نقل قول:
نوشته اصلی توسط
r_a_m_i_n
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خب ببین دوستِ خوبم....دقیقا شما تئوریِ موسیقی ما رو تعریف کن که بدونم چیه؟ما تئوریِ جامعی نداریم که بطور کلی همه قبولش داشته باشند....موسیقیی ما همیشه طوری بوده که در ابتدا موزیسین ها نواخته هاشان را همانند انچه از اساتید قبلی فراگرفته اند با ذوق خویش اجرا میکرده اند و سپس عده ای آمده اند و از روی ان تئوری نوشته اند.همیشه همین بوده و به جز استاد وزیری که خودش هم تئوری آورد و خودش اجرا کرد و خودش کتاب چاپ کرد , بقیه همگی از روی اثار پیشین نشستند تئوری نوشتند....کلا حالی موسیقی ما اینه که اینجوری بودهمیرزا عبدالله اومد هرچی مقام و گوشه اطراف ایران شنیده بود که مهم بودن رو جمع کرد و گفت این ردیف موسیقی ما....خودش که اونا رو نساخته بود..تازه بسیار بسیار گوشه مقام داریم که وجود دارند و در ردیف حال حاظر ما گنجانده نشده اند....و بسیار بسیار ردیفه چاپ شده از اساتید داریم....که قبل از اینکه به ذاتی گوشه برسیم کلی جملات بی معنی در اون گوشه گنجانده اند.....در مورد اشخاصی که نام بردی 99 درصد همه ریاضیدان و فیزیکدان بودند....نه موزیسین...موزیسین شخصی مثل باربد بوده که بیش از 1000 نغمه ساخته و کتابی هم ازش موجود نیست....هرچند اینهایی که اسم بردی اکثرا کتابهاشون در دسترس نیست اصلا...ما الان تئوریی جامعی نداریم.....که همه بر اون استناد کنن...وزیری مبگه گام 24 پرده...دکتر برکشلی میگه گام 22 پرده...هرمز فرهت میگه گام 5 فاصله ای90% به طور یقین میگن که نظریه ی وزیری غلطه....حسین مهرانی یک تئوری جدا معرفی میکنه و میگه من 4 تا دانگ به موسیقی ایران اضافه کردماما همه بطور ناخوداگاه هرجا سوالی پیش بیاد یا نظری بخوان اتوماتیک طبق نظر استاد وزیری جواب میدن....دلیلش هم فقط یک چیزه...اونم اینه که وزیری تنها کسی بوده که هم نوازنده ی ماهری بوده و هم تئوری دان ماهری بوده و هم خلاقیت داشته....اما بقیه یا فقط تئوری دان خوبی بودن یا نوازنده ی خوبی بودن...و هرگز 2تاشو با هم نداشتن....من نمیگم نظر کی درسته و نظر کی غلط...اما میگم موسیقیه ما بر خلاف موسیقی اروپا که خدود 400 ساله مکتوبه......اول با حس و احساس بوجود امده و بعد بقیه اومدن تئوری واسش تعریف کردن....واسه همین نمیشه کسیو زیر سوال برد....اصلا مگه میشه بگیم شوری که شهناغز میزنه شورِ خالص نیست؟ نمیشه دیگه...چون اول شهنازها بوده اند و بعد تئوری دان ها...در مورد اون تئوری دانهایی هم که نام بردی و مال قرن ها پیش بوده اند....چون فقط کتاب ها در دسترس هست و فایلهای صوتیه موزیسین های ان زمان در دسترس نیست , نمیشه نظر داد...در مورد فولکور....شما میتونی در وین بری دانشگاه و موسیقی ایرانی بخونی و فوق لیسانس هم بگیری...و اسمش هم این هست که شما موسیقی فولکلور رو داری میخونی...از اون گذشته خب درسته که دارای رپرتوار منظم هست اما فقط ماله ایرانه دیگه؟ فقط و فقط ماله این کشور هست... اما ماژور و مینور که فقط مال ایران نیست....بلکه مالِ همه ی دنیاست....نه عاقا ما خرده فرهنگ غربی ها نیستیم....کی همچین حرفی زده؟؟؟؟ خود خالقی و وزیریب که شیفته ی موسیقیه غرب بودن توی کتابهاشون نوشتن : موسیقیه ما از اونا غنی تر هست...اصلا کلا قابل قیاس نیست...ایا موسیقیه مقامیه خراسان جزو موسیقیه دستگاهیه ماست؟؟؟؟ معلومه که نه......بلکه موسیقیه دستگاهیه ما از این مقامها و گو.شه های اطراف تشکیل شده....منم منظورم اینه که موسیقیه ما مختص کشور خودمونه....پس فولکور جهانی محسوب میشه....همونطور که موسیقی چین و هند مختص خودشونه و موسیقیه محلیه خودشون محسوب میشه...گاهی نمیشه نوشتاری منظوری رو رسوند....اما سعی کردم رسونده باشم....و کلا بحث و گفتمانِ نوشتاری سخته...چ.ن گاهی منظور ها اشتباه میرسه...منم نمیخواستم بحث رو طولانی کنم اما شد...تو هم موفق باشی.
رامین جان تو بعضی قسمت ها دقیقا نفهمیدم قصد داری چی رو توضیح بدی ! من چرا باید تئوری موسیقی ما رو تعریف کنم که شما بدونی چیه؟ تو حرفای قبلیم چنین ادعای نکرده بودم. در مورد اینکه تئوری موسیقی ایرانی چطوری هست هم به هر حال همینی که هست ، هست و همونطور که گفتم تلاش ها و اقداماتی شده و مسایل زیادی هم روشن شده و این یک مسیره . اما در مورد اینکه "ا میگم موسیقیه ما بر خلاف موسیقی اروپا که خدود 400 ساله مکتوبه......اول با حس و احساس بوجود امده و بعد بقیه اومدن تئوری واسش تعریف کردن" به هر حال در خیلی از مواقع در مورد خیلی از پدیده ها ابتدا بطور عملی خیلی کارها انجام شده و بعدا قواعد تئوریکش مدون شده و ایرادی بر اصل قضیه نیست .من هم منکر خدمات و تلاش های استاد وزیری نیستم و موضوع بحث من ایشون نبود .در مورد فولک بودن موسیقی ایرانی اگر بخوایم اینطور تعریف کنیم قضیه رو از دید شما می تونه درست باشه و مورد قبول من نیست این تعریف . و در کل برای تعریف و توضیح برخی مسایل ، ما نباید گذشته و فرهنگ خودمون رو زیر سوال ببریم . به هر حال اونچه مسلمه در ادواری از شکوفایی فرهنگی و هنری و علمی سرزمین های شرقی و ایران ، در بسیاری از علوم پیشرو بودیم و دست آورد های دانشمندان ایرانی به پیشبرد علم جهانی کمک کرده و اونچه حقیقت داره اینه که بسیاری از دانسمندان اون دوران به موسیقی هم به عنوان یک مقوله ی علمی نگاه می کردند و قواعد و قوانین اون رو مورد بررسی قرار میدادن و اینکه صرفا موزیسن نبودن چیزی از اهمیت این قضیه کم نمی کنه و حتی در دسترس نبودن اثارشون.در کل به نظرم ادامه ی این بحث سودمند نیست و از موضوع تاپیک هم خارجه.شاد باشی .- - - Updated - - -«با اینکه میگم دو تعریف ایست کتاب مبانی نظری موسیقی ایرانی قانع کننده به نظر میاد ولی هنوز یه جای کار میلنگه. من یخورده به اون کتاب بدبینم ازین نظر که چندین نفر روش نظارت کردن (که البته بعضیاشون انگار دکوری بیش نبودن). خیلی سخته طبق نظر اون کتاب قبول کنیم که شاهد ابوعطا لا کرن هستش. حتی فرهت هم این نظر رو نداره.»خب امیر جان وقتی اسم کسی میره رو یه کتاب قطعا مطالبش مورد تایید اون فرد هست و این کتاب جزو کتب درسی رشته ی موسیقی محسوب میشه . در مورد اینکه شاهد ابوعطا(شور سل) لا کرنه ، نظر مرحوم حنانه هم همینه و مورد تایید و تاکید ایشون هست در کتاب «گام های گم شده» این موضوع رو مورد تاکید قرار داده و به نظر من هم مورد قبول و منطقیه . حالا شما هم دقیقا نظر آقای عربزاده رو دقیق بپرس و اما امیر جان شما اگر هم می خوای کنکور شرکت کنی ، منابع کنکور مشخصه و شما نیاز نیست خودت آنالیز و تحقیق و تجزیه تحلیل کنی ، اون قولی که شایع تر و رایج تر هست و در منابع امتحان هم نامش ذکر شده رو مبنا قرار بده . موفق باشی.