول میخوره ، یعنی چی؟ یعنی از بس فظای همایون دو قشنگه شما به ناخداگاه شیفته ی فظای همایون دو میشد و عیب های ساز به خوبی جلوه نمیکنه ، مغازه دار ها و البته بعضی از ساز ساز ها این کلک رو میزنند . پس خودتونم که میخواهید کوک کنید حتما روی شور سل تصمیم نهاییتونو بگیرید !!!

4)موارد دیگری هم هست که صرفاً تجربیه راستش نمیدونم چه طوری باید بگم چون این ها به لمس چوب ، کیفیت رنگ آمیزی ، پیدا کردن ترک و بتونه با چشمان تیز :1:و... مربوط میشه .

برای سازی مثل ساز من اگه بیشتر از 200 هزار تومن پول بدید ضرر کردید .

یه خاطره هم بگم بد نیست :

یه نوازنده ی اصفهانی (البته اطراف اصفهان ) ایشون سازشونو 300 میفروختند (من اسمشونو نمیگم چون معروف میشه و این بنده خدا هم ممکنه بره تو کار دو مهر و سه مهر ) ولی ساز ایشون نزدیک 1 میلیون می ارزه و البته توی تهران تا 1600-1700 هم به فروش رسیده .

پس خیلی باید حواستونو جمع کنید که کلا سرتون نره . شما باید با حدود 800-900 تومن بتونید یه ساز درجه دو تهیه کنید . البته به شرط اینکه ساز ساز کار درست پیدا کنید نه صرفاً نجاری که فقط برای بالا بردن قیمت یه مهر اضافه تر میزنه .

مرسی آقا مثل اینه که خیلی طولانی شد .

[hajaliakbar]

آقا داوود ، از پاسخ سریع که دادید بسیار ممنونم و واقعا جای تعجب است که ساز 120 تومانی به این خوبی است . البته شما خوب مینوازید . اگر من از این سازها بخواهم چکار باید بکنم . امکان تماس با شما بصورت تلفنی یا با ایمیل وچود دارد ؟
مرسی

[mit2007]

سلام آقا داوود.
از بداهه ای که گذاشتین واقعا خوشم اومد.
یکی از نکات جالبش واسم این بود که انگار داشتین با یه تنظیم جدید از خودتون ردیف نوازی می کردین که واقعا میگم تا حدودی منو به حس و حال بداهه نوازی استاد پایور برد و خلوتی خوش واسم ترسیم کرد.
و اینکه در آخر به طور زیبایی به همایون رفتید نیز این زیبایی رو دو چندان کرد.
راستش من رو استاد پایور میتونم بگم تعصب دارم چون به نظرم با هیچ کسی قابل قیاس نیستند و ما هر چه از این علم داریم مدیون ایشان هستیم...
از اینکه میبینم شما هم بسیار به استاد پایور علاقمندید ؛ بسیار بسیار خوشحالم.
دوستی با شما واسم باعث افتخاره...
واقعا آفرین به شما...

[Razoniaz]

ردیف نوازی بداهه که بیشتر جلات رو از خداوندگار پایور ایده گرفتم همچنین از مرحوم استاد صبا و البته خودم . امیدوارم شما رو هم به خلوت خودتون ببره.
مرسی

You can see links before reply


به به بسیار زیبا داوود عزیز
چیزی که جالب بود این بود که نوازندگی شما علاوه بر اینکه مملو از احساس هستش، خالی از تکنیک هم نیست. زمانهای 4:15 و 4:25 خیلی زیبا با مضرابها کار کرده بودید. درضمن ارتباط گوشه ها به همدیگر بسیار زیبا و منطقی انجام شده بود به خصوص فرود آخر به همایون.
سپاسگزارم بابت اجرای این قطعه زیبا

[mb.q]

سلام آقا داوود
من هم نوازندگی شمارا ستایش می کنم
چند دانه تخم مرغ دارم واز جمله خریداران توام

[david_santoori]

سلام آقا داوود.
از بداهه ای که گذاشتین واقعا خوشم اومد.
یکی از نکات جالبش واسم این بود که انگار داشتین با یه تنظیم جدید از خودتون ردیف نوازی می کردین که واقعا میگم تا حدودی منو به حس و حال بداهه نوازی استاد پایور برد و خلوتی خوش واسم ترسیم کرد.
و اینکه در آخر به طور زیبایی به همایون رفتید نیز این زیبایی رو دو چندان کرد.
راستش من رو استاد پایور میتونم بگم تعصب دارم چون به نظرم با هیچ کسی قابل قیاس نیستند و ما هر چه از این علم داریم مدیون ایشان هستیم...
از اینکه میبینم شما هم بسیار به استاد پایور علاقمندید ؛ بسیار بسیار خوشحالم.
دوستی با شما واسم باعث افتخاره...
واقعا آفرین به شما...

ممنونم mit2007 عزیز

این از بزرگواری و لطف شماست و الا عرش نوازندگی خداوندگار پایور کجا و من مسکین فرومایه ی درگاه سنتوریان کجا .

در مورد استاد هم من همیشه سعی میکنم از تعصب دوری کنم . استاد پایور همونطور که خودت اشاره کردی اینقدر قدرتمنده که نیازی به جبه گیری و تعصب نداره ، حالا انشاءالله در آینده اگه عمری باقی موند از بحث هایی که پیش می اومده بین آقای کامکار (هوشنگ او بزرگه شون) و استاد پایور و آقای شجریان و...خدمت شما خواهم گفت .


قربان تو . من هم خیلی خوشحالم که با دوستان نازنینی چون شما و بقیه عزیزان آشنا شدم .



به به بسیار زیبا داوود عزیز
چیزی که جالب بود این بود که نوازندگی شما علاوه بر اینکه مملو از احساس هستش، خالی از تکنیک هم نیست. زمانهای 4:15 و 4:25 خیلی زیبا با مضرابها کار کرده بودید. درضمن ارتباط گوشه ها به همدیگر بسیار زیبا و منطقی انجام شده بود به خصوص فرود آخر به همایون.
سپاسگزارم بابت اجرای این قطعه زیبا


عرض ارادت و سپاس دوچندان

جناب راز و نیاز ازینکه طبق معمول موشکافانه به قطعات گوش میدید خیلی خرسندم و لحظاتی هم که اشاره فرمودید تماماً ایده اش از پدر سنتورنوازی ایران گرفته شده و الا بدین شکل من از خودم چیزی ندارم .

بسیار ممنون .



سلام آقا داوود
من هم نوازندگی شمارا ستایش می کنم
چند دانه تخم مرغ دارم واز جمله خریداران توام


ای وای بر من ، شما همیشه عادت دارید که اینطوری شاهد عرق شرم و شرمندگی بر سر و روی ناچیزان باشید :18:

من مسکین همین چندتا دونه تخم مرغم ندارمو خریدار شدم ولی :

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم / حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

[meisamf]

سلام
یعنی باید یک تاپیک جدا ایجاد کنم برای گذاشتن کار؟

[david_santoori]

سلام

بله البته آرش خان مدیر بخش سنتور، اینطوری به من ابلاغ کردند.

یه تاپیکی با عنوان : نمونه کار های سنتور .... برای منظم بودن و عدم پراکندگی بخش سنتور ایجاد بشه و بعد هم نمونه کارهاتونو اونجا قرار میدید .

حالا اگه نیاز به اطلاعات دقیق تری دارید می تونید باز از ایشون راهنمایی بخواهید که قطعاً کمکتون میکنند .

[mori68_santoori]

درود
بسیار زیبا نواختید احساس خوبی دارید هنگام ساز زدن تحسینتون میکنم
موفق باشی

[Mohammad_ngml]

خیلی زیبا و حرفه ای بود دوست عزیزم. تبریک میگم و ممنونم که کارتو گذاشتی. موفق باشی

[nazi-santoori]

منم کارتونو شنیدم کارتون حرف نداره من نمیدونم اینا اگه کار یه استاد نیس پس کار کیه ؟ میدونم جواب میدی که کار یه معلم ساده سنتوره...!!!
و اما یه گله هم دارم از شما ...!! و اون اینکه به نسبت تجربه و قدمتی که توی نواختن دارین و با توجه به این کارای هنرمندانه چرا انقد نمونه کارهاتون کمه ؟ این البته نظر منه شاید از نظر خودتون کافیه اما اگه امکان داره واستون بیشتر از اینا افتخار شنیدن کاراتونو بدین به ما بچه های سایت.
منتظرم.
موفق باشی

[david_santoori]

مثل اینه که ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم . نازی خانم اگه به حرف من اطمینان دارید بدونید ، نه خیر اینها کار یک استاد نیست. یه خرده فرق هست بین استاد، معلم ، مربی و شاگرد و.... جالبه بدونید من معلم هم نیستم ولی صد در صد بیشتر تلاش میکنم که در آینده مربی خیلی خوبی بتونم باشم .

گله ی شما بجاست . ولی این لطف شماست و منتی است که بچه های سایت بر من میزارند و گوش می دهند و تحمل می کنند، پس افتخارش واسه منه که چنین دوستانی دارم .

اما موضوعی که هست اینه که بنده تا حالا هیچ یک از نمونه کار های ساخته پرداخته شده ی خودمو اینجا قرار ندادم و تمامی اینهایی هم که شنیدید مربوط به یک حس و حال آنی و لحظه ای هستش که حسابی درش نیست و در واقع منظوری هم جز این ندارم ، من تنها سعی کرده ام پیغامی رو به گوش دوستانی که دارای پیغام گیر قوی هستند برسونم . همین .

حال شما می فرمایید کمه ، نمی دونم چی بگم ، چشم زیادش می کنم .

مرسی .

[david_santoori]

با عرض سلام خدمت دوستان عزیزم که در این سرزمین نت آهنگی نزدیک به یک سال منو تحمل کردند .

راستش بنده به دلیل مشغله های شخصی ، چندی پیش با مدیریت بخش سنتور جناب آقای آرش خان هماهنگ کرده بودم و طی گفتگویی خدمت ایشون عرض کردم که تنها یه مدت کوتاهی می تونم اینجا در خدمت دوستان باشم و بعد از این ، باعث ناراحتی و تاسف بنده هستش که نمیتونم سر بزنم و البته خوشحالی شما !!!

به هر حال هم از شما ها آموختم و هم امیدوارم طی این مدت تنها تونسته باشم به اندازه ی یک ذره ی کوچک هم که شده در جهت خود باوری و ایجاد انگیزه ، جرقه ایی در ذهن دوستان ایجاد کنم و حداقل در نت آهنگ تلاشم این بوده که رویکرد سنتور نوازی را به طور مختصری هم که شده به سمت تفکر آزاد در موسیقی بکشونم .

در طول این مدت ، از شش ماهه ی دوم عضویتم قرار ی بر این داشتم که در هر پستی ، یک نکته ی آموزشی یا پیامی از بزرگان و یا هر نکته ی مثبتی که صرفاً تجربی هستش رو بگنجونم ، به طرزی که حتی اگر برای بعضی از دوستان تکراری بوده باشه ، سعی کردم با لحن دیگری بیان کنم تا شاید باز هم جالب و مقبول نظر قرار بگیره .
به هر روی حاصل خوب یا بد ، کم یا زیادش این چزی شد که در پیش روی دارید و خواهشاً کم و کاستی هم اگر هست (که حتماً هست ) به دیده ی منت بر من ببخشایید و بزارید به حساب صغر سنم.

این هم به عنوان آخرین پست بنده هست و برای اینکه به بعضی از دوستان قول داده بودم که نمونه کارهای بیشتری قرار بدم ، این چهار مضراب رو هم اضافه کردم (البته طبق معمول دسترسی به ظبط خوب نداشتم و با همین دو هزار تومنی ها ضبط کردم و با وجود ساز خوب ، از ساز مشقی استفاده کردم که مبادا به فخر فروشی و... متهم بشم :1: دوستانی که به این موارد نمره ی مثبت می دهند فکر کنم از حالا پیشا پیش چندتا منفی در کارنامه ی من قرار دادند :1:)




You can see links before reply


روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم / در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
واعظ ما بوی حق نشنید بشنو این سخن / در حضورش نیز میگویم نه غیبت میکنم
دیده ی بد بین بپوشان ای کریم عیب پوش/ زین دلیریها که من در کنج خلوت میکنم
حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی/ بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت میکنم

انشاءالله که همیشه خوش باشید و از زندگیتون لذت ببرید .


خداحافظ

[Razoniaz]

ياران به مرافقت چو ديدار كنيد
شايد كه ز دوست ياد بسيار كنيد
چون باده خوش گوار نوشيد به هم
نوبت چو به ما رسد ؛ نگون سار كنيد !

داوود عزیز سلام
ای کاش بیشتر از اینها می تونستید بمونید. من خودم شخصا خیلی نکات در نوازندگی بخصوص ردیف نوازی از شما یاد گرفتم که بدون شک تاثیر به سزایی در ادامه کار من خواهند داشت. مطمئنم دوستان هم نکات ارزنده زیادی از شما دوست عزیز آموزش دیدند که همیشه از شما به یادگار خواهند داشت. یاد شما همیشه در دل ما به نیکی خواهد ماند.
به هر حال صمیمانه از زحماتی که برای موسیقی ایرانی و ساز سنتور کشیدید سپاسگزارم و امیدوارم هرکجا که باشی شاد باشی و خندان.
مطمئنم هر وقت مشغله های کاریتون کم شد، حتما به دوستانت در نت آهنگ سری خواهی زد.


چه دعايي کنمت بهتر از اين:خنده ات از ته دل،گريه ات از سر شوق،روزگارت همه شاد،سفره ات رنگارنگ،و تنت سالم و شاد،که بخندي همه عمر...

[Mezrab]

داوود عزیز رفتنت تنها ناراحتی بر ما اضافه میکنه و بس، ناراحتی از دست دادن یک دوست و استاد در جمع واقعا بر روی دوش انسان سنگینی میکنه.. من به شخصه طی همین چندین برخورد مطالب زیادی از شما آموختم، از اجرای درست قطعات تا رنگ آمیزی قطعات و ... همه از تکامل شما در این موارد نشانه داره..به هرحال کاری که از من بر میاد تشکر جانانه هست و بس و البته آرزوی موفقیتی که میدونم بدون اون هم خواهی بود. در طی این مدت نقش بسزایی در سطح علمی بخش سنتور داشتی و امیدوارم هرکجا هستی این روند رو ادامه بدی...شاد و موفق باشی، محسن.

[mori68_santoori]

درود
دوست عزیز من هم دلم براتون تنگ میشه خواهشا سر بزنید به سایت نظرات زیبای شما خیلی در پیشرفت موثر خواهد بود در ضمن در مورد چهارمضراب افشاری اخر به من نگفتید کجا رو اضافه کرده بودم؟
ببینید نرفته داره از شما درخواست میشه که نظر بدید پس ببینید وجود شما چه قدر مهم است دوست گلم

[nazi-santoori]

سلام داوود جان همیشه که وارد سایت میشدم چیزی که بود همششوق حضور شما دوستان بود و .....
اما این بار خیلی افسرده شدم به خاطر این تصمیم ناگهانی .تازه منکه خیلی وقت نیس مهمونتونم این حسو دارم مطمئنا دوستای دیگه حالی بهتر از من ندارن
ما اینجا یه خونواده ایم در قالب خانه نت آهنگ که اگه یه نفر قدری دیر سر بزنه همه نگران میشیم و دلتنگ چه برسه که کسی بخواد دیگه نباشه میون این جمع صمیمی . هنوز نرفتی داوود جان تمام وجودم و حسرت گرفته از اینکه چرا بیشتر از اینا قدرتو ندونستم ....
کاش رفتنت مقطعی باشه که حتما هم همینطوره.
با تک تک پستهات و مخصوصا کارات زندگی کردم.
زود برگرد...........
قربانت نازی.

[mb.q]

سلام آقا داوود
اگه می خوای بری خوب برو ؛ ولی مگه نه اینه که دل در گرو عشقه؛
وعشق کمال حب ؛ پس کجا می تونی بری وقتی این همه دوستت
دارن؛ می تونی جواب استاد سنتور رو ندی که پرسیده کجای چهارمضراب
افشاری رو اضافه کرده ؛ اگه راست می گی جواب نده ؛ دوست داریم
وایمان داریم که دوست داریم ؛ ونمی تونی بری ؛ حالا ببین

[mb.q]

سلام آقای دانشمند
از این که هنوز جوانان عزیز وهنرمند احترام موی سپید رو دارن
خیلی خوشحالم ؛ غیراز این انتظار نمی رفت ؛ اگه دستم می رسید
پیشونیتو می بوسیدم . مطمئنم آقا داوود تجدید نظر می کنه ؛
چون وقتی هنرمند , هنرمند میشه این یه رسالته , باید بلغ رسالاتک
پس..................منتظریم
وعده ها دروغ نیستند .

[كوروش88]

درود
دوست عزيز ، حقير مدت بسيار كوتاهي است كه دستي بر نواختن ساز سنتور دارم ، درست است كه در بخش سنتور حضور فعال نداشتم و نمونه كارهايم را نگذاشتم ( كه بماند ) اما هميشه به اين بخش سر زده و از راهنمايي هاي استادانه شما بهره بردم ، احساس من اين است كه شما هنوز خيلي چيزها داريد كه به ما بياموزيد و حيف است كه اين موقعيت را از دوستان بگيريد ، قبول دارم كه اين بخش يا بهتر بگم سايت به يك سمتي پيش مي رود كه در اين جا مجال پرداختن به آن نيست اما شما وظيفه ديگري داريد و آن كمك و گرفتن دست تازه كاران ناواردي چون من است ، باور بفرمائيد اينكه خدمت شما عرض مي كنم واقعيت است ، مطالبي كه شما به من آموختيد هنوز استادم به اين پايه به من نياموخته ( اهل خالي بندي و هندوانه زير بغل زدن نيستم ) . بعيد مي دانم مشغوليات زندگي شما آنقدر زياد باشد كه به كلاس موسيقي خودتان سر نزنيد !!! ما انسانها تا زمانيكه نمي دانيم و ياد نداريم هيچ رسالت و مسئوليتي نداريم ،اما زماني كه دانستيم وظيفه سنگيني خواهيم داشت و آن آگاهي دادن است و اگر به اين رسالت خود عمل نكنيم فردا پيش وجدانمان مسئوليم ، شما به چند نفر دوست و بزرگوار فعلي كه بخش سنتور را سرپا نگه داشتند نگاه نكنيد ، به دوستاني انديشه كنيد كه در آينده وارد اين سايت و بخش مي شوند و نياز به كمك افرادي چون شما دارند و به افراد فارسي زبان و ايراني تباري كه در سرتاسر دنيا وارد اين سايت مي شوند و از گفته هاي شما بهره مي برند. بنده يقين دارم كه مشكلات شما مقطعي است و شما اين دوستان را رها نخواهيد كرد چون شما موسيقي و سنتور را رها نخواهيد كرد چون شما در سازتان حل شديد و جدايي نيست . پس موسيقي هست ، سنتور هست ، دوستداران سنتور و موسيقي هم هستند . كجا از اينجا بهتر ؟؟ از خداوندگار شعر و موسيقي مي خواهم مشكلاتتان مرتفع ، سرتان خلوت ، دلتان شاد ، روزتان سبز ، آسمانتان آبي ، خورشيدتان تابنده و بختتان چون دماوند سربلند باد . بي صبرانه منتظر شما هستيم .
يا حق.

[mit2007]

سلام داوود عزیز.
راستش از شنیدن اینکه مدتی نیستی خیلی ناراحت شدم.
واسه همین قطعه ی کنسرتینو برای سنتور و ارکستر استاد دهلوی رو با نوازندگی استاد استاد استاد پایور... آپلود کردم که به همه ی بروبچه های نت آهنگ و مخصوصا تو دوست عزیز تقدیمش می کنم...
اینم لینکش...
آثار استاد دهلوی (You can see links before reply)