PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چه نوع سه تاری دوست دارید ؟؟



Lonely3tar
Friday 26 February 2010, 03:49 PM
You can see links before reply
چه نوع سه تاری دوست دارید ؟؟
دوستان سه تار نواز قبل از اینکه به این موضوع بپردازم باید یه سلسله سبک هایی رو با هم مرور کنیم و انواع صدا ها رو با هم بسنجیم :
تاریخچه ی نوازندگی سه تار نوین می شه گفت تقریبا با استاد عبادی شروع شد ... گرچه درویش خان بزرگ هم زحمات زیادی کشیدن اما اونچه که برای نسل ما ملموسه و دین بزرگی بر گردن اونا داریم از نسل استادان عبادی و هرمزی و فروتن و صبا و ... شروع می شه تا سبک های پایه ای نوین . این روال تو هر سازی معموله . اما متاسفانه چون به قوال استاد شعاری « هنوز قابلیت های صدایی سه تار در ارکسترال ( چه ایرانی چه غیر ایرانی ) شناخته نشده » استفاده همه گیر از این ساز تقریبا رو به انحطاط در حال حرکته و بیشتر افرادی که این ساز رو می زنن یا باید در اجرا به تکنوازی بپردازن یا اینکه در کنج خلوت خودشون طنین الهیشو بشنون ... به فرض موقعی که در یک ارکسترال می تونیم یک تار رو جایگزین سه تار کنیم آیا هرگز بالعکس این کار رو خواهیم کرد ؟ نکته غلط تر اینه که برخی ها سه تار رو ساز مستقلی نمی دونن ( همونطور که برخی شیرین عقل ها تا چند سال پیش اجازه ی ورود به دانشکده با ساز تخصصی سه تار رو نمی دادن ) و اونو تاری می دونن که خفش کردن ! تار کوچولو ! مینی تار ! و جالبه که برای برخی تشخیص صدای این دو امکان پذیر نیست ... درسته که شباهت های طنینی و انطباق نواک ها و رنگ ها خیلی تو این دو ساز مشهوده اما باید قبول کنیم : ما سه تار زن ها طوری سه تار رو می زنیم که تار رو ... یعنی در واقع این قابلیت های تاره که روی سه تار پیاده می کنیم ... همون کاری که آقای ساکت شورشو در آوردن ... وقتی سه تار می زنن در واقع همون تار می زنن ! فقط با ناخن ! یعنی ما تا بحال نه تنها این مرز تفکیک بین تکنیک های نوازندگی منحصر به فرد در سه تار رو از نزدیک ترین ساز به اون یعنی تار جدا نکردیم بلکه بعضی جاها سعی در آمیزش مرزها هم داشته ایم . اینکه نابغه ای مثل استاد علیزاده بتونه هر دو این ساز ها رو از یک مقطع به طرز شگفتی پرش بده و سطحشونو ببره بالا کار هر کسی نیست ! همونطور که شما وقتی سه تار نوازی استاد رو با تار نوازی استاد می شنوین هیچ وجه اشتراکی در تکنیک ها و ... نمی بینین ! و این مشکل خیلی از همه ی بزرگانه ... که نذاشته صدای سه تار اون طوری که شایستشه و قابلیت هایی که داره بین ساز های دیگه مرسوم باشه .
اما از بحث اصلی دور نشیم ... دوستانی که سه تار نوازی اساتید بزرگ رو گوش کرده باشن بی شک فهمیدن که همه ی این صدا ها از یک نوع ساز در نمی یاد ! یعنی سه تار های متفاوت و بعد از اون سبک ها متفاوت باعث شده که مثلا ما از استاد ذوالفنون یک انتظار و از استاد لطفی انتظار دیگه ای داشته باشیم . اساتید سه تار رو از لحاظ آوا و رنگ کلام به دو نوع : نرم صدا و لَخت و پرصدا وDynamic تقسیم می کنن . صدایی که از ساز اساتیدی مثل : ذوالفنون و عبادی و هرمزی و در نزدیکتر بابایی و ... در میاد صدایی متفاوت تر از صداییه که از سازهای قوی و کوبنده ای مثل استاد فروتن و علیزاده و شعاری و ... در میاد ... یعنی نوانس صدایی که بصورت نرم از ساز استاد ذوالفنون ( که شاخص ترین نوع سه تار نرم صدا رو داره و شاگردانی به همین سبک و سیاق هم پرورش داده و میده ) درمیاد در نوبت اول به ساخت ساز ایشون بستگی داره ... یعنی اگه ساز ایشونو به استاد علیزاده بدی و بگی هفت ضربی معروف چهارگاهتونو با این بزنین دست به ساز نمی زنه ! و با العکس اگه ساز Pro Action استاد علیزاده رو به استاد ذوالفنون بدی و بگی ضربی حجاز مشهورتون رو با این بنوازین چپ چپ به شما نگاه خواهد کرد !!!!! تفاوت ها را ببینید ! مطمئنا همه می دانیم که این سبک و نوع یادگیری و آمیزش ها و حس های درونی اساتید هست که نوع سازشونو تعیین می کنه و اون هار وادار می کنه که بر طبق امیال دست و پنجه شون چیزی رو که می خوان بزنن رو بزنن . ضمنا لازم به ذکره که این طبقه بندی فشرده در خیلی از موارد صادق نیست و ممکنه مثلا استادی مثل استاد هرمزی یا شاگردشون استاد جنگوک روش های ترکیبی و ساز به خصوصی رو استفاده کنن . اما در کل نکته ی مشهودی که هست از نوع کاسه و ارتفاع سیم ها از کاسه و ارتفاع خرک ( که اکشن ساز رو تعیین می کنه ) و ترکه بندی و فاصله ی سیم ها از همدیگه همه و همه دست به دست هم می دن تا اینکه ما بتونیم صداهای مختلفی رو در سه تار بشنویمو باب میل خود و استادمون سازمون رو انتخاب کنیم و شیوه ی نوازندگی خودمون رو هم تعیین کنیم .
لازم به ذکره که شاید تشخیص این سبک ها و نوع صدا ها برای افرادی که تازه با ساز سه تا آشنا شدن کار آسونی نباشه اما حتما بهشون کمک می کنه تا استقلال نوازندگی پیدا کنن ( دوستان برای اطلاعات بیشتر می تونن به ویدئوی کنسرت پژوهشی استاد شعاری در کرج مراجعه کنن و بصورت تصویری و شنیداری از گفته های ایشون بهره مند بشن .)
حالا سوالی که من از شما دارم اینه که شما کدوم سبک ها رو می پسندین و از کدوم نوع ساز استفاده می کنین ... یا دوست دارین استفاده کنین ؟

AliB
Friday 26 February 2010, 09:25 PM
درود
تشکر از دوست خوبمون برای آغاز بحث و بیان مطالب .
نکات و مطالب مختلفی رو بیان کردید و خوب من با برخی موافقم و با برخی مخالفم . اول اون قسمتی که باهاش مخالفم رو ذکر می کنم :دی ! در این باره که فرمودید استفاده ی همه گیر از سه تار در حال انحطاط هست من مخالفم . این خطر تا حد زیادی با وجود رویکرد های جدیدی که در نوازندگی این ساز به لطف وجود کسانی مثل استاد علیزاده ، متبسم ، شعاری ، لطفی و و و ایجاد شده منتفی است . افق های جدیدی پیش روست از استفاده ی سه تار در ارکستر و گروه و میتونم بگم جنس صدای این ساز کهن و پرمایه و نجیب جای خودش رو در موسیقی ارکسترال ما باز کرده! منتها هنوز افرادی که بتونن انجور که شایسته و مناسب این ساز هست قطعه بنویسن و تنظیم کنن کمه! و باز نکته ی جالب تر اینکه حتی در گروه های پاپ این ساز جای خودش رو باز کرده! (اصلا قصد قضاوت و ارزش گذاری ندارم فقط بیان حرکت و مسیر استفاده از ساز سه تار هست) مثلا در برخی قطعات پاپ بطور خاص از ساز سه تار استفاده میشه (نه تار) و اتفاقا صدادهی بسیار جالب و اثرگذاری داره به نحوی که تار به هیچ وجه نمیتونه این فضا رو ایجاد کنه!
نکته ی بعد که مخالفم این هست که فرمودید که در گروه تار رو جایگزین سه تار میکنن ولی سه تار رو نه! ببینید کمی فکر می کنم باید دست از خود کم بینی برداریم بعضی از ما سه تار نواز ها! درسته که حجم صدای سه تار کم تر از تاره ولی این تفاوت تو گروه نوازی تا زمانی مهم بوده که سیستم صوتی و آمپیلیفایر اختراع نشده بود و الان با وجود صدابرداری و تنظیم صدا در گروه این مساله منتفی است . نکته ی بعد رنگ صوتی سه تار هست که (باز در مخالفت با نظر شما که برخی نمی تونن تفاوت صدای سه تار رو با تار بفهمن _که این مساله در خیلی عوام رایجه که البته اونها تفاوت صدای سنتور با تار رو هم نمی فهمن :دی_) مختص به خود این ساز هست و در موسیقی تصویر سازی و داستان گویی راوی روایت و تصویری خاص و مخصوص به خودش هست که باز هیچ ربطی به تار نداره! مثلا ارجاع میدم شما رو به آلبوم نو بانگ کهن استاد علیزاده! چرا ایشون از تار استفاده نکرد؟ دلش برای سه تار سوخت؟
اصلا داستانی که در اون آلبوم روایت میشه به نحویست که جز با سه تار امکانپذیر نیست اجرا بشه! و خیلی از کارهای گروهی دیگه! مثلا گروه کامکارها ! گروه های شیدای استاد لطفی و ... همگی در کنار تار از رنگ آمیزی صدای سه تار حتی به صورت عادی در گروه های ایرانی استفاده میکنن!
مطلب بعد اشاره به کارهاییست که مختص سه تار و ارکستر نوشته و تنظیم و اجرا میشه هست(پیرو مطلبی که قبل تر نیز بیان کردم) مثلا کنسرت پارسال استاد علیزاده با ارکستر سمفونیک اوکراین و اجرای قطعه ی ترکمن که سه تار + ارکستر بود! اصلا چرا استاد علیزاده ترکمن رو با تار اجرا نکرد؟
پس در یک کلام من با این دیدگاه مخالفم که ریشه در تفکرات قدیمی و سنتی داره و یا به نوعی خود کم بینی و احساس ضعف هست بخاطر حجم صدای کم اما برسیم به ادامه ی مطلب :
من با این قسمت که هنوز جا برای کشف قابلیت های ساز سه تار زیاده موافقم و فرمایش استاد عزیزم آقای شعاری هم کاملا درسته در این زمینه ولی هم اکنون هم در جای خوبی هستیم به نظر من و مسیر های زیادی باز هست فقط باید بجای گلایه حرکت کنیم! مطلب بعد که به درستی اشاره کردید اختلاط شیوه های نوازندگی سه تار و تار هست و اینکه همه فکر می کنن این دو ساز رو کاملا شبیه به هم باید زد . البته باز باید اشاره کنم خوشبختانه با زحماتی که استاد صبا کشید و همینطور نسلی که از درویش خان ادامه یافت مثل استاد هرمزی و فروتن تا حدود زیادی دستمایه ی بزرگی برای اهلش باقی گذاشت تا مشخص بشه تکنیک نوازندگی سه تار استقلال کامل از تار داره! و امروزه هم با وجود افرادی مثل استاد ذوالفون و مسعود شعاری و بهداد بابایی و و و که عمرشون رو بطور تخصصی صرف گسترش تکنیک و امکانات نوازندگی این ساز کردن میشه گفت جریان مستقل و محکمی ایجاد شده که داره به مسیرش ادامه میده و کسانی چون آقای ساکت که می خوان این دوساز رو مثل هم بنوازن در حاشیه قرار میگیرن!
به استاد علیزاده اشاره کردید که تار نوازیشون ربطی به سه تار نوازیشون نداره باید اسم استاد طلایی رو هم بیارم چون سه تار نوازی ایشون مبتنی بر شیوه ی قدماست و کاملا اصالت و شیوه ی سه تار نوازی رو رعایت میکنه!
در ادامه ی مطلب تقسیم بندی در مورد صدا دهی و شیوه ی نوازندگی سه تار بیان کردید که من اولین بار هست که میشنوم اما برام قابل فهمه کاملا و بشخصه مخالفتی هم ندارم چون از منظر های مختلف میشه تقسیم بندی های مختلف داشت . مطالبی در مورد تفاوت این دو شیوه که در تقسیم بندی معرفی کردید داشتید که در کل موافقم اما در اینکه اهمین زیادی به شخص ساز در شیوه های نوازندگی دادید زیاد موافق نیستم . در این شکی نیست که تیپ صدادهی سازهای مختلف متفاوته و صد در صد برای هر شیوه ی نوازندگی ای ساز باید ویژگیهای مشخصی داشته باشه اما اگر جای سازهای استاد علیزاده و ذوالفنون عوض بشه بازم صدایی که میشنویم از استاد علیزاده ، علیزاده ای و از استاد ذوالفنون هم ، ذوالفنونیست! چیزی در درون مغز هست (بگیم یه چیپ ست) که وقتی برنامه ریزی شد برای یک صدا ، دیگه همون صدا در میاد(برای تعریض به مطلب اشاره میکنم به استاد کسایی که از روزنامه و ناخن دست صدای نی در میارند) البته باز هم میگم که نکات باریک تر از مو در شرایط فنی ساز هست که شما به برخیش به درستی اشاره کردید . و مسلما مطالب زیادی در این باره میشه بیان کرد کما اینکه در گذشته با دوستان در مباحث مختلف به جزییات در باره ی ویژگی های متفاوت ساز ها بحث و صحبت کردیم.
و در مورد سوال پایانی !
باز نمونه ای در مورد خودم هست که موید نظرم در باره ی خواست نوازنده از صدای مقبولش هست از ساز! من سازی دارم که به خودی خود اصلا مناسب شیوه ی استاد علیزاده نیست یعنی برای پر و سریع مضراب زدن ساخته نشده . کاسه ی بزرگی داره و مضراب خور هم نیست آنچنان ! اما با خواست خودم و با تلاش یکساله الان جوری ازش صدا میگیرم که راضیم میکنه! هر چند مسلما سازی متناسب با شیوه ای که دارم کار میکنم چند برابر کار من رو راحت میکنه اما فعلا به عنوان تمرین صداگیری و سبک نوازی راضی هستم از این مساله.
من به شخصه صدای با صلابت و محکم رو در سه تار نوازی می پسندم و در دسته ی پر صدا قرار میگیره با توجه به تقسیم بندی شما . شیوه ی استاد فروتن . میای جلوتر شیوه ی استاد طلایی (از نظر صلابت مضراب و استواری جمله بندی ها) و فعلا شاگرد استاد شعاری هستم و دارم روی شیوه ی ایشون و استاد علیزاده کار میکنم و از شیوه ی ایشون هم بسیار خوشم میاد . فاکتور های مورد علاقه ی من در شیوه ی ایشون موجوده اما مسلما در آینده به شیوه ای شخصی فکر میکنم که ترکیبی متفاوت داشته باشه از فاکتور های مختلف که بیشتر جنبه ی بیان شخصی رو داشته باشه برای من.
امیدوارم خسته نشده باشید از مطلب طولانی من
سپاسگزارم

Lonely3tar
Saturday 27 February 2010, 02:13 PM
ممنون دوست عزیزم . خیلی خوشحال شدم از خوندن مطلب خوبتون !
اما ببینید من ذکر کردم که رسوخ این شیوه ی نگرش و درک موسیقایی از سه تار که مختص به قدیم بوده هنوز هم هست !!!! و این« هنوز هم هست » مشکل اصلی مخاطب سه تاره ! مخاطبی که درک درستی نداره از سه تار مطمئنا در یادگیری و خدای نکرده آموزش اون به مشکلاتی که اشاره کردم برخورد می کنه .
من گفتم استفاده ی همه گیر رو به انحطاطه ! و هنوز هم می گم . چون مشکلات عمیق تری نسبت به اون چیزایی که مطرح کردم وجود داره و منم می دونم و شما هم می دونی که مثل خوره به جامعه ی موسیقی و علی الخصوص جامعه ی موسیقی ایرانی و سازی مثل سه تار (که الان به سبب اندازه کوچک و قیمت پایین جزو دکوراسیون منازل تلقی می شه و آموزش اتون برای عموم جدی تلقی نمی شه ) چسبیدن و ریشه های بسیاری دارن که خوب بحث این نیست و جاشم نیست که اینجا مطرحش کنیم . ایشالا در فرصت های بعدی !
اینکه گفتم استفاده از تار به جای سه تار در کنسرت ها و ارکسترال ها رایجه چیز دور از واقعیتی نبود ! اگه دقت کرده باشین من تو بحثم اعجوبه هایی مثل استاد علیزاده رو جدا تلقی کردم و اشاره هم داشتم که کار هر کسی نیست که این دو ساز رو ( که به غلط عده ی کثیری مکمل هم می دونن ) با خصوصیات خودشون بنوازه ! بله انسان های فاخری مثل استاد ذوالفنون و شعاری و غیره و غیره که عمرشون رو روی این ساز گذاشتن مقام سه تار رو تا حد وسیعی بالا بردن . اصلا قابل وصف نیست . و نیاز ما هم همین بود . اما تکیه بر این اساتید به قول شما کار یک هنر جو نیست . یک هنر جو باید حرکت کنه ... سه تار به چیزی که الان احتیاج داره حرکت رو به جلو هست ! به شناسوندن صداهای مختلف و وسیع سه تار ! به همه گیر شدن قابلیت های آموزشی این ساز !
اما در اترکسترال ... مثلا به عنوان مثال ما اثری رو در نظر می گیریم که همه شنیده ان ... در خیال ! یا نه بذارین بیایم جلو تر به رندان مست آقای درخشانی با سه تار نوازی خانم شجریان اشاره کنیم ... آیا یک گوش شنونده ( فقط شنونده و نه نوازنده ) وقتی این اثر رو به طور کامل بشنوه ... و بعد در جلد اثر این عبارت رو بخونه که : سه تار .... مژگان شجریان . به خود نخواهد گفت که : مگر این اثر سه تار هم داشت ؟؟؟؟؟ اینکه ارزش سه تار در بافت یک ارکسترال ایرانی اینطور میاد پایین و حتما باید تکنوازی داشته باشه تا بفهمیم بله ... یه صدای ظریفی هم از بین صداهای دیگه بیرون میاد , خوب وابسته ست به همون شناسایی غلط ! به ارزش های تاری سه تار ! به انگ ها و برچسب های غلط صدا دهی سه تار در ارکسترال موسیقی ... و علی الخصوص ایرانی ! چون همونطور که اشاره کردید خوشبختانه در آثار تلفیقی ما نقش پررنگ تری از سازمون رو داریم .
باز هم با تشکر از شما !

AliB
Saturday 27 February 2010, 02:48 PM
خوب! من به موقع اومدم و بحث داغه!
عرض سلام به دوست خوبم (که اسمت رو نمیدونم) lonely3tar
در کل باید بگم من مخالفتی با کلیت فرمایش شما ندارم و به عنوان یک هنرجوی سه تار که 10 سال هست بطور جدی دنبال فراگیری این ساز هستم کمابیش با این مسایل و مشکلات آشنایی دارم . منظور نظر من در بحث هدایت دیدگاه دوستان به سمت افق های باز و امیدبخشیست که در این وادر باز شده و ترغیب خوانندگان بحث به امیدواری به پیشرفت و همچنین لزوم نگرشی جدی و متحرک رو به جلو (که شما هم دریافتید این منظور رو) .
در کل جای باز کردن مشکلات و گرفتاری هایی که دامنگیر کل فرهنگ و جامه ی ایران در این روزها هست در این گفتار نیست و کسی که دستی بر آتش داشته باشه خودش می دونه که گرفتاری ها در این حوضه چی هست . مقصودم این هست که مشکلات در همه ی قسمت های موسیقی وجود داره و طرح این مباحث نباید به یک نگرش تقابلی در داخل وادی موسیقی منجر بشه! یعنی تقابل بین تار و سه تار و تارنواز و سه تار نواز و از این دست مسایل !
نکته ی بعد در مورد نگرانی ای هست که شما از شنوندگان عام موسیقی دارید و باید تکرار کنم که به دلیل سیاست های فرهنگی در طول 30 سال گذشته یک نوع ناآگاهی عمومی نسبت به موسیقی و البته همه ی هنر ها در بین جامعه ایجاد شده که مختص سه تار نیست . همونطور که گفتم اون شنونده ای که صدای سه تار تو گروه رو تشخیص نمیده ، صدای سنتور رو هم از تار تشخیص نمیده و همینطور به تار میگه گیتار و اگر یه کم همچین کلاس بالا تر باشه سه تار رو ببینه میگه تار و مثلا نمیگه این ویالونه! :دی این مشکل رو باید عمومی دید ! چون باید اشاره کنم دوره ای بود که تا قبل از راه افتادن رادیو سه تار کاملا در سایه بود و نقل محفل خواص و بزرگان و موسیقیدانان و شمع خلوت اونها بود و گوش شنونده ی عام اصلا آشنایی با این ساز نداشت . بعد از راه افتادن رادیو و آمدن مرحوم استاد عبادی ناگهان شوکی به شنوندگان وارد شد! ""عجب ! پس سه تار که میگن اینه! به به! ... """ اینگونه شد که در طی سالیان متمادی نوای سه تار استاد عبادی در کوچه و بازار طنین انداز شد و انس و الفتی با دل شنونده ی عام پیدا کرد! و این بود تا 30 سال قبل که معادلات زیر و رو شد ! و سیر نزولی فرهنگ مداری و هنرآشنایی مردم آغاز شد. پس این مشکل جنبه ی کلیت داره و نباید اون رو فقط به شنونده ی سه تار نسبت داد. کسی که گوش آشنایی داشته باشه و شنونده ی حرفه ای و آگاه موسیقی باشه حتما گوشش به راحتی صدای سه تار رو در گروه تشخیص میده و اساسا نکته ی دیگر این هست که در اجرای گروهی و یا به قولی ارکسترال قرار نیست صدای تک تک سازها به وضوح شنیده بشه! _باز به شوخی باید عرض کنم که این تفکر از 100 سال پیش که اولین گروه نوازی های موسیقی ایرانی کم کم شکل گرفت باقی مونده ظاهرا که در اون دوره هرکس سعی داشت تو گروه فقط صدای ساز خودش رو بگوش برسونه :دی _ در اجرای گروهی یک ترکیب همگن و البته گاهی به عمد ناهمگن اما هماهنگ رو داریم که لزوما نباید تک تک صدای های تشکیل دهنده واضح و مشخص باشه .
باز نکته ی دیگری مطرح فرمودید که من ضمن تایید وجود آفاتی در اون دوست دارم جنبه ی مثبتش رو هم ببینم و اون رواج سه تار به دلیل قیمت پایین و جنبه ی دکوری پیدا کردن این ساز هست . به شخصه افتخار می کنم که سه تار چنین ترکیب زیبا هنرمندانه و هارمونیکی داره که به عنوان یک آبجکت دکوراتیو مورد استفاده قرار میگیره و یه جورایی سنبل ایرانیت و موسیقی ایرانی شده حتی بیش و پیش از تار ! :دی بگذارید بخرند و ببرند هرچه بیشتر ! در هر خانه ای همراه هر کتاب حافظ و شاهنامه یه سه تار هم باشه ... به امید اون روز ...
خلاصه کنم ، به جای گلایه و شکایت و نگرانی باید ... چراغی روشن کرد.
باز هم از شما سپاسگزارم .
مخلص شما
علی

endvb6
Sunday 28 February 2010, 10:36 AM
آقا از اين بحث به شدت تخصصي كرك و پرمان ريخت.من با نظر هر دوتون موافقم.اما هنوز پايه ثابت بهداد باباييم.چون از جنس صدا و كارش خوشم مياد.كسيم نمي تونه سليقم رو نفي كنه.اولين آلبومشم كه تحت تاثير شاملو در اومد ديگه خداييش ديوونم كردااا.شايد حسامون دقيقا يكيه.مرسي از همتون

Lonely3tar
Thursday 4 March 2010, 01:48 PM
خوب! من به موقع اومدم و بحث داغه!
عرض سلام به دوست خوبم (که اسمت رو نمیدونم) lonely3tar ....
باز هم از شما سپاسگزارم .
مخلص شما
علی
علی عزیز شما سرور مایی ... بنده امید حسینم ... شما امید صدام کن ...
کوچیک شما هم هستیم ...

AliB
Friday 5 March 2010, 09:03 PM
امید جان بزرگواری
خوشحالم از آشنایی شما.
ارادتمند
علی

Saeed.hormozi
Tuesday 13 April 2010, 11:37 AM
با سلام.
بنده از استاد شعاري پرسيدم كه "شخصا" چه سه تاري (از سه تارهاي موجود)شما را راضي مي كند؟ فرمودند هيچ كدام. هر كدام براي سبكي مناسبند. همينظور اضافه كردند كه هنر سه تار تراشي بر خلاف تار، رشد زيادي كرده. ايشان اعتقاد داشتند كه جواناني هستند كه سه تارهاي ساخته آنها از سه تار كماليان و عشقي هم خوش صداتر است. حال آنكه تار يحيي هنوز هم بهترين است.

AliB
Tuesday 13 April 2010, 07:01 PM
با سلام.
بنده از استاد شعاري پرسيدم كه "شخصا" چه سه تاري (از سه تارهاي موجود)شما را راضي مي كند؟ فرمودند هيچ كدام. هر كدام براي سبكي مناسبند. همينظور اضافه كردند كه هنر سه تار تراشي بر خلاف تار، رشد زيادي كرده. ايشان اعتقاد داشتند كه جواناني هستند كه سه تارهاي ساخته آنها از سه تار كماليان و عشقي هم خوش صداتر است. حال آنكه تار يحيي هنوز هم بهترين است.

:دی ! البته آقای شعاری حواسشون هست که هر نامی رو بیارند به نوعی یک بار معنوی همراهش هست که بطور نا خواسته شاید تبلیغ محسوب بشه برای یک نفر خاص! منظور از هنر سه تار تراشی همون سه تار سازی هست؟ چون همه ی سه تار ها رو نمی تراشند. (همه ی قسمت هاشون رو نمی تراشن _البته مهمترین قسمتش که مبنای قضاوت تراشیدن و یا سر هم کردن هست یعنی "کاسه"_ ) . در مورد اینکه جوانانی هستند که خوب ساز می سازند من هم یه چیزهایی یادمه که شنیدم از ایشون ولی اینکه بهتر از کمالیان و عشقی صدا میده رو مبهمه تو ذهنم حالا باید برای روشن شدنش مجدد از ایشون سوال کنم.
ولی جدای این حرف ها کلا باید گفت که همونطور که در بحثی که با دوستان داشتم مطرح کردم ، کلا ساز سه تار به نحو چشم گیری جای خودش رو در موسیقی ایران باز کرده و به سرعت خودش رو حتی به دنیا معرفی کرده . ویژگی هایی در سه تار هست که حتی برای جهانی شدن از تار برتری داره و مهمترینش ثبات صدای این ساز هست در قیاس با تار . بالطبع این اقبال روز افزون به سه تار ، سازندگان سه تار رو بیشتر ترغیب کرده برای ساخت هر چه بیشتر و بهتر این ساز که جای بسی خوشحالی و خوشوقتیست.
سپاسگزارم از نظر شما .
پاینده باشید.