PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آشتی با سنتی؟



smile2life
Wednesday 6 January 2010, 02:41 PM
سلام؛

من هم جزو کسانی هستم که زیاد به موسیقی سنتی علاقه ندارم. (به خوب و بدش هم کار ندارم) اما اخیراً یه سری کارهای سنتی رو شنیدم که خیلی به دلم نشسته و خیلی دوست دارم. مثل تیزرهای تبلیغایتی (نماهنگ) شبکه 1 که بین برنامه‏هاش می‏ذاره. (همونایی که مال خود شبکه 1 است و آثار شهرهای مختلف ایران رو نشون میده به علاوه آرم شبکه) این نوع موسیقی با این که کاملاً سنتی هستش به شیوه‏ای مدرن میزنه.

نظر شماها چیه؟ اگه شما هم از اون دسته کسایی هستید که زیاد به سنتی علاقه نداشتید، حالا از شنیدن این‏ها لذت می‏برید یا نه؟
یا اگه جزو کسایی هستید که سنتی می‏پسندید، نظرتون چیه؟ آیا مدرن کردن سنتی خوبه یا نه سنتی باید سنتی نواخته بشه؟

fatemeh.1994
Wednesday 6 January 2010, 03:41 PM
ما توی موسیقی به دنبال زیبایی هستیم.پس مدرن کردن و یا ایجاد تغییر وتحول توی موسیقی سنتی در صورتی که اصالتش رو تغییر نده ، مسئله ای نیست.

همونطور که همایون شجریان گیتار الکتریک رو با مهارت و ظرافت زیادی با ساز های سنتی همراه کرده.و خیلی هم کار قشنگ و تازه ای شده.

moein babayee
Wednesday 6 January 2010, 04:29 PM
من خودم موسیقی سنتی نوین رو خیلی دوست دارم! کاری که نامجو می کنه!
شجریانم گوش می دم

ولی از موسیقی سنتی استان ها و این ها خوشم نمی آد

fagher
Wednesday 6 January 2010, 06:04 PM
هر چیزی باید جدید بشه تا مخاطب خودشو داشته باشه...
یه بار یکی بهم گفت تو توی 200 سال پیش زندگی میکنی.کن نشستم فکر کردم گفتم چرا باید این فکر رو بکنه؟؟؟
حالا موسیقی سنتی ما هم الآن تو اینطور وضعیه ؛ باید نو بشه،مخاطب داشته باشه و بتونه نیاز من رو برطرف کنه...
به نظر من الآن ما فقط داریم کار تکراری میبینیم(غیر از عده ی معدودی) باید این روند رو تموم کرد ؛ باید بگیم آقا/خانم مهترم اگه نمیتونی کار خوب داشته باشی بشین یک گوشه و برای خودت کار کن.کار باید مخاطب جذب کنه نه اینکه مثل قرص خواب عمل کنه...
الآن اکثرا میگن موسیقی سنتی غمگینه(میگن این ضعفه).هیچوقت یادم نمیره وقتی اشتم مجله میخوندم به یک مصاحبه با مرحوم مشکاتیان رسیدم...
من مفهوم جمله ایشون رو میگم : اگر موسیقی ما غمگینه اشکال از موسیقی نیست از آهنگسازه...
به قول معین عزیز ساخت آهنگ غمگین راهت تره از ساختن آهنگ شاد(و واقعا اینطوریه)
به نظر من موسیقی نواحی ما نظیر نداره(حداقل خراسان که من هستم)

arjang
Wednesday 6 January 2010, 06:21 PM
درود
با حرف fagher موافقم باید در موسیقی سنتی نوگرایی باشه ولی نباید از اصلش خارج بشه
و به نظر من غمگین بودن دستگاه ها به پیشینه مردم ایران مربوط میشه اگر به عقب برگردیم میبینیم که مردم ایران دچار غم و اندوه بودن تا شادی
همچون حمله اعراب به ایران،حمله اسکندر،افغان هاو....
پس میبینید که غمگین بودن موسیقی ما بی دلیل نیست

fagher
Wednesday 6 January 2010, 06:50 PM
مردم ما مثل هر ملت دیگه ای غم هم داشتن...
شادیهای ما کم نبوده(پیشنهاد میکنم یک سری به تاریخ بزنید)
درسته که ما تو این دوره بیشتر ناراحتیم اما همیشه وضعیت اینطوری نبوده...
بدترین حالتش اینه که ما باید آهنگ های شاد هم داشته باشیم(بشتر از الآن)
البته باید این رو هم بپذیریم که تو دوره ای هستیم کع بیشتر از خوشحال بودن ناراحتیم و آهنگساز هم جدا از ما نیست؛اون هم مثل بقیه بیشتر ناراحته پس طبیعیه که تعداد آثار غمگین بیشتر میشه ولی من یک سوال دارم؛مگر وقتی یک نفر شاده نمیتونه آهنگ بسازه؟؟؟در این صورت آهنگ هم شاد خواهد بود.درسته؟؟؟

كوروش88
Thursday 7 January 2010, 07:55 AM
من نوازندگي ساز رو تازه شروع كردم ، اما چندين سال با موسيقي (مخصوصا سنتي )مانوس بودم .نمي دونم منظور از سنتي مدرن چيست ؟ موسيقي يا سنتي هست يا مدرن ! آيا منظور اينه كه با ساز سنتي موسيقي مدرن نواخته شه ؟ در موسيقي ما غم غالب هست اونم به خاطر اينه كه ما ملتي بودم كه مورد ظلم ، تهاجم و .. قرار گرفته ، همچنين آئين عزاداري ما هميشه پررنگ تر هست . و ديگه اينكه ما بحث عرفان رو هم داريم .
اما موسيقي سنتي آهنگهائي داره كه شما رو به وجد مي ياره . تكنو نمي رقصي اما واقعا شاد مي شي . رقصهاي محلي ما ( رقصهاي چوبي ) يا رقصهاي كردي ، تركي درسته فولكلوريك هست اما ريشه در سنت هم داره . اين قر معروف كه همه جا مي گن قر بده و اين چنين و چنان ، بابا كرم و ...
شما شعر جديد رو در مقابل شعر كهن داريد . آيا آمدن شعر جديد نافي شعر كهن است ؟ يا بايد شعر كهن كنار گذاشته شه ؟ يا شعر جديد و كهن با هم ادغام بشه ؟ما نبايد با موسيقي سنتي قهر كنيم كه بعدا آشتي كنيم . موسيقي سنتي ريشه درخت موسيقي ما هست ، هرچند كه هميشه زير خاك بوده و شاخه هاي اون كه موسيقي جديد هست بيشتر نمود پيدا كرده.

آناهيتا 79
Thursday 7 January 2010, 08:18 AM
من نوازندگي ساز رو تازه شروع كردم ، اما چندين سال با موسيقي (مخصوصا سنتي )مانوس بودم .نمي دونم منظور از سنتي مدرن چيست ؟ موسيقي يا سنتي هست يا مدرن ! آيا منظور اينه كه با ساز سنتي موسيقي مدرن نواخته شه ؟ در موسيقي ما غم غالب هست اونم به خاطر اينه كه ما ملتي بودم كه مورد ظلم ، تهاجم و .. قرار گرفته ، همچنين آئين عزاداري ما هميشه پررنگ تر هست . و ديگه اينكه ما بحث عرفان رو هم داريم .
اما موسيقي سنتي آهنگهائي داره كه شما رو به وجد مي ياره . تكنو نمي رقصي اما واقعا شاد مي شي . رقصهاي محلي ما ( رقصهاي چوبي ) يا رقصهاي كردي ، تركي درسته فولكلوريك هست اما ريشه در سنت هم داره . اين قر معروف كه همه جا مي گن قر بده و اين چنين و چنان ، بابا كرم و ...
شما شعر جديد رو در مقابل شعر كهن داريد . آيا آمدن شعر جديد نافي شعر كهن است ؟ يا بايد شعر كهن كنار گذاشته شه ؟ يا شعر جديد و كهن با هم ادغام بشه ؟ما نبايد با موسيقي سنتي قهر كنيم كه بعدا آشتي كنيم . موسيقي سنتي ريشه درخت موسيقي ما هست ، هرچند كه هميشه زير خاك بوده و شاخه هاي اون كه موسيقي جديد هست بيشتر نمود پيدا كرده.
ببخشيد من خيلي مبتدي هستم ،اما چون شعر نو ( به قول شما شعر جديد ) هم مي گم ، مي خواستم بگم در شعر نو هم مثل شعر كهنه ( بازم به قول شما كهن ) از غم عشق و يار و اينجور چيزها گفته مي شه . به نظر من هر موسيقي مخاطب خودش رو داره يكي مثل شهرام شپ پره تا پير مي شه شاد مي خونه يكي مثل خيلي از ايرانيها از اول سنتي انتخاب مي كنند . بعنوان مثال : دو تا از بچه هاي اقوام ما در امريكا دارند كلاس سنتور و تار مي رن . در صورتيكه امكانتشون اجازه مي ده هر سبك موسيقي رو انتخاب كنند جالب اينه كه يكيشون 14 سالشه و يكي 16 سال و بزرگ شده اونجان . نمي دونم نظرم درسته ؟؟!

moein babayee
Thursday 7 January 2010, 08:26 AM
مردم ما مثل هر ملت دیگه ای غم هم داشتن...
شادیهای ما کم نبوده(پیشنهاد میکنم یک سری به تاریخ بزنید)
درسته که ما تو این دوره بیشتر ناراحتیم اما همیشه وضعیت اینطوری نبوده...
بدترین حالتش اینه که ما باید آهنگ های شاد هم داشته باشیم(بشتر از الآن)
البته باید این رو هم بپذیریم که تو دوره ای هستیم کع بیشتر از خوشحال بودن ناراحتیم و آهنگساز هم جدا از ما نیست؛اون هم مثل بقیه بیشتر ناراحته پس طبیعیه که تعداد آثار غمگین بیشتر میشه ولی من یک سوال دارم؛مگر وقتی یک نفر شاده نمیتونه آهنگ بسازه؟؟؟در این صورت آهنگ هم شاد خواهد بود.درسته؟؟؟

یکم موضوع رو منحرف کنیم!
راست می گی به خدا برین همین تقویم جلوتون رو نگاه کنین تعداد شهادت ها بیشتر از تولدهاست!

كوروش88
Thursday 7 January 2010, 08:46 AM
ببخشيد من خيلي مبتدي هستم ،اما چون شعر نو ( به قول شما شعر جديد ) هم مي گم ، مي خواستم بگم در شعر نو هم مثل شعر كهنه ( بازم به قول شما كهن ) از غم عشق و يار و اينجور چيزها گفته مي شه . به نظر من هر موسيقي مخاطب خودش رو داره يكي مثل شهرام شپ پره تا پير مي شه شاد مي خونه يكي مثل خيلي از ايرانيها از اول سنتي انتخاب مي كنند . بعنوان مثال : دو تا از بچه هاي اقوام ما در امريكا دارند كلاس سنتور و تار مي رن . در صورتيكه امكانتشون اجازه مي ده هر سبك موسيقي رو انتخاب كنند جالب اينه كه يكيشون 14 سالشه و يكي 16 سال و بزرگ شده اونجان . نمي دونم نظرم درسته ؟؟!
نظرتون درسته . اول اينكه به قول فروغ فرخزاد شعر نو و كهنه نداره . بعدش شما به نوعي به موضوع فرهنگ يك كشور اشاره كرديد كه ناخودآگاه مردمش رو دنبالش مي كشونه.

fagher
Thursday 7 January 2010, 11:09 AM
دوستان من یک خواهش دارم لطفا موسیقی نواحی رو با موسیقی سنتی قاطی نکنید...
این درسته که ما هر دو نوع شعر رو داریم ولی مخاطب کدوم بیشتره؟؟؟؟
تو دروس زبان فارسی داریم که گفتار تغییر میکنه ولی نوشتار چون مکتوبه زیاد تغییر نداره؛ به همین دلیل هم هست که وقتی میریم شعر حافظ رو میخونیم یک جاهاییش برامون گنگه(کمش اینه که نمیتونیم سریع بفهمیمش.یا مثلا عمرخیام که دیگه بدتره)
به نظر من موسیقی ما هم همینطوره؛ ردیف ما تغییر نکرده(ردیف میرزا عبدالله همون ردیف میرزا عباللهه) اما موسیقی(اصل موسیقی منظورمه) چون فکر ماها جدید شده(دیگه من مثل یک آدم 200 سال پیش فکر نمیکنم)
موسیقی جدید میخواد.موسیقی اون زمان مخصوص همون موقع بود منظورم اینه که درک این موسیقی تو زماک خودش راحت تر بود (مثل شعر حافظ که تو زمان زندگی حافظ سروده شد و تو همون زمان مردم خب فهمیدنش که حالا شده جهانی) مثل همون شعر حافظ که یکم باید معنای واژه ها رو بدونیم.
به همین دلیل باید روی چیزی که میشنویم فکر کنیم(یک بار این کار رو انجام بدید ببینید چی میفهمید)
اما مشکل ما اینجاست که دیگه کسی حوصله نداره بشینه رو یک قطعه فکر کنه(اکثرا منظورمه).مردم چیزی میخوان که سریع بشه فهمیدش نه مثل شعر حافظ باشه که بشینن معنی فلان واژه رو در بیارن.
پس باید من آهنگساز طوری آهنگمو بسازم که بشه فهمیدش.حالا ما اگه اومدیم این کارو کردیم اون موقع گوش مخاطب میتونه همون موسیقی سنتی رو که قبلا نمیتونست سریع بفهمه خیلی سریع درک کنه(دیگه باید کارها رو پیچیده کرد) اینطوری میشه همیشه مخاطب داشت(البته به نظر من.نظر شما چیه؟؟؟درست میگم؟؟؟)

fatemeh.1994
Thursday 7 January 2010, 07:39 PM
با حرفای بالایی موافقم!
+ اینکه
موسیقی هم مثل هرچیز دیگه باید به روز بشه و شکل متناسب با زمان خودشو بگیره.
حالا این به اصالت موسیقی خدشه ای وارد نمی کنه.
مثلا موسیقی سنتی ما همیشه محتواش پیرامون یه سری مسائل خاص بوده.الان محسن نامجو مضامین دیگه ای به موسیقی سنتی داده.
همایون شجریان ساز غربی رو در کنار ساز های سنتی و اصیل نواخته. و موارد معدود دیگه...
کلا این ابداع ها و ابتکارات که به موسیقی رنگ تازه ای بدن و دلنشین ترش بکنن نه تنها بد نیست،بلکه به نظر من خوب و لازم هم هست.
اگه موضوع آهنگای سنتی اکثرا غم بوده (به انتفای موسیقی مقام و ترانه های محلی) الان لزومی نداره که ما هم حتما رو همون موضوعات مانور بدیم.
سرعت تغییر و تحولات فکری خیلی زیاد شده و هر دوره خواهان چیز تازه ای هستن.

موسیقی هر ملت در بر دارنده فرهنگ و رنگ قومی و ملی ست.موسیقی سنتی هم ریشه در سنت ایران داره.پس میتونه شامل خیلی چیزای دیگه بشه و به اساسش آسیبی نرسه.(موسیقی سنتی به معنای موسیقی کهن و قدیمی نیست که حالا فکر کنیم اگه به روزش کنیم دیگه نمیشه بهش گفت سنتی!)

درسته که موسیقی ایرانی آمیختگی با روحیه ی اکثر ما داره و اونو میپسندیم اما یکنواختیش شاید از جذابیتش کم کنه.
الان مدتهاست که از تاریخچه ی موسیقی اصیل میگذره اما هرکی اومده رو کار ، راه و روش و تکنیک های قبلیا رو دست گرفته و احتمالا این خوشایند نیست.

البته این صرفا نظر منه.اساتید برتر سایت نظرات مفید تری ارائه خواهند داد...!

arjang
Thursday 7 January 2010, 10:34 PM
دوستان من یک خواهش دارم لطفا موسیقی نواحی رو با موسیقی سنتی قاطی نکنید...

چطور میشه موسیقی نواحی رو از موسیقی سنتی جدا کرد؟؟؟؟؟؟؟
موسیقی ما برگرفته از موسیقی نواحی ماست
اگه قبول نداری به ردیف میرزا عبدالله رجوع کن

fagher
Friday 8 January 2010, 06:36 AM
ما به این کار نداریم که موسیقی سنتی برگرفته از موسیقی نواحی هست....
راستش نظر من رو بخوای موسیقی غرب هم برگرفته از سنتیه ماست.حالا با توجه به این حرف شما وقتی میخوان موسیقی کلاسیک رو بررسی کنن باید به این نکته هم توجه کنن؟؟؟
به نظر من ما برای اینکه بتونیم یک چیز رو در یک زمان خاص مورد بررسی قرار بدیم باید خود اونو بررسی کنیم(نگیم رگ و ریشش اینه).و این نکته هم لازم به گفتنه که هسته ی موسیقی ما گوشه ها هستن که حالا کنار هم جمع میشن که ردیف رو بسازن(فکر کنم بدونید که ما در ردیف قسمت هایی مربوط به زمان باربد و نکیسا رو هم داریم)
من از گفته ی شما این نتیجه رو گرفتم که اگه بخوام راجع به موسیقی سنتی نظر بدم باید موسیقی اون زمان رو هم خوب بدونم(اگرچه اصل موسیقی تغییر نکرده) و بگم که موسیقی ما رگ و ریشش اونجاست و نمیشه جداش کرد(در صورتی که ما از موسیقی اون زمان اطلاعات خیلی کمی داریم).
و این رو هم باید گفت که تمام سازهای ما نمیتونن ردیف بزنن و البته سازهای مقامی رو هم داریم.
به نظر من با اینکه موسیقی سنتی رگ ریشش شاید اونجا باشه ولی خوب الآن راه هردو از هم جدا شده(مثل همون کلاسیک که از سنتی جدا شده)
و البته این ها فقط نظرات شخصی منه و اصراری هم بر درست بودنشون نیست.

M8H
Friday 8 January 2010, 12:28 PM
سلام دوستان.
من هر کاری میکنم هیچ جذابیتی توی کارای سنتی نمیبینم که خوشم بیاد.حداقل توی 99 درصد کارای سنتی!
هر وقت کارای سنتی گوش میکنم تو دلمو روحم یه غم بدی فرا گیر میشه.به خاطر همین هیچ وقت نتوستم سنتی رو دوست داشته باشم.

E_h_s_a_n
Friday 8 January 2010, 01:44 PM
سلام دوستان.
من هر کاری میکنم هیچ جذابیتی توی کارای سنتی نمیبینم که خوشم بیاد.حداقل توی 99 درصد کارای سنتی!
هر وقت کارای سنتی گوش میکنم تو دلمو روحم یه غم بدی فرا گیر میشه.به خاطر همین هیچ وقت نتوستم سنتی رو دوست داشته باشم.

سلام
به نظر من شما دارید با یه پیش زمینه ی منفی به موسیقی سنتی نگاه میکنید
شاید اگه از اول وارد موسیقی سنتی میشدید اون وقت سراپا جذابیت میشد براتون
مرسی

M8H
Friday 8 January 2010, 04:05 PM
سلام
به نظر من شما دارید با یه پیش زمینه ی منفی به موسیقی سنتی نگاه میکنید
شاید اگه از اول وارد موسیقی سنتی میشدید اون وقت سراپا جذابیت میشد براتون
مرسی
نه اتفاقا سعی کردم خییییییلی مثبت گوش کنم و مثبت هم گوش کردم ولی اصلا به دلم نشستش!
یه جورایی فکر میکنم موسیقی سنتی خیلی ساده و محدود هستش!

sahar98
Friday 8 January 2010, 04:12 PM
سلام دوستان.
من هر کاری میکنم هیچ جذابیتی توی کارای سنتی نمیبینم که خوشم بیاد.حداقل توی 99 درصد کارای سنتی!
هر وقت کارای سنتی گوش میکنم تو دلمو روحم یه غم بدی فرا گیر میشه.به خاطر همین هیچ وقت نتوستم سنتی رو دوست داشته باشم.

M&H دوست عزیز چطور میتونید راجع به موسیقی سنتی که میراث گذشته و فرهنگ ماست چنین احساسی داشته باشی؟؟ موسیقی سنتی مثه تخت جمشید و خیلی از آثار باستانی ما جزو تاریخ و فرهنگ و هویت ملی ماست. موسیقی سنتی یکی از میراث گرانقدر گذشتست که ما داریمو باید حفظش کنیم هر چند که این روزها در حال انقراض و جوانها زیاد ازش استقبال نمیکنن. من موسیقی رپ و پاپ و... مدرن امروز هم گوش میکنم و از خیلیاشون خوشم نمیاد ولی یه جورایی موسیقی سنتی به ادم آرامش میده چون ریتم اهسته تری داره ولی خوب ما جوانها بیشتر وقتها دنبال هیجان هستیم و فکر کنم بشه یه جوره دیگه جبران کرد .

M8H
Friday 8 January 2010, 04:26 PM
M&H دوست عزیز چطور میتونید راجع به موسیقی سنتی که میراث گذشته و فرهنگ ماست چنین احساسی داشته باشی؟؟ موسیقی سنتی مثه تخت جمشید و خیلی از آثار باستانی ما جزو تاریخ و فرهنگ و هویت ملی ماست. موسیقی سنتی یکی از میراث گرانقدر گذشتست که ما داریمو باید حفظش کنیم هر چند که این روزها در حال انقراض و جوانها زیاد ازش استقبال نمیکنن. من موسیقی رپ و پاپ و... مدرن امروز هم گوش میکنم و از خیلیاشون خوشم میاد ولی یه جورایی موسیقی سنتی به ادم آرامش میده چون ریتم اهسته تری داره ولی خوب ما جوانها بیشتر وقتها دنبال هیجان هستیم و فکر کنم بشه اون هیجان رو با رقص و موسیقی هایی مثه پاپ و رپ تخلیه کرد.
من احساس درونیه خودمو گفتم.
هر کسی یک سلیقه ای داره شاید شما عاشق غم باشید ولی من از غم بیزار باشم.
یعنی موسیقیه تاریخ و فرهنگ و هویت ملی ما باید همیشه انقدر ساده و غمگین باشه؟!
من اصلا منظورم کارای رپ و... نبود.
مثلا شما موزیک love story رو گوش کنید با این حال که غمگین هستش ولی با گوش کردن این کار دل آدم پر از آرامش و زیبایی میشه و غم از دلت بیرون میره.
ولی من یه کار سنتی گوش میکنم دلم میگیره.
از یک لحاظ تصور من این هستش که موسیقی سنتی خیلی محدود و ساده هستش.

sahar98
Friday 8 January 2010, 04:40 PM
من احساس درونیه خودمو گفتم.
هر کسی یک سلیقه ای داره شاید شما عاشق غم باشید ولی من از غم بیزار باشم.
یعنی موسیقیه تاریخ و فرهنگ و هویت ملی ما باید همیشه انقدر ساده و غمگین باشه؟!
من اصلا منظورم کارای رپ و... نبود.
مثلا شما موزیک love story رو گوش کنید با این حال که غمگین هستش ولی با گوش کردن این کار دل آدم پر از آرامش و زیبایی میشه و غم از دلت بیرون میره.
ولی من یه کار سنتی گوش میکنم دلم میگیره.
از یک لحاظ تصور من این هستش که موسیقی سنتی خیلی محدود و ساده هستش.

نه دوست عزیز من عاشق غم نیستم و واقعا از درون دختر شادی هستم. درسته هرکسی سلیقه ی خودش رو داره و من هم به نظر شما احترام میذارم. خوب موسیقی سنتی یکم حالت عرفانی داره که شاید به نظر بعضی ها غمگین بیاد و شاید هم درست هم باشه اما یادت باشه که همه ی موسیقیه سنتی ما اینطور نیست من خیلی از موسیقی های سنتی رو شنیدم که شاد بودن پس همشون ساده و غمگین نیستن.

Sina_Yanni
Friday 8 January 2010, 05:35 PM
حسین می خوای یه مرجع عالی واسه موسیقی سنتیمون بهت بگم ؟؟؟ هم نوا با بم استاد شجریان .
دیگه هیچ چی نمی گم تا خودت نگاه کنی . شایدم نیگا کردیا .

fagher
Friday 8 January 2010, 08:07 PM
منطقی نیست که بر اساس یک کار بیایم راجع به یک کل قضاوت کنیم...
این حق رو هم نداریم که باز نظر شخصی خودمون رو بهش یک کلیت بدیم و بکنیمش قانون...
اگر شما با شنیدن موسیقی سنتی احساس غم میکنی من واقعا با شما متفاوتم؛ من وقتی سنتی گوش میدم یه جاهایی غمگین میشم و یه جاهایی شاد.یه جاهایی خوابم میگیره و یه جاهایی هم به وجد میام(تمام این حالات رو حتی تو یک قطعه هم تجربه کردم)
به نظر من شما دارید بر اساس نظر خودتون راجع به موسیقی قضاوت میکنید...
اما به نظر من موسیقی ما نه تنها خیلی محدود و ساده نیست بلکه پیچیدگی هایی داره که هر کسی قادر به درک اون ها نیست و به همین خاطر اکثریت فکر میکنن سادست(راه حلش رو گفتم قبلا)
ما رنگ رو داریم(قطعه ای ضربی که میشه همراهش دست زد، پا کوبید و حتی رقصید)(البته انجام تمام این کارها پیش نیازش درک موسیقی سنتی هست)
این آرامش و زیبایی رو من تو همین موسیقی به قول شما ساده پیدا کردم(و شاید یک نفر دیگه تو یک سبک دیگه شاید ...)
و شاید این رو هم با خودتون بگید که من که دارم میگم نظر خودمون رو قانون نکنیم چرا خودم سعی بر این کار دارم؟؟؟
در جوابش باید بگم که من تقریبا در هر جایی که نظری دادم سعی کردم از [به نظر من] استفاده کنم.تو این تاپیک هم نظراتم رو گفتم و متاسفانه کسی نبود که اون ها رو نقض کنه.ایجاست که میگم جای دوست خوبم جناب بردیا خالی.

fatemeh.1994
Friday 8 January 2010, 10:09 PM
حسین می خوای یه مرجع عالی واسه موسیقی سنتیمون بهت بگم ؟؟؟ هم نوا با بم استاد شجریان .
دیگه هیچ چی نمی گم تا خودت نگاه کنی . شایدم نیگا کردیا .


جناب آقای sinna yani ، ما این همه آثار و زیر شاخه و هنرمند توی موسیقی سنتی داریم.بعد باید فقط سراغ یک اثر از یک شخص بریم برای اثبات موسیقی سنتی؟؟؟
به نظر من که این خیلی به دور از منطق e !!!
شاید شما این اثر رو یه مرجع عالی دیدی.لزوما نباید بقیه هم با همین دید بهش نگاه کنن.اونم کسی که هیچ امیختگی و الفتی با موسیقی سنتی نداره.


یکم بازه ی دیدمون رو گسترش بدیم...

ضمناََ مشتاق شدم بدونم به چه علت کنسرت همنوا با بم رو مرجع عالی موسیقی سنتی میدونید؟

كوروش88
Saturday 9 January 2010, 07:42 AM
يه سئوال : آيا در غرب موسيقي كلاسيك در كنار موسيقي پاپ ، راك ، جاز و.. نيست ؟ آيا موسيقي كلاسيك اونها مخاطب خودش رو نداره ؟ موسيقي كلاسيك يا سنتي ما همين مورد رو داره ، يه عده در غرب هم با موسيقي سنتي خودشون قهرهستند ، خوب باشند . حافظ رو خيليها اون زمان فهميدند و خيليها هم نفهميدند . در اين زمان هم اينجوري . شناخت شعر يه مقوله اي هست كه بايد راهش رو بري مثل موسيقي . اتفاقا در اين زمان شعرهاي جديدي هست كه واقعا دركش سخته . در موسيقي كلاسيك غرب كه نمي آيند سنتور ما رو وارد كنند ما چرا گيتار برقي اونها رو در موسيقي سنتي خودمون وارد مي كنيم ؟ آيا منظور از آشتي با موسيقي سنتي چيزي خارج از دستگاههاي موسيقي خودمون نواختن هست ؟ كه اين غير ممكن هست . يا ما مي خواهيم با ساز سنتي راك بزنيم ؟ شما بايد بحث نو آوري در موسيقي سنتي رو به اين معنا داشته باشيد كه به چهارچوب سنتي بودن صدمه وارد نشه . اين موسيقي هويت ماست و ناشي از فرهنگ ما . استاد شجريان اومدند سازي رو بعد از چندين سال تحقيق به سازهاي ما اضافه كردند ، آيا ما مي تونيم يه گوشه يا دستگاه يا ... به موسيقي سنتي اضافه كنيم ؟ چهار مضرابهاي مرحوم مشكاتيان برگرفته از اشعار شعر جديد بود. آيا در كشور سوئد يا هلند مردم رو اينجور در خيابونها مي كشند ؟ فقر اقتصادي ، فحشاء ناشي از فقر ، فساد وجود داره ؟ هنرمند بايد همراه زمانش پيش بره . چرا استاد شجريان در يه دوره براي بم خوند و حالا براي وضعيت جامعه ( تفنگت را زمين بگذار). اينها نو آوري هست . اينها باعث مي شه خيليها كه با موسيقي سنتي قهر بودند آشتي كنند.

Sina_Yanni
Saturday 9 January 2010, 08:08 AM
جناب آقای sinna yani ، ما این همه آثار و زیر شاخه و هنرمند توی موسیقی سنتی داریم.بعد باید فقط سراغ یک اثر از یک شخص بریم برای اثبات موسیقی سنتی؟؟؟
به نظر من که این خیلی به دور از منطق e !!!
شاید شما این اثر رو یه مرجع عالی دیدی.لزوما نباید بقیه هم با همین دید بهش نگاه کنن.اونم کسی که هیچ امیختگی و الفتی با موسیقی سنتی نداره.


یکم بازه ی دیدمون رو گسترش بدیم...

ضمناََ مشتاق شدم بدونم به چه علت کنسرت همنوا با بم رو مرجع عالی موسیقی سنتی میدونید؟

مرسی فاطمه خانم ، می خواستم ااا که بنویسم واسه چی این کار رو انتخاب کردم که به حسین بگم !!!
خوب حالا میگم . منم زیاد به موسیقی سنتی علاقه نداشتم و هر از چند گاهی به آهنگای سنتی افتخاری گوش میدادم . ولی وقتی همنوا با بم رو که معلم تاریخمون گفت اگه ندیدین برین ببینین ، منم رفتم خریدم و نگاه کردم ، حال کردم خداییش . ریتمای خیلی زیبایی داشت . آوازا ، شعراش ، و ... . یه ذره هم از خودم خجالت کشیدم که از اتریش و انگلیس و فرانسه و آمریکا و ... میان کنسرت شجریان ، اونوقت خودمون ... .
از طریق این کنسرت من به طرف موسیقی سنتی کشیده شدم . بعد از اون کلی از اجراهای استاد لطفی ، ( که همه ی آثارشون رو از استاد آذرپیرا که تو آموزشگاه موسیقی ما تدریس می کنن گرفتم ، استاد آذرپیرا همون آقایی که ریش و موهاش خیلی بلنده و سیاه و نو کنسرت آوای شیدا کنار آقای لطفی نشسته و عود هم نواختن ) و ... رو خریدم و گوش میدم .
فک کنم منطقیشم اینه که اول اون کنسرت یا آهنگی که به نظر خودت عالیه رو پیشنهاد کنی ، اگه خوشش اومد ، اونوقت آثار دیگه . که اینجا نظر من همنوا با بم بود .
راستی من نخواستم موسیقی سنتی رو اثبات کنم ، آیا تو اون یه جمله ی من که نوشتم : ( حسین من هم نوا با بم رو پیشنهاد می کنم بری ببینی ) اثباتی به کار رفته ؟؟؟ اثبات موسیقی سنتی در حد من نیست . فرا تر از من و ماست .
فقط خواستم یه مرجع خوب و پر معنا برا دوستمون که از سنتی خوشش نمیاد بدم . شما هم میتونین یکی دیگه بگین . آیا این دور از منطقه ؟؟؟ آیا این کور کورانس ؟؟؟ بهتره به جای اینکه از دیگران انتقاد بی جا کنیم ، یه ذره دید خودمون رو عوض کنیم . ( ببخشینا یه کمی رک گفتم ، واقعا معذرت ... )
واللا اونی که خیلی زیاد دارم ، کنسرت و آهنگای سنتی . فراووون .
حل شد الان ؟؟؟

fagher
Saturday 9 January 2010, 11:18 AM
يه سئوال : آيا در غرب موسيقي كلاسيك در كنار موسيقي پاپ ، راك ، جاز و.. نيست ؟ آيا موسيقي كلاسيك اونها مخاطب خودش رو نداره ؟ موسيقي كلاسيك يا سنتي ما همين مورد رو داره ، يه عده در غرب هم با موسيقي سنتي خودشون قهرهستند ، خوب باشند . حافظ رو خيليها اون زمان فهميدند و خيليها هم نفهميدند . در اين زمان هم اينجوري . شناخت شعر يه مقوله اي هست كه بايد راهش رو بري مثل موسيقي . اتفاقا در اين زمان شعرهاي جديدي هست كه واقعا دركش سخته . در موسيقي كلاسيك غرب كه نمي آيند سنتور ما رو وارد كنند ما چرا گيتار برقي اونها رو در موسيقي سنتي خودمون وارد مي كنيم ؟ آيا منظور از آشتي با موسيقي سنتي چيزي خارج از دستگاههاي موسيقي خودمون نواختن هست ؟ كه اين غير ممكن هست . يا ما مي خواهيم با ساز سنتي راك بزنيم ؟ شما بايد بحث نو آوري در موسيقي سنتي رو به اين معنا داشته باشيد كه به چهارچوب سنتي بودن صدمه وارد نشه . اين موسيقي هويت ماست و ناشي از فرهنگ ما . استاد شجريان اومدند سازي رو بعد از چندين سال تحقيق به سازهاي ما اضافه كردند ، آيا ما مي تونيم يه گوشه يا دستگاه يا ... به موسيقي سنتي اضافه كنيم ؟ چهار مضرابهاي مرحوم مشكاتيان برگرفته از اشعار شعر جديد بود. آيا در كشور سوئد يا هلند مردم رو اينجور در خيابونها مي كشند ؟ فقر اقتصادي ، فحشاء ناشي از فقر ، فساد وجود داره ؟ هنرمند بايد همراه زمانش پيش بره . چرا استاد شجريان در يه دوره براي بم خوند و حالا براي وضعيت جامعه ( تفنگت را زمين بگذار). اينها نو آوري هست . اينها باعث مي شه خيليها كه با موسيقي سنتي قهر بودند آشتي كنند.
من یک سوال دارم.آیا ما کسی رو مجبور کردیم که سنتی گوش بده؟؟؟ما هم میگیم کسی که نمیخواد گوش بده خوب گوش نده ولی این حق رو هم نداره که بخواد قضاوتی داشته باشه(چون اصلا با موسیقی سنتی آشنا نیست.من اگر راجع به فوتبال چیزی ندونم حق دارم راجع بهش نظر بدم؟؟؟(فقط چندین بار هم بیشتر بازی نکرده باشم))
اگر شما شعر زیاد خونده باشی میتونی با یکم فکر کردن معنی همین شعرهایی که شما اشاره کردید رو راحت فهمید(و در ضمن قرار نیست من از همون اول بیام شعر سپید بخونم که ازش متنفر بشم)
به نظر شما چرا ردیف ها کمی با هم فرق دارند؟؟؟استاد شهنازی جایی اشاره میکنن که (فعالیت هاشون رو شرح میدن) من یک ردیف برای ساز تار درست کردم(اگر درست بگم پنج دستگاه رو نام میبرن).چرا روایت بعضی گوشه ها با فرق داره؟؟؟
برای اطلاع باید گفت که سنتور از ایران به کشورهای مختلف رفت و تغییراتی روش پدید اومد(مثلا اومدن روش پدال گذاشتن.در یکی از کنسرت های یانی که من دیدم از هین سنتور استفاده میکرد)
مگر تلاش نشد که سنتور نوازی رو یکم هم از بداهه در آورد و آهنگهای از پیش ساخته شده رو زد؟؟؟
به نظر من این واژه ی قهر و آشتی هم که داریم استفاده میکنیم شاید درست نباشه.کسی با موسیقی قهر نمیکنه که بخواد آشتی کنه.(شاید این به قول ما قهر داره از یک جور عدم شناخت پدید میاد که در نهایت موجب دوری میشه که حالا ما داریم به قهر تشبیهش میکنیم.من قبلا هم نظر خودم رو درباره راه حل گفتم.به نظر من آقای شجریان هم دارن شناخت ما رو بیشتر میکنن)