alireza_amirsamimi
Saturday 31 March 2007, 05:58 PM
نام آلبوم : دستان
دستگاه : چهارگاه
خواننده : محمد رضا شجریان
گروه عارف
آهنگساز : پرویز مشکاتیان
سرپرست گروه : پرویز مشکاتیان
همنوازان گروه عارف :
پرویز مشکاتیان:سنتور
فرخ مظهری تار
داریوش پیر نیاکان تار
منصور سینکی تار
محمد فیروزی بربط
بیژن کامکار رباب
جمشید عندلیبی نی
سعید فرج پوری کمانچه
اردشیر کامکار کمانچه
امیر فهیمی قیچک
ارژنگ کامکار تمبک
الف:
قطعه چکاد ساخته پرویز مشکاتیان
ساز و آواز
ب :
دخترک ژولیده ساخته استاد علینقی وزیری
ساز و آواز
تصنیف "صبح است ساقیا" ساخته پرویز مشکاتیان
غزل حافظ
صدابردار : منوچهر ریاحی
ترکیب بندی : مژگان شجریان
طرح : هوشنگ امیر اردلان
همنوازان آواز قسمت اول : پرویز مشکاتیان - داریوش پیر نیاکان
همنوازان آواز قسمت دوم: جمشید عندلیبی - اردشیر کامکار
سال اجرا ۱۳۶۶ سال انتشار: ۱۳۶۷
صبح است ساقيا! قدحي پر شراب كن
دور فلك درنگ ندارد، شتاب كن...
امروز به آلبوم دستان میپردازم ولی بازم ببخشید اگه اشتباه داشت من در حدی نیستم که راجع به دستان صحبت کنم.پس بزرگترای سایت رخصت!! بدون شک اگر قرار باشد یک اثر چهارگاه در تاریخ موسیقی ایران به عنوان برترین، انتخاب و معرفی گردد، این ویژگی در مورد اثر "دستان" مصداق خواهد داشت.حتی بعضی جاها خود استاد شجریان دستان رو به عنوان بهترین اثر خودشون معرفی کردند. دوستی می گفت: شجریان و مشکاتیان با این اجرای چهارگاه، پرونده چهارگاه را برای همیشه بستند!! دستان را به نوعی اجرای چهارگاهی برای همه دوران ها می توان دانست، مگر این که در آینده اتفاق های خاصی برای موسیقی بیافتد. واقعا دستگاه چهارگاه دستگاه تخصصی هست و خوندن اون به این شکل برای خواننده مرد مشکله ولی نه برای استاد شجریان و ایشون به زیبایی ودقت تمام نت do(بین خطوط 4و5 حامل با کلید سل)در اخر تصنیف می خوانند.
اما ابتدا قطعه چکاد:
bus اولین قطعه ای که در ابتدای این البوم میشنویم قطعه ی چکاد هست.چکاد به معنای قله است .این قطعه ساخته پرویز مشکاتیان استکه در وصف دماوند ساخته شدهاست و دارای دو قسمت است .یک بار از رادیو مصاحبه استاد مشکاتیان رو میشنیدم.استاد میگفتند:))یک بار که با دوستانم به کوه دماوند رفته بودیم این ملودی به ذهن من رسید وروی یک تخته سنگ نوشتم چکاد!بعد که دوستانم اماده بالا رفتن از کوه شدند من همراه انها نرفتم و پایین ماندم انها هم یک پسر جوان رو برای سرویس دادن به من گذاشتند.من هم هیچ سازی همراهم نبود و همینجور شروع کردم به نوشتن نت ملودی چکاد و پسر رو هی دنبال نخود سیاه میفرستادم تا تنها باشم و بعدا ازش معذرت خواهی کردم.موقعی که روی چکاد کار میکردم تحت تاثیر شعر دماوند ملک الشعرای بهار بودم و بعد در خانه قطعه را کامل کردم)).
بدون شک این قطعه از ماندگارترین قطعات موسیقی ما به شمار میرود.دستگاه چهارگاه یک دستگاه حماسی و پهلوانی است ولی در قطعه چکاد جاهایی میرسد که کاملا شنونده تحت تاثیر قرار میگیرد و من شخصا بغض گلوم رو میگیره و واقعا دلم میخوات باهاش گریه کنم.ولی بعد روی حماسی چهارگاه شروع میشود و ضرب زور خانه وارد میشود و ریتم تغییر میکند و همان حس حماسی و پهلوانی را القا میکند(اگر این قطعه رو نشنیدید نصف عمرتون بر فناست)
شرح :
بعد از قطعه چکاد نوبت به سازو اواز دستگاه چهارگاه میرسد.در اینجا سنتور تا جواب اواز درامد و مو یه و زابل را میدهد و از گوشه حصار استاد پیرنیاکان با تار جواب اواز میدهند و یک چهار مضراب در حصار میزنند و بعد ادامه حصار خوانده میشود و در موقع فرود استاد شجریان در تحریر اشاره ای به گوشه مویه میکنند و فرود میایند و بعد از گوشه پهلوی به زیبایی تمام گوشه مخالف خوانده میشودوبعد منصوری وفرود میایندوside aکاست تمام میشود.در طرف دوم کاست با یکی از شاهکارهای موسیقی ایرانی شروع میشود یعنی دخترک ژولیده.این قطعه ساخته مرحوم کلنل علینقی وزیری است.که استاد مشکاتیان تنظیم زیبایی روی ان انجام دادندوتوسط گروه عارف به زیبایی اجرا شده که واقعا محیط به رقص میاد(اگه اینرو نشنیدید نصف عمرتون بر فناست).بعد ساز و اواز با جواب استاد عندلیبی با ساز نی ومثنوی مخالف شروع میشود و واقعا زیباست و بعد با گوشه مویه ادامه پیدا میکندو بعد کم کم استاد کامکار با کمانچه وارد میشوند ودر گوشه منصوری همراه نی جواب میدهند و بعد از خواندن گوشه اورجوزه که فقط کمانچه جواب میدهد اواز تمام میشود.وبعد از یک گروه نوازی زیبا تصنیف "صبح است ساقیا"اغاز میشود که نوع جدید و جالبی از تصانیف است که شعر اون از همشهری من یعنی حافظ شیرازی است.اگر این کاست رو نشنیدید تمام عمرتون بر فناست sheytun .
اشعار:
از در درآمدی و من از خود به درشدم گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
او را خود التفات نبودش به صید من من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
سعدی
دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت
در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد با پریشانی دل شوریده چشمم خواب داشت
کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
دیدهام میجست و گفتندم نبینی روی دوست خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت
ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین مینمود کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت
سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت
سعدی
میبرزند ز مشرق شمع فلک زبانه ای ساقی صبوحی درده می شبانه
عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه
گر سنگ فتنه بارد فرق منش سپر کن ور تیر طعنه آید جان منش نشانه
گر می به جان دهندت بستان که پیش دانا ز آب حیات بهتر خاک شرابخانه
آن کوزه بر کفم نه کب حیات دارد هم طعم نار دارد هم رنگ ناردانه
صوفی چگونه گردد گرد شراب صافی گنجشک را نگنجد عنقا در آشیانه
دیوانگان نترسند از صولت قیامت بشکیبد اسب چوبین از سیف و تازیانه
صوفی و کنج خلوت سعدی و طرف صحرا صاحب هنر نگیرد بر بی هنر بهانه
سعدی
تصنیف چهارگاه
غزل:حافظ
اهنگساز:پرویز مشکاتیان
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را زجام باده گلگون خراب کن
خورشید می زمشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار!کاسه سر ما پر شراب کن
کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن
دستگاه : چهارگاه
خواننده : محمد رضا شجریان
گروه عارف
آهنگساز : پرویز مشکاتیان
سرپرست گروه : پرویز مشکاتیان
همنوازان گروه عارف :
پرویز مشکاتیان:سنتور
فرخ مظهری تار
داریوش پیر نیاکان تار
منصور سینکی تار
محمد فیروزی بربط
بیژن کامکار رباب
جمشید عندلیبی نی
سعید فرج پوری کمانچه
اردشیر کامکار کمانچه
امیر فهیمی قیچک
ارژنگ کامکار تمبک
الف:
قطعه چکاد ساخته پرویز مشکاتیان
ساز و آواز
ب :
دخترک ژولیده ساخته استاد علینقی وزیری
ساز و آواز
تصنیف "صبح است ساقیا" ساخته پرویز مشکاتیان
غزل حافظ
صدابردار : منوچهر ریاحی
ترکیب بندی : مژگان شجریان
طرح : هوشنگ امیر اردلان
همنوازان آواز قسمت اول : پرویز مشکاتیان - داریوش پیر نیاکان
همنوازان آواز قسمت دوم: جمشید عندلیبی - اردشیر کامکار
سال اجرا ۱۳۶۶ سال انتشار: ۱۳۶۷
صبح است ساقيا! قدحي پر شراب كن
دور فلك درنگ ندارد، شتاب كن...
امروز به آلبوم دستان میپردازم ولی بازم ببخشید اگه اشتباه داشت من در حدی نیستم که راجع به دستان صحبت کنم.پس بزرگترای سایت رخصت!! بدون شک اگر قرار باشد یک اثر چهارگاه در تاریخ موسیقی ایران به عنوان برترین، انتخاب و معرفی گردد، این ویژگی در مورد اثر "دستان" مصداق خواهد داشت.حتی بعضی جاها خود استاد شجریان دستان رو به عنوان بهترین اثر خودشون معرفی کردند. دوستی می گفت: شجریان و مشکاتیان با این اجرای چهارگاه، پرونده چهارگاه را برای همیشه بستند!! دستان را به نوعی اجرای چهارگاهی برای همه دوران ها می توان دانست، مگر این که در آینده اتفاق های خاصی برای موسیقی بیافتد. واقعا دستگاه چهارگاه دستگاه تخصصی هست و خوندن اون به این شکل برای خواننده مرد مشکله ولی نه برای استاد شجریان و ایشون به زیبایی ودقت تمام نت do(بین خطوط 4و5 حامل با کلید سل)در اخر تصنیف می خوانند.
اما ابتدا قطعه چکاد:
bus اولین قطعه ای که در ابتدای این البوم میشنویم قطعه ی چکاد هست.چکاد به معنای قله است .این قطعه ساخته پرویز مشکاتیان استکه در وصف دماوند ساخته شدهاست و دارای دو قسمت است .یک بار از رادیو مصاحبه استاد مشکاتیان رو میشنیدم.استاد میگفتند:))یک بار که با دوستانم به کوه دماوند رفته بودیم این ملودی به ذهن من رسید وروی یک تخته سنگ نوشتم چکاد!بعد که دوستانم اماده بالا رفتن از کوه شدند من همراه انها نرفتم و پایین ماندم انها هم یک پسر جوان رو برای سرویس دادن به من گذاشتند.من هم هیچ سازی همراهم نبود و همینجور شروع کردم به نوشتن نت ملودی چکاد و پسر رو هی دنبال نخود سیاه میفرستادم تا تنها باشم و بعدا ازش معذرت خواهی کردم.موقعی که روی چکاد کار میکردم تحت تاثیر شعر دماوند ملک الشعرای بهار بودم و بعد در خانه قطعه را کامل کردم)).
بدون شک این قطعه از ماندگارترین قطعات موسیقی ما به شمار میرود.دستگاه چهارگاه یک دستگاه حماسی و پهلوانی است ولی در قطعه چکاد جاهایی میرسد که کاملا شنونده تحت تاثیر قرار میگیرد و من شخصا بغض گلوم رو میگیره و واقعا دلم میخوات باهاش گریه کنم.ولی بعد روی حماسی چهارگاه شروع میشود و ضرب زور خانه وارد میشود و ریتم تغییر میکند و همان حس حماسی و پهلوانی را القا میکند(اگر این قطعه رو نشنیدید نصف عمرتون بر فناست)
شرح :
بعد از قطعه چکاد نوبت به سازو اواز دستگاه چهارگاه میرسد.در اینجا سنتور تا جواب اواز درامد و مو یه و زابل را میدهد و از گوشه حصار استاد پیرنیاکان با تار جواب اواز میدهند و یک چهار مضراب در حصار میزنند و بعد ادامه حصار خوانده میشود و در موقع فرود استاد شجریان در تحریر اشاره ای به گوشه مویه میکنند و فرود میایند و بعد از گوشه پهلوی به زیبایی تمام گوشه مخالف خوانده میشودوبعد منصوری وفرود میایندوside aکاست تمام میشود.در طرف دوم کاست با یکی از شاهکارهای موسیقی ایرانی شروع میشود یعنی دخترک ژولیده.این قطعه ساخته مرحوم کلنل علینقی وزیری است.که استاد مشکاتیان تنظیم زیبایی روی ان انجام دادندوتوسط گروه عارف به زیبایی اجرا شده که واقعا محیط به رقص میاد(اگه اینرو نشنیدید نصف عمرتون بر فناست).بعد ساز و اواز با جواب استاد عندلیبی با ساز نی ومثنوی مخالف شروع میشود و واقعا زیباست و بعد با گوشه مویه ادامه پیدا میکندو بعد کم کم استاد کامکار با کمانچه وارد میشوند ودر گوشه منصوری همراه نی جواب میدهند و بعد از خواندن گوشه اورجوزه که فقط کمانچه جواب میدهد اواز تمام میشود.وبعد از یک گروه نوازی زیبا تصنیف "صبح است ساقیا"اغاز میشود که نوع جدید و جالبی از تصانیف است که شعر اون از همشهری من یعنی حافظ شیرازی است.اگر این کاست رو نشنیدید تمام عمرتون بر فناست sheytun .
اشعار:
از در درآمدی و من از خود به درشدم گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
او را خود التفات نبودش به صید من من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
سعدی
دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت
در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد با پریشانی دل شوریده چشمم خواب داشت
کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
دیدهام میجست و گفتندم نبینی روی دوست خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت
ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین مینمود کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت
سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت
سعدی
میبرزند ز مشرق شمع فلک زبانه ای ساقی صبوحی درده می شبانه
عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه
گر سنگ فتنه بارد فرق منش سپر کن ور تیر طعنه آید جان منش نشانه
گر می به جان دهندت بستان که پیش دانا ز آب حیات بهتر خاک شرابخانه
آن کوزه بر کفم نه کب حیات دارد هم طعم نار دارد هم رنگ ناردانه
صوفی چگونه گردد گرد شراب صافی گنجشک را نگنجد عنقا در آشیانه
دیوانگان نترسند از صولت قیامت بشکیبد اسب چوبین از سیف و تازیانه
صوفی و کنج خلوت سعدی و طرف صحرا صاحب هنر نگیرد بر بی هنر بهانه
سعدی
تصنیف چهارگاه
غزل:حافظ
اهنگساز:پرویز مشکاتیان
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را زجام باده گلگون خراب کن
خورشید می زمشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار!کاسه سر ما پر شراب کن
کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن