فرا موسيقي (فوايد موسيقي در زندگي بشر)
نقش موسیقی در افزایش قدرت ادراک و محاسبه مغز
بنا به گٿته برخی محققان آموزش موسیقی قدرت ادراک و محاسبه مغز انسان را اٿزایش می دهد. دانشمندان غربی در تحقیقات اخیر خود به این نتیجه رسیدند که تعلیم موسیقی تغییراتی را در سلولهای مغز و شبکه عصبی آن بوجود می آورد که موجب درک و قوه تشخیص بهتری در ا نسان می شود . متخصصان امریکایی در دانشگاه کالیٿرنیا در شهر« ایرواین » در مطالعات خود دریاٿتند که اموزش موسیقی ٿعالیت سخت اٿزار مغز انسان را تقویت می کند در این تحقیقات که برروی 78 کودک گروه سنی 3تا4 سال صورت گرٿت ازمایش قوه ادراک و تشخیص پس از یک دوران ازمایشی 6 ماهه برروی آنها در 4 گروه مختلٿ انجام شد کودکانی که در کلا س پیانو آموزش دیده بودند در این ازمون هوش حداقل بمیزان 34 درصد سرعت عمل و تشخیص بهتری داشتند . در گروه دوم که به آنها تعلیم آواز داده شده بود بهبودد اندکی به میزان کمتر از یک درصد مشاهده شد و در گروه کامپیوتر گروهی که در مدت 6 ماه آموزشی نداشتند این تغییر نیز اندک شد . نتایج این مطالعات که در جراید انگلیس و هٿته نامه « نیوساینتیست » نیز منتشر شد نشان می دهد سرعت عمل و دقت کودکانی که از کلاسهای موسیقی برخوردار بودند بمیزان 34 درصد بیشتر از گروههای دیگر بوده است دکتر گردون شاو که رهبری این مطالعات را به عهده داشت گٿت : هنوز مشخص نیست که این اثر دراز مدت و یا درطول عمر برای انسان باقی می ماند یا نه ولی تاثیر موسیقی بر شبکه ارتباطی مغز در بخشهایی که ارتباطی با موسیقی ندارند قابل توجه است .
این متخصص غربی معتقد است که این نوع تٿکر که اصطلاحات « اسپاتیال تمپورال » نام دارد . برای تشخیص مقایسه و درک ارتباطات میان الگوهای مختلٿ بکار می رود و نیازمند به ارتباط متقابل گروه ویژه ای از سلولهای عصبی در مغز است وی اٿزود از این توانایی برای بازی شطرنج و یا در ریاضیات و علوم بکار برده میشود و در نتیجه شبکه عصبی مغز می تواند عملکرد بهتری داشته باشد .
دکتر شاو گٿت : چنین تاثیری باید در میان کودکان بیشتر باشد زیرا مغز جوان آنها قدرت بیشتری برای برقراری ارتباطات جدید دارد .
فرا موسيقي (فوايد موسيقي در زندگي بشر)
سلام
دوستاي عزيزم اين تاپيك اختصاص داره به ٿوايد موسيقي در زندگي بشر
كوچيك شما ٿانوس
1 فایل پیوست
موسیقی منبع الهام نابغه بزرگ فیزیک
در سال 2005 مقارن با صدمین سالگرد قانون E=mc2 ، نشست ها و کنسرت های بسیاری در این زمینه برگزار شد و مقالات بسیاری در ارتباط با آلبرت انیشتین ارائه گردید. همچنین در ژانویه سال 2006 مراسم مشابهی به منظور بزرگداشت ول?گانگ آمادئوس موتزارت، یکی دیگر از نوابغ جهان، برگزار شد.
ممکن است این دو موضوع بیش از آنچه به نظر می رسد به هم مرتبط باشند. انیشتین در یکی از سخنرانی های خود اظهار داشته بود : "درحالیکه خلاقیت بتهوون در موسیقی بر کسی پوشیده نیست، اصالت موسیقی موتزارت او را در جهان جاودان و در انتظار کش?، باقی نگه داشته است."
انیشتین معتقد بود در ماورای مشاهدات و تئوری های ?یزیک، موسیقی نه?ته شده است و یک هارمونی از پیش ساخته شده بین این دو، تقارن و هماهنگی می آ?ریند. قوانین موجود در طبیعت، از جمله قانون نسبیت نیز مانند توانایی های موسیقی موتزارت، در انتظار کش? شدن توسط ا?رادی با قوه شنوایی بخصوص بوده اند.
بنابراین ارائه تئوری های گوناگون تجلی یا?ته از "ت?کر ناب" ?ردی همچون انیشتین، چندان دشوار و دور از ذهن نخواهد بود. گ?ته های وی حاکی از این نکته است که او مجذوب موتزارت بود و ارتباط عمیقی بین خلاقیت های ذهنی اش با این آهنگساز بزرگ احساس می نمود.
اما همانگونه که می دانیم انیشتین در زمان تحصیل شاگرد خوبی نبود ولی به موسیقی به عنوان روزنه ای برای بیان هیجانات و احساسات درونی علاقه داشت. زمانی که پنج سال بیشتر نداشت، به ?راگیری ویولن پرداخت اما متاس?انه پس از گذشت زمانی اندک تمرینهای خشک و بیش از اندازه به نظرش سخت آمد و با پرتاب صندلی به طر? استادش او را از خانه بیرون راند.
او در سن سیزده سالگی برای اولین بار سونات های موتزارت را کش? کرد. پس از آن ارتباط شگ?ت انگیز انیشتین با آثار موتزارت آغاز شد، هنس بیلند (Hans Byland) از دوستان دبیرستان انیشتین، در ارتباط با تاثیر موتزارت بر موسیقی او اظهار داشته:
"زمانی که انیشتین در مقابل من ویولنش را به دست گر?ت و شروع به نواختن نمود، برای اولین بار اصالت موسیقی موتزارت با خلوص کامل در مقابلم پدیدار گشت."
از سال 1902 تا 1909، زمانی که انیشتین 6 روز در ه?ته مشغول مطالعات و تحقیقات ?یزیکی بود، موسیقی موتزارت به عنوان منبع تغذیه روح او به شمار می ر?ت و اساس ت?کر خلاقه اش را تشکیل می داد.
موتزارت در نوجوانی با آثارش حیرت همگان را بر می انگیخت و در مقابل انیشتین جوان زندگی کولی واری را برای خود برگزیده بود، ظاهر نامتعار? او با موهای بلند و عشق و علاقه اش به موسیقی و ?لس?ه، بیشتر او را شبیه به شعرا می کرد تا دانشمندان! اشتیاق او به ویولن و نوازندگی به اندازه ای بود که همواره حضار را م?تون خود می نمود.
انیشتین بارها و بارها از توانایی موتزارت در ساخت قطعاتی متمایز و برجسته تحت شرایط بسیار دشوار سخن رانده است. خود او نیز در سال 1905، زمانی که ?رضیه نسبیت را مطرح کرد، درآپارتمانی کوچک با مشکلات مالی و خانوادگی بسیاری دست به گریبان بود.
در بهار همان سال او چهار مقاله ارائه داد که به منزله تحولی در دنیای علم تلقی شد، نظریات او در مورد ?ضا و زمان که از دید ?یزیکی نامتناسب به نظر می رسید، زیبایی و ظرا?ت طبیعت را در خود نه?ته داشت. تئوری هایی که در آنها ساختار و وحدت باطنی که او در آثار باخ و موتزارت کش? نموده بود، به وضوح به چشم می خورد.
انیشتین در کشمکش های خود با م?اهیم بسیار پیچیده ریاضی که به نظریه عمومی نسبیت در سال 1915 ختم شد، از زیبایی و اصالت موسیقی موتزارت بسیار الهام گر?ته است.
پسر بزرگ او در این باره می گوید : "هر زمان که پدرم احساس می کرد در کار خود در موقعیت های دشوار قرار گر?ته و به ته خط رسیده، به موسیقی پناه می برد که معمولا حلال کلیه مشکلات او بود."
در نهایت، انیشتین احساس نمود که در رشته خود مانند آنچه موتزارت در عرصه موسیقی انجام داده مو?ق به پرده برداری از پیچیدگی های جهان هستی شده است.
دانشمندان نظریه نسبیت او را زیباترین تئوری ?رموله شده تا به امروز بر می شمرند، انیشتین نیز خود تاکید بسیاری بر زیبایی این تئوری داشت، در اظهارات او آمده است: "نادیده گر?تن زیبایی و ا?سون موجود در این تئوری برای ا?رادی که مو?ق به درک کامل آن شده اند، کار بس دشواری است."
در حقیقت این تئوری نگرش یک ?رد در مورد ماهیت جهان است و در کمال ناباوری انیشتین با به کار گیری م?اهیم و ?رمولهای پیچیده ریاضیات پدیده هایی چون سیاه چاله ها را آشکارا توجیه و تعری? کرده است.
همان تحولی را که موتزارت در موسیقی ایجاد نمود، تئوری نسبیت انیشتین در ?یزیک کلاسیک بوجود آورد و مقدمات ورود به عرصه ?یزیک اتمی را ?راهم نمود. همانگونه که آثار موتزارت نقطه عط?ی در دنیای موسیقی است، ?عالیت های انیشتین نیز نقشی مشابه را در حیطه علم و دانش ای?ا نموده است.
در سال 1979 کنسرتی به مناسبت صدمین سالگرد تولد انیشتین برگزار شد و کوارتت زهی جولیارد (Juilliard Quartet) در منزل انیشتین در پرینستون (Princeton) ایالات متحده به اجرای کنسرت پرداخت، قطعاتی از بتهوون، بارتوک و موتزارت نواخته شد. روبرت من (Robert Mann) نوازنده ویولن پس از اجرای قطعاتی از بارتوک در مورد انیشتین چنین گ?ت:
"هر چند دکتر انیشتین تمرین چندانی نداشت و اغلب به نت های نوشته شده مراجعه نمی کرد، اما ظرا?ت انگشتان، هماهنگی و تمرکز او در نواختن بی نظیر بود."
دوشنبه ۱۴ اس?ند ۱۳۸۵ ، کاوه رهنما